امروز: جمعه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۹ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 271432
۱۹۹۳
۱
۰
نسخه چاپی
آن بروس

کارکنان با انگیزه (قسمت چهارم)

پیش از اینکه اختیار، تبدیل به شعار روز مدیریت شود، مدیران باهوش با این اصل ابتدایی آشنا بودند: وقتی کارکنان احساس قدرت، اعتماد به نفس، و توانایی کنند، عملکرد بهتری خواهند داشت. همچنین، همان مدیران می دانستند که اگر کارمندان احساس بی اهمیتی و قدر ناشناسی کنند و اختیار کافی نداشته باشند، بسیار پایین تر از سطح انتظارات مدیران ظاهر خواهند شد.

 کارکنان با انگیزه (قسمت چهارم)

پایگاه خبری حقوق نیوز

کارکنان با انگیزه

● قدرت و اختیار را با دیگران شریک شوید

اجازه دهید کارکنان تان اختیار داشته باشند. اگر واقعاً می خواهید به آن ها انگیزه دهید، قدرت و اختیارات خود را با آن ها شریک شوید.

حتی پیش از اینکه اختیار، تبدیل به شعار روز مدیریت شود، مدیران باهوش با این اصل ابتدایی آشنا بودند: وقتی کارکنان احساس قدرت، اعتماد به نفس، و توانایی کنند، عملکرد بهتری خواهند داشت. همچنین، همان مدیران می دانستند که اگر کارمندان احساس بی اهمیتی و قدر ناشناسی کنند و اختیار کافی نداشته باشند، بسیار پایین تر از سطح انتظارات مدیران ظاهر خواهند شد.

به همین دلیل است که بسیاری از مدیران انگیزه بخش، قدرت و اختیارشان را با کارکنانشان شریک می شوند. بی شک این کار، متداول نیست و بسیاری از مدیران در مقابل انجام آن مقاومت می کنند، چرا که دوست دارند قدرت همیشه در اختیار خودشان باشد. ولی اندکی درباره ی آن فکر کنید. شما به این دلیل مدير نشده اید که قدرت را به صورت انحصاری در اختیار بگیرید. قدرت، تنها وسیله ای است برای رسیدن به هدف. وظیفه ی شما به عنوان مدیر، به کار بردن این قدرت در راستای رسیدن به نتیجه و کمک به کارمندان تان برای عملکرد بهتر است. پس اگر توزیع قدرت به پیشرفت کار کمک می کنند، با کمال میل این کار را انجام دهید.

وقتی اختیارتان را با دیگران تقسیم می کنید، به کارکنان خود اجازه می دهید تا در وظایف و اختیارات شما سهیم شوند. به این ترتیب، آن ها انگیزه ی بیشتری پیدا می کنند و کم کم شما نیز از زیر بار شلاق و دیگر محرک های بیرونی، برای کنترل اوضاع و رفتار آن ها خلاص می شوید. در اینجا درس هایی برای رسیدن به این هدف آمده است:

به کارمندان تان کمک کنید برای ایجاد انگیزه مسئولیت پذیر باشند

وقتی کارکنان برای اینکه با انگیزه بمانند به خودشان اتکا می کنند، نه به دیگران، درواقع مسئولیت پذیری را تجربه می کنند و متوجه می شوند برای موفقیت خودشان این مسئولیت را پذیرفته اند. برای حمایت از مسئولیت پذیری به منظور ایجاد انگیزه، به کارکنان تان، برای انجام کاری مشخص، اختیار کامل بدهید تا مسئولیت پذیر باشند، و اجازه دهید به تنهایی این کار را انجام دهند. با این کار، انرژی و انگیزه ی بسیار زیادی به کارمندان می دهید. به یاد داشته باشید، یکی از بزرگ ترین عوامل کشنده ی انگیزه، این است که مسئولیتی به کسی بدهید و سپس به او نحوه ی انجام کار را تحمیل کنید. مدیران عالی رتبه هرگز چنین اشتباهی نمی کنند.

اجازه دهید کارکنانتان اختیار داشته باشند

مدیران باهوش از اهمیت قدرت و اختیاردادن به کارمند، طوری که به بهترین شکل عمل کند، به خوبی آگاهاند. وقتی کارمندان تان اختیار داشته باشند، درواقع به آن ها مسئولیت داده شده تا به شکلی اثربخش و کارآمد کارشان را انجام دهند. این جمله که «انسان ها اختیار دارند»، برای مدتی طولانی شعار شرکت تولیدی شلوارهای جين لوي اشتراوس و شرکا بوده، و همین امر کمک کرده است تا همچنان این شرکت از تولید شلوارهایی با حاشیه ی تزیینی در دهه ی ۶۰، و شلوارهای پاچه گشاد در دهه ی ۷۰ تا احیای کامل فرهنگ جین پوشی در قرن حاضر باقی بماند.

نقش خود را به عنوان یک مدیر بازبینی کنید

این کار را با گسترش دامنه ی تأثیرگذاری هر یک از کارمندان آغاز کنید. اجازه ندهید کارکنان با سمت ها وعناوين شان محدود شوند. هر کسی می تواند یک رهبر باشد. سمت ها را به صورت گسترده تر تعریف کنید و جایی برای نوآوری و آزادی عمل باز بگذارید. قوانین کارمندی دست و پاگیر را حذف و همیشه از قضاوت درست و عقل سلیم پشتیبانی کنید. در کتاب راهنمای کارگر شرکت پرداسترام (Nordstrom) به وضوح می خوانیم: قانون شماره ی ۱: در هر شرایطی درست داوری کنید. قانون دیگری وجود ندارد.

● در همه حال به احساس مسئولیت افراد اهمیت دهید

بهترین راه برای ترغیب حس مسئولیت در میان کارمندان تان چیست؟ به آن ها کمک کنید تا به نقشی که در سازمان دارند آگاه شوند و قدرش را بدانند.

هر مدیری باید به این جمله توجه کند: «هیچ قطره ی بارانی به تنهایی خود را مسئول سیل نمی داند.» و در نگاهی مثبت اندیش: «هیچ قطرهی بارانی خود را دلیل به وجود آمدن گل های زیبا نمی داند.» درواقع این مجموعه ی قطره های باران هستند که با همکاری هم چنین تأثیری دارند.

انسان های خلاقی که دست به کارهای شگفت انگیز می زنند، ابتدا فقط نسبت به خود، حس مسئولیت دارند. قطعا تنها به خاطر افزایش حقوق و ارتقای شغلی نیست. چه چیزی موجب می شود بتوانیم قله های بلند را فتح کنیم؟ دلیلش خودانگیزی است؛ انگیزه ای که از جان و دل آدمی بیرون می آید، انگیزه ای که باعث ایجاد حس مسئولیت می شود. نیروی انسانی برتری جز انگیزه ، وجود ندارد. در اینجا ایده های دیگری را با هم بررسی می کنیم:

کارمندان را ترغیب کنید که خودشان را باور داشته باشند

به عنوان یک مدیر، تک تک فعالیت هایتان، باید در راستای رسیدن به این هدف نهایی باشد که کارکنان تان به خود ایمان بیاورند و باور کنند که می توانند کاری که آغاز کرده اند را به پایان برسانند. این عمل نه تنها آن ها را راهنمایی می کند، بلکه به آن ها انگیزه نیز می دهد. وقتی فیونا کمپبل تصمیم گرفت فاصله ی ۱۶۰۸۸ کیلومتری میان شهرهای کیپ تاون و تنجيپرز را در قاره ی آفریقا پیاده طی کند، موجب شگفتی همگان شد. وقتی دلیل این کارش را از او پرسیدند جواب داد: «به این دلیل که گفتم چنین می کنم.» وقتی از او پرسیدند به چه کسی چنین چیزی را گفته است، پاسخ داد: «به خودم». فيونا به خود باور داشت، و این باور درونی و اعتماد به نفس او بود که موجب شد این را طولانی را پای پیاده و به تنهایی طی کند. تلاش های خارق العاده و خودانگیزی این زن سبب شد به او لقب «بزرگ ترین راه نورد راه نوردها» را بدهند.

به دیگران کمک کنید تا بر شکاف های موجود در راه رسیدن به هدفهایشان پل بسازند

خود انگیخته باقی ماندن و پذیرفتن مسئولیت ها، پلی است میان هدف های تعیین شده و رسیدن به آن ها. همیشه نیرویی محرک در پس تمام دستاوردهای انسان ها دخیل بوده است. در اینجا دو راه مؤثر برای کمک به کارمندان تان، در ساختن پل روی شکاف هایی که بر سر راه اهداف شان وجود دارد، ذکر شده است. اول، کمکشان کنید تا با ترس روبه رو شوند. به آن ها کمک کنید تا درباره ی ترس هایشان، بی پرده سخن بگویند، از چیزی که بیش از همه موجب هراسشان می شود، سپس ترغیب شان کنید، با وجود تمامی آن ترس ها پیش بروند. وقتی کارمندان تان حرکت به سوی هدف را آغاز می کنند، طولی نمی کشد که ترسها و نگرانی هایشان ناپدید می شود و به جای آن، اعتماد به نفس پیدا می کنند. دوم، کمکشان کنید تا به نتیجه ی نهایی کارتوجه کنند. به آن ها کمک کنید موفقیت را مجسم کنند تا به سوی آن حرکت کنند.

بگذارید کارکنان تان مسئولیت پذیر باشند

مسئولیت پذیری یعنی قبول وظیفه و عواقب آن. مسئولیت پذیری واقعی فراتر از انجام یک کار است. یعنی مسئول بودن در مقابل کاری که انجام شده و نتیجه ای که پدید آمده است. در اینجا چند راهنمایی برای ایجاد حس پاسخگویی در میان کارکنان تان آمده است: تهیه ی فهرستی از معیارهای عملکرد که مورد پذیرش همگان است؛ مکتوب کردن انتظارات خواسته شده از کارمندان، پیش از انجام کار، تعیین پاداش برای موفقیت و مشخص ساختن پیامدهای ناگوار انجام ناموفق کار؛ دانستن اینکه برتری تنها گزینه است و انجام معمولی کار پذیرفته نمی شود.

● برای فردایی بهتر، اعتماد سازی کنید

ایجاد انگیزه تا اندازه ای بر امید استوار است؛ امید به موفقیت با توجه به تلاش ها و امید به آینده ای بهتر برای خودمان. به عبارت دیگر، امید به اینکه زندگی می تواند طور دیگری باشد. وقتی قانون احتمالات را باور داشته باشیم، فردایی روشن تر پیش روی خودمان و کارکنان مان قرار میگیرد.

به عنوان یک مدیر، معتقدم یکی از مهم ترین کارهایی که می توان برای کارمندان انجام داد، امید بخشیدن به آن هاست. نه فقط اميد صرف، بلکه امید همراه با آینده نگری، باور و تشويق حقیقی. وقتی کارمندان درباره ی آینده شان احساس خوبی داشته باشند، اشتياق و میزان تعهد آن ها در کاری که به آن مشغول اند بیشتر می شود. امید انگیزه بخش است. امید یعنی هرکسی برای کار درستی که انجام می دهد پاداش میگیرد. در زیرراه های دیگری آمده است که مدیران از آن در ساختن فردایی بهتر برای کارکنان شان استفاده می کنند:

پدیده ی توانایی انسان را دریابید

توانایی پدیده ای است که ممکن است در انسان ها رشد کند یا کاملاً رشد نکند. هرچه که باشد، تا زمانی که کسی فرصت رشدش را نداشته باشد، درکی از آن نخواهد داشت. و اینجاست که نقش شما به عنوان یک رهبر معلوم می شود. توصیه می کنم فیلم پدیده (Phenomenon)، با بازی جان تراولتا را ببینید. این فیلم پیام عمیقی راجع به توان بالقوه و بکر ما دارد که به طرز دردناکی تقریباً در انتهای فیلم از زبان جان تراولتا در نقش جورج ملی زده می شود: «من کسی هستم که هرکس دیگری می توانست باشد. من آن چیزی هستم که هرکس دیگر ممکن بود باشد». شما می توانید این توان پنهان را با تشویق به آزمودن کارهای جدید و به عهده گرفتن مسئولیت های تازه آشکار کنید.

اعتماد سازی کنید

اعتماد از عوامل اصلی در مدیریت افراد و ایجاد سازمانی با کارایی بالاست. اعتماد، اساس تمامی ارتباطات است. به قول تام پیترز: «فن و فناوری اهمیت دارند، ولی اعتمادسازی مسئله ی این دهه است.» پیترز پیشنهاد می کند که مدیران باید رویکرد «فناوری عالی و اعتماد زیاد» را سرلوحه ی کارشان قرار دهند و به چشم یک «موضوع مهم» و نه عادی به آن نگاه کنند. اگر کارمندان تان احساس کنند به آن ها اعتماد ندارید، تمایلی هم نخواهند داشت تا بدون تأیید شما کاری انجام دهند. برعکس، در صورتی که احساس کنند که مورد اعتماد شما هستند و اینکه شما باور دارید آن ها می توانند کارها را به درستی انجام دهند، طبیعتا دوست دارند کارها را به طور کامل و به بهترین شکل انجام دهند تا بیشتر لایق اعتماد شما باشند.

به کارکنان تان نشان دهید ارزش اعتماد شما را دارند

وقتی به دیگران اعتماد می کنید، این پیام قدرتمند را به آن ها می دهید که: «فکر می کنم قابل اعتماد هستی.» به عبارت دیگر، به آن ها می گویید که توانایی ها و لیاقتشان را باور دارید و ایمان دارید که می توانند کارشان را به درستی انجام دهند. اعتماد به دیگران، پیش نیاز به وجود آمدن اعتماد به نفس در افراد است. برخی مدیران درباره ی مسئله ی اعتماد سخن نمی گویند یا این کلمه را خیلی کم و آن هم به صورت منفی بر زبان می آورند. برای نمونه: «حالا به تو اعتماد می کنم که این کار را به درستی انجام دهی»، یعنی «امیدوارم این کار را خراب نکنی» و «ما به تو اطمینان داریم که کارت را به بهترین شکل انجام می دهی» که یعنی «ما نمی دانیم که واقعاً چه اتفاقی خواهد افتاد، ولی امیدواریم که به هر صورت از عهده ی این کار برآیی.» این به اصطلاح اعتماد داشتن ها، به ندرت معنای اطمینان خاطر می دهند. اعتمايز خود را به کارمندان با اجازه دادن به آن ها برای اینکه خودشان بیندیشند و خودشان تصمیم بگیرند نشان دهید. کارمندان اعتماد واقعی را به خوبی متوجه می شوند. مدیران هوشمند، اینگونه به کارمندان خود نشان می دهند که ارزش اعتماد کردن را دارند.

● روحیه ی کارمندان را تقویت کنید

روحیه ی کارمندان بستگی به اشتیاق و تعهدی دارد که هر روز آن را در کار دخیل می کنند. روحیه برانگیزه ی افراد در کار تأثیر می گذارد. روحیه ی کم یعنی انگیزه ی کم. روحیه ی زیاد یعنی انگیزه ی زیاد. ممکن است به این سادگی هم نباشد، ولی ارتباطی دوجانبه میان روحیه و انگیزه وجود دارد.

هر سازمانی بر روابط بین کارکنانش متکی است. در محیط کاری روحیه بخش، باید اعتماد و صداقت وجود داشته باشد. اما تنها اعتماد به کارکنان تان کافی نیست. آن ها هم باید به شما اعتماد کنند. کارمندان دوست دارند مطمئن باشند که مدیرانشان با تمام وجود به فکر آن ها هستند، و این مسئله را هر روز در محل کارشان احساس کنند و ببینند. خوشبختانه تقریباً تمامی کارمندان در برابر این حمایت مدیران واکنش مناسبی نشان می دهند و به بهترین شکل، مراقب سود و صلاح سازمان خواهند بود.

فراموش نکنید کارکنان تان، بزرگ ترین و ارزشمندترین منابع شما هستند. ممکن است آن ها را به خاطر استعداد و توانایی شان استخدام کرده باشید، ولی کلید عملکرد عالی در نوع نگرش آن ها نهفته است. هرچه محیط کاری روحیه بخش تری داشته باشید و بیشتر به کارکنان خود اعتماد کنید، به آن ها انگیزه ی بیشتری که در سازمان تان هم می توانید انجام می دهید. به این چند روش دهید توجه کنید:

به وعده هایتان عمل کنید

خیلی قول ندهید، و به وعده هایتان دیر عمل نکنید. هیچ چیز به اندازه ی عمل کردن به وعده ها موجب اعتمادسازی نمی شود. تنها نیت خوب کافی نیست. به کارکنان تان بگویید که برای شما اهمیت دارند و سپس به آنچه می گویید عمل کنید. روحیه ی بالا خودش به طور طبیعی به وجود می آید.

صداقت را در سازمان تان والاترین شکل هوشمندی بدانید

برخی صداقت را والاترین شکل هوش انسانی دانسته اند. صداقت تنها گسترش درستی و راستگویی نیست، بلکه آن چیزی است که پس از کنارگذاشتن شهرت و اعتبار باقی می ماند. صداقت، تار و پود اخلاقی و وجدان ما و اساس باورها و ارزش های ماست. همچنین یکی از ویژگی های محیط های کاری ای است که از روحیه ی بالایی برخوردارند.

صادق باشید و همیشه انسانی برخورد کنید

آیا خودتان به آنچه به دیگران می گویید باور دارید؟ آیا با خودتان صادق هستید؟ آیا مطابق ارزش های انسانی خود عمل می کنید؟ اگر عمل تان با شما و باورهایتان در تضاد باشد نمی توانید مدیر خوبی باشید. با دیگران صادق باشید و از نشان دادن جنبه ی انساني خود نترسید. اعتراف به اشتباهات و در میان گذاشتن امیدها و آرزوهایتان با دیگران اشکالی ندارد. با دیگران رک و روراست باشید. کارکنان تان برای صداقت و انسانی شما ارزش و احترام قائل اند. این ها دو مقوله ی دیگر محیط های کاری ای هستند که از روحیه ی بالایی برخوردارند.

● برای ایجاد انگیزه محیطی پرنشاط داشته باشید

درباره ی این نکته، اطلاعات و آمار موجود گویاست و نتایج اش روشن است. ارتباطی مستقیم میان تفریح در محل کار و افزایش بهره وری، خلاقیت، روحیه، رضایت مندی، و سودآوری وجود دارد. در این زمینه، دیگر حرفی از رضایت مشتریان و مزایای دیگر نیست. برای نمونه، تفریح در محل کار به کاهش فشارهای روحی و تنش ها کمک می کند و سبب بهبود ارتباط میان کارکنان و کاهش برخوردها می شود. تفریح و سرگرمی اتحاد و همبستگی میان کارکنان را هم افزایش می دهد، خستگی و یکنواختی را از بین می برد و انرژی مثبت فراوانی به وجود می آورد.

به عبارت دیگر، کارکردن در محیطی پر نشاط و لذت بخش بسیاری از نیازهای کارمندان را برآورده می کند و انگیزه ی آن ها برای داشتن عملکردی موفقیت آمیز را افزایش می دهد.

شما بی تردید می توانید این شیوه را به کارمندان آموزش دهید. ولی کلید موفقیت حقیقی وداشتن نیروی کاری با انگیزه، در داشتن کارمندانی است که واقعاً می خواهند و دوست دارند که کار کنند. این افراد محل کار را پر نشاط می سازند و به همکارانشان روحیه می دهند. این تفاوت بزرگ را تفریح و سرگرمی در محل کار می تواند به وجود آورد.

اگر فکر می کنید آماده اید تا زندگی را ساده تر بگیرید و محیط کاری شادتری داشته باشید به نکته های زیر توجه کنید:

از تفریح و سرگرمی برای ایجاد انگیزه غافل نشوید

روشن است که داشتن محل کاری پرنشاط همراه با تفریح و سرگرمی موجب آزادی عمل می شود. بسیار عالی است. ولی باید بدانید که چگونه چنین محیطی را فراهم کنید. در اینجا به چند راهنمایی برای ایجاد چنین محیط انگیزه بخشی اشاره شده است:

با کارکنان تان بخندید نه به آن ها.

سخت نگیرید. خودتان را بیش از اندازه جدی نشان ندهید.

شوخ طبعی را فراموش نکنید.

رفتار پر نشاط و سرزنده ای داشته باشید.

برای داشتن اوقاتی خوش هرروز برنامه ریزی کنید.

به دیگران کمک کنید وجه روشن تر و مثبت تر رویداد ها را ببینند.

اگر به کمک بیشتری نیاز دارید، می توانید به کتاب های 301 راه برای تفریح و سرگرمی در کار، نوشته ی دیو همسات و لزلی یرکز، و کتاب غیرعادی باشید، نوشته ی جان پوتسیر مراجعه کنید.

رابطه ی بین تفریح و سرگرمی و نتیجه ی حاصل از آن را بدانید

آیا می خواهید غیبت های کاری را کم کنید، رضایت از کار را افزایش دهید، عملکرد موفق کارکنان را بیشتر کنید، بهره وری را بالا ببرید، و زمان بی کاری کمتری داشته باشید؟ با ایجاد محیط کاری پر نشاط، موارد بالا تنها اندکی از نتایجی است که می توانید انتظار داشته باشید. برای مطالعه درباره ی یکی از لذت بخش ترین سازمان های دنیا، زمانی را اختصاص دهید. در اینجا برای نمونه از چند شرکت نام می برم: راک اند ژل هال (آهايو) (Rock and Roll Hall of Fame and Museum)، شرکت مدیریتی ورجین، هواپیمایی ساوث وست (Southwest Airlines)، دیزنی، و بن اند جریز (Jerry's & Ben).

جالب اینکه پژوهشی آماری درباره ی رؤسای دانشکده های تجاری و مدیران اجرایی تجاری نشان داده است که شوخ طبعی نقشی مهم در داشتن تجارتی سالم و موفق دارد.

از قدرت تفریح و سرگرمی غافل نشوید

تفریح، خنده و شوخ طبعی، همگی تصفیه کننده اند. همه ی این ویژگی ها ما را با کسانی که در حال تفریح و خنده اند یکی می سازد. به این ترتیب، احساس تنهایی یا جدایی از بقیه، به طور کامل از میان خواهد رفت. وقتی با کسی می خندیم، بی شک از خندیدن لذت می بریم، همچنین لذت باهم خندیدن را می چشیم. سرگرمی به دلیل لذتی که ایجاد می کند، انگیزه بخش است. بنابراین، وقتی احساس می کنید کارکنان تان روحیه ندارند، خسته و تحت فشارند و حال و حوصله ی کارکردن ندارند، خنده می تواند شرایط را به کلی تغییر دهد.

 

بیشتر بخوانید:

کار با آدم های سخت

کارکنان با انگیزه

 

منبع: کارکنان با انگیزه - آن بروس - ترجمه فرشید قهرمانی

پایگاه خبری حقوق نیوز - کتاب

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید