به گزارش حقوق نیوز عدم و یا نداشتن میل جنسی و یا (بدون داشتن میل جنسی) یک اختلال عملکرد جنسی شایع است اما مهم پیدا کردن ریشه میل جنسی پایین است که با درمان آن از فعالیت جنسی می توان لذت برد. اختلال عملکرد جنسی در زنان شایعتر است نداشتن میل جنسی در مردان شایع نیست.مطالعات نشان داده اند که بیش از 30 درصد از زنان جوان و میانسال اغلب با دوره های طولانی هیچ احساس تمایلی به رابطه جنسی ندارند
اصولا داشتن فعالیت جنسی چه در زنان و چه در مردان امری چندبعدی است و عوامل مختلفی مانند همسر، شرایطی که رابطه در آن اتفاق میافتد و عوامل فردی در شکلگیری آن مداخله دارند بنابراین این مساله باید از جنبههای مختلف كه در ارتباط با آن است مانند میل جنسی، برانگیختگی، ارگاسم و... و از دیدگاه عوامل فردی، بینفردی، روانشناختی، پزشکی، محیطی و... بررسی شود.
اغلب افراد میل جنسی را شهوت و هوای نفسانی می دانند اگرچه این اصطلاحات میتواند تاحدی احساسات مربوط به میل جنسی را توصیف کند، اما اصطلاح میل جنسی پیچیدهتر از این مسایل است. میل جنسی، یک مرحله روانشناختی است که طی آن فرد تمایل به خیالپردازی و داشتن فعالیت جنسی دارد. مشکلات مرتبط با میل جنسی، زمانی مطرح میشود که افراد نداشتن میلجنسی یا میلجنسی پایین را تجربه کنند، درحالی که سایر افراد میل جنسی بالا یا دائمی دارند. میل جنسی بسیار بالا یا بسیار پایین میتواند برای افرادی که این مشکلات را تجربه میکنند، ناراحتکننده و آزاردهنده باشد و طبیعی است که طرف مقابل را هم ناراحت کند.
میل جنسی پایین یک اختلال (بدکارکردی) محسوب میشود درحالی که میل جنسی بسیار بالا، اغلب به عنوان اعتیاد جنسی تلقی میشود. مشکلات مرتبط با میل جنسی چه در مردان و چه در زنان، با توجه به مسایلی مانند نبود رغبت، اشتیاق و میل (در ارتباط با شرایطی از قبیل خیالپردازیهای جنسی، خودارضایی یا داشتن رابطه جنسی) تعریف میشود.
بیمیلی جنسی به 2 نوع بیمیلی جنسی موقعیتی و بیمیلی جنسی فراگیر تقسیم میشود. زمانی که فرد نسبت به همسرش در شرایط خاصی مثلا در محیط خانه بیمیل است، ولی در مسافرت و خارج از خانه به برقراری رابطه زناشویی تمایل دارد میل جنسی از نوع موقعیتی است اما زمانی که در هر شرایط میلی به برقراری رابطه وجود نداشته باشد، از نوع فراگیر است.
وجود مشکلات روانشناختی مانند اضطراب، بهخصوص افسردگی هم به دلیل بروز این اختلال و هم مصرف داروهای ضدافسردگی (بهخصوص فلوکستین)، باعث کاهش میل جنسی می شود. بهعلاوه طرز تفکر و نگرشهای فرد تاثیر بسزایی در عدم تمایل به داشتن رابطه زناشویی دارد. بسیاری از زنان و مردان رابطه را صرفا وسیلهای برای تداوم نسل میدانند و معتقدند داشتن رابطه رناشویی با هدفی غیر از این، گناه محسوب میشود بنابراین طبیعی است که برای ایجاد رابطه در زمانهای دیگر اقدام نکنند.
از طرفی نوع نگرش فرد نسبت به عملکردش نیز باعث کاهش میل جنسی او میشود مثلا مردانی که تصور میکنند در هرشرایطی باید آمادگی لازم برای برقراری رابطه زناشویی داشته باشند، وقتی در عمل با شکست مواجه میشوند ممکن است نسبت به توانمندی خود شک كنند و عزتنفس جنسیشان کاهش یابد و دیگر میلی به داشتن رابطه نداشته باشند.
البته وجود مشکلات جنسی دیگر مانند اختلال در نعوظ، انزال زودرس در مردان و نگرشهای منفیای که فرد به عملکرد جنسی خود پیدا میکند و حتی مشکلات جنسی زن مانند خشکی واژن، درد و...، ترس از تکرار شکست و عدم موفقیت رابطه جنسی یا ارضانكردن همسر و آزار و اذیت او حین برقراری رابطه زناشویی (به دلیل درد ناشی از مقاربت) همگی باعث میشود میل به رابطه زناشویی کاهش پیدا کند. علاوه بر مشکلات روانشناختی و جنسی، وجود مشکلات جسمانی مانند سرطان نیز باعث کاهش میلجنسی میشود و بیماریهای قلبی-عروقی، فشارخون بالا، کلسترول بالا و دیابت هم با کاهش جریان خون به ناحیه تناسلی میل جنسی را کاهش میدهند.
دیدگاه