امروز: سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۰۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 269657
۲۷۳۱
۱
۰
نسخه چاپی
Conservatism

محافظه گرایی | آموزه های محافظه گرایی | متفکران محافظه گرایی | محافظه گرایی نو

محافظه گرایی مجموعه ای از افکار و نگرشهای سیاسی است که حفظ و نگهداری از نظم و سنتها و قانونها و نهادهای ریشه دار و قدمت دار را بر امور نو که هنوز به محک تجربه درنیامده است ترجیح می دهد

محافظه گرایی (Conservatism) چیست؟

محافظه گرایی مجموعه ای از افکار و نگرش های سیاسی است که حفظ و نگهداری از نظم و سنت ها و قانون ها و نهادهای ریشه دار و قدمت دار را بر امور نو که هنوز به محک تجربه درنیامده است ترجیح می دهد.

محافظه گرایی (Conservatism)

محافظه گرایی یا محافظه کاری یا نگهداشت باوری در مقابل واژه ی کنسرواتیسم به کار می روند فعل conserve در زبان انگلیسی به معنای نگهداشتن و محافظت کردن است. محافظه گرایی در ادبیات سیاسی به معنای مختلف و مبهم بکار رفته است. می توان گفت محافظه گرایی مجموعه ای از افکار و نگرشهای سیاسی است که حفظ و نگهداری از نظم و سنتها و قانونها و نهادهای ریشه دار و قدمت دار را بر امور نو که هنوز به محک تجربه درنیامده است ترجیح می دهد. لذا فراوان، از این واژه، مخالفت با تغییرات – به ویژه تغییرات تند و حاد – اراده می شود. به این ترتیب محافظه گرایی در برابر تندروی (رادیکالیسم) و انقلاب خواهی و حتی در برابر اصلاح طلبی (رفرمیسم) قرار می گیرد.

به این اعتبار، مخالفان تغییر وضع موجود و مخالفان اصلاحات را می توان محافظه گرا خواند به تعبیر مایکل اوکشات محافظه گرایی یعنی ترجیح امر معلوم و آزموده، بر امر مجهول و نیازموده. به طور کلی می توان گفت محافظه گرایی نوعی سنت گراییِ آگاهانه است که در واکنش به روند مدرنیسم و در ضدیت با لیبرالیسم در غرب پدید آمده است و خواسته است در برابر پاره ای از دگرگونیهای دنیای جدید ایستادگی کند.

در سنت سیاسی انگلستان محافظه گرایی پایگاهی قوی دارد و حزب محافظه کار یکی از حزبهای همواره بزرگ بوده است.

آموزه های محافظه گرایی

گرچه محافظه گرایی یا نگهداشت باوری به شکل یک نظام جامع فلسفی ارائه نشده است، با این وجود این اصول و آموزه ها را که عمدتاً جنبه ی نظری دارد – و به طور کامل در مورد اطلاقات خارجی ممکن است گاه صادق نباشد – می توان به آن نسبت داد:

1- نفی هرگونه تندروی و مخالفت با تغییر و اصلاح، بویژه تغییرات ناگهانی

2- مخالفت با عقل گرایی برخاسته از دوره ی روشنگری

3- سنت گرایی و تجربه گرایی و التفات به عالم بیرونی (در مقابل عقل گرایی فلسفی)

4- تاکید بر مذهب و حفظ حریم آن در رفتار اجتماعی(حتی از طرف محافظه گرایانی که شخصاً علایق مذهبی ندارند)

5- تاکید بر نظم و قانون و اخلاق و التفاتِ ویژه به نهاد خانواده

6- رد گرایشهای آرمان شهرانه و نفی کمالِ مطلق طلبی

7- شک گرایی سیاسی و خصومت با تئوری پردازیهای انتزاعی

8- انداموار (ارگانیک) دیدن جامعه ی (در مقابل تلقی مکانیستی)

9- اعتقاد به قداست مالکیت و پذیرفتن تفاوت انسانها و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی

10- نگرش پدرسالارانه به جامعه و طرفداری از دولت فراگیر (در نزد برخی از محافظه گرایانه).

توضیح: منظور از مخالفت محافظه کاران با عقل گرایی منازعه و طرد آن نیست بلکه مقصود زیر سئوال بردن اصالت افراطی و اولویتی است که عقل گراها به عقل می دهند. این مخالفت به خاطر تایید سنت و تجربه است. در واقع محافظه گرایان از سویی با عقل گرایی فلسفی به خاطر بی توجهی به روش تجربی و داده های تجربی، مخالفت می کنند، و از سویی نیز عقل گرایی ابزاری را که میراث دوره روشنگری است – اگرچه به روش تجربی شدیداً بها می دهد – اما به خاطر بی مهری به سنتها و بی توجهی به تجارب نسلها مورد انتقاد قرار می دهند. اعتبار عقل به نظر آنان از دامنه ی تجارب آن سوتر نمی رود.

آنها اندیشه ی سیاسی را در پیوند با تجربه درک می کنند نه با فلسفه بافیهای کلی. به عبارتی روش آنها استقرایی است نه قیاسی. از نظر محافظه کاران عقل فردی توانایی کشف حقیقت را ندارد و به معرفت قطعی دسترسی ندارد. به عقیده ی آنها عقل، خود اسیر شهوات و تابع غرایز و اغراض است. انگیزه ی اصلی در تصمیمات و عملکردهای انسان را باید در امیال و غرایز و ترس و عادات جست نه در حسابگری عقلانی. ادموند برک می گفت: «ذخیره ی عقلی هرکس (به تنهایی) کم است؛ و افراد بهتر است خود را در معرض گنجینه و سرمایه ی عمومی ملل و اعصار قرار دهند.»

دیزرایلی می گفت: «ژرف اندیش ترین پژوهندگان می دانند که خرد آدمی تا چه حد محدود است...» همچنان که پیداست میان این آموزه ها با عقاید پُست مدرنیست ها قرابت فراوانی وجود دارد. از همین جا باید پلی به آموزه ی دیگر آنها یعنی باور به انداموار بودن جامعه زد؛ چرا که این اندیشه اجزای جامعه را مثل وجود یک انسان در کنش و واکنش نسبت به هم می داند، و لذا برخلاف نظر لیبرالیست ها تجربه های آدمیان نسبت به اوضاع اقلیمی و فرهنگی، متفاوت خواهد بود؛ و نمی توان قوانین اخلاقی و اجتماعی ثابتی بر مبنای خرد برای همه ی آدمیان ارائه کرد.

به نظر آنها جامعه، بیشتر به یک اندامه (ارگانیسم) شبیه است تا به یک ماشین و یک مکانیسم. جامعه تار و پود پیچیده ای از روابط بشری است که طرحهای اصلاحیِ شتابکارانه به آسانی نظم آن را بر هم می زند. به علاوه این اندامه یا سازواره، در گذر زمان و در دوران های تاریخی رشد یافته است لذا محافظه گرایان بر قدمت و سنت و دیرینگی شدیداً اهتمام می گذارند، و به خطرات شتابزدگی در تحقق آرمانها هشدار می دهند. برخی از محافظه گرایان مانند اوکشات معتقدند، فردگرایی مسئول تباه کردن پیوندهای دیرینه ی جمعی است بی آن که توانسته باشد بدیلی برای آن پیوندها ارائه دهد.

هوشمن ادله سنت گرایی و احترام به سنتهای دیرین و نفی تغییرات را که محافظه گرایان بر آنها تاکید می کنند در سه دلیل خلاصه می کند: اول این که، تغییرات معمولاً عواقبی را به همراه دارند که در ابتدا پیش بینی نشده است.

دلیل دوم، بیهودگی تغییرات است؛ به طور مثال بسیاری از تحولات و انقلابها عملاً حاصلی جز انتقال قدرت از گروهی به گروه دیگر نداشته است. سوم آن که، تغییرات، اموری مخاطره انگیزند و هزینه ای که برای آن صرف می شود معمولاً از سود آن بیشتر است.

در مورد آزادی، عقیده ی محافظه گرایان این است که نباید آن را مهمترین نیاز و خواسته ی جامعه دانست؛ آزادی فقط از آن جهت که زمینه ساز و مدافع مالکیت است باید در نظر گرفته شود. به همین جهت بسیاری از محافظه گرایان، نگرش پدرسالارانه به دولت دارند و از دولت فراگیر حمایت می کنند. در این عقیده، دولت ادامه ی خانواده و سلطه ی آن از نوع سلطه ی پدری است. به همین علت است که بسیاری از پژوهشگران میان تفکر محافظه گرایی و فاشیسم شباهتهایی می بینند.

متفکران محافظه گرایی

مهمترین چهره ی اندیشمند در پیشینه ی محافظه گرایی ادموند برک است. وی در مورد انقلاب فرانسه تأملات و نقدهای بسیاری داشته است؛ و اوضاع پیش از آن انقلاب را نسبت به پس از آن ترجیح می دهد. آنتونی کوئینتن در بررسی این پیشینه همچنین از سیسرون، ژان بدن، هالیفاکس، مونتسکیو، والپول دومستر، ایزرائیلی، سایسبوری نام می برد. کاربرد واژه ی محافظه کاری با محافظه گرایی به تأملات ادموند برک در مورد انقلاب فرانسه بازگشت می کند.

مایکل اوکشات انگلیسی، نامبردارترین چهره ی محافظه گرا در عصر حاضر و نیز یکی از منتقدان برخی مؤلفه ها و مناسبات دنیای مدرن است؛ و تلاشها و تغییرات جدید را نوعی آرمان گرایی و پیمودن راههای خطرناک و نیازموده می داند. به نظر اوکشات فلسفه ی سیاسی در تجارب سیاسی ریشه دارد نه در تفکرات نظری و انتزاعی. همچنان که گذشت محافظه گرایی به عقیده ی او یعنی ترجیح امر معلوم بر امر مجهول؛ امر آزموده بر امر نیازموده؛ امر موجود بر امر مطلوب؛ و امر محدود اما دست یافتنی بر امر نامحدود اما نامعلوم. به همین دلیل او مانند بسیاری از محافظه گرایان خود را عمل گرا (پراگماتیست) می داند.

او معتقد است فردگرایی و تاکید بر تجربه های فردی و خودبنیاد به سست کردن و تباه کردن پیوندهای جمعی مبادرت کرد. فردگرایی نهایتاً به تولید انسانهایی انجامید که مایل یا قادر به مسئوولیت پذیری نیستند. همین روند – یعنی فردگرایی افراطی – گاه موجب تفریط و پیدایش اخلاق ضد فردی شد که سرانجام امنیت را به آزادی ترجیح داد و برای تامین احساس امنیت از آزادی صرفنظر کرد و به دامن قدرت و نظام های توده ای و رژیمهای توتالیتر و استبدادی پناه برد.

به عقیده ی اوکشات زندگی موفقیت آمیز بر معرفت فلسفی و عقل گرایی فلسفی استوار نیست. به همین دلیل او به امثال دکارت، ولتر، بنتام، مارکس و انگلس حمله می کند. به نظر وی زندگی اخلاقی مردم غرب به علت عقل گرایی افراطی مخدوش شد. وی در مقابل از مفهوم خاصی از سنت دفاع می کند. چرا که سنت در فراز و نشیب زمانها شکل می گیرد و اگرچه به شکل ناآگاهانه رشد می کند، اما مبین تجربه های اصیل و طبیعی است.

گفتنی است که برخی چهره های محافظه گرا تنها از یک جنبه ی (اجتماعی یا اقتصادی) محافظه گرا هستند و از جنبه دیگر غیر محافظه گرا محسوب می شوند.

محافظه گرایی نو

از دهه 1970 همزمان با بروز رکود و تورم و تردید در کارایی دولتهای رفاهی و در سیاستهای اقتصادی کینزی، در اصول و ایدئولوژی بسیاری از محافظه گرایان نیز تحولاتی به وجود آمد؛ که از این گرایشهای جدید با تعبیر محافظه گرایانی نو یاد می شود. در واقع، در اندیشه ی محافظه کاری قرن بیستم در غرب دو جناح پدید آمده است: یکی جناح هوادار سیاستهای کینزیِ قدیم یا پدرسالاری محافظه گرایانه، که طرفدار دخالتهای دولت در امور اقتصادی نیز هست؛ و دیگری محافظه گرایی نو که در امور اقتصادی هوادار دولت حداقل است.

همچنان که گذشت یکی از اصول محافظه گرایی به طور گرایش به سنت هاست، بدین ترتیب همچنان که ادموند برک و محافظه گرایان اولیه به نظام پیش از انقلاب فرانسه باز می گشتند و به محافظت از آن سنتها تاکید داشتند، محافظه گرایان نو نیز به نظام اقتصادی پیش از کینز باز می گردد؛ که در واقع از جهاتی بازگشت به لیبرالیسم نو (نئولیبرالیسم) اشتراکات فراوانی پیدا می کند؛ هر دو مکتب در چهره هایی مانند فردریش هایک جمع می شوند.

به هر حال می توان محافظه گرایی نو را آمیزه ای از برخی مفاهیم سنتیِ محافظه گرایی (مانند دولت نیرومند و تاکید بر نظم و قانون و...) با اصول اقتصاد بازار آزاد دانست؛ از این رو این متفکران مانند نئولیبرال ها، بر فردیت و آزادی و دولت کوچک و حداقل تاکید کرده اند؛ در عین آن که به دولت نیرومند معتقدند اما مداخله ی گسترده ی دولت در اقتصاد را موجب شخصیت اخلاقی مردم می دانند. این تفکر همچون نئولیبرالیسم توسعه و رفاه اقتصادی را مستلزم نابرابری می داند؛ و از این جهت، به خاطر خدشه دار شدن عدالت و برابری هراسی به دل راه نمی دهد.

البته علی رغم شباهت فراوان میان محافظه کاری نو و لیبرالیسم کلاسیک و نئولیبرالیسم، اما محافظه کاران نو – مانند دیگر محافظه کاران- فرهنگ و شیوه ی زندگی رایج و لیبرالی در غرب را از نظر اخلاقی به چالش می گیرند و نسبت به بی پروایی و اباحی گری اخلاقی و تضعیف نهاد خانواده و نهاد مذهب، و بی انضباطی اجتماعی معترضند. همچنین به خلاف نئولیبرال ها، بر نظم و امنیت سیاسی تاکید می کنند.

به طور کلی می توان گفت در نظامهای سیاسی کشورهای غربی در ربع آخر قرن بیستم، آمیزه ای از لیبرالیسم و محافظه گرایی به وجود آمده است. در دهه ی 1980 بسیاری از دولتهای غربی در واکنش به بحران اقتصادی ناشی از سیاستهای کینزی و اقتصادی لیبرال دموکراسی، به سمت جناح راست گرایش پیدا کردند که از آن به «راست نو» تعبیر می شود.

در واقع راست نو تعبیری است که هم بر نئولیبرال ها و هم بر محافظه کاران نو به کار می رود. به عبارت دیگر راست نو از لحاظ اقتصادی و سیاسی لیبرال است و به مولفه هایی چون بازار آزاد و دولت کوچک معتقد است و از لحاظ فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی به اصول محافظه گرایی پای بند است.

در انگلستان، دولت تاچر و در آمریکا دولت ریگان کاملاً به راست نو یا محافظه کاری نو تمایل داشته اند.

منبع: فرهنگ واژه ها - عبدالرسول بیات

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید