امروز: سه شنبه, ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۳ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 274035
۱۵۱۵
۱
۰
نسخه چاپی

سرطان و پیامدهای روانی آن

یکی از مهمترین پیامدهای ابتلا به سرطان پیامدهای روانی آن می باشد. در تأثیر فشارهای عصبی بر ایجاد سرطان شک و تردید وجود دارد، ولی به طور قطع و یقین می توان به تأثیرات مخرب سرطان در ایجاد بحران ها و بیماری های روحی حکم داد

سرطان و پیامدهای روانی آن

یکی از مهمترین پیامدهای ابتلا به سرطان پیامدهای روانی آن می باشد. در تأثیر فشارهای عصبی بر ایجاد سرطان شک و تردید وجود دارد، ولی به طور قطع و یقین می توان به تأثیرات مخرب سرطان در ایجاد بحران ها و بیماری های روحی حکم داد.

پیامدهای روانی ابتلا به سرطان

آیا فشارهای عصبی می توانند منجر به سرطان شوند؟

یکی از مهم ترین موضوعاتی که همیشه ذهن بشر را به خود معطوف داشته، رابطه ی جسم و روان است. در واقع انسان موجودی سایکوسوماتیک است. سایکو به معنای روان، و سوماتیک به معنای جسم؛ یعنی انسان موجودی روان - تنی است.

همان طور که جسم انسان بر روانش تأثیر می گذارد، روان او نیز روی جسمش تأثیر متقابل دارد. برای مثال، آیا ترشی دوست دارید؟ آیا می توانید به مزه ی آن بیندیشید؟ ببینید چه قدر خوشمزه است؟! حالا ببینید با شنیدن نام ترشی چگونه بزاق دهانتان ترشح شد، بدون این که هیچ ترشی ای خورده باشید! این تأثیر ذهن بر جسم است، یا وقتی که معده تان دچار مشکل شده و دکتر آزمایش های مختلفی برایتان تجویز کرده، تا گرفتن نتایج آزمایش، ذهن تان پریشان است و انواع افکار منفی را نشخوار می کنید و نگران می شوید؛ این تأثیر جسم بر روان است.

از جمله بیماری های جسمانی ای که مردم به نقش فشارهای روانی در آن اهمیت زیادی می دهند، بیماری سرطان است. پر واضح است که فشارهای عصبی، سیستم غدد درون ریز بدن (هورمون ها) را فعال می کنند که این خود باعث تغییر در سیستم ایمنی بدن می شود؛ سیستمی که از بدن در برابر عفونت ها و بیماری ها محافظت می کند.

در سال های اخیر توجه زیادی به رابطه ی استرس و سرطان شده است. بعضی از تحقیقات نشان داده اند بیمارانی که از سرطان رنج می برند به طور معنی داری در سال های قبل از تشخیص سرطان، از وقایع استرس زای شدید و از دست دادن ها در زندگی خود آزار دیده اند.

پژوهش های بین المللی، تا سال ۲۰۰۹، از تأثیر عوامل استرس زا نظیر مرگ همسر، طلاق، بیماری افسردگی، اضطراب، خشم و امتحانات مهم نظير کنکور، بر سیستم ایمنی بدن گزارش داده اند، با این وجود بسیاری از سرطان ها در درازمدت رشد می یابند (از ۳ تا ۳۰ سال) و تنها هنگامی تشخیص داده می شوند که تأثیرات مشهودی بر بدن انسان می گذارند.

این حقیقت در واقع ارتباط میان مرگ نزدیکان و ایجاد سرطان در انسان را به چالش می کشد و آن را زیر سؤال می برد.

به علاوه، هنوز شواهد علمی معتبری دال بر وجود رابطه ی علت و معلولی میان استرس و رشد سرطان ارائه نشده است.

به عبارت دیگر اگرچه ناملایمات زندگی می توانند منجر به ایجاد انواع تنش های درونی، اضطراب، افسردگی و ده ها فشار دیگر شوند، ولی این بدین معنا نیست که فشارهای روانی مستقیماً منجر به ایجاد سرطان می شوند. از این رو، دانشمندان معتقدند که پژوهش های زیادی باید صورت پذیرد تا بتوان رابطه ی میان استرس و تغییر شکل سلول سالم به سلول سرطانی را توضیح داد.

آیا سرطان می تواند منجر به فشارهای عصبی شود؟

در تأثیر فشارهای عصبی بر ایجاد سرطان شک و تردید وجود دارد، ولی به طور قطع و یقین می توان به تأثیرات مخرب سرطان در ایجاد بحران ها و بیماری های روحی حکم داد.

وقتی از بیماری سرطان خود به طور ضمنی مطلع می شوید، این تشخیص نه تنها شما، بلکه خانواده و دوستانتان را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. در این زمان ممکن است احساس ترس، سرگشتگی، خشم، کرختی و منگی سراپای شما را فرا گیرد و از خود بپرسید که چگونه یک تغییر ناخواسته به نام سرطان توانسته تمام زندگی تان را دستخوش دگرگونی کند.

شاید نتوانید به حرفهای دیگران گوش کنید، نفهمید که چه می گویند یا نتوانید چیزهایی را که در این دوران شنیده اید، به خاطر آورید. این حالت ها زمانی بیش تر خود را نشان می دهند که از سوی پزشک به شما گفته شود که «سرطان» دارید.

در این حالت اگر احساس کنید که مغزتان به یک باره متوقف شده، خیلی غیرعادی نخواهد بود. پس از آن که به عنوان یک فرد مبتلا به سرطان تشخیص داده شدید، ممکن است دچار شُک شوید و افکار منفی، بدخوابی، احساس گناه، غم، افسردگی و خشم به سراغ تان آیند. هرکس ممکن است به همه یا تعدادی از این علایم مبتلا شود و با روش های خاص خود با آن ها مقابله کند.

هفته های اول تشخیص، دورانی دشوار به حساب می آید، برای مثال، وقتی منزل هستید ممکن است برای فکر کردن، غذا خوردن و خوابیدن دچار مشکلاتی شوید، ولی این احساسات و آشفتگی ها در بسیاری از موارد بدون هیچ درمانی بهبود می یابند. در ادامه به ذکر مهم ترین واکنش های عاطفی همراه سرطان پرداخته شده است.

سرطان و پیامدهای روانی آن

پیامدهای روانی سرطان کدامند؟

1- شُک

اولین احساسی که احتمال دارد به شما دست دهد حالت شُک است، چون هیچ کس برای شنیدن این که سرطان دارد، آماده نیست. این که سرطانی ها پس از آگاهی از بیماری شان از خود بپرسند:

«چرا این اتفاق برای آنها رخ داده؟»، یا با خود فکر کنند که: «چرا دنیا با آنها منصفانه برخورد نکرده؟»، غیر عادی نخواهد بود. به علاوه، سرطانی ها نیز ممکن است تشخیص داده شده را قبول نداشته باشند، آن هم وقتی که خود را اصلاً بیمار نمی دانند.

2- انکار

وقتی برای اولین بار بیماری سرطان تشخیص داده می شود، ممکن است فرد در باور و پذیرش این واقعیت که سرطان دارد، دچار اختلال شود؛ از این رو به این حالت «انکار» گفته می شود. انکار بیماری در عین حال می تواند برای بیمار سودمند باشد، چون به او برای سازگاری با تشخیص، زمان می دهد. به علاوه، انکار به بیمار فرصت می دهد تا نسبت به آینده امیدوار شود.

انکار، زمانی که برای مدت طولانی ادامه یابد به عنوان یک مشکل جدی به حساب می آید، چون می تواند شما را از رفتن به سوی درمان های اساسی که برایتان بسیار ضروری هستند دور نگه دارد. مشکلات هنگامی پیچیده تر می شوند که شما سرطان را پذیرفته باشید، اما اطرافیانتان آن را انکار کنند. خبر خوب آن است که بیشتر مردم (چه آن هایی که مبتلا به سرطان هستند و چه عزیزانشان که از بیماران مراقبت می کنند) بر انکار فایق می آیند. با شروع درمان سرطان، بیشتر مردم می پذیرند که سرطان دارند.

3- خشم

به مجرد پذیرش بیماری سرطان، ممکن است احساس خشم و ترس به سراغ تان آید، و طبیعی خواهد بود اگر از خود بپرسید چرا من ؟»، و از دست سرطان، تیم درمانی و همسرتان و اگر فردی مذهبی باشید، حتی از دست خدا هم خشمگین شوید.

خشم، گاهی اوقات از احساساتی سرچشمه می گیرد که به سختی قابل شناسایی هستند، نظیر ترس، حمله ی هراس، اضطراب یا ناکامی. اگر خشمگین هستید سعی نکنید وانمود کنید که همه چیز خوب است. با خانواده و دوستان خود راجع به خشم تان حرف بزنید. بیشتر مواقع حرف زدن باعث می شود که شما احساس بهتری پیدا کنید.

4- ترس و نگرانی

اگر به سرطان مبتلا شوید ممکن است موارد زیر موجب ترس و نگرانی تان شوند:

 - خود سرطان یا درمان آن که ممکن است با درد همراه باشد.

 - اینکه چهره ای بیمارگونه به خود بگیرد و یا به خاطر درمان های سرطان، از نظر ظاهری متفاوت به نظر آیید.

 - در مراقبت از خانواده ناتوان شوید.

 - در پرداخت هزینه های زندگی با مشکل روبه رو شوید.

 - در نگه داشتن شغل خود ضعف نشان دهید.

 - مرگ

اعضای خانواده و دوستانتان نیز ممکن است در زمینه هایی دچار نگرانی شوند:

 - وقتی شما را غمگین در حال درد کشیدن می بینند.

 - زمانی که نتوانند به اندازه ی کافی از شما حمایت کنند، به شما عشق بورزند یا درکتان کنند.

 - وقتی نتوانند بدون شما به زندگی خود ادامه دهند.

بعضی از ترس هایی که پیرامون سرطان وجود دارند، بر اساس داستان ها، شایعات و اطلاعات منسوخ شده ی گذشته شکل گرفته اند بسیاری از مردم وقتی نسبت به سرطان و درمان آن اطلاعات درستی می یابند، احساس بهتری پیدا می کنند.

5- فشار روانی

بدن شما ممکن است در برابر فشار روانی و نگرانی ناشی از سرطان به شکل های زیر واکنش نشان دهد:

 - ضربان قلب تان سریع تر شود.

 - دچار سردرد و درد ماهیچه شوید.

 - تمایلی به غذا خوردن نداشته باشید.

 - دچار دل پیچه یا اسهال شوید.

 - احساس لرزش، ضعف یا خواب آلودگی کنید.

 - احساس درد در گلو و سینه داشته باشید.

 - خیلی زیاد یا خیلی کم بخوابید.

6- درد

اگرچه تقریبا همه از درد کشیدن می هراسند، ولی این مشکل زیاد مهمی نیست. بعضی از مردم به هیچ وجه دچار درد نمی شوند و بعضی ها هم گاهی با آن روبه رو می شوند. درد ناشی از سرطان تقریباً همیشه التیام می یابد. اگر درد می کشید، دکترتان می تواند راه هایی برای رهایی از آن به شما پیشنهاد کند. این راه ها عبارتند از:

 - تجویز دارو

 - کمپرس آب سرد یا برچسب های گرم کننده

 - آرام سازی: شامل ماساژ یا گوش دادن به موسیقی های آرام بخش

 - تصویرسازی؛ نظير تفکر راجع به مکان هایی که به شما شادی و آرامش می دهند.

 - مشغول کردن حواس: مانند تماشای یک فیلم، پرداختن به سرگرمی های شخصی، یا هر کار دیگری که بتواند ذهن تان را از تمرکز روی درد متوقف کند.

7- کنترل و اعتماد به نفس

با آگاهی از ابتلا به سرطان، ممکن است احساس کنید که سکان زندگی از کنترل تان خارج شده. این ناتوانی در کنترل ممکن است به دلایل زیر رخ دهد:

 - نمی دانید زنده خواهید ماند یا نه.

 - کارهای روزمره تان به دلیل رفتن نزد پزشکان و درمان های تان، به هم ریخته شده است.

 - افراد از اصطلاحات پزشکی ای استفاده می کنند که شما آنها را نمی فهمید.

 - در انجام کارهای لذت بخش احساس ناتوانی می کنید.

 - احساس درماندگی می کنید.

 - از غریبه ها برای همراهی تان در درمان استفاده می کنید.

8- اندوه و افسردگی

بسیاری از افراد مبتلا به سرطان دچار اندوه یا افسردگی نیز می شوند. این یک واکنش طبیعی به هر نوع بیماریی اساسی است. هنگام افسردگی ممکن است دچار کمبود انرژی شوید، یا تمایلی به غذا خوردن نشان ندهید. افسردگی بعضی اوقات یک مشکل جدی است. اگر احساس اندوه یا پاس، فرمانروای زندگی تان شده،

احتمال این که دچار افسردگی مرضی شده باشید وجود دارد، در ادامه ۸ علامت اصلی افسردگی آورده شده است.

اگر یک یا چند مورد از علامت های زیر را تقریباً هر روز تجربه می کنید، با متخصص تان در میان بگذارید:

 ۔ احساس ناکامی و بیچارگی، یا اعتقاد به این که زندگی بی معناست.

 - عدم تمایل برای بودن با خانواده و دوستان.

 - عدم تمایل به انجام دادن سرگرمی ها و فعالیت هایی که از آن ها لذت می بردید.

 - از دست دادن اشتها یا عدم تمایل به غذا خوردن.

 - گریه کردن برای مدت طولانی، یا چند بار در هر روز.

 - مشکلات خواب، خیلی زیاد یا خیلی کم می خوابید.

 - تغییر سطح انرژی بدن تان

 - افکار خودکشی، شامل نقشه کشیدن برای کشتن خود و افکار تکراری پیرامون مرگ.

افسردگی قابل درمان است؛ روان درمانی، مشاوره، شرکت در گروه های حمایتگر و در صورت نیاز تجویز داروهای ضد افسردگی می تواند به رفع آن کمک کند. روان درمانیِ شناختی - رفتاری و ورزش های هوازی (اروبیک) از روش های بسیار مؤثر در درمان افسردگی به شمار می آیند.

سرطان و پیامدهای روانی آن

9- احساس گناه

بسیاری از سرطانی ها احساس گناه می کنند، (برای مثال، ممکن است برای آنکه عزیزان تان را نگران کرده اید خود را مقر بدانید.)

احتمال دارد به خاطر تحميل بارهای عاطفی و مالی بر دوش دیگران از دست خودتان عصبانی باشید. یا به سالم بودن دیگران حسادت ورزید و از داشتن چنین احساسی شرمسار شوید. یا خود را به دلیل گزینش سبکی از زندگی که منجر به سرطان شده است سرزنش کنید، برای مثال، خود را به دلیل گرفتن حمام آفتاب که باعث سرطان پوست شده یا سیگار کشیدن که منجر به سرطان ریه شده نکوهش کنید. این احساسات برای افراد مبتلا به سرطان طبیعی به شمار می آید. به علاوه، خانواده و دوستان تان نیز ممکن است به دلایل زیر احساس گناه داشته باشند:

 - درحالی که شما بیمار هستید، آنها از سلامتی برخوردارند.

 - آنها به اندازه ای که می خواهند، نمی توانند کمک کنند.

 - دچار فشار روانی و ناشکیبایی هستند.

آنها ممکن است دوست داشته باشند که عالی ترین خدمات را به بیمار ارائه دهند، ولی وقتی نمی توانند تمام توجه و فهمی را که بیمار نیاز دارد به او بدهند، احساس گناه می کنند.

مشاوره و گروه های حمایتگر می توانند احساس گناه را کمتر کنند. اگر فردی از اعضای خانواده یا دوستانتان به صحبت کردن، مشاوره یا حضور در گروه های حمایتگر تمایل دارد، به دکتر یا پرستاران اطلاع دهید.

10- تنهایی

سرطانی ها اغلب خود را تنها و با فاصله از دیگران احساس می کنند. ممکن است فکر کنید چون دوستان تان از سرطان شما بسیار عاجز شده اند، دیگر دوست ندارند شما را ببینند. بعضی افراد حتی ممکن است به دیگران تلفن هم نزنند. ممکن است فکر کنید به قدری بیمار هستید که نمی توانید سراغ سرگرمی ها و کارهایی بروید که قبلا از آنها لذت می بردند و بعضی اوقات حتی زمانی که با افراد مورد علاقه تان هستید، احساس کنید که هیچ کس شما را نمی فهمد و نمی داند بر شما چه می گذرد.

ممکن است ملاقات با سرطانیِ های دیگر احساس تنهایی تان را کاهش دهد. تحقیقات نشان داده اند که بسیاری از سرطانی ها وقتی در گروه های حمایتگر قرار می گیرند یا با سرطانی های دیگر گفت وگو می کنند احساس بهتری می یابند.

« تقسیم خوشی، خوشی را دو برابر و تقسیم غم، غم را نصف می کند.»

« اتفاق های بد را باید به فرصت ها تبدیل کرد.»

11- امید

اغلب اوقات (به محض آن که فرد بیماری سرطان را پذیرفت، احساس امید در او رشد می کند.) دلایل گوناگونی برای امیدواری وجود دارد:

 - درمان سرطان می تواند موفقیت آمیز باشد؛ بسیاری از افراد مبتلا به سرطان سال هاست زنده اند.

 - سرطانی ها در زندگی شان فعال اند، حتی وقتی مشغول درمان خود هستند.

 - شانس زنده ماندن با سرطان - و پس از سرطان - در حال حاضر بسیار بیشتر از گذشته شده است.

افراد اغلب تا سال های زیادی پس از سرطان شان زندگی می کنند. بعضی از پزشکان معتقدند که امید داشتن در رویارویی با سرطان به بدن کمک می کند. دانشمندان نیز به داشتن چشم انداز امیدوارانه و نگرشی مثبت به زندگی، با دیدی خوش بینانه می نگرند. در زیر راه هایی برای ایجاد نگرش های امیدوارکننده آورده شده است:

 - احساسات امیدوارکننده تان را بنویسید و با دیگران راجع به آنها حرف بزنید.

 - روزهای تان را همان طور که در گذشته برنامه ریزی می کردید برنامه ریزی کنید.

 - فقط به دلیل اینکه مبتلا به سرطان هستید از انجام کارهایی که دوست دارید اجتناب نکنید.

 - با مطالعه ی زندگی افرادی که از سرطان رنج برده اند و در حال حاضر زندگی سالم و فعالی دارند، با تمام قوا به مصاف بیماری بروید و به جای نگرانی از عوارض بیماری و درمان های آن، بر راه های بهبودی و کسب آرامش روان متمرکز شوید.

آیا اطرافیان برای کم کردن تاثیرات جانبی درمان می توانند کاری کنند؟

شما نمی توانید از بروز عوارض جانبی ناشی از درمان های سرطان جلوگیری کنید، اما می توانید کارهایی برای کاهش عوارض آن انجام دهید. دانستن همین که تأثیرات جانبی درمان ممکن است بیمار را خسته و آشفته کند، باعث می شود که اطرافیان صبورانه تر با او برخورد کنند.

اگر فرد مبتلا به سرطان درحالی که خسته یا رنجور است به همراهی برای گذران وقت احتیاج دارد، شما می توانید با گذاشتن وقتی مناسب و انجام پاره ای از کارها نظیر حرف زدن، کتاب خواندن برای او، تماشای تلویزیون یا پرداختن به یک بازی، به بیمار در رهایی از تنهایی و پرت کردن حواسش از اشتغال بیش از حد به عوارض بیماری و درمان ها کمک کنید. با توضیحات علمی در مورد تأثیرات جانبی درمان که از دکتر مربوطه یا کتاب کسب می کنیم بیمار را در خلاصی افکار منفی پیرامون تأثیرات نامطلوب درمان رهایی بخشید.

منبع: سرطان و بحران های روانی - دکتر رامین خدابخشی

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید