ستارخان با نام اصلی ستارخان قرهداغی از سرداران جنبش مشروطه ایران ملقب به سردار ملی است. وی با ایستادگی در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریز جانفشانیهای بسیاری کرد.
ستارخان
1- نام کامل ستارخان، ستار قرچهداغی است.
2- متولد ۲۸ مهر ۱۲۴۵ بیشک ورزقان در آذربایجان -مرگ ۲۵ آبان ۱۲۹۳ تهران می باشد.
3- ستارخان سومین پسر حاج حسن قرهداغی بود.
4- پدر وی به دلیل داشتن شغل پارچه فروشی به حسن بزاز شهرت داشت.
5- نام های برادران ستارخان اسماعیل و غفار بود.
6- اسماعیل برادر ستارخان در پی اعتراض به حاکم وقت دستگیر و محکوم به اعدام شد.
7- وقتی اسماعیل به دست نیروهای دولتی کشته شد، ستارخان به همراه خانواده خود به تبریز مهاجرت کرد.
8- او در محله امیرخیز اقامت گزید و در زمره لوطیان تبریز قرار گرفت.
9- ستارخان در زمره لوطیهای شیخیه بود.
10- به توصیه رضاقلی خان سرتیپ وارد خدمت ژاندارمری شد و حفاظت راه مرند و خوی به او محول گردید.
11- ستارخان بنابر عادت لوطیگری در دفاع از مظلومان در برابر حکومت پس در یکی از درگیریهای خود با مأمورین محمدعلی میرزا (ولیعهد) در تبریز، مورد تعقیب قرار گرفت، از شهر گریخت.
12- مدتی به راهزنی عیاری مشغول شد، اما از ثروتمندان میگرفت و به فقرا میداد.
13- او به درستی و امانتداری در تبریز شهرت داشت به همین دلیل مالکان، حفاظت از اموال خود را به او میسپردند.
14- ستارخان هیچگاه درس نخواند و سواد خواندن و نوشتن نداشت.
15- تواناییهای او در زمینه اسبسواری و تيراندازی که از مهارتهای بسیاری از قرهداغیهای آن دوران بود، ستار را به مهرهای قدرتمندتر تبدیل کرد.
16- عده ای همراهی ستارخان با جنبش مشروطه را ناشی از کینه وی از حکومت به دلیل قتل برادرش می دانند.
17- خانواده ستارخان مردمگرایی و حضور در طبقه اصلی جامعه را محرک اصلی او برای مشروطه خواهی بیان می کنند.
18- وی مقلد افرادی همچون آخوند خراسانی و ثقهالاسلام بوده است.
19- ستارخان در پاسخ به درخواست روسها برای برافراشتن پرچم روسیه بر درِ منزل خود میگوید: «ژنرال کنسول، من ميخواهم هفت دولت به زير بيرق ايران بيايد. من زير بيرق بيگانه نروم.»
20- او در مدت یازده ماه استبداد صغیر یعنی از ۲۰ جمادیالاول ۱۳۲۶ ق تا هشتم ربیعالثانی ۱۳۲۷ق رهبری ِ مجاهدین تبریز و ارامنه و قفقازیها را بر عهده داشت.
21- ستارخان به دعوت دولت مشروطه راهی تهران شد. هدف دولت مشروطه از این اقدام، که به بهانه تجلیل از ستارخان و باقرخان صورت گرفته بود در واقع کنترل آذربایجان و خلع سلاح مجاهدین تبریز بود.
22- ستارخان از پذیرش طرح مجلس که به موجب آن تمامی مجاهدین و مبارزین غیرنظامی از جمله افراد ستارخان میبایست سلاحهای خود را تحویل می دادند سرباز زد.
23- ستارخان به دلیل عدم موافقت با خلع سلاح مورد هجون نیروهای دولتی قرار گرفت و از ناحیه پا به شدت مجروح شد.
24- ستارخان پس از این مجروح شدن نیز نزدیک به چهار سال زندگی کرد و در تاریخ 25 آبان ۱۲۹۳ش در تهران درگذشت.
25- مزار وی در حرم عبدالعظیم حسنی واقع است. نوادگان چندین مرتبه سعی نمودند با کسب مجوزهای شرعی، پیکر وی را به تبریز منتقل کنند که موفق به اینکار نشدند.
26- در سال 1325ق انجمن ایالتی آذربایجان به واسطه رشادتهای ستارخان و باقرخان به آنان لقب سردار ملی و سالار ملی اعطاء نمود.
دیدگاه