امروز: سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۰۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 273850
۴۵۲۲
۱
۰
نسخه چاپی

اقرار و شهادت در بیماری آلزایمر چگونه است؟

بیماری آلزایمر شایع ترین علت زوال عقل در کهنسالان است. بیماری آلزایمر فعالیت های مغز را مختل می کند. آلزایمر بر بخش هایی از مغز که بر فکر، حافظه و تکلم نظارت دارند، تاثیر می گذارد. بیماری معمولاً پس از 65 سالگی آغاز می شود و خطر آن با افزایش سن بالا می رود. احتمال ابتلا جوانان به این بیماری کم است

اقرار و شهادت در بیماری آلزایمر چگونه است؟

بیماری آلزایمر شایع ترین علت زوال عقل در کهنسالان است. بیماری آلزایمر فعالیت های مغز را مختل می کند. آلزایمر بر بخش هایی از مغز که بر فکر، حافظه و تکلم نظارت دارند، تاثیر می گذارد. بیماری معمولاً پس از 65 سالگی آغاز می شود و خطر آن با افزایش سن بالا می رود. احتمال ابتلا جوانان به این بیماری کم است.

آلزایمر چیست؟

آلزایمر از نام دکتر آلویس آلزایمر پزشک آلمانی گرفته شده است.

آلزایمر بیماری است که حافظه و قوای عقلی را مختل می کند و از مشهورترین بیماری های زوال عقل است و معمولاً با گیجی و اختلال جزئی در حافظه شروع شده و سرانجام به ناتوانی کامل می انجامد.

این بیماری نوعی اختلال شناختی است که نارسایی های فراگیر و پیش رونده در حافظه و یادگیری اطلاعات تازه، توانایی برقرار کردن ارتباط، قضاوت و هماهنگی حرکتی را شامل می شود.

اختلال حافظه معمولاً به تدریج ایجاد شده و پیشرفت می کند. علائم این بیماری با از دست دادن قدرت حفظ اطلاعات به خصوص حافظه موقت در دوران پیری آغاز شده و به تدریج با از دست دادن قدرت تشخیص زمان، افسردگی از دست دادن قدرت تکلم، گوشه گیری و سرانجام مرگ در اثر ناراحتی های تنفسی به پایان می رسد. مرگ پس از پنج تا ده سال از بروز علائم اتفاق می افتد، اما بیماری حدود بیست سال قبل از ظهور علائم آغاز شده است.

بیماری آلزایمر به تدریج آغاز می شود. در آغاز تنها نشانه ی آن ممکن است فراموشی خفیف باشد.

افراد مبتلا به بیماری ممکن است در یادآوری حوادث، اسامی افراد خانواده یا حتی اشیا دچار مشکل شوند و حل مسائل ساده ریاضی برای این افراد دشوار باشد، اگرچه چنین مشکلاتی باعث گرفتاری می شود اما بیش تر افراد خطر آن را جدی نمی گیرند. با این حال همزمان با پیشرفت بیماری، نشانه ها آسان تر شناخته می شوند و بیماری آنقدر وخیم می شود که افراد مبتلا به بیماری یا اعضای خانوادشان، از پزشک یاری می طلبند.

امروزه در هر 76 ثانیه یک نفر به آلزایمر مبتلا شده و پیش بینی می شود تا سال 2050 در هر 33 ثانیه یک نفر جدید به آلزایمر مبتلا خواهد شد.

طبق اطلاعات انجمن آلزایمر ایران، آمار دقیقی از مبتلایان به آلزایمر در ایران وجود ندارد و احتمال می رود حدود 500 هزار نفر در ایران مبتلا به آلزایمر باشند.

با توجه به افزایش جمعیت سالمندی در ایران پیش بینی می شود در دو تا سه دهه آینده 25% جمعیت کشور سالمند شوند و با توجه به ارتباط آلزایمر و بالا رفتن سن، 8 تا 12 درصد این جمعیت سالمند، گرفتار آلزایمر خواهند شد.

با توجه به اینکه در مطلب پیش رو به بررسی حکم و آثار اقرار و شهادت افراد مبتلا به بیماری آلزایمر پرداخته شده است لذا باید مراحل پیشرفت بیماری آلزایمر به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد زیرا شناخت دقیق مراحل بیماری آلزایمر درباره حکم اقرار و شهادت بسیار تاثیرگذار است.

اقرار و شهادت در بیماری آلزایمر چگونه است؟

مراحل پیشرفت بیماری آلزایمر و علائم آن

مراحل پیشرفت بیماری آلزایمر و علائم پیشرفت این بیماری به شرح زیر می باشد:

1- مرحله اول

بدون عیب و نقص(عملکرد طبیعی): در این مرحله، تغییرات مغزی شروع شده و پولک ها در مغز تجمع می یابند، اما هنوز هیچ تغییر واضحی در رفتار ذهن فرد ایجاد نشده است؛ وی مشکلات حافظه را تجربه نکرده و شواهدی را دال بر بیماری از خود ارائه نمی دهد.

2- مرحله دوم

زوال شناختی خیلی خفیف( ممکن است تغییرات مربوط به سن بوده و یا علائم اولیه بیماری الزایمر باشد): فرد ممکن است احساس نقصِ گذرا و موقت در حافظه نماید، به ویژه در یادآوری لغات و اسامی آشنا، محل کلیدها، عینک یا سایر موضوعات روزانه، اما این مشکلات در طول معاینات پزشکی یا در حضور دوستان و اقوام و همکاران، آشکار و مشخص نمی شود.

3- مرحله سوم

زوال شناختی خفیف: در این زمان، مراحل اولیه آلزایمر در بعضی از افراد و نه در همه، قابل تشخیص است و نقصان حافظه شدید می شود، به طوری که فرد در انجام وظایف شغلی خود دچار مشکل می گردد. علائم معمولاً بدین صورت است که دوستان، همکاران و یا خانواده، متوجه کاستی های فرد می شوند.

مشکلات رایج در این مرحله را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:

1- اشکال در یافتن لغات یا اسامی برای خانواده یا دوستان نزدیک، محسوس و اشکار است؛ توانایی در به خاطر آوردن اسامی هنگام معرفی شدن به افراد جدید کاهش یافته است.

2- بعد از خواندن یک پاراگراف تنها مقدار کمی از آن را به حافظه سپرده است. اختلال در انجام کارها در محیط های اجتماعی یا کاری، برای خانواده، دوستان یا همکاران محسوس و اشکار است. گم کردن و جا گذاشتن اشیای با ارزش افزایش یافته است. زوال در توانایی برای برنامه ریزی یا سازماندهی محسوس و آشکار است.

4- مرحله چهارم

زوال شناختی متوسط (مرحله اول بیماری آلزایمر): در این مرحله، حافظه درازمدت نیز تا حدودی دچار اختلال شده است و شخص از انجام وظایف روزمره ای که برای سال ها انجام می داده است، قبیل رانندگی، خریدهای منزل یا نگه داشتن حساب دخل و خرج، خودداری می کند. در این مرحله، یک مصاحبه دقیق پزشکی کاستی ها را در حیطه های ذیل به طور واضح مشخص می کند:

1- کاهش آگاهی نسب به موقعیت های اخیر یا وقایع جاری.

2- کاهش توانایی در عملکرد ذهنی مربوط به محاسبه، برای مثال، شمارش معکوس کم کردن 7 از عدد 100.

3- کاهش قابلیت ها در انجام امور پیچیده، مانند خرید و انجام امور مالی.

4- اختلال حافظه در یادآوری خاطرات گذشته.

5- اختلال در برقراری ارتباطات و منزوی شدن فرد به ویژه در موقعیت های پیچیده ذهنی و اجتماعی.

5- مرحله پنجم

زوال شناختی متوسط شدید(مرحله دوم بیماری آلزایمر): در این مرحله، اختلال شدید در حافظه و نقص در عملکرد شناختی پدیدار می شود و یاری بیمار در اکثر فعالیت های روزانه الزامی می شود. در این مرحله، فرد به طور معمول:

1- در طول مصاحبه پزشکی قادر به یادآوری جزئیات مهمی مانند آدرس، شماره یا تلفن و یا اسم دبیرستان خود نیست.

2- در مورد مکان، تاریخ، روز، هفته یا فصل، سر در گم و گیج می شود.

3- در عملیات ذهنی دچار مشکل می شود. برای مثال، شمارش معکوس کم کردن 4 از عدد 40 یا 2 از عدد 20.

4- در انتخاب لباس متناسب فصل یا موقعیت های خاص، نیازمند کمک می باشد.

5- معمولاً برای خوردن غذا و استفاده از توالت، نیاز به کمک کسی ندارد.

6- مرحله ششم

زوال شناختی شدید(مرحله دوم بیماری آلزایمر): مشکلات حافظه رو به پبشرفت است؛ تغییرات قابل ملاحظه شخصیت ممکن است پدیدار شده و فرد در اثر این تغییرات، در انجام فعالیت های عادی روزانه به طور گسترده ای نیازمند کمک می باشد.. در این مرحله فرد به طور معمول:

1- آگاهی خود را نسبت به تجربیات و وقایع اخیر و پیرامونش به طور گسترده ای از دست می دهد.

2- گرچه نام خود را به خاطر می آورد، اما اطلاعات شخصی خود را به طور ناقص به یاد می آورد.

3- نام همسر یا مراقبت اولیه خود را فراموش می کند، اما چهره افراد آشنا را از افراد جدید تشخیص می دهد.

4- توانایی هوشی وی به پایین ترین حد رسیده، به طوری که قادر به شمردن از 1 تا 10 نیست.

5- برای پوشیدن لباس مناسب، نیاز به کمک و نظارت دارد، در غیر این صورت، ممکن است اشتباهاتی را انجام دهد.

6- سیکل خواب یا بیداری وی ممکن است دچار هم گسیختگی شود.

7- برای استفاده از از دستشویی و اجابت مزاج، نیازمند کمک است.

8- گاه بیگاه دچار بی اختیاری در مدفوع و ادرار می شود.

9- دچار تغییرات قابل ملاحظه شخصیتی و علائم رفتاری سوءظن و هذیان می گردد. (برای مثال، معتقد است که مراقبش فردی فریبکار و دو روست) گرفتار توهم و خیالات می شود(چیزهایی می بیند و می شنود که واقعی نیستند) یا رفتارهای وسواسی و تکرای دارد، مانند فشردن دست ها یا پاره نمودن دستمال کاغذی.

10- ممکن است گم شود و سرگردان گردد.

7- مرحله هفتم

زوال شناختی خیلی شدید (مرحله سوم بیماری آلزایمر): این مرحله، آخرین مرحله بیماری است و در این مرحله، بیمار اکثر اوقات در بستر به سر می برد و توانایی پاسخگویی نسبت به محیط اطراف خود را از دست داده و قادر به صحبت کردن نیست و در نهایت، توانایی حرکت را نیز از دست می دهد.

1- بیمار به طور مکرر، توانایی خود را در ادای صحبت های قابل تشخیص از دست می دهد، هرچند ممکن است که کلمات یا جملات به طور نامفهوم و بی اراده ادا شوند.

2- بیمار برای خوردن و اجابت مزاج، نیازمند کمک است و به طور کامل، دچار بی اختیاری ادرار می شود.

3- بیمار توانایی خود را برای راه رفتن، نشستن، لبخند زدن و بالا نگاه داشتن سر از دست می دهد.

4- در نهایت، رفلکس های عصبی غیرطبیعی شده، ماهیچه ها سفت شده و بلع دچار اختلال می گردد.

اقرار و شهادت در بیماری آلزایمر چگونه است؟

ماهیت اقرار و شهادت

اقرار چیست؟

اقرار مصدر باب افعال از ریشه ی «قَرَرَ» به معنایِ اثبات، مستقر کردن، قرار دادن، استوار داشتن، اذعان و پذیرفتن است.

اقرار در لغت به معنای اعتراف کردن، سخنی را آشکارا و واضح بیان کردن، سخنی را به روشنی به زبان آوردن، ثابت کردن کاری یا امری با گفتار خود، تثبیت و تحکیم، تثبیت کردن کسی یا چیزی در یک مکان که از طریق آن ادعای طرف مقابل دعوی اثبات می شود آمده است.

از نظر اصطلاحی، اقرار به معنای خبردادن قطعی از حق یا حکمی به ضرر خود یا نفی حق از خود می باشد.

نفوذ و اعتبار اقرار به موجب قاعده فقهی «اقرار العقلاء» می باشد که برگرفته از حدیث نبوی «اقرار العقلاء علی انفسهم جائز (نافذ)» است، خواه این اقرار نسبت به حقوق مردم باشد، یا حق الله.

از لحاظ قانونی ماده 1259 قانون مدنی در تعریف اقرار تصریح می نماید «اقرار عبارت از اِخبار به حقی است برای غیر بر ضرر خود» و در ماده 164 قانون مجازات اسلامی اقرار را چنین تعریف نموده که «اِخبار شخص به ارتکاب جرم از جانب خود می باشد.»

پس در واقع اقرار، عقد نیست؛ ایقاع هم نیست بلکه خبری است که هرچند احتمال صدق یا کذب در آن وجود دارد؛ لیکن چون اقرار کننده بر ضرر خویش بیان می کند دارای نفوذ است.

به موجب ماده 1262 قانون مدنی، اهلیت اقرار کننده برای نفوذ اقرار ضروری است، یعنی اقرار کننده باید دارای شرایط ذیل باشد:

1- بالغ باشد. بنابراین اقرار صغیر نافذ نیست؛

2- عاقل باشد، البته اقرار مجنون ادواری در حالت افاقه پذیرفته می شودف چون در این فرض، او را عاقل می شمارند

3- رشید باشد، البته اگر کسی به واسطه «سفه» از تصرف کردن اموال و حقوق مالی خود ممنوع باشد، اقرار او تنها نسبت به امور مالی معتبر نخواهد بود .

4- قاصد و مختار باشد.

شهادت چیست؟

منظور از شهادت این است که در دعوای حقوقی یا کیفری فردی غیر از طرفین دعوا درباره‌ی وقوع یا عدم وقوع امری نزد مقام قضایی خبر دهد. به عبارت بهتر شهادت یعنی اینکه فرد، مرجع قضایی را از دیده‌ها یا شنیده‌ها یا دیگر آگاهی‌هایی که در خصوص موضوع دعوا پیدا کرده است در جریان بگذارد؛ این آگاهی‌ها ممکن است به صورت اتفاقی یا به درخواست یکی از طرفین دعوا برای او حاصل شده باشد. به شهادت، «گواهی یا بیّنه» و به فردی که شهادت می‌دهد، «شاهد یا گواه» گفته می‌شود.

دکتر کاتوزیان در کتاب مقدمه علم حقوق گفته اند: شهادت یا گواهی، عبارت است از بیان اطلاعاتی که شخص به طور مستقیم از واقعه ای دارد.

در اصطلاح فقهی، شهادت عبارت است از اخبار قطعی به حقی که برای دیگران ثابت است، مشروط بر اینکه از غیر حاکم صادر شود.

ماده 174 قانون مجازات اسلامی شهادت را اینگونه تعریف کرده است:

ماده 174 قانون مجازات اسلامی - شهادت عبارت از اخبار شخصی غیر از طرفین دعوی به وقوع یا عدم وقوع جرم توسط متهم یا هر امر دیگری نزد مقام قضایی است.

شهادت دادن به این معنا است که شخص از واقعه‌ای جزیی یا کلی که بین ۲ یا چند نفر صورت گرفته است، در دادگاه یا نزد مراجع قضایی یا قانونی خبر دهد یا اطلاع‌رسانی کند. در قوانین کشورهای مختلف، موضوع شهادت قسمتی از مواد قانونی را به خود اختصاص داده است. احضار گواه یا شاهد در دعاوی کیفری بر حسب درخواست شاکی یا متهم و به تشخیص قاضی انجام می‌شود.

در ماده 1258 قانون مدنی شهادت یکی از ادله اثبات دعوی می باشد.

ماده 1258 قانون مدنی- دلائل اثبات دعوي از قرار ذيل است :

1- اقرار

2- اسناد كتبی

3- شهادت

4- امارات

5- سوگند

شرایط شهادت در دادگاه

برای اینکه شهادت مورد پذیرش دادگاه قرار بگیرد و قاضی بتواند بر مبنای آن رأی صادر کند، قانونگذار شرایطی را پیش‌بینی نموده است. اگر شاهد این شرایط و ویژگی‌ها را نداشته باشد، شهادت اعتبار نخواهد داشت.

ماده 177 قانون مجازات اسلامی شرایط شاهد را اینگون ذکر کرده است:

ماده 177 قانون مجازات اسلامی - شاهد شرعي در زمان اداي شهادت بايد شرايط زير را دارا باشد:

الف- بلوغ

ب- عقل

پ- ايمان

ت- عدالت

ث- طهارت مولد

ج- ذينفع نبودن در موضوع

چ- نداشتن خصومت با طرفين يا يكي از آنها

ح- عدم اشتغال به تكدي

خ- ولگرد نبودن

اقرار و شهادت در بیماری آلزایمر چگونه است؟

حکم اقرار و شهادت فرد مبتلا به آلزایمر

پس از توضیح مختصری از ماهیت اقرار و شهادت و شرایط آن ها، ذیلاً حکم اقرار و شهادت فرد مبتلا به بیماری آلزایمر را در هر یک از مراحل پیشرفت این بیماری مورد بررسی قرار می دهیم:

1- اعتبار اقرار و شهادت در مرحله اول بیماری

در مرحله نخست این بیماری، چون هنوز هیچ تغییری در رفتار و ذهن فرد ایجاد نشده و فرد، مشکلات حافظه را تجربه نکرده است، بدیهی است که چنین فردی دارای اهلیت بوده و اقرار و شهادت او در این مرحله نیز در صورت برخورداری از سایر شرایط پذیرفته است.

2- اعتبار اقرار و شهادت در مرحله دوم بیماری

در این مرحله، اگرچه فرد مبتلا دچار نقصِ گذرا و موقت در حافظه می شود، اما چنانچه گفته شد، این مشکلات در طول معاینات پزشکی و یا در حضور دوستان و اقوام و همکاران فرد، آشکار و مشخص نمی شود. بنابراین هم چنانکه پزشک متخصص هم این علائم را تشخیص نمی دهد، قانون نیز این افراد را در این مرحله، همچون افراد سالمی می داند که از اهلیت برخوردار هستند و در نتیجه، اقرار و شهادت آن ها نیز معتبر و پذیرفته می باشد.

3- اعتبار اقرار و شهادت در مرحله سوم بیماری

در این مرحله همانطور که اشاره شد، فرد دارای مشکلاتی در حافظه کوتاه مدت خود می شود که برخلاف مرحله دوم، مشکلات حافظه او در آزمایشات بالینی و در معاینات پزشک متخصص، قابل تشخیص و مشاهده می باشد. بنابراین باید اقرار و شهادت چنین بیماری را به طور مجزا مورد مداقه و برررسی قرار دهیم.

حکم اقرار فرد مبتلا به آلزایمر در مرحله سوم

در مورد حکم اقرار فرد مبتلا به آلزایمر در مرحله سوم پیشرفت بیماری، چند نکته مهم وجود دارد که در زیر به ترتیب مطرح می کنیم:

نکته اول که در مورد اقرار چنین فردی باید مورد توجه قرار گیرد، تفاوت اقرار در امور مدنی و امور کیفری از نظر حجیت است، زیرا اقرار در امور مدنی، دارای حجیت مطلق است، در حالی که حجیت اقرار در امور کیفری، تابع ارزشگذاری قاضی است.

در امور مدنی ماده 202 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می دارد: هرگاه کسی اقرار به امری نماید که دلیل ذی حق بودن طرف او باشد، خواستن دلیل دیگر برای ثبوت لازم نیست.

این ماده، اقرار را در بین ادله، از حایگاه ویژه ای برخوردار نموده است و به همین دلیل است که حجیت آن مطلق است و حکمی که بر مبنای اقرار در مرحله بدوی صادر شده باشد قابل تجدیدنظر خواهی نیست، اما در امور کیفری، وضع بدین منوال نیست و اقرار در این امور، حجیت مطلق ندارد.

برای مثال، اگر متهم اقرار به زنا کرده باشد، ولی مزنی‌بها را مشخص ننموده و شبهه ای برای قاضی در ارتکاب جرم بروز نموده باشد، این اقرار نمی تواند زنا را به اثبات برساند.

در فرض ما هم فرد بیمار، اگر به امور کیفری که در آن تردید داشته باشد، اقرار کرده، ولی فرد مزنی‌بها را به یاد نیاورد، در این صورت، اقرار وی پذیرفته نمی شود؛ به طور کلی می توان گفت که اگر اقرار بیمار آلزایمری در امور کیفری، به دلیل بیماری، با تردید و شک و شبهه ای برای قاضی همراه باشد، پذیرفته نمی شود.

نکته دوم که در اینجا قابل تأمل است، اقرارهایی است که به دلیل اختلالات جزئی - که در حافظه فرد آلزایمری در این مرحله به وجود آمده است - مقرله در آن ها به طور کامل معین نباشد، زیرا از جمله شرایط مقرله علاوه بر لزوم دارا بودن اهلیت تمتع، این است که مقرله به طور کلی مجهول نباشد.

کسی که به نفع او اقرار صورت می گیرد مقرله است. شرایط مقرله برخلاف مقر سنگین ‏و جامع نمی باشد. طبق ماده 1266 ‏قانون مدنی، در این مقوله اهلیت شرط نیست لیکن برحسب قانون مقرله باید بتواند دارای آنچه که به نفع او اقرار شده است بشود. در این ماده مقصود از اهلیت، اهلیت استیفا می باشد که در مقرله به هیچ وجه شرط نمی باشد، اما لزوم وجود اهلیت تمتع از قسمت اخیر ماده استنباط می شود.

ماده 1271 قانون مدنی نیز مقرر می دارد: «مقرله اگر به کلی مجهول باشد اقرار اثری ندارد و اگر فی الجمله معلوم باشد مثل اقرار برای یکی از دو نفر معین صحیح می باشد.

بنابراین طبق این ماده می توانیم بگوییم در صورتی که بیمار آلزایمری که دچار اختلال در حافظه کوتاه مدت خود شده است به ذی حق بودن یکی از دو نفر معین اقرار کند، اقرار وی صحیح و مورد قبول قاضی دادگاه خواهد بود، مانند این که فرد بیمار می داند به یکی از این دو شخص معین، بدهکار است، اما نمی داند که فرد الف بدهکار است یا فرد ب.

نکته سوم در مورد تعداد دفعات اقرار و لزوم تکرار اقرار می باشد.

قانون مدنی در خصوص تعداد و دفعات اقرار در امور مدنی سخنی ندارد و در امور مدنی، یک مرتبه اقرار برای ثبوت حق برای طرف دیگر کفایت می کند، یعنی اقرار در امور مدنی، یک دلیل کامل برای اثبات حق است، اما از آنجا که در فقه شیعه برای جرائم مستوجب حد و قصاص، به تعداد دفعات اقرار اشاره شده است، لذا قانونگذار نیز به تبع آن در ماده 172 قانون مجازات اسلامی اظهار می دارد که در کلیه جرائم، یک بار اقرار کافی استف مگر در جرائمی که نصاب آن به شرح زیر است:

1- چهار بار در زنا و لواط و نفخیذ و مساحقه

2- دو بار در شرب خمر و قوادی و قذف و سرقت موجب حد.

در مورد اموری که تعدد اقرار شرط می باشد، تبصره ماده 172 قانون مجازات اعلام می دارد که اقرار می تواند در یک جلسه یا چند جلسه انجام شود.

در مورد فرد مبتلا به بیماری آلزایمر، در صورتی که قاضی پس از مشورت با پزشک متخصص تشخیص دهد که فرد در هنگام اقرار، از سلامت برخوردار بوده و موضوع اقرار وی مربوط به سالهای گذشته می باشد - یعنی مربوط به حافظه بلند مدت فرد می باشد و اکنون که وی در حال اقرار است فقط حافظه کوتاه مدت وی مشکل پیدا کرده است - باید توجه کنیم که اقرار این فرد در این موضوع که مربوط به بازه زمانی حافظه بلند مدت شخص است قابل پذیرش می باشد، چرا که فرد در مورد حافظه بلند مدت خود مشکلی ندارد.

مسأله مهم در این مورد آن است که شاید شایسته تر این باشد که تا زمانی که فرد وارد مرحله بعدی نشده است - که در آن مرحله، دچار نقص شدید در حافظه بلند مدتش می شود - تعداد دفعات لازم برای ترتب اثر اقرار در جرم ارتکابی، در یک جلسه از این فرد درخواست شود؛ و در غیر این صورت، اثبات جرم و تثبیت حکم مجازات به وسیله اقرار تحقق نخواهد یافت.

حکم شهادت فرد مبتلا به آلزایمر در مرحله سوم

طبق ماده 180 قانون مجازات اسلامی که مقرر می دارد «شهادت اشخاص غیرعادی مانند: فراموشکار و ساهی به عنوان شهادت شرعی معتبر نیست، مگر آنکه قاضی به عدم فراموشی، سهو . امثال آن در مورد شهادت علم داشته باشد.»

به نظر می رسد شهادت افراد مبتلا به بیماری آلزایمر معتبر دانسته نشده، مگر این که قاضی، به صحت شهادت وی علم پیدا کند، اما باید توجه داشت که لازم است بیم مراحل پیشرفت این بیماری تمایز قائل شویم، چرا که شخص بیمار در این مرحله، از مشکل اختلال در حافظه کوتاه مدتش رنج می برد، اما اگر موضوع شهادتش مربوط به وقایع گذشته بوده که آن وقایع را به خوبی به یاد می آورد، یعنی در زمان تحمل شهادت، از سلامت کامل برخوردار بوده و در زمان ادای شهادت فقط حافظه کوتاه مدت او دچار اختلال شده است و اختلال به حافظه بلندمدت او مربوط نمی شود، در نتیجه باید شهادت او را نیز پذیرفته و معتبر دانست، البته این نکته را باید مورد توجه قرار داد که اعتبار این شهادت علاوه بر نیاز به تایید پزشک بر پیشرفت بیماری در مرحله سوم و عدم اختلال در حافظه بلندمدت، در صورتی است که محرز باشد فرد آلزایمری در هنگام ادای شهادت، از روی قطع و یقین شهادت می دهد، چرا که بر اساس ماده 1315 قانون مدنی شهادت باید از روی قطع و یقین باشد.

اما در جرائمی که تعدد شهود لازم است، طبق دو ماده 1317 قانون مدنی «شهادت شهود باید مفاداً متحد باشد.

ماده 1317– شهادت شهود باید مفادا متحد باشد، بنابراین اگر شهود به اختلاف شهادت دهند قابل اثر نخواهد بود مگر در صورتی که از مفاد اظهارات آنها قدر متیقنی به دست آید.

بنابراین اگر شهود به اختلاف، شهادت دهند، قابل اثر نخواهد بود، مگر در صورتی که از مفاد اظهارات آن ها قدر متیقنی به دست آید» و ماده 1318 قانون مدنی «اختلاف شهود در خصوصیات امر اگر موجب اختلاف در موضوع شهادت نباشد، اشکالی ندارد.»

می توان گفت در صورتی که یکی از شهود در جرم ارتکابی، فرد مبتلا به آلزایمری باشد که در مرحله سوم قرار دارد، در صورتی که آنچه که این فرد شهادت می دهد از لحاظ خصوصیات موضوع با آنچه که دیگر شاهدان اظهار کرده اند، تفاوت داشته باشد چنانچه به اتحاد موضوع شهادت، صدمه وارد نکند، شهادت این فرد مورد قبول

بوده و مکمل شهادت سایر شاهدان خواهد بود، اما اگر به وحدت موضوع صدمه وارد کند، مسلماً به شهادت هیچ یک از شاهدان ترتیب اثر داده نخواهد شد.

نکته قابل تأمل در اینجا در خصوص شهادت بر زنا یا لواط فرد بیمار مبتلا به آلزایمر در مرحله سوم است.

از آنجا که ماده 200 قانون مجازات اسلامی اظهار می دارد: «شاهد باید حضوری، عملی را که زنا یا لواط با آن محقق می شود، دیده باشد و هرگاه شهادت مستند به مشاهده نباشد و همچنین در صورتی که شهود به عدد لازم نرسند، شهادت در خصوص زنا یا لواط قذف محسوب می شود و موجب حد است.»

باید توجه داشت که طبق ماده مذکور، اگر یکی از شهود، همان فرد مبتلا به آلزایمری باشد که در مرحله سوم بیماری قرار دارد – یعنی فقط حافظه کوتاه مدت او دچار مشکل شده است – در صورتی که بلافاصله پس از مشاهده جرم، در محدوده زمانی ای که حافظه کوتاه مدت این شخص مشکلی ندارد، قبل از حضور در دادگاه،

واقعه را برای تعداد افرادی اظهار کرده است که از آن قطع پیدا می شود که این فرد حتماً عمل را مشاهده کرده است (البته نمی توان آن را از مصادیق شهادت بر شهادت دانست، چرا که شهادت بر شهادت در حق الله مورد پذیرش نیست) اما در حین ادای شهادت در دادگاه چیزی به یاد نیاورد، به نظر می رسد که شهادت این فرد را

باید کأن لم یکن فرض کرد و اگر نصاب تعداد شهود به وسیله او کامل شود، باید گفته شود که تعداد شهود به عدد لازم نرسیده است، اما در استحقاق این فرد به حد قذف باید تردید کرد.

اعتبار اقرار و شهادت در مرحله چهارم بیماری

در این قسمت با توجه به علائمی که در مرحله چهارم به صورت اختصاصی بروز می کند، حکم اقرار و شهادت شخص مبتلا را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم:

حکم اقرار فرد مبتلا به آلزایمر در مرحله چهارم

از آنجا که این مرحله، شروع اختلال در حافظه بلندمدت شخص می باشد و از مهم ترین مشکلات وی کاهش قابلیت در انجام امور مالی خود و تا حدودی اختلال در یادآوری خاطرات گذشته است، باید در این مرحله فرد را محجور دانسته و از باب این که سفیه است به حجر او حکم کنیم، زیرا سفیه در تعریف فقهی، کسی است که

اموال خود را در غیر اغراض صحیح (عفلایی) صرف می کند و ملکه یا صفت و حالتی در وی وجود ندارد که موجب حفظ و نگهداری اموالش شده و مانع صرف آن ها در راه های غیر عقلایی گردد.

به عبارت دیگر کسی است که اسراف و تبذیر می کند و اموال خود را در جایی مصرف می نماید که اغراض صحیح و درستی در آن نیست و در نتیجه، تلف می نماید و یا در معامله فریب خورده، و از غبن در معامله دوری نمی کند.

همچنین تعریفی که از سفیه توسط حقوقدانان ارائه شده، در راستای تعاریف فقها از سفیه است.

در قانون، واژه غیر رشید با سفه، مترادف می باشد.

قانون مدنی در باب حجر در ماده 1208 بیان می دارد: «غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عفلایی نباشد.» بنابراین در علم حقوق، سفیه به کسی گفته می شود که عادت او اسراف و تبذیر در خرج است و تصرفات مالی او عاقلانه نیست.

روانشناسان عبارت عقب افتادگی هوشی شدید را معادل کلمه «سفیه» می دانند که چنین فردی قدرت تفکیک امور مهم از غیر مهم را ندارد و اختلال در محاسبه، اساس تشخیص وی را تشکیل می دهد. به عنوان مثال، چنین فردی در مقابل دریافت یک شئی خاص، بهای آن را به دو برابر می پردازد، زیرا واقعیت تشخیص این گونه

است و سهو یا خطایی در کار نیست.

چنین افرادی (افراد سفیه) اقرارشان نسبت به امور مالی آن ها صحیح نبوده، اما اقرار آن ها نسبت به امور کیفری صحیح می باشد. بنابراین اگر موضوع اقرار مالی فرد مبتلا به آلزایمر در مرحله چهارم پیشرفت بیماری، مربوط به حافظه کوتاه مدتش باشد، قطعاً قابل پذیرش نیست، اما اگر موضوع اقرار، مربوط به حافظه بلندمدت وی

باشد، با توجه به نظر پزشک معالج، شاید بتوان برخی از اقرارها را قبول کرد، زیرا همانطور که گفته شد، حافظه بلندمدت وی به طور کامل مشکل پیدا نکرده است و برخی از وقایع گذشته را می تواند به خوبی به یاد بیاورد.

حکم شهادت فرد مبتلا به آلزایمر در مرحله چهارم

به طور قطع نمی توان گفت که همه شهادت های این فرد در این مرحله قابل پذیرش نیست، زیرا همانطور که گفته شد، حافظه بلند مدت او فقط تا حدودی دچار مشکل شده است و در این مرحله می توان این فرد را همانند مجنون ادواری دانست، زیرا در تعریف مجنون ادواری آورده اند که جنونی است که فقط در پاره ای اوقات عارض می گردد و در بقیه اوقات، فرد در حال افاقه به سر می برد. طبق ماده 1213 قانون مدنی «...اعمال حقوقی که مجنون ادواری در حال افاقه می نماید، نافذ است، مشروط بر این که افاقه او مسلم باشد.»

بنابراین اگر محرز شود که فرد مبتلا به آلزایمر در مرحله چهارم با یادآوری دقیقی از واقعه مورد مشاهده، نسبت به آن شهادت دهد، شهادتش پذیرفته است، اما اگر با تایید پزشک معالج، فرد مبتلا به آلزایمر در مرحله چهارم، قادر به یادآوری وقایع گذشته نیز نباشد، شهادت این فرد از باب این که در حکم مجنون ادواری محسوب می شود، قابل پذیرش نمی باشد.

حکم اقرار و شهادت فرد مبتلا به آلزایمر در مرحله پنجم و ششم و هفتم

از مرحله پنجم به بعد، فرد دارای مشکلات فراوانی در حافظه از جمله نقص شدید در حافظه بلند مدت و سردرگمی در تاریخ، روز و مشکلات در عملیات ذهنی و کاهش آگاهی نسبت به وقایع اطراف و... می شود.

در واقع با توجه به علائم یاد شده می توان فرد مبتلا را از مرحله پنجم به بعد از باب این که در حکم مجنون دائمی است، محجور دانسته و او را در این مرحله، از جمله افراد مجنون دائمی شمرد، زیرا اکثر فقها معتقدند که مجنون کسی است که قدرت تصمیم گیری و تطبیق با شرایط اطرافش را ندارد که این امر به دلیل عدم قدرت عقل در تحلیل و تفکر صحیح صورت می گیرد.

نویسندگان حقوقی نیز در مقام تعریف حقوق مجنون، وی را فردی می دانند که مختل المشاعر بوده و نتواند قصد انشا کند و همانند صغیر غیرممیز، فاقد درک و تمییز اراده برای اعمال حقوقی باشد.

همچنین در تعریف جنون آورده اند که جنون، صفت کسی است که فاقد قدرت تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است و جنون، عاملی شخصی و درونی است که موجب عدم درک و تمییز اعمال می شود.

در علم روانشناسی نیز جنون را حالتی گویند که مبتلای به آن قدرت تمییز نیک و بد را از دست داده و سود و زیان گفتار و کردار خویش را تشخیص نمی دهد. در حقیقت، این تعاریف را می توان در حق بیمار آلزایمری در مراحل پنجم به بعد صادق دانست.

بر این اساس، باید توجه کنیم که جنون دائمی در مقابل جنون ادواری، حالتی است که فرد مستمراً در حالت جنون قرار دارد و برابر ماده 1213 قانون مدنی«مجنون دائمی مطلقاً و مجنون ادواری در حالت جنون نمی تواند هیچ تصرفی در اموال و حقوق مالی خود بنماید، ولو با اجازه ولی یا قیم خود...» بنابراین از این ماده بطلان اعمال حقوقی مجنون دائمی و در پی آن فرد مبتلا به بیماری آلزایمر در مراحل پیشرفته پنجم و ششم و هفتم استنباط می گردد.

همچنین طبق ماده 168 قانون مجازات اسلامی در باب اقرار و ماده 177 همان قانون در باب شهادت که اذعان می دارند عقل از جمله شرایط اقرارکننده و شهادت دهنده می باشد به طور قطع، مورد اقرار و شهادت این افراد در مرحله پنجم به بعد، مورد پذیرش دادگاه قرار نخواهد گرفت.

ماده 168 قنون مجازات اسلامی - اقرار در صورتی نافذ است که اقرارکننده در حین اقرار، عاقل، بالغ، قاصد و مختار باشد.

ماده 177 قانون مجازات اسلامی - شاهد شرعی در زمان ادای شهادت باید شرایط زیر را دارا باشد:

الف- بلوغ

ب- عقل

پ- ایمان

ت- عدالت

ث- طهارت مولد

ج- ذینفع نبودن در موضوع

چ- نداشتن خصومت با طرفین یا یکی از آن‌ها

ح- عدم اشتغال به تکدی

خ- ولگرد نبودن

تبصره ۱- شرایط موضوع این ماده باید توسط قاضی احراز شود.

تبصره ۲- در مورد شرط خصومت، هرگاه شهادت شاهد به نفع طرف مورد خصومت باشد، پذیرفته می‌شود.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید