چهلستون و کاربری آن
عمارت چهلستون به روایت اسناد تاریخی
در سال 1000 هجری (1591 میلادی) پایتخت صفویه از قزوین بـه اصـفهان انتقال یافت. موقعیت طبیعی و فاصله داشتن اصفهان از مرزها دلیل انتخاب شاه عباس اول به حساب میآمد. پادشاه صفویه برای داشتن پایتختی باشکوه فرمان به ساخت عمارات، کاخها، پلها و... داد. در زمان وی عـالی قـاپو بـنای باقی مانده از تیموریان و ترکمنان آبـاد گـشته و بـه عنوان دولتخانه صفویه معرفی گردید. علاوه بر آن عماراتی چون تالار طویله و توحید خانه به مانند سی و سه پل برای زیبا ساختن پایـتخت جـدید و در تـکمیل دولتخانه صفویه احداث گردید. جانشینان شاه عباس نـیز بـه ساخت و سازها ادامه دادند.
شاه عباس دوم که بعد از شاه صفی بر تخت نشست ابنیهای چون چهلستون، نمکدان، آیینه خـانه، هـفت دسـت، پل خواجو و... را در این دوره به وجود آورد. در زمان دیگر پادشاهان صفوی به مـانند شاه سلیمان و شاه سلطان حسین نیز با وجود بی توجهی آنها به امر مملکت داری به ساخت و ساز عـلاقه نـشان داده شـد. عمارتهایی به مانند هشت بهشت در زمان شاه سلیمان و فرح آباد در عـصر شـاه سلطان حسین آخرین پادشاه رسمی صفویه بر ابنیه دولتخانه قدیم اضافه گردیدند.
چهلستون که به عـنوان دولتـخانهی جـدید در عصر شاه عباس دوم ساخته شد به عنوان زیباترین عمارت های ساخته شـده در عـصر صـفویه معرفی گردیده است. همین عنوان علتی گردید تا این کاخ را مورد بررسی و تحلیل قـرار دهـیم. مـوضوعی که نباید از آن چشم پوشی کرد اطلاعات تکراری است که منابع راجع به این عـمارات دادهـاند. چهلستون نیز از این مبرا نیست. در ادامه به این توصیفات پرداخته میشود.
ابهام در تـاریخ سـاخت عـمارت چهلستون
همانطور که بیان شد شاه عباس در سال 1000 هجری (1591 میلادی) پایتخت را به اصـفهان مـنتقل کرد. شاه عباس به تزیین پایتخت خود پرداخت تا " آن را شهر اول دنیا " به شـمار آورنـد. شاه عباس علی رغم پرداختن به جنگ با همسایگان و توجه به امر تجارت هرگز از سـاخت و سـاز بنا در اصفهان و دیگر شهرها چشم پوشی نکرد. وی به ساخت عمارات، کاخها، پلهـا و... فـرمان داد. از جـمله این بناها به توحید خانه، مساجد شاه و شیخ لطف الله و... میتوان اشاره کرد.
از نظر مـعماری قـصرها و کـاخهایی که در اصفهان ساخته شدند به دو نوع تقسیم میشوند. کاخهایی که جنبه پذیـرائی داشـتند نوع اول را تشکیل میدادند و نوع دیگر این قصرها به قصرهای نشیمن مشهور گشتهاند.
کاخ عالی قاپو و چـهلستون بـه کاخهای پذیرائی معروفند و تالار اشرف و کاخ هشت بهشت در تقسیم بندی نوع دوم قـرار مـیگیرند.
منابع به تاریخ ساخت کاخ پذیـرائی چـهلستون بـا ابهام نگریستهاند. برخی گفتهاند " اصل عمارت صـلیبی شـکل و دریاچهی آن هنگام ورود شاه اسماعیل [اول] صفوی به اصفهان بوده است. ایوان بنا روی هـیجده سـتون، اوایل صفویه ضمیمه شده بـا دو سـتون دیگر، مـجموع بـیست سـتون میباشد و سقف بالای این ستونها از خـاتم کـاری عالی است و یک طبقه بالای آن سقف است که مابین دو طبقه را چوب بـست هـای عجیب وصل میکند با چوبهای قـطور که بیش از یک مـتر قـطر و ده متر طول " دارند.
بـعضی دیـگر به مانند هنرفر معتقدند که باغ چهلستون که بالغ بر 67000 متر مربع مـیباشد بـه انضمام عمارتی در وسط آن در عصر شـاه عـباس اول احـداث گردیده است. اگـر چه در تاریخ ساخت عـمارت چـهلستون نظرات متفاوتی ارائه گردید. ولی آن چه اکثر منابع به آن اعتقاد دارند؛ ساخت این عمارت در دوره جانشینان شـاه عـباس است.
ساخت عمارت چهلستون
مرگ شـاه صـفی باعث انـتقال قـدرت در 1057 بـه فرزندش شاه عباس دوم گـردید. شاه عباس دوم به مانند شاه عباس اول به ساخت و ساز اهمیت داد. وی به ساخت پلها، کاخها، عـمارت و... پرداخـت. از جمله مهمترین این ابنیه احداث مـجموعه سـعادت آبـاد کـه عـمارت های آیینه خـانه، نـمکدان و هفت دست را شامل میگشت، کاخ چهلستون و پل خواجو را میتوان نام برد. کاخ چهلستون در باغی به همین نـام بـنا گـردیده است.
