امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 271625
۳۲۷۴
۱
۰
نسخه چاپی
Anger Control

رابطه خشم منفعلانه و عدم اعتماد به نفس | نحوه رفتار با خشم کودکان | نحوه کنترل نسبت به همسر

پدر یا مادری که از سر خشم رفتاری را بروز می دهد، کنترل خود را از کف داده و به عنوان انسانی ضعیف در چشم کودک جلوه می کند. باید توجه کرد که تمام برخوردهای تربیتی و تنبیهی حتی انواع نسبتاً خشن آن مثل وقتی که کودک را از تماشای برنامه ی مورد علاقه ی تلویزیونی اش محروم می کنیم، همراه با آرامش و خونسردی والدین باشد

رابطه خشم منفعلانه و عدم اعتماد به نفس | نحوه رفتار با خشم کودکان | نحوه کنترل نسبت به همسر

رابطه خشم منفعلانه و عدم اعتماد به نفس

کسانی که اعتماد به نفس ندارند معمولاً برای ابراز خشم خود از روش منفعلانه استفاده می کنند، چون خود را ضعیف تر و حقیرتر از دیگران می پندارند و به خود حق نمی دهند که به دیگران مستقیماً اعتراض کنند و خشم و نارضایتی خود را نشان دهند. اما لزوماً نمی توان گفت ابراز خشم منفعلانه همواره نشانه ی اعتماد به نفس پایین است. برای ارزیابی صحیح تر، بهتر است فراوانی این رفتار را در فرد در نظر گرفت.

آیا او همواره برای نشان دادن عصبانیت خود شیوه های منفعلانه ای مثل اهمال کاری و سهل انگاری را به کار می گیرد یا گاهی بنا به شرایط محیطی و موقعیت فرد مقابل، آگاهانه این روش را انتخاب می کند؟

علاوه بر آن باید دید آیا فرد نشانه های دیگر ضعف اعتماد به نفس را دارد یا نه. در صورتی که خودانگاره ی ضعیف و منفی دارد؛ یعنی غالباً توانایی ها و استعدادهای خود را کم تر از آن چه هست ارزیابی می کند، در برابر دیگران احساس ضعف می کند و خود را ناتوان می پندارد. می توان گفت ابراز خشم منفعلانه زاییده ی اعتماد به نفس پایین او است.

علت اصلی ابراز خشم منفعلانه، ترس از افرادی است که قدرتمند یا اصطلاحاً مرجع قدرت محسوب می گردند. این ترس ممکن است واقعی یا غیرواقعی باشد. نکته ی مهم این جاست که پدیده ی ابراز خشم منفعلانه، یک پدیده ی کنترل شده توسط اراده ی خودآگاه نیست بلکه فرایند ناخودآگاهی است که برخی افراد آن را انجام می دهند بدون این که حقیقتاً بدانند که چه کرده اند. مثلاً دانشجویی را در نظر بگیرید که مدت کوتاهی پس از آغاز کلاس احساس خستگی و کسالت می کند. او ممکن است فکر کند کسالت او نتیجه ی اهمال کاری و قصور استاد است، اما اندیشه ی اعتراض یا درخواست تنفس به خاطر ترس (که ممکن است یک ترس واقعی نباشد) در ذهن او پس زده می شود اما مکرراً شروع به جابه جا شدن روی صندلی می کند یا با بازی مکرر با خودکارش صداها و شرایطی را به وجود می آورد که دیگران را عصبانی می کند!

روش عدم ابراز خشم منفعلانه

چنان چه نمی توانید خشم خود را به طور مستقیم ابراز کنید و به روش های منفعلانه متوسل می شوید به موارد زیر توجه کنید:

1- از دیواره ی انکار خشم بگذرید. بپذیرید که عصبانی هستید و به خود حق بدهید که این احساس طبیعی را داشته باشید.

2- با احساس ضعف و ناتوانی در ابراز خشم خود مقابله کنید. استفاده از روش های منفعلانه نشانه ی آن است که اعتمادبه نفس شما ضعیف است و نمی توانید ابراز وجود کنید، و با قاطعیت از حق خود دفاع کنید.

3- توجه کنید که استفاده از روش های انفعالی باعث رنجاندن دیگران می شود و رابطه ی شما را تحت تأثیر قرار می دهد.

4- به طور صریح به خواسته های دیگران «آری» یا «نه» بگویید. به خود حق بدهید، که در صورت لزوم، پیشنهادهای دیگران را نپذیرید.

5- استفاده از روش های منفعلانه باعث می شود نظرات و خواسته های شما برای دیگران در هاله ی ابهام باقی بماند و سوء تفاهم ایجاد شود.

تبدیل خشم به آرامش

بسیاری اوقات سوءتفاهم در مورد افراد و موقعیت ها باعث بروز خشم می شود. بهتر است که موضوعات بی اهمیت را بزرگ نکنید و از کنارشان بگذرید.

تصور کنید می خواهید به اداره بروید و پشت چراغ قرمز منتظرید، هنوز چند ثانیه بیش تر از سبز شدن چراغ نگذشته که دوباره قرمز می شود و شما کماکان باید بایستید، عصبانی می شوید و به زمین و زمان بدوبیراه می گویید. چه راهی برای تحمل این مدت زمان انتظار به ذهن تان می رسد؟ آیا افکار و احساسات خشمگینانه ی شما به جا است؟ آیا با پیشامد موجود متناسب است؟

زمانی که تشخیص می دهید خشمگین شده اید و به هر دلیلی (نامناسب بودن زمان و مکان، موقعیت فرد مقابل، بی اهمیت بودن موضوع و ...) بهتر است خشم خود را کنترل کنید و سخنی به میان نیاورید. با توجه به موقعیتی که در آن قرار دارید با استفاده از راهکارهای زیر خود را آرام کنید:

1- افکار خشم برانگیز را متوقف کنید. هرگاه متوجه این افکار شدید با صدای بلند، یا در ذهن خود فریاد بزنید: «بس کن! کافی است!»

2- می توانید از شخص دیگری کمک بگیرید، در این صورت باید قبلاً با او قرار بگذارید که هرگاه افکار خشم برانگیز خود را با او در میان می گذارید یا او احتمال می دهد که پرخاشگرانه رفتار کنید، به شما هشدار دهد که: «بس کن!»

3- بهتر است فکر خود را متوجه مسائل دیگری کنید. فکر شما در آنِ واحد نمی تواند روی دو موضوع متمرکز شود. وقتی به موضوع جدیدی فکر می کنید، خواه ناخواه افکار خشم برانگیز به عقب رانده می شوند. برای این کار می توانید مجله با روزنامه ای را ورق بزنید؛ تلویزیون نگاه کنید؛ به رادیو گوش کنید؛ به برنامه ی تعطیلات آخر هفته فکر کنید؛ می توانید بر یک دعا، ذکر، یک قطعه شعر متمرکز شده و آن را تکرار کنید.

راه دیگر پرت کردن حواس این است که بر شیء یا منظره ای خاصی تمرکز کنید. سعی کنید آن را با تمام جزئیاتش ببینید، بشنوید، لمس کنید و.... این منظره می تواند واقعی با تصوری باشد. در صورت تصور چشمان خود را ببندید، سعی کنید منظره ای طبیعی – دریا، جنگل، کوهستان- را تجسم و در ذهن خود به گونه ای ظاهر کنید که گویی در آنجا حضور دارید و با همه ی حواس خود محرک های محیطی مختلف دیداری، شنیداری، لامسه و... را درک می کنید.

4- برای آرام ساختن خود از روش آرمیدگی استفاده کنید. روی مبل راحتی بنشینید و به عقب تکیه کنید یا کف اتاق دراز بکشید. ابتدا چند نفس عمیق بکشید. سپس عضلات خود را یکی یکی منقبض کنید، ده ثانیه در این حالت نگه دارید و بعد رها کنید. این عمل را از انگشتان پای خود شروع کنید و تا عضلات پیشانی ادامه دهید.

5- در حالی که عمل دم و بازدم را انجام می دهید، همه ی توجه خود را به جریان تنفس خود معطوف سازید. هوا را به آرامی و با کندترین سرعت ممکن از راه بینی به درون ببرید، وقتی ریه از هوا پر شد تا چهار بشمرید بعد بازدم را شروع کنید. در بازدم هوا را به کندی از طریق دهان خارج کنید. تصور کنید در هر دم آرامش را به درون و در هر بازدم تنش و استرس را به بیرون منتقل می کنید.

6- گاهی با شوخ طبعی می توان به دیگران کمک کرد تا بر خشم خود فائق آیند. برای این کار با استفاده از طنز، فضایی از شادی را ایجاد کنید. می توانید یک حادثه ی کوچک را بزرگ نمایی کنید تا به طنز تبدیل شود یا دو چیزی را که به هم ربطی ندارند با هم ارتباط دهید تا سبب خنده ی دیگران شود؛ مثل خرس و خروس. باید توجه کنید که اگر موضوع طنز را هوشمندانه و متناسب با شرایط انتخاب نکنید یا شرایط روحی دوست خود را در نظر نگیرید، شوخ طبعی شما ممکن است باعث افزایش شدت خشم او گردد.

نحوه رفتار با خشم کودکان

معمولاً بچه ها به دو دلیل عصبانی می شوند یا از پدر و مادر و موقعیتی که برخلاف خواسته ی آن هاست، خشمگین می شوند و دیگر این که ممکن است به مرور زمان یاد گرفته باشند که می توانند با کج خلقی به آن چه می خواهند دست یابند.

هر چه پدر و مادر در برابر این کج خلقی ها بیش تر تسلیم شوند، احتمال بیش تری دارد که کودکان همواره از این شیوه برای رسیدن به خواسته های خود استفاده کنند.

برای مواجهه ی صحیح با کودک خشمگین به موارد زیر توجه کنید:

1-- بررسی کنید فرزندتان غالباً در چه ساعاتی از روز، تحت چه شرایطی، در برابر چه کسانی و با چه محرک هایی کج خلقی می کند. این بررسی به شما کمک می کند تا برای حل مشکل، بهتر برنامه ریزی کنید.

2- با کودک درباره ی اینکه چرا پرخاشگری ناپسند است و به جای آن، چه می تواند بکند صحبت کنید. برای این کار زمانی را انتخاب کنید که مشکلی پیش نیامده و جو خانواده آرام است. سعی کنید متناسب با سن کودک به او بگویید که متوجه شده اید که گاهی او از چیزهایی عصبانی و ناراحت می شود و چند نمونه از موارد اخیر را ذکر کنید و بعد برایش توضیح دهید که در این موقعیت ها به جای کج خلقی چگونه می توانست بهتر رفتار کند. به او بگویید وقتی عصبانی است یا با چیزی مخالف است، نارضایتی خود را به زبان آورد. به او بگویید که اگر بدون کج خلقی و با گفت و گو که از چیزهایی ناراحت است خیلی از او خشنود می شوید و در جهت حل مشکلش اقدام می کنید.

3- پس از انجام این گفت وگو، انتظار نداشته باشید که مشکل عصبانیت کودک، خودبه خود رفع شود. کودکان نه از گفت وگوی صرف درباره ی مشکلی که رفتارشان ایجاد می کند، بلکه از نتایج اعمال شان، رفتار صحیح را می آموزند.

4- هرگاه متوجه شدید کودک می تواند مثل گذشته کج خلقی کند ولی از آن می پرهیزد (مثل موقع خوابیدن یا رفتن به مدرسه)، او را مورد توجه قرار دهید، تشویق کنید و بگویید که از این رفتار خوبش خیلی خوشحال شده اید.

5- گاهی می توانید پیش بینی کنید که فرزندتان چه موقع کج خلقی خواهد کرد. بنابراین، قبل از آن که وارد آن موقعیت شوید به او یادآوری کنید که اگر رفتار خوبی داشته باشد پاداش مورد علاقه اش را به او خواهید داد؛ مثلاً اگر معمولاً در مغازه پرخاشگری می کند، قبل از وارد شدن به آنجا، به او بگویید که اگر درست رفتار کند خوراکی یا اسباب بازی خاصی را برایش خواهید خرید.

6- یکی از روش های دیگر برای رفع کج خلقی های کودکان، منزوی کردن کوتاه مدت آن هاست. منزوی کردن، تنها گذاشتن کوتاه مدتی است که در پی بدرفتاری جدی اعمال می شود. به طوری که کودک برای مدت مشخص و محدودی تنها و از هرگونه توجهی دور می ماند.

این روش برای کودکان بالای سه سال به کار گرفته می شود. وقتی کودک رفتارهای پرخاشگرانه ای می کند که نمی توان به آن ها بی توجه ماند، ابتدا به او هشدار دهید که اگر رفتارش ادامه پیدا کند او را منزوی می کنید. اگر بعد از تقاضای شما، باز هم بدرفتاری ادامه پیدا کرد، قاطعانه و بدون احساساتی شدن به او بگویید باید به اتاقی برود که از قبل با هم مشخص کرده اید. منزوی کردن مدت زیادی طول نمی کشد. کودکان بین سه تا پنج سال به مدت پنج دقیقه و کودکان بزرگ تر به ازای هر سال از سن شان یک دقیقه منزوی می شوند. به عنوان مثال مدت زمان مجاز برای منزوی کردن کودک شش ساله، شش دقیقه است.

7- علاوه بر شیوه های فوق، گاهی می توان قبل از به اوج رسیدن عصبانیت کودک، حواس او را با روش های مختلف مثل شوخی کردن، یادآوری خاطرات گذشته و... از موضوع خشم برانگیز پرت کرد.

روش ابراز خشم به کودکان

بعضی از والدین سعی می کنند، در رفتار با کودکان شان حتی الامکان بردبار باشند و خشم خود را نشان ندهند. این بردباری، بیش تر اوقات مناسب است اما گاهی آن قدر صبوری به خرج می دهند که تا حد انفجار پیش می روند. آن ها می ترسند ابراز خشم، به فرزندشان آسیب برساند.

عده ای دیگر وقتی عصبانی می شوند طوری رفتار می کنند که گویی سلامت روان خود را از دست داده اند. رفتارشان با فرزندشان به گونه ای است که انگار دشمن شان رو به روی شان ایستاده است. به او فحش می دهند، بر سرش داد می کشند و به او حمله می کنند و تنبیه می کنند. آن گاه وقتی غائله خوابید احساس گناه کرده و تصمیم می گیرند که هرگز این رفتار را تکرار نکنند. اما چیزی نمی گذرد که خشم شان دوباره آشکار و همه ی تصمیم های قبلی بی اثر می شود.

باید گفت خشم والدین در تربیت کودک نقش مؤثری دارد و نمی توان آن را انکار کرد. از این طریق برخی بایدها و نبایدها به ذهن کودک منتقل می شود و او می فهمد که کدام رفتارها مجاز و کدام یک غیرمجاز است.

آن چه که در مورد خشم والدین نسبت به فرزندان اهمیت ویژه دارد حفظ خونسردی و کنترل و آرامش والدین است.

پدر یا مادری که از سر خشم رفتاری را بروز می دهد، کنترل خود را از کف داده و به عنوان انسانی ضعیف در چشم کودک جلوه می کند. باید توجه کرد که تمام برخوردهای تربیتی و تنبیهی حتی انواع نسبتاً خشن آن مثل وقتی که کودک را از تماشای برنامه ی مورد علاقه ی تلویزیونی اش محروم می کنیم، همراه با آرامش و خونسردی والدین باشد.

اگر والدین نتوانند یا نخواهند خشمگین شوند نشان می دهند که نسبت به کودک شان بی تفاوتند. از یک سو عدم ابراز خشم نشانه ی خوبی والدین نیست، از سوی دیگر کودکان نمی توانند طغیان های خشم پدر و مادر را تحمل کنند، در حالی که ابرز خشم معقول آن ها را، تحمل و درک می کنند.

باید بپذیریم که خشم یکی از واقعیت های زندگی است. تصمیم های ما مبنی بر این که دیگر عصبانی نشویم نه تنها پوچ است بلکه بیش از پیش آتش خشم را دامن می زند؛ بنابراین، باید چاره ای اندیشید، تا تنش ها قبل از این که به پرخاشگری منجر شوند کاهش یابند.

باید خشم را به گونه ای ابراز کنیم که در کودک ایجاد بینش کند و برای هیچ کدام مان ضرری نداشته باشد. به همین دلیل هیچ گاه نباید در حضور دیگران بر سر فرزند خود داد بکشیم یا او را تحقیر کنیم چون نتیجه ی عکس می دهد و باعث لجاجت و بدرفتاری او خواهد شد و این واکنش بر خشم ما خواهد افزود.

برای این که بتوانیم عصبانیت خود را به طور سازنده (نه مخرب) به کودکان مان ابراز کنیم لازم است بپذیریم که:

1- گاهی فرزندان مان باعث عصبانیت ما خواهند شد.

2- ما حق داریم بدون احساس گناه و شرمساری خشم خود را نشان دهیم.

3- ما حق داریم احساس خود را بیان کنیم مگر زمانی که به واسطه ی آن به فرزندمان آسیبی برسد، مثلاً بی حرمتی کنیم.

برای این که بتوانید عصبانیت خود را به شکلی سازنده ابراز کنید به طوری که منجر به تغییر رفتار خشم برانگیز فرزندتان شود، به موارد زیر توجه کنید:

1- آن چه را که باعث خشم شما شده توصیف کنید: «اسباب بازی هایت کف اتاق ریخته.»

2- قبل از اینکه به اوج عصبانیت برسید احساس خود را به او بگویید: «از دیدن این همه اسباب بازی کف اتاق پذیرایی ناراحت می شوم.» (این کار به او هشدار می دهد که احتیاط کند یا رفتارش را اصلاح کند.)

3- اگر این اظهارنظرها و چهره ی درهم کشیده تان باعث اصلاح رفتارش نشد، این بار خشم خود را شدیدتر به زبان آورید: «عصبانی شده ام و دارم از کوره درمی روم»، «دیگه طاقتم تمام شده»، «دارم از خشم منفجر می شوم. گاهی اوقات همین اظهارات باعث توقف بدرفتاری کودک می شود.

4- در نهایت با بیان دلیل خشم خود اعمالی که خواستار انجام دادنش هستید بیان کنید. «وقتی می بینیم وسایلت کف اتاق پخش شده عصبانی می شوم، دوست دارم آن ها را جمع کنی.»

5- گاهی لازم است به کودک فرصتی بدهید تا در مدت زمان خاصی کار مورد نظر شما را انجام دهد. می توانید از خود او بپرسید که تا چه زمانی وسایلش را جمع خواهد کرد یا خودتان برایش مهلت تعیین کنید. «تا یک ساعت دیگر وقت داری که وسایلت را جمع کنی»

6- در صورتی که کودک با هیچ یک از روش های فوق تغییر رفتار نداد لازم است به او هشدار دهید که در صورت گوش نکردن به خواسته ی شما، از یکی از خواسته ها یا سرگرمی های مطلوبش محروم خواهد شد: «اگر تا ساعت چهار وسایلت را جمع نکنی، متأسفانه نمی توانی امروز برنامه کودک تلویزیون را ببینی».

با این روش کودک متوجه می شود آن چه باعث عصبانیت پدر و مادرش شده است خود او نیست بلکه رفتار او است. علاوه بر آن به تدریج می آموزد که خشم پدیده ای وحشتناک نیست و می تواند آن را بدون آسیب رساندن به دیگران ابراز کند. این شیوه به پدر و مادر نیز کمک می کند که انتظارات خود را به فرزندشان بگویند و بدون این که به او صدمه بزنند، خشم و غضب شان را بیرون بریزند و رفتار ناشایست فرزندشان را اصلاح کنند.

خشم پیش بینی نشده از ویژگی های دوران نوجوانی

سال های بلوغ، سال های سختی و مرارت والدین است. آن ها به سختی می توانند پیش بینی کنند که در چه شرایطی با خشم نوجوان خود روبه رو خواهند شد. در این دوره ی سنی، خشم به شدت و سریع تحریک می شود.

عواملی مانند ظلم و ستم، کمبود محبت، محرومیت و ناکامی، تبعیض و رفتار نادرست والدین موجب خشم نوجوان می گردد به علاوه، دخالت بی جای والدین در امور شخصی نوجوان، سلب آزادی و استقلال و رفتار کودکانه با نوجوان نیز خشم او را برمی انگیزد.

غالباً نوجوان ها زود خشمگین می شوند و زود هم آرام می گیرند. رفتار پرخاشگرانه ی نوجوان ابتدا به صورت مخالفت با فکر و سلیقه ی بزرگ سالان ظاهر می گردد. در صورت نامناسب بودن واکنش والدین یا ناپخته بودن شخصیت خودش به صورت تمرد و سرکشی در می آید.

همه ی نوجوان ها در جست وجوی هویتند، آنها مطمئن نیستند که چه می خواهند، نوجوان از هیچ بودن، به جایی نرسیدن، بی ارزش بودن در هراس است. قصد او از نافرمانی و خشونت، آزار پدر و مادر نیست بلکه می خواهد هویتش را اثبات و تجربه کند. شخصیت او در حال شکل گرفتن است و لازمه ی این شکل گیری همراهی متناسب والدین و گذشت زمان است، این دوران باید پشت سر گذاشته شود.

رابطه خشم منفعلانه و عدم اعتماد به نفس | نحوه رفتار با خشم کودکان | نحوه کنترل نسبت به همسر

روش کاهش در خشم نوجوان

خشم و طغیان های دوره ی نوجوانی گذراست. به مرور زمان آرامش در روابط والدین و نوجوان حکم فرما می شود. اما توجه به موارد زیر از سوی شما به عنوان پدر و مادر از دفعات موارد بروز خشم در نوجوان تان می کاهد.

- هر نوجوان ممکن است نواقص یا ویژگی هایی داشته باشد که نسبت به آن حساس باشد. گاهی اطرافیان این ویژگی ها یا نواقص را به رخ او می کشند و او را با نام هایی مثل کوتوله، خپله، لنگ دراز و... خطاب می کنند یا خصوصاً ویژگی های بلوغ را به استهزا می گیرند در حالی که همه به خصوص پدر و مادر حتی به شوخی باید از این کار اجتناب کنند. تمسخر وقتی از سوی پدر و مادر باشد آزاردهنده تر است و جراحات عمیق تری در روان فرد بر جای می گذارد که گاه اثر آن در همه ی عمر باقی می ماند.

- به صحبت کردن کودکانه با نوجوان یا یادآوری برخی خاطرات به خصوص در حضور دیگران باعث برانگیخته شدن خشم او می شود. مثل این که بگوییم از تاریکی می ترسیده یا در فلان مهمانی شلوارش را خیس کرده است. نوجوان غالباً تمایلی به یادآوری دوران کودکی خود ندارد. می خواهد بین امروز و دیروز فاصله ای قائل شود، می خواهد بالغ و عاقل به حساب آید و پدر و مادر از او حمایت کنند.

- نوجوان وابستگی را دوست ندارد. پدر و مادرهایی که وابستگی فرزند نوجوان خود را می خواهند، خواسته یا ناخواسته موجب رنجش او می شوند. او می خواهد منتقل شود و هر چه بیشتر احساس خودکفایی اش تقویت گردد.

- نوجوان غالباً نسبت به اصلاح گفته هایش توسط دیگران واکنش نامناسب نشان می دهد. با این کار نه تنها او چیزی نمی آموزد بلکه ارتباط دوستانه اش با شما خدشه دار می شود. کاری می کنید که نه به حرف کسی گوش کند و نه قدمی در راه اصلاح خویش بردارد.

- به خلوت نوجوان احترام بگذارید. نوجوان محتاج خلوت است تا زندگی را از آن خود کند. احترام به این خلوت نشانه ی ارزشی است که برای او قائل می شوید تا مستقل از شما رشد کند.

- به او احترام بگذارید و نظرات و برداشت هایش را به تمسخر نگیرید و بی جهت از در مخالفت با او صحبت نکنید. به سلیقه اش احترام بگذارید و سعی نکنید او را متقاعد کنید که آن چه را می بیند، می شنود و احساس می کند اشتباه و واقعیت چیز دیگری است.

- غالباً انتقاد مستقیم پدر و مادر به نوجوان بی فایده است. او را عصبانی و میل به سرکشی را در او تشدید می کند. با انتقاد از شخصیت و ویژگی های رفتاری نوجوان، احساس بدی را به او منتقل می کنیم و شرایطی فراهم می کنیم که با دلخوری و عصبانیت واکنش نشان دهد.

آیا زن و مرد در ابراز خشم متفاوتند؟ چرا؟

در دوران رشد، پسرها بیش تر از دخترها کج خلقی می کنند و این حالت شان بیش تر ادامه می یابد و دیرتر به حالت عادی برمی گردند.

پسرها در سن سه تا چهار سالگی پرخاشگری بیش تری نسبت به دخترها دارند، آن ها بیش تر عصبانی و تنبیه می شوند، اما از سوی خانواده نیز بیش تر از دختران به انجام پرخاشگری جسمی با همسالان تشویق می شوند. به همین دلیل اکثر جرایم خشونت آمیز توسط مردان صورت می گیرد. آن ها خشم خود را به راحتی ابراز می کنند، در صورتی که زنان بعد از پرخاشگری بیش تر مضطرب می شوند و احساس گناه می کنند و حتی گاهی با قربانیان خود همدلی می کنند.

باید گفت تفاوت جنسیتی در ابراز خشم بین کودکان پیش دبستانی بیش تر مشاهده می شود و این تفاوت با افزایش سن کاهش می یابد.

در زمینه ی علت تفاوت های جنسیتی در ابراز خشم، عده ای آن را به وضعیت جسمی زن و مرد نسبت می دهند. یعنی جثه ی بزرگ تر، نیروی بیش تر، عضلانی بودن مردان و تفاوت سطح هورمون تستوسترون را در این تفاوت دخیل می دانند.

گروهی دیگر طرفدار نظریه ی تربیت هستند و می گویند پرخاشگری بخش مهم نقش مردانه در جامعه و پرخاشگر نبودن و منفعل بودن بخش مهم نقش زنانه است. وقتی کودکان از نقش جنسیتی خود آگاه می شوند، به تدریج دختران متوجه می شوند که نباید پرخاشگر باشند و پسران می فهمند که باید پرخاشگر باشند. از سوی دیگر در پدیده ی همانندسازی، پسران با مردان همانندسازی می کنند و خود را مجاز به نشان دادن عصبان می دانند و دختران از زنان تقلید می کنند و کم تر به خود اجازه ی پرخاشگری می دهند.

پسرها، هم چنین ممکن است به خاطر پرخاشگری شان از جانب گروه همسالان اعتبار و احترام کسب کنند، درحالی که دختران انتظار چنین پاداشی را ندارند. مسئله ی دیگر این که پسرها به دلیل پرخاشگری بیشتر از دخترها تنبیه می شوند و این کار باعث افزایش پرخاشگری آنها خواهد شد. به طور کلی می توان گفت پایه های جسمی و زیست شناختی، نقش کوچکی در تفاوت های جنسیتی زن و مرد در هنگام ابراز خشم دارد که عوامل تربیتی، فرهنگی و مسائل دوران رشد، آن را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد.

روش کاهش ضعف زنان در ابراز خشم

در ابتدا باید یادآوری کرد که منظور از ابراز خشم، پرخاشگری نیست، بلکه گفت وگو و صحبت درباره ی احساس خشم و عصبانیت است.

زنان در مقایسه با مردان کم تر خشم خود را ابراز می کنند. وقتی مردان با مشکلی رو به رو می شوند، عموماً از ابراز خشم نمی ترسند و آن را به راحتی ابراز کنند. اگرچه گاهی فکر نمی کنند که خشم شان چه مشکلاتی برای دیگران به بار خواهد آورد و به این دلیل مرتکب پرخاشگری می شوند. درحالی که زنان عموماً از ابراز خشم می ترسند. آن ها این طور تربیت شده اند که ابراز عصبانیت در شأن یک خانم نیست و نباید خشم خود را صریحاً ابراز کنند. آن ها نگرانند که مبادا خشم شان برای دیگران مشکلاتی بیافریند و گاه پس از ابراز آن احساس گناه و شرمندگی می کنند.

لازمه ی ابراز صحیح خشم، داشتن توانایی ابراز وجود (قاطعیت) است و ابراز وجود نیز مستلزم اعتماد به نفس بالاست. برخی زنان به دلیل تربیت دوران کودکی و شرایط فرهنگی جامعه اعتماد به نفس کمی دارند و قاطعیت به عنوان یک مهارت مهم، در دوران کودکی به آنها آموزش داده نشده است. به همین دلیل غالباً در ابراز خشم ضعیفند.

برای رفع این ضعف باید به آنان کمک کرد تا نقاط قوت و ضعف، توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسند تا بدین وسیله تصورات اشتباه آنها در مورد خود تصحیح شود و اعتماد به نفس شان افزایش یابد. باید مهارت قاطعیت را به آنان آموخت تا بتوانند بدون زیر پا گذاشتن حقوق دیگران، از حقوق خود دفاع و در صورت لزوم، خشم و اعتراض خود را ابراز کنند، بدون این که مرتکب پرخاشگری شوند. لازم است مهارت های یادشده، به مردان با زنانی هم که خشم خود را به صورت پرخاشگری بروز می دهند، آموزش داده شود.

نحوه کنترل نسبت به همسر

بعضی افراد فکر می کنند عصبانی شدن بهترین راه تأثیر گذاشتن روی همسرشان است. در حالی که ممکن است این کار نه تنها تأثیر مثبت نداشته باشد، بلکه برعکس نتایج منفی به بار آورد.

هر چند، گاهی زن و شوهر بعد از نزاع احساس آرامش می کنند و ممکن است پس از آن رفتار بهتری داشته باشند. اما باید توجه کرد که گاهی در ضمن مشاجره، حرف هایی بین آن ها ردو بدل می شود که علاوه بر این که رابطه ی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد ممکن است خاطره ی این صحبت ها سال ها در ذهن شان باقی بماند. بنابراین، وقتی از همسرتان عصبانی می شوید به موارد زیر توجه کنید:

1- نقش همسرتان را در خشم خود پیدا کنید.

2- دقت کنید که آیا واقعاً رفتار همسرتان خشم برانگیز بوده است یا تفسیری که ذهن تان از رفتار او داشته شما را عصبانی کرده است؟ از خودتان بپرسید: خشم من به جاست؟ دلیل واقعی عصبانیت من چیست؟ آیا خشم من متناسب و به اندازه است؟ آیا هر کس دیگری هم به جای من بود همین قدر عصبانی می شد؟ آیا ممکن است برداشت من از رفتار همسرم اشتباه باشد؟

3- بررسی کنید که آیا دچار خطاهای شناختی نشده اید؟ (این خطاها قبلاً توضیح داده شده است.)

4- در صورت تشخیص خطای شناختی، تفکر صحیح را جایگزین کنید. برای این کار سعی کنید از دریچه ی چشم او به ماجرا نگاه کنید اگر به خاطر اینکه همسرتان با دوستانش به گردش رفته عصبانی هستید، ممکن است فکر کنید: «فقط به فکر خودش است، من برایش بی ارزشم.» و در نتیجه خشمگین شوید. در حالی که اگر فکر کنید: «گاهی برای روحیه اش خوب است که با دوستانش به گردش برود.» از خشم تان کاسته خواهد شد. در واقع معنایی که شما به رفتار همسرتان می دهید، تعیین می کند که باید از او عصبانی شوید یا رفتارش را بپذیرید.

5- در مورد رفتار با همسرتان تصمیم بگیرید. شما حق انتخاب دارید می توانید خشم خود را هر طور که مایلید نشان دهید. به شکل آتش فشان عمل کرده، مشاجره کنید، آن را کتمان کنید یا در موقع مناسب با شیوه ای صحیح نارضایتی خود را نشان دهید.

6- در ابراز خشم عجله نکنید. با خویشتن داری و منع خود از واکنش سریع، به خود فرصتی می دهید تا درباره ی رفتار همسرتان و تفسير ذهنی از آن فکر کنید.

7- آخرین باری که عصبانی شدید را به یاد بیاورید و پیامدهای مثبت و منفی ابراز خشم خود را در نظر بگیرید.

8- قبل از ابراز خشم از خود بپرسید: عصبانی شدن، انتقاد و مجازات کردن همسرم چه فایده ای دارد؟ با خشمگین شدن چه چیزهایی را از دست می دهم و چه چیزی به دست می آورم؟ چه چیزهایی به همسرم انتقال می دهم؟ بهترین راه برای رسیدن به هدف چیست؟

9- اگر تصمیم به ابراز خشم گرفتید، از گفتن حرف های تحریک کننده مواردی که همسرتان به آن حساسیت دارد خودداری کنید.

10- از شیوه های صحیح ابراز خشم که قبلا توضیح داده شد استفاده کنید.

روش مواجهه با خشم همسر

گاهی همسرتان از شما عصبانی می شود و نمی تواند خود را کنترل کند. موارد زیر به شما کمک می کند تا در کاهش خشم او موفق شوید:

1- نقش خود را در عصبانیت همسرتان پیدا کنید.

2- مراقب باشید خشم همسرتان به شما منتقل نشود. آرامش خود را حفظ کنید.

3- در صورتی که همسرتان از شدت عصبانیت نمی تواند منطقی صحبت کند، بهتر است صحبت در مورد مشکل به وجود آمده را به بعد موکول کنید. حواسش را به نوار موسیقی، تلویزیون و... متوجه کنید.

4- همسرتان را آرام کنید. بی آن که لزوماً با او هم عقیده باشید در مقام تأیید او حرفی بزنید. خشمگین بودنش را بپذیرید و به او بگویید برای این که مشکل حل شود باید خونسردی اش را حفظ کند.

5- شرایطی فراهم سازید تا همسرتان مشکل را با شما در میان بگذارد. ممکن است مشکل اصلی در لابه لای تهمت ها و انتقادات پنهان شده باشد و شما نتوانید مسئله را آن طور که هست ببینید. اگر حمله ی او را با ضد حمله پاسخ دهید، بر مشکل خواهید افزود. شاید در این شرایط حفظ خونسردی سخت باشد اما در نهایت به سود شما و زندگی تان خواهد بود. اگر به جای عصبانیت متقابل، به حل مسئله بپردازید موفق تر خواهید بود.

6- گاهی بهتر است چند دقیقه سکوت کنید و زمانی را به فکر کردن بگذرانید.

7- در زمان صحبت در مورد مشکل، از محکوم کردن و توهین به یکدیگر بپرهیزید.

8- به عادت های ناخوشایند همسرتان با رویدادهای منفی زندگی گذشته اشاره نکنید.

9- در صورتی که ضمن گفت وگو متوجه عصبانیت خود یا همسرتان شدید، آتش بس اعلام کنید و ادامه ی بحث را به زمان دیگری موکول نمایید.

10- گاهی لازم است از همسرتان دور شوید و به اتاق دیگر بروید و اگر او به دنبال تان آمد از منزل خارج شوید.

11- سعی کنید در حین رانندگی یکی از طرفین، با هم بحث نکنید. فضای محدود اتومبیل جای ابراز احساسات منفی نیست و ممکن است منجر به حادثه ی رانندگی شود. در این شرایط بهتر است سکوت کنید و به صدای رادیو گوش کنید یا به مناظر اطراف توجه نمایید.

منبع: کنترل خشم - دکتر رباب حامدی

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید