به گزارش ایلنا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل راهبردی بر این باورند که جنگ غزه به وضعیت و دوره حساسی رسیده است. در این راستا، به تازگی اخبار جدیدی در مودر ظهور برخی اختلافات جدی میان آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در مورد شیوه مدیریت جنگ غزه منتشر شده و البته که گزارشهای مختلفی در مورد ارسال پالسهای فعال از سوی اسرائیل جهت برقراری آتش بس در قالب جنگ غزه هم مخابره شده است.
جنبش حماس نیز در قالب یک طرح سه مرحلهای، پیشنهادات خود جهت برقراری آتش بس دائم و آغاز معادله تبادل اسرا میان حماس و رژیم صهیونیستی را به طرفهای بین المللی ارائه کرده است. مسائلی که همه و همه یک برونداد را به ذهن متبادر میکنند و آن این است که در روزهای آتی بایستی انتظار وقوع تحولات تازهای را در قالب جنگ غزه داشته باشیم. تحولاتی که ناشی از موقعیت و دست برترِ مقاومت فلسطین در برابر اشغالگران صهیونیست در میدانهای جنگ غزه هستند.
از این رو، ایلنا در گفتگو با «احمد اسمر» نویسنده و تحلیلگر مصری مسائل غرب آسیا، به واکاوی چند علامت سوال مهم در مورد جدیدترین تحولات رخ داده در قالب جنگ غزه پرداخته است.
مشروح گفتگو با احمد اسمر را در ادامه میخوانید.
در مدت اخیر، منابع آگاه غربی و همچنین برخی جریانهای رسانهای در غرب، به طور خاص از وجود شکاف و اختلاف در مواضع دولت آمریکا و مقامهای ارشد رژیم اشغالگر قدس با محوریت مدیریت جنگ غزه سخن گفتهاند. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
در ابتدا، این شکافها و اختلافات چندان روشن نبودند با این حال با گذشت زمان، برخی خطوط اصلی شکافها و اختلاف نظرها میان آمریکا و رژیم اسرائیل، آشکارتر شده است. اگرچه که حتی همین حالا که بسیاری از این اختلافات صحبت میکنند نیز واشنگتن به حمایت قاطع و همه جانبه خود از اسرائیل ادامه میدهد. یکی از اصلیترین محورهای اختلاف و شکاف میان آمریکا و رژیم اسرائیل در وضعیت کنونی، این مساله است که واشنگتن بر این باور است که اساسا اسرائیل هیچ چشمانداز روشنی را در مورد روزِ پس از پایان جنگ غزه ندارد.
به بیان سادهتر، دولت آمریکا معتقد است که اسرائیل به نحوی کور در جنگ غزه رفتار میکند و صرفا به برخی اهداف نظیر نابودی حماس یا آزادی اسرای اسرائیلی در دست جنبش حماس پافشاری میکند. حال نتیجه جالب اینکه مقامهای ارشد آمریکایی به تازگی در موضع گیریهای خود به نحوی رفتار میکنند که گویی دیگر چندان به گزاره نابودی حماس تاکید ندارند.
دولت بایدن مدام به این مساله اشاره دارد که تشکیلات خودگردان فلسطینی باید زمینه را برای تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی فراهم سازد. اگرچه این ایده مدتهاست مُرده است با این حال، دولت بایدن بر احیای آن تاکید دارد اما اسرائیل همین حداقل را هم نمیپذیرد. جدای از اینها، حمایتهای همه جانبه آمریکا از اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه و چک سفید امضایی که واشنگتن به تل آویو در رابطه با کشتار گسترده مردم فلسطین در غزه داده، سبب شده تا دولت آمریکا فشارهای بین المللی گستردهای را متحمل شود و وجهه بین المللی آن نیز آسیبهای جدی را ببیند.
حال در این فضا، دولت بایدن برای برخی ظاهرسازیها هم که شده سعی دارد با تسهیل روند اعطای کمک به مردم غزه ولو به صورت نمایشی، حدی از فشارها را از دوش خود بردارد و تصویرِ به ظاهر زیبای خود را در محیط بینالمللی حفظ کند. گزارهای که بازهم اسرائیل قویا با آن مخالفت میکند. در این راستا شاهد بودیم که مذاکره تلفنی اخیر بایدن و نتانیاهو نیز بر اساس آنچه منابع آگاه و رسانهای اعلام کردهاند، بسیار سرد بوده و نشان میدهد که شکافها میان دو طرف به نقطهای رسیدهاند که دیگر جایِ لاپوشانی و پنهان کردن آنها وجود ندارد.
به تازگی و در پی رایزنیهای مختلف بینالمللی به ویژه در جریان نشست پاریس که با حضور برخی میانجیگران بین المللی جهت برقراری آتش بس در جنگ غزه برگزار شده، حماس پاسخ رسمی خود را در قالب یک طرح سه مرحلهای ۱۳۵ روزه تسلیمِ میانجی گران بینالمللی کرده است. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
به نظر من جواب این سوال شما را پیشتر برخی نشریات صهیونیستی دادهاند. در روزهای گذشته شاهد بودیم که برخی روزنامهها و رسانههای اسرائیلی به صراحت اعلام کردند که شرایط برقراری آتش بس در جنگ غزه و مشخص شدن سرنوشت اسرای اسرائیلی را یحیوی سنوار، رهبر جنبش حماس است که تعیین میکند و رژیم اشغالگر قدس در این رابطه از هیچ قدرت و نفوذی برخوردار نیست.
دیدیم که حماس به تازگی نیز تمامی اصول مدنظر خود که شامل تبادل اسرا و برقراری آتش بس دائم در سه مرحله که هر کدام ۴۵ روز طول میکشد را تسلیم طرفهای میانجیگرِ بینالمللی کرده است. این معادله در نوع خود یک پیام معنادار دارد: حماس همچنان قدرتمند است و اسرائیل نتوانسته توانمندیهای آن را تضعیف کند و در عین حال، ابتکار عمل در جریان جنگ غزه و چشم اندازهای پایانی آن کاملا در دستان جنبش حماس است و رهبران ارشد این جنبش تعیین میکنند که جنگ غزه چگونه باید خاتمه یابد.
این گزارهها کاملا در تقابل با تلاشهای گسترده صهیونیستها از ابتدای جنگ غزه هستند که همواره سعی داشتهاند خود را به مثابه بازیگر و قدرت مطلق در چهارجوب جنگ غزه نشان دهند و تصویری ضعیف و در حال نابودی را از حماس نشان دهند. جالب است که اخیرا برخی منابع آمریکایی تاکید کردهاند که اسرائیل هنوز نتواسنته سیستم تونلهای زیرزمینی حماس را نابود کند و تنها ۲۰ تا ۴۰ درصد از آنها را از مدار خارج کرده است. به طور کلی مسائلی از این دست به وضوح نشان میدهند که تا چه اندازه میان سیاستهای اعلامی و اعمالی صهیونیستها در بحبوحه جنگ غزه، تفاوت و اختلاف وجود دارد.
برخی تحلیلگران ابراز نگرانی میکنند که شاید جنگ و درگیری میان حماس و رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه، به لبنان نیز کشیده شود. در مدت اخیر تنشها و درگیریهای قابل توجهی نیز میان حزب الله لبنان و رژیم اشغالگر قدس در مناطق جنوبی لبنان و شمال اراضی اشغالی در جریان بوده است. تحلیل شما در مورد این گزاره چیست؟
خودِ محافل اسرائیلی به این نکته اشاره میکنند که حزب الله لبنان چیزی در حدود ۱۵۰ هزار موشک و راکت در اختیار دارد و البته که حزب الله از توانمندیهای نیروهای ویژهای نظیر «کماندوهای رضوان» نیز سود میبرد. حال در این شرایط، آغاز یک جبهه جدید برای اسرائیل آن هم در برابر بازیگری نظیر حزب الله لبنان که میتواند ضربات به شدت کاری و جدیتری را به رژیم اشغالگر قدس وارد کند، چیزی شبیه به یک خودکشی برای اسرائیل است.
اسرائیلیها هنوز نتوانستهاند جنگ غزه را به خوبی مدیریت کنند و به اهداف خود در قالب آن دست یابند و میبینیم که دست به دامان طرفهای بینالمللی هستند تا بلکه زمینه برای توافق آتش بسی که مطلوب آنها باشد فراهم شود. حال در این شرایط، چطور میخواهند در برابر حزب الله لبنان قرار بگیرند که زرادخانه تسلیحاتی دقیق و گستردهای را دارد و از ظرفیتهای عملیاتیِ چشمگیری نیز سود میبرد؟
ارتش اسرائیل اکنون به شدت خسته است و با تلفات سنگینی در میدانهای جنگ غزه رو به رو شده و میشود. این ارتش به هیچ عنوان در وضعیتی نیست که وارد یک درگیری گسترده با نیروهای تازه نفس حزب الله لبنان شود. مسالهای که در صورت وقوع میتواند سناریوهای کابوس واری را برای اسرائیل نوید دهد و البته که در شرایط کنونی اساسا اسرائیل در موقعیتی نیست که بخواهد یا بتواند یک جنگ تازه را کلید بزند.
انتهای پیام
دیدگاه