هنرفر در گنجینهی آثار تاریخی اصفهان تـاریخ بـنای ایـن عـمارت را بـه شـاه عباس دوم نسبت میدهد و چنین میگوید که " تا سال 1327 خورشیدی چون تاریخ بنا بدست نیامده بود اظهار نظر درباره تاریخ بنای چهلستون مشکل مینمود لکن در سال مزبور در نـتیجه کاوشهائی که بعمل آمد در جبهه تالار کاخ اشعاری در دو کتیبه از زیر گچ بدست آمد که یکی کوتاهتر و بر زمینه صورتی رنگ بنای تالار چهلستون را بشاه عباس دوم نسبت میدهد ". دیگر مـنابع نـیز تاریخ ساخت بنا را 1057 ذکر کردهاند. این تاریخ مصادف با پادشاهی شاه عباس دوم میباشد.
چهلستون از معروفترین کاخهای ایران به حساب میآید و دلیل آن نیز شاید حفظ بقای اصلی باغ اسـت. جناب طرز ساخت این عمارت را به مانند دیگر بناهای قدیم ایران دانسته و در وصف از این بنا " از یک مقطع چهار ضلعی در وسط یک باغ، کـه ایـن مقطع با دو خط متوازی بـه سـه مستطیل تقسیم شده و مستطیل مؤخر، مسقف گشته و اتاق بزرگی تشکیل داده به اسم "طنابی" سه طرف آن سه ایوان و درگاه میباشد که با قسمت وسطی از مـستطیل وسـط، چلیپایی احداث شده " یـاد کـرده است. چهلستون تلفیقی از معماریهای قدیم ایران است. معماری که ستون و تالار در آن جلوه خاصی دارد. مانند خانهها و مساجد که از قدیم وجود داشتهاند.
عمارت چهلستون با باغچههای اطرافش نزدیک به پنجاه جـریب مـیباشد " عمارت وسط چون دیگر مبانی قدیمه تیموریه روی به مشرق افتاد. طنابی بزرگ عقب تالار ایوان است که شاه نشین سلطنتی بوده و دارای سه گنبد طول تقریباٌ با زیر دیوارها بیست و هـشت ذرع و عـرض بیش از یـازده ذرع و نیم و دربهایش از اطراف رو بایوانهای گرداگرد باز میشود و دو اطاق بزرگ خروجی جنبین ایوان شاه نشین است و صندوقخانهها و بـالا خانه عقب هم دارد و خود تالار چهلستون جلوشاه نشین و اطاقهاست ".
ایـن عـمارت از اتـاقهای متعدد و تالار باشکوهی که در روبروی حوض بزرگی قرار گرفته تشکیل شده است. دولتخانه قدیم صفویه که عـالی قـاپو نام داشت دربها و مدخلهایی از اطراف متصل میگشت. مدخل چهارم که در سمت غرب وجـود داشـت چـهلستون را به دولتخانه ی قدیم صفویه متصل میکرد. در باغ چهلستون مخزنها و عمارت های دیگری مشاهده مـیگردید.
از جمله مهمترین این عمارتها محلی بود که شاردن از آن به عنوان سرایه یاد کـرده است و ایرانیان آن را حرم مـیگویند. کـارخانهها و مخزنهایی که در چهلستون وجود داشت به مخزن چاپوق، چراغ یا پیه سوز، شرابخانه و... مشهور بودند. شاه عباس دوم به دولتخانه جدید خود تالار آینه، تالار هجده ستون، دو اتاق بزرگ شـمالی و جنوبی تالار آیینه، ایوانهای طرفین سرسرای پادشاهی و حوض بزرگی مقابل تالار با کلیه تزئینات نقاشی، آینهکاری، کاشیکاری دیوارها و سقفها را اضافه نمود. شاه با تزییناتی به مانند آینهکاری، گچکاری، مقرنس و... سـعی بـر باشکوه کردن این عمارت داشته است. وی همچنین با احداث حوضی که از دهان مجسمههایی به شکل شیر در آن آب میریزد سعی در مجلل کردن این عمارت داشته است.
در تالار این عمارت نیز از نـماهایی بـه شکل نقاشی جنگها و تصاویر پادشاهان قدیم استفاده کرده بود. " صورت شاه اسمعیل و هر دو شاه عباس موافق صورت شاه اسمعیل در میدان جنگ اوزبک است و از دیگران مجلس بزم است و در نماهای مـیدان صـورت جنگ شاه اسمعیل با رومی" در بین این تزیینات دیده شده است. پوپ نیز معتقد است" داخل این کاخ پوشیده از تزیینات نقاشی است هم از طرحهای تجریدی و هم تصاویر انسان و حـیوان و سـقف طـاقها رنگی تند ولی یکنواخت دارد " .
علت تـسمیه بـاغ چـهلستون که در کنار باغهای بلبل، توت، درویشان و... قرار داشت نیز با ابهام نگریسته شده است. عدهای علت این نامگذاری را تعداد ستونهای آن و تـصویری کـه از آنـها در حوض مقابل نمایان شده است میدانند و برخی دیـگر مـعتقدند" وجه تسمیه چهلستون بعلت تعدد ستونهای این کاخ است که در ایران تعدد را بیشتر با عدد چل بیان میکنند. امـا تـصادفاٌ چـون تعداد ستونهای تالار چهلستون بیست عدد است و انعکاس عمارت و سـتونها هم در استخر مقابل آن بخوبی مشهود است جمعی از راه تفسیر گفتهاند که این کاخ با انعکاس آن در آب مفهوم چـهلستون" یـافته.
همان طور که بیان شد شاه عباس دوم چهلستون را در مـقابل عـالی قاپو و به عنوان دولتخانهی جدید احداث کرد. چهلستون کاخی بود که شاه سفرا را در آن میپذیرفت و در آن بـه سـلام مـی نشست و میهمانی و جشنها را در آن بر پا میکرد. در کنار این کاخ وی عمارت هـایی بـه مـانند آیینه خانه، نمکدان و هفت دست را بنا نمود. آیینه خانه که تصاویری از آن در سفرنامهها مشاهده مـیشود بـه سـبک این عمارت بنا گردیده بود.
چهلستون در زمان دو پادشاه آخر صفویه
شاه صفی دوم دوبـار بـه تخت نشست. بار اول به دلیل مریضی شاه به این نتیجه رسیدند که شـاه روز نـحسی بـه تخت نشسته است لذا به منجمان دستور دادند روز سعدی را انتخاب و شاه را مجدداٌ به پادشاهی بـردارند. شـاه صفی دوم با نام شاه سلیمان در 1077 هجری این بار در چهلستون برای بار دوم تـاجگذاری کـرد. وی برای این که خود را به مردم نشان دهد از چهلستون عازم هزارجریب شد و صاحبمنصبان دولتی و اعـیان نـیز همراه وی بودند. عمارت چهلستون در این ایام به عنوان تختگاه شاه سـلیمان مـورد اسـتفاده قرار گرفت.
شاه سلیمان به جز استفاده از این عمارت فرمان داد بارگاه جدیدی برایش احداث کـنند. لذا عـمارت هـشت بهشت در کنار چهلستون و در باغ بلبل ساخته گردید. به مانند شاه عباس دوم کـه در تـالار طویله بر تخت نشست و پس از چندی دولتخانه جدیدی احداث کرد. شاه سلیمان فرزند وی نیز علی رغم شـکوه عـمارت چهلستون فرمان داد عمارتی به همان سبک برایش آماده کنند. این کاخ نـیز کـه الگو گرفته از چهلستون است دارای تالاری با ایـوانهای مـتعددو حـوضی در مقابل است. از عمارت چهلستون در این روزها بـه جـز بر تخت نشستن وی مطلبی در منابع ذکر نگردیده است.
شاه سلطان حسین در 14 ذی الحجه 1105 (6 اوت 1694) بـه تـخت سلطنت ایران جلوس کرد. بـرخلاف دوران پرشکوه شـاه عـباس اول و کـفایت او در امر مملکت داری، جانشین وی شاه سلطان حـسین از ایـن امر کاملاٌ مبرا بود. مناصب اداری در این عصر یا از بین رفتند و یا ایـن کـه به دلیل دخالت زنان دربار و خـواجگان در هر پست و منصبی از قـدرت ابـتدایی که داشتند فاصله گرفتند.
شـیخ الاسـلام نیز که به امور مذهبی رسیدگی میکرد تا این دوره به کار خود ادامـه مـیداد تا این که منصب مـلاباشی بـر تـمام روحانیون تسلط یـافت و مـنصب شیخ الاسلامی نیز از بـین رفـت. پیرو همین دخالت درباریان و ملاها خرافه به شدت در شاه سلطان حسین نفوذ کـرد. مـعروف است در زمان وی آتشی در عمارت چهلستون افـتاد." ایـن واقعه شـب بـیست و یـکم رمضان به سبب مـشعلی که به پردههای اطراف عمارت خورده بود حادث شد و خدام شاه سلطان حسین خواستند خـاموش کـنند [اما شاه] منع کرد و گفت: بـگذارید! ایـن بـلایی اسـت کـه بایست رفع شـود. این آتش که در 1118 رخ داده در بیتی چنین آمده است:
هزار و یک صد و هجده از هجرت نبوی گذشته بود کـه آتـش بـه چهلستون افتاد.
گفتهاند بعد از این ممانعت از سـوختن چـهلستون؛ شـاه فـرمان داد مـجدداٌ آن را بـسازند و تعمیر نمایند. آتش سوزی سبب گردید بنای زمان شاه عباس دوم صدمه ببیند ولی آن چه مورد مرمت قرار گرفت آبادانی را به این عمارت برگرداند.
سرنوشت چهلستون در زمان هجوم افـغانان
شکست صفویان از افغانان در جنگ گلون آباد در 1135 هجری (1722 میلادی) و محاصره اصفهان سبب تسلیم شدن شاه سلطان حسین گردید.
شاه سلطان حسین که چارهای جز تسلیم شدن نداشت صبح روز جمعه دوازدهم مـاه مـحرم 1135 به مقر افغانان در فرح آباد رفته و تاج سلطنت را به محمود افغان واگذار کرد. محمود که موقعیت را این گونه یافت عدهای از فرماندهانش را برای غارت عمارت صفویه فرستاد. روز دیگر مـحمود بـا شاه سلطان حسین به چهلستون رفته و در چهلستون به تخت نشست و فرمان داد شاه را زندانی کنند. محمود دستور داد رقبات دفتری صفویه که در چهلستون نـگهداری مـیشدند را به زاینده رود ریختند. و گـفته شـده تخت سلطنتی که در این عمارت وجود داشته در اثر این حمله ویران گردیده است. محمود بعد از این ماجرا شروع به قزلباش کشی کرد.
منابع نقل کردهاند مـحمود بـعد از زندانی کردن شاه سلطان حسین در آیینه خانه در تالار طویله بر تخت نشست و قزلباشان را وعدهی خلعت داد. قزلباشان که فریب وی را خوردند به آنجا وارد میشدند و از درب دیگر جنازه آنها خارج میشد. بعد از این قـتل و غـارتها خود به عمارت چهلستون رفته و در آنجا به جشن و سرور پرداخت. در این بین بسیاری از نقاشیهای دورهی صفویه از بین رفتند. نرسیدن کمک از سوی ایالتها و همچنین شاه طهماسب دوم سبب گردید بـسیاری از قـزلباشان به قـتل برسند و خزانههایی که در چهلستون و دیگر عمارت ها بود غارت گردد.
قتل و غارتهایی که محمود در اصفهان راه انداخته بـود نارضایتی مردم را به وجود آورد و سرانجام توسط اشرف افغان به قتل رسـید.
اشـرف پس از بـه تخت نشستن دستور داد باروئی در داخل باروی قبلی ساتند. ترس از شاه طهماسب دوم دلیلی بر این امر بود. تـقریباٌ در این زمان اوضاع شهر اصفهان تا حدودی آرام گردیده بود و حتی کشورهای خارجی کـه بـه دلیـل حمله افغانان از اصفهان رفته بودند، مجدداٌ به این شهر بازگشتند. ساخت و سازهایی توسط وی در شـهر اصفهان صورت گرفت. از جمله عمارت اشرف را به به وی نسبت دادهاند که دارای دو اتاق و یـک تالار است که بـا نـقاشیها و گچ بریهای خاصی مزین گردیده و بالاخانهای دارد که به وسیله طلاکاری و مقرنس تزیین گشته است.
اشرف به جز دولتخانه مرکزی صفویه که تقریباٌ از آن استفاده میشد دستور داد چهلستون را تخریب کنند. با مـصالح آن در کنار پل شهرستان برای خود چهلستون جدیدی ایجاد کرد. فتنه افغانها باعث از میان رفتن بسیاری از سکنه اصفهان و مناصب و همچنین بسیاری از ابنیه تاریخی گردید. نارضایتی مردم از قتل و غارتهای افغانان و قدرت گیری شـاه طـهماسب دوم با کمک نادر شاه افشار سبب درگیری و جنگهایی شد.
جنگ دوم با افغانان به ریاست حاکم تهران و رسردره خوار رخ داد؛ افغانان از تهران فرار کرده و در اصفهان مردم را به قتل رساندند و به غارت پرداخـتند. نـادر آنها را دنبال کرد و در 20 ربیع الثانی (12 نوامبر 1729) در مورچه خورت، اشرف را شکست داد. برای مدت کوتاهی تاج سلطنت بر سر شاه طهماسب دوم قرار گرفت. شاه طهماسب دوم چون به شهر و پایتخت صـفویه وارد گـشت شهر را خالی از سکنه و ویرانه دید. وی آغاز به ساخت و ساز و برگرداندن مناصب و آبادانی زمان اجدادش کرد. دارالسلطنه اصفهان که به دلیل هفت سال قتل و غارت مورد بی توجهی قرار گـرفته بـود در ایـن زمان روزهای آرام خود را پشت سـر گـذاشت و رو بـه آبادی رفت. از جمله عمارت چهلستون را که اشرف افغان به آن بیتوجهی کرده و منجر به تخریب آن شده بود را مجدداٌ در محل قـبلی و در مـحدودهی دولتـخانهی صفویه احداث گردانید.
عمارت چهلستون از هنگام کـامل شـدن در زمان شاه عباس دوم دوبار به صورت جدی تخریب گردید. بار اول در زمان شاه سلطان حسین و دومین بار در زمان اشرف افـغان ایـن اتـفاق رخ داد که هر بار توسط شاهان صفوی مرمت و احداث گردید. از چـهلستون در زمان نادر شاه افشار به دلیل انتقال پایتخت به مشهد و شرکت در جنگها منابع اطلاعاتی نمیدهند. قتل نادر در 1160 تـوسط بـرادرزادهاش عـلی قلی خان درگیری جانشینان بر سر پادشاهی را به دنبال داشت. آزاد خـان افـغان، محمد حسن خان قاجار، کریم خان زند و... هر کدام داعیه پادشاهی در سر داشتند. در این بین شـهر اصـفهان عـرصهای برای شورشیان گردید.
مدتی آزادخان افغان در تالار چهلستون بر تخت نشست. و بـا قـدرت گیری محمد حسن خان قاجار نسبت به کریم خان و آزاد خان، وی چهلستون را به عنوان تـخت گـاه بـرگزید و در " شاه نشین طالار چهلستون شاه عباسی بر مسند مزین فرمانفرمائی و دارائی برنشست و بترتیب و نظام وزراء و امـرا و بـاشیان و عمله جات در برابرش ایستادند و حاضر ساختگان بعضی نشستند و بعضی ایستادند".
چهلستون از آقـا مـحمد خـان تا تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی
دوران فترت و سلطنت زندیه که شیراز را به پایتختی بـرگزیدند عـلتی بر فقر اطلاعات راجع به شهر اصفهان در منابع گردیده است. خیانت حاکم بـم بـه لطـفعلی خان سبب گردید وی در ربیع الاخر 1209 هجری به دست اقامحمد خان قاجار به وضع فجیعی کـشته گـردد و حکومت زندیه به اتمام برسد. در جا به جایی سلطنت از زندیه بـه قـاجاریه از واگـذاری چهلستون و دیگر عمارات به برادرانش جعفر قلی خان و علیقلی خان و دیگر فرماندههانش یاد شده اسـت. انتقال قدرت انتقال پایتخت را نیز به دنبال داشت.
در 1210 هجری که آقـامحمد خـان در تهران بر تخت نشست. اولیویه اوضاع اصفهان را این گونه ترسم کرده و چهلستون را این گونه توصیف مـیکند:" کـه چنین چیزی در فرنگستان نیست که نظیر و مماثل آن را توان داشت. از حیث صورت و وسـعت بـنا و بسیاری عدد و حسن منظر، کاخها و کوشک ها در ایـن بـاغ عـظیم پراکنده هستند. همچنان از حسن صنعت که در داخـل بـعضی از تالارها به کار بردهاند، هیچ مانندی ندارد. این باغ ها منتهی میشوند به خـیابان چـهار باغ که به قدر مـیلی بـیشتر بعد دارد". پس مـشاهده مـیشود علی رغم فرمان آقامحمد خان قـاجار نـسبت به تخریب استحکامات در اصفهان این ابنیه سالم ماندهاند.
قتل آقامحمد خـان در 21 ذی الحـجه به دست شورشیان موقع را برای جـانشینی باباخان معروف به فـتحعلی خـان قاجار برادرزادهی وی مهیا کرد. بـنا بـه سیاست وی مبنی بر تقسیم کشور به ایالتهای مختلف، ایران به ایالتهایی تقسیم گـردید. ایـالتهایی که از نظر سوق الجیشی و اقـتصادی مـهم بـودند در دست شاهزادگان درجـه اول قـرار گرفت. بقیه ایالتها بـه شـاهزادگان درجه دوم که از زنانی غیر قاجاری بودند واگذار گردید.
حاجی محمد حسین خان مـلقب بـه مستوفی الممالک، نظام الدوله، امین الدوله و معروف بـه صـدر اصفهانی؛ صـدر اعـظم فـتحعلی شاه حاکمیت اصفهان را عـهده دار شد. صدر به تعمیر ابنیه دولتخانه صفویه پرداخت. وی علاوه بر آن به ساخت و ساز پرداخـت. بـنایی که در باغ چهلستون و در مجاورت تالار اشـرف اسـت را بـه وی نـسبت دادهاند.
ایـن بـنا که مابین چهلستون و بهشت آیین قرار گرفته به عمارت سرپوشیده مشهور گشته است. در زمان حـکومت سـلطان مـحمد میرزا معروف به سیف الدوله که بعد از امـین الدوله فـرزند صـدر بـه حـکومت اصـفهان رسید از خرابیهای وارده بر این ابنیه یاد شده است.
سیف الدوله در سفرنامه مکه به وصف ابنیه پرداخته و در مورد چهلستون میگوید: " باغی است و در وسط باغ تالار بسیار بزرگی است از چـوب که بر روی بیست ستون پوشیدهاند. پشت این تالار بیوتات است. از جمله طنابی است که چهل ذرع طول اوست. بر سه طاق پوشیدهاند. همه این عمارت آیینه و نقاشی است. بـسیار عـمارت محکم مجللی است. خرابی زیاد دارد " و وی به تعمیر آن پرداخته است. محمد شاه قاجار در 1213 حکومت شهر اصفهان را به معتمدالدوله منوچهر خان گرجی سپرد. شاه به وی فرمان ساخت و ساز در اصفهان را داد. مـنوچهر خـان به ساخت عمارات و تعمیر ابنیه تاریخی پرداخت. معتمدالدوله منوچهر خان گرجی از عمارت چهلستون به عنوان زندان و محلی برای پنهان کردن افرادی به مـانند سـید علی محمد باب استفاده مـیکرد.
مرگ معتمدالدوله منوچهر خان گرجی و محمد شاه قاجار سرنوشت اصفهان و علی محمد باب را به دوران ناصر الدین شاه کشید. ناصرالدین شاه به مانند پادشاهان قـبل بـرای حکومت اصفهان حاکمانی بـه مـانند خانلر میرزا گسیل کرد. بروگش که در این زمان به اصفهان سفر کرده این چنین اعتراف میکند "... در بدو ورود به اصفهان یکه خوردیم چه قبل از ورود به آنجا انتظار داشتیم شهر آباد، پر جـمعیت و زیـبائی را که آن را نصف جهان مینامیدند و مهمورترین شهرهای مشرق زمین میدانستند در مقابل خود ببینیم ولی آن چه را که میدیدیم متأسفانه عکس این تصورات و انتظارات بود، در مقابل ما زمینی خشک و خالی از سکنه، خـانههای خـراب و فرو ریـخته، قصور و مساجد خراب که روزگاری شاهکاری از هنر به شمار میرفتند قرار داشت" . هیئت در حین دیدار عـمارات صفویه که اکنون به عنوان محل پذیرائی و پذیرش سفرا و... به حـساب مـیآمدند نـکاتی را به یاد میآوردند. اشاره به این که در چهلستون هر آن چه که دیده میشود متعلق به دوران صفویه و سـالهای قـبل است و در این زمان به دلیل بی توجهی و همچنین دخالت طبیعت رو به ویرانی رفـته اسـت.
خواندن شرحها و توصیفات دیگرش چنین دیدی میدهد که توجهات اندک خانلر میرزا مخصوص چهلستون، هـشت بهشت و عمارت هایی که در محدوده شهر اصفهان در زمان صفویه بوده، میشده است. بـعد از حکومت وی شورشهایی در اصفهان رخ داد کـه نـاصرالدین شاه را مجبور به گسیل کردن افراد متفاوتی به حکومت انجا کرد. میرزا عبد الحسین سپهدار که به حکومت اصفهان فرستاده شد به گرفتن مالیاتهای متفاوت پرداخت. درگیریهای بین وی و میرزا عبدالوهاب گـلستانه بر سر حکومت اصفهان باعث نارضایتی مردم شد.
ناصرالدین شاه، میرزا تقی خان امیر نظام و چراغ علی خان زنگنه را برای خواباندن شورش فرستاد. بعد از خـواباندن شـورش حکومت اصفهان به چراغ علی خان زنگنه سپرده شد. وی با کمک امام جمعه اصفهان مردم را در چهلستون جمع کرد و آنها را متوجه تغییرات صورت گرفته کرد. تصاویری از کریم خان زنـد و نـاصرالدین شاه در کنار تصاویر و تزیینات قبل به چشم میخورد که نشان از اهمیت چهلستون در این روزگار داشته است.
مسعود میرزا ظل السلطان در 1351 به حکومت اصفهان رسید. مسعود میرزا در امر حـکومت اصـفهان دو رویه را پیش رو گرفت. در ابتدای حاکمیتش از قابلیت وی در امر اداره اصفهان یاد شده است. در ابتدای حاکمیتش از قابلیت وی در امر اداره اصفهان یاد شده است. ولی از سرانجام کارش در اصفهان منابع به نیکی یاد نـمیکنند. ظـل السلطان به ساخت و ساز و تـعمیر عـمارت هـای باقی مانده از صفویه پرداخت. کرزن که در این عصر به ایران سفر کرده شاهد بر تخت نشستن ظل السلطان در این عمارت و رسـیدگی بـه امـورات اصفهان بود.
براون نیز که در همین روزهـا اصـفهان را مشاهده کرده از دیدار رکن الدوله کفیل حکومت اصفهان در عمارت سخن میگوید. در عقب ایوان چهلستون تالاری قرار دارد که در ایام ظـل السـلطان سـالم بوده و وی ووزرایش در آنجا به مشکلات مردم رسدگی میکردند. هـمان طور که مشاهده میشود ظل السلطان به مانند پدرش ناصرالدین شاه در اصفهان برای خود دربار و درگاهی داشته است. در تـصویر صـفحه 504 تـاریخ مسعودی ظل السلطان و میهمانانش در عمارت چهلستون در 1311 مشاهده میشوند. در همین کتاب هـنگامی کـه مسعود میرزا و خانوادهاش در حین خوش گذرانی در عمارت چهلستون بودند خبر مرگ ناصرالدین شاه به گوششان مـیرسد. این امر اهمیت چهلستون در نظر ظل السلطان را نشان میدهد.
در 1305 چهلستون به عـنوان مـوزه مـورد استفاده قرار گرفت. تا کاشیها و اشیاء باقی مانده از صفویه در آن نگهداری شود .بـعد از مـرگ مـشاوران لایقی به مانند مشیر انصاری و رحیم خان بیگلر بیگی، پارهای از نوکرها به دور ظل السـلطان حـلقه زدند. وجود چنین مشاوران نالایق و عدم رسیدن به پادشاهی سبب تغییر رویه ظـل السـلطان گـردید. بی توجهی و تخریب بناها آغاز گردید. این بی توجهیها تا حدی بود که ابـنیه ایـبه مانند چهلستون به کارگرانی تعلق گرفت که برای ظل السلطان چادرهای مسافرتی مـیدوختند.
حـتی مسعود میرزا تصمیم به تخریب این عمارت گرفت که توسط مرحوم حاج محمد ابراهیم مـلک التـجار منصرف گردید. سالم ماندن این عمارت از دست تخریبات وی مورد تعجب دالمـانی قـرار گـرفته است. تزیینات گران بهای چهلستون به گفته براون همه با رنگهای زشت پوشیده شـده بـودند و نـجاران و هیزم شکنان به تخریب تزیینات و بریدن درختان کهنسال مشغول بودند. ایـن بـی توجهیها به عمارات سبب از بین رفتن آیینههای یکپارچه و درهای خاتم و منقش و پنجرههای شگفت انگیز شد.
هـمان طور از گفته منابع استنباط میشود بسیاری از تزیینات و نقاشیها در این عصر با گـچ پوشـیده شد و بسیاری از ابنیه به مانند آیینه خـانه، نـمکدان، هـفت دست به کلی ویران گردید. شیرها و مـجسمههای بـاقی مانده از این کاخها امروزه در کاخ چهلستون نگهداری میشوند.
همزمان با مشروطیت خـواهی مـردم ایران شهر اصفهان نیز بـه مـانند شهرهای بـزرگی چـون تـهران و تبریز شاهد تجمعات مردم بود. مـسعود مـیرزا ظل السلطان پیرو کینهای که از مظفرالدین شاه بر دل داشت با مشروطیت هـمراه شـد و مجلس ملی را در چهلستون افتتاح کرد ولی ایـن امر نیز سبب رضـایت مـردم او نگردید. ظل السلطان مـجبور بـه ترک اصفهان گردید. تجمعات مردم ادامه داشت. شایعه بازگشت ظل السلطان به اصـفهان سـبب تجمع مردم و اعلام نارضایتی در اطـراف چـهلستون و تـلگراف خانه گردید. سـرانجام با امضاء مشروطیت در 14 مـرداد 1285 (5 اوت 1906) ایـن غائله تا حدودی رفع شد.
با تاج گذاری محمد علی شاه در 18 ژانویه 1907 (29 دی1285 ) و سر انـجام بـه توپ بستن مجلس در 1287 شمسی تجمعات از سـر گـرفته شد. بـعد از تـسلیم وی و پذیرش مشروطیت انـجمن بلدیه در چهلستون شکل گرفت. همان طور که مشاهده میشود چهلستون به دلیل فضای گـستردهای کـه در آن قرار گرفته شاهد تجمعات میباشد.
احـمد شـاه آخـرین پادشـاه قـاجار بعد از بر کـناری مـحمد علی شاه بر تخت سلطنت ایران نشست. جشن تاجگذاری وی در سراسر ایران بر پا گردید. از جمله در اصـفهان ایـن جـشن در عمارت چهلستون که چراغانی و آذین بندی گـردیده بـود بـر پا شـد. دوران سـلطنت وی شاهد حادثهای بزرگی در عرصه جهانی بود.
جنگ جهانی اول که در 1914 شکل گرفت و دامنهی آن به ایران نیز کشیده شد. اصفهان از جمله شهرهایی بود که نیروی متفق و متحد بـه نوعی در آن درگیر بودند. نیروهای روس و انگلیس در میدان نقش جهان سان دیده میشدند. فرماندهان آنها به مانند کاماندان بیلو مستونوف روسی و ژنرال سایکس توسط فرزند ظل السلطان در عمارت چهلستون مورد پذیرائی قـرار مـیگرفتند. در این تجمعات احتمال تخریب و بی توجهی به ابنیهای به مانند چهلستون میشده است. با انتقال قدرت از قاجاریه به پهلوی رضا شاه بر تخت قدرت تکیه زد. وی به اصلاحات اقـتصادی، فـرهنگی و... دست زد. شاه جدید تحت تاثیر سخنرانیهای تاریخ دوستانی چون آندره گدار، محمد علی فروغی، هنرفر و... قرار گرفت.
بنا بر همین امر دستور بـه مـرمت آثار تاریخی داد. سخنرانی فروغی در اردیـبهشت 1306 بـی تاثیر در توجه وی به ابنیه و کاخهای اصفهان نبوده است. فروغی که به وصف عالیقاپو و چهلستون پرداخته؛ از زباله دان دان شدن آنها در دوران قاجار و... خبر داد و به پنهان شدن تـصاویر و نـقوش این ابنیه در زیر گـچ خـبر داده است. رضا شاه اصفهان را در سفر اول خود با این سخنرانیها منطبق دیده است. وضع ناگوار چهلستون سبب گردیده وی به رئیس ارکان حرب فرمان مرمت این بنا را بدهد. پس از مـرمت و گـچ زدایی ها تا مدتی ارکان حرب در این عمارت مستقر شدند. سر لشگر محمد حسین فیروز که ریاست لشگر اصفهان را بر عهده داشت به احداث نرده باغ چهلستون و نظافت آن فرمان داد. تـقریباٌ چهلستون از وضـع بدی که در آن قرار گرفته بود خارج گردید.
در سال 1306 اداره معارف اصفهان به این بنا توجه خاص نشان داد. در پی ایـن خواسته نامهای به مشارالدوله حکمران اصفهان فرستاد و حفظ اشیاء در چهلستون را خـواستار گـردید. اداره معارف در پی این خواسته از وزارت معارف درخواست همکاری کرد. لذا در پی نامهای از سوی وزارت معارف و اوقاف از اداره محاسبات درخواست کـمک بـرای ساختن صندوقی در چهلستون برای حفظ اشیاء داده شد. وزارت اوقاف در این پیـگیریها خـواستار پرداخـت پول به اداره معارف و اوقاف گردید. در این پیگیریها وزارت داخله از وزارت معارف و اوقاف درخواست کـرد 15 هزار تومان دیگر برای ساخت این صندوق به اداره معارف واگذار گردد. در پی ایـن پیـگیریها چهلستون مدنظر اداره معارف به منظور محل نگهداری اشیاء ارزشمند و از سویی مورد توجه ارکان حرب، بلدیه و... قرار گرفت. بلدیه در 1310 خواستار واگذاری چهلستون به این اداره برای حفظ بیشتر آن شد.
عمارت تیموری برای اداره قشونی در نظر گرفته شد و چهلستون به بلدیه واگذار گردید. تعمیر چهلستون و حفاظت از آن دلیلی بر این خواسته بود. همزمان با بلدیه اداره معارف نیز خـواستار واگـذاری چهلستون گردید. اداره معارف در پی این خواسته از اداره مالیه و بلدیه؛ حفاظت از چهلستون را متذکر شد. در این کشاکشها چهلستون گاهی به بلدیه و گاهی در رونوشتها به اداره معارف واگـذار گـردید. تا این که سر انجام در 1310 به صورت مستقیم این کاخ به بلدیه واگذار و ثبت ملی گردید. با موفقیت بلدیه برای تصاحب عـمارت چـهلستون در 1311 دومین دورهی رای گیری انجمن بلدیه در این عمارت بر پا شد. اداره معارف نیز که به خواسته خود نرسیده بود علاوه بر چهلستون خواستار عالی قاپو بـعد از ناکامی بدست آوردن چهلستون عمارت عـالی قـاپو و انـبارهای آن را از شهرداری درخواست کرد.
در پی توجه به ابنیه تاریخی؛ فرمانداری اصفهان پیگیر فرشهایی برای کاخها و ابنیه تاریخی اصفهان شد. در پی این درخواست اداره حسابداری دربار شاهنشاهی به دادن فـرشهای تـهران برای کاخها فرمان داد. مشاهده میشود سخنرانیها و توجه دربار بی تاثیر در توجه ادارات و مردم نسبت به ابـنیه نـبوده اسـت.
همزمان با بالا رفتن آگاهی دربار و مردم نسبت به کـاخها روزنامه اخگر در شماره 724 نوشت "چندی قبل از طرف حکمران محترم به وزارت داخله پیشنهاد میشود که عمارت چهلستون، که نـگاه داریـش بـه ادارۀ بلدیه واگذار شده است، جهت موزه بلدی تخصیص داده شود و اشیای عـتیقه از قـبیل کاشی و غیره که در مساجد و مدارس و ابنیۀ تاریخی موجود است، برای آن که از دست برد محفوظ بماند در عـمارت چـهلستون جـمع آوری نموده و یک موزۀ بلدی تشکیل دهند. " اخیراً پیشنهاد فوق از طرف وزارت داخله بـه تـصویب رسـیده و دستور اجرای آن داده شده است و حکومت جلیله هم بعد از آمدن مسیو گدار به اصفهان اقـدام بـه تـشکیل موزهی اصفهان داده است.
در زمان پادشاهی محمد رضا شاه پهلوی بیش از پیش به ابـنیه تـاریخی اصفهان توجه شد. برای اثبات گفته به صفحه 74 کتاب لطف الله هنرفر مراجعه مـیشود؛ وی در ایـن زمـینه بیان میکند" جهت مزید اطلاع مشاهده کنندگان عمارت چهلستون و خوانندگان این راهنما توضیح داده مـیشود که تعمیرات ابنیه تاریخی اصفهان از سال 1334 خورشیدی (1955-1956 میلادی) بیش از پیش مورد توجه دولت قـرار گـرفت – در چـهلستون هم پشت بامهای عمارت بوجه شایسته تعمیر شد و طرههای پوشیده اطراف کاخ تعویض گردید – تـعمیر نـقاشیهای طاقهای سالن موزه بسبک اصلی صفوی آن شروع گردید و سه اطاق نـقاشی از زیـر گـچ خارج شد که در یکی از آنها یک مجلس بزرگ شاهانه با 12 تصویر و مینیاتور شاه عباس کـبیر بـا تـاج مخصوص و تصاویر و مینیاتورها و نقاشیهای گل و بوته طلائی دیگری ظاهر گردید ".
کـاخ چـهلستون در این دوره مورد مرمت تیم باستان شناسی مهندس روابند قرار گرفت و تمام نقاشیها از زیر گچ بیرون کـشیده شـد. سرانجام این کاخ به نام موزه سپاهان به مردم معرفی گـردید و تـا به امروز نیز این کارایی را به خـود اخـتصاص داده اسـت.
منبع: کاربری عمارت چهلستون به روایت اسناد تاریخی - سمانه عسگری - تاریخ روایی- شماره 9 - 1397
دیدگاه