اپرا وینفری می گوید انسان تنها باید بر روی خود شرطبندی کند و خودش را دست کم نگیرد. وینفری خودش را مسئول همه موفقیتها و شکستهای زندگیاش میداند.
زندگی اُپرا وینفری
اُپرا وینفری، ثروتمندترین زن سیاهپوست آمریکایی در قرن اخیر، در ژانویه 1958 در شهری کوچک در ایالت میسی سیپی آمریکا به دنیا آمد. او نه تنها مشهورترین تهیه کننده و مجری تلویزیونی آمریکاست، بلکه به خاطر خدمات بشردوستانه اش زبانزد بوده و نیز یکی از بانفوذترین زنان جهان به شمار می آید. او در گهواره فقر چشم به جهان گشود . از سالهای نخستین زندگی طعم تلخ فلاکت و استیصال را چشید و با آن دست و پنجه نرم کرد. والدینش پس از یکی دو سال زندگی نافرجام از یکدیگر جدا شدند و از آن پس در به دری و سرگردانی اُپرا آغاز شد.
به مدت چند سال نزد مادربزرگش در دهکده ای در میسی سیپی زندگی کرد. اما در 6 سالگی که مادربزرگش سخت بیمار شد وی را نزد مادرش به شهر میلواکی، ویسکانسین فرستاد و از آنجایی که مادرش در تمام طول روز به عنوان پیشخدمت در خانه ها کار می کرد به اندازه کافی وقت نداشت از اُپرای کوچک مراقبت کند. 9 ساله بود که در غیاب مادر بارها توسط دو تن از خویشاوندانش مورد تعرض و ازار و اذیت قرار گرفت. در 12 سالگی پس از ناملایمات و ناسازگاریهای فراوان رشته ی مهر او نسبت به مادرش گسست و تصمیم گرفت نزد پدرش که در ایالت تنسی به آرایشگری اشتغال داشت زندگی کند.
پدر اُپرا بسیار سختگیر و منضبط بود. در عین حال با ایجاد فضایی آرام و مناسب بستری را برای رُشد و پیشرفت دخترش فراهم کرد. در نتیجه اُپرا درس و مدرسه را جدی گرفت و مسیر زندگیش عوض شد. بسیاری از نوجوانان در واکنش به فقر، در به دری، بی عدالتی و ناهنجاریهایی که اُپرا تا 14 سالگی با آن دست به گریبان بود زانوی غم در بغل می گیرند و دنیا، روزگار، ماه و ستارگان را سبب بد اختری و نگون بختی خویش می پندارند و با این تصورات واهی و ناصواب عمری را با تلخکامی سپری می کند اما اُپرا مطیع و منقاد حوادث ناگوار نشد و اجازه نداد که دوران تلخ کودکی و نوجوانی بر زندگیش سایه ای سیاه افکنده و مابقی آن را نیز مختل و پریشان سازد. او در دل ناامیدی امید دید و در پس جور زمانه عالیترین موقعیتهای ممکن را برای خود متصور شد.
به هر حال تلاش و از خودگذشتگی اُپرا در تحصیل ثمر بخشید و از نظر مسئولان مدرسه محبوبترین دانش آموز به شمار می امد. او ضمن تحصیل به گروه سخنرانی مدرسه نیز پیوست و در رقابتهای شفاهی این گروه نیز خوش درخشید و چند جایزه گرفت و از همین جا بود که گرمای شور و انگیزه نسبت به گویندگی و به طور کلی فعالیت رسانه ای را در تمام وجودش حس کرد و به توانایی خویش در متحول ساختن زندگیش ایمان آورد. در 17 سالگی و در سال اخر دبیرستان یک ایستگاه رادیویی محلی، که در خدمت جامعه سیاهپوستان بود به او پیشنهاد کار داد و اُپرا مشتاقانه آن را پذیرفت.
برای این منظور برنامه فشرده ای برای خود در نظر گرفت. او هر روز حوالی ساعت 2 بعدازظهر که بچه ها از مدرسه مرخص شده و به خانه بر می گشتند به ایستگاه رادیو می رفت تا به عنوان دستیار به گوینده اخبار کمک کند. در این گیرودار به خاطر کارنامه ی درخشان و امتیازات فراوان از دانشگاه ایالتی تنسی بورسیه کامل گرفت تا در رشته ی ارتباطات گفتاری تحصیل کند. اما چنان مجذوب گویندگی شده بود که حس می کرد راهی به جز فعالیت در این رشته نارد. به همین دلیل پس از یک سال تحصیل در دانشگاه تنسی درس و دانشگاه را کنار گذاشت و به مجریان یک برنامه ی صبحگاهی در تلویزیون شیکاگو ملحق شد.
برنامه ی صبح شیکاگو پس از پیوستن اُپرا به آن ظرف مدتی کوتاه به داغ ترین برنامه ی تلویزیونی مبدل شد و از برنامه ای عادی به برنامه ای بسیار پربیننده مبدل گشت. سپس به خاطر تقاضای مکرر بینندگان زمان آن از نیم ساعت به یک ساعت تغییر یافته و به خاطر درخشش اُپرا به اُپرا وینفری شو تغییر نام پیدا کرد و پس از مدتی در تلویزیون سراسری آمریکا پخش شد.
چندی نگذشت که این برنامه با جلب 30 میلیون نفر، از نظر تعداد بیننده در امریکا مقام اول را به دست آورد و پس از یکسال چنان خوش درخشید که جوایز متعددی به آن تعلق گرفت. اُپرا خودش نیز بهترین جایزه مجری سال را از انجمن بین المللی رادیو تلویزیون دریافت کرد. او در آن زمان جوانترین فردی بود که به چنین افتخاری نائل می آمد.
صاحبنظران بر این باورند که چندین صفت گوناگون در اُپرا گرد آمده تا او را به نیرومندترین شخصیت در اجرای یک شوی تلویزیونی مبدل شود. مثلاً اُپرا هنگام اجرا تجربیات شخصی اش را بی ریا و بی پرده آشمار می سازد. آن نه هم طوری که آن را ببینیم، بلکه به شکلی که بتوانیم آن را حس کنیم. بسیاری از اوقات او به جزئیات نابسامانی هایش در دوران کودکی و نوجوانی اشاره می کند و درباره اعتیاد شدیدش به مواد مخدر و اضافه وزن ناهنجارش و چگونگی رهایی از آنها حرف می زند و این نکاتی است که سایر مجریان و به طور کلی شخصیت های رسانه ای کمتر به انها اشاره می کنند.
گفتار و رفتار اپرا با تمرکز و هشیاری کامل توأم است. او در برنامه هایش هنگام گفتگو با افراد با افکار، احساسات و حساسیتهای آنان توجه داشته و با زبانی شیوا و رسا مشکلات و نارساییهای زندگی شان را تجزیه و تحلیل می کند و چنان حسی را در بینندگان بر می انگیزد که همه مترصد مشاهده ی برنامه بعدی او می شوند.
فعالیتهای رسانه ای آُپرا صرفاً به اجرای برنامه اختصاص ندارد. او با بازی در چند فیلم از جمله فیلم: « رنگ ارغوانی» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ قابلیتهایش را در عالم سینما نیز نشان داد و به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن کاندید دریافت ج.ایز اسکار وگلدن گلوپ شد.
همچنین کارشناسان سینمایی نقش آفرینی او را در فیلم «پسر بومی» نیز تحسین کردند. شور و انگیزه اپرا به تولید و اجرای برنامه های ممتاز و مردم پسند موجب شد که در سال 1986 شرکت هاریو را به منظور تهیه و تولید فیلم های سینمایی و تلویزیونی پایه گذاری کند. به این ترتیب اُپرا تهیه و تولید «اپرا وینفری شو» را خود بر عهده گرفت و با این ابتکار عمل جهشی برق آسا کرد؛ به طوری که درآمدش صرفاً از تولید و اجرای این برنامه به مرز 300 میلیون دلار در سال رسید. برنامه ی پربیننده «دکتر فیل» و نیز سریالهای تلویزیونی نظیر:« پیش از آنکه زنان بال دربیاورند» و «هیچ بچه ای اینجا نیست» بعضی از تولیدات شرکت هارپو به شمار می آیند.
شور و انگیزه اپرا به فعالیتهای رسانه ای چنان شدید بود، که او به فعالیت در شرکت هارپو، که خود آن را پایه گذاری کرده بود بسنده نکرد و به اتفاق فردی دیگر شرکتی را به نام «رسانه ی اکسیژن» تاسیس نمود که تولیداتش صرفاً برنامه ها و سریالهای تلویزیونی مختص بانوان است. اپرا با تاسیس یک ایستگاه رادیو و تلویزیونی و انتشار مجله اپرا با علامت اختصاری(O) امپراتوری رسانه ای خود را گسترش بخشید.
راز موفقیت اپرا این است که در تمام اجراها و تولیداتش می توان پدیده ای نوظهور و ابتکاری را مشاهده کرد و این نشانه ی آن است او به شدت به قوه ی خلاقه اش متکی است.
اُپرا به جز فعالیت در عرصه ی هنر در امور خیریه و بشردوستانه نیز همواره پیشقدم بوده است. او در سال 1998 یک موسسه خیریه به نام «شبکه فرشتگان اُپرا» را راه اندازی کرد که از جمله خدمات بشردوستانه این موسسه می توان به 25 میلیون دلار کمک به بازماندگان توفان کاترینا اشاره کرد که 11 میلیون دلار آن را خودش متقبل شد و 14 میلیون باقی مانده را از سایر افراد نیکوکار مطالبه کرد. او در سال 2005 در میان فعالترین خیرین جهان مقام سی و دومین را احراز کرد. همچنین مجله «بیزینس ویک» به خاطر کمک و مساعدتهایش که بالغ بر 303 میلیون دلار برآورد شده او را در میان 50 نفر از ایثارگرترین خیرین دنیا جای داد.
خانه ی اصلی اش به مساحت 18 هکتار در منطقه مونته سیتو کالفرنیا قرار دارد. همچنین او در شش ایالت دیگر و نیز در جزیره ی آنتی گوا، نیز خانه دارد. همان گونه که ملاحظه کردید زندگی اُپرا در دوران کودکی و نوجوانی با حوادث و ناهنجاریهای گوناگون آمیخته بود. اما چون به ابزار اصلی موفقیت یعنی میل و اشتیاق مجهز بود، به جای این که در گرداب غم و اندوه غوطه ورش ده و در پیچ و خم ناملایمات سرگشته و حیران گردد، در ورای این غم و نابسامانیها فرصتها را جستجو کرد و سپس به نیروی شور و هیجان اجازه داد او را شیفته ی این فرصتها کند و در او عشق بهره برداری از آنها را برانگیزد.
4 درس اپرا وینفری به کارآفرینان و صاحبان مشاغل کوچک
1- خودت را دست کم نگیر
اپرا وینفری در یکی از سخنرانیهایی که در جشن فارغالتحصیلی دانشجویان یک دانشگاه بود از عوامل تاثیرگذار در زندگیاش گفت. به گفته اپرا، انسان تنها باید بر روی خود شرطبندی کند و خودش را دست کم نگیرد.
وینفری خودش را مسئول همه موفقیتها و شکستهای زندگیاش میداند. او معتقد است وقتی به جای گوش سپردن به حرفهای دیگران، تواناییهای خودت را باور داشته باشی، قطعا موفق خواهی شد. دست کم نگرفتن خود و بیاعتنایی به حرف دیگران شامل موارد زیادی میشود.
به عنوان مثال زمانیکه دیگران به تو میگویند «این کار را نکن، ریسکش زیاد است» بهتر است به آنها توجه نکنی و به ندای درونیات که میگوید «میتوانی از پس تمام خطرات موجود بر بیایی» گوش دهی.
اپرا وینفری بر این باور است که آدمهایی که زمان بیشتری را صرف صحبت با خود میکنند موفقترند. حتما با خود میگویید تنها دیوانگان با خود خلوت میکنند.
اما اگر چنین عقیدهای دارید سخت در اشتباهید. انسانهایی که وقتی را برای یادداشت اهدافشان و بررسی تواناییهای خود میکنند در زندگی عملکرد بهتری دارند.
همانطور که وینفری میگوید:« این بهترین راه برای تغییر از موقعیتی به موقعیت دیگر است. وقتی با خودت وقت بگذرانی متوجه میشوی به چه جایگاهی تعلق داری. هر تصمیمی که گرفتهام در آن فضای خلوتی بوده که با خودم داشتم.»
2- نسبت به آسیبپذیری دیگران حساس باش
اپرا وینفری در سخنرانی مراسم گلدنگلوب درباره دوران کاریاش و فرایند پیشرفت در حرفه خود گفت. او با اشاره به این موضوع که در طول این سالها با افراد مختلفی درباره زمانهایی که آسیب دیدهاند صحبت کرده ، از کارآفرینان و همه مردم خواست تا نسبت به آسیبپذیری دیگران حساس باشند.
وینفری همچنین به ساخت کمپینی برای حمایت از افراد آسیبدیده میاندیشد. علاوه بر اینها اپرا میگوید:« زمانیکه قدرت صلحطلبی و اعتماد به خود را درک کنیم میتوانیم تجربیات خوب و بد دیگران را نیز تشخیص دهیم. صحبت درمورد حقیقت وجودی بهترین ابزاری است که همه ما در اختیار داریم. »
3- از معنای موفقیتت مطمئن شو
وینفری در سال ۲۰۰۸ سخنرانیای در دانشگاه استنفورد داشت و در آنجا اعلام کرد:« بگذارید به شما بگویم، پول فوقالعاده است.
اما داشتن پول زیاد به تنهایی و به صورت اتوماتیک شما را به فرد موفقی تبدیل نخواهد کرد؛ چیزی که شما میخواهید پول و معنا است.»
اپرا بارها درباره ایجاد کسبوکار و تصمیمات زندگی صحبت کرده است. نکته قابل توجه در سخنرانیهای وینفری تعمیم دادن صحبتهایش به زندگی کاری و شخصی خود است.
از آنجا که در همه جای دنیا حرف دل و تجربه زیسته افراد، موثرتر است؛ وینفری از این ترفند استفاده میکند تا مفاهیم مورد نظرش را بیان کند.
در این میان اپرا وینفری به مفهوم ارزشهای انسانی میپردازد. وینفری توصیه میکند ارزشهای حقیقی خود و احساساتتان را در تجارت نادیدهبگیرید زیرا آنّها ناخودآگاه به سراغتان میآید. او میگوید:«اگر شما نجوایی را نادیده بگیرید خیلی زود به شکل فریاد سراغتان میآید.»
4- در جادههای ناهموار آرامش خود را حفظ کن
برنامه اپرا وینفری یکی از پربینندهترین برنامهها در دو دهه بود با این حال اپرا تصمیم گرفت در سال ۲۰۱۳ این برنامه را به اتمام برساند زیرا قصد داشت در شبکه شخصی خود کار دیگری را آغاز کند.
در همان سال اپرا سخنرانی در دانشگاه هاروارد را پذیرفت. در سخنرانیاش در دانشگاه هاروارد از اوقات سخت کاریاش گفت و آن زمان را بدترین دوره حرفهاش نامید.
مسئولین رسانهای پس از تاسیس شبکه خصوصیاش به وینفری گفته بودند که از او ناامید شدهاند. با این همه وینفری به کار خود ادامه داد و در نهایت از گذرگاههای سخت گذشت.
او در این زمینه گفت:«همه کارآفرینان در برههای از کارشان شکست را تجربه کردهاند اما من میخواهم از زمین بلند شوم و مطمئنم با ماجراجویی تازهام بهتر خواهم شد.»
منبع: سرگذشت مشهورترین زنان کارآفرین جهان - محمدرضا آل یاسین و مونا آل یاسین
دیدگاه