ما معمولا از خودناتوان سازی self –handicapping بهعنوان یک مکانیسم دفاعی برای حفظ خود استفاده میکنیم و آن را ناخودآگاه انجام میدهیم.
خودناتوان سازی self - handicapping چیست؟
همه ما نیاز داریم که عزت نفسمان (یعنی ارزشی که برای خود قائل هستیم) را حفظ کنیم و برای نگه داشتن آن تلاش میکنیم. اما نکته اینجاست که گاهی روش مورد استفاده برای حفظ عزت نفس، ما را از مسیری که باید در آن حرکت کنیم دور میکند یا ما را در آن متوقف میسازد.
افرادی که ترس از شکست دارند برای حفاظت از عزت نفس خود موقعیت هایی را انتخاب می کنند که در آن، موفقیت به توانمندی خود آن ها و شکست به عوامل بیرونی نسبت داده شود. از این رو افراد خودناتوان ساز به طور عمدی خود را در موقعیت نامناسبی قرار می دهند که شکست خویش را به دلیل وجود آن موقعیت نامساعد بدانند و اگر در چنین شرایطی موفق شدند آن را حاصل توانمندی خویش بدانند.
افراد وقتی نمی توانند عملکرد مطلوبی داشته باشند، ممکن است سعی کنند شرایط را به گونه ای تغییر دهند که عملکرد آن ها موجب احساس شرمندگی نشود، این افراد اغلب با چنین کارهایی برای شکست خود عذری پیدا می کنند.
بهانه و عذر موقعی آورده می شود که شخصیت یا عمل فرد مورد سوال و تردید قرار می گیرد و یا اینکه فرد پیش بینی می کند به خاطر اعمال یا رفتارش مورد سوال قرار می گیرد. اعمالی مانند تجاوز آشکار از قواعد و قوانین، شکست در وظایف و مسئوولیت ها یا اعمالی که در شأن فرد نیست، از جمله رفتارهایی هستند که وقتی مورد سوال قرار می گیرند، فرد برای ارتکاب به آن ها عذرتراشی می کند.
به گفته برگلاس و جونز، رفتار خودناتوان سازی برای حفاظت از خود (self – protect) و عزت نفس شکننده ایجاد می شود. پژوهش ها نشان می دهند خودناتوان سازی با اضطراب امتحان، عذرتراشی، طفره رفتن، کم تلاشی، کمی تمرین کردن و آماده نبودن رابطه دارد.
خودناتوان سازی به عنوان راهبردی تعریف می شود که فرد برای توجیه شکست احتمالی خود با دست کاری، موقعیت عذری ایجاد می کند. پژوهش ها نشان داده اند این رفتار در موقعیت هایی که برای فرد مهم است، مانعی برای موفقیت می شود.
برگلاس و جونز خودناتوانسازی را هر عمل یا زمینه عملی که به فرد امکان می دهد تا شکست را به عوامل بیرونی به عنوان بهانه و موفقیت را به عوامل درونی، به منظور کسب افتخار نسبت دهد، تعریف کرده اند. در واقع فرد خودناتوانساز از مسئول جلوه دادن خود در قبال ناکامی ها امتناع کرده و خود را قربانی شرایط و نه قربانی ناتوانی معرفی می کند.
خودناتوان سازی self –handicapping از نظر برگلاس و جونز به معنای ایجاد یا ادعای وجود مانع برای عملکرد موفقیت آمیز است، که در صورت شکست موانع موجود علت شکست تلقی شوند و فرد سرزنش نگردد. افرادی که قبل از امتحان تمرین کافی انجام نمی دهند یا ادعا می کنند که دچار یک مشکل ناتوان کننده شده اند یا روحیه خوبی ندارند لز جمله مثال های خودناتوان سازی هستند.
انگیزه ای که در پس خودناتوان سازی نهفته است، تمایل به ارائه یک خودپنداشت مثبت است که عملکرد فرد را تضعیف می کند. زمانی که فرد در مورد قابلیت های خویش برای کسب موفقیت احساس تردید می کند، این راهبرد دفاعی با خلق موانعی بر سر راه عملکرد، سعی در حفظ حرمت خود دارد. به باور یوسال و کنی خودناتوان سازی در کوتاه مدت حرمت خود را افزایش داده، لکن بهایی طولانی مدت برای فرد خودناتوان ساز در پی خواهد داشت.
انواع خودناتوان سازی
تلاش ناکافی و مصرف دارویی، که روی عملکرد فرد تاثیر بد دارد، از دیگر شکل های رفتاری خودناتوان سازی است که به آن خودناتوان سازی رفتاری Behavioral self-handicapping n می گویند.
از طرف دیگر ادعای داشتن استرس یا خلق بد که مانعی برای انجام موفقیت آمیز تکالیف است خودناتوان سازی ادعایی (Claim self-handicapping ) محسوب می شود.
چطور خود ناتوان سازی راکنترل کنیم؟
1- مواظب نشانهها باشیم: وقتی داریم تلاشهایمان را دستکم میگیریم و لیستی از موانع موجود و عذرها را سر هم میکنیم و ذهنمان را به چیزی غیراز هدف مدنظر منحرف میسازیم، زنگ هشدار را برای افتادن به ورطه خود ناتوان سازی بهصدا درآوردهایم. همه به استراحت و انقطاع از کار نیاز دارند اما اگر میبینیم در حال زیادهروی در آن هستیم احتمال روی آوردن خود ناتوان سازی هست. پس ذهن و باورمان را درباره آن موضوع و توانایی خود یکبار مرور کنیم.
2- به جای «عذرها»، «اگر بشود»ها را جایگزین کنیم: امید، منشأ حرکت و پیروزی است. همیشه روزنهای پرنور برای شدن هست. امامعلی(ع) در غررالحکم، ناامیدی را قاتل صاحب خودش میدانند. پیامبر خدا (ص) هم در کنزالعمال گفتهاند هر کس به خدا توکل کند، خداوند هزینه او را کفایت میکند و از جایی که گمان نمیبرد به او روزی میدهد. پس «از جایی که گمان نمیکنیم» را دستکم نگیریم!
3- عزت نفسمان را فراموش نکنیم: عزت نفس همان ارزشی است که ما بهخودمان میدهیم؛ یعنی اینکه چقدر برای خودمان حرمت قائلیم. احساساتی که درباره موفقیتها و شکستهای زندگیمان داریم به این موضع وابسته است. عزتنفس داشتن به این معنا نیست که فکر کنیم ما همیشه موفقیم بلکه بدانیم با وجود اینکه گاهی اوضاع آنطور که ما میخواهیم پیش نمیرود و موفق نمیشویم، باز هم انسان ارزشمندی هستیم و شایستگی این را که دیگران دوستمان داشته باشند و ما را بپذیرند، داریم! پس اگر و احتمالا با وجود تلاش، به میزان لازم موفق نشویم، چیزی از ارزشهای ما کم نمیشود!
4- راههای موفقیت پیشین را مرور کنیم: یک عامل بالقوه در خود ناتوان سازی این است که عوامل بیرونی به غیراز خودمان را منشأ اثر ببینیم. برگردیم و به موفقیتهای پیشینمان در زمینههای مشابه نگاه کنیم و عوامل درونی که باعث پیشروی شدهاند را پیدا کنیم. تمرکز ما باید روی این عوامل باشد.
5- روی بازخورد دیگران خط بکشیم: «اگر همکلاسیها بگویند چقدر خنگه چی؟» تلاش زیاد برای فرار از بازخورد منفی از عوامل خود ناتوان سازی است. پس بهجای پیگیری مداوم نظر انتقادی دیگران، بهدنبال پیشرفت در حیطهای باشیم که به آن اهمیت میدهیم. بهدنبال چیزی بگردیم که دغدغه آن را داریم و از ذهنمان و مشورت دیگران برای پیشروی در آن استفاده کنیم. انگیزههای درونی کار خودش را میکند. فرازها و فرودها، جزو جداییناپذیر هر راهی است.
6- پیشرفت، فقط صفر و یک نیست: موفقیت و شکست، دو سر یک طیف است و راه زیادی را در میان دارد. بنابراین موفقیت معمولا فقط یک نقطه معین نیست و پس از شروع تلاش در هر نقطهای که متوقف شویم، بخشی از راه را رفتهایم و این به معنای پیشرفت است. مهم این است که بتوانیم پرانرژی و با انگیزه تلاشمان را بکنیم و تابآوری لازم را نسبت به قسمتهایی که ممکن است آنطور که ما میخواهیم جلو نرود داشته باشیم.
منابع
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس خودناتون سازی – محمود حیدری و دیگران
خودناتوان سازی بر اساس فرایندهای خانواده: اثر واسطه ای خودکارآندی تحصیلی - مینا مهبد و دیگران
دیدگاه