زندگی بهمن فرمان آرا
بهمن فرمان آرا متولد ۳ بهمن ۱۳۲۰ در اصفهان است. بهمن فرمان آرا فرزند دوم خانواده است. پدرش مصطفی فرمان آرا صاحب یک کارخانه نساجی و مادرش قدس السادات بشارت نام داشت.
او دوران ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند. در سال ۱۳۳۷ جهت ادامه تحصیل به لندن رفت و وارد هنرکده هنرهای دراماتیک شد. کمی بعد به دلیل علاقه شدیدش به فیلمسازی به آمریکا رفت و در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی از معتبرترین دانشگاههای سینمایی دنیاست مشغول به تحصیل شد.
فرمان آرا در مورد آن دوره از زندگیاش در مصاحبهای چنین گفته: «یکی از بزرگترین اتفاقهای زندگی من دنیایی بود که با انجام آن سفر پیش رویم قرار گرفت، اولین بار که سوار هواپیما شدم در همان سفر بود. پیش از آن هرگز به خارج از کشور نرفته بودم و سفر به لندن برای من یک تجربه سحرآمیز بود. چون موقع که من به لندن سفر کردم یعنی سال ۱۹۵۸، هنوز مدرسه سینمایی در لندن افتتاح نشده بود، من ابتدا به مدرسه هنرپیشگی رفتم. مدرسه هنرپیشگی هم تکلیف و مشق در خانه نداشت، ساعات بعد از مدرسه، از این سینما به آن سینما میرفتم و غرق در اعجاز سینما بودم.
یادم هست که سال اول حدود دویست و هفتاد فیلم دیدم و اینیک جور کیف محشری در زندگی من بود. فیلمهای برگمان را برای اولین بار در لندن دیدم. فیلمهای آندره وایدا را آنجا کشف کردم. درعینحال من در همان سن شانزدهسالگی خبرنگار ستاره سینما در لندن بودم بنابراین افتتاحیه فیلمها را میرفتم و تجاربم محشر بود. مسئولیتی روی دوشم نبود و عیش مدام بود، در کنارش درس و مدرسه هم بود که آنهم سراسر خوشی و لذت بود.»
او با پایان یافتن تحصیلش در سال ۱۳۴۵ به ایران برگشت. در دوران گذراندن خدمت سربازی به نوشتن نقد فیلم در مجله انگلیسیزبان تهران ژورنال پرداخت. او در سال ۱۳۴۷ در تلویزیون ملی ایران استخدام شد و بهعنوان منتقد و کارشناس عنوان در برنامههای سینمایی آن زمان تلویزیون مانند «فانوس خیال» و «جهان سینما» حضور یافت.
زندگی شخصی بهمن فرمان آرا
همسر بهمن فرمان آرا فلورا لبافی نژاد است. آن دو در سال ۱۳۴۶ باهم ازدواج کردند و ثمره ازدواجشان سه فرزند، دو پسر و یک دختر است.
فیلم سازی بهمن فرمان آرا
فرمانآرا فیلمسازی را با فیلمهای کوتاه «نوروز و خاویار» و «تهران کهنه و نو» آغاز کرد. بهمن فرمانآرا اولین فیلم سینمایی خود را در سال ۱۳۵۳ با نام «خانه قمر خانم» ساخت. «خانه قمر خانم» محمد آذری و محمدتقی اسماعیلی را بهعنوان نویسنده داشت. از بازیگران فیلم سینمایی «خانه قمر خانم» میتوان به پروین ملکوتی، علی اکبر آقاجانی، محمود بهرامی اشاره کرد و تهیه موسیقی اولین فیلم سینمایی بهمن فرمانآرا برعهده مجتبی میرزاده بود.
دومین فیلم سینمایی بهمن فرمانآرا یک فیلم اقتباسی بود و در سال ۱۳۵۳ ساخته شد. فرمانآرا در این سال فیلم سینمایی «شازده احتجاب» را کارگردانی کرد که اقتباسی از رمان «شازده احتجاب» نوشته هوشنگ گلشیری است و گلشیری شخصا نویسندگی آن را برعهده داشت. فیلم سینمایی «شازده احتجاب» در بخش جانبی پانزده روز با کارگردانان جشنواره کن در سال ۱۹۷۵ به نمایش درآمد.
از بازیگران فیلم میتوان به جمشید مشایخی و فخری خوروش اشاره کرد. داستان فیلم روایتی از روزمرگی یک شازده قاجار است. رمان «شازده احتجاب»، رمانی مدرن است که در آن مدام بین تفکرات و خیالات شازده و بگومگوهای وی با اطرافیانش جابهجا میشویم. از دیگر وجوه مدرن رمان میتوان به شخصیت پردازی مدرنیستی شازده اشاره کرد. شخصیتی دورافتاده از اجتماع، منزوی و ضعیف با روانی گسیخته.
همن فرمانآرا سومین فیلم خود را نیز با اقتباسِ یکی از داستانهای هوشنگ گلشیری ساخت. فیلم سوم فرمانآرا «سایههای بلند باد» نام داشت و با اقتباس از داستان «معصوم اول» ساخته شد. نویسندگی این فیلم سینمایی برعهده هوشنگ گلشیری بود. بهمن فرمانآرا علاوهبر کارگردانی، تهیه کننده فیلم سینمایی «سایههای بلند بالا» نیز بود.
این فیلم سینمایی با بازی بازیگرانی مانند فرامرز قریبیان و سعید نیکپور ساخته شده است. این فیلم سینمایی البته توقیف شد.
بهمن فرمان آرا در سال ۱۳۵۹ ایران را ترک کرد و مقیم کشور کانادا شد. او در کانادا مدیریت کمپانی سینمایی سیرکل ونکوور را پذیرفت و پس از پخش فیلمهای مهمی در کانادا به لسآنجلس رفت و به مشارکت در تولید فیلمهای آمریکایی پرداخت. او در پروژههای مهمی با سینماگران بزرگی همکاری کرد و از جمله: باغوحش شیشهای (پل نیومن)، مادام سوزاتسکا (جان شلزینجر)، رادیو حرف (الیور استون)، سقوط امپراتوری آمریکا (دنیس آرکند)، آخرین وسوسه مسیح (مارتین اسکورسیزی)، خانم و آقای بریج (جیمز آیوری)، تردستان (استیون فریرز)، لیولو (ژان کلودلوزان). او همچنین در دوران تهیهکنندگی خود از سوی فیلمسازان مشهوری چون ارسن ولز در آخرین ساختهاش یعنی «آنسوی وزش باد» و استیون اسپیلبرگ در فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم پیشنهاد سرمایهگذاری دریافت کرده است.
فرمان آرا دوباره در اواخر دهه 60 به ایران بازگشت و شروع به نوشتن فیلمنامههای متعددی کرد که هیچکدام به مرحله تولید نرسیدند. (از جمله: فیلمنامه از عباس کیارستمی متنفرم).
طلسم فیلم نساختن او سرانجام در سال 1378 شکست و فیلم بوی کافور عطر یاس را جلوی دوربین برد و توانست سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از هجدهمین دوره جشنواره فجر را به دست آورد. فیلم بعدی او خانهای روی آب در سال 1380 ساخته شد و نامزد چند رشته در جشنواره فجر شد و سیمرغ بلورین بهترین فیلم بیستمین دوره جشنواره فجر را از آن خود کرد.
فیلم یک بوس کوچولو در سال 1384 ساخته شد. این سه فیلم سهگانه فرمان آرا درباره مرگ را تشکیل میدهند. سهگانهای موفق که فرمان آرا را دوباره به سطح اول سینمای ایران بازگرداند.
در سال 1386 فیلم خاک آشنا را کارگردانی کرد که دو سال مهر توقیف خورد تا اینکه در سال 1388 رنگ پرده به خود دید.
وی تا سال ۱۳۹۲ دست به فیلمسازی نزد و در این سال فیلم «دلم میخواد» را ساخت. فیلمی با بازی مهناز افشار و محمدرضا گلزار که در سال ۱۳۹۷ روی پرده رفت.
آخرین فیلمی که بهمن فرمان آرا ساخته حکایت دریا نام دارد. کارگردانی و نویسندگی را خود فرمان آرا و در سال 1395 ساخته شد. فیلم در جشنواره جهانی فجر حضور داشت؛ اما اکران نشد. فیلم در زمان ساخت دل دیوانه نام داشت و بعد از ساختهشدن به حکایت دریا تغییر نام داد و در خرداد سال 1399 در شبکه نمایش خانگی به معرض تماشا گذاشته شد.
فیلم قصهی آدمهایی را روایت میکند که پس از مدتی دور بودن، دوباره به هم نزدیک میشوند؛ اما آیا این نزدیکی میتواند دوری گذشته را جبران کند؟ در فیلم حکایت دریا خود بهمن فرمان آرا بهعنوان بازیگر نیز حضور دارد. او در مورد تجربه بازیگری خود چنین گفته: عباس کیارستمی تنها کسی بود که همیشه به من میگفت دیالوگهایی که مینویسی را باید خودت بگویی و باید خودت در فیلمهایت بازی کنی. بازی در فیلم حکایت دریا بهنوعی عمل به وصیت دوستم عباس کیارستمی بود. از دیگر بازیگران فیلم میتوان علی نصیریان، فاطمه معتمدآریا، لیلا حاتمی، علی مصفا، رؤیا نونهالی، صابر ابر، مریم بوبانی و پانتهآ پناهیها را نام برد.
دیدگاه