امروز: سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۰۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 270835
۱۰۹۹
۱
۰
نسخه چاپی
ریچارد کارلسون

100 کلید موفقیت در کار (22)

همین چند سال پیش پی بردم که طی یک روز چقدر دارم تعهداتی جزئی به گردن می گیرم و چه قدر از آن پشیمان می شوم. کشف اینکه نیاز من به تعهد نقسی کلیدی در احساسات تنش زای من ایفا می کند برایم تعجب آور بود. به محض آن که متوجه شدم که چه سهمی در احساس برآشفتگی و گیجی من دارد، ایجاد بعضی انطباق های ناچیز در رفتارم و کاهش کلی تنش در زندگی شغلی ام، نسبتا آسان شد.

 100 کلید موفقیت در کار (22)

پایگاه خبری حقوق نیوز

نکات مهم برای موفقیت در کار

از تأثیرات بالقوه و پر تنش تعهدات خود آگاه باشید

درباره بعضی از تعهداتی که به گردن می گیرید و شاید حتی تعهد به نظر نرسند، یا نا آگاهانه آن ها را به گردن می گیرید، فکر کنید. عباراتی مانند: بعدا به تو زنگ می زنم، به دخترت سر خواهم زد، هفته ی دیگر یک نسخه از کتابم را برایت می فرستم، خوشحال می شوم آن را برایتان بیاورم، هرموقع لازم بود جایت بایستم به من تلفن کن. به طریقی ظریف تر، حتی تعابیری بی ضرر مانند مشکلی نیست، می تواند برایتان مشکل ایجاد کند، زیرا این سخن می تواند پیشنهادی برای انجام کاری تلقی شود که واقعا قصد یا توانایی انجام آن را ندارید. در حقیقت، شما با این حرفتان به آن فرد اجازه داده اید که از شما حتی خواست های بیشتر داشته باشد، زیرا به او گفته اید که آ؛ن مشکلی نیست.

من قبلا تقریبا هر روز درگیر این عادت بودم. یک نفر ممکن بود از من خواسته ای ساده مانند این داشته باشد: آیا می توانی یک نسخه از مقاله ای را که صحبتش را می کردی، برایم بفرستی؟ من هم به طور خودکار می گفتم: حتما، مشکلی نیست. حتی یادداشتی برای خودم می نوشتم که فراموش نکنم. باری، در آخر روز یا هفته، یک صفحه ی کامل از تعهداتی در برابرم بود که بایست به آن ها عمل می کردم. اغلب از ایجاد این همه تعهدات پشیمان می شدم. حتی گاهی احساس دلخوری می کردم. آنقدر مشغول عمل کردن به تعهداتم بودم که اغلب برای انجام کارهایی که واقعا لازم بود انجام شوند وقت کم می آوردم یا مجبور می شدم در کارهایی که می بایست واقعا انجام می شد عجله کنم.

اگر به نوعی شبیه به من هستید، احتمالا در واقع به شدت تلاش می کنید که به تعهدات خود پای بند باشید. قطعا هرچه بیشتر تعهداتی به گردن می گیرید برای انجام آن ها بیشتر تحت فشار قرار می گیرید. اگر کلی تعهد به گردن گرفته باشید، به نقطه ای خواهید رسید که بی گمان در تلاش برای خوشحال نگه داشتن همه، احساس تنش خواهید کرد.

بگذارید راجع به موضوعی روشن صحبت کنم. من نمی گویم دیگر تعهدی به گردن نگیرید، یا اینکه بسیاری از تعهدات لازم یا مهم نیستند. بسیاری از آن ها مهمند. آن چه من می گویم این است که در وهله ی اول درصدی معین از تعهدات شما (شاید حتی درصد کمی) اصلا لازم نیست ایجاد شوند. و اگر ایجاد نشوند، فشار کمتری برای انجام آن ها خواهید داشت! من می دانم که مثلا اغلب به ناشرم می گویم: این دفعه قول می دهم این کار را تا هفته ی دیگر به نو برسانم، حقیقت این است که آنان توقع تعهد نداشتند، فقط نهایت تلاشم را می خواستند. ولی حالا تعهدی ایجاد شده است. من تقریبا وادار به به کار گرفتن تمام نیرویم برای وفای به عهدم می شوم. اگر تعهدی به گردن نمی گرفتم، بلکه در عوض فقط بیشترین تلاشم را می کردم، فشار کمتری متوجهم می شد. این یک مورد بسیار ضعیف است، و هیچ تعهدی احتمال نداشت چنین تنشی را ایجاد کند ولی هر تعهد از جمله این مورد به گونه ای فزاینده بر آن می افزود.

من آموختم که هم درخواستی را که از من می شود و هرکاری را که داوطلب انجام آن می شوم ارزیابی کنم. بری مثال، اگر کسی از من نسخه ی مقاله ای را بخواهد که قبلا به آن اشاره کرده ام، شاید داوطلب ارسال آن شوم، یا شاید راهی دیگر برای به دست آوردن آن به او پیشنهاد کنم. گاهی ایجاد یک تعهد جایز است، ولی اوقات دیگر نه.

من همچنین آموختم که کمتر پیشنهاد های خواسته نشده در مورد انجام کارها به مردم بدهم. به عبارت دیگر، به جای گفتن جمله ای که به آن گرایش و تمایل دارم مانند: آهای، یک نسخه از کتاب مورد بحثمان را برایت می فرستم، گاهی از بیان آن پیشنهاد خودداری می کنم. بدین ترتیب، می توانم (و اغلب چنین می کنم) که ادامه دهم و اگر بعدا هم هنوز مایل باشم و وقتش را نیز داشته باشم می توانم آن را بفرستم، ولی متعهد به انجام آن نیستم.

توجه کردن به تأثیرات تعهداتتان دو امتیاز عمده دارد. اول اینکه زمان و انرژی بسیار زیادی را صرفه جویی می کنید. بعضی از تعهداتی که برای خود ایجاد می کنید، غیر ضروری هستند و مورد قدر شناسی قرار نمی گیرند و در مورد بقیه ی آن ها روراست بگوییم که فرصت انجام آن ها را ندارید. یکی از ارزشمندترین ثروت هایی که در اختیار داریم، زمان است. در حقیقت فقدان زمان یکی از دائمی ترین شکایت هایی است که مردم درباره ی کار خود با من در میان می گذارند. وقتی تعهداتی کمتر به گردن می گیرید، وقت بیشتری برای انجام کاری که بیشترین ارتباط را به شما دارد، خواهید داشت.

امتیاز دیگر ایجاد تعهدات کمتر این است که تعهداتی که به گردن می گیرید برای شما و افرادی که به آنان قول می دهید، بیشتر ارزش خواهند داشت. برای اجرای تعهداتی که برای شما و کسانی که مورد علاقه تان هستند بیشترین اهمیت را دارد، توجهی بیشتر صرف خواهید کرد. اگر زیر بار تعهدات زیادی رفته باشید، از دست دادن این بینش که کدام یک بیشترین اهمیت را دارند، آسان می گردد. کارتان به جایی می رسد که معمولا با کسانی که بیش از همه مورد علاقه تان هستند، عهدشکنی می کنید. ولی با تعهدات کمتر، شما می توانید امور را مد نظر قرار دهید و الئیت های خود را به طور منطقی حفظ کنید. قول نمی دهم این روش به شما کمک کند، ولی گمان می کنم احتمالا مفید واقع شود.

 

بیشتر بخوانید:

مذاکره

100 کلید موفقیت در کار (قسمت های دیگر)

 

 

تهیه کننده: محمدی

منبع: 100 کلید موفقیت در کار - ریچارد کارلسون

پایگاه خبری حقوق نیوز - گزیده کتاب

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید