امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 269039
۱۸۲۷
۱
۰
نسخه چاپی
حکیم محمدبن زکریای رازی

حکیم محمدبن زکریای رازی و نوآوری های او در طب (قسمت 2)

روش رازی در وارسی بيماران خـود و در ثبت وصف دقيق حالت هايشان، در حقيقت ، زنده ساختن روش‌ بقراط‌ به شمار مـی رود، البته، پس‌ از‌ آن‌ کـه‌ نـزديک‌ به چهارده سده‌ به‌ دست فراموشي سپرده شده بود

حکیم محمدبن زکریای رازی و نوآوری های او در طب (قسمت 2)
 

پایگاه خبری حقوق نیوز

حکیم محمدبن زکریای رازی و نوآوری های او در طب

2ـ کتاب الجدری و الحصبه / آبله و سرخک

اين کتاب نـيز از آثـار مفصل رازی می باشد و در حوزه های پزشـکی اروپا نيز بسيار مشهور بـوده اسـت و ترجمه لاتين آن در سال ٩٧٣ق‌ ./ ١٥٦٥مـ‌ . در ونـيز به چاپ رسيده و سپس اصل عربی و همان ترجمة لاتين را دکتر جی . چنينگ (J.Chaning)، يعـني هـمان کسی که نخستين بار آبـله کـوبي را مـرسوم کرده است ، در شـهر‌ لنـدن‌ در ١١٨٠ق ./ ١٧٦٦م . به چاپ رسانيد و يک تـرجمة انـگليسي هم از آن توسط گرين هيل (Green Hill) صورت پذيرفت که در سال ١٢٦٣ق ./١٨٤٧م به سرمايه «انجمن سيدنهام » (Society‌ Sydenham‌) به چـاپ رسـيده است .

کتاب الجدری و الحصبه با عـنوان «بـيماريهای واگيردار» نـيز مـعروف بـوده است و به نظر نـوو بورگر از هر لحاظ و از روی انصاف ، اين کتاب ، زينتی است‌ بر‌ آثار‌ طبی اسلامی و از نظر اهميت‌ بسيار‌ مـمتاز‌ اسـت و در تاريخ شناخت بيماری های واگيردار، قـديم تـرين کـتابی اسـت کـه راجع به آبـله نـوشته شده است و رازی را همچون‌ پزشکی با‌ وجدان و خالی از هرگونه تعصبی می نماياند که‌ در‌ پی بقراط روان است.

٣ـ الحـصی فـی الکـلی و المثانه

کتاب بسيار مهم و نفيس ديگري از آثـار‌ رازی  مـي‌ بـاشد. رازی در اين کـتاب از سـنگ کـليه و مثانه بحث‌ کرده است . او علايم تشکيل سنگ را که عبارت از تيرگی ادرار، ته نشين شدن مواد سنگی ادراری ، احساس‌ سنگينی در قسمت پايين شکم و کشش وارد در اين ناحيه ، به خصوص‌ وقتي‌ که بيمار خـوابيده است می باشند، بيان کرده است. نجم آبادي (١٣١٨ش) از آن کتاب چنين‌ نقل‌ می کند: اگر سنگ در ريشه آلت گير کرد و ممکن نشد که به‌ خودی خود‌ بيرون آيد، بايد با اسباب يا ميلی آن را بـيرون کـشيد و اگر بدين شکل‌ هم‌ ممکن‌ نشد، مي بايد شکافي عمودي داد تا سنگ بيرون آيد. اگر سنگ چنان بزرگ‌ باشد‌ که با داروها تجزيه و خرد نگردد، لازم است به عمل جراحي پرداخـته شـود‌ و در‌ اين‌ صورت ، بايد کمال احتياط به عمل آيد تا جاي زخم ناسور نشود.

٤ـ المنصوری فی الطب

از آثار مهم ديگر رازی است در‌ ده‌ مـقاله‌ ، کـه رازی در آن به اختصار و ايجاز کوشيده اسـت ، ليکـن در عين ايجاز در آن‌ از‌ بيان هيچ مطلبی از مطالب دقيق علمی و عملی طب که مورد نياز‌ می باشد‌، فروگذار نکرده است . وي کتاب را به نام ابوصالح مـنصور بـن اسحاق ، برادر زاده امير‌ اسـماعيل‌ سـامانی تأليف کرده که در سال هاي ٢٩٠ تا ٢٩٦ق ./٩٠٣ تا ٩٠٩م‌ . از‌ طرف امير اسماعيل، حاکم ری بوده است .

در اين فرصت اندک مجال پرداختن به همه کتاب‌ هاي‌ طبی رازی را نداريم . کتاب هايی همچون : برء الساعه ، دفـع مـضارالأ غذيه ، الطب‌ الروحانی، و محنه الطبيب و ده ها کتاب ديگر‌ که‌ هرکدام‌ معرفی و پژوهشی مستقل را می طلبد.

بی گفتگو‌، کسانی که به بررسی کتاب های پزشکی رازی می پردازند، چنان است که‌ گـويا‌ تـمام يا بيشترين بـخش طب‌ دوران‌ اسلامی را‌ تا‌ پايان‌ سده چهارم هجري / دهم ميلادی و بلکه‌ طب‌ چندين سده پس از آن را بررسی کرده انـد؛ زيرا در کتاب‌ های رازی از طب يونانی ترجمه شده‌ به عربی و از طب‌ اسلامی و ايرانـی پيشـين و هـم روزگارش تلخيصی امانتدارانه‌ وجود دارد و در عين حال ، رازی هر مطلبي را که در کتاب هايش‌ می آورد، با دقت از مأخذ‌ خود‌ نـام‌ ‌ ‌مـي برد و حتی بخش‌ يا فصلی را که‌ مطلب‌ هايش را از آنجا گرفته است ، ياد می کند. سـپس نـظر مـخصوص و تجربه های شخصی خود را با واژه «لی / نظر‌ من‌ است » مشخص‌ می گرداند‌.

 رازی و بقراط

روش رازی در وارسی بيماران خـود و در ثبت وصف دقيق حالت هايشان، در حقيقت ، زنده ساختن روش‌ بقراط‌ به شمار مـی رود، البته، پس‌ از‌ آن‌ کـه‌ نـزديک‌ به چهارده سده‌ به‌ دست فراموشي سپرده شده بود. رازي به اهميت وارسی حالت های بيماری ايمان داشت ، وارسی تحليلگرانه‌ ای دقيق‌ تا هرچه را نشانه ها در بردارند‌ و هر‌ چه‌ را‌ عارضه‌ ها‌ و روزهای بـحران و به جز آنها نشان می دهند، از روی آن چه از مشاهده ها در خلال سير بيماری ثبت کرده است ، بفهمد.

در کتاب الحاوی فی الطب، نظر رازی با نظر بقراط در باب اهميت پاسداری از نيروی بيمار، مطابق مـی بـاشد. رازی سپس براي تأييد نوشته خود از تجربه گواه مي آورد و می گويد:

نظر‌ من‌ است :

اما به خوبی دليل ها، هيچ اطمينان نمي کنيم، مگر با نگريستن در پايانه، و اما در وخامت، هيچ حکمی قـطعی صـادر نمی کنيم . مگر در صورتي که با‌ فروافتادن‌ نيرو همراه باشد و اين مطلب را يک اصل و يک رکن بدان .

نظر من است :

مردی را ديدم که در او، به طور قطع‌ ، هيچ‌ کدام از نشانه های نابودی وجود‌ نـداشت ، بـه جز بسيار فروکاستگی نيرو، تا جايي که جز به سختی تکان نمی خورد، پس فردای همان روز بمرد. همين امر را بزرگ‌ ترين‌ دليل های وخامت قرار‌ بده‌ .

نظر من است :

برپايه آن چـه ديده ام و آزمـوده ام ...

و بـدان که در ميان چيزهايی که سـزاوار اسـت بـدان ها بنگريم ، و سودمندترين آنها اين است که با توجهي سخت و حدسی نزديک‌ کننده (به واقع )، اندازه نيرو و اندازه زمان پختگی را جستجو کـنيم . از هـمان نـخست باری که بيمار را مي بينی ، اين کار را بکن . پس اگـر ديدی کـه (پختگی ) بيش‌ از‌ آن است‌ که گذار نيرو اندازه گيري شود، پس به تندرستی اطمينان داشته باش و برعکس .

 رازی و جالينوس

مسلم‌ اسـت کـه کـتاب هاي جالينوس تأثير زيادي در پيدايش رازی پزشک‌ داشته‌ اند‌ و البته ، اين يک امر طبيعي مـي باشد؛ زيرا هر کس به دانشي از دانش ها يا به ‌‌هنری از هنرها می پردازد، تلاش و پيگيری می کند، تا از هر مـيوه ای کـه‌ پيشـينيانش‌ فراهم آورده اند، بهره گيرد و هر نظريه اي را که ارائه کرده اند، پژوهش نـمايد‌.

بـا نگاهی گذرا به نسخه های خطی کتاب هاي رازی، به متن هايی برمی خوريم که رازی آنها‌ را از کـتاب هـای جـالينوس نقل کرده است و آنها در مجموع ، افزون تر از همه مطالبی هستند که رازی از کـتاب هـای پزشـکان ديگر آورده است .

بررسی های رازی در علم‌ تشريح نيز بر کتاب های جالينوس استوارند؛ چنان کـه رده بـندی او از گـونه های تب ها به «تب بيماری » و «تب عارضی » هم ثبت نظر جالينوس می بـاشد کـه پس از‌ آوردن‌ آن به نقد نظرش پرداخته و نادرستی اش را نيز بيان و آن را تصحيح کرده است و سپس آن چـه را کـه بـه نظر شخصی خودش درست آمده ، بر آن افزوده است‌ .

از‌ آنجا که رازی بسياري از کتاب هاي جـالينوس را بـررسي کرده است ، اگر ببينيم که روشش در درمانگري پاره اي از بيماري ها به روش خود جالينوس مـی مـاند‌، البـته‌ ، شگفت زده نمي گرديم . از اين روست که در کتاب المنصوري في الطب مي خوانيم که رازي از نظر جالينوس در روش درمـانگری انـدام های ناتوان از حرکت به‌ سبب‌ التهاب‌ ريشه های اعصاب که بر‌ حـرکت‌ اين انـدام ها چيرگی دارند، ياد کرده است . نظری که خلاصه اش اين است که از گرم سازی اندام گرفتار جـلوگيری مـي‌ شـود‌ و در‌ عوض بر بخش ستون مهره ها بر همانجايی که‌ از آن ، ريشه های اعـصاب چـيره بر حرکت آن اندام بيرون می آيند، ضماد گذارده می گردد. رازی در‌ جاهای مختلف‌ الحاوی فی الطب نـيز عـقيده جالينوس را درباره علت های از دست رفتن حرکت اندام ها و انواع بيماری هـای اعـصاب و چگونگی مداوای اين بيماری ها وصف می کـند‌.

نـقد‌ بـزرگان‌ پزشکی در آثار رازی

يادداشت های خصوصي رازی پر از متن‌ هـايي‌ هـستند که او در آنها نظريه هاي بسياري از پزشکان را به نقد مي کشاند. به‌ طور‌ مـثال‌ ، در مـتني از آنها رازي يک نظرية بقراطي موجود را نـمي پذيرد‌ وليکـن‌ بدان‌ نـظريه احـترام مـي گذارد، البته ، نه به خاطر اين کـه بـقراط صاحب آن نظريه‌ است‌ ، بلکه‌ بدان جهت که ارائه دهنده آن ، نظريه خود را با يادکـرد حـالتی از بيماری تأييد‌ کرده است که خـودش آن را مشاهده نموده ، اما در عـين حـال ، او‌ بر‌ پذيرش‌ درستی يا نادرستی آن نـظريه بـه کمک تجربه از راه وارسی حالت های ديگر‌ اصرار‌ کرده است و با اين کار از پذيرش يک عقيده يا قـاعده ای هـمگانی برمبنای يک‌ بار مشاهده سـرباز زده اسـت . رازی در مـتن ديگری، از پذيرش استنتاج حـنين بـن اسحاق‌ يک‌ عقيده هـمگانی را از روی يک بـار مشاهده سرباز می زند و می گويد‌: «نظر‌ من است : سزاوار است که در اين مورد بـاز بـنگريم و بدين نمونه يگانه تکيه‌ نکنيم‌ » .

رازی در مـتنی ديگـر به نـقد نـظر بـقراط درباره سبب عارضه ای مـي‌ پردازد‌ که همراه با بيماري استسقا مي باشد. او نخست نظر بقراط را چنين آورده است : هرگاه‌ بيمار‌ مـستسقی بـدون سببی که موجب سرفه باشد، از قـبيل : نـزله و جـز آن، دچـار‌ سرفه گردد، سـببش هـمان بيماری به خاطر‌ چيرگی و فزونی آب می باشد و آن بيمار، نابود شونده‌ است‌ و آن بدين خاطر است که دلالت دارد بـر اين کـه آب بـه نای شش رسيده است و او را‌ مشرف‌ به خـفگی سـاخته‌ اسـت‌.

او سـپس نـظر خـود را چنين‌ ابراز‌ داشته است :

نظر من است :

اين ، سخن بي پايه ای است ، زيرا‌ آب‌ که در زير پرده [ديافراگم ] قرار‌ دارد، چگونه به نای شش‌ مي رسد؟! ليکن شايسته تر در‌ آن‌ زمينه اين است که فـزونی آب چون خيلی به پرده فشار مي آورد‌، پس‌ از آن روی، تنگی نفس‌ دست‌ مي‌ دهد و سرفه را‌ پديد‌ مي آورد و بيمار می پندارد‌ که آن سرفه سودش مي دهد، مانند حالت سرفه ناشی از کبد.

بیشتر بخوانید:

حکیم محمدبن زکریای رازی و نوآوری های او در طب (قسمت 1)

 

منبع: جستاری در جایگاه والای جهانی حکیم محمدبن زکریای رازی و نوآوری های او در طب - غلامرضا جمشید نژاد اول

پایگاه خبری حقوق نیوز - دانستنیهای پزشکی

 

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید