امروز: سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۰۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 270920
۲۹۶۸
۱
۰
نسخه چاپی
کم توانی ذهنی

کم توانی ذهنی: آگاهی، پذیرش و بهبود عملکرد

بـه فردی كم توان ذهنی اطلاق می شود كه هوشبهر وی كه با تست هاي هوش سنجيده می شود، دو انحراف معيار پـايين تـر از متوسط بوده و حداقل در دو حوزه از مهارت های رفتار سازشی مانند برقراری تعاملات، زندگی روزمـره و... مشكل داشته باشد و اين مشكل قبل از سن 18 سالگی پديدار شده باشد.

 کم توانی ذهنی

 کم توانی ذهنی

كم توان ذهنی به فردی اطلاق می شود كه هوشبهر وی كه با تست های هوش سنجيده می شود، دو انحراف معيار پـايين تر از متوسط بوده و حداقل در دو حوزه از مهارت های رفتار سازشی مانند برقراری تعاملات، زندگی روزمره و... مشكل داشته باشد و اين مشكل قبل از سن 18 سالگی پديدار شده باشد.

در ابتدا ذکر این مسأله ضروری است که بر طبق استاندارد جهانی، عبارت کم توان ذهنی جایگزین اصطلاح عقب مانده ی ذهنی شده است.

کم توانی ذهنی نوعی ناتوانی است که به وسیلۀ محدودیت معنادار هم در کارکرد هوشی و هم در رفتار سازشی مشخص می شود. برای درک کم توانی ذهنی، توجه به دو مفهوم ضروری است، مفهوم اول هوش است که به توانایی ذهنی عمومی اطلاق می شود و باید به طور معنادار پایین تر از میانگین باشد. مفهوم دوم رفتار سازشی است. رفتار سازشی شامل سه حوزه است. این حوزه ها شامل مهارت های مفهومی، مهارتهای اجتماعی و مهارتهای عملی است که دانش آموز را قادر می سازد تا به صورت مستقل عمل کند. مهارتهای مفهومی شامل زبان بیانی، خواندن، نوشتن و خودهدایتی می شود. مهارت های عملی نیز نظافت، بهداشت فردی، فعالیت های زندگی روزانه و مهارت های شغلی را در برمی گیرد. مهارت های اجتماعی به عنوان روابط بین فردی، مسئولیت پذیری و پیروی از قوانین مطرح می شود.

کودکان کم توان ذهنی در مقایسه با همتایان عادی خود از لحاظ رشد اجتماعی دارای ضعف قابل توجهی هستند و از کفایت های لازم برای مواجهه با انتظارات اجتماعی بهره مند نیستند. این کودکان دارای مشکلات ارتباطی خاص، مشکل در سازگاری با محیط اجتماعی و اختلال در روابط اجتماعی و خانوادگی هستند.

این کودکان در برقراری ارتباط با همسالان مشکل داشته و دارای رفتارهای سازش نیافتۀ قابل توجهی هستند که درنهایت باعث طرد از سوی همسالان و انزوای آنان می شود. آنان بیش از کودکان عادی از تعامل با دوستان پرهیز می کنند و تعامل آنان همراه با پرخاشگری و رفتارهای نامناسب است.

از نظر علمی، فرد کم توان ذهنی دو ویژگی اصلی زیر را دارد:

الف) کارکرد ذهنی یا هوش پایین تر از حد میانگین جامعه.

ب) مشکل یا کمبود در رفتارهای سازشی یا «مهارت های لازم برای زندگی روزمره».

هوش به قابلیت ذهنی افراد در یادگیری، استدلال کردن، تصمیم گیری، حل مسئله، برنامه ریزی، تفکر انتزاعی، درک انگاره های پیچیده، قضاوت، درک امور زندگی و قابلیت های دیگر این چنینی گفته می شود.

هوش یا کارکرد ذهنی

هرچه هوش فرد پایین تر باشد توانایی او در قابلیت هایی که گفتیم، مثل یادگیری، کمتر خواهد بود. مثلا یک فرد کم توان که بهره هوشی کمتر از عادی دارد، برای یادگیری در مقایسه با افراد دارای هوش معمولی نیاز به تکرار و تمرین بیشتری دارد؛ برای حل مساله نیاز به زمان طولانی تری دارد؛ درک مسایل انتزاعی یا پیچیده برایش دشوارتر است و… .

رفتارهای سازشی یا انطباقی

این رفتار ها در واقع مهارت های لازم برای زندگی روزمره هستند. مثلا لباس پوشیدن، آماده کردن یک وعده غذایی، رفتن به مدرسه یا سر کار، تمیز کردن اتاق یا خانه، حرف زدن موثر با دیگران و هر مهارت دیگری که فرد جهت انطباق پیدا کردن با محیط دور و برش یاد میگیرد و انجام می دهد. از آنجایی که این رفتارها در طی رشد فرد و از دوران کودکی تا بزرگسالی به تکامل میرسند، بسته به سن فرد، رفتارهایی را که سنش اقتضا می کند باید از او انتظار داشته باشیم نه بیشتر!

کودک یا فرد کم توان در انجام این رفتار ها به شکل کارآمد مشکل دارد و کفایت مندی لازم را در انجام این رفتارها از خود نشان نمی دهد. همچنین ممکن است این کودکان رفتارهای نامناسبی هم مثل خودآزاری و پرخاشگری داشته باشند. یا اینکه کنترلشان روی بعضی رفتارهایشان کم باشد و باعث اذیت دیگران شود.

فرد کم توان ذهنی کسی است که:

• توانایی و استعداد کافی برای یادگیری ندارد

• در درک امور مربوط به زندگی دچار مشکل است

• نمی تواند با شرایط و محیط اطرافش به راحتی سازگاری و تطابق پیدا کند

• مهارت مناسب برای زندگی روزمره را ندارد

• نیاز به کمک، حمایت و آموزش بیشتری دارد

• و بهره هوشی اش پایین ( معمولا کمتر از ۷۰) است.

وقتی تشخیص کم توانی ذهنی روی یک فرد گذاشته می شود که این سه مورد در او صدق کند:

1. بروز این اختلال قبل از ۱۸ سالگی باشد. یعنی به کسی که بعد از ۱۸ سالگی، مثلا در اثر یک تصادف، کارکرد ذهنی اش دچار مشکل شده باشد، کم توان ذهنی نمیگوییم.

2. بهره ی هوشی فرد پایین تر از میانگین جامعه باشد.بهره هوشی یا آی کیو با تست های خاصی سنجیده می شود. میانگین نمره بهره هوشی افراد در جهان ۱۰۰ می باشد و بیشتر مردم بهره هوشی ای بین ۸۵ تا ۱۱۵ دارند. افرادی که بهره هوشی بالاتر از این مقدار دارند افراد با هوش برتر و افرادی هم که بهره هوشی شان از این مقدار پایین تر است، افراد دیرآموز ( با بهره هوشی بین ۷۰تا۹۰ ) و کم توان ذهنی ( پایین تر از ۷۰-۷۵ ) شمرده می شوند.به طور کلی شخصی که نمره بهره هوشی اش کمتر از ۷۰-۷۵ باشد کم توان ذهنی یا عقب مانده ذهنی شمرده می‌شود.

3. فرد حداقل در دو مورد از حیطه های رفتارهای سازشی یا انطباقی محدودیت داشته باشد. این حیطه ها شامل مواردی چون برقراری ارتباط با دیگران، زندگی در منزل، مدیریت خود، کار، مهارت های تحصیلی، تفریح، مهارت های اجتماعی و بین فردی، مراقبت از سلامت و امنیت خود و استفاده از امکانات جامعه می باشند.

برای ارزیابی رفتار انطباقی کودک، روانپزشک یا یک کارشناس متخصص مهارت های روزمره او را مشاهده کرده و با همسالانش مقایسه می‌کند یا از طریق مصاحبه با مراقبین و اطرافیان فرد و ارزیابی های بالینی دیگر به اطلاعات مناسب دست می یابد.

کم توانی ذهنی

علل ایجاد کم توانی ذهنی

هر چیزی که با رشد طبیعی و نرمال مغز تداخل ایجاد کند می تواند از جمله علل ایجاد کم توانی ذهنی باشد. ولی علت در بیشتر موارد نامشخص است و تنها در یک سوم موارد می توانیم علت کم توانی را به یکی از موارد زیر نسبت دهیم:

عوامل ژنتیکی

همانطور که قبلا توضیح داده شد اختلالاتی مانند سندرم داون و اختلالات متابولیک منشا ژنتیکی دارند و باعث کم توانی ذهنی می شوند. لذا در خانواده هایی که سابقه ی اختلالات ژنتیکی دارند گرفتن تست های ژنتیک قبل از بارداری توصیه می شود. تست های دیگری هم مانند اولتراسوند و آمنیوسنتز وجود دارند که میتوان حین بارداری انجام داد و به جست و جوی نشانه های کم توانی ذهنی در جنین پرداخت. البته این تست ها ممکن است که اختلال را تشخیص دهند ولی برای تصحیح آنها کاری نمی توان کرد.

عوامل مربوط به دوران بارداری

از مواردی که در این دوران با نمو مغز جنین در تداخل است میتوان مصرف الکل و مواد مخدر، سوء تغذیه مادر و بیماری های عفونی مادر را نام برد. بنابراین مهم است که در این دوره حساس، مادران از سوء مصرف داروها اجتناب کنند. مکمل های غذایی و ویتامین های لازم را دریافت کنند. خود را در برابر بیماری های عفونی واکسینه کنند و مراقبت های لازم و سالم را برای جنین فراهم کنند.

عوامل مربوط به حین زایمان

اگر نوزاد بسیار نارس به دنیا بیاید یا اینکه در طی زایمان برای مدتی هرچند کوتاه از اکسیژن محروم شود، احتمال ایجاد کم توانی ذهنی وجود دارد.

بیماری یا آسیب های بعد از تولد

عفونت هایی مانند مننژیت، سیاه سرفه یا حتی سرخک می تواند منتهی به کم توانی ذهنی شود. ضربه های شدید وارد به سر، تجربه های نزدیک به غرق شدن، سوء تغذیه، عفونت های مغزی و قرار گرفتن در معرض مواد سمی از دیگر مواردی هستند که باعث کم توانی ذهنی می شوند. پس مراقبت های مربوط به نوزاد یا کودک، واکسینه کردن و ملاحظه علایم و نیازهای وی، باید مورد توجه مادران قرار گیرد.

دلایل ناشناخته

همانطور که اشاره شد در دو سوم موارد، دلیل ایجاد عقب ماندگی ذهنی شناخته شده نیست بنابراین پیشگیری از آنها هم ممکن نیست.

ویژگی های کودکان کم توان ذهنی

بیشتر کودکان کم توان ذهنی از نظر ظاهری تفاوت چندانی با سایر کودکان ندارند. البته عده ای از کودکان کم توان ذهنی که دارای سندرم های خاص هستند (مانند سندرم داون، میکروسفالی، هیدروسفالی و… )، به لحاظ ظاهری هم علایم بالینی دارند.

این کودکان از نظر رشدی در بیشتر موارد تاخیر دارند. مثلا نسبت به کودکان عادی نشستن، سینه خیز رفتن و پاگرفتن را دیرتر کسب می کنند یا به لحاظ گفتاری دیرتر به حرف زدن می رسند. و به طور کلی آهسته تر از کودکان عادی مهارت های مختلف را کسب می کنند.

کودکان کم توان از نظر کارکردی معمولا موفق نمی شوند مهارت هایی را که پایه ی یادگیری می شوند به خوبی کسب کنند. برخی از این مهارت ها عبارتند از:

پردازش حسی و ادراک

هر حسی که بدنمان از محیط دریافت می کند، برای اینکه قابل استفاده شود، باید در مغز به خوبی پردازش شود و سازماندهی و تفسیر گردد. و به این صورت ذهنمان به آنها معنی دهد تا بتوانیم از آن حس ها اطلاعات کسب کنیم و آنها را بفهمیم.

در کودکان با کم توانی ذهنی، اغلب این پردازش و ادراک به خوبی انجام نمی گیرد. به عنوان مثال کودکی که در پردازش حسی دچار اختلال است ممکن است به برخی حس ها کمتر یا بیشتر از حد معمول واکنش نشان دهد. مثلا با شنیدن صدای یک ماشین گوش خود را بگیرد یا جیغ بزند.

همچنین کودکی که در ادراک بینایی مشکل دارد ممکن است با وجود داشتن چشم های سالم، نتواند لباسش را از داخل یک قفسه شلوغ پیدا کند چون به لحاظ ذهنی نمی تواند به خوبی اشیا را از پس زمینه شان تشخیص دهد و جدا کند.

هماهنگی حرکات درشت

منظور از هماهنگی حرکات درشت توانایی انجام درست، روان و ظریف حرکات بزرگ و درشت نظیر دویدن، نشستن، برخاستن، حمل کردن و جابجایی اشیا و… می باشد که می تواند در کودکان کم توان دچار ایراد باشد.

این کودکان ممکن است نتوانند به خوبی حرکات بدنشان را سازماندهی کنند. مثلا اینکه به سختی بنشینند و برخیزند یا این که ممکن است حین حرکت به دیگران برخورد کنند همچنین در انجام بازی هایی مانند لی لی، پرش جفت پا، گرفتن و انداختن توپ ممکن است مهارت کافی نداشته باشند.

کودک دارای کم توانی ذهنی در انجام کارهایی که نیاز به هماهنگی دوطرف بدن دارد دچار مشکل است؛ مانند پدال زدن، بازکردن در قوطی، ریختن آب در لیوان درحالی که با یک دست پارچ آب را گرفته و با دست دیگر لیوان را نگه داشته است.

کودک کم توان معمولا در حفظ یک وضعیت حرکتی مشکل دارد؛ مثلا این که مدتی بنشیند و به حرفهای آموزگار گوش دهد یا مدتی پای تخته سیاه بایستد و روی آن بنویسد برایش دشوار است.

هماهنگی حرکات ظریف

کنترل حرکتی ظریف قابلیتی برای اجرای حرکات ریز به صورت دقیق و روان با دست و انگشتان می باشد.

بریدن با قیچی، گرفتن مداد، نقاشی کشیدن، نوشتن، نخ کردن دانه های تسبیح، ورق زدن کتاب، استفاده از قاشق و چنگال و… همگی نمونه هایی از حرکات ظریف می باشند که در کم توانان ذهنی با مشکل مواجهند.

گفتار و زبان

تکامل زبان برای یادگیری و تعامل موثر بسیار کلیدی است. یکی دیگر از حوزه هایی که در کودکان کم توان دچار مشکل است گفتار و زبان آنهاست. خصوصیاتی که در این رابطه ممکن است در کودکان کم توان مشاهده کنیم می تواند شامل موارد زیر باشد:

• در بیان نیازها و خواسته هایشان مشکل دارند

• از زبان مختصر و جملات کوتاه استفاده می کنند

• اشتباه های دستوری دارند

• در به کار بردن بسیاری از کلمات مشکل دارند

• اغلب، کلمات را توصیف می کنند یا از کلمات جانشین مانند “این”، “آن” یا “آنجا” استفاده می کنند

• خوب به حرفهای دیگران گوش نمی دهند

• در گوش دادن و فعالیت به طور همزمان مشکل دارند و… .

جنبه های اجتماعی و عاطفی

یک کودک یا نوجوان عادی به تدریج در طی رشد با پشت سر نهادن چالش ها به طور موفقیت آمیز و دریافت تشویق دیگران احساس عزت نفس و خود ارزشمندی را به دست می آورد. ولی این دسته از کودکان به علت ناکامی های مکرر از دریافت این گونه احساس ها محروم می مانند.

کودکان کم توان ذهنی به خاطر مشکلاتی که دارند، به راحتی در جمع همسالان خود پذیرفته نمی شوند. گاها آشکارا طرد می شوند چرا که فاقد مهارت های اجتماعی پایه ای هستند که آنها را قادر می کند با دیگران دوست شوند و معاشرت کنند.

کودکان کم توان علاوه بر مشکل در مهارت های پایه ی یادگیری ویژگی های دیگری مانند توجه و تمرکز پایین، حافظه ضعیف، محدودیت در تفکر انتزاعی و استدلال، دشواری در انجام فعالیت های روزانه و… دارند.

کم توانی ذهنی

انواع کم توانی ذهنی

سطوح کم توانی ذهنی را با اصطلاحات خفیف، متوسط، شدید و عمیق دسته بندی می کنند:

خفیف

این افراد در کسب مراحل رشدی نسبت به بقیه کندترند و مهارت های اجتماعی و مهارت های روزمره زندگی را دیرتر کسب می کنند. می توانند مهارت های عملی زندگی را یاد بگیرند که به آنها کمک کند بتوانند یک زندگی عادی را با حداقل کمک از طرف دیگران بگذرانند و کارهایشان را خودشان انجام بدهند و حتی تحت تحصیلات ویژه در مدرسه آموزش ببینند.

متوسط

افراد با کم توانی متوسط نسبت به گروه قبلی به کمک و نظارت بیشتری نیاز دارند. اما با آموزش و تمرین طی جلسات درمانی می توان آنها را قادر کرد تا از خود مراقبت کنند، مستقلا به مکان های آشنا سفر کنند و نیز مهارت های پایه ای برای حفظ سلامت و امنیت خودشان را بیاموزند.

شدید

کم توانی شدید خودش را در تاخیر های شدید رشدی نشان می دهد. این افراد اغلب می توانند حرف دیگران را بفهمند ولی خودشان مهارت ارتباطی قوی ندارند و نمی توانند خوب حرف بزنند.

علی رغم مسایلی که مطرح کردیم معمولا با تکرار و تمرین زیاد می توان روتین های ساده زندگی را به آنها آموزش داد ولی برای زندگی در اجتماع باید تحت نظارت شدید باشند.

عمیق

اغلب افرادی که در این سطح از کم توانی هستند مبتلا به سندرم های مادرزادی هستند. این افراد زندگی کاملا وابسته ای دارند و نمی توانند مستقل زندگی کنند و در ساده ترین کارهای شخصی خودشان به کمک و نظارت مستقیم نیاز دارند. همچنین توانایی خیلی محدودی در برقراری ارتباط دارند و اغلب مشکلات جسمانی هم دارند.

توانبخشی و درمان عقب ماندگی ذهنی

به طور کلی خدمات درمانی را که برای کم توانان ذهنی ارائه می شود، می توانیم به سه محور تقسیم کنیم:

محور اول درمان، عواملی را که سبب تشدید کم توانی می شوند هدف می گیرند. مثلا در یک فرد مبتلا به فنیل کتنوری (یک نوع اختلال متابولیک)، می توان با تنظیم رژیم غذایی مناسب، پروتئین فنیل آلانین را که زمینه ساز اختلال و کم توانی ذهنی است کاهش داد.

محور دوم اختلالات مختلفی را که با کم توانی ذهنی همراه می شوند هدف می گیرد و از این طریق به افزایش عملکرد فرد می پردازد؛ مثلا در کم توانان ذهنی اختلالات روانی مختلف شیوع دارد که باید درمان و مدیریت شوند.

محور سوم به مداخله ی زود هنگام روی جنبه های ذهنی، تحصیلات ویژه، آموزش مهارت های مختلف، توانمند سازی و حمایت اجتماعی این افراد می پردازد و از این طریق می کوشد تا کیفیت زندگی آنها را افزایش دهد.

اعضای اصلی تیم درمان، توانبخشی و آموزش کودکان کم توان ذهنی عبارتند از:

• پزشکهای متخصص اطفال

• روانپزشکی و مغز و اعصاب

• کار درمان

• گفتار درمان

• روانشناس

• معلمین کودکان استثنایی و خانواده آنها

بسته به مشکل خاص کودک ممکن است به بینایی سنج، فیزیوتراپیست، مددکار اجتماعی و متخصصین دیگر نیز ارجاع داده شود.

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید