امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 269879
۱۵۶۷
۱
۰
نسخه چاپی

خانواده ایرانی و مناسبات بین نسلی

خانواده در ایران یکی از اساسی ترین، ماندگار ترین و اثر گذار ترین نهاد های اجتماعی است. این نهاد طی دوران های متعدد تاریخی دچار تحول شده است. خانواده ایرانی در گذشته معادل جامعه ایرانی تعبیر می شده است.

خانواده ایرانی و مناسبات بین نسلی

آیا خانواده ایرانی در فرایند فروپاشی قرار دارد؟ آیا مناسبات نسلی در ایران دچار مشکل می باشد؟

از نظر برخی جامعه شناسان خانواده به لحاظ تضاد های درونی اش که با کارگزاری نسل ها صورت می گیرد در معرض فروپاشی است. در حالی که شواهد حاکی از نقش میانجی گری خانواده در تعارضات نسلی است.

ویژگی ها و صفات خانواده ایرانی

خانواده در ایران نهادی ماندگار و اثر گذار است. خانواده ایرانی را می توان با پنج ویژگی و صفت عمده تعریف کرد:

1. خانواده از نظر مردم ایرانی یکی از ارزش های عمده و مورد حمایت است. تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که بیشتر مردم ایران خانواده را ارزشمند می دانند. در نتیجه در جهت حفظ آن نیز تلاش می کنند.

2. خانواده ایرانی از وضعیت گسترده به هسته ای حرکت کرده و اکثریت خانواده ها با حضور والدین و فرزندان به حیات خود ادامه می دهد. با وجود این که بعضی از خانواده ها تک والدی یا بی فرزند هستند، ولی در بیشتر موارد خانواده شامل پدر و مادر و فرزندان است.

3. ارزش اصلی خانواده در داشتن دو فرزند می باشد. در حالیکه بعد اکثر خانواده ها در گذشته 5 تا 6 نفر بوده است. این خود نشان دهنده اهمیت خانواده کوچک با فرزندان کم است. از طرف دیگر، حرکت به سوی خانواده هسته ای موجب شده است تا بر اهمیت فرزندان افزوده شود. کمی فرزندان موجب شده تا هزینه های تربیت، آموزش، تغذیه، سلامت، و به طور کلی هزینه هایزندگی و آینده آن ها افزایش یابد و خانواده (والدین) اهمیت بیشتری به فرزندان داده است. در حالی که در گذشته تعداد زیاد فرزندان موجب کم اهمیتی فرزندان بود و والدین کمترین وقت و هزینه را برای آن ها صرف می کردند. در مقابل فرزندان برای بقای خانواده مفید بودند. اینکه گفته می شد پسر عصای پیری پدر است، یا اینکه دختر کمک کار مادر و همراه خانواده است، حکایت از کمک کاری و حمایت فرزندان برای خانوده است.

4. ازدواج ضمن این که صفت خانواده ایرانی است، تغییرات عمده ای در الگوی آن به وقوع پیوسته است. افزایش سن ازدواج برای دختران و پسران، سنگینی هزینه های مراسم، تقدم عشق و زیبایی و همسانی بر الزامات خانوادگی و فامیلی، اهمیت نقش فرزندان در انتخاب همسر در کنار نقش والدین و دیگر اعضای خانواده، امکان پذیری طلاق بعد از ازدواج، تاخیر سن فرزندآوری، و ارتقا موقعیت زنان در زندگی خانوادگی و غیره همه حکایت از تغییرات عمده در الگوی همسر گزینی و ساختار ازدواج دارد.

5. شکل گیری گفتمان اجتماعی با کانونیت خانواده یکی دیگر از تغییرات صورت گرفته است. خانواده هم موضوع گفت و گو می باشد و هم اینکه در درون آن گفت و گو های متعدد به لحاظ طبقه اجتماعی و جنسیت شکل گرفته است. با این بیان است که می توان به دو نوع گفتمان در مورد خانواده پی برد: 1) گفتمان خانواده از بیرون و 2) گفتمان درون خانواده.

در گفتمان برون خانواده، مفهوم مرکزیکه در جامعه ایرانی در مورد خانواده وجود دارد فروپاشی خانواده در مقابل تغییر ساختار خانواده است. هر یک از این دو بیان دارای مدافعان و مخالفانی می باشد. با وجود هر نوع بیانی از خانواده، مهم این است که گفتمان عمده و اساسی در سطوح متعدد در ایران شکل گرفته است.

عناصر متعددی بر گفتمان درون خانواده مؤثر هستند: این گفتمان با توجه به طبقه اجتماعی، سبک زندگی و جنسیت شکل گرفته است. در این صورت ما با یک روایت واحد یا گفتمان واحد رو به رو نیستیم، بلکه گفتمان های متعدد هم عرض شکل گرفته است. گفتمان درونی خانواده زنان طبقه پایین متفاوت از گفتمان درونی خانواده زنان طبقه بالای جامعه است. همین طور گفتمان مردان طبقه پایین با گفتمان مردان طبقه متوسط (کارمندان بالا رتبه) مذهبی متفاوت است.

وجود گفتمان های متفاوت که بعضی از آن ها هم عرض هستند، به توسعه فضای خانوادگی در ایران کمک کرده است و خانواده را از محلی برای تولید مثل و رفع نیاز های جنسی و تربیت کودک به محل مناقشات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تبدیل کرده است. این نوع خانواده است که برای ما محل اثرگذاری اجتماعی است و می تواند امکانی برای ایجاد ارتباط بین نسلی باشد.

خانواده ایرانی

رابطه نسلی و خانواده در ایران

عده ای از محققان اجتماعی در ایران از بحران نسلی و تضاد بین نسلی سخن می گویند. فرض اصلی در این رویکرد عدم تعامل بین نسل جوان و سالخورده در درون خانواده است. در حالی که خانواده ایرانی در معرض تفاوت بین نسلی است تا تعارض بین نسلی.

تفاوت نسل ها در ایران

افراد در گروه سنی جوان با گروه های سنی میانسال و پیر متفاوت اند. تفاوت سنی به تفاوت در علائق، نوع زندگی و ارتباطات اجتماعی منجر می شود. افراد جوان در شرایط جدید با داشتن علاقه به گذراندن اوقات فراغت در خارج از خانه، مسافرت با دوستان و خانواده، میل به روابط دوستی در کنار روابط خانوادگی، مشاغل جدید و بالا رفتن سواد با نسل پیر و یا میانسال فرق دارند. برای نشان دادن میزان تفاوت بین نسل های سه گانه، به نتایج به دست آمده در تحقیق تجربی اشاره می شود.

بروز مشکل در زندگی با والدین، تجلی صریح این مسئله است که تمایز پذیری نسلی شکل گرفته است. برای فهم این مشکل، در پاسخ به این سوال که «آیا زندگی کردن فرزندان متاهل با والدینشان ایجاد مشکل می کند؟» نتایج زیر به دست آمده است:

70/2 درصد پاسخگویان زندگی فرزندان متاهل با والدین را زمینه ساز ایجاد مشکل می دانند که نشانه ای از تفاوت نسلی است. حدود 27 درصد از نسل جوان متاهل، زندگی با والدین (نسل میانی) را در زیر یک سقف پس از ازدواج بدون مشکل می دانند. ما بقی آن ها به مشکلات زیر اشاره کرده اند:

34/7 درصد از پاسخگویان مسئله ی اختلافات سلیقه ای بین دو نسل و عدم تفاهم آن ها را مطرح کرده اند و 23/6 درصد معتقد هستند که زندگی آن ها با هم مشکلاتی ایجاد می کند، از جمله این که نسل جوان در زندگی خود استقلال می طلبد در حالی که والدین می خواهند که از آن ها فرمانبرداری شود.

نحوه گذراندن اوقات فراغت نیز به نوعی فاصله بین نسل ها را نشان می دهد. در طی سه نسل انجام فرائض دینی، و انجام مستحبات به عنوان نحوه گذراندن وقت فراغت کاهش یافته در حالی که رفتن به سینما و تئاتر و پارک و مهمانی و مطالعه و تماشای تلویزیون در نسل جوان افزایش قابل توجهی را نشان می دهد. رفتن به مسافرت به عنوان تفریح و گردش در نسل جوان افزایش یافته ولی رفتن به مسافرت برای زیارت و دیدار اقوام کاهش یافته است. همچنین افراد نسل جوان از گپ زدن با همسایه و اهل محل برای گذراندن وقت، کمتر استفاده می کنند. یکی از سؤالات طرح شده در مورد فرد یا افرادی است که با آن ها درد دل و صحبت می کنند. آمار نشان می دهد که از میان سه نسل مورد مطالعه، نسل سوم برای همدلی و صحبت درباره مشکلات نزد مادر خود می رود.

پاسخگویان در برابر این سوال که آیا جوان های امروزی نیز این رفتار ها را ناپسند می شمارند و در حضور دیگران آن ها را انجام نمی دهند، جز در موارد معدودی جواب منفی داده اند و برای عدم رعایت این قواعد سنتی از جانب جوانان دلایلی نیز ارائه کرده اند. 74 درصد پاسخگویان ابراز داشته اند که امروزه، جوانان، قواعد رفتاری گذشته را رعایت نمی کنند و دو دلیل عمده این وضعیت را عوض شدن دوره و زمانه و تغییر فرهنگ ها و همچنین صمیمانه شدن روابط فرزندان و والدین می دانند.

به گفته آن ها این تغییرات سبب شده که جوانان بیشتر مطابق میل و خواسته و راحتی خودشان عمل کنند و از آزادی بیشتری برخوردار شوند. آن ها دیگر با پیروی از قواعدی که در زمان های متفاوت با شرایط امروز شکل گرفته و پدید آمده است و گاه با امکانات و مقتضیات زندگی امروز ناسازگار می نماید خود را موظف به رعایت مقررات «زمان گذشته» نمی دانند.

مناسبات بین نسلی

پیوستگی نسلی در ایران

خانواده مدرن ایرانی در جریان تحولات و تغییرات عمده قرار گرفته است. افزایش نرخ طلاق، تاخیر سن ازدواج، مضیقه ازدواج برای دختران، تفاوت نگاه نسلی درون خانواده نسبت به وظایف و آینده خانواده نشان از مشکلات درونی خانواده و در نهایت تغییرات درونی آن است. درگیری ها و مشکلات درون خانواده منشأ تعارض و جدا شدن نسل ها نشده است.

شکاف نسلی همراه با تعارض نسلی زمانی می تواند در ایران اتفاق افتد که جوان با پیر رابطه ی کمتری داشته و عوامل پیونددهی آن ها کمتر باشد. بر اساس مطالعات موجود در مورد ساختار اجتماعی-فرهنگی جامعه ایران و نقش خانواده در این زمینه، افراد در خانواده با یک دیگر پیوند و سازگاری بیشتری دارند.

افراد سه نسل با وجود تفاوت هایی که دارند از طریق خانواده بایک دیگر مرتبط می شوند. عوامل پیوند ساز بین نسلی عبارت از میل و رغبت به دیدن افراد فامیل و بزرگ تر ها، رفت و آمد های خانوادگی، انتخاب همسر، و وجود ملحقات (اعم از فامیل درجه یک و درجه دو).

آمار و اطلاعات موجود بیانگر این است که 72/3 درصد از فرزندان خانواده تهرانی با میل و رغبت به دیدن اقوام می آیند و 12 درصد گفته اند فرزندانشان اصلا دوست ندارند بیایند. توزیع فراوانی افرادی که پاسخگو، قبل از ازدواج، با آن ها رفت و آمد خانوادگی داشته نشان می دهد که بیش از نیمی از آن ها (52 درصد) قبل از ازدواج بیشتر با خانواده پدری و مادری رفت و آمد داشته اند و یا به طور کلی با فامیل رفت و آمد کرده اند. 13/1 درصد آن ها اغلب رفت و آمدهایشان با فامیل مادری و 7/8 درصد با فامیل پدری بوده است. بیشترین درصد رفت و آمد های (35/1 درصد) پس از ازدواج نیز با فامیل زن و شوهر هر دو بوده است. منتها پس از ازدواج، رفت و آمد به منزل فرزندان، بیشتر شده و به طور کلی اکثر آن ها با فامیل نزدیک و فرزندان ازدواج کرده خود آمد و رفت داشته اند. 20/4 درصد پاسخگویان فقط با فرزندان ازدواج کرده خود و همچنین با پدر و مادر و اقوام عروس و داماد های خود آمد و رفت داشته اند. همچنین 16/4 درصد آن ها علاوه بر فامیل و فرزندان با همسایه و دوست نیز رفت و آمد داشته اند که شامل دوستان شوهر و زن هستند. کسانی که گفته اند با کسی رفت و آمد نمی کنند یا با فامیل زیاد رفت و آمد ندارند، اغلب اظهار کرده اند که گرانی و مشکل خرج مهمانی و بعد مسافت، مانع از رفت و آمد ها است. عده ای هم فرزندانشان خارج از ایران بوده اند یا در تهران فامیلی نداشته اند.

از پاسخگویان سوال شد که بهتر است همسر آینده فرزندان شما از داخل فامیل و خانواده باشد یا از هم ولایتی ها یا غریبه و به چه علت ؟

44/1 درصد از پاسخگویان معتقد بودند که غریبه بهتر از فامیل است زیرا فرزندان آن ها مشکلات جسمی پیدا نمی کنند، و ازدواج با فامیل باعث بروز اختلالات ژنتیکی می شود. 36 درصد اظهار کرده اند که در ازدواج فامیلی توقع از فامیل زیاد است و چون گذشته هم دیگر را می دانند سوء استفاده می کنند، ولی چون غریبه گذشته خانواده را نمی داند، حرفی پیش نمی آید و در مسائل خانواده دخالت نمی کند.15/1 درصد از خانواده های تهرانی به سه علت، بیشتر مایلند با غریبه وصلت کنند: مسائل ژنتیکی، نداشتن رودربایستی و بی خبر بودن از گذشته خانواده، دخالت نکردن در کار خانواده و گسترش دامنه فامیلی. 41/5 درصد از خانواده ها افراد فامیل و هم ولایتی ها را به غریبه ها ترجیح می دهند. 36/6 درصد آن ها بیشتر مایلند عروس و دامادشان از بین فامیل و خویشاوندان باشد زیرا معتقد اند که در مورد آن ها شناخت وجود دارد و عده ای نیز می گویند چون تمام مسائل خانواده های هم دیگر را می دانند، به راحتی می توانند با خانواده سازگار شوند. 4/9 درصد از پاسخگویان نیز هم ولایتی های خود را مناسب تر می دانند، چون از یک سو معتقد اند که در مورد آن ها و خانواده هاشان شناخت وجود دارد و از سوی دیگر، مشکلات ازدواج فامیلی و مسائل ژنتیکی برایشان پیش نمی آید. کلیه پاسخگویانی که ازدواج با فامیل و هم ولایتی را به ازدواج با غریبه ترجیح می دهند، اهمیت مسئله شناخت از فرد و خانواده او و نیز اشتراکات فرهنگی و آداب و سنن را مطرح کرده اند.

آمار و اطلاعات موجود بیانگر حضور حدود 23/5 درصدی ملحقات در خانواده است. این درصد از میزان بالای حضور ملحقات در خانواده حکایت دارد. اما اینکه افراد خانواده به خصوص جوانان به چه میزان معتقد به رعایت پیران هستند نیز نشان دهنده اهمیت خانواده در تمام نسل هاست. نیاز مالی، تنهایی، ناتوانی جسمانی، طلاق و غیره دلایل عمده وجود ملحقات در خانواده است و افراد جوان اکثرا (بیش از 80 درصد) خود را از لحاظ اجتماعی و اخلاقی موظف به رعایت حال و وضع پیران خانواده می دانند.

منبع: کتاب جامعه شناسی ایران: جامعه شناسی مناسبات بین نسلی- تقی آزاد ارمکی

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید