امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 269237
۲۳۰۹
۱
۰
نسخه چاپی

هفت قانون معنوی موفقیت | قانون ششم: قانون عدم دلبستگی

در عدم دلبستگی، حکمت عدم یقین نهفته است. در حکمت عدم یقین، رهایی از گذشته و شناخته شده نهفته است که زندان شرطی شدن در گذشته است. و در اشتیاقمان به گام نهادن در ناشناخته - حیطه تمامی امکانات - خود را به ذهن خلاقی می سپاریم که هر آهنگ کائنات را همنوا می سازد.

هفت قانون معنوی موفقیت | قانون ششم: قانون عدم دلبستگی

هفت قانون معنوی موفقیت - دیپاک چوپرا

قانون ششم موفقیت: قانون عدم دلبستگی

ششمین قانون معنوی موفقیت، قانون عدم دلبستگی است. قانون عدم دلبستگی می گوید که برای حصول هر چیز در عالم مادی، باید از دلبستگی خود به آن دست بکشد. این بدان معنا نیست که از قصد آفرینش آرزویتان دست می کشید. از قصد و آرزوهایتان دست نمی کشید. از دلبستگی به ثمره آن دست می کشید.

این عملی بسیار قدرتمند است. لحظه ای که دلبستگی به ثمره را رها می کنید - به طور همزمان قصد تک بین را به عدم دلبستگی می آمیزید - صاحب آنی خواهید شد که آرزومندید. هر آنچه که خواهانید می تواند از طریق عدم دلبستگی به دست آید، زیرا عدم دلبستگی مبتنی بر اعتقاد بی تردید به قدرت ضمیر راستین خودتان است.

حال آن که دلبستگی مبتنی بر ترس و عدم امنیت است - و نیاز به امنیت مبتنی بر عدم شناخت ضمیر راستین است. منشأ ثروت و فراوانی یا هر چیز در عالم مادی، ضمیر است. این معرفت است که می داند چگونه هر نیاز را برآورد. هر چیز دیگر - اتومبیل و خانه و چک بانکی و لباس و هواپیما - یک نماد و مظهر است.

مظاهر موقتی اند: می آیند و می روند. دویدن از پی مظاهر، مثل این است که به جای منطقه دنبال نقشه باشیم. اضطراب می آفریند و این احساس را در وجودتان ایجاد می کند که دروناً خالی و تهی هستید، زیرا ضمیر راستین خود را با مظاهر آن معاوضه می کنید.

دلبستگی زاییده آگاهی از فقر است، زیرا دلبستگی همواره از پی مظاهر می رود. عدم دلبستگی مترادف آگاهی از ثروت است، زیرا عدم دلبستگی آزادی آفرینش را به همراه دارد. فقط با مشغولیت عاری از دلبستگی می توان شادی و خنده داشت. آنگاه مظهر ثروت نیز به طور خود انگیخته و بی تکاپو ایجاد می شود.

بدون عدم دلبستگی ، زندانیان عجز و نومیدی و نیاز های دنیوی و نگرانی های جزئی و یأس خاموش و جدیت هستیم: ویژگی های مشخص معشیت متوسط روزمره و آگاهی از فقر.

آگاهی از ثروت راستین، توانایی تملک هر چیز است در هر زمان که می خواهید و بدو تکاپو. برای استقرار در این تجربه باید در حکمت عدم یقین استقرار یابید. در این عدم یقین، آزادی ایجاد هر چه را که خواهانید خواهید یافت.

مردم مدام امنیت می جویند، و در خواهید یافت که جست و جوی امنیت عملا چیزی بسیار زودگذر است. حتی دلبستگی به پول نشانه عدم امنیت است. شاید بگویید:« هرگاه این رقم... میلیون دلار داشته باشم، آن گاه ایمن خواهم بود. آن گاه از نظر مالی مستقل خواهم بود و باز نشسته خواهم شد. آنوقت به همه کارهایی خواهم پرداخت که به راستی می خواهم.» اما این امر هیچگاه پیش نمی آید: هیچ گاه!

جویندگان امنیت یک عمر از پی آن می دوند، بی آن که هرگز آن را بیابند. گریزا و گذرا به جا می ماند زیرا امنیت هیچگاه نمی تواند فقط حاصل پول باشد. دلبستگی به پول - به رغم هر مبلغ پولی که در بانک داشته باشید - همواره عدم امنیت ایجاد خواهد کرد. در واقع، بعضی از افرادی که بیشترین پول را دارند نا ایمن ترین مردمانند.

 جست و جوی امنیت یک توهم است. در سنت حکمت باستان، راه حل کل این معما در حکمت عدم امنیت یا حکمت عدم یقین نهفته است. این بدان معناست که جست و جوی امنیت و قطعیت عملا دلبستگی به شناخته است. و شناخته چیست؟ شناخته، گذشته ماست. شناخته چیزی نیست جز زندان شرطی شدن گذشته. در آن هیچ تکاملی نیست. مطلقا هیچ تکاملی. و هرگاه هیچ تکاملی نباشد، رکورد و انتروپی و بی نظمی و فساد هست.

حال آن که عدم یقین، خاک حاصلخیز خلاقیت و آزادی مطلق است. عدم یقین یعنی گام نهادن در ناشناخته در هر لحظه از وجودمان. ناشناخته، حیطه تمامی امکانات است، همواره پر طراوت و تازه و همواره گشوده در برابر آفرینش تجلیات تازه. بدون عدم یقین و ناشناخته، زندگی فقط تکرار کسالت بار خاطره های فرسوده است. قربانی گذشته می شوید، و عذاب دهنده امروزتان، ته مانده خود دیروزتان است.

دلبستگی به شناخته را رها کنید. به ناشناخته گام نهید، تا به حیطه تمامی امکانات گام بگذارید. در شور و شوقتان برای گام نهادن به ناشناخته، حکمت عدم یقین نهاده در آن را در اختیار خواهید داشت. این بدان معناست که در هر لحظه از زندگیتان صاحب هیجان و ماجرا و رمز و راز خواهید بود. شادمانی زندگی را تجربه خواهید کرد: جشن و جادو وجد و طرب جانتان را.

هر روز می توانید هیجان آن چه را که در حیطه تمامی امکانات رخ می دهد بجویید. هرگاه عدم یقین را تجربه می کنید - در راه درست قرار دارید - پس از آن دست نکشید. نیاز ندارید که به طور کامل و خشک و قطعی بدانید که هفته بعد یا سل بعد چه خواهید کرد، زیرا اگر آرمان بسیار روشنی داشته باشید که چه پیش خواهد آمد و سرسختانه به آن دلبسته باشید، دروازه بسیاری از امکانات را به روی خود خواهید بست.

یکی از ویژگی های حیطه تمامی امکانات، همبستگی نامحدود است. این حیطه می تواند بیکرانگی رویداد های زمان و مکان را همساز کند تا نتیجه منظور را به بار آورد. اما هنگامی که دلبسته اید، قصدتان در زمینه ذهنی خشکی قفل می شود و سیلان و خلاقیت و خود انگیختگی را که جزء لاینفک این حیطه است از دست می دهید. وقتی که دلبسته اید، آرزویتان را از حالت سیلان و انعطلف پذیزی نامحدود در می آورید و در چهارچوبی خشک منجمد می سازید که در کل فرایند آفرینش مداخله می کند.

 قانون عدم دلبستگی با قانون قصد و آرزو - تعیین هدف ها - منافات ندارد. هنوز این قصد را دارید که در مسیر معینی حرکت کنید، هنوز هدف دارید. اما میان نقطه الف و نقطه ب، امکاناتی نامحدود وجود دارد. با عدم یقین نهاده در آن،هر لحظه اگر آرمانی والاتر یا چیزی هیجان انگیزتر بیابید، چه بسا تغییر مسیر بدهید. وانگهی کمتر این احتمال وجود خواهد داشت که بخواهید راه حل هایی را به زور به مشکلاتی تحمیل کنید، مشکلاتی که این توانایی را به شما خواهد داد تا در برابر مجال ها هشیار بمانید.

قانون عدم دلبستگی، کل فرایند تکامل را سرعت می بخشد. هرگاه این قانون را دریابید، احساس نخواهید کرد که ناچارید راه حل ها را تحمیل کنید. وقتی راه حل ها را به مشکلات تحمیل می کنید، فقط مشکلات تازه ایجاد خواهید کرد. اما وقتی توجهتان را به عدم یقین معطوف می کنید، امیدوارانه منتظر می شوید تا از میان اغتشاش و آشفتگی راه حل شکوفا شود. آنگاه آن چه شکوفا می شود چیزی بی همتا و هیجان انگیز خواهد بود.

این حالت هشیاری - آمادگیتان در لحظه، در حیطه عدم یقین - هدف و قصدتان را بر می آورد و اجازه می دهد که مجال را دریابید. مجال چیست؟ مجال در هر مشکلی که در زندگی دارید نهفته است. هر یک از مشکلاتی که در زندگی دارید بذر مجالی برای موهبتی عظیم تر است. به محض دریافت این ادراک، در برابر امکاناتی بیشمار گشوده می شوید و این گشودگی، رمز و راز و شگفتی و هیجان و ماجرا را زنده نگاه می دارد.

می توانید به هر مشکلی که در زندگیتان دارید به صورت مجالی برای موهبتی عظیم تر بنگرید. می توانید با استقرار در حکمت عدم یقین، هشیار به جا مانید. هرگاه آماده بودنتان مجال را دریابد، راه حل خود به خود پدیدار خواهد شد.

حاصل آن اغلب «خوش اقبالی» خوانده می شود. خوش اقبالی هیچ نیست مگر پیوند آمادگیتان با مجال. هرگاه این دو با نظاره هشیارانه اغتشاش به هم آمیزند، راه حلی پدیدار خواهد شد که هم برای خودتان و هم برای کسانی که با آن تماس می یابند، مصلحتی تکاملی خواهد داشت. این کامل ترین دستور العمل برای موفقیت، و مبتنی بر قانون عدم دلبستگی است.

 

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید