امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 268305
۲۲۲۶
۴
۰
نسخه چاپی

هفت قانون معنوی موفقیت | قانون چهارم: قانون کمترین تلاش

هوشمندی طبیعت با کمترین تلاش کار می کند، با سبک دلی و هماهنگی و عشق. و هرگاه نیرو های هماهنگی و شادی و عشق را در اختیار گیریم: با سهولت بی تکاپو، موفقیت و خوش اقبالی می آفرینیم.

هفت قانون معنوی موفقیت | قانون چهارم موفقیت: قانون کمترین تلاش

هفت قانون معنوی موفقیت - دیپاک چوپرا

قانون چهارم موفقیت: قانون کمترین تلاش

چهارمین قانونمعنوی موفقیت، قانون کمترین تلاش است. این قانون مبتنی بر این واقعیت است که هوشمندی طبیعت با سهولت بی تکاپو، و با سبک دلی پذیرا عمل می کند. این اصل کمترین عمل و عدم مقاومت است. ازاین رو، این اصل هماهنگی و عشق است. هرگاه این درس را از طبیعت بیاموزیم، به آسانی آرزوهایمان را برآورده می سازیم.

اگر کار طبیعت را نظاره کنید، خواهید دید که کمترین تلاش را به کار می برد. علف نمی کوشد رشد کند، فقط رشد می کند. ماهی نمی کوشد شنا کند، فقط شنا می کند. گل ها نمی کوشند بشکفند، فقط می شکفند. پرنده ها نمی کوشند پرواز کنند، فقط پرواز می کنند. این طبیعت فطری آن هاست. زمین نمی کوشد که بر محور خود بچرخد،این طبیعت زمین است که با سرعتی سرسام آور بچرخد و در فضا دور بزند. این طبیعت نوزادان است که در سرور باشند. این طبیعت ستارگان است که بدرخشند و نور افشانی کنند. و این طبیعت انسان است که رویاهایش را به آسانی و بی تلاش، به صورت اجسام متجلی سازد.

در دانش ودایی - حکمت کهن هند - این اصل را به صورت اصل اقتصاد تلاش  یا «کمتر عمل کن و بیشتر به انجام برسان» شناخته اند. سرانجام به جایی می رسید که هیچ نمی کنید و همه چیز را به انجام می رسانید. این بدان معناست که فقط آرمانی کمرنگ وجود دارد و آنگاه تجلی آرمان بدون تلاش صورت می گیرد. آنچه که معمولا «معجزه» خوانده می شود عملا نمایانگر قانون کمترین تلاش است.

هوشمندی طبیعت، بی تلاش و بی اصطکاک و خود انگیخته عمل می کند. غیر خطی و شهودی و کل نگر و خوراک رساننده است. و هر گاه با طبیعت در هماهنگی باشید، هرگاه در معرفت ضمیر راستین خود استقرار یابید، می توانید از قانون کمترین تلاش سود جویید.

کمترین تلاش زمانی روی می دهد که انگیزه اعمالتان عشق باشد، زیرا آن چه که موجب انسجام طبیعت می شود نیروی عشق است. وقتی جویای قدرتید و می خواهید اختیار سایر مردمرا به دست بگیرید، نیرو را به هدر می دهید. وقتی محض خاطر «من» پول یا قدرت می جویید، به جای کامجویی از شادمانی همین لحظه، نیرویتان را صرف دویدن از پی توهم شادمانی می کنید. وقتی پول را فقط برای منافع شخصی می جویید، حرکت نیرویی را که باید به سوی شما جریان یابد بند می آورید، و در بیان هوشمندی طبیعت مداخله می کنید. اما هرگز انگیزه اعمالتان عشق باشد، نیرو به هدر نمی رود. هرگاه انگیزه اعمالتان عشق باشد، نیرویتان چندین برابر و گردآوری می شود، و نیروی مازادی که گرد می آورید و از آن محظوظ می شوید می توانید در راه آفرینش هر چه بخواهید - از جمله ثروت نامحدود - مصرف شود.

می توانید به جسمتان به صورت وسیله ای برای کنترل انرژی بنگرید. جسمتان می تواند انرژی را تولید و ذخیره و مصرف کند. اگر بدانید چگونه به طرزی موثر انرژی را تولید و ذخیره و مصرف کنید، آنگاه می توانید هر اندازه ثروت که بخواهید ایجاد کنید.

توجه به «من» بیشترین انرژی را مصرف می کند. هرگاه قدرت یا تسلط بر سایر افراد یا تایید دیگران را می جویید، به شیوه یی بی فایده انرژی را به مصرف می رسانید.

هرگاه آن انرژی رها شود، می تواند در راه ایجاد چیزی که می خواهید مصرف شود. وقتی نقطه ی رجوع درونتان جانتان باشد، وقتی در برابر  انتقاد ایمن و در برابر هر مشکل بی باک باشید، می توانید قدرت عشق را در کف اختیار بگیرید و انرژی را به طرزی خلاق برای تجربه فراوانی و تکامل استفاده کنید.

در کتاب هنر رویا دیدن، دون خو آن به کارلوس کاستاندا می گوید:«... بیشتر انرژی ما صرف حفظ امنیت مان می شود. اگر می توانستیم بخشی از آن اهمیت را از دست بدهیم، دو چیز خارق العاده برایمان پیش می آمد. یکی اینکه نیرویمان را از کوشش برای حفظ آرمان توهمی عظمت خود رها می کردیم. دوم اینکه نیروی کافی را در اختیار خود می گذاشتیم تا... ذره یی از عظمت راستین کائنات را لمس کنیم.

 قانون کمترین تلاش سه جزء دارد: سه کار که با انجام دادن آن ها می توانید اصل «کمتر عمل کن و بیشتر به انجام برسان» را به عمل در آورید. نخستین جزء پذیرش است. پذیرش صرفا یعنی اینکه با خود عهد ببندید:« امروز مردم و اوضاع و شرایط و موقعیت ها و رویداد ها را به همان صورتی که پیش می آیند خواهم پذیرفت.»

این بدان معناست که خواهم دانست که این لحظه همان گونه است که باید باشد، زیرا کل کائنات همان گونه است که باید باشد. این لحظه - لحظه یی که هم اکنون تجربه می کنید - مجموع همه لحظه یی است که در گذشته تجربه کرده اید. این لحظه همان گونه که هست، هست زیرا کل کائنات خمان گونه است که هست.

هرگاه بر ضد این لحظه بستیزید، عملا بر ضد کل کائنات به ستیزه برخاسته اید. در عوض می توانید این تصمیم را بگیرید که با عدم ستیز بر ضد این لحظه، بر ضد کل کائنات به ستیزه بر نخواهید خاست. این بدان معناست که پذیرش شما از این لحظه، کامل و تمام عیار است. امور را همان گونه که هستند می پذیرید، نه آن گونه که آرزو می کردید در این لحظه بودند. فهمیدن این نکته حائز اهمیت است: می توانید آرزو کنید که امور در آینده متفاوت باشند، اما در این لحظه باید امور را همان گونه که هستند بپذیرید.

هرگاه از دست شخصی یا وضعیتی احساس ناکامی یا ناراحتی می کنید، به خاطر آورید که نسبت به آن شخص یا وضعیت واکنش نشان نمی دهید، بلکه نسبت به احساس هایی که درباره آن شخص یا وضعیت دارید واکنش نشان می دهید. این ها احساس های خودتانند، و احساس هایتان تقصیر یک نفر دیگر نیست. هرگاه این نکته را به طور کامل دریابید و بفهمید، آماده اید که مسئولیت وضعیت خویشتن و همه رویداد هایی را که به صورت مشکلات می بینید به عهده بگیرید.

این امر به دومین جزء قانون کمترین تلاش: مسئولیت می انجامد. مفهوم مسئولیت چیست؟ مسئولیت یعنی ملامت نکردن هیچ کس یا هیچ چیز برای وضعیت خود، از جمله خودتان. وقتی این موقعیت یا این رویداد یا این مشکل را پذیرفتید، مسئولیت یعنی توانایی پاسخی خلاق به آن وضعیت همان گونه که اکنون هست. همه مشکلات حاوی بذر های مجالند، و این آگاهی به شما اجازه می دهد که این لحظه را به وضعیت یا چیزی بهتر متحول کنید. به محض این کار، هر وضعیت به ظاهر ناراحت کننده یی به مجالی برای ایجاد چیزی تازه و زیبا، و هر عذاب دهنده یا سلطه جویی آموزگارتان خواهد شد. و اگر انتخاب کنید که واقعیت را به این شیوه تعبیر و تفسیر کنید، آموزگاران بسیار و مجال های بسیار پیرامونتان خواهید داشت تا تکامل یابید.

هرگاه با سلطه جو یا عذاب دهنده یا آموزگار یا دوست یا خصمی (همه آن ها معنایی یکسان دارند) مواجه می شوید به خاطر خود آورید:« این لحظه همان گونه است که باید باشد.» هر رابطه ای را که در این لحظه به سوی خود کشانده اید دقیقا چیزی است که در این لحظه از زندگیتان به آن نیاز دارید. در پی همه رویداد ها معنایی نهفته است، و این معنای نهفته به تکامل شما خدمت می کند.

 سومین جزء قانون کمترین تلاش، عدم تدافع است. عدم تدافع بع این معناست که آگاهیتان در عدم تدافع استقرار یافته و نیاز به مجاب یا ترغیب کردن دیگران را برای اینکه نقطه نظرتان را در یابند رها کرده اید. اگر به افراد پیرامونتان نظاره کنید، خواهید دید که نود و نه درصد از وقت خود را صرف دفاع از نقطه نظر خود می کنند. اگر فقط نیاز به دفاع از نقطه نظرتان را رها کنید، با این زهایی، به انرژی عظیمی دست می یابندکه در گذشته آن را به هدر می دادید. وقتی حالت تدافعی به خود می گیرید یا دیگران را ملامت می کنید و این لحظه را نمی پذیرید و تسلیم آن نمی شوید، زندگیتان با مقاومت مواجه می شود. هرگاه که با مقاومت روبه رو می شوید، دریابید که اگر به آن وضعیت فشار آوردید، فقط مقاومت افزایش خواهد یافت. نمی خواهید همچون درخت بلوطی باشید که در برابر توفان محکم می ایستد و می شکند. در عوض می خواهید همچون علفی انعطاف پذیر باشید که در برابر توفان خم می شود و بقا می یابد.

به کل از دفاع از نقطه نظرتان دست بکشید. وقتی نقطه نظری برای دفاع نداشته باشید، اجازه نمی دهید که مشاجره یی آغاز شود. اگر مدام به این امر بپردازید - اگر از ستیز و مقاومت باز ایستید - لحظه حال را به طور کامل تجربه خواهید کرد که یک هدیه است. زمانی شخصی به من گفت:« گذشته تاریخ است. آینده رمز و راز است. به همین دلیل لحظه حال را هدیه می خوانند.»

اگر اکنون را در برگیرید و با آن یکی و در آن محو شوید، آتش و تابش و جرقه و جدی را تجربه خواهید کرد که در هر موجود زنده حساس می تپد. وقتی تجربه این طرب جان را در هر آن چه که زنده است آغاز می کنید، با آن همدلی می یابید، شادمانی در درونتان متولد می شود، و فشار های وحشتناک و سنگینی حالت تدافعی و انزجار و رنجش را فرو خواهید انداخت. و تنها آن هنگام خوش دل و سبک بال و شاد و آزاد خواهید شد.

در این آزادی شادمانه و ساده، بی هیچ تردید در ژرفای دل خود در خواهید یافت که آنچه خواهانید هرگاه که بخواهید در اختیارتان خواهد بود، زیرا خواسته تان از سطح شادمانی خواهد بود، نه از سطح اضطراب یا ترس. نیاز ندارید که توجه کنید. فقط قصدتان را به خود اعلام کنید، تاتوفیق و وجد و شادی و آزادی و اختیار هر لحظه از زندگیتان را تجربه کنید.

با خود عهد ببندید که راه عدم مقاومت را دنبال کنید. این راهی است که از طریق آن هوشمندی طبیعت بدون اصطکاک یا تلاش شکوفا می شود. هرگاه صاحب آمیزه بی همتای پذیرش و مسئولیت و عدم تدافع باشید، با سهولتی بی تکاپو جریان زندگی را تجربه خواهید کرد.

وقتی در برابر همه نقطه نظر ها گشوده بمانید - و سرسختانه به یکی از آن ها نچسبید - رویاها و آرزوهایتان با آرزوی طبیعت جریان خواهد یافت. آنگاه می توانید قصد هایتان را بدون دلبستگی رها کنید، و فقط منتظر فصل مناسب شوید تا آرزوهایتان در ساخت مادی شکوفا شوند. می توانید مطمئن باشید در فصل درست، آرزوهایتان متجلی خواهند شد. این است قانون کمترین تلاش.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید