در دستگاه قضایی ایران نهادهای مختلفی پیشبینی شده است. در بعد کیفری دادسرای عمومی و انقلاب بخش کشف جرم، تعقیب و تحقیقات مقدماتی از متهمان را برعهده دارد. دادگاههای کیفری نیز عهدهدار رسیدگی قضایی به جرایم هستند.
در این میان ساختار دادسرا کمی پیچیده است؛ به نحوی که مقامهای قضایی مختلفی با درجههای متنوع عهدهدار امور دادسرا هستند. این مقامهای قضایی عبارتند از دادستان، معاون دادستان، بازپرس و دادیار که هر کدام وظایف خاص خود را دارند.
دادسرا چیست؟
دادسراها به عنوان مبنایی ترین نهاد در ساختار نظام عدالت کیفری، اقدام به کشف جرم و تعقیب و تحقیق از متهم و جمع آوری و حفظ آثار و ادله ارتکا جرم نموده تا حقوق افراد جامعه (اعم از بزه دیده ، شاکی و حتی خود متهم ) مـحفوظ و نـظـم و امـنیـت قضایی و اجتماعی حاصل شود.
بدین سان دادسـرا نهـادی اسـت کـه وظیفـه آن حـفـظ حقوق عامه و تعقیب کیفری بزهکاران از جهت جنبه عمومی است. به بیان دیگر دادسرا یک نهاد قـضایی اسـت که بدون آنکه حق دادرسی و صدور حکـم داشـته باشـد وظیفـه اصلی اش تـعقیب و تـحقیق جرایم کشف شده یا اعلام شده و در صــورت احــراز وقــوع جرم ، آماده سازی کیفرخواست عمومی جهت ادامـه رسـیدگی و صدور حکـم در دادگـاه 1 کیفری است.
مقامهای قضایی دادسرا
مقامات دادسرا افرادی هستند که دارای پایــه قـضـائی مـی باشـند و بـا حکـم رئـیس قـوه قـضائیه جزء مـقامات قـضائی مـحسوب می شوند.
دادستان یـا مـدعی العمـوم مـقـامـی اسـت که برای حفظ حقوق عمومی و نظارت بر حسن اجرای قوانین و تعقیـب کـیفـری بـزهکاران، بر طبق مقررات قانونی انجام وظـیفه می کند. قانون اصـول تـشـکیلات عـدلیـه، قضات دادسرا را (صاحب منصب ) نـامیده اسـت.»
اداره دادسرا به عهـده دادسـتان اسـت که به عنوان رئیس دادسرا عمل مـی کند. در خـصـوص معـاون دادسـرا نیـز بایـد گـفـت :
مـعاون دادسـرا صاحب منصبی اسـت کــه تحـت نظـارت دادسـتان، قـسـمتی از وظــایف دادسرا را انجام می دهد و در غیـاب دادسـتان جانشـین اوسـت.
بـه موجـب مـاده 23 قانون آیین دادرسی کیفری: «دادسرا به ریاست دادسـتان تـشکیل می شود و بـه تعـداد لازم معـاون ، دادیـار، بـازپرس و کـارمند اداری دارد.»
دادسرا دارای دادیـار نـیـز خـواهـد بـود. دادیـار صـاحب مـنصبی است که به نمایندگی از طرف دادستان انجام وظیفه می کند. دادیاران دادسرا هر یک عهده دار وظـیفه خـاصی در دادسرا هستند و به اقتضای وظیفه خـود بـه انـواعی تـقسـیم می شوند.
به موجب ماده 92 ق .آ.د.ک، دادسـتان مـی توانـد در رابـطـه بــا جـرائمـی کــه در صلاحیت دادگاه کیفری یک نیست اقدام به تحقیقـات مقـدماتی نمایـد و البتـه چنانچـه بخواهد می تواند این وظیفه را به یکی از دادیاران خود محول کند.
هر یـک از دادیـاران در دادسرا دارای وظـایف مختلفی هستند. دادیاری که وظیفـه تحقیقـات مقـدماتی را بـر عهده می گیرد دادیار تحقیق نامیده می شود. هر قراری که دادیار صـادر کنـد بایـد مـورد تأیید و موافقت دادستان قرار گیرد حتی بازپرس هــم مـوظـف اسـت در بعضـی مـوارد موافقت دادستان را جلب کند.
دادستان می تواند وظیفه اظهارنظر در خصـوص قرارهـای دادیار و بازپرس را به یکی از دادیاران خود که دادیار اظهار نظر نامیده می شـود محـول نماید.
در ماده 484 ق .آ.د.ک، اجـرای احـکام کیفری برعهده دادسـتان اسـت و «معاونـت اجرای احکام کیفری» تحت ریاست و نظـارت وی در منـاطقی کـه رئـیس قـوه قضـائیه تشخیص می دهد، در دادسرای عمومی عهده دار این وظـیفه اسـت . و نیز در تبصـره سـوم همین مـاده تـکلیف اجرای احکام کیفری در حوزه قضائی بخش را مشخص نموده است.
«... تبصره 3- در حوزه قضائی بخش، اجرای احکام کیفری به عهده رئیس دادگـاه و در غیاب وی با دادرس علی البدل اسـت .»
هـمچنین بر اسـاس مـاده 401 ق .آ.د.ک، دادســتان مـوظف است در جلسات دادگاه حضور یابد کـه یکـی از دلایـل ایـن حضـور دفـاع از کیفرخواست می باشد لکن دادستان می تواند با استناد به ماده 396 این قانون ایـن وظیفـه را به یک یا چند تن از دادیـاران خـود محـول کنـد.
در ایـران عـلاوه بـر مقامـات فـوق ، بازپرس نیز وجود دارد که وظیفه تحقیق در رابطه با جرایم را به عهده دارد. در تعریـف بازپرس می توان گفت : «قاضی تحقیق مستنطق و یا بازپرس یک مقام قـضـائی اســت کـه تـحقیق مقدماتی جرائم و جمع آوری دلایل له و علیه متهم بـه عهـده اوسـت و وظـایف قانونی خود را به شکل مستقل و تحت نظارت دادستان انجـام مـی دهـد.»
در مـاده 92 ق .آ.د.ک مصوب 1392 نیز آمده اسـت :« تـحقیقات مقدماتی تمام جرائم بر عهده بـازپرس است ...» که همانطور که ذکر گردید طـبق هـمـین مــاده دادسـتان مـی توانـد در رابطـه بـا جرائمی که در صلاحیت دادگاه کیفری یک نیست اقدام به تحقیقات مـقدماتی نماید.
صلاحیت دادسرا
ابتدا باید خاطر نشان کرد که هر چند این نهاد با عنوان «دادسرای عمومی و انقلاب» شناخته میشود، اما دادسرای انقلاب جدای از دادسرای عمومی وجود ندارد. به طور کلی رسیدگی به جرایم خاصی نظیر توطئه علیه نظام و جرایم مربوط به موادمخدر در صلاحیت دادگاههای انقلاب است. در مقابل، سایر جرایم در دادگاههای عمومی و کیفری استان رسیدگی میشوند. اما با وجود این تفاوت در دادگاههای رسیدگی کننده به این جرایم، دادسرای مختص جرایم داخل در صلاحیت دادگاه انقلاب نداریم. در نتیجه تعقیب و تحقیقات مقدماتی تمام جرایم شامل جرایم مربوط به دادگاه انقلاب، عمومی و کیفری استان توسط یک نوع دادسرا به نام دادسرای عمومی و انقلاب رسیدگی میشود.
نکته بعد این که اکنون بسته به ناحیه وقوع جرم، دادسرای تحقیقکننده به آن جرم مشخص میشود. به عبارت بهتر برای تمامی نواحی ۲۲ گانه تهران، دادسرای عمومی و انقلاب تاسیس شده است. طبق قانون در حوزه قضایی هر شهرستان یک دادسرا نیز در کنار دادگاههای آن حوزه تشکیل میشود. بنابراین حدود صلاحیت یک دادسرا یک شهرستان را در برمیگیرد. بنابراین به تعداد شهرستانهای یک استان، دادسرا باید وجود داشته باشد.
به طور قانونی تحقیقات مقدماتی تمام جرایم برعهده بازپرس است، اما دادیاران که به جانشینی از دادستان عمل میکنند، به جرایمی که در صلاحیت دادگاه کیفری استان است و مجازات آنها قصاص نفس، اعدام، رجم، حبس ابد، قصاص عضو و جرایم مطبوعاتی و سیاسی نیست، میتوانند رسیدگی کنند. در مورد جرایمی هم که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه کیفری استان است دادستان تا قبل از حضور و مداخله بازپرس، اقدامهای لازم را برای حفظ و جمعآوری دلایل وآثار جرم به عمل آورد و در مورد سایر جرایم، دادستان میتواند انجام بعضی از تحقیقات و اقدامات را از بازپرس درخواست کند، بدون اینکه رسیدگی امر را به طور کلی به آن بازپرس ارجاع کرده باشد.
لازم به ذکر است، در این میان یک استثنا هم وجود و اینکه دادسرا حق دخالت، تعقیب و تحقیق در خصوص برخی جرایم را ندارد. به عنوان مثال تبصره ۳ ماده ۳ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مقرر کرده است: «پروندههایی که موضوع آنها جرایم مشمول حد زنا و لواط است، همچنین جرایمی که مجازات قانونی آنها فقط تا سه ماه حبس یا جزای نقدی تا یک میلیون ریال است و جرایم اطفال مستقیما در دادگاههای مربوط مطرح میشود، مگر آنکه به تشخیص دادستان تحقیقات راجع به سایر جهات ضرورت داشته باشد».
وظایف دادسرا
به طور کلی قانون وظایف کلی دادسرا را کشف جرم، تعقیب متهم به جرم، اقامه دعوی از جنبه حقاللهی و حفظ حقوق عمومی و حدود اسلامی، اجرای حکم و همچنین رسیدگی به امور حسبی میداند. در حقیقت کشف جرم و شروع به تعقیب کیفری متهمان برعهده این نهاد است. در این بین و به تفکیک دادستان وظیفه نظارت بر انجام تحقیقات مقدماتی و دادن تعلیمهای لازم به بازپرس و موافقت یا مخالفت با قرارهای صادره از ناحیه دادیار یا بازپرس را برعهده دارد. از دیگر وظایف دادستان میتوان به ضبط وثیقه، اخذ وجهالتزام و وصول وجهالکفاله، اجرای احکام کیفری و جزایی، پیشنهاد آزادی مشروط، لغو تعلیق اجرای حکم اشاره کرد.
معاون دادستان نیز صاحب منصبی است که تحت نظارت دادستان قسمتی از وظایف دادسرا را انجام داده است و در غیاب دادستان به جانشینی او عمل میکند. دادیار مقام قضایی است که به نمایندگی از طرف دادستان انجام وظیفه و در جرایم غیرمهم اقدام به انجام تحقیقات مقدماتی و جمعآوری دلایل میکند. بازپرس یا مستنطق نیز مقام قضایی است که تحقیقات مقدماتی جرایم مهمه و جمعآوری دلایل برعهده او است و تحت نظارت دادستان وظایف قانونی خود را انجام میدهد.
دادسراهای اختصاصی
بسته به نوع برخی از جرایم، دادسرای ویژهای برای آنها وجود دارد. از جمله مهمترین این دادسراهای تخصصی، دادسرای ویژه روحانیت است. از دیگر دادسراهای مستقر در کشور میتوان از دادسرای ویژه جرایم پزشکی، دادسرای ارشاد، دادسرای ویژه امور اقتصادی، دادسرای نیابت قضایی، دادسرای ویژه قاچاق کالا، دادسرای ویژه ویژه سرپرستی، دادسرای ویژه امور جنایی، دادسرای ویژه کارکنان دولت و دادسرای ویژه اطفال و نوجوانان نام برد.
تفاوت دادگاه و دادسرا
دادسرا حوزه ی طرح شکایت اولیه است. در دادسرا تنها شکایاتی که جنبه ی کیفری و جزایی دارد، مطرح می شود. ( البته رسیدگی به دعاوی حقوقی ثروت های نامشروع یعنی اصل 49 قانون اساسی نیز در دادسرا قابلیت طرح دارد) وظیفه ی دادسرا، تحقیق و بازجویی و کشف جرم است و در حقیقت می توان گفت، پرونده های کیفری ابتدا در دادسرا تشکیل می گردد.
پس از شنیدن شکایات شاکی و ملاحظه ی دلایل وی از متهم نیز تحقیق و دفاعیات او نیز شنیده می شود. اگر دادستان که رئیس دادسرا است دلایل شاکی را کافی دانست علیه متهم ادعای مجرمیت می کند، یعنی ادعا نامه ای را که کیفر خواست نام دارد تنظیم می کند و به دادگاه فرستاده تا در انجام محاکمه و سپس حکم مقتضی صادر گردد.
البته گاهی در جامعه جرمی اتفاق میفتد که شاکی ندارد اگر جرم جنبه ی عمومی داشته باشد شخص دادستان می تواند به عنوان مدعی تحقیق و بررسی را شروع کند و اگر نتیجه ی آن توجه اتهام به شخص خاصی بود، علیه او کیفر خواست صادر می کند.
نکته ی دیگر اینکه در دادسرا حکمی صادر نمی شود، یعنی مرجعی که مجرم را مجازات می کند دادسرا نیست بلکه دادگاه است، اما دادگاه مرجعی است که در خصوص ادعاهای مطروحه تصمیم قضایی می گیرد و به عبارت دیگر فصل خصومت می کند دادسرا در امور حقوقی دخالتی ندارد و قضات دادسرا را قبلا قضات ایستاده می گفتند و قضات دادگاه را قضات نشسته.
منظور از قضات ایستاده این است که آن ها وقت و زمان خاصی برای انجام وظیفه نمی شناسند، منظور ار قضات نشسته آن کسانی هستند که بر کرسی قضاوت نشسته و آماده ی دریافت پرونده جهت صدور رای هستند. قضات دادسرا را دادستان، بازپرس و دادیار تشکیل می دهند. دادستان رئیس دادسرا است و دادسرا بخشی از دادگستری هر حوزه ی قضایی می باید.
منبع: نهاد دادسرا و تشکیلات آن در حقوق ایران و دیوان کیفری بین المللی | نویسنده : طاهره عابدی تهرانی و دیگران | تحقیقات حقوقی تطبیقی ایران و بین الملل |شماره 40 | تابستان 1397
دیدگاه