به گزارش حقوق نیوز این نوشتار به دنبال تایید یا تکذیب پدیده ازدواج سفید نیست بلکه خواهان آن است که با این پدیده به عنوان یک پدیده در حال رشد برخوردی عقلانی صورت گیرد. چنانچه با مسأله پدیده ازدواج سفید نیز همانند موضوع HIV با نگرشی ارزشی و نه جامعه شناسانه برخورد شود چه بسا در آینده هزینه های بسیار بیشتری بر جامعه و فرهنگ و ارزش ها و هنجارهای اجتماعی هموار کند.
با توجه به ریشه های فرهنگی و مذهبی در ایران، ازدواج به شکل رسمی و سنتی با حضور پررنگ خانواده ها روال رایج و مطلوب رابطه بین زوجهای جوان است که از آداب و رسوم خاص فرهنگی هر منطقه تبعیت می کند به همین دلیل هرگونه عدم تجانس با این شیوه پذیرفته شده در جامعه ایرانی مذموم به شمار می آید. اما باید پذیرفت نمی توان با برخوردهای قهرآمیز و یا استناد به توضیحات کلی و منفی گرایانه جوانان را متقاعد ساخت، بلکه باید در بررسی یک پدیده اجتماعی به جای توجه به نگاه های ارزشی صِرف، ریشه ها مورد توجه قرار گیرد به گونه ای که تحلیل ها برای جوانان قابل قبول باشد.
می توان گفت گسترش پدیده ازدواج سفید معلول مشکلات ساختاری اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران می باشد. این مشکلات در همراهی با بالا رفتن اطلاعات افراد جامعه از فرهنگ روابط در دیگر کشورها و رشد ارزش های مدرن در جامعه موجبات رشد پدیده ازدواج سفید را فراهم آورده است.
از جمله عواملی که می‌تواند جوان‌ها را به این شکل از روابط بکشاند می تواند به موارد زیر اشاره کرد:
مشکلات اقتصادی، بالا رفتن سن ازدواج، بالا رفتن آمار طلاق، محک زدن رابطه، شناخت بیشتر و نداشتن اعتقاد به ازدواج، عدم مسئولیت پذیری و حدود و قواعد ازدواج.
اما باید پذیرفت این شکل رابطه در جامعه ایران نه تنها در فرهنگ عمومی و عرف جامعه پذیرفته نیست بلکه در قوانین حقوقی ایران نیز این نوع رابطه از هیچ جایگاهی برخوردار نیست.
دختران و پسرانی که این نوع هم‌زیستی با یکدیگر را پذیرفته‌اند، خطرات زیادی را به جان خریده‌‌اند؛ زیرا همیشه بیم آن می‌رود که عدم وجود قوانینی مشخص برای پاسخ‌گویی به شکایات و خواست‌های طرفین، مشکلات آن‌هایی را که غیر رسمی زیر یک سقف زندگی می‌کنند، حادتر کند. بارداری ناخواسته، اعمال خشونت علیه طرف مقابل یا اشکال در توافقات و تعهدات مالی تنها نمونه‌های دم‌دستی این مشکلات به شمار می‌روند که به وجود آمدن اکثر آن‌ها در نهایت به ضرر زنان تمام می‌شود و اجتماع نیز زنان را بیش از مردان در این امر مقصر می‌پندارد. درنتیجه زمانی‌که مردی تصمیم می‌گیرد که رابطه‌ای را با یک زن خاتمه دهد، اگر او را باردار کرده باشد، نسبت به او هرگونه خشونتی اعمال کرده باشد یا از لحاظ مالی به او ضربه‌ای وارد کرده باشد… به سختی آن زن می‌تواند از طرق قانونی برای پیگیری مطالباتش وارد عمل شود.
اگر ازدواج سفید دو نفر به طول انجامد و به ازدواج رسمی ختم نشود، پیامدها و ریسک‌هایی که در ادامه متوجه آینده‌ی شخصی آن‌ها می‌شود، برای زنان به نسبت مردان بیشتر است. از آن‌جایی که هیچ تعهد کتبی در کار نیست، برای مردان جدایی تبعات کم‌تری را در پی دارد؛ آن‌ها کم‌تر از زنان نگران عواقب میان‌سالی یا پیری می‌شوند. زنی که فرصت‌های قبلی خود را از دست داده به این راحتی‌ها نمی‌تواند رابطه‌ای تازه را آغاز کند؛ لذا ازدواج سفید برای زنان در شرایط امروز ایران می‌تواند آسیب‌های فراوانی را در پی داشته باشد که از جمله‌ی این آسیب‌ها می توان به پیامدهای بی‌مسولیتی و فرار از تعهد از طرف مردان در سنین بالا و عدم وجود امکان پیگیری شکایات از طریق مراجع قانونی اشاره کرد.
دیدگاه