100 کلید موفقیت در کار
بین معنویت و کار خود، پلی ایجاد کنید
ایجاد پلی به معنویت و کار خود، یعنی اینکه شما این جوهره را که چه کسی هستید و آن را که به آن اعتقاد دارید وارد زندگی روزمره ی کاری خود کنید. شما آن دوگانگی را که اغلب اوقات بین زندگی معنوی و آن چه برای امرار معاش زندگی انجام می دهید وجود دارد، از بین می برید. یعنی اگر مهربانی، شکیبایی، صداقت و سخاوت، آن صفات معنوی هستند که به آن ها اعتقاد دارید، حداکثر تلاش برای اجرای این صفات را در محیط کارتان به کار می بندید. شما با مردم با محبت و احترام رفتار می کنید. اگر کسی دیر سرکار حاضر شده یا اشتباهی مرتکب شده، سعی می کنید صبور باشید. حتی اگر کارفرما شما هستید یا وقتی مقتضی است که شخصی را رسما توبیخ کنید، این کار را از جایگاه عشق و احترام انجام می دهید. تا آنجا که می توانید سخاوتمند می شوید؛ با وقت، پول، عقاید و عشق خود.
به نوعی، محیط کار محیطی آرمانی برای تمرین معنویت شما است. در هر روز، فرصت هایی بسیار زیاد برای تمرین شکیبایی، مهربانی و گذشت دارید. شما وقت برای فکر کردن راجع به مطالب سرشار از محبت، لبخند زدن، در آغوش گرفتن دیگران، و تمرین حق شناسی پیدا می کنید. می توانید سعی کنید که به خصوص با افراد سخت گیر یا آزاردهنده، دلسوز باشید. شما واقعا می توانید معنویت خود را در هر کاری که انجام می دهید به کار ببرید. این، می تواند در نحوه ی استقبال از مردم و برخورد با ناسازگاری ها یافت شود. می توانید آن را در روش فروش یک محصول یا خدمت یا با برقراری تعادل بین اخلاقیات و منفعت، بروز دهید. به طور تحت اللفظی همه جا هست.
گریس ادیب (کارشناس کتاب و امور مربوط به آن) است. او کسی است که از نظر من، این پل را به خوبی به وجود آورده است. تا حدودی، او فلسفه ی معنوی خود را عدم خشونت، یگانگی و عشق به همه ی مخلوقات تشریح می کند. من هیچ وقت موردی ندیدم که او از حرفش عدول کند. او کار در مورد کتاب و سایر برنامه های احتمالی را وقتی با ارزش هایش ناسازگار باشند، رد می کند؛ حتی وقتی به پول نیاز داشته باشد. دیده ام که او از پیشنهادی بابت آن که از لحاظ اخلاقی زیر سوال است دوری کرده است. او بیش از یک بار به من گفته است:«من هیچوقت بابت پول در آوردن آرمان هایم را نمی فروشم. من همیشه قادرم در کمال افتخار خود را در آینه نگاه کنم و بدانم که کسی هستم که می تواند مورد اعتماد باشد. من می دانم او احساسی خوب نسبت به خود دارد و همچنین باید چنین باشد، من افتخار می کنم که او را می شناسم، زیرا او از آن نوع اشخاصی است که من تحسینشان می کنم و خیلی دوست دارم دور و اطرافم باشند.
چیزی واقعا آرامش بخش در مورد ایجاد این پل معنوی وجود دارد. این کار هدفی والاتر را یادآوری می کند. این کار مشکلات و نگرانی های شما را در زمینه ای وسیع تر قرار می دهد. این کار به شما کمک می کند به جای آن که از رویارویی با مشکل خود ناامید شوید و تحت فشار قرار بگیرید، از آن بهره ببرید و رشد کنید. حتی اگر مجبور باشید کاری را که به شدت دشوار است نیز انجام دهید (مانند اخراج یک شخص)، این کار را در عین حفظ انسانیت خود انجام دهید. یا حتی اگر اخراج شده اید یا ضربه ی بزرگ دیگری به شما وارد شده است، قسمتی از شما آگاه است که بی دلیل نیست. داشتن این اعتقاد به شما کمک می کند که اوقات سخت را سپری کنید. این کار به شما اطمینانی بیشتر می دهد. معنی آن چنین نیست که اوقات دشوار آسان می گردند، بلکه فقط قدری قابل اداره تر می شوند.
یکی از بهترین اتفاقاتی که با ایجاد پلی بین معنویت و کار، برای مردم می افتد این است که کاه ها واقعا مانند کاه به نظر می رسند. همان چیزهایی که همیشه شما را دیوانه می کردند، حالا به نظر خواهد رسید که مطلقا اهمیتی برای شما ندارند. شما قادر خواهید بود امور را با موفقیت پشت سر گذاشته، به جلو پیش بروید و متمرکز بمانید. بنابراین، معنوی تر شدن در کار، به طریقی غیر مستقیم، به شما کمک خواهد کرد که حتی موفق تر از قبل شوید. من نمی توانم تصور کنم چیزی مهمتر از ایجاد پلی بین معنویت شما و کارتان باشد. شما چه؟
بیشتر بخوانید:
تهیه کننده: محمدی
منبع: 100 کلید موفقیت در کار - ریچارد کارلسون
دیدگاه