امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 275065
۲۲۲۵
۱
۰
نسخه چاپی

کج‌رفتاری های اقتصادی | انواع کج رفتاری های اقتصادی یقه سفیدان | انواع کج رفتاری های اقتصادی دون‌پایگان

کج رفتاری های یقه سفیدان شامل جرایمی است که اشخاص مورد احترام و برخوردار از جایگاه اجتماعی در حوزه مربوط به اشتغال خود انجام می دهند

کج‌رفتاری های اقتصادی | انواع کج رفتاری های اقتصادی یقه سفیدان | انواع کج رفتاری های اقتصادی دون‌پایگان

کج رفتاری های اقتصادی را می توان به دو دسته بزرگ: کج رفتاری های یقه سفیدان و کج رفتاری های دو پایگان تقسیم کرد.

کج‌رفتاری های اقتصادی

کج رفتاری های اقتصادی را می توان به دو دسته بزرگ: کج رفتاری های یقه سفیدان و کج رفتاریهای دو پایگان تقسیم کرد.

کج رفتاری های یقه سفیدان شامل جرایمی است که اشخاص مورد احترام و برخوردار از جایگاه اجتماعی در حوزه مربوط به اشتغال خود انجام می دهند.

برآوردهای کارشناسی حاکی از آن است که ضرر و زیان اقتصادی ناشی از کج رفتاری های یقه سفیدان در ایالات متحده سالیانه حدود 40 میلیارد دلار و 10 تا 30 برابر بیش از ضرر و زیان جرایم خیابانی دون پایگان است که در سال حدود 4 میلیارد دلار گزارش می شود. اما به علت هراس توده ای از جرایم خیابانی، واکنشهای عمومی عمدتاً متوجه این نوع جرایم بوده و به کج رفتاریهای یقه سفیدان توجه چندانی نشده است.

درگیری نظام کنترل اجتماعی نیز با جرایم یقه سفیدان کمتر است، زیرا یقه سفیدان اغلب مرتکب جرایمی می شوند که به مهارت، پیچیدگی و از همه مهم تر منابع قدرت، نفوذ و احترام برای گریز از بازرسی و محاکمه نیاز دارند.

همیشه احتمال دستگیری، محاکمه و محکوم شدن غیر یقه سفیدان بیشتر است و علت اصلی آن هم این است که به منابع لازم دسترسی کمتری دارند.

اما یقه سفیدان به دلایل زیر همیشه موفق ترند:

- اجرای عقلانی کج رفتاری برای کسب بیشترین سود

- استفاده از منزلت خود برای اعمال نفوذ به منظور به حداقل رساندن احتمال آشکار شدن تخلف

- استفاده از همکاری ناآگاهانه قربانیان خود

- بی تفاوتی نسبی جامعه نسبت به این گونه کج رفتاری ها.

بخش عمده جرایم یقه سفیدان را شرکتهای بزرگ صنعتی و تجاری انجام می دهند و صورت فردی و شخصی ندارد و از همین طریق می توان به نارسایی تبیین های روان شناختی کج رفتاری پی برد، زیرا هیچ دلیلی وجود ندارد که کسی فکر کند شرکت خودرو سازی میتسوبیشی ژاپن – که در ماه مه 2004 فاش شد به علت بی توجهی و عدم تنظیم چرخهای خودرو، آگاهانه موجب دهها مورد تصادف و کشته و زخمی شدن دهها نفر شد – از عقده حقارت رنج می برده است. یا کارخانه جنرال موتورز آمریکایی – که مخزن بنزین خودروهای آن به مجرد تصادف منفجر می شد و از سال 1973 تا 1988 سیصد نفر را در این انفجارها به کام مرگ فرستاد – به نوعی سرخوردگی (ناکامی) یا پرخاشگری دچار بوده است.

همچنین در مورد شرکت آمریکایی یونیون کاربوید در بوپال هندوستان که به علت عدم توجه به تأمین بهداشت و سلامت کارگران هندی در سانحه نشت گازهای ترکیبات سیانوری دهها هزار کارگر هندی و خانواده های آنها را از بین برد و نسلهای بعدی را نیز آلوده ساخت. سرانجام می توان از تصادف قطارهای ایرانی در منطقه نیشابور در اواخر سال 1382 یاد کرد که حمل و نقل غیر مجاز و کاملاً غیر معمول مواد محترقه ای مانند گوگرد، بنزین و نیترات آمونیوم با هم و برخورد قطار حامل این مواد با قطاری دیگر، بیش از 300 کشته بر جای گذاشت.

هیچ یک از مواردی که به آن اشاره شد، معلول علتهای خاص روان شناختی نبوده و صرفاً به کج رفتاری های سازمانی و حوزه های مسئولیت مدیران و کارشناسان مربوط می شود که به عنوان بخشی از شغل آنها و برای منفعت خود (کج رفتاری شغلی) و یا برای منفعت شرکت صنعتی یا تجاری که در آن کار می کنند (کج رفتاری سازمانی) انجام شده است.

کج رفتاری های اقتصادی دون‌پایگان شامل مواردی مانند سرقت ماشین، سرقت از منازل و افراد، سرقت از مغازه ها و جرایم سازمان یافته می شود که معمولاً کنش گران آن افرادی بدنام و فاقد منزلت اجتماعی اند، قانون هم این گونه کج رفتاریها را بیشتر زیر ذره بین می گذارد و مردم نیز خواهان واکنشهای سریع تر و سخت تری نسبت به آنها هستند.

انواع کج رفتاری های اقتصادی یقه سفیدان

کج رفتاری های اقتصادی یقه سفیدان، خود به دسته های دیگری قابل تقسیم است، از جمله کج رفتاری های اقتصادی سازمانی که مربوط به شرکتهای بزرگ و کوچک تجاری و مسئولان آنهاست و کج رفتاری های اقتصادی شغلی که کارکنان یک دستگاه اداری یا تجاری به عنوان بخشی از یک شغل انجام می دهند.

کج رفتاری های اقتصادی سازمانی

کج رفتاریهای سازمانی عبارت اند از کنشهای قانونی یا غیر قانونی که موجب ضرر و زیان مالی، جسمی یا محیطی است که یک سازمان یا شرکت بر علیه کارکنان خود، مردم، محیط، سایر سازمانها و شرکتها، دولت یا حتی سایر کشورها انجام می دهد.

کج رفتاری های سازمانی اقتصادی شرکتهای صنعتی و تجاری را می توان به چهار دسته عمده تقسیم کرد:

1)کج رفتاری علیه کارکنان

2) کج رفتاری علیه مشتریان

3) کج رفتاری علیه دولت 

4) کج رفتاری علیه محیط زیست.

کج‌رفتاری های اقتصادی | انواع کج رفتاری های اقتصادی یقه سفیدان | انواع کج رفتاری های اقتصادی دون‌پایگان

کج رفتاری علیه کارکنان

تقریباً در همه ی کشورها قوانینی به تصویب رسیده که سازمانها و شرکتهای صنعتی و تجاری را مسئول مدیریت بهداشت کارکنان و تدارک فضای ایمن شغلی برای آنانمی داند. اما امروزه کارگران و کارکنان بسیاری در سراسر دنیا در معرض خطر تشعشع اتمی، نشت گازهای سمی، انواع آلودگیهای محیط کار، گرد ذغال و پنبه و سقوط اجسام و مانند آن و به عنوان تبعات برخی از آنها در معرض خطر آلودگی به بیمارهای کشنده یا صعب العلاج قرار دارند. افزایش منافع اقتصادی صاحبان صنایع و مدیران شرکتهای بزرگ و کوچک تجاری، کاهش هزینه های مربوط در همه ی موارد و همچنین سستی و سهل انگاری دولتها در اقدام علیه سازمانهای متخلف، علل اصلی انکار خطر، سهل انگاری، بی توجهی و عدم اقدام مناسب از سوی مدیریت و مسئولان سازمانها در مورد تامین بهداشت و سلامت کارکنان است. رقم تلفات کارگران و کارکنان آمریکایی به علتهای متعدد مربوط به بی توجهی صاحبان کار 50 تا 70 هزار کشته و گاهی تا 200 هزار نفر رسیده است.

کج رفتاری علیه مشتریان

معمول ترین انواع کج رفتاری علیه مشتریان به حوزه تولید و توزیع مواد غذایی، محصولات فاقد ضوابط ایمنی، تبلیغات تجاری اغفال کننده و کلاهبرداری مربوط می شود. صنایع تولید و توزیع مواد غذایی به سودجویی از طریق فروش غذاهای تقلبی و فاسد به مردم شهرت دارند. موضوع توزیع گوشتهای فاسد در سال 1382 در ایران به یک پرونده قضایی ملی تبدیل شد. فروش شیر خشک دامی به خانواده هایی که برای نوزادان خود از شیر خشک استفاده می کردند، در سالهای دهه ی 40 و حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز سر و صدای زیادی داشت.

کشف کارگاه ها و انبارهای تولید بستنی، رب، شکلات و سایر مواد غذایی تقلبی نیز به رویدادی مستمر تبدیل شده است. امروزه استفاده از مواد رنگی و افزودنیهای شیمیایی، دارو زدن و دود دادن برای حفظ ظاهر و جذابیت مواد غذایی مانده و فاسد شده و تغییر طعم و بوی آنها، خود به صنعت جدیدی مبدل شده است که با جان مردم و به ویژه کودکان بازی می کند.

نیاز مردم و سودجویی تولید و توزیع کنندگان، علت اصلی فروش محصولات ناسالم و فاقد ایمنی، مانند خودرو و قطعات مربوط، دارو، سیگار و سایر محصولات است. همه ی شرکتهای تولید و توزیع کنندگان سیگار به خوبی آگاه اند که مصرف سیگار، اعتیادآور و کشنده است. همه ی شرکتهای تولید و توزیع کننده دارو به خوبی اطلاع دارند که فروش داروهای ناخالص، تاریخ مصرف گذشته، استریل نشده، مخفی کردن عوارض جانبی داروها، دست کاری در داده های کلینیکی و مانند آن، بازی با سلامت و جان مردم است. اما کشف این گونه کج رفتاریهای سازمانی در صنایع و شرکتهای مختلف، روزانه ادامه دارد. استفاده از داروهای بی هوشی فاسد شده یا نامناسب در بیمارستان ایران مهر تهران در فروردین ماه 1383 که منجر به فوت 4 تن و آسیب دیدگی کلی 15 نفر از بیماران این بیمارستان شد آخرین مورد مهم گزارش شده در کشور است.

کلاهبرداری از مردم و مشتریان در امور بانکی، شبه بانکی، بیمه، بنگاهها و شرکتهای مختلف که عمدتاً ناشی از عدم آگاهی مردم، سهل انگاری دستگاههای نظارتی دولت و به هم پیچیدگی قوانین و مقررات پولی و مالی از یک سو و تخلف دستگاهها از قوانین و مقررات، اختلاس گروهی مسئولان و پرونده سازی آنان برای سالم و بهنجار جلوه دادن وضعیت از سوی دیگر است همه ساله عده ای را متضرر یا ورشکسته کرده، به خاک سیاه می نشاند.

در ایالات متحده در فاصله سالهای 1987 تا 1992، تعداد 95045 پرونده شکایت علیه کارکنان بانکهای مربوط به امور وام و پس انداز در دادگاهها تشکیل شده و زیانی بیش از 1400 میلیارد دلار – پولی بیشتر از آنچه دزدان خیابانی آمریکا در مدت چهارهزار سال بدزدند- را متوجه مشتریان وام و پس انداز کرده است.

داستان ظهور و افول شرکتهای مضاربه ای در دهه های 1360 و 1370 و سرانجام نامشخص آنها و همچنین برخی صندوقهای قرض الحسنه در ایران از سویی معدودی از سودجویان را ثروتمند و از سوی دیگر کثیری از مردم نیازمند به ویژه گروهی از بازنشستگان را از هستی ساقط کرد. اختلاس 1723 میلیارد تومانی در بانک تجارت در سالهای دهه ی 1370 و رسوایی مالی در ماجرای شهرام جزایری در آغاز دهه ی 1380 را نیز می توان جزئی از همین نوع کج رفتاریهای سازمانی دانست. درآمدهای کلان و میلیاردی شرکتهای بیمه و گله مندی و شکایت مستمر کارگران، کارمندان و صاحبان آسیب دیده خودروها از هزینه های اندک و ناکافی شرکتهای بیمه در مواقع ضروری نیز درازی است که کمتر کسی از عوارض سوء آن بی نصیب مانده است.

کج رفتاری علیه دولت

بیشتر تخلفاتی که علیه دولتها انجام می گیرد، صرف نظر از موارد معدود خراب کاری و ایجاد اختلال، تخلف مالیاتی است. شرکتها و سازمانهای مختلف، با استفاده از حسابرسان ماهر و حرفه ای و با استفاده از پیچیدگیهای قوانین مالیاتی و یا با استفاده از نفوذ در این یا آن اداره از بازپرداخت عوارض و مالیات شانه خالی می کنند و به سودهای کلان می رسند. مثل معروفی است که می گویند فقط آدمهای کوچک مالیات می پردازند. بر طبق آمارهای رسمی کنگره آمریکا، بین بزرگترین شرکتهای تجاری آمریکایی، ده درصدشان هیچ مالیاتی پرداخت نکرده و 148 شرکت هم تنها نیمی از مالیاتهای قانونی مربوط به سود سالیانه خود را پرداخته اند.

شرکتهای بزرگ با کمکهای مالی به نامزدهای انتخاباتی، زمینه های تصویب قوانین مختلفی را که به نفع فعالیتهای اقتصادی آنهاست فراهم می کنند. علاوه بر آن، در اقتصاد جهانی امروز، شرکتهای بسیار بزرگ اروپایی و آمریکایی با پرداخت رشوه های کلان به سران حکومتهای آسیایی، آفریقایی و حتی اروپایی، راه خود را برای انجام انواع فعالیتهای اقتصادی خاص(که در داخل خاک آمریکا و اغلب کشورهای اروپا ممنوع است) در این کشورها باز می کنند.

برخی شرکتهای تجاری نیز برای استفاده از قانون معافیت مالیاتی فعالیتهای اقتصادی خارج از کشور، به تاسیس شعبه های رسمی بین المللی اقدام و طوری وانمود می کنند که عمده فعالیتهای آنها خارجی است و از این طریق از پرداخت مالیات داخلی خودداری می کنند. چنانچه یک شرکت آمریکایی که در خاک آمریکا فعالیت دارد، کالاهایی را با هزینه ی صد دلار تولید و در آمریکا به فروش برساند باید 48 درصد مالیات بر سود بدهد. اما اگر همین کالا را به صورت رسمی (روی کاغذ) به شعبه خود در ایرلند بفروشد، از مالیات آمریکایی معاف می شود. این شعبه واقع در ایرلند، کالا را مجدداَ به قیمت 200 دلار به شرکت مادر در آمریکا می فروشد و تنها 4 درصد مالیات بر سود به دولت ایرلند می پردازد.

کج رفتاری علیه محیط زیست

آلودگی محیط زیست، زندگی همه ی مردم را به اشکال مختلف تحت تاثیر قرار می دهد. کارخانجات و شرکتهای بزرگ صنعتی و تجارتی (مانند پتروشیمی، فلزات، برق، و حمل و نقل) بزرگ ترین آلوده کنندگان محیط زیست به شمار می روند زیرا فضولات خود را برای فرار از هزینه های گزاف استفاده از تجهیزات تصفیه کننده و رویکردهای سالم تر محیطی به هر نحو ممکن در هوا، دریا و خشکی رها و انبار می کنند.

اکسید سولفور، هیدروکربن، مونواکسید کربن، اکسید ازت، ذرات و آلوده سازهای بسیار دیگر، مقدار قابل توجهی مواد خطرناک را به خورد شهروندان (به ویژه در شهرهای بزرگ و پرجمعیت) می دهند و هیچ راه فراری نیز وجود ندارد. اقشار فقیر ساکن در نزدیک کارخانجات و محل دفن زباله ها، بیشتر از سایر مردم در معرض خطرند. تلاشهای دولت در مبارزه با مسئله آلودگی محیط زیست نیز معمولاً راه به جایی نمی برد.

کج‌رفتاری های اقتصادی | انواع کج رفتاری های اقتصادی یقه سفیدان | انواع کج رفتاری های اقتصادی دون‌پایگان

کج رفتاری های شغلی

کج رفتاری هایی که صاحبان مشاغل و کارکنان یقه سفید ادارات و شرکتها به صورت فردی انجام می دهند، در مقایسه با تخلفات سازمانی شرکتها ضرر و زیان کمتری به دیگران وارد می سازد اما هنوز هم هزینه های بسیار بیشتری نسبت به جرایم خیابانی بر جامعه تحمیل می کند. انواع متفاوتی از کج رفتاری های شغلی یقه سفیدان وجود دارد. برای مثال در حوزه پزشکی، کج رفتاری های متعدد و متنوعی به دلیل سودجویی انجام می شود که برخی از موارد آن عبارتند از:

1- عمل های جراحی غیر ضروری

این گونه تخلفات، همه جا و به فراوانی روی می دهد، اما در بیشتر کشورها و به ویژه در کشورهای جهان سوم به دلیل وجود نقصهای قانونی و نبود دسترسی به مدارک کافی قابل پیگیری و بررسی قانونی و تحقیقاتی نیست. در تحقیقاتی که در دانشکده پزشکی دانشگاه کرنل آمریکا در مورد 1356 بیمار که برای عمل جراحی معرفی شده بودند صورت گرفت معلوم شد که 25 درصد عملهای جراحی تجویز شده غیر ضروری بوده است. بر اساس این تحقیقات، 50 درصد موارد کار گذاشتن ضربان ساز قلب، 36 درصد جراحیهای مربوط به چشم، 31 درصد موارد برداشتن کیسه صفرا، 29 درصد جراحیهای مربوط به پروستات، 43 درصد جراحیهای مربوط به بواسیر و 32 درصد جراحیهای مربوط به زانو، بی مورد و غیر ضروری بوده است. علت اصلی چنین کج رفتاریهایی بیشتر سرکیسه کردن بیماران بوده است تا اشتباه در تشخیص.

2- کلاهبرداری از بیماران و بیمه

عده ای از پزشکان، برای بیماران خود یا شرکتهای بیمه طرف حساب، برای کارهایی که اصلاً انجام نداده اند صورت حساب صادر می کنند. در برخی موارد، برای کارهای انجام شده، دو یا چند برابر صورت حساب می نویسند یا دست دستمزد کاری را که یک پرستار یا کارمند انجام داده در حد پزشک متخصص حساب می کنند.

3- تقسیم حق ویزیت و دستمزد

برخی از پزشکان عمومی، بیماران مراجعه کننده را به جراحان متخصص معرفی و از آنها حق معرفی می گیرند. معمولاً بیماران به بدترین و خطرناکترین جراحان معرفی می شوند که از قضا حق معرفی گزاف تری نیز به پزشک عمومی معرف می پردازند.

در حوزه عمل وکلای دادگستری نیز کج رفتارهای متنوعی انجام می شود که تیغ زدن مشتریان از طریق صادر کردن صورت حسابهای گزاف رایج ترین آنهاست. بر اساس تحقیقات، چنین تخلفاتی در 90 درصد موارد روی می دهد و 60 درصد وکلایی که مورد تحقیق قرار گرفته اند به وجود چنین تخلفاتی در دفاتر کارشان اعتراف کرده اند.

علت اصلی این گونه سوء استفاده ها، عدم آگاهی مردم و دسترسی نداشتن به مدارک و در مورد خاص وکالت، غیر ملموس بودن کار برای غیر کارشناس است. اگر سر وکار مردم با لوله کش باشد، تکلیف روشن و کار انجام شده ملموس و قابل سنجش است، لوله گرفته ای را باز کرده و یا نشت لوله دیگری را بسته است. اما در مورد پزشکان و وکلای دادگستری و حرفه هایی از این قبیل، ارزیابی کار انجام شده حتی توسط کارشناس هم چندان آسان نیست. وکلا می توانند کار ساده ای را مدتها طول بدهند و موکل ثروتمند خود را سر کیسه کنند و یا سر و ته کار دشوار و پیچیده موکل فقیر خود را خیلی زود به هم آورند و به موکل بعدی بپردازند.

حسابرسان نیز با دستکاری و تقلب در محاسبه درآمدها، کسورات و معافیتهای مالیاتی آنها به این یا آن شخص و یا اداره و شرکت کمک می کنند. حسابرسان آمریکایی سالیانه 46 میلیارد دلار درآمد دارند که بخش مهمی از آن محصول دستکاری در دفاتر مالی شرکتهای مختلف است. اگر شرکتی به همان خوبی که حسابرسان اعلام می کنند، کار کند بانکها با اطمینان بیشتری به آن وام می دهند و مردم نیز به امید سود بیشتر، سهام آن را خریداری می کنند. اما اگر حسابرسان اوضاع شرکتی را که در آستانه ورشکستگی است خوب جلوه دهند، بانکها و مردم متضرر می شوند. البته بانکها نیز با استفاده از همین گونه حسابرسان سرانجام به پول خود می رسند و در پایان فقط سر مردم بی کلاه می ماند. بیش از چهار هزار پرونده شکایت که جمعاً خسارتی بیش از 15 میلیارد دلار در آنها مطالبه شده علیه حسابرسان و عدم اعلام و کشف تقلب شرکتها توسط آنان، در دادگاهها تشکیل شده است.

آخرین نمونه بارز از دستکاری حسابرسان و کلاهبرداری از مردم، ماجرای شرکت بزرگ بین المللی نفتی انران Enron در آمریکاست. در اوایل سال 2002 ناگهان اعلام شد که این شرکت ورشکست شده است. اما تا یک سال پیش از این تاریخ به دروغ و با سندسازی حسابرسان آن را یکی از موفق ترین شرکتهای بزرگ اعلام کرده بودند. سرانجام معلوم شد این شرکت چند سال پیش از اعلام ورشکستگی هم ورشکست بوده، ولی مدیران با کمک حسابرسان و اعلام گزارشهای نادرست از وضعیت مالی شرکت به فروش سهام ادامه داده و پس از سرکیسه کردن خریداران و سوء استفاده های کلان میلیون دلاری، اعلام ورشکستگی کرده اند. البته طبق معمول چنین مواردی، سرانجام گناه به گردن یک یا چند کارمند دون پایه می افتد و پس از مدت کوتاهی نیز ماجرا فراموش شده، سوءاستفاده ها به اشکال جدیدتری ادامه می یابد.

دزدی و اختلاس کارکنان از اداره یا شرکت محل اشتغال خود به شدت رایج است. طبقه آمارهای ارائه شده رقم دزدی کارکنان در سالهای دهه ی 1990 در ایالات متحده به 2 درصد کل فروش و مبلغی بیش از 120 میلیارد دلار در سال رسیده است. زیان دیدگان این گونه کج رفتاریها معمولاً صاحبان فروشگاهها و مشتریان هستند. اما صاحبان فروشگاهها همه ساله با افزایش قیمتهای خود، این ضرر و زیان را جبران می کنند و فقط سر مشتریان بی کلاه می ماند.

تخمین زده شده که 30 درصد از کارکنان در آمریکا معمولاً چیزی را از محل کار خود می دزدند، 30 درصد هم گهگاهی به چنین کاری تحریک می شوند ولی 40 درصد بقیه دست از پا خطا نمی کنند. تحقیقات نشان داده است که دزدی کارکنان، رایج ترین و پرهزینه ترین نوع کج رفتاری علیه دارایی مردم در ایالات متحده است.

کارکنان دزد بیشتر از طبقات متوسط اجتماعی اند و اغلب شهروندانی محترم، پرداخت کننده مالیات، پایبند به ارزشهای کار و تلاش شرافتمندانه اند، از کلاهبرداریهای رایج در موسسات ناراضی و از وجود شرارتهای خیابانی ناراحت و با بی بندوباریها و فسادی که نظم جامعه را مختل کرده مخالف اند.

در پاسخ به این سوال که چرا این دسته از کارکنان منضبط و شریف دست به کج رفتاری می زنند، به چند علت اشاره شده است که مهم ترین آنها عبارتند از:

1- شرکتهای بزرگ، کارکنان خود را موجوداتی انتزاعی فرض می کنند و به همین علت کارکنان نسبت به شرکت احساس تعلق ندارند و دزدی از آن را دزدی از شخصی مجهول الهویه می پندارند.

2- احساس استثمارشدگی کارکنان

3- دزدی کارکنان در وضعیت کاری یکنواخت و خسته کننده آنان ایجاد تنوع و چالش می کند. در غیر اینصورت کارکنان درگیر فعالیتهای ضد تولیدی مانند، کم‌کاری، دیرآمدن و زود رفتن، طول دادن وقت ناهار، تمارض و مانند آن می شوند.

واکنش کارفرمایان به دزدی کارکنان نیز به دلیل حفظ وجهه شرکت و فروشگاه، آگاهی از مزد کمی به به کارکنان می دهند و شرایط ناراح کار، معمولاً چشم پوشی و جلوگیری از جری تر شدن کارکنان است.

اما اختلاس کارکنان، نوعی دزدی پولی به وسیله طیفی از کارکنان معمولی تا کارکنان عالی رتبه است و در کشوری مانند آمریکا سالیانه به 2/27 میلیارد دلار می رسد. بانکهای این کشور، در هر سال پنج برابر آنچه را سارقان مسلح از بانک می برند، از طریق اختلاس کارکنان خود از دست می دهند.

از جمله موارد دیگر کج رفتاریهای اقتصادی کارکنان که عمدتاً در رده های مدیران صورت می گیرد استفاده از رانتهای اطلاعاتی است که سودهای کلانی در بازار خرید و فروش نصیب آنها می کند، و مطبوعات گه گاه به نمونه های وطنی آن هم اشاره می کنند.

جالب توجه آنکه، کج رفتاران یقه سفید اغلب کار خود تخلف و جرم تلقی نکرده (زیرا منافات اساسی آشکاری با قوانین و مقررات ندارد)، به هر صورت آن را توجیه می کنند. در این زمینه، همکاری ناآگاهانه قربانیان و بی دقتی و غفلت آنها نیز که به عنوان مثال قراردادها را نخوانده امضا می کنند، خانه هایی را می خرند که وجود ندارد یا در تملک دیگران است (و مانند آن) به کج رفتاری یقه سقیدان کمک می کند.

واکنش منفعل جامعه و کاستیهای دستگاه قضایی نیز باعث فرار اغلب یقه سفیدان مجرم از چنگ قانون شده است. در آمریکا در فاصله سالهای 1987 تا 1992 بیش از 95 هزار نفر از یقه سفیدان و مدیران شرکتها به سوءاستفاده های مالی متهم شده اند اما بیش از 75 درصدشان از اتهامات مربوط تبرئه شده اند. میانگین محکومیت یقه سفیدان نیز 4/2 سال زندان بوده است در حالی که میانگین محکومیت زندان سارقان بانک در همین سالها 8/7 سال گزارش شده است.

در اینکه دولت تا چه حد می تواند به مبارزه ای همه جانبه علیه کج رفتاران قدرتمند و با نفوذ یقه سفیدان دست بزند، تردیدهای بسیاری وجود دارد. در دادگاهی در آمریکا پس از آنکه هیئت منصفه، مردی ثروتمند را به جرم کلاهبرداری و تقلب به پرداخت 55 میلیون دلار جریمه محکوم کرد، قاضی دادگاه این جریمه را فقط به مدت 6 ماه اقامت اجباری و تحت نظر در منزل شخصی و پرداخت 2 میلیون دلار کاهش داد و در برابر اعتراضهای جدی دادستان پاسخ داد: این مرد تواناییهای منحصر به فردی دارد که می شود از آن استفاده های شرافتمندانه و ناشرافتمندانه کرد. افرادی با تواناییهایی مانند او به رشد اقتصاد جامعه کمک می کنند و خرج متخصصانی چون ما را می دهند.

کج‌رفتاری های اقتصادی | انواع کج رفتاری های اقتصادی یقه سفیدان | انواع کج رفتاری های اقتصادی دون‌پایگان

انواع کج رفتاریهای اقتصادی دون‌پایگان

کج رفتاریهای اقتصادی دون پایگان را می توان به دو دسته بزرگ 1) سرقت اموال مردم  2) جرایم سازمان یافته تقسیم کرد.

سرقت اموال

سرقت را معمولاً ربودن مال دیگری بدون اطلاع یا رضایت وی و با قصد برنگرداندن آن و یا به تعبیر دیگر، تصرف غیرقانونی در مال دیگران با یا بدون خشونت خوانده اند. سرقت اصولاً کنشی است نسبتاً عقلانی و حساب شده که طبق برنامه معین و با تصمیم گیری قبلی در مورد انتخاب قربانی و چگونگی فرایند انجام کار صورت می گیرد.

سرقت (مسلحانه یا غیرمسلحانه) عمدتاً برای به دست آوردن پول (خواه کم یا زیاد) انجام می شود. روانکاوان مدعی شده اند که سارقان مسلح اغلب افرادی نابهنجار هستند و از احساس بی کفایتی رنج می برند و مسلحانه عمل می کنند تا واکنشی باشد به این احساس. البته نظر روانکاوان با تردید و چالشهای زیادی مواجه شده است. سارقان اغلب جایی را انتخاب می کنند که پای مبالغ زیادی پول و کمترین خطر رویارویی با پلیس در بین باشد. به همین علت تخمین زده می شود که از هر چهار سرقت انجام شده تنها یک مورد کشف می شود و سارقان به دام می افتند. سارقان غیر مسلح معمولاً مجبورند برای تسلیم کردن قربانی به خشونت متوسل شوند، اما سارقان مسلح (چه با سلاح گرم یا سرد) اغلب با تهدید (خشونت بالقوه) کار خود را پیش می برند. تحقیقات نشان داده است که در 66 درصد از سرقتهای غیرمسلحانه، قربانی سرقت زخمی هم شده است. این رقم در سرقتهای مسلحانه فقط 17 درصد بوده است.

علل سرقت

انگیزه سرقت، اغلب محرومیت نسبی و احساس سرخوردگی از شکست در تحقق انتظارات در طبقات پایین جامعه است. تحقیقات نشان داده در طول سالهای 1960 تا 1969 با وجود بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی سیاهان آمریکا نرخ سرقت در میان این طبقه افزایش افزایش چشمگیری داشته است. می توان چنین تحلیل کرد که بهبود وضع زندگی سیاهان در آن دوره موجب افزایش انتظارات آنها شده و آنها را متقاضی وضعیتهایی شبیه وضعیت سفیدپوستان کرده بود، اما وقتی سرشان به سنگ خورد و از تحقق آرزوهای خود ناکام ماندند، چاره ای جز سرقت نداشتند. علاوه بر این می توان گفت در سالهای رفاه اقتصادی به دلیل افزایش دارایی طبقات متوسط و بالا، نمایش بیشتر این داراییها و محرومیت نسبی طبقات پایین از این رفاه اقتصادی، موجب اقدام سرخورده به سرقت برای جبران بخشی از محرومیت خود می شود.

الگوهای سرقت

سرقت ممر اصلی معاش سارقان حرفه ای است. حرفه ایها سرقت خود را عملی شرافتمندانه تر از تقلب و کلاهبرداری تاجران و مقابله خود با قربانی را آشکار و چهره به چهره می دانند. اینها مدعی اند که از دزدان می دزدند، از دزدان بزرگی که بیمه اند و سرانجام خسارت خود را از بیمه می گیرند.

حرفه ایها برای مقابله با فناوریهای پیچیده ای که در شرکتها و مغازه های بزرگ برای حفاظت اموال و داراییها از آنها استفاده می شود مجبورند تخصصی تر عمل کرده، از ابزارهای فنی پیچیده تری استفاده و با طراحی و برنامه ریزی دقیق به شیوه ای ماهرانه عمل کنند. حرفه ایها اغلب جز سرقت، مرتکب جرایم دیگری نمی شوند و از درگیر شدن با افراد می پرهیزند.

سارقان آماتور معمولاً جوان اند و بدون طراحی و برنامه ریزی خاص هرگاه که فرصت مناسبی پیش آید و با انتظارات کمتری دست به کار می شوند. آماتورها اغلب به افراد تنها، ضعیف، سالخورده، رانندگان تاکسی و مانند آنها دستبرد می زنند. آسانی دسترسی و آسیب پذیری قربانی، هدف مطلوبی برای سرقت آماتوری است.

آماتورها در سالهای اخیر به بانکها نیز حمله (دخالت در کار حرفه ایها) و اگر لازم باشد برای این گونه عملیات، به تشکیل گروه نیز اقدام می کنند.

سارقان آماتور معتاد به منظور تامین هزینه ی خرید مواد نویت بعدی خود دست به سرقت می زنند. اینها کمتر به دنبال اهداف بزرگ می روند و بیشتر به دله دزدی اقدام کرده، بیشتر از گروه اول به خشونت روی می اورند و گاهی حتی از اسلحه گرم نیز استفاده می کنند.

سرقت عمدتاً پدیده ای شهری است و در شهرهای بزرگ که میزان آشنایی افراد با هم کمتر است انگیزه ارتکاب سرقت و احتمال موفقیت آن نیز بیشتر است.

سارقان اغلب نقاط خلوت، تاریک، دور افتاده و بی حفاظ را که ورود و خروج آن آسان باشد و افراد ضعیف، سالخورده، تنها و غریبه ای را که از وجود پول و اشیای گرانبها نزد آنها مطمئن اند، به سایر نقاط و اشخاص ترجیح می دهند.

سرقت از منازل

سارقان منازل معمولاً از رویارویی با صاحب خانه خودداری و از همین رو زمانی را برای ورود به منزل قربانی خود انتخاب می کنند که ساکنان آن حضور نداشته یا خواب باشند. پشت بامها، دیوارها، پنجره ها، درهای ورودی، پارکینگ، نورگیرها و هر نقطه نفوذپذیر دیگر به ورود سریع تر سارقان به منزل کمک می کند. هر نوع صدای بلندی مانند صدای کولر، صدای وسایل صوتی و سر وصدای مهمانان و همچنین قفلها و لولاهای ضعیف و نامطمئن نیز کار ورود سارق به منزل را آسان تر می سازد.

سارقان منازل از ترفندهای متنوع و متعددی برای اطمینان از غیبت ساکنان استفاده می کنند. به عنوان مثال به بهانه پرسیدن آدرس، زنگ در منزل را می زنند و در صورتی که پاسخی نشنوند، کارت یا نامه ای را لای در گذاشته، روز بعد مراجعه می کنند. اگر هنوز کارت یا نامه آنها همان جا باشد متوجه می شوند که کسی در منزل نیست و اقدام می کنند.

سرقت از مغازه ها

سرقت از مغازه در همه ی جوامع به مسئله ای جدی تبدیل شده است. بیشتر سارقان مغازه ها را دله دزدان و آماتورهای جوان و نوجوان زیر 21 سال به ویژه 11 تا 15 سال تشکیل می دهند که برای مصارف شخصی و نیازهای اندک، دست به سرقت می زنند. معتادان، بیکاران، بی خانمانها و اعضای طبقات پایین اجتماعی – اقتصادی جزء سارقان همیشگی مغازه ها محسوب می شوند. صرف احتیاج به اقلام مختلف غذایی، پوشاکی، بهداشتی و غیره فشار دوستان و همسالان کج رفتار و چپاولگر پنداشتن صاحب فروشگاه را می توان از عوامل اصلی سرقت از مغازه ها دانست.

سرقت ماشین

ماشین دزدی از مهم ترین انواع سرقت اموال است که امروزه به یک تجارت بزرگ تبدیل شده است. بیشتر موارد سرقت خودرو در غیاب صاحب آن روی می دهد و از همین رو بدون خشونت و ایراد ضرب و جرح انجام می شود. البته سارقان خشن اغلب با استفاده از اسلحه سرد و گرم و تهدید راننده و مجبور کردن او به ترک خودرو، دست به سرقت می زنند. پیچیدگی روزافزون و مسائل حفاظتی (مانند دزدگیر) کار بیرون کردن یک راننده و سرقت خودروی او را آسانتر از دزدیدن یک خودروی خاموش( که دزدگیر یا انواع قفل هم دارد) کرده است.

سارقان خودرو گاهی تصادفی ساختگی نیز به وجود می آورند و به مجرد خروج راننده ماشین او را می برند. گاهی، سارقان باری را عقب ماشین قربانی خود می گذارند و با ترفندی راننده را از ماشین پیاده کرده، ماشین را می برند. در این گونه موارد، در صورت لزوم، اعمال خشونت هم می شود.

منبع: آسیب شناسی اجتماعی(جامعه شناسی انحرافات اجتماعی) – دکتر رحمت الله صدیق سروستانی

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید