امروز: جمعه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۹ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 265591
۵۲۱۸
۱
۰
نسخه چاپی
قلمکاری اصفهان :

قلمکاری یا چیت سازی | قلمکاری از صنایع دستی اصفهان

قلمکاری (یا چیت سازی) هنر چاپ یا نقش زدن روی پارچه است. قلمکاری واژه‌ای فارسی است که در زبان هندی به عاریت گرفته شده و به‌طور لغوی از دو واژه قلم و کاری تشکیل شده و معنی آن، کار هنری است که با قلم انجام می‌شود.

قلمکاری یا چیت سازی | قلمکاری از صنایع دستی اصفهان

قلمکاری که به آن چیت سازی هم می‌گویند هنر چاپ کردن یا نقش زدن بر روی پارچه است.

هنر قلمکاری یا چیت سازی

قلمکاری هنر ایجاد نقش بر روی پارچه است و کهن ترین قالب های نقش زدن روی پارچه که در ایران شناخته شده اند، سه قالب تراشیده از سنگ هستند. این قالب ها به همراه آثار سفالی سده های چهارم و پنجم هجری در حفاری های نیشابور کشف شده اند.

یکی از دلایل شکل گیری قلمکاری در ایران را موقعیت جغرافیایی آن می دانند. این سرزمین از یک سو به آسیای میانه و از سوی دیگر به دریای سیاه و مدیترانه دسترسی دارد و تبادلات و ارتباطات شرق و غرب از طریق آن امکان پذیر است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که قلمکار و قلمکارسازی از دوره ایلخانی در ایران مرسوم بود چرا که با ورود کالاهای چینی به ایران به ویژه در زمان مغول تقاضا برای کالاهای منقوش به سبک چینی در ایران افزایش یافت. نساجان و نقاشان ایرانی به تقلید از این طرح ها روی آوردند و به این ترتیب پارچه قملكار که تا آن زمان به صورت محدود وجود داشت شکل منسجم تری به خود گرفت و با همكاری هنرمند و صنعتگر ایرانی تكامل و توسعه یافت. حمایت و پیشتیبانی خانان مغول باعث شد که پارچه‌های منقوش چینی در بازارهای ایران فروش خوبی پیدا کنند. ایرانی ها برای رقابت با چینی ها و جلب‌ نظر مغولان، نقاشی روی پارچه با قلم یا به اصطلاح قلمکار نقاشی و سپس چاپ قلمکار با قالب و مهر را ابداع کردند.

متاسفانه از قلمکاری تاریخچه دقیقی در دست نیست و مفصل ترین مطلب در مورد آن توسط فیلیس آکرمن (Phyllis Ackerman)، مورخ آمریکایی آثار هنری ایران بیان شده و او از قول نویسنده ای دیگر زمان آغاز این صنعت را دوره غزنویان (قرون ۴ و ۵ هجری) دانسته است. آثاری که از نقاشی روی پارچه به دست آمده اند، متعلق به زمان غزنویان هستند و بیشتر پژوهشگران، عمر این هنر را همین دوره می دانند؛ اما شواهد نشان می دهند که پارچه قملكار در زمان صفویه رایج شده است.

 شواهد و قراین دیگری وجود دارند که نشان می‌دهند قلمکارسازی و چاپ قلمکار در دوره تیموریان در شهرهایی همچون بروجرد، شیراز، رشت، نخجوان، سمنان، گناباد، مشهد، دامغان، نجف آباد، کاشان، یزد، اصفهان و همدان رواج داشت. در آن زمان مرغوب ترین پارچه ها از آنِ بروجرد بود و شهر اصفهان فقط یکی از مراکز تولید قلمکار به شمار می رفت.

برخی قدمت قلمکار را قبل از دوره ایلخانی می دانند؛ به ویژه که در دوره ساسانی چاپ پارچه رایج بوده و به احتمال قوی قلمکار، البته نه به شکل امروزی، در همین دوره شکل گرفته است. چاپ پارچه در مقیاس بالا و کامل تر از دوره ساسانی، در دوره سامانیان اتفاق افتاد و شباهت‌های زیادی در طرح و چاپ آنها با پارچه‌های ساسانی دیده می شود.

زمانی که صفویان بر تخت قدرت تکیه زدند، هنرمندان، خودشان را به مرکز حکومت آنها، یعنی اصفهان رساندند تا از حمایت شاهان صفوی به خصوص شاه عباس بهره ببرند. در این میان، استادهای قلمکاری بر پارچه نیز، بساط خود را در اصفهان برپا کردند و این شهر به مرکز این هنر تبدیل شد.

شواهد نشان از آن دارند که در دوره صفویه صنایع دستی به خصوص تولید پارچه قملكار وارد مرحله جدیدی شده اند و تولید آن به اصفهان محدود نمی شده است بلکه شهرهایی چون یزد و كاشان نیز به تولید، توزیع و مصرف آن می پرداختند. یکی از این شواهد پیراهن قلمكار كتانی متعلق به سلاطین صفویه است که در موزه ایران باستان نگهداری می شود. آقای هانری رنه، کتابدار، تاریخ‌نگار، هنرشناس آذینی فرانسوی، در سفرنامه خود از خراسان تا بختیاری چنین می‌نویسد:

همه ساله از شهرهای اصفهان یزد و کاشان مقدار زیادی پارچه‌ های پنبه‌ای و ابریشمی منقوش تولید و به کشورهای باختر و شرق اقصی صادر می شود.

محسن مقدم استاد دانشگاه تهران، دوره صفویه را یكی از دوره های مهم برای صنایع دستی به ویژه منسوجات مختلف تلقی می کرده است و هم اكنون پارچه های قلمكار به جا مانده از دوره صفویه در موزه ایشان در تهران به چشم می خورد.

در دوره شاه عباس و در سده ۱۱ قمری درباریان علاقه و توجه خاصی به این صنعت داشتند و همین امر موجب شد تا در این دوره انواع مختلف قلمکاری شکل بگیرد که از معروف ترین آنها می توان از قلمکاری زر یا اکلیل، جیگرنات قرمز و جیگرنات بنفش نام برد. بیشتر لباس‌های مردانه و زنانه در این دوره از پارچه های قلمکاری تهیه می شدند. پارچه های قلمکار را برای لباس های اشرافی نیز به کار می بردند که به آنها “دلگه” می گفتند. در آن زمان محل های مخصوص تهیه لباس درباریان در بازار قیصریه اصفهان و در کارگاه های قلمکارسازی بود. در آن زمان ساخت خیمه و خرگاه و درفش های بزرگ و گران قیمت برای رجز خوانی و به رخ کشیدن فرهنگ و هنر نیز با استفاده از پارچه قلمکار انجام می شد؛ گاهی یک دیوار را با پارچه قلمکار می پوشاندند و یا به عنوان پرده از آن استفاده می کردند. شاهان صفوی و بیشتر بزرگان جامه‌هایی زیبا و فاخر از پارچه‌های قلمکار بر تن می کردند که گاهی طلا و نقره نیز در آنها به کار می رفت. زین و یراق و آذین های اسب ها نیز از قلمکار تهیه می شد و این اسب های آراسته، از هدایای عالی شاهانه محسوب می شدند. در لباس های نفیس نیز قلمکار به کار می رفت و شاه این لباس ها و اسب ها را به بزرگان و سرداران یا به میهمانان بلند‌مرتبه و سفیران کشورهای دیگر می بخشید و حتا دوستی خود را با کشورهای دیگر با ارسال هدایای قلمکاری به شاهان و امیران و بزرگان نشان می داد.

این هنر در دوره صفویه پله های ترقی را یکی یکی طی کرد و به شکوه خاصی رسید. بدین ترتیب دوره پر رونق قلمکار از زمان صفویه آغاز شد و تا اواسط عصر قاجاریه ادامه یافت.

بد نیست به این نکته نیز اشاره داشته باشیم که نقش های مربوط به قلمکاری و قالی و کاشی و حتا تا اندازه‌ ای گچ‌بری و کنده‌ کاری روی چوب شباهت های بسیاری به یکدیگر دارند. این مساله نشان گر آن است که طراحانِ نقش های قلمکاری و قالی و کاشی و بیشترِ نقش سازان کنده‌ کاری روی چوب و منبت‌کاری و گچ‌بری، از طرح‌ها و نقش‌های به کار رفته در این صنایع و تلفیق آنها با یکدیگر طرح و نقش جدیدی می ساختند. مثلا نقش‌های کاشی ایران به ویژه در زمان صفویه از نقش‌های قلمکاری و قالی ایران الهام گرفته اند. برخی پژوهشگران بر این باورند که شیوه معمولی تکنیک اجرا و ساخت قلمکاری نشان از قدیمی‌تر بودن این صنعت نسبت به قالیبافی دارد؛ اگر این فرض را بپذیریم می توان گفت که ابتدا نقش‌های قلمکاری شکل گرفته و سپس نقش‌ های مربوط به قالی با الهام از آنها به وجود آمده اند. گچبری‌ها و کنده‌ کاری‌های روی چوب نیز از همین نقوش تاثیر پذیرفته اند.

در قرن ده هجری بود که بازار قیصریه اصفهان به مرکز تجمع قلمکار سازان تبدیل شد و کارگاه‌ های تولید، از سردر قیصریه تا انتهای بازار را به اشغال خود در آوردند. این هنر در طول زمان تغییرات بسیاری به خود دید که در ماهیت و نحوه‌ ساخت، اجرا و تولید انبوه آن به وجود آمدند. یکی از شاخص ترین تغییرات شیوه انداختن طرح روی پارچه بود؛ قلم هایی که برای انداختن نقش بر روی پارچه استفاده می شدند جای خود را به قالب ها دادند و برخی از این امر به عنوان ضربه مهلک بر بدنه قلمکاری یاد می کنند.

با پایان دوره صفویه، عدم توجه و حمایت دولت های وقت از یک سو و ظهور و ورود تولیدات ماشینی به ویژه منسوجات اروپایی از سوی دیگر باعث شد تا صنایع دستی به ویژه تولید و مصرف پارچه قلمكار رونق سابق را نداشته باشد. در زمان رضا شاه پهلوی تولید پارچه قلمكار جانی تازه گرفت چرا که وی به صنایع دستی به عنوان نشانه افتخارات دیرینه كشور می نگریست و توجه خاصی به آنها نشان می داد. در این زمان فرمان تاسیس مدارس حرفه ای و هنرستان هنرهای زیبا تاثیر به سزایی در صنایع دستی و از جمله آنها پارچه قلمکار گذاشت.

بازدید فرح از كارگاه تولید پارچه های قلمكار و توجه خاص وی به صنایع هنری نیز موثر واقع شد؛ اما این هنر هیچ گاه توسعه و رواج دوره صفویه را پیدا نکرد. به عنوان مثال در زمان صفویه از سردر بازار قیصریه تا انتهای آن و تمام بازارها فرعی و سراهای اطراف آن کارگاه های تولید قلمکار دایر بودند اما امروزه تنها حدود 56 کارگاه به تولید این پارچه مشغول است.

مهمترین ابزار و وسایل کار هنر قلم زنی

1. تخته

عبارت است از میز کوتاهی که سطح آن از تختۀ مسطحی به طول 03/1 تا ۲ متر و عرض ۵۰ تا ۷۰ سانتیمتر تشکیل شده است؛ استادکاران در پشت این میز روی تشکچه هایی می نشینند و سطح میز را با پارچه های متعددی می پوشانند تا نرم و آمادۀ پهن کردن پارچه های قلمکار و نقش زنی آن شود. البته برای راحتی کار، در زیر تخته حفره ای در زمین کنده می شود که به «پاچال» معروف است و استاد قلمکارساز پاهای خود را در آن میگذارد تا از فشار آمدن بر روی پاها بر اثر نشستن مداوم درامان باشد و به راحتی کار خود را ادامه دهد.

2. رو تخته

روتخته شامل دو قسمت است: قسمت اول، پارچه هایی که روی میز پهن می کنند و عموماً پشمی است و قسمت دوم، پارچه هایی است که روی قسمت اول پهن می کنند و معمولاً پنبه ای است .

3. قدح یا پنجیری

قدح یا پنجیری ظرف مدوری است که از گل پخته و سفال که همیشه در طرف راست استاد کار قلم زن قرار میگیرد. اخیرا به جای ظرف سفالی از ظرف پلاستیکی هم استفاده می کنند. این قدح حاوی رنگهای مورد نیاز است و روی آن را با پارچه ای به نام شال، یا اصطلاحاً شال گوشه بندی، می پوشانند. رنگ از قدح به این پارچه نفوذ یا نشت میکند و به اندازۀ کافی رنگ روی شال، جمع می شود و وقتی قالب را روی آن میزنند، به میزان لازم رنگ را به خود می گیرد و نقش روی پارچه منعکس می شود؛ هرگاه قالب بیش از مقدار لازم آغشته به رنگ شود. هنگامی که آن را روی پارچه میزنند، نقش خراب می شود.

روی شال گوشه بندی، معمولا پارچۀ کرباسی می گذارند که آن را کهنه کرباس می گویند. روی این دو پارچه یک نوع پارچۀ دیگر، معمولا نرم و لطیف، می کشند که معروف به «پارچه سقلا» است. هر بار که استاد کار قلمکارساز قالب را بر روی شال قدح (پنجیری) میزند، قالب اثری از خود روی شال می گذارد؛ و برای از بین بردن این اثر ایجاد شده به وسیلۀ قالب، باید فوراً روی پارچه را آغشته به رنگ کرد؛ بدین منظور، شاگرد با وسیله ای به نام پوچه (اصطلاح محلی) که از نوعی شال به نام شال حسین آبادی تهیه می شود، سطح شال گوشه بندی را آغشته به رنگ و آمادۀ زدن قالب بعدی می کند.

این شاگرد را «پوچه مال» میگویند. گاهی اوقات، برای نقش زنی از دو ظرف جداگانه استفاده می شود: یکی از آن دو قدح محتوی لعاب کتیرا( کتیرای موجود در قدح، به علت مسطح نگه داشتن شال روی ظرف و ضمنا ایجاد محیط مناسب جهت آغشته کردن کلیه نقاط قالب استفاده می شود. )، با غلظت زیاد است که روی آن با شال گوشه بندی پوشیده شده است. ظرف دیگری که موسوم به تاره و حاوی مایع رنگی است، در سمت راست استادکار و کنار قدح قرار دارد. برای عمل نقش زنی ابتدا پوچه مال پوچه را آغشته رنگ می کند و بر سطح شالی که روی قدح کشیده شده، می مالد؛ سپس استادکار، با آغشته کردن قالب به رنگ، نقش مورد نظر را روی پارچۀ قلمکار منتقل می کند.

4. پوچه (قلم)

پوچه در واقع نوعی قلم پشمی است که آن را از پارچۀ شال حسین آبادی (جلفای اصفهان) تهیه می کنند . نحوۀ تهیۀ پوچه بدین ترتیب است که قطعه ای از این پارچه را چهارلا می کنند و می دوزندسپس لبۀ تر را ریش ریش میکنند و در فواصل نزدیک به هم چوب های کوچکی می گذارند و فواصل بین چوبها را می دوزند تا چوبها در داخل پارچه و قسمتی که ریش ریش شده است، ثابت شوند .

5. پارچه هایی که به دست میپیچند (دست پیچ)

برای آنکه نقش قالب کاملا روی پارچه منتقل شود. استادکاران و کارگران، پس از قرار دادن قالب روی پارچه با دست خود ضرباتی به آن وارد میسازند، لذا برای اینکه دست و مچ شان از ضربات پی درپی خسته و ناراحت نشود، پارچه ای به دست خود میپیچند که از سه قسمت زیر تشکیل شده است:

دست پیج: عبارت است از مقداری پارچۀ نرم که به دست راست می پیچند.

لایی: آن را معمولا روی دست پیج میبندند؛ جنس این پارچه نرم تر از پارچه اول است. روپیج: معمولا از پارچه کرباس یا متقال است که آن را روی لایی میپیچند. در صورتی که بخواهند ضربات وارده بر قالب محکم تر باشد، روپیج را از چرم تهیه می کنند .

6. صاف کنی (کیس یا کیسه)

صافی کنی، یا کیس، وسیله ای است که با آن پارچه های ناصاف را به منظور آماده کردن پارچه برای مرحله قالب زنی، صاف میکنند و چین و چروک هایی را که بر اثر شست وشو های متعدد ایجاد شده از بین میبرند.

7. بندگیر

بندگیر، پارچۀ نسبتاً ضخیم یا گونی قیراندودی است که به قطعات کوچک، عموماً به شکل مربع یا مستطیل، بریده می شود. بندرگیر در مقابل رنگ قلمکار، غیرقابل نفوذ و نحوۀ استفاده از آن به این ترتیب است که آن را روی پارچه، یعنی محلی که می خواهند نقش را چاپ کنند، قرار می دهند و قالب آغشته به رنگ را طوری روی پارچه و بندگیر میگذارند که به اندازۀ مورد نظر، از نقش روی پارچه و بقیه روی بندگیر قرار میگیرد؛ سپس بندگیر را روی نقش می گذارند و مجدداً قالب مذکور یا قالب دیگری را روی پارچه میزنند؛ در این حالت، نقش چاپ شده کامل می شود، یعنی به وسیلۀ بندگیر، یک نقش را دو نیم می کنند و مجموع این دو نیمه را که تشکیل نقش کاملی می دهد چاپ می کنند. بندگیرهای موجود دو نوع اند: بندگیر از جنسی قیری و بندگیر پارچه ای

8. لیف

لیف عبارت است از الیاف گیاهی که برای پاک و تمیز کردن قالب های کثیف و رنگی استفاده می شود. گیاه لیف بیشتر در کاشان به دست می آید و آن رالیف گیاهی می گویند و اصولا برای قالب های درشت به کار می رود؛ یک نوع دیگر لیف نیز به منظور تمیز کردن قالب های ریزنقش به کار میرود که آن را لیف تخته یا مویی می گویند. بعضی مواقع از این لیفها برای نم زدن پارچه نیز استفاده می شود.

9. هاون سنگی

این وسیله برای ساییدن و نرم کردن نیل به کار میرود و شخصی که این هاون را به کار میبرد و نیل را می ساید به «نیل ساب» معروف است .

10. پاتیل

پاتیل، عبارت است از حوضچه هایی معمولا به شکل دایره که ته آن، از یک ورقۀ بزرگ مسی تشکیل شده است، در زیر این صفحه (زیر پاتیل) منبع حرارتی، به منظور گرم کردن محتویات آن، قرار گرفته است؛ معمولا پس از ریختن مواد لازم به داخل پاتیل، پارچه هایی را که دو رنگ اول و دوم (مشکی و قرمز) روی آنها نقش شده است، به منظور تثبیت رنگ، به داخل دیگ میریزند و با چوب بزرگی به هم می زنند تا این رنگها به طور کامل ظاهر شوند. در قدیم این پاتیل ها را خیلی بزرگ و در کنار زاینده رود می ساختند، ولی اکنون ابعاد آنها کوچک تر است و در کارگاه های قلمکارسازی نصب و استفاده می شوند. (اخوان چیت ساز).

انواع طرح‌ها و نقش‌های قلمکاری

برای قلمکاری از طرح‌ها و نقش‌های مختلفی استفاده می‌شود که برخی از آن‌ها عبارتند از:
مناظر تاریخی، جانوران اهلی و وحشی، مینیاتور، شکارگاه‌های صنعتی، رامشگران و نوازندگان، گل و بوته و اسلیمی، تصاویر شعرا، زنجیره، کتیبه، زورخانه و ورزشگاه‌ها، داستان‌های کهن ادبیات فارسی، تصاویر عشاق ایرانی، کتیبه‌های مزین به اشعار به ویژه اشعار محتشم کاشانی، موضوعات و وقایع تاریخی، داستان‌های حماسی عاشورا.

نکاتی در مورد رنگ‌های قلمکاری

• رنگ‌های مورد استفاده در قدیم انواع رنگ‌های طبیعی شامل رنگ‌های گیاهی، حیوانی و معدنی بوده است. ولی امروزه به دلیل دشواری تهیه و تثبیت رنگ‌های طبیعی از رنگ‌های شیمیایی استفاده می‌کنند.

• جالب است بدانید که یکی از مراحل حساس این حرفه رنگسازی آن است که استادان قلمکار بر اساس تجربه شان از موادی ساده و ارزان قیمت نظیر پوست انار، روغن کنجد، کتیرا، گل سرخ، شیره انگور، زردچوبه، روغن کرچک، زاج سیاه و سفید، زنگ آهن و ... مواد رنگی مورد نظرشان را تأمین می‌کنند و پس از آن به تهیه مقدمات چاپ پارچه می‌پردازند.

• رنگ‌های اصلی که در قلمکاری استفاده می‌شود عبارتند از: سیاه، قرمز، آبی، سبز، زرد؛ که می‌توان با ترکیب این رنگ‌ها، رنگ‌های فرعی دیگری نیز ساخت.

• نکته جالب توجه در تهیه‌ی رنگ‌های اصلی این است که کتیرا به علت غلظتی که دارد در تمام رنگ‌ها برای جلوگیری از پخش شدن رنگ روی پارچه، به کار می‌رود. به این صورت که کتیرا را ۱۰ الی ۱۲ ساعت در آب خیسانده و صمغ تولید شده را به رنگ اضافه می‌کنند.

• گیلیسیرین، روغن کرچک و کنجد را در تمام رنگ‌ها به منظور ایجاد محیط مناسب و جلوگیری از خشک شدن رنگ در شیار داخل قالب‌ها و ازدیاد دوام آن‌ها مورد استفاده قرار می‌دهند.

مراحل کار قلمکاران

• ابتدا باید رنگ‌های مورد نیاز را تهیه و ترکیب کنند.

• پارچه‌هایی که قرار است روی آن‌ها طرح و نقش زده شود را به مدت پنج روز در رودخانه قرار می‌دهند تا آهار و مواد زائدشان خارج شود.

• قبل از چاپ نقش، رنگرزی زمینه نخودی پارچه با پوست انار انجام می‌شود.

• پس از نوبت به نقش زنی پارچه می‌رسد و قلمکار به کمک‌قالب‌های چوبی به چاپ نقش‌های مختلف بر روی پارچه مشغول می‌شود

• پس از نقش زدن با رنگ‌های مشکی و قرمز پارچه را به مدت ۲ الی ۳ ساعت در آب روان می‌شویند تا رنگ‌های اضافی آن از بین برود.

• پارچه را خشک کرده و آماده برای تثبیت رنگ می‌کنند (تثبیت رنگ به این صورت است که ابتدا پاتیلی را پر از آب کرده و با حرارت دادن آب داخل آن را به مرحله جوش می‌رسانند. سپس مقداری حدود ۱۲ کیلوگرم پوست انار ساییده شده را به آن افزوده و بعد مغز روناس را برای تثبیت اضافه می‌کنند و می‌جوشانند تا رنگ‌ها تثبیت شود).

• بعد از خشکاندن در هوای آزاد برای مراحل منگوله زنی یا ریشه تابی روی آن‌ها اعمال و سپس آمادهٔ ارائه به بازار می‌شود.

قلمکار زر یا اکلیلی

قلمکار زر یا اکلیلی

قلمکاری جیگرنات ( قرمز و بنفش)
 

قلمکار جیگرنات ( قرمز و بنفش)

قلمکار نقاشی
 

قلمکار نقاشی

  • منبع
  • ویکی پدیا
  • ستاره
  • هنریاب
  • کارناوال

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید