بازجویی عبارت است از هنر و فن طرح یک رشته سؤالات فنی و قانونی از متهم و یا مظنون به ارتکاب جرم به منظور کسب اطلاعات صحیح درباره جرم واقعه.
بازجویی یکی از مهمترین و حساسترین مراحل تحقیقات مربوط به جرم است؛ زیرا بازجو در خلال آن میتواند علاوه بر کسب اطلاعات جدید پیرامون موضوع مورد تحقیق، از تطبیق اطلاعات موجود «نظیر اظهارات شهود و شاکی، نتایج بررسی صحنه جرم، گزارش آزمایشگاه تحقیقات جنایی و پزشکی قانونی و غیره» و پاسخهای متهم به صحیح یا غلط بودن و به طور کلی ارزش و اعتبار اطلاعات قبلی خود پی برده و متقابلاً از میزان صداقت متهم یا مظنون و صحت و سقم اظهارات وی و بالاخره میزان دخالت او در ارتکاب جرم آگاهی پیدا کند.
بازجویی چیست؟
ریشه لغت بازجویی ( Interrogatoire)، کلمه لاتین (Interrogatorius) است و آن عبارت است از روش تحقیق کیفری که مرجع قضایی یا تحقیق کننده یا صادر کننده حکم یا مأموران صلاحیت دار پلیس، از طریق سؤال های مکرر از مظنون یا متهم، به ارتکاب جرم وی پی ببرند.
پرسش از افرادی که به دخالت مستقیم یا غیرمستقیم در یک جرم مظنون باشند، بازجویی نامیده می شود.
بازجویی به معنی اعم کلمه عبارت است از جستجو، کشف و جمع آوری ادله لازم که اتهام و گناه متهمین و یا برائت آنها را ثابت کند.
بازجویی به معنی اخص کلمه عبارت است از سؤال و جواب از متهم یا مجرم با رعایت روشها و فنون خاص و استماع اظهارات و دفاعیات او.
تعاریف فوق از دیدگاه تشکیلاتی اسلامی که همواره چارچوب های خاص را برای فعالیت های اطلاعاتی قائل است، جامع و کافی نیست، لذا با توجه به دیدگاه های اسلامی تعریف زیر را می توان ارائه کرد:
بازجویی عبارت است از هنر ایجاد شرایط مناسب در شخص بازجویی شونده به منظور کاربرد فنونی در جهت کسب حداکثر اطلاعات در چهارچوب نظام ارزشی شرع مقدس اسلام».
انواع بازجویی
بازجویی انواع مختلفی دارد که در ذیل به برخی از این انواع اشاره می شود:
بازجویی اطلاعاتی
در بازجوییهای اطلاعاتی با اعتراف متهم به فعالیتهای ضد امنیتی کار تمام نمیشود و می باید متهم نحوه به دام افتادن، ارتباطات، تکنیک های اطلاعاتی، انگیزه و همکاران شبکه خود و اصولاً آموزش هایی را که تاکنون فرا گرفته است، به طور مشروح بیان کند.
بازجویی فنی
بازجویی است که بازجو با استفاده از روش ها و تکنیک های مختلف بازجویی و با کمک تجهیزات فنی و علمی در جهت کسب اطلاعات لازم اقدام می نماید.
بازجویی موقت
منظور از بازجویی موقت، بازجویی مقطعی و کوتاه مدت است و آن اقداماتی است که در ظاهر بازرسی و پرسش، اما به منظور شناسایی مقدماتی انجام می گیرد. در بازجویی های موقت، بازجو قصد دارد با برخوردهای مناسب، موردیابی نموده و نسبت به شناسایی افراد اقدام نماید. این بازجویی به صورت عوامل گشتی، ایجاد تور و استقرار در گلوگاه می باشد.
بازجویی دراز مدت
در بازجویی دراز مدت، محدودیت زمانی برای رسیدگی به اهداف وجود ندارد( مگر در موارد استثنایی ) و بازجو با آسودگی خاطر به بازجویی میپردازد، اما در بازجویی موقت، بازجو از نظر زمانی در محدودیت قرار دارد، لذا می باید به گونه ای برنامه ریزی نماید تا آمادگی لازم جهت هر نوع برخورد و مقابله با افراد مختلف را داشته باشد و سؤالات از قبل انتخاب و دسته بندی شده باشد.
بخشی از دانش بازجویی که از طریق آموزش فراگرفته میشود، علم است، مانند شناخت طبیعت انسان، روانشناسی و جامعه شناسی و بخشی که موجب به کار بستن دانشها و آموخته ها می شود، هنر است مانند روش های طرح سؤالات و لحن کلام. به عبارت دیگر، به کارگیری دانستنی ها و آموخته ها، هنر محسوب می شود. از این رو می توان گفت، بازجویی هنری است که مبنای علمی دارد.
لازمه یک بازجویی موفق جمع آوری اخبار و اطلاعات کافی پیرامون موضوع، در نظر گرفتن زمان و مکان مناسب برای بازجویی، استفاده از شیوه ها و مراحل بازجویی متناسب با شرایط و اوضاع و احوال سوژه و پرونده و به طور اخص استفاده از فنون و شگردهای شناخته شده و مؤثر در بازجویی می باشد.
طریقه حاضر شدن متهم نزد مرجع تحقیق
متهم یا به احضار نامه توجه کرده و خود نزد مرجع تحقیق حاضر می شود یا توسط ماموران جلب نزد مرجع مزبور آورده می شود، که باید بلافاصله پس از حضور متهم بازجویی به عمل آید.
مقدمات بازجویی
پس از حضور متهم ویا جلب وی نزد مقام تحقیق وقبل از بازجویی از وی باید مقدمات آن فراهم گردد ومقام تحقیق نیز باید این مقدمات را نسبت به وی کاملاً رعایت نماید
تاخیر ناپذیری بازجویی از متهم
نخستین وظیفه مقام قضایی در برابر متهم احضار شده ویا جلب شده، این است که از او بازجویی به عمل آورد. تاخیر در بازجویی از متهم در هیچ شرایطی قابل توجیه نیست. در این رهگذر نمیتوان هیچ عذر وبهانهای را پذیرفت وبه آن جهت متهم را بلاتکلیف نگاه داشت. مقام قضایی مکلف است وضع متهم را مشخص کند. بلاتکلیف گذاشتن متهم از نظر انسانی خطا است و وجاهت قانونی ندارد. به همین جهت ماده 127 ق.آ.د.ک در این زمینه مقرر میدارد: «قاضی مکلف است بلافاصله پس از حضور یا جلب متهم تحقیقات را شروع ودر صورت عدم امکان، حداکثر ظرف 24ساعت مبادرت به تحقیق نماید. در غیراینصورت بازداشت، غیرقانونی تلقی ومرتکب به مجازات مقرر قانونی محکوم خواهد شد». ضمانت اجرای عدم رعایت این ماده در ماده 570 قانون مجازات اسلامی بیان شده است. بنابراین این ماده نشان میدهد که مقنن برای تضمین هرچه بیشتر حقوق وآزادیهای متهم وجلوگیری از بازداشتهای خودسرانه وپایان دادن به هرگونه بهانه، این نوع رفتارها را شدیدتر از یک تخلف انتظامی دانسته وآن را از مصادیق جرم به شمار آورده است.
ثبت هویت متهم
نخستین اقدام قبل از شروع بازجویی از متهم، پرسیدن نام ومشخصات اوست که استعلام هویت نام دارد.
اخطار به متهم که مواظب اظهارات خود باشد
طبق ماده ی 195 قانون آیین دادرسی کیفری بازپرس موظف است پیش از شروع به تحقیق باتوجه به حقوق متهم به وی اعلام کند مراقب اظهارات خود باشد.
تفهیم اتهام
مقام قضایی مکلف است به متهم تقهیم اتهام کند. بدین معنا که حق مسلم متهم است که بداند مرتکب کدام عمل مجرمانه شده است.تفیهم اتهام عبارت است از اعلام رسمی عمل یا اعمال مجرمانه به متهم از سوی قاضی تحقیق به زبان و شیوهای که با توجه به وضعیت حاضر هر متهم، برای او قابل درک باشد.
تفهیم اتهام یکی از اصول مسلم آیین دادرسی کیفری است و علاوه بر بیان صریح آن در ماده ۱۲۹ قانون آیین دادرسی کیفری سابق مصوب سال ۱۳۷۸ و ماده ۱۹۵ قانون آیین دادرسی کیفری جدید مصوب سال ۱۳۹۲ در قانون اساسی ایران هم به صراحت مورد پیشبینی و تأکید قرار گرفته است. اصل ۳۲ قانون اساسی مقرر میدارد «هیچ کس را نمیتوان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین میکند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود.»
حقوق متهم در حین بازجویی
متهم علاوه بر حقوق و تضمیناتی که قبل از بازجویی از آن برخوردار است، در حین بازجویی نیز دارای حقوقی میباشد. هرچند برخی از این حقوق در ایران متناسب با تحولات بینالمللی حقوق بشر، به طور کامل حقوق متهم را تضمین نمیکنند.
1- منع اعمال شکنجه برای اخذ اقرار، شهادت و سوگند
منع شکنجه نه تنها مورد پذیرش تمام کشورها است، بلکه در اعلامیهها و میثاقهای بینالمللی متعدد نیز مورد توجه قرار گرفته است. حتی در جرایم تروریستی و بینالمللی هم استفاده از این روش برای تحصیل دلیل منع شده است. به بیان دیگر دلایلی نظیر تهدید امنیت ملی، تهاجم خارجی، تروریسم یا مصلحت نظام، به هیچ وجه اعمال شکنجه و یا رفتارهای خشن و موهن را توجیه نمیکند. بکاریا در مورد شکنجه کردن برای اخذ اقرار بیان میدارد: «جرم یا محقق است یا نیست، اگر محقق است مجرم سزاوار هیچگونه کیفری جز آنچه قانون تعیین کرده است نیست و رنج و آزار سودی ندارد و اگر جرم محقق نیست نباید بیگناهی را شکنجه داد و بیگناه کسی است که به موجب قوانین گناهانش اثبات نشده است. بنابراین، حاصل شکنجه، کار توان بدن و حساب است که به تناسب نیرو و حساسیت هر انسان تغییر مییابد، به طوری که با این روش، یک ریاضیدان بیشتر از یک قاضی صلاحیت حل مسئله را دارد، دو نیروی عضلات و حساسیت تارهای عضلانی یک بیگناه در دست است تعیین کنید میزان دردی که او را به اقرار جرم مفروض وا میدارد».
2- حق سکوت
این حق عبارت است ازحق بیپاسخی یا حق سکوت متهم در برابر پرسشگری مقام ذیصلاح است
3- منع سوالات تلقینی
طبق قانون آیین دادرسی کیفری پرسش های بازپرس باید مفید، روشن، مرتبط بااتهام و در محدوده آن باشد. پرسش تلقینی یا همراه با اغفال، اکراه و اجبار متهم ممنوع است.
4- حق داشتن وکیل
بنابر آنچه در اصل ۳۵ قانون اساسی و ماده ۱۲۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری آمده، حق برخورداری متهم از وکیل در همه مراحل از جمله مرحله تحقیقات مقدماتی به رسمیت شناخته شده و به وکیل متهم اجازه داده شده است به عنوان ناظر در جریان تحقیقات حضور داشته باشد و بدون مداخله در تحقیقات و در پایان تحقیقات اگر مطلبی را ضروری دانست، در پرونده منعکس کند. البته همین حق اندک حضور وکیل نیز میتواند تا حد زیادی یاریگر متهم در دفاع از اتهامات منتسبه باشد. البته ماده ۱۲۸ در تبصرههای بعدی خود، این حق را با قید بزرگی مواجه کرده است.
اگرچه در صدر ماده بر حضور وکیل تأکید کرده، اما در تبصره این ماده «محرمانه بودن موضوع»، «مرتبط بودن با جرایم علیه امنیت ملی» و «موجب فساد شدن» را از مواردی دانسته که وکیل باید با اجازه دادگاه یا قاضی تحقیق، در مرحله تحقیقات حاضر شود و از موکل خود دفاع کند.به نظر میرسد به این تبصره به دلایل مختلف ایراد قانونی وارد باشد؛ اول اینکه در قوانین موجود، تعریف دقیقی از مواردی که دارای جنبه محرمانه است، وجود ندارد و اینکه در چه اموری اگر وکیل دخالت کرد، موجب فساد میشود، مشخص و معلوم نیست. اصولاً این امور در اختیار مقنن است و واگذاری تشخیص این امور به علم قاضی تحقیق، باعث اعمال نظرهای مختلفی میشود.
همچنین در مورد جرایم علیه امنیت ملی (جرایم موضوع مواد ۴۹۸ تا ۵۱۲ قانون مجازات اسلامی)، موارد متعددی وجود دارد که مجازات قانونی آنها اعدام یا قصاص است که در چنین جرایمی، بر اساس صراحت مواد ۱۸۳، ۱۸۶، ۱۸۷ و ۱۸۸ آیین دادرسی کیفری، حضور وکیل انتخابی یا تسخیری ضروری و الزامی است. در این صورت، چگونه هم حضور وکیل الزامی است و هم وکیل حق مداخله در تحقیقات مقدماتی را ندارد؟! در این باره که گفته میشود این ممنوعیتها برای تحقیقات مقدماتی است و برای مرحله دادرسی و دادگاه نیست، ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که اصولاً متهم در ابتدای دستگیری نیاز بیشتری به خدمات وکالتی دارد و هرگونه اهمال در ارائه خدمات، به تضییع جدی حقوق متهم در مراحل بعدی دادرسی میانجامد. بنابراین، با توجه به آنچه گفته شد، حق برخورداری از وکیل در تمامی مراحل تعقیب و تحقیق یک حق اساسی است و این حق چون با هدف حفظ کرامت و حیثیت فرد و حمایت از جان، مال، آبرو و آزادی فرد است، با مبانی دین مبین اسلام نیز سازگاری دارد.
5- اخذ آخرین دفاع متهم
برای تامین بیشتر حقوق دفاعی متهم، اخذ آخرین دفاع یا آخرین کلام متهم، مبین این مفهوم است که دلایل ابرازی از طرف متهم برای زدودن اتهام وارده به وی کفایت ننموده و لازم است که برای آخرین بار این فرصت را داشته باشد تا چنانچه اظهارات جدیدی برای نفی اتهام از خود دارد، ابراز کند. به بیان دیگر، اخذ آخرین دفاع که در قسمتی از بند «ک» ماده 3 ق.ت.د.ع.ا به صراحت بیان شده است، «برپایه اصل برائت توجیه میگردد و هدف این است که پس از شنیدن اظهارات شاکی و شاهد توسط مرجع تحقیق و جمعآوری دلایل، همیشه آخرین کسی که مطلبی را میگوید متهم باشد تا در جهت تثبیت اصل برائت، هر دفاعی را که به نظرش میرسد، اظهار دارد».
بنابراین پس از بازجویی، در صورتی که بازپرس دلایل و امارات موجود در پرونده را بر وقوع جرم و انتساب آن به متهم کافی تشخیص دهد و عقیده به مجرمیتمتهم داشته باشد، مکلف است با تفهیم مجدد اتهام و کلیه دلایل و مدارک آن، از متهم بخواهد که اگر در جهت اثبات بیگناهی خود مطالبی دارد، به عنوان آخرین فرصت، بیان کند. با این وجود، اخذ آخرین دفاع، مبین مفهوم قطعی بزهکاری متهم نیست و چه بسا در آخرین دفاعیات با دلایلی مواجه شویم که موجبات بیگناهی متهم را فراهم کند. نتیجه این که اخذ آخرین دفاع به عنوان یک تکلیف قانونی است و صدور قرار مجرمیت بدون اخذ آخرین دفاع، وجههی قانونی ندارد و نادیده گرفتن آن علاوه براین که تخلف انتظامی است، به موجب ماده 597 ق.م.ا که مصادیق امتناع مقام قضایی از انجام وظایف قانونی را برشمرده و مقام قضایی که خلاف آن رفتار کرده است، قابل تعقیب است و تحقیقات بدون اخذ آخرین دفاع، باطل اعلام میشود.
اهداف بازجویی
1- دستیابی به حقایق با ارزش
2- رفع مظنونیت یا اثبات بیگناهی
3- شناسایی مجرم
4- اعتراف متهم
بنابراین، بازجو در خلال بازجویی صرفاً به دنبال اخذ اعتراف نیست، بلکه منظور اصلی وی کسب اطلاعات صحیح درباره جرم واقعه است و چه بسا در نتیجه یک بازجویی درست و اصولی متهمی بیگناه شناخته شود.
بدیهی است اگر هدف بازجویی صرفاً اخذ اعتراف باشد، احتمال دارد بازجو دچار اشتباه و گمراهی گردد؛ زیرا افرادی که به ارتکاب جرمی اعتراف مینمایند دو دسته هستند:
دسته اول کسانی هستند که واقعاً مرتکب جرم شده و گناهکارند و به منظور رهایی از عذاب وجدان به دنبال بعضی از محرکهای روانی میگردند تا به جرم ارتکابی اعتراف نمایند.
دسته دوم کسانی هستند که واقعاً مجرم نیستند ولی به خاطر تهدید، اکراه، اغوا و یا دلایل دیگر از قبیل اختلالات روانی و غیره به اعتراف به ارتکاب جرمی استنکاف مینمایند.
صرف نظر از جنبههای حقوقی و لزوم تفهیم اتهام و رعایت قوانین و آیین دادرسی کیفری که خود میتواند موضوع بحث مستقلی باشد و همچنین لزوم رعایت اصل بیطرفی و احتراز از پیش داوریهای عجولانه و حدس و گمانهای اساسی توسط بازجو و بالاخره برخورداری وی از ویژگیهای همچون پشتکار، سرعت انتقال، حافظه قوی، تمرکز حواس، قابلیت انعطاف، خونسردی، صبر و حوصله و غیره.
چه نکاتی در بازجویی از متهم حتما باید رعایت شود؟
1- تاریخ و سرعت و نام بازجو در برگ بازجویی قید گردد و سؤالات به گونهای باشد که از خلال پاسخها بتوان از مرور زمان و مکان وقوع جرم، مشخصات مرتکب، هدف و انگیزه وی از ارتکاب جرم، چگونگی عمل مجرمانه و وسیله ارتکاب جرم و نتایج حاصله از آن، مشخصات مجنیعلیه و…… اطلاعات کافی کسب کرد.
2- قبل از انجام دادن بازجویی، متهم به زندان عمومی اعزام نشود؛ زیرا به تجربه ثابت شده در این قبیل موارد متهم ضمن اینکه امکان ارتباط با خارج زندان و مبادله پیغام با همدستانش را پیدا خواهد نمود، در اثر تماس با زندانیان سابقهدار و کهنهکار و بدآموزی آنها، در بازجوییهای بعدی به گونهای پاسخ خواهد داد که مسئولیت کیفری کمتری متوجه وی باشد و یا ذهن بازجو مسائل دیگری منحرف گردد.
3- بازجویی از متهمین و مظنونین بایستی هر چه سریعتر و با فاصله زمانی هر چه کوتاهتر از وقوع جرم انجام شود؛ زیرا در اثر گذشت زمان، علاوه بر اینکه احتمال فراموشی جزییات امر برای مرتکب جرم بیشتر میشود، وی فرصت زیادتری برای فکر کردن و پیدا نمودن جوابهای گمراه کننده پیدا خواهد نمود. به تجربه ثابت شده است بیشترین و صادقانهترین اعترافات در همان مراحل اولیه بازجویی و در بدو بازداشت متهم و قبل از اینکه فرصت تفکر و مشورت با دیگران را داشته باشد، بوده است (رعایت این نکته بدان معنی نیست که بازجویی باید عجولانه و بدون آماده شدن مقدمات کار انجام شود).
4- بازجویی باید به طور انفرادی و محرمانه و بدون حضور دیگران و به خصوص سایر متهمین و مظنونین انجام شود تا اولاً: متهم با احساس اطمینان کامل و بدون داشتن واهمه از اینکه کس دیگری حرفهای او را میشنود مطالب خود را بیان کند، ثانیاً: سایر کسانی که در مظان اتهام هستند پی نبرند که چه مطالبی بازگو شده و چه مطالبی هنوز افشا نگردیده است (موارد محدودی که نیاز به مواجهه چند نفر متهم یا مظنون با هم باشد از این اصل مستثناست).
5- در تحقیقات جنایی، مجهولات هر مسئله را باید از روی معلومات آن به دست آورد و معلومات مسئله نمیتواند صرفاً زاییده تخیل و یا حدس و گمان باشد؛ لذا قبل از بازجویی از متهم یا مظنون باید از شاکی و شهود مورد اطمینان تحقیق به عمل آید و سایر مستندات پرونده از قبیل گزارش معاینه محل و کارشناسی، عکسها و نوارهای صوتی و تصویری مربوط را دقیقاً مطالعه و مورد بررسی قرار داد تا براساس معلومات و تکمیل بازجویی، مجهولات روشن گردد. به همین دلیل توصیه گردیده بازجو قبل از انجام بازجویی، اطلاعات کاملی پیرامون بیوگرافی متهم از نظر میزان تحصیلات، وضع خانوادگی، شغل و درآمد، علایق، سوابق کیفری، مشکلات، اعتیاد احتمالی به مواد مخدر، الکل و قمار و همچنین جرم واقعه و رابطه وی با مجنیعلیه به دست آورد تا براساس آن، بازجویی را سازماندهی کند. این مسئله از نظر روانی و برای ایجاد تفوق معنی بازجو بر متهم حائز اهمیت است؛ زیرا وقتی متهم دریابد بازجو اطلاعات وسیع و کاملی پیرامون وی و جرم واقعه دارد، کمتر به خود اجازه دورغ گفتن و فریب بازجو را میدهد.
6- در موارد حساس و مهم، هنگام بازجویی هیچگونه مانع فیزیکی از قبیل میز تحریر و غیره بین بازجو و متهم وجود نداشته باشد، تا بازجو بتواند به طور مستقیم و با کنترل و زیر نظر قرار دادن حرکات و عکس العملهای متهم و تمرکز کامل حواس، بازجویی را انجام دهد؛ به همین دلیل بهتر است در اطاق بازجویی به جز دو عدد صندلی چیز دیگری نباشد. در صورت امکان در این قبیل موارد میتوان ترتیبی اتخاذ نمود تا همکاران بازجو از اطاق دیگر و با استفاده از میکروفون و دوربین مخفی و امثال آن، بدون اطلاع متهم و به طور غیرمحسوس در جریان بازجویی قرار گرفته و حرکات و عکسالعملهای متهم و پاسخهای وی را مورد تجزیه و تحلیل و بهرهبرداری قرار دهند.
7- در جرایم مهم اگر متهم در ابتدا و قبل از تکمیل بازجویی به ارتکاب جرم اعتراف کرد، بازجویی برای روشن شدن جزییات امر و حصول اطمینان کامل ادامه یابد تا بعداً اگر متهم از اعتراف پشیمان شد، نتواند منکر ارتکاب جرم گردد. همچنین اگر اقرار کننده متهم واقعی نباشد و برای گمراه کردن بازجو و ایجاد اختلال در روند تحقیقات مربوط به جرم و یا اختلالات روانی و غیره خود را به جای متهم اصلی معرفی کرده باشد، موضوع روشن گردد.
8- سؤالات بازجویی کوتاه، مشخص و عاری از ابهام باشد و پاسخها عیناً و بدون دخل و تصرف نوشته شود و اگر متهم با سواد باشد بهتر است خودش پاسخها را بنویسد. در هر حال، حین بازجویی حتیالامکان سعی شود رشته کلام متهم و یا نوشته وی قطع نشود تا او آزادانه تمام مطالب خود را منعکس نماید.
9- در بازجویی، سؤالات القایی نباشد، به عنوان مثال، چنانچه سؤال شود: «ساعت ۹ شب گذشته که شما در منزل آقای (الف) بودید، آقای (ب) چند ضربه چاقو به وی زده است» درست نیست، زیرا سؤال کننده به مخاطب القا میکند که شب گذشته ساعت ۹ شب در منزل آقای «الف» شاهد بوده که آقای «ب» چند ضربه چاقو به وی زده است. در صورتی که باید سؤال شود: «شما شب گذشته ساعت ۹ کجا بودید؟» و اگر مخاطب جواب داد: «در منزل آقای (الف) بوده است» در سؤال بعدی پرسیده شود: «غیر از شما دو نفر چه کسانی آنجا بودند؟» و اگر مخاطب پاسخ داد: «آقای(ب) آنجا بوده است» در سؤال بعدی پرسیده میشود: «آقای (ب) چیکار کرد؟»
10- چند مطلب را نباید در قالب یک سؤال گنجاند؛ به عنوان مثال، «شما شب گذشته چه ساعتی از منزل خارج شدید؟ به کجاها رفتید؟ و با چه کسانی ملاقات داشتهاید؟» این سؤالات به صورت یک سؤال صحیح نیست و بهتر است هر یک از موارد فوق به صورت مستقل مورد پرسش قرار گیرد.
11- بازجو نباید متهم را به اقرار تشویق کند و یا برای جلب اعتماد وی و اخذ اقرار وعدههایی که عملی نیست به او بدهد؛ زیرا متهمین و به خصوص اشخاص سابقهدار به خوبی در مییابند که چنین وعدههایی خارج از اختیارات و مقدورات بازجو میباشد و عملی نیست و اگر هم متهم به وعدهها امیدوار گردد ولی بعداً عملی نشود، باعث سلب اعتماد وی میگردد.
12- چنانچه در خلال بازجویی متوجه شدید متهم دروغ میگوید، فوری احساس خود را از گفتههای دروغ وی به رخش نکشید؛ چون متهم هر چه بیشتر دروغ بگوید در مراحل بدی بازجویی وضع متزلزلتری پیدا خواهد کرد.
13- هنگام طرح سؤال در مورد اتهامات سنگینی نظیر قتل و تجاوز به عنف و… که مجازات سنگینی دارد، حتیالامکان از به کاربردن عین عناوین فوق که ممکن است باعث ترس و وحشت متهم و نگرانی وی از عواقب کار خودش گردد و منجر به سکوت و یا دروغگویی وی شود، احتراز گردد و به جای عناوین مذکور از کلمات و عبارات مشابه و یا به صورت کنایه که رعب و وحشت کمتری را در دل شخص ایجاد کند، استفاده شود.
14- شیوه بازجویی از کسی که متهم بودن وی محرز میباشد، با کسی که در مورد متهم بودن او تردید وجود دارد، متفاوت است.
به طور کلی، هر چه دلایل ضعیفتر و اطلاعات بازجو راجع به جرم و متهم کمتر باشد، در ابتدای بازجویی باید سعی شود سؤالات به طور مستقیم و در رابطه با اصل موضوع نباشد، بلکه ابتدا با طرح سؤالات حاشیهای و در عین حال مرتبط با موضوع، بازجویی آغاز گردد تا از خلال پاسخهای مخاطب و پس از کسب اطلاعات بیشتر سؤالات اصلی مطرح گردد.
1- در جرایم مهم نظیر قتل و آتشسوزی عمدی و….. متهم به صحنه جرم برده شود (چنانچه صحنه جرم به هم خورده باشد بازسازی گردد) که از نزدیک جزئیات را تشریح نماید. در این قبیل موارد چنانچه شخص خود را به جای متهم اصلی جا زده باشد و یا تناقضی در اظهاراتش باشد در عمل روشن خواهد شد.
2- توسل به تهدید و ارعاب و فحاشی و اهانت و شکنجه در بازجویی برای اخذ اعتراف، نشانه ضعف بازجو در کار خود میباشد و متهم از این گونه برخوردها در مییابد که بازجو دلیل و مدرک قاطع و قابل استنادی در اختیار ندارد که به وسایل فوق متوسل شده است.
3- کم اهمیت جلوه دادن جرم واقعه؛ اظهار همدردی و همدلی با متهم(به عنوان مثال، به وی گفته شود هر کس دیگری هم جای شما و در آن موقعیت قرار میگرفت همان کاری را میکرد که شما انجام دادید) و انتقاد از شاکی و مجنیعلیه موجب جلب اعتماد متهم و ترغیب وی به همکاری با بازجو و گفتن حقایق میگردد.
4- وجود اختلاف و تضاد بین متهمین، فرصت مناسبی است تا بازجو با بهرهگیری از آن بتواند اطلاعات خوبی در مورد هر یک به دست آورد.
5- در بازجویی باید شرایط سنی، جنسی، موقعیت اجتماعی، میزان تحصیلات و اعتقادات مذهبی شخص، مورد توجه قرار گیرد. بازجویی از زنان حتیالامکان توسط بازجوی زن والّا با حضور شخص ثالث و بیطرفی که مرتبط با پرونده نباشد، انجام شود تا بعداً ادعاهای دروغی علیه بازجو مطرح نشود. همچنین بازجویی از کودکان بهگونهای باشد که باعث ترس و آسیب روحی و روانی آنها نگردد.
روش های مستند کردن اظهارات اولیه متهم یا مظنون توسط بازجو
سپردن مطالب به حافظه و سپس در فرصت مناسبی آنها را مکتوب نماید؛ که این روش از جهت قطع نشدن رشته افکار بازجو و دقت کامل به گفتار طرف مقابل و عدم اختلال و گسیختگی در افکار متهم و جلوگیری از پریشانی و آشفتگی روحی وی خوب است، ممکن است در اثر طولانی شدن بازجویی، بازجو قسمتهای مهمی از مطالب را فراموش کند و مکتوب ننماید.
یادداشت برداری؛ یعنی بازجو نکات مهم و قابل توجه اظهارات متهم را یادداشت نماید، در این روش، چون بازجو فقط نکات مهم را یادداشت میکند و نکات به ظاهر جزیی یادداشت نمیشود، چه بسا در همین نکات جزیی مسائل با اهمیتی نهفته باشد. از طرفی چون احتمال دارد بازجو حین یادداشت مطالب نتواند حواس خود را روی آنچه متهم میگوید، متمرکز نماید امکان دارد متوجه بعضی نکات مهم و با ارزش اظهارات وی نشود. در یادداشت برداری، متهمی که برای اعتراف دو دل و مردد است وقتی متوجه میگردد اظهاراتش ثبت میشود ممکن است از بیان حقایق و اعتراف امتناع ورزد.
حتی اگر قرار باشد شخص ثالث اظهارات متهم را یادداشت نماید به دلیل فوق و همچنین به خاطر حضور شخص ثالث احتمال دارد متهم به راحتی و آزادانه مطالب را بیان ننماید.
ضبط صدا یا صدا و تصویر، که بهترین وسیله مستندسازی بازجویی است؛ زیرا علاوه بر اینکه تمام جزییات مطالب مطرح شده ضبط میگردد، متهم بعداً نمیتواند ادعا کند با تهدید و اکراه از وی اعتراف گرفته شده است. در مورد ضبط صدا و تصویر دو نکته حائز اهمیت است:
اول این که ضبط صدا و تصویر غیرمحسوس باشد تا متهم هنگام بیان مطالب از اینکه صدا و تصویرش ضبط میگردد نگران نشود و از بیان حقایق خودداری نکند.
دوم اینکه صدا و تصویر ضبط شده از نظر فنی قابل اثبات و از نظر حقوقی قابل استفاده باشد.
دیدگاه