امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 275786
۱۷۳۷
۱
۰
نسخه چاپی

امیل زولا کیست؟ | زولا و جنبش ناتورالیست | امیل زولا و روگن ماکار | PDF رمان دارایی خانواده روگن

زولا و جنبش ناتورالیست

امیل زولا یکی از برجسته‌ترین رمان‌نویسان فرانسوی بود که به خاطر نظریه‌های ناتورالیسم و فعالیت‌های سیاسی‌اش شهرت دارد.

امیل زولا کیست؟

امیل زولا بانام اصلی (امیل ادوار شارل آنتوان زولا) 2 آوریل 1840 در پاریس به دنیا آمد. او رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و روزنامه‌نگار فرانسوی، مهم‌ترین نماینده‌ی مکتب ادبی ناتورالیسم و عامل مهم در گسترش تئاتر ناتورالیستی بود. او همچنین از چهره‌های برجسته در آزادی سیاسی فرانسه بود و در تبرئه‌ی افسر ارتش فرانسه، آلفرد دریفوس از اتهام خیانت نقش اساسی داشت که سر تیتر روزنامه‌های مشهور آن زمان بود، زولا به دلیل حمایت از دریفوس و محکوم کردن عمل دادگاه و اعتراض به آن، مقاله‌ای را تحت عنوان من متهم می‌کنم…! نوشت که برای مدتی به تبعید او انجامید، زولا برای اولین و دومین جایزه‌ی نوبل ادبیات به سال 1901 و 1902 نامزد بود اما موفق به کسب این جایزه نشد.

زندگی امیل زولا

امیل ادوارد شارل آنتوان زولا در دوم آوریل سال 1840 در شماره دهم خیابان سن ژوزف پاریس از پدری ایتالیایی و مادری فرانسوی به دنیا آمد. او تنها پسر خانواده بود. پدرش فرانسوا زولا، اهل ونیز و مادرش امیلی اوبر اهل دوردان بود. پدر امیل مهندس عمران و افسر پایین مرتبه سابق ایتالیایی در مناقصه ساخت سیستم انتقال آب آشامیدنی از کوهستان سنت ویکتوآر به اکس آن پرووانس شرکت کرد و در 19 آوریل 1843 در این مناقصه برنده شد و با خانواده‌اش به اکس آن پرووانس نقل مکان کرد. قرارداد این کار در سال 1844 امضا شد و او به همراه شرکای تجاری‌اش شرکت کانال زولا را تأسیس کرد. طرح عمرانی در سال 1847 آغاز شد. فرانسوا پس از آن که پروژه ساخت سد زولا در اکس ان پرووانس را در دست گرفت در 27 مارس 1847 بر اثر ذات‌الریه جانش را از دست داد، امیل و مادرش را با حقوق ناچیز بازنشستگی تنها گذاشت.

پس از آن، طلبکارها بابت طلب‌شان از شرکت زولا شکایت کردند. خانم اوبر برای پیگیری دعوی علیه ژول میژون و طلبکارانی که از شرکت کانال زولا شکایت کرده بودند، در سال ۱۸۵۱ با پسرش به پاریش بازگشت. طلبکارها در سال ۱۸۵۲ از طریق دادگاه تجاری اکس آن پرووانس شرکت را ورشکسته اعلام کردند. در ۱۰ می ۱۸۵۳ شرکت کانال زولا به حراج گذاشته شد. طلبکارها آن را خریدند و نامش به میژون و شرکا تغییر کرد. مادرش امیلی اوبر که کاملا درمانده شده بود به همراه مادربزرگش هنریت اوبر، مراقبت از فرزند یتیمش را بر عهده گرفت.

قبل از دستیابی به موفقیت به عنوان نویسنده، زولا به عنوان کارمند در شرکت حمل و نقل کار می‌کرد و سپس در بخش فروش برای یک ناشر (Hachette) مشغول به کار شد. وی همچنین برای روزنامه‌های سیاسی مطلب می‌نوشت. به عنوان یک خبرنگار سیاسی، زولا نفرتش را از ناپلئون سوم، که از موقعیتش سوء استفاده می‌کرد، مخفی نکرد.

 در سال 1865، زولا اولین رمان خود به نام «اعترافات کلود» را منتشر کرد. این داستان که تا حدی به زندگی واقعی زولا ربط داشت، توجه عموم مردم و پلیس و حتی عدم رضایت کارفرمای او را جلب کرد. البته او که به عنوان نویسنده موقعیت و شهرت خود را به ثبات قابل قبولی رسانده بود، می‌توانست از خود و مادرش حمایت مالی کند و برای دنبال کردن علاقه‌اش به دنیای ادبیات، حرفه‌اش در انتشارات «اشت» را رها کرد.

در سال بعد زولا حرفه خود در خبرنگاری را دنبال و دو رمان دیگر به نام‌های «ترز رَکَن»  و «مادلن فرا» را منتشر کرد. رمان اول، داستانی تاریک از قتل و وقایع پس از آن بود که هنوز هم مورد توجه است و دومین کتاب، تلاشی ناموفق برای به کار بردن اصول وراثت در رمان بود. این علاقه زولا به علم باعث شد در پاییز سال 1868 ایده مجموعه سریالی بزرگ‌تر از رمان، شبیه به «کمدی انسانی» بالزاک به ذهن او برسد. پروژه زولا در اصل شامل ۱۰ رمان بود که هر کدام عضوی متفاوت از یک خانواده بودند و به مرور توسعه یافتند تا به 20 جلد به نام‌ روگون ماکار تبدیل شدند.

«بخت خانواده روگون» اولین مجموعه رمانی بود که در سال 1870 به‌صورت سریالی منتشر شد. انتشار این مجموعه با آغاز جنگ فرانکو-آلمانی در ماه جولای همزمان شد و نهایتاً تا اکتبر سال بعد به تعویق افتاد. زولا به تولید این بیست رمان ادامه داد و تا سال 1893 با انتشار یک رمان در سال توانست مجموعه‌اش را به پایان برساند.

در سال 1870، زولا با «گابریل-الکساندر مولی» (Gabrielle-Alexandrine Meley) که به مدت پنج سال همراه و دوست صمیمی‌اش بود، ازدواج کرد. این زوج جوان از مادر زولا مراقبت می‌کردند.

 امیل زولا و روگن ماکار

اگرچه ازدواج زولا با همسرش تا آخر عمر پایدار بود، اما این نویسنده با یکی از خدمتکاران همسرش رابطه‌ای چهارده ساله داشت که از سال 1888 شروع شد. این زن تنها فرزندان زولا یعنی «دنیز» و «ژاک» را به‌دنیا آورد که بعد از مرگ زولا توسط همسرش به رسمیت شناخته شدند.

در اوایل دهه هفتاد زولا روابط ادبی خود را گسترش داد و به‌طور مرتب با «گوستاو فلوبر»، «ادموند گونکور»، «آلفونس دوده»، «ایوان تورگنیف» و تمام رمان‌نویسان موفقی که در عرصه تئاتر با شکست مواجه شده و نام «نویسندگان خاموش» را به خود اختصاص داده بودند، دیدار می‌کرد.

زولا به‌طور غیر منتظره‌ای در سپتامبر سال 1902 بر اثر مسمومیتِ گاز زغال درگذشت. او در زمان مرگ نه‌ تنها به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین رمان‌نویسان اروپا که به‌عنوان مدافع حقیقت و عدالت نیز شناخته می‌شد. در سال 1908، پیکر زولا را به پانتئون منتقل کردند تا در کنار بزرگانی چون ولتر، ژان ژاک روسو و ویکتور هوگو آرام بگیرد.

زولا و جنبش ناتورالیست

ناتورالیسم مکتبی است که احساس و عاطفه و تخیل را کنار می گذارد و بر واقعیت های طبیعت و اصول و قانون های علمی تکیه دارد. ناتورالیسم یا طبیعت‌گرایی رخنه در روند‌های ماهوی و عمقی واقعیت را وظیفه ی خود نمی‌شناسد، بلکه کافی می‌داند که خلاقیت هنری به کپی کردن اشیا و پدیده‌های تصادفی و انفرادی واقعیت بپردازد.

ویژگی های سبک ناتورالیسم عبارتند از:

1- فرد و اجتماع دارای هیچ گونه امتیاز خارجی نیستند و قانون تنازع بقا در همه ی کارها و اتفاقات به چشم می خورد، یعنی اگر موجودی به کار خوب یا بدی دست بزند این نتیجه ی اراده اش نیست بلکه جبر و قوانین طبیعت او را به این کار وادار کرده است.

2- در نوشته های ناتورالیستی بیش از حد و اندازه به جزییات توجه می شود و باریک بینی و ریزه کاری و ذکر عوامل و حوادث بسیار جزیی گاهی خسته کننده و بیهوده می شود.

این ذکر جزییات شامل کوچک ترین حرکات قهرمان داستان تا جزیی ترین چیز در محیط او و فرعی ترین حادثه در زندگی او می شود.

3- در این سبک، جسم بیش از روح ارزش دارد یعنی هر نوع نظم یا بی نظمی مربوط به جسم آدمی می شود که آن هم نتیجه ی توارث است و روان و روح فقط حکم سایه را دارد.

4- در سبک ناتورالیسم مکالمه های طولانی و بی مورد به آن اندازه موضوع رمان و نمایشنامه را اشغال می کند که گاه آن را از حقیقت نمایی و لطف می اندازد.

ناتورالیسم پا به پای رئالیسم به وجود می آید. بزرگ ترین نماینده ناتورالیسم فرانسه امیل زولا است. او و یارانش سعی دارند به هنر و ادبیات جنبه علمی بدهند.

به عقیده او نویسنده باید تخیل را کنار بگذارد و دارای حس واقع بینی باشد و مانند یک شیمی دان یا فیزیک دان که درباره مواد بی جان کار می کند و یا چون فیزیولوژی دان که اجسام زنده را مورد آزمایش قرار می دهد، نویسنده هم باید راجع به صفات و مشخصات و رفتار و عادات افراد و اجتماعات بشری به همان طریق کار کند.

ناتورالیسم معتقد به جبر علمی است و می گوید حوادثی که در دنیا اتفاق می افتد، مطابق قوانین علمی و تحت تأثیر علل جبری است و مطابق این جبر از شرایط معین نتایج معین به دست می آید.

زولا به‌عنوان بنیان‌گذار و معروف‌ترین عضو جنبش ناتورالیست، رساله‌های متعددی برای توضیح نظریه‌هایش در زمینه هنر منتشر کرد که از میان آن‌ها می‌توانیم به «رمان تجربی» و «رمان‌نویسان ناتورالیست» اشاره کنیم.

ناتورالیسم شامل کاربرد دو اصول علمی در ادبیات است:‌ یکی این باور که شخصیت، خلق و نهایتاً رفتار همگی با نیروی اجباری وراثت، محیط و دوره تاریخی شکل می‌گیرد و دومی نیز روشی تجربی است که مستلزم ثبت بی‌طرفانه اطلاعات دقیق در محیطی کنترل شده است.

هارولد بلوم در سری کتب نقد کلاسیک در باب امیل زولا، او را سنت‌شکنی خطاب می‌کند که حتی از مرزهای ناتورالیسم فراتر می‌رود و به لحاظ زیبایی‌شناسی سعی می‌کند با اتکا به عناصر گوناگون زیبایی-شناسی متفاوتی را در نوع خود ارائه دهد. بلوم او را تحت تأثیر بالزاک، استندهال و ویکتور هوگو می‌داند. بلوم معتقد است امیل زولا در برخی از آثارش سعی می‌کند تا به مطالعه خلق و خوی کاراکتر و نه خود کاراکتر بپردازد. شاید زولا بیشتر از آنکه بخواهد مخاطب را در کشاکش خون و اشک و رگبار رها کند، ترجیح می‌دهد به آنچه که غیر قابل توصیف است بپردازد.

آن امر غیر قابل توصیف می‌تواند همان طبیعت انسانی باشد، چرا که به چنان شناختی در باب طبیعت بدنی انسان و حیوان می‌رسد که به خوبی درمی‌یابد که حتی کارهای بیراه با احساسات یک حیوان هم نشأت گرفته از غریزه اوست. عدم تعادل روانی انسان ناشی از بحران عصبی است که پیش‌تر آن را تجربه کرده است. حتی آنچه که تحت عنوان روابط جنسی برای قهرمانان زن و مرد در آثار ادبی اتفاق می‌افتد، ناشی از نوعی رضایت است. حتی اگر آن قهرمانان قتلی را به علت زنا مرتکب شوند، همه این‌ها ناشی از نوعی اختلال ارگانیک است. آن‌ها زمانی که به نقطه شکست می‌رسند، نوعی اختلال عصبی را تجربه می‌کنند و چاره‌ای جز پذیرش شکست ندارند.

به تعبیر هارولد بلوم آنچنان امیل زولا در ترکیب واقع‌گرایی و طبیعت‌گرایی به مهارت دست یافت که بیراه نیست بگوییم که او تا حد زیادی توانست خود را به نمونه‌ای بی‌مثال از بالزاک بدل کند.

امیل زولا کیست؟

امیل زولا و روگن ماکار

امیل زولا را بیش از هر چیز با مکتب ناتورالیسم و مجموعه کتاب‌های بیست‌جلدی روگن ماکار می‌شناسند.

اگر چه زولا 60 جلد کتاب داستانی، تئوری، نقد و همچنین فعالیت‌های روزنامه‌نگاری را در رزومه چهل ساله‌ی خود دارد، اما بیشتر از همه به‌خاطر مجموعه 20 جلدی روگن ماکار شهرت یافته است.

این مجموعه، تاریخ طبیعی و اجتماعی خانواده‌ای در زمان امپراطوری دوم را به‌تصویر می‌کشد. همان‌طور که از عنوان برمی‌آید، در این مجموعه هدف ناتورالیستیِ نشان دادنِ تأثیرات تعیین کننده‌ی وراثت با دنبال کردن زندگی اعضای مختلفِ سه شاخه از خانواده‌ی روگن عملی شده است. همچنین اهمیت یک لحظه‌ی تاریخی نیز با محدود کردن فعالیت رمان‌ها به یک دوره‌ی تاریخیِ متعلق به سال‌های 1852 تا 1870 که همزمان با حکومت ناپلئون سوم بود، نشان داده شد. در نهایت، زولا تأثیر محیط را با تنوع دادن به حوزه اجتماعی، اقتصادی و حرفه‌ای بررسی می‌کند.

دارایی خانواده روگن (به فرانسوی: La Fortune des Rougon)، نام یک رمان ادبی و اولین کتاب از مجموعهٔ بیست جلدی روگن ماکار می‌باشد که به قلم امیل زولا، نویسندهٔ مکتب ناتورالیسم (ادبیات) اهل فرانسه نوشته شده‌است. این کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است.

داستان این کتاب راجب وقایع قیام خونین مردم جنوب فرانسه در سال ۱۸۵۱ می باشد. که کارکترهای این داستان دو برادر با ذهنیت ها ونظرات مختلف هستند یکی منافع خود را در کودتا کردن می داند و دیگری به علت فقیر بودن و حسادت طرف جمهوری را می گیرد و نکته این جاست که هیچ کدام از این دو برادر اهمیتی به مسائلی که برای کشور در حال وقوع است نمی دهند.

نخستین کتاب از این مجموعه کتاب ثروت روگن‌ها یا به تعبیر دیگر دارایی خانواده‌ی روگن می‌باشد، زولا در سال ۱۸۶۸ طرح کلی این رمان و مجموعه را آماده کرد و در بیست جلد کتاب. سیر تحولات مربوط به این خانواده را به رشته‌ی تحریر درآورد، این مجموعه از کتاب‌ها در اصل شرح ماجراها و سرگذشت اجتماعی خانواده‌ای است که در دوران امپراتوری دوم فرانسه زندگی می‌کردند، نویسنده در این مجموعه و نیز سایر آثار دیگر به وضعیت زندگی کارگران و تسلط سرمایه و بورس بازی در نظام سرمایه‌داری پرداخته است.

  • منبع
  • ایوار
  • مجله کاواک
  • توسعه ایرانی
  • رادیو فرهنگ
  • ایران پیپر

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید