امروز: چهارشنبه, ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۴ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۴ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 271472
۱۸۸۶
۱
۰
نسخه چاپی
یاری گری(Helping)

شیوه های یاری گری در جامعۀ شهری ایران (قسمت 1)

مطالعات اسنادی و میدانی نشان می دهد که در شهرهای تاریخی ایران همکاری و یاریگری به صورت ساده و عملی از قدیم ترین زمان ها به شکل های گوناگون وجود داشته و هم اکنون نیز، علی رغم تحولاتی که در چند دهه اخیر در شهرها به وقوع پیوسته است، جلوه هایی از آن در بین مردم در قالب وقف، مساجد، اصناف (بازار)، محلات، زورخانه ها، گروه های خویشاوندی وجود دارد که بر اثر مقاومت به صورت یک سنت نیکو و ارزش اجتماعی درآمده است؛ صندوق های قرض الحسنه، مراسم گل ریزان از مصداق های بارز آن است

شیوه های یاری گری در جامعۀ شهری ایران (قسمت 1)
 

پایگاه خبری حقوق نیوز

شیوه های یاری گری در جامعۀ شهری ایران

سومین شکل از زندگی اجتماعی در ایران شهرنشینی است. شهرنشینی در ایران یک پدیده بسیار قدیمی اجتماعی است؛ اما وارد شدن خصوصیات انقلاب صنعتی به ایران و توسعه اقتصادی در رشد شهرنشینی بسیار مؤثر بوده است. در دوره های پیش از انقلاب صنعتی، شهرها در ایران مرکز تجارت و صنایع دستی بودند و اقتصاد حاکم بر آن متکی بر اقتصاد روستایی بود.

شهرنشینی در ایران به مانند سایر نقاط جهان صورت یگانه ای ندارد و به صورت شهرک، شهر، کلان شهر، شهر مرکزی، شهر اقماری و حوزه شهری دیده می شود.

مطالعات اسنادی و میدانی نشان می دهد که در شهرهای تاریخی ایران همکاری و یاریگری به صورت ساده و عملی از قدیم ترین زمان ها به شکل های گوناگون وجود داشته و هم اکنون نیز، علی رغم تحولاتی که در چند دهه اخیر در شهرها به وقوع پیوسته است، جلوه هایی از آن در بین مردم در قالب وقف، مساجد، اصناف (بازار)، محلات، زورخانه ها، گروه های خویشاوندی وجود دارد که بر اثر مقاومت به صورت یک سنت نیکو و ارزش اجتماعی درآمده است؛ صندوق های قرض الحسنه، مراسم گل ریزان از مصداق های بارز آن است.

شناخت این همکاری ها و یاری گری ها نه تنها موجب آگاهی از فرهنگ جامعۀ شهری می گردد، بلکه در مواردی نیز می تواند در برنامه ریزی ها و جلب مشارکت شهروندان در اجرای برنامه های توسعه اجتماعی و فرهنگی و نیز ارتقای فرهنگ شهروندی مورد استفاده قرار گیرد.

در این راستا قبل از پرداختن به شیوه های همکاری و یاری گری در جامعۀ شهری ایران ضروری است برای درک عمیق تر از زمینه های یاریگری به خصوصیات زندگی اجتماعی در جامعۀ شهری ایران با تأکید بر شهرهای سنتی پرداخته شود.

ویژگی های زندگی اجتماعی در جامعۀ شهری ایران

با تأکید بر شهرهای سنتی

روشن است ویژگی های شهر در دوره های متفاوت و مناطق مختلف یکسان نبوده است و در مفهوم شهر در هر دوره و مناسب با هر سرزمین در سیر تاریخ تفاوت وجود دارد. مشکل مهم یافتن چنان تعریفی از شهر است که بتواند برای دوران های متفاوت و نواحی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی گوناگون صادق باشد. از این رو می توان گفت شهر محل سکونت و کسب و کار و مرکز اداری قسمتی از کشور با همه کشور است با جمعیت معینی. مشتمل بر جامعه ای با روحیه و رفتارهای مخصوص شهری و با ارزش ها و هنجارهای غیر روستایی.

از آن جا که معمولاً در ایجاد شهرها عوامل مختلفی دخالت دارند، لذا بر پیدایش و گسترش شهرهای ایران نیز شرایط جغرافیایی، اجتماعی، آیین و مذهب، دفاع و امنیت، بازرگانی، نوع حکومت و مانند این ها تأثیر داشته است. شهرها برای استمرار حیات خود، علاوه بر موقعیت مناسب، به شرایط مساعد طبیعی، ارتباط فرهنگی و اجتماعی و حیات اقتصادی نیاز دارند؛ این امر در ایران با توجه به شرایط گوناگون محیطی یعنی «اقلیم و معیشت» و «فرهنگ و سنت» به نحو شایسته ای در هم تنیده شده است.

عوامل طبیعی: در ارتباط با عوامل طبیعی، شهرهای سنتی ایران خود را به نحوی با محیط مطابقت داده اند که گویی خود محیط اند. یک شهر کوهستانی ایران همان خصوصیاتی را داراست که شرایط کوهستانی آن محیط ایجاب می کند. در مناطق کویری، شهرها به نحوی شکل گرفته است که تابعی از شرایط محیط است. در شهرهای ایران برای پدیده های طبیعی، اعم از مساعدت ها یا نامساعدت های آن، برنامه ریزی شده است. از مساعدت ها در جهت بهبود شرایط سکونت استفاده شده و نامساعدت ها با روش ها و ترفندهای ویژه ای محدود شده است.

کافی است به فنون آبیاری در نقاط مختلف ایران به ویژه دشت های خوزستان و اصفهان نظری افکنده و حفر قنات در مناطق کم آب مورد توجه قرار گیرد.

از آب به منظور شرب و توسعه فضای سبز و ایجاد آب نماها، حوض ها، استخرها و پادیاوها در فضاهای مختلف خصوصی و عمومی شهرها استفاده شده است. استفاده از آب و فضای سبز به منظور لطافت هوا و کاهش گرما و زیباسازی محوطه ها خود جای بررسی فراوان دارد. در این مورد کافی است به شهرهای مناطق کوهستانی و کویری ایران از خوی و اصفهان و خوانسار گرفته تا کاشان و همدان و یزد نظری افکنده شود. باغ های تاریخی ایران مانند باغ گلشن در طبس یا باغ هشت بهشت و چهارباغ در اصفهان و یا باغ فین در کاشان نمونه های این موارد است.

عوامل اجتماعی و فرهنگی: از لحاظ اجتماعی و فرهنگی در شهرهای سنتی ایران مردم دارای یک زندگی فردی (خانواده) و یک زندگی جمعی (اجتماع) اند. ارتباط صمیمانه و اجتماعی در یک فضای همسایگی (محله) به خوبی نمایان است؛ به بیان دیگر، ارتباط خانواده ها با یکدیگر، بازی کودکان با هم، روابط مردم محله ها، محل اجتماع و انجام مراسم مختلف به لازمه برقراری روابط صمیمانه و اجتماعی مردم شهرهای ایران اشاره دارد.

شالوده های شهرهای سنتی: این شالوده ها در شهرهای سنتی ایران در چهار عامل اصلی قابل تشخیص بوده و عبارت است از: فضاهای مسکونی (محله)، فضای اقتصادی (بازار و بازارچه)، فضای تأسیساتی (آب انبار، گرمابه، مسیرهای آب، فضاهای باز...) و فضای مربوط به شبکه راه ها می باشد. در شهرهای ایران، مهم ترین عامل در برقراری حیات شهری، فضای اجتماعی و فرهنگی «مسجد» است که ارتباط مردم را در شهر و محلات برقرار می کند.

در شهرهای سنتی ایران، «بازار» مهم ترین محور ارتباطی و فضای شهری به شمار می آمده است، چرا که بازارهای اصلی و دائمی در هر شهر به طور معمول در امتداد مهم ترین راه و محور شهری، که از یک دروازه شروع و تا مرکز شهر ادامه می یافت، شکل می گرفت.

همچنین بازار به عنوان یک عامل اقتصادی ستون فقرات و هسته شهرها را تشکیل می دهد. بازار دارای سلسله مراتب و محل دسته بندی شده و عرضه کالاست و در عین حال می توان نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در چهره و سیمای آن مشاهده کرد. در مقابل این پدیده، در شهر های امروزی دنیا پدیده هایی مانند سوپر مارکت ها و فروشگاه های زنجیره ای و سلسله مراتب پخش آنها در سطح نواحی و محلات شکل گرفته و جنبۀ تجاری و اقتصادی داشته و فضای اجتماعی در آنها قابل ملاحظه نیست. این پدیده ها نمی توانند جای بازار را با تمام ویژگی های آن پر کند.

حوزه های نفوذ شهری: از نظر شرایط و عوامل حوزه های نفوذ شهری در شهرهای سنتی ایران، ارتباط اجتماعی و اقتصادی و طبیعی شهرها با شرایط منطقه ای خود مطرح است. در حالی که در شهرهای کنونی غالباً ارتباط اقتصادی شهر و منطقه و تأثیرات متقابل آنها مدنظر قرار دارد.

محله های مسکونی: در ارتباط با محله های مسکونی در شهرهای سنتی ایران، ترکیب سلولی و سلسله مراتبی فضای فردی (خانه) و فضای جمعی (محله و شهر) را می توان ملاحظه کرد.

نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی، وجود مسجد به عنوان یک مرکز اجتماعی و وجود بازارچه ها و دیگر تأسیسات عمومی در مسیر راه های اصلی درجه بندی راه ها به منظور تفکیک مسیرهای عمومی، نیمه عمومی و خصوصی، وجود جزء به جزء واحدهای خودیار و همسایگی و زمینه های ارتباط نزدیک تر مردم با یکدیگر و پخش سلسله مراتبی تأسیسات عمومی در سطح شهر و محله های شهری از جمله ویژگی های شهرهای سنتی ایران است.

در این راستا می توان گفت انسجام اجتماعی محلات شهری، ایجاد یک فضای آموزشی توأم با فضاهای سبز در مرکز محله، ممنوعیت ورود خودرو به داخل محلات، جلوگیری از عبور راه های اصلی از مرکز محلات، ایجاد فضاهای تجاری در حاشیه محلات و در کنار راه های اصلی و بخش های جداگانه مسکونی و غیر مسکونی در محلات شهری سنتی ایران دیده می شود.

فضاهای اجتماعی: در شهرهای ایرانی مسجد و تکیه و حسینیه به صورت سلسله مراتبی در میان محلات و «مسجد جامع» مرکز شهر وجود دارد. در طرح محلات مسکونی جدید جای آن در محلات تعبیه شده است.

فضای اجتماعی محلات شهر سنتی را مسجد، گرمابه، بازارچه، زورخانه، قهوه خانه، مظهر آب قنات و آب انبار تشکیل می دهد. در حالی که در فضای اجتماعی شهرهای امروزی تئاترها و آمفی تئاترها، سینماها و فضاهای بازی و تفریحی کودکان جلب نظر می کند.

تفریح و گذران وقت در شهر ایرانی به فضاهای سبز و محیط های باز و سبز خارج شهر، چایخانه، کنار رودخانه، زورخانه و امثال آنها منتهی می شود. در حالی که در شهرهای کنونی، این پدیده ها به فضاهای ورزشی، استادیوم ها، پارک ها، کافه ها، رستوران ها و تریاها تبدیل شده است.

همچنین وجود مکتب خانه ها و حوزه های علمیه و مساجد و کتابخانه ها نقش آموزشی شهرهای سنتی و محلات شهری را بر عهده داشته اند. در شهرهای امروزی مراکز آموزشی شامل کودکستان و دبستان و رده های بالاتر می گردد.

فضاهای سبز و تفریحی نیز در شهرهای سنتی ایران به چند دسته تقسیم می شود که شامل فضاهای سبز درون محلات و فضاها و تفرجگاه های محیط پیرامون شهر است. در حالی که این نقش در شهرهای کنونی برعهده پارک ها و پارک های جنگلی و حاشیه ای گذارده شده است.

شبکه های ارتباطی: از نظر شبکه های ارتباطی در شهرهای سنتی ایران، راه ها دارای سلسله مراتب بوده و فقط نقش ارتباطی را بر عهده ندارند. نقش آنها در ارتباط با عوامل طبیعی مانند تابش آفتاب، جریان باد و توأم با همراهی ساختمان ها و نشانه های بارز شهری است. در محوطه سازی و چشم انداز به فضاهای عمومی و انگیزۀ حرکت در مسیر خود نیز دارای کارکرد می باشند.

راه ها به مانند برگ درخت از تنه (مرکز شهر) شروع شده و تا برگها (واحدهای مسکونی) امتداد می یابد. شاخه ها حکم کوچه های بن بست امروزی را دارد. در حالی که در شهرهای امروزی راه های اصلی و درجه بندی آنها به نسبت محلات و نواحی شهری، تسریع در عبور و مرور، آمد و شد و جریان حمل و نقل کالا و انسان به صورتی سریع و ارزان را مورد توجه قرار داده و نسبت به دیگر نقش های شبکه های ارتباطی توجه چندانی مبذول نمی شود.

شیوه های یاری گری در جامعۀ شهری ایران (قسمت 1)
 

شیوه های یاری گری در جامعۀ شهری ایران

همکاری و یاری گری در جامعۀ شهری ایران خود به خودی و اختیاری نیست، بلکه بر پایه قواعد اجتماعی سنتی موجود شکل می گیرد. این همکاری و یاریگری بر اثر نفوذ مذهب در بین اجتماع شهری حالت فعال داشته به طوری که خود مردم دشواری های اجتماعی را حل می کردند و مساجد، زورخانه ها، بازار و قهوه خانه ها مرکز حل و فصل مشکلات اجتماعی بود و مردم در ساختن بناهای عمومی نظارت و شرکت فعال داشتند و بسیاری از فعالیت های عمرانی نیز تحت تأثیر نهاد وقف که تضمین کننده عمران شهری است قرار می گرفت.

نقش و نفوذ شبکه های خویشاوندی در جامعۀ شهری ایران بر کسی پوشیده نیست که می توانند در امر یاریگری و همکاری به یکدیگر دارای کارکردهای گوناگون باشند.

در جامعۀ شهری ایران بسیاری از فعالیت های اجتماعی و عمرانی نیز در هر محله با مشارکت افراد محله صورت می گرفت و هنوز نیز بعضی از اقدامات عمرانی و اجتماعی به همین ترتیب انجام می شود.

بنابراین می توان گفت که وقف، مسجد، گروه های خویشاوندی، محلات، بازار و اصناف همگی از عوامل مهمی هستند که هسته اصلی نهاد مشارکت و یاری گری جامعۀ شهری ایران بر حول آنها استوار است و اساس تعاون و رفتار شهر نشینان را تشکیل می دهد.

1. شبکه خویشاوندی؛ سازمان غیررسمی در امر یاری گری

در جامعه های سنتی نیروی مؤثر در هماهنگی زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی همانا گروه خویشاوندی است که به عنوان سازمانی همه کاره در سیاست، اقتصاد، آموزش، مذهب و تأمین نیازهای روانی تمام اعضایش تأثیر به سزایی دارد؛ اما به موازات گسترش شهرنشینی و پیچیدگی فزاینده ساختاری جوامع، نهاد خویشاوندی به تدریج اهمیت خود را از دست می دهد و روابط اجتماعی به گونه «نخستین» که بر اثر عواطف انسانی و صمیمیت قرار دارد، جای خود را به روابط رسمی، خشک و حسابگرانه به گونه «دومین» می دهد و شرایط جدیدی پدید می آورد که در آن ساختار خویشاوندی و روابط موجود در میان خانواده های عضو شبکه خویشاوندی سست می شود و در همین راستا نقش ها و سازمان های اجتماعی تازه ای پدید می آیند و در فرآیند بعضی از کارکردهای گروه خویشاوندی تأثیر و قاطعیت خود را از دست می دهد.

با وجود این، در پاره ای از شهرهای ایران به ویژه شهرهای سنتی، که ویژگی های جامعۀ سنتی روستایی به چشم می خورد، نقش و نفوذ شبکه های خویشاوندی، گروه های طایفه ای، مذهبی و قومی بر کسی پوشیده نیست.مشاهدات نشان می دهد که رهبران چنین گروه هایی هنوز هم در حل مسائل و دشواری های زندگی خانوادگی، رفع اختلافات و التیام بخشیدن به مصایب خانواده ها توانمندند.

حتی در شهرهای بزرگ اعضای طایفه، گروه خویشاوندی و هم محلی ها در مکان های خاصی به طور مجزا زندگی می کنند و جدایی مکانی دارند و با حفظ روابط فرهنگی اجتماعی به حیات خود ادامه می دهند و می توانند در رفع مشکلات اعضای خود نقش پذیر باشند، اجتماع محلی ترک ها، سبزواری ها، همدانی ها، اراکی ها و نظایر آن و بسیاری از مؤسسات اجتماعی - فرهنگی مانند انجمن سمنانی ها، شبستری ها، گرمساری ها، شانجانی ها، دریانی های ساکن در تهران و غیره نمونه هایی است از گروه های اجتماعی خویشاوندی مبتنی بر روابط «نخستین» که می توانند در امر یاریگری به ویژه همیاری و دگریاری به یکدیگر نقش بسیاری داشته باشند.

نکتۀقابل توجه این است که تا وقتی در جامعه های شهری مؤسسات رفاهی و واحدهای حمایتی تأسیس نشده باشد یا کارایی لازم را نداشته باشند، کارکرد شبکه های خویشاوندی دارای اهمیت فوق العاده است و به نظر می رسد که تقویت آن ها به شکل سازمان های مردم نهاد در جهت یاریگری به افراد نیازمند کمک ضرورت دارد.

2. محله؛ نمادی از مشارکت های خود انگیخته مردم

محله تنها ترکیبی از عناصر فیزیکی شامل راستۀ، گذر، میدان، بازار، مسجد و خانه هایی که پشت به کوچه ها کرده اند نبوده است، به طوری که هیچ یک از این عناصر بدون استفاده و حضور افراد معنی پیدا نمی کرد. مجموعه این عنصرها فقط در تعاملات اجتماعی که در داخل هر یک از این بافت ها روی می داد ارزش و معنا پیدا می کرد؛ به عبارت دیگر، بسیاری از نظام های اجتماعی مبتنی بر روابط خویشاوندی، قومی، قبیله ای، آیینی و مذهبی در واحدهای اجتماعی - شهری موسوم به محله شکل گرفته بود که کارکردهای بسیار مهمی در عرصه های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی داشت.

هر واحد دارای نوعی سازمان اداری - اجتماعی بود که به طور معمول یک فرد به عنوان بزرگ محله به بسیاری از روابط اجتماعی و اداری و در مواردی به بعضی از ارتباط های اجتماعی اداری بین مردم و نظام حکومتی رسیدگی می کرد و برخی از داوری ها و مسائل بین مردم محله را مورد رسیدگی و توجه قرار می داد و، در واقع، در امور اجتماعی مرجع مردم محله به شمار می آمد.

بر همین اساس، در زمینه های اجتماعی و اقتصادی همکاری های بین ساکنان یک محله وجود داشت و چون نظام سکونت در شهر و استقرار خانوارها در شهر و محله ها بر پایه پایگاه ها و امکانات استوار نبود، بلکه به روابط خویشاوندی، قومی و فرهنگی متکی بود، به همین سبