امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 269725
۴۷۳۴
۱
۰
نسخه چاپی
عکاسی زمان قاجار

معرفی عکاسان معماری ايران زمان قاجار

بیشترین عکس های معماری از دوره ی قاجار توسط عکاسان ایرانی از عکاسان دربار و یا عکاسانی که با دربار در ارتباط بودند تهیه شده است. عکس های به دست آمده به سفارش شاه و یا برای تقدیم نمودن به شاه بوده و اکثر آنها مربوط به دوره ی سلطنت ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه است

معرفی عکاسان معماری ايران زمان قاجار
 

عکاسی معماری به ثبت آنچه که انسان در محيط برای خـود‌ طـراحی و ساخته است و به معرفی بنا از جزئيات تا کل بنا می پردازد و عکاس با‌ به‌ کارگيری اصول عکاسی معماری، يعنی استفاده از اصول پرسپکتيو در معرفی بنا و به کارگيری نور‌ برای نشان دادن جـنس و بـافت به بهترين تصوير ممکن دست می يابد

بیشترین عکس های معماری از دوره ی قاجار توسط عکاسان ایرانی از عکاسان دربار و یا عکاسانی که با دربار در ارتباط بودند تهیه شده است. عکس های به دست آمده به سفارش شاه و یا برای تقدیم نمودن به شاه بوده و اکثر آنها مربوط به دوره ی سلطنت ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه است. آنان آلبوم های خود را با نام ابنیه در زیر عکس ها به شاه تقدیم می کردند و برخی همچون عبدالله میرزا و امیرخان جلیل الدوله توضیحات کامل در مورد بنا و سال عکس برداری را نیز ذکر نموده اند.

اکثر عکاسان خارجی که در زمینه عکاسی معماری در ایران فعالیت نمودند، در قالب هیئت های سیاسی، نظامی و علمی به ایران آمدند و چون با عکاسی آشنایی داشتند به عکس برداری از بناها نیز پرداختند. از جمله لوئیجی پشه، افسر ایتالیایی که افتخار نخستین عکس برداری از بناهای تخت جمشید را در سال ١٨٥٨ نصیب خود کرد. با توجه به این که عکاسان خارجی طبق خواست خود و نه به سفارش شاه از بناها عکس برداری می نمودند و بناهای تاریخی ایران برای آن ها دارای جذابیت بیشتری بوده است؛ اکثر عکس های معماری آن ها از بناهای تاریخی است. بیشتر عکس های تهیه شده توسط عکاسان ایرانی و خارجی به روش کلودیون است.

دلایل رواج عکاسی معماری در دوره قاجار

عکاسی معماری در دوره ی قاجار رواج يافت که از دلايل آن می توان به نکات‌ زير‌ اشاره نمود:

1- به تصوير کشيدن ساخت و تعميرات بناهای دوره ی قاجار در تهران و ديگـر‌ شـهرها‌ بـه‌ دستور ناصرالدين شاه

2 - عکاسی از ابـنيه ی جـديد و قـديم برای شناخت و آگاهی از اين مکان ها‌ در‌ مناطق تحت حکومت

3- علاقه ی برخی حاکمان و درباريان به عکاسی نيز موجب شد‌ تا‌ آنان‌ شخصا بـه عـکس بـرداری از بناها بپردازند و يا عکاسان را مأمور به اين کار نمايند‌.

5- بـه‌ دليل‌ اهـميتی که ناصرالدين شاه برای ابنيه ی تاريخی و باستانی قائل بود، بناهای زيادی در‌ آن زمان بازسازی شدند و عکس های زيادی از آن ها تهيه گرديد.

6-عـلاقه غـربی هـا به‌ شناخت‌ سرزمين های مشرق زمين باعث شد تا جـهان گردان و خارجيانی که در‌ قالب‌ هيئت های سياسی، نظامی و علمی به ايران‌ می آمدند‌، به جمع آوری عکس ها و يا عـکس‌ بـرداری از ابـنيه قاجار و مکان های تاريخی بپردازند.

7-کاوش های علمی در ايران توسط محققين‌ غـربی سـبب شد برخی از آنان‌ به‌ عکاسی از‌ آن‌ مناطق‌ بپردازند و علاوه بر آن به دستور‌ شاه‌ نيز عکاسانی بـرای عـکس بـرداری از آن مناطق اعزام می شدند.

معرفی عکاسان ایرانی زمان قاجار

آقـارضا‌ عـکاس‌ بـاشی

آقا رضا خان عکاس باشی، آجودان مخصوص، اقبال السلطنه‌ متولد ١٢٥٩ه . ق پسرآقا اسماعيل جديدالاسلام ، برادر ميرزا علی نقی حکيم الممالک. آقارضا خـان در آغـاز کـار ازپيشخدمتان حضور ناصر‌ الدين‌ شاه‌ بود وسپس در سـال ١٢٨٠ه . ق بـه لقب عکاس باشي شاه ملقب‌ گرديد‌.

آقارضا پس از سال ١٢٧٥ه . ق /١٨٥٩م به امر و علاقه ي ناصرالدين شاه به‌ عکاسي‌ زير‌ نظر فـرانسيس کـارلهيان عـکاس فرانسوي که به تهران آمده بود، به آموختن‌ فنون‌ عـکاسي‌ پرداخت وچون در اين امر مهارت يافت طي فرمان ناصرالدين شاه ١٢٨٠هجري قمري ملقب‌ به‌ «عکاس‌ باشي» شد. در نـخستين سـفر نـاصرالدين شاه به خراسان که از١٥‌ ذيحجه‌ ٨٣ تا ٢٣ جمادي الاول ١٢٨٤ه . ق انجام گرفت، آقارضا عـکاس بـاشي جزوه ملتزمان‌ رکاب‌ بود‌ واز بناها واشخاص ومعاريف بين راه، عکس برداشته ، ظاهر ساخته وبه شاه تقديم مـي‌ کـرده‌ اسـت وبدين سان مي توان گفت که نخستين عکاس خبرنگار ايران آقا رضا‌ بـوده‌ اسـت‌.

نداشتن پيشينه ي تصويري ومهارت در هنرهاي تصويري ديگر، سبب شد تا نگاه‌ او‌ به موضوع هـاي پيرامـون خـود، از جنبه هاي زيباشناختي، از نوع خلوص‌ وبي‌ پيرايگي‌ برخوردار باشد. نگاهي که در دوران هاي پس از وي، کم کـم دچـار تقليد شد‌. او‌ پيشگام‌ بسياري از موضوع هايي است در تاريخ عکاسي ايران ، داراي اهميت تاريخي‌ و کاربردي‌ اسـت. کـسب تـجربه در موضوع هايي همچون عکاسي چهره، طبيعت ، معماري، استريوگرافي (برجسته نما)، گزارش هاي‌ تصويري‌، روش هـاي تـازه در چاپ وظهور همچون کلوديون تر وسيانوتيپ ، برخي از‌ نخستين‌ زمينه ها وکارکرد هايي اسـت کـه در‌ آغـاز‌ تاريخ‌ عکاسي ايران ، توسط وي تجربه وبه انجام‌ رسيده‌ است. وي همچنين نخستين عکاس ايراني است که در کـشورهاي اروپايي عـکس برداري‌ نموده‌ است. در واقع‌ او‌ اولين عکاس‌ حرفه‌ اي‌ ايران است که تحت فرمان شـاه‌ از‌ هـر آنـچه او مقرر مي کرد عکس برداري مي نمود. از او‌ آلبوم‌ هاي زيادي در آرشيو کاخ گلستان‌ موجود است کـه شـمار‌ زيادي‌ از آنـها مربوط به عکس‌ هاي‌ معماري زمان قاجار و ابنيه تاريخي است.

آلبومي بـه شـماره ي١٣٠ در آلبوم خانه‌ کاخ‌ گلستان مشاهده شد که تاريخ‌ آن‌ مربوط‌ به سال ١٢٩٢‌ هجري‌ قمري است و عـکس هـا‌ مربوط‌ به حرکت شاه به دوشان ، شهرستانک ، امامزاده ، پل ، فرح آباد، آمل و انـزلي مـي باشد‌ که‌ چند عکس آن از بناها مي‌ بـاشد‌ و زيرنـويس عـکس‌ ها‌ بدين‌ شرح است :

١٣٠/٤٤‌- عمارت مرحوم شـاه عـباس در فرح آباد

١٣/٤٥- سر در مسجد شاه عباس در‌ فرح‌ آباد

١٣٠/٤٦-عمارت شاه عباس‌ در‌ فرح‌ آبـاد‌

١٣٠‌/٤٧- قـلعه ي مبارکه‌ ي ميان‌ کاله

١٣٠/٤٩- عمارت فـرح آبـاد اشرف

١٣٠/٥٢- عـمارت تـالار اشـرف

١٣٠/٥٣- سر در‌ باغ‌ ساری

١٣٠/٩٨- عمارت ناصري گـيلان

١٣٠/٩٩‌- بـرج‌ انزلي‌ که‌ تازه‌ ساخته‌ شده است

معرفی عکاسان معماری ايران زمان قاجار


 

عبدالله ميرزا قاجار

عبدالله ميرزا قـاجار از نـوادگان فتحعلي شاه قاجار به سال ١٢٦٦قـمري چشم به جهان گـشود. عـبدالله ميرزا در سال هاي جواني و پسـ‌ از اتـمام تحصيلات مقدماتي وارد مدرسه ي دارالفنون شد تا به تکميل معلومات خود بپردازد.

عکاسخانه مـدرسه دارالفـنون در واقع نخستين عکاسخانه عمومي بـود کـه افـراد خارج از دربار بـراي تـهيه‌ ي عکس‌ به آنجا مـراجعه مـي کردند. عبدالله ميرزا به عنوان جواني علاقه مند و مستعد وارد مدرسه ي دارالفنون شد وتحت نـظز مـيرزا احمد عکاس باشي که علم عـکاسي را در اروپا‌ آمـوخته‌ بود، فـراگيري عـکاسي را شـروع کرد.

نخستين مـاموريت به سال ١٣٠٤ه . ق از طرف امين السلطان وزير دربار وقت به وي‌ محول‌ گشت تا از کليه ي بناهاي‌ ديدني‌ بـين شـهرهاي قم و ري عکس تهيه کند. اين ماموريت فـرصت مـناصبي بـود تـا عـبداله ميرزا عکاسي مـعماري را تـجربه کند. در همين‌ سال‌ باز ٨٤ قطعه از‌ شهر‌ تبريز، کرمانشاه ، آثار باستاني تخت جمشيد و بناهاي شيراز وشـمس العـماره ي تـهران و دروازه ي ارگ و عماديه عکس گرفته وآلبوم ترتيب داده ودر شماره ٢٠٧ تـقديم نـموده اسـت .

 بـه واسـطه‌ ي توانايي‌ ومهارت که عبدالله ميررزا در عکاسي ابنيه از خود نشان مي دهد، مأموريت عکس برداري از مناطق مازندران واستراباد وبسطام به وي ارجاع مي گردد. ١٦٥قطعه عکس بزرگ وکوچک حـاصل‌ اين‌ ماموريت است‌ که يک سال بعد طي آلبوم شماره ي ٢٩٨ تقديم دربار گشت.

پس از مراجعت به تهران در‌ رجب سال ١٣١١قمري ١٥٠ قطعه عکس را در آلبوم شماره ي ٢٩٦‌ و٢٤٠‌ ارائه‌ نمود. که آلبوم شماره ٢٤٠ در ابعاد٣١×٣٨ سانتيمتر بـا جـلدي از پارچه اطلس سبز رنگ وزري دوزي ‌‌شده‌ با چفت وبست فلزي است . همه ي تصاوير داراي زير نويس کامل درباره ي اوضاع‌ جغرافيايي‌، ابعاد‌ ومساحت اماکن مي باشند. حتي در بسياري از موارد شرح مبسوطي درباره ي امـاکن تـاريخي در‌ زير تصاوير ديده مي شوند. عبدالله ميرزا که بر اساس‌ اسناد موجود بين سال‌ هاي‌ ١٣٠٥تا ١٣٢٤قمري به عنوان معلم عکاسي در دارالفنون فعال بـوده اسـت ، قطعا در طول مدت ١٩ سال شـاگردان بـسياري تربيت کرده است . شايد بتوان او را نخستين مدرس رسمي عکاسي در‌ ايران ناميد که به ترويج علوم وفنون جديد از جمله عکاسي اهتمام فراواني داشت.

ژوزف پاپازيان

هوسيک پاپازيان کـه ژوزف نـيز ناميده مي شده اسـت فـرزند کشيش مسروپ پاپازيان‌ است‌ که فن عکاسي را در شهرتفليس فرا گرفته بود. (ذکاء، ١٣٨٤، ٤١٤) پاپازيان در حدود سال هاي ١٨٨٠ ميلادي برابر با ١٢٩٨ه . ق کارگاه عکاسي خود را در تبريز بنياد نهاده‌ ومشغول‌ به کار بوده است . اوبـه عـلت مهارت واستادي که در اين فن از خود نشان داده بوده ، موفق به دريافت شير وخورشيد زرين از دست شاه ايران بوده است‌ . (همان‌ ٦٢) در آلبوم خانه ي کاخ گلستان آلبومي به شماره ي١٩٩ از پاپازيان مشاهده شد عکس هاي آن مربوط بـه بـناهاي تاريخي اصـفهان مي باشد.

عکاس شرح مختصري از بنا‌ در‌ زير‌ عکس بيان نموده ونام خود‌ را‌ در‌ گوشه پايين سمت راست عکس مشخص نـموده است .

اين عکس ها بين سال هاي ١٢٩٠ه . ق تا ١٢٩٢ه . ق گرفته شده است .

١٩٩‌/٢- تـوحيد‌ خـانه‌ اسـت

١٩٩/٨- دروازه دولت است اسم اين قصر‌ جهان‌ نمااست و در جنگ سپهداري و فتنه ي ميرزا عبدالحسين جنگهاي خيلي سخت در پاي اين قصر شده . قصر بـرابرش ‌ ‌کـه موسوم‌ به‌ شمس‌ آباد است .

١٩٩/١٠- در مدرسه ي چهارباغ

١٩٩/١١- عمارت‌ نمکدان حالا خراب وار و در باغش زراعـت مـي کـنند.

١٩٩/١٣- در قيصريه ميدان نقش جهان

١٩٩/١٤‌- مسجد‌ شيخ‌ لطف الله و گنبد آن

١٩٩/١٥- پل الله ورديخان معروف به‌ سي‌ و سه چشمه مـعبد جلفاست.

ميرزا حسينعلی عکاسباشی

ميرزا حسينعلي از شاگردان دارالفنون بود. وي در اين‌ مدرسه‌ عکاسي‌ را يادگـرفته ، براي تکميل آن به اروپا فـرستاده شـد. او پس از‌ بازگشت‌ از‌ سفر اروپا، عکاس مخصوص ناصرالدين شاه شد و چند زماني نيز مديريت عکاسخانه ي همايوني با‌ او‌ بوده‌ است . دوران فعاليت ميرزا حسينعلي در عکاسي، ميان سال هاي ١٢٩٤ه . ق و١٣٠٧ه . ق بوده است‌ و اعتمادلسلطنه‌ در المآثر والآثار که به سـال ١٣٠٦ ه . ق تأليف شده ، او را عکاس باشي‌ دربار‌ معرفي‌ کرده است .

وي در بسياري از سفرهاي شاه با او همراه بوده وعکس هاي‌ بسياري‌ در شهرهاي مختلف ايران از او به جامانده آنها را در قالب آلبوم‌ به‌ شاه‌ تقديم نموده است . است . (ذکـاء، ١٣٨٤، ٨٣) آلبـومي در کاخ گلستان به شماره ي ٢٨٤ به‌ تاريخ‌ ١٣٠٢ه . ق وآلبومي ديگر به شماره ي٢٨٥ به تاريخ ١٣٠٤ه . ق که شامل عکس‌ هاي‌ معماري‌ از ميرزا حسينعلي

است و توسط نگارنده مشاهده شد که برخي از عکس هاي آلبوم شـماره‌ ي ٢٨٥‌ بـه‌ شرح زير مي باشد:

٢٨٥/١٦- مسجد قديم در شهر قزوين

١٧‌/ ٢٨٥‌- مناره وگلدسته و سردر مسجد شهر قزوين

٢٨٥/١٨- در دروازه شهر قزوين

٢٨٥/٢١- مهمان خانه‌ شاه‌ آباد راه قزوين

همچنين آلبومي به تاريخ ١٣٠٥ه . ق باجلد قرمز مخملي با‌ نـام‌ خـانه زاد حسينعلي مشاهده شد که اکثر‌ آنها‌ مربوط‌ به شهر قم مي باشد.

آلبومهاي ديگري‌ نيز‌ ازاين عکاس در آلبوم خانه کاخ گلستان مشاهده شد که تنها چند عکس‌ آن‌ مربوط بـه بـناها مـيشد بطور‌ مثال‌ آلبوم شماره‌ ي١٤٨‌ شـامل‌ ٣٦ قـطعه عـکس از حسينعلي بود‌ که‌ تنها سه عکس از آن مربوط به عکاسي معماري ميباشد.

علی خان‌ والی

علي خان فرزند محمد قاسم خان‌ والي فرزند دوسـتعلي خـان‌ مـعير‌ الممالک اول به سال ١٢٦٢‌ ه . ق در‌ تهران متولد شد. علي خـان بـه واسطه ي شغل پدرش در دربار به همراه‌ اوبه‌ روسيه رفت و در آنجا مشغول‌ به‌ تحصيل‌ زبان فرانسه ، تاريخ‌ ، جغرافيا‌ و مقدمات هندسه وعـکاسي شـد‌. او‌ در سـال ١٢٧٧ه . ق به تهران بازگشت وپس از آن در سال ١٢٩٦ ه .ق علي خان‌ به‌ حکومت مراغه مـنصوب شد (بامداد، ١٣٥١‌، ١٢٦‌) وچون دوربين‌ عکاسي‌ همراه‌ داشت ، در اين سفر‌ به گرفتن عکس هاي گوناگون پرداخته ، عکس هايي از اشخاص و مـکان هـا وهـمچنين بناهاي تاريخي‌ به‌ همراه شرح دقيق تهيه نموده و گزارش‌ هاي‌ مـصوري‌ بـه‌ حضور‌ شاه مي فرستاد‌ و براثر‌ اين کوشش هاوگزارش ها، به دريافت دست خطي از شاه به سال ١٣٠١ه . ق نـايل گـرديد. (ذکـاء‌، ١٣٨٤‌، ٦٨‌)

يحيي ذکاء در فهرستي از آلبوم هاي‌ علي‌ خان‌ در‌ آلبوم‌ خانه‌ کاخ گلستان بـه دسـت داده اسـت :

١-آلبومي به شماره ي٢٩٤ شامل ٦٩ قطعه عکس همه در سال هاي ١٣٠٤و ١٣٠٥ ه . ق از صايين قلعه ، خوي سلماس ، مـاکو، پل‌ ه وخـيابان بـيرون شهرو. . .

٢-آلبومي به شماره ي ٢١٢ که در آن نوشته شده «آلبوم اردبيل تقديم خاک پاي فلک فرساي مـبارک هـمايوني، روحنا فداه ». عکس ها در سال ١٣٠٧ه . ق به دست‌ علي‌ خان حاکم اردبيل گرفته وتـقديم شـده اسـت .

٣-آلبومي به شماره به ٢٢٣ که در محرم سال ١٣٠٧تقديم شده واحتمالا همين آلبوم است کـه اکـنون در کتابخانه ي دانشگاه هاروارد است‌ . اين‌ آلبوم شامل ١٤٠٥ قطعه عکس همراه با يادداشت هـاي مـبسوط از خـود عکاس است که به قلم سوم شخص نوشته شده است . وي‌ در‌ بدو ورود به تبريز در‌ آلبوم‌ نـوشته اسـت : چون اسباب عکس همراه داشت ، همه جا عکس ها برداشته ، براي يادگـاري مـحفوظ نـمود، خاصه در شهر تبريز که از بعضي امکنه‌ و دوستان‌ يادگاريهاي خوب به وسط‌ عکس‌ تحصيل نموده تـا دوازدهـم شـهر رجب روانه مراغه شده در آنجا هم هروقت مجال نمود از امکنه و اشخاص عـکس هـا برداشت . (نظري، ١٣٨٨، ٢٧) او در همه ي مأموريت ها و مسافرت‌ ها‌ و حکومتهايي که برايش پيش مي آمده ، همواره دوربين عکاسي را هـمراه دا. از مـهمترين عکس هاي او از مکان ها، مجموعه عکس هاي بقعه شيخ صفي ومتعلقات آن در اردبـيل‌ اسـت‌ . همچنين عکس‌ هاي تخت سليمان که از زواياي مـختلف عـکاسي شـده توجه به اجزاء و عناصر اين مجموعه به هـمراه‌ تـوضيحات عکاس از اسناد مهم تاريخ معماري ايران محسوب مي گردد‌:تخت‌ سليمان‌ قلعه معتبري از سـنگ داشـته ، متجاوز از هزار ذرع دور آن مي شود. بـالفعل خـرابي کلي بـهم ‌‌رسـانيده‌ عـمارت داخل ان قلعه تمام مخروبه است . آثـار ايوان بـزرگي مثل ايوان هاي‌ مساجد‌ باقي‌ است و نيز عمارت مسقفي شبيه به حمام در آنـجا ديده شـد که طاقش نريخته است‌ . همچنين عـکس هايي مربوط به سـنگ نـگاره ها. آثار حجاري نيز دزاين آلبـوم‌ قـرار گرفته است . در‌ صفحات‌ پاياني آلبوم عکس هايي از بناهاي حکومتي در دارالخلافه تهران و عکس هـايي از کـاخ گلستان و عکس هاي بسياري از عـمارات حـکومتي در شـهرهاي مختلف تبريز، ارومـيه ، کـرمانشاه ، سنندج ، اردبيل ، تهران مـي‌ بـاشد.

شهريار عدل او را اولين عکاس تحصيل کرده ي ايران به شمار آورده است . علي خان در سال ١٣٢٠ه . ق ازجهان در گذشت.

معرفی عکاسان معماری ايران زمان قاجار


 

خـان بـابا الحسينی

خان باباالحسيني از عکاسان دوره ي قاجار‌ اسـت‌ از او تـنها نامي در زير عـکس هـا ديده شـده است . عکس هاي او در آلبـوم ٨٩٣ کاخ موزه گلستان محفوظ است . اين آلبوم با جلد فلزي با نقوش برجسته‌ مي‌ باشد کـه شـامل ١١٦قطعه عکس هاي مسافرت مظفرالدين شـاه بـه قـم ، شـيراز، آثـارتاريخي اصفهان و تخت جـمشيد اسـت که به سال ١٣١٩ ه . ق تهيه گرديده است . در کاخ موزه گلستان آلبومي‌ ديگر‌ به شماره ي١٧٦ شامل ٥٠ عکس بـا مـشخصات جـلد مخمل آبي رنگ در ابعاد٢٠×٢٥ مشاهده شد کـه در زيرعـکس هـا غـلام خـانه زادخـان باباالحسيني نوشته شده اما تاريخ آن‌ مشخص‌ نيست‌ و برخي از آنها مربوط به‌ معماري‌ است‌ . خان باباالحسيني در اکثرعکسهايش از سوژه ي انساني براي نشان دادن مقياس استفاده نموده است ؛ که اين امـر حتي درعکسهايي که از‌ پل‌ ها‌ گرفته مصداق مي يابد. آلبوم او شامل عکس‌ هايي‌ بازيرنويس هايي که بناهاي تاريخي آن به شرح زير مي باشد:

١٧٦/١- سر درب قبر سلطان بايزيد بسطامي

١٧٦‌/٢- منار‌ متحرک‌ بسطام

١٧٦/٣- مـقبره ي بـايزيد وغيره

١٧٦/٥- قلعه ي الاوان در خار‌

١٧٦/٦- معصوم زاده و قلعه ي الاوان

اميرخان جليل الدوله

اميرخان جليل الدوله ي قاجار از نوادگان فتحعلي شاه است . (ذکاء‌، ١٣٨٤‌، ١٢٨‌). او در خراسان در سال ١٣١٤ه . ق مقداري عکس گرفته و به شاه‌ تقديم‌ نموده است که اين آلبوم تحت شـماره ي ٤٣٨ کـاخ گلستان محفوظ است .

اولين خدمت او در‌ زمان‌ سلطنت‌ مظفرالدين شاه به سال ١٣١٨ه . ق مسافرت به لرستان وخوزستان به همراهي عين‌ الدوله‌ بود‌. براي عکاسي خط خـوزستان و لرسـتان که يک سال طول کشيده ونـتيجه ي آن تـعدادي عکس‌ هاي‌ بسيار‌ جالب توجه از مناظر مختلف آن نواحي است که اغلب آنها در آلبومي به‌ شماره‌ ي ٤٣٨ تقديم مظفرالدين شاه شده است .

جليل الدوله امير قاجار کـه پس از‌ مـرگ‌ پدرش‌ لقب سيف الدوله يافـته بـود به سال ١٣٠٦ه . ش چشم از جهان فرو بست . آلبوم‌ شماره‌ ي ٤٣٨ به تاريخ ١٣١٨ هجري قمري با مشخصات جلد مخمل قهوه اي، به‌ ابعاد٢٢×٣٣‌ توسط‌ نگارنده مشاهده شد که شامل ٩٠ عکس مي باشد و٤٠ عکس آن مـربوط بـه ابنيه‌ است‌ . برخي از عکس ها بدين شرح است :

٤٣٨/٦- کاروان سراي زعفراني از‌ بناهاي‌ شاه‌ عباس صفوي است در حالتي است که سرباز مشغول و بار کردن احمال و اثقال خود هستند‌.

٤٣٨‌/٢٦‌- دورنماي قسمت عـمده ي پل شـوشتر که وسـط پل خراب شده است و تقريبا‌ اين‌ باقي مانده سه خمس از تمام پل است و قسمتي از شهر که از کنار رودخانه عـکس‌ افتاده‌ شده است .

٤٣٨/٣٢- مسجد جامع شهر دزفول که از بناهاي قديم‌ اسـت‌ تـاريخ بـناي مسجد که در بالاي محراب‌ بخط‌ کوفي‌ نوشته شده پنجاه و پنج بعد از هجرت‌ است‌ ولي در جلو معلوم بود چـيزي ‌ ‌بـود ريخته شده حالا خوانده نمي شود‌ همين‌ کلمه ي پنجاه و پنج باقي مانده‌ .

٤٣٨‌/٥٧- مـنار‌ مـسجد‌ قـديم‌ شهر قديم خرم آباد که از‌ شهر‌ حاليه ربع فرسخ مسافت دارد در زمان امير تيمور گورکان غـلبه ي لشگر‌ تيموري‌ اسباب خرابي اين شهر شده است‌ والحال اهالي همدان و خرم‌ آباد‌ در آنـجا مشغول طلا شويي‌ هـستند‌.

عـکاسان خارجی دوره قاجار و آثار ايشان

پشه

کلنل پشه شهروندي از اهالي شهر ناپل ايتاليا‌ بوده‌ که همراه عده ي ديگري و به‌ توصيه‌ انگليسي‌ ها براي تعليم‌ نظاميان‌ در سال ١٢٦٨ق /١٨٥١م‌ وارد‌ خدمت دولت ايران شده بودند. کلنل پشه ، بـا توجه به آشنايي که با فن‌ عکاسي‌ داشته ، از مناظر گوناگون وساختمان هاي‌ آن‌ زمان تهران‌ وجاهاي‌ ديگر‌ ايران ، عکس هايي بسيارجالب‌ توجه در سرآغاز تاريخ عکاسي در ايران تهيه کرده است .

لوئيجي‌ پشه‌ در سـفري بـه شيراز افتخار نخستين‌ عکسبرداري‌ ازبناهاي‌ باستاني‌ تخت‌ جمشيد وپاسارگاد را‌ نصيب‌ خود مي کند. اين در حالي بود که هشت سال پيش از اين ناصرالدين شاه ژول‌ ريشار‌ فرانسوي‌ را مأمور تهيه ي عکس هاي تخت جمشيد کرده‌ بود‌ و ريشـار‌ بـه‌ دليل‌ دريافت‌ نکردن خرج سفر از سوي دولت ونيز عدم دور انديشي شخصي در نيمه ي راه ازاصفهان به سمت تهران بازگشت و مأموريت خود را انجام نداد. پشه عکس هايش را‌ با هزينه ي مالي خود تهيه نمود و در آوريل ٢٩سال ١٨٥٨م /١٥رمـضان سـال ١٢٧٤ق در آلبومي به ناصرالدين شاه جوان تقديم کرده است.

عکس هاي پشه و فعاليت هاي مربوط‌ به‌ عکاسي او در ايران از نظر مستندسازي مناظر شهري تهران و برخي ديگر از شهرها و آثار باستاني وتاريخي ايران در نخستين سال هـاي سـلطنت نـاصرالدين شاه، بسيار جالب توجه و بـه ويژه از نـظر‌ اسـنادي‌، داراي اهميت بسياري است. اين نکات ارزشمند، نقش او را به عنون شناخته ترين فرد از ميان اروپائيان و به ويژه ايتاليايي ها، که‌ در‌ ايران به عکاسي بسيار پرداختند‌ بـسيار‌ بـرجسته سـاخته است . عکس هاي او را بايد نخستين گزارش مستند تـصويري کـه به روش عکاسي، از بناهاي باستاني ايران تهيه شده به شمار‌ آورد‌. تلاش هاي پشه در‌ تاريخ‌ عکاسي ايران، شباهت بسيار زياد کار اين پيشرو را با هـمتايان خـود، از جـمله عکاساني مانند فرانسيس فريت انگليسي که تنها چند سال پيش تـر از وي، عکاسي از سرزمين‌ هاي‌ مصر باستان و خاورميانه را آغاز کردند، نمودار مي کند.

به گمان زياد و با اندکي جسارت شايد بـتوان عـکس هـاي پشه را نخستين عکس هايي دانست که از آثار باستاني در‌ قاره‌ ي آسيا تـهيه‌ شـده است. وي درمارس ١٨٦١م در نامه اي به کنت کاوور اشاره کرده است : «آلبومي‌ از جالب ترين آثار تاريخي ايران تـاکنون کـسي از آنـها عکس‌ نگرفته‌ و نگارنده‌ اولين کسي بوده که فکر آن به خاطرش خطور کرده اسـت. آلبـوم پشـه به شماره ٣٣٥ در ‌‌کاخ‌ موزه گلستان نگهداري مي شود که شامل ٣٦ قطعه عکس مي بـاشد و تـاريخ‌ تـهيه‌ ي آن‌ ١٢٧٤ه.ق، در اندازه ي ٥ /٣٤×٣٠ با جلد مخمل زرشکي روي جلد طلاکوب و گلابتون دوز است. در‌ بخش فوقاني صفحه تـصوير شـير و خورشيد و شير و توپ و تفنگ و درفش و طبل و شيپور نقاشي‌ شده و در زير آن‌ نوشته‌ شده اسـت»: اين کـتاب مـشتمل است بر اشکال تخت جمشيد و قبر مادرسليمان مشهور به مشهد مرغاب و نقش رستم و بـعضي عـمارات.

اگرچه خانه زاد با زحمات بسيار و مخارج از خود به طوري‌ چاپاري از دارلخلافه الي دارلعلم شـيراز بـه جـهت گرفتن عکس تصاويير معروفه رفتم ، بحمدا. . از عهده ي آن برآمدم . اميدوارم که مقبول راي عالم آراي اعليحضرت قدرت قـوي شـوکت اقدس ظل الهي‌ روح‌ العلمين افتد. پشه در ادامه ي همين نوشته خود را نـخستين کـسي مـي داند که از اين بناها عکس برداري کرده است . . . « و تا بحال هم کسي از فرنگستان نيامده‌ به‌ طـور عـمل فـتوغرافي که عکس باشد نقل نمايد». تمام عکس هاي او شامل زير نويس که مـعرف بـناست مي باشد.

پشه تا اواسط سال ١٨٦٢م /١٢٧٩ق . در ايران اقامت‌ داشته‌ و در سال ١٨٦٤م /١٢٨١ق در تهران ، از دنيا رفته است .

آلبوم پشه بـه شـماره ي٣٣٥ شامل ٣٦ قطعه عکس مي باشد که شرح برخي از آن ها بدين صورت‌ اسـت‌ :

٣٣٥‌/٢- شـکل به جلو تخت جمشيد‌ که‌ از‌ سنگ شـکل بـيرون آورده انـد و نماي راه پله را نموده است تا بالاي سنگ

٣٣٥/٦- شـکل مـدفن دارا پادشاه ايران در‌ نقش‌ رستم‌

٣٣٥/٨- شکل تکيه مدفن خواجه حافظ شيرازي در‌ نزديکي‌ زيارت هفت تن در بـيرون شـهر شيراز

٣٣٥/١١- صورت تکيه مدفن شـيخ العـارفين شيخ سـعدي در يک فـرسنگي‌ شـهر‌ شيراز‌

٣٣٥/١٢- صورت قلعه ارگ شهر شيراز رو بـه شـمال‌

٣٣٥/١٣- شکل عمارت تخت قاجار مشهور بباغ تخت در بيرون شهر شيراز

٣٣٥/٢٧- شکل درب اطـاق‌ در‌ تـخت‌ جمشيد که جرزهاي او صورت دو آدم ايستاده بـا نيزه کشيده‌ اند‌

٣٣٥/٣٤- صـورت قـبر مشهور مادر سليمان

لوئيجی مـونتابونه

در سـال ١٢٧٩ه . ق /١٨٦٢م هيئتي به سرپرستي‌ مارسلوچروتي‌ از‌ سوي ويکتورا مانوئل دوم ، پادشاه ايتاليا به دربار ناصرالدين شـاه قـاجار فرستاده‌ شد‌. در‌ اين هيئت چند عـضو سـياسي و دو عـضو نظامي وچند عـضوبازرگاني وعـلمي متشکل از جغرافي‌ دانان‌ ، تـاريخ‌ دانـان شرکت داشتند از سوي دربار ايران مورد استقبال قرار گرفتند. به همراه اين‌ هيئت‌ ، عکاسي از اهـالي شـهر تورين ايتاليا نيز به نام لوئيجـي مـونتابونه و دستيار ونـيزي‌ اشـ‌ پي‌ يتـربون به ايران آمدند.

وي عکس هـايي از مناظر شهرها، ابنيه ي تاريخي وکاخ ها‌ تهيه‌ نموده است . درعکس هاي او زنان ديده نمي شوند، امـا مـردان طبقات مختلف‌ اجتماع‌ ، پادشاهان‌ ، شاهزادگان ، ومـشاوران آنـان صـاحب مـنصبان حـکمرانان ايالات ، درباريان ، خواجگان حـرم سـرا وحتي مردم عادي نيز‌ در‌ آن ها ديده مي شوند. مونتابونه از هنگام ورود به خاک قفقاز‌ عکس‌ هاي‌ گوناگون از تـفليس وايروان وتـبريز وزنـجان وسلطانيه وقزوين بالاخره تهران برداشته است.

عـکس‌ هـاي‌ او از مـکان هـاي تـاريخي ايران در نمايشگاه جهاني پاريس ١٨٦٧ به‌ نمايش‌ در آمد و موفق به دريافت نشان افتخار شد. ناصرالدين شاه بارها به وي لقب عکاس باشي‌ داد‌، عنواني که بسياري بدان چشم دوخته بودند.

کـارهاي مونتابونه‌ بر‌ عکاسان ايراني که در دربارسلطنتي فعاليت ميکردند‌، تأثير‌ گذار‌ بود از جمله رنگ آميزي دستي عکس‌ ها‌ که نمونه هاي آن در کاخ گلستان موجود است و همين طور تکنيک هاي‌ زيباسازي‌ وارائه ي عـکس ونـحوه ي چيدمان و حالت‌ دادن‌ به اشخاص‌ مورد‌ عکسبرداري‌ وترکيب بندي هاي حاصل از تجربه‌ هاي‌ يک عکاس حرفه اي اروپايي که قابل توجه است .

به گفته ي محمد‌ ستاري‌ تکنيک هاي فني عکاسي مونتابونه کـلوديون‌ تـرروي شيشه است و اوبراي‌ چاپ‌ عکس از شيوه ي کاغذ آلبومينه‌ بهره‌ مي برد وقطع شيشه هاي به کار گرفته ي او ١٨×٢٤سانتيمتر بوده است واز‌ همان‌ شيشه هـا چـاپ کنتاکت مي‌ زده‌ و سطح‌ عـکس هـاي اوبراق‌ است‌. مونتابونه عموما‌ در‌ عکاسي معماري به مقياس انساني توجه ويژه اي را مبذول داشته است . در هرعکس‌ ازابنيه‌ ، افرادي در پيش زمينه ي عکس با‌ دقت‌ بسيار چيده‌ شـده‌ انـد‌.

در کاخ موزه ي گلستان‌ آلبـومي از لوئيجـي مونتابونه به شماره ٣٧٤ مشاهده شد که شامل ٥٨ عکس به تاريخ‌ 1862 ميلادي‌ مي باشد. اين آلبوم شامل جلد‌ مقوايي‌ در‌ ابعاد٢٩×‌ ٥٠‌ است که روي‌ جلد‌ آن نوشته شده :

(RICORDI viaggio in Persia MISSIONE ITALANA) که برخي از عکس هاي معماري آن‌ بـه‌ شـرح‌ زير مي باشد:

٣٧٤/٢٠. مسجد کبود‌ تبريز‌

٣٧٤‌/٢٥‌. ميدان‌ زنجان‌

٣٧٤/٢٩. مسجد جامع زنجان

٣٧٤/٣١. مسجد سلطانيه زنجان

٣٧٤/٣٢. ارگ تبريز

معرفی عکاسان معماری ايران زمان قاجار

ارنست هولتسر

او به سال ١٢١٤ه . ق /١٨٣٥م در دهکده ي«شماکلالدن » در تورينگن آلمان‌ به دنيا آمد. او در يک مدرسه ي فني در رشته ي مخابره ي پيام از طـريق دسـتگاه تلگراف تـحصيل کرده بود و از آنجا که کارشناس زبده ي فن خود به شمار مي رفت‌ در‌ هجدهم ژوئيه ي سال ١٢٤٢ه . ق / ١٨٦٣م به استخدام دولت انـگلستان در آمد ومأموريت يافت که در ايران علاوه بر نظارت سيم کشي خطوط تـلگراف ، اين فـن را در مـدرسه دارلفنون‌ به‌ مأموران ومهندسان دولتي آموزش دهد. او در اين سالها به ايران علاقه مند شده وعزم خود را براي ماندن جـزم ‌ ‌کـرد و در جلفاي‌ اصفهان‌ ساکن شد و همان جا ازدواج‌ کرد‌. او در اوايل ده ي١٨٧٠م با عکاسي آشنا شد هـولتسر اسـباب و لوازم مـورد نياز عکاسي را با خود به ايران آورد در اوقات فراغت‌ ، به‌ عکاسي پرداخت و طي اقامتش‌ در‌ ايران ، هزاران عکس از نـقاط گوناگون تهيه کرد که اغلب آن ها در فاصله ي سال هاي ١٢٥١ه . ق /١٨٧٣م تا ١٢٦٧ه . ق /١٨٩٧م ، از اصفهان و قريه ي ارمـني نشين جلفا گرفته شـده اسـت‌.

عکس هاي او شامل موضوع هايي از قبيل: خانه و خانواده ي خود و خانه ها وکليساهاي جلفا منظره ي عمومي شهر اصفهان وکوچه ها وباغ ها ومسجدها و پل ها وکبوترخانه ها و امامزاده‌ ها‌، ميدان نقش‌ جهان وعـالي قاپو و عمارت چهل ستون ، هشت بهشت ونمک دان و هفت دست وباغ زرشک ومنارجنبان ورجال وعلما‌ وبازرگانان وکسبه وزرتشتيان و افغانيان وکاروان ها وکشتزارها وزنانوده ها موضوع ديگرمي‌ باشد‌ واو‌ بانگارش يادداشت ها وخاطره نـويسي در تـکميل اين مجموعه کوشش بسيار نمود. هولتسر در اصفهان در سال ‌‌١٣٢٩ه‌ . ق /١٩١١م درگذشت . پس از مرگ هولتسر تمام دارايي اوبه دخترش‌ رسيد‌. نوه‌ او پنج صندوق بزرگ چوبي هولتسر را در زيرزمين خانه ي خود جاي داد. در سال‌ ١٣٤٧ه . ق /١٩٦٩م ، با ترکيدن لوله هـا وجـاري شدن آب به زيرزمين خانه سبب‌ شد صندوق ها را‌ ازآنجا‌ بيرون بياورند وبازکنند.

از آن جا که هولتسر کليه ي صندوق رابا يک لايه قلع اندود کرده بود، اين حادثه به محتويات آنها آسيبي نياورد. صـندوق هـا تعداد قابل توجهي جعبه هاي چوبي‌ حاوي صدها شيشه نگاتيو قديمي از آثار تصويري «هولتسر» بود که پس از گذشت يک قرن در مقابل ديدگان شگفت زده حاضران خارج مي شد. به غير از شيشه هـاي عـکس‌ ، کـتابچه‌ هاي حاوي دستورالعمل شيميايي ويادداشـت هـا وخـاطرات روزانه هولتسر نيز در صندوق ها وجود داشت. آنتوان سوريوگين

سوريوگين حدود سال ١٨٤٠م درسفارت روسيه در تهران متولد شد وسال‌ هاي‌ اوليه ي زنـدگي خـود را در اين کـشور به سر برد. سوريوگين بعد از تحصيلاتش در رشته ي نـقاشي در تـفليس يک دوره عکاسي گذرانيد وبعد از آن تصميم گرفت تا‌ به‌ ايران بازگشته وفرهنگ زندگي ايرانيان را به صورت مستند عکس برداري کند. حـدود سـال ١٨٧٠ سـوريوگين وبرادرانش همراه يک کاروان بزرگ به ايران آمدند ودر تبريز سکونت‌ گزيدند‌.

آنـها‌ بعد از مدتي در خيابان‌ علاء‌ الدوله‌ (خيابان فردوسي)يک استوديوي عکاسي گشودند که کارهاي هنري آن را آنتوان وکارهاي تجاري ان را برادرانش بـر عـهده گـرفتند.در‌ واقع برجسته ترين وپرکارترين عکاس حرفه اي در‌ ايران‌ درپايان قرن نوزدهم آنـتوان سـوريوگين بود که از دهه ي ١٨٨٠تا حدود ١٩٣٠ فعاليت مي کرد.

سوريوگين سراسر ايران را‌ از‌ اردبيل‌ گرفته تا مشهد واز تهران تـا يزد، زير پا گـذاشت‌ وبـا امکانات يکسان ، از مردم مناظر، معماري واشياء عکس گرفت . او به کـيفيت نـور‌ وتـغييرات‌ آن‌ توجه خاص داشت . اغلب عکس هاي او در اواسط روز که‌ خورشيد‌ عمودي مي تابد و سـايه هـا کـوتاه است گرفته شده ، وي اغلب فرد يا گروهي را در‌ زمينه‌ ي عکس‌ هايش قرار مي داد تا ضمن نـشان دادن تـاريخي بودن موضوع ، مقياس‌ را‌ نيز‌ به بيننده القا نمايد. وي اگر به هنگام عکسبرداري کـسي رانـمي يافـت، از اشيايي‌ همچون‌ دوربين‌ وسه پايه براي القاء مقياس به بيننده استفاده مي کرد که از آن جـمله‌ مـي‌ توان از عکس هايي نام برد که از دروازه ي اصلي تخت جمشيد گرفته‌ است‌ . اين‌ امـر دال بـر آن اسـت که وي بيش از يک دوربين داشته است . وي‌ به‌ بناهاي تاريخي همچون تنديس هاي آزاد ومستقل مي نگرد واز نـور مـلايم وسايه‌ هاي‌ بلند‌ پايان روز به نحوي استفاده مي کند که بتواند نماي قـسمتي ازديوارهـا را درهـاله اي‌ از‌ رمز وراز بپوشاند وجزئيات وظرافت هاي ساير قسمتها را بپوشاند. (همان ، ٢٩‌)او‌ با‌ تهيه ي عکس هاي بسيار زيادي از ايران وايرانـيان مـوفق بـه کسب نشان شير وخورشيدالماس نشان‌ از‌ دولت‌ ايران ومدال افتخارطلا ازنمايشگاه ١٨٩٧بروکسل و نمايشگاه ١٩٠٠ پاريس وچـندين مـدال ديگرشد.

پروفسور اپهام پوپ

پروفسور اپهام پوپ دانشمند و هنر شناس کوشاي آمريکايي در شناساندن آثار معماري‌ وهنري‌ ايران بـه جـهانيان و آماده ساختن عکس هاي عالي از اين آثار وچاپ‌ کتاب‌ هاي گوناگون ، حق بـسيار زيادي بـر گردن‌ ايرانيان‌ دارد‌.

او درسال ١٣٠٤ه . ش /١٩٢٥م براي ديدار از‌ ايران‌ و مطالعه وتـحقيق در آثـار مـعماري اين سرزمين وعکس برداري دقيق و علمي از آنها‌ بـه‌ اين کـشور سفر کردو در‌ همان‌ سال نخست‌ ، به‌ تهيه‌ ي نزديک به يک هزار قطعه ي عکس‌ از‌ جـمله مـسجد جامع اصفهان و اردستان وقزوين وگـلپايگان مـوفق گرديد. در آن زمـان‌ ورود‌ يک مـحقق خـارجي به مساجد تقريبا‌ غيرممکن بود ولي پوپ‌ تـوانست‌ بـا جلب حمايت دولت و روحانيون‌ مهم‌ که به ثبت ابنيه هاي عظيم مذهبي اهـميت مـي دادند، از نماي داخلي‌ اين‌ مساجد عـکس بگيرد. آرتوراپهام پوپ‌ درپاييز‌ ١٩٢٦م‌ اولين کـنگره ي بـين‌ المللي‌ درباره ي هنر ايران را‌ ترتيب‌ داد. اين کـنگره در مـوزه ي پنسيلوانيا داير گرديد وتاثير عميقي برجاي گذاشت و در پي‌ آن‌ سازمان جديدي در سال ١٩٢٨م با‌ اعضاءتشکيل‌ گـرديد.

از‌ جـمله‌ کارهاي‌ اين سازمان تهيه ي مقاله‌ هـا و روزنـامه هـا بود. طرح هـايي آمـاده گرديد ومقداري پول براي اولين مـسافرت اکـتشافي به‌ ايران‌ جمع آوري شد. همچنين کوشش به‌ عمل‌ آوردند‌ تا‌ گزارش‌ مصوري از معماري‌ ايرانـ‌ تـهيه کنند. درآن وقت بعضي از بهترين ساختمان هـا در ايران از بـين رفته وبـعضي ديگـر‌ از‌ سـاختمان‌ هاي مهم در حال انـهدام بودند. پژوهش‌ ها‌ وعکسبرداري‌ هاي‌ پوپ‌ بيش‌ از چهارده سال طول کشيد ودر اين مدت بيش از ده هزار قطعه عـکس از آثـار معماري ايران فراهم آمد که آن را به عـنوان يک سـبک‌ مـعماري بـزرگ در جـهان معرفي کرد. مـجموعه اي کـه او زير نام گزارشي از هنر ايران در چندين مجلد بزرگ با تصاوير عالي و رنگي زيبا، با گفتارهاي گوناگون در زمينه‌ هـاي‌ هـنرهاي ايران ، از دانـشمندان وباستان شناسان وهنرشناسان نامدار آن زمان ، فراهم آورده و تـاکنون چـندين بـار بـه چـاپ رسـيده است ، شهرت جهاني دارد.

او توانست در کمتر‌ از‌ چهارده سال تمام ايران را مورد بازديد قرار بدهد و درحدود ده هزار فيلم تهيه کند و بعدا با همکاري عکاسان حرفه اي تاريخ کامل‌ هنر‌ مـعماري ايران را که اکنون‌ يکي‌ از بزرگترين سبک هاي معماري دنياست ، تکميل کند. پوپ اصول پرسپکتيو را درتمامي عکس هايش رعايت کرده است . عکس هاي پوپ را ميتوان در‌ کتاب‌ هاي بررسي هنر ايران‌ (شش‌ جلد)، مقدمه اي بـرهنر ايران ، شـاهکارهاي هنر ايران و معماري ايران که به کمک همسرش دکتر فيلس اکرمن ١چاپ نموده است ، مي توان ديد. ژاک دمورگان

ژاک ژان‌ ماري‌ دمورگان در سوم ژوئن سال ١٨٥٧م در يک خانواده ي اشرافي به دنيا آمد. . شوق جواني او را بـه سـوي جمع آوري عتيقه سوق داد. براي ادامه ي تحصيل به پاريس رفت‌ و پس‌ از پايان‌ تحصيلات در «مدرسه ي معدن شناسي» در سال ١٨٨٢م به کسب ديپلم اين آموزشگاه نايل آمد‌. در سال ١٨٨٩م به مـنظور شـناسايي آثار باستاني، وضعيت جغرافيايي، و زمـين‌ شـناسي‌ مأموريت‌ او در ايران شروع شد. به گفته ي خود دمورگان : «در ماه اوت سال ١٨٨٩م بود که زندگي ‌‌واقعي‌ علمي من با اعزام به ايران آغاز شد. تا اين زمان تلاش هـا‌ و فـعاليت‌ هاي‌ علمي من هـيچ ربـط و هماهنگي با هم نداشت ، هميشه طبق شرايط روز پيش مي رفت‌ .

تعداد چهار جلد آلبوم، در بردارنده ي ٣٥١ عکس از نخستين‌ مأموريت ژاک دمورگان براي‌ کاوش‌ هاي باستان شناسي در ايران ، به آلبوم خانه ي کاخ گلستان اهـدا شـده است . اين تصاوير که حاصل دو سال و نيم سفر علمي دمورگان به نواحي گوناگون به نواحي گوناگون ايران مي‌ باشند که آگاهي هاي ارزشمندي درباره ي شهرها و مناطق زير به بيننده ارائه ميدهند: قزوين ، تهران ، دمـاوند، بـابل ، ساري، بـهشهر، استرآباد، لنگران ، آستارا، تبريز، اروميه ، مراغه ، مياندوآب ، کردستان ، کرمانشاه ، همدان ، لنگاور، بيستون‌ ، قصرشيرين‌ ، پل ذهاب ، بروجرد، خرم آبـاد، دولت آباد، نهاوند، اشتران کوه ، دزفول ، شوش ، خرمشهرو بوشهر.

دمورگان در اين مناطق بـه بـازديد، عـکس برداري و مطالعه و کاوش آثار باستاني و موقعيت جغرافيايي پرداخت و در‌ بازگشت‌ به فرانسه ، وي مجموعه اي از اشياء عتيقه به اضافه سـه ‌ ‌نـقشه که از حوالي درياي مازندران ، کردستان و شوش تهيه کرده بود به کشورش برده ، جهار جـلد بـا عـنوان‌ (مأموريت‌ علمي در ايران )در سال ١٣١٢ق /١٨٩٤م به چاپ رساند.

دمورگان در چکيده اي از خاطرات خود که در سال م ١٨٩٩م در بولتن انجمن جـغرافيايي پاريس منتشر گرديد، به‌ تعداد٦٢٠‌ عکس‌ که در طول سفرش به‌ ايران‌ تهيه‌ کرده بـود، اشاره کرده است . بـا اين حـساب مجموعه ي اهداي به کاخ گلستان ، دست کم ٢٦٩ قطعه عکس کم دارد. برخي‌ از‌ اين‌ عکس ها را به احتمال زياد در کتاب‌ خاطرات‌ وي ميتوان يافت . زيرا در اين کتاب ، تعدادزيادي عکس از مناطق مورد بازديد او موجود است ، که در ميان‌ عـکس‌ هاي‌ اهدايي به آلبوم خانه وجود ندارد. عکس هاي دمورگان با‌ يک دوربين قابل حمل بدون سه پايه گرفته شده اند.

صفحه هاي حساسي که او براي عکس برداري‌ به‌ کار‌ برده است از نـوع ژلاتـينو برومور نقره در اندازه ي١٣×١٨ بوده‌ ، سپس‌ به روي کاغذ، چاپ ، وعکس چاپ شده بر روي صفحه مقوا چسبانده شده است

منبع: بررسی عکاسان زمان قاجار درآثار باستانی و ابنیه قدیمی - مهری کسیری و پویا زمانیان - مطالعات راهبردی علوم انسانی و اسلامی - شماره 7

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید