امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 266457
۴۱۸۱
۴
۱
نسخه چاپی

متافیزیک از نگاه فیزیک ( قسمت اول)

در این مقاله سعی شده است، علاوه بر آن که واقعیت های متافیزیکی مرتبط با انسان، با زبان فیزیک و بعضی از قوانین و فرضیه های آن شرح داده شود، قدرت نامحدود انسان را اثبات کند.

متافیزیک از نگاه فیزیک ( قسمت اول)
 

مقدمه

قدرت انسان نامحدود است و بخش اعظم این قدرت در حوزه ای قرار دارد که خارج از میدان شناخت ماست. رویاهای واقعی ما به واقعیت می پیوندند. تخیلاتی که در هماهنگی با کائنات داشته ایم، سرانجام به وقایع زندگی ما مبدل می شوند. وقوع معجزات و اعمال خارق العاده برای انسان و توسط انسان کاملا ممکن و عملی است همان طور که قبل از این هم بارها و بارها اتفاق افتاده است. غیب و موضوعات مرتبط با غیب همگی نه تنها وجود داشته و دارند بلکه در عصر جدید این موضوعات اسراری به تدریج دارای مبانی علمی خواهند شد. عجیب نیست اگر بزرگ ترین معجزاتی که بشریت در تاریخ گذشته ی خود تجربه کرده است در این زمان نیز شاهد آن و حتی شاهد اعمال بسیار بزرگ تر از آن باشد. بنابراین بزرگانی که توانایی اعمال بزرگ را دارند می توانند و لازم است که به بشر امروز از نظر ظرفیت و پذیرش، اعتماد بیشتری کنند و نشانه هایی از آن جهان اعظم را آشکار نمایند.

توجه توجه توجه

تمامی اندیشه های مطرح شده، بر اساس نظریات علمی اخیر هستند و همه آن ها با ارجاع به مقالات علمی همراه اند تا مطالعه بیشتر برای علاقه مندان میسر باشد.

ساختار فضا - زمان

جهان مادی به صورت مستقل از اندیشه موجوداتش وجود ندارد.

 

متافیزیک از نگاه فیزیک ( قسمت اول)
جهان بدون شما متفاوت است

{ تفسیر علمی 1 : تا زمان کشف نظریه جدید کوانتوم تصور می شد که جهان مادی و تفکر ما درباره ی آن کاملا جدای از یکدیگر باشند. فیزیک کوانتوم به ما نشان داد آنچه به تصور می آوریم همان چیزی است که می بینیم. به عبارت دیگر، تصور ما از جهان و شیوه ای که جهان به نظرمان می رسد به طور بنیادینی به هم ربط دارند. به هر حال رابطه ی میان تصور و واقعیت نکته ای ظریف است. صندلی ای که در بالا می بینیم فقط از اتم های ریز توپ مانندی که در کنار هم در ارتعاش اند ساخته شده است. هیچ اتمی تا زمانی که شروع به جستجوی آن نکنیم موجودیت نمی یابد. این موضوع چگونه امکان پذیر است؟ اول از همه، اتم ها هیچ محدوده ی معینی ندارند. اگر بخواهیم محدوده این چیزهای کوچک نامشخص را تعیین کنیم باید آزمایشات پیچیده ای انجام دهیم که عملا منجر به نابودی صندلی می شوند.
فیزیک کوانتوم می گوید که هیچ شیئی محدوده ی کاملا مشخصی ندارد و اگر فقط برای لحظه ای ، بتوانیم یک صندلی را بدون وجود خودمان تصور کنیم، محدوده ی مکانی صندلی هم نامعین خواهد شد! در عین حال، نامشخص شدن مکان صندلی، تا مدت زمانی بسیار طولانی، آشکار نمی شود. بیش از 10 میلیارد سال طول می کشد تا محدوده ی مکانی صندلی نامشخص به نظر برسد. ولی درباره ی اتم داستان متفاوت است. از آنجا که اتم بسیار ریز است فقط به اندازه ی یک میلیاردم از یک میلیارد قسمت یک ثانیه طول می کشد تا گسترده شده و محو گردد. این گستردگی تا زمانی ادامه می یابد که آن را مشاهده کنید. در آن لحظه بسته به اینکه چه آزمایشی انجام می دهید گسترش مکانی اتم کاهش می یابد (اصل مکملیت : رفتار موجی یا ذره ای اتم) . فقط تصور کنید بدون شما همه ی اتم ها با سرعتی خطرناک به درون جهان گسترده می شوند. بدون توجه خیلی دقیق به اتم ها، این اجازه را به آن ها می دهید که محدوده خودشان را در حدی که یک صندلی به وجود آورند گسترش دهند. به این دلیل است که می گوییم تا زمانی که به جستجوی اتم ها نپردازید هیچ اتمی وجود نخواهد داشت و به همین علت است که می گوییم جهان مادی وجود نخواهد داشت مگر اینکه درباره آن تفکر کنید. بدون مشاهده و تفکر شما که آن شی یک صندلی است، صندلی هم محو خواهد شد ولی نگران نباشید، ده میلیارد سال زمانی بسیار طولانی است. 
از طرفی می توانیم این محو شدگی را عدم قطعیت بنامیم. بر طبق این اصل، نمی توانید در مورد یک شی متحرک هر دو خصوصیت موقعیت و اندازه حرکت را بدانید. اگر یکی از این دو را با دقتی کامل تعیین کنید تمامی اطلاعات در مورد دیگری را از دست خواهید داد. پس حتی در صورت داشتن بهترین مشاهده امکان پذیر جهان همیشه تا حدی نامعین خواهد بود.}

ما در ورای زمان به خودمان و به یکدیگر ساختار می دهیم.

توالی زمانی مفهومی ندارد، چرا که ساختارها در ورای زمان شکل می گیرند.

 

متافیزیک از نگاه فیزیک ( قسمت اول)
 

چگونگی مشاهده ما نسبت به جهان پیرامونمان، بر آنچه مشاهده می کنیم به گونه ای بسیار ظریف اثر می گذارد.

نحوه ی نگاه ما به خودمان و دیگران، به گونه ای بسیار ظریف، دائما ما را به هویتی جدید تبدیل می کند.

{ تفسیر علمی 2 : منظور خاصی از کلمه ی «ساختار» دادن داریم که ممکن است تا حدی متفاوت با آنچه در نظر دارید، باشد. قصدمان این است که نشان دهیم هر چه در مورد خود و دیگری می اندیشیم، تعیین کننده این است که برای دیگری و خودمان چگونه هستیم و این به یکباره عملی نمی شود، بلکه احتیاج به زمان دارد. آنگونه که شما هستید و آنگونه که من هستم طی تفکرات طولانی، دقیق و سخت شکل گرفته است. باید بگویم آنچه هستم ساختار ویژه ای از تفکر است. با دگرگون کردن افکار درباره ی خودم و شما، خودم و شما را تغییر خواهم داد! به این روش، اصل مکملیت می گویند. همیشه دو شیوه ی مکمل برای « ساختار» دادن به واقعیت وجود دارد. اگر از طریق یک شیوه به واقعیت نظر کنید، شیوه ی دیگر تعریف نشده می گردد. درباره ی اتم، مکملیت موجی - ذره ای برقرار است. زمانی که اتم به صورت موج (همراه دیگر اتم ها) آشکار می گردد، هرگز به صورت ذره بروز نمی کند؛ و هنگامی که چون یک ذره عمل می کند، هیچ رفتار موج مانندی دیده نمی شود ( صرف نظر از اینکه چه تعداد اتم را در نظر داریم). زمانی که شما و دوستتان در شرایط خوبی به سر می برید، میان شما هیچ فاصله ی آشکاری وجود ندارد و حتی متوجه می شوید که در یک زمان افکار مشابهی دارید! ولی وقتی در شرایط خوبی به سر نمی برید متوجه جدایی می شوید و اینکه تا چه حد شما و دوستتان با هم متفاوتید. این همان مکمل بودن در سطح انسانی است. تا آنجا که می دانیم، در هر ذره از ماده یا انرژی، این مکمل و متضاد بودن به چشم می خورد. به این ترتیب، هیچ تعجبی ندارد که موضوعی در یک روز تا چه اندازه برایتان بد و در روز بعد عالی باشد؛ جهان دارای تضاد است. }

{ تفسیر علمی 3 دلیل اینکه این توالی زمانی مفهومی ندارد این است که رویه ی شکل گیری، قبل از اینکه ماده شکل خارجی به خود بگیرد شروع می شود. فیزیکدانان کوانتوم آن را فاز « پیش - ماده» می نامند، تابع موج کوانتومی.
اگر چه تابع موج کوانتومی با دقت بالایی قابل محاسبه است، اما نمی توان آن را ماده به حساب آورد. در واقع، هیچ چیز نیست. امواج کوانتومی قادر به حرکت اند و بسیار بسیار سریع حرکت می کنند؛ در حقیقت آن ها می توانند سریع تر از نور حرکت کنند. این بدان مفهوم است که آن ها قادرند در زمان، روبه عقب یا رو به جلو حرکت کنند. فیزیکدان ها ذراتی را که قادر به حرکت سریع تر از نور هستند ( اگر چنین چیزهایی در واقع وجود داشته باشند)، تاکیون می نامند. اینشتین و فیزیکدان های بعد از او نشان دادند هر چیزی که بتواند سریع تر از نور حرکت کند را می توان به صورت توالی زمانی معکوس مشاهده کرد. برخی از ناظران، این توالی زمانی را به صورت نمایش یک فیلم مشاهده می کنند، در حالی که از نظر بقیه، فیلم به طور معکوس پخش می شود. هر چند بسیار خارق العاده و خیالی به نظر می رسد، اما نمونه های ریاضی چنین چیزهایی بسیار خوب تعریف شده اند و می توان گفت که حداقل از نظر ریاضی، به خوبی درک می شوند.
خاصیت اصلی دیگر موج کوانتومی این است که در مکان و زمانی که احتمال وقوع چیزی میرود نمایان می شود؛ به عبارت دیگر، معیاری برای احتمال وقوع یک واقعه است. یک تعبیر شگفت انگیز این است که بگوییم این احتمال نه تنها در ذهن ما وجود دارد، بلکه در فضا و زمان حرکت می کند. به عبارت دیگر این موج هم درون ذهن ما و هم خارج از آن در جهان قرار دارد. به طور خلاصه موج کوانتومی، موجی از احتمال است که با سرعتی بیش از سرعت نور حرکت می کند و ذهن ما را به جهان مادی پیوند می زند.}

بر اساس آنچه از فضا - زمان دریافت شده، این واحدها خود سازمانده می باشند.

 

متافیزیک از نگاه فیزیک ( قسمت اول)
 

همه ی سیستم ها از جریان فرآیند های حیاتی تبعیت می کنند.

{ تفسیر علمی 4 جهان به چه صورت چنین می کند؟ چطور هر چیزی را تولید میکند؟ هیچ کس جوابش را نمیداند. به هر حال، ما می دانیم که ارجاع به خود، بخش مهمی از این فرآیند است. از دید فیزیک کوانتومی که زیربنای تمامی جهان فیزیکی است، شیوه رفتار جهان چنان است که موج کوانتوم میان دو رویداد جریان می یابد، درست همانند رودی که سرچشمه را ترک می کند و به سوی یک گودی می رود. ولی پس از آن، در فضا - زمان باز می گردد و از گودی به سرچشمه جاری می شود. پس خورد حاصله میان موج کوانتوم و فضا - زمان تصوری را باز می تاباند که باعث ایجاد تجربه می شود و ما آن را «واقعیت» می نامیم. در زبان فیزیک کوانتومی، می گوییم موج در «مزدوج مختلط خود» ضرب می شود تا احتمالات جهان واقعی را ایجاد کند. این مرحله ی جریان مضاعف در هر پدیده ی فیزیکی رخ می دهد. در این شیوه است که دارای خودساختاردهی هستیم، قائم به ذات به واسطه ی برهم کنش موج با تصویر بازتاب شده ی فضا - زمان خودش مشابه همان روشی که شما در مقابل تصویر بازتابی خودتان عکس العمل نشان می دهید. هرگز توجه کرده اید برای اینکه متوجه خودتان در آیینه شوید مجبورید خودتان را مورد توجه قرار دهید؟ از طریق خودیابی است که قادر می شویم خودمان را تغییر بدهیم. با در نظر گرفتن خود در دیگران می توانیم یکدیگر را تغییر دهیم. همه ی آنچه وجود دارد نظمی واحد است، جهان در خودش به خود می نگرد. }

میدان ها در یک فرآیند دو سویه شکل می گیرند.

 

متافیزیک از نگاه فیزیک ( قسمت اول)
 

توابع موج کوانتومی نسبت به جهان، واکنش های آنی از خود نشان می دهند.

 

متافیزیک از نگاه فیزیک ( قسمت اول)
 

امواج کوانتومی الگوهایی را در دریایی از نور شکل می دهند.

 

ادامه دارد...

تهیه کننده: شیوا ترابی

متافیزیک از نگاه فیزیک ( زمان ها و جهان های موازی/فضا، زمان، ماوراء) - فرد آلن ولف / باب توبن - ترجمه از شهریار تقی شهرستانی

پایگاه خبری حقوق نیوز

 

بیشتر بخوانید:

متافیزیک از نگاه فیزیک (قسمت دوم)

متافیزیک از نگاه فیزیک (قسمت سوم)

۱ دیدگاه

 
ir
عباس | ۱ سال پیش
بسیار مطالب عالی و خوبی ارائه کردید ممنونم از زحماتتون
و قطعا در جهان بازهم تاکیون ها وجود دارند و صرفا متعلق به قبل از بیگ بنگ نبوده اند
همچنید وجود جهان های موازی کرمچاله ها و دنیا های دیگر هم احتمال وجود دارند

در حال حاضر شاید نیاز به زمان بیشتری باشه تا به این علم دست پیدا کنیم
۰
۰
 

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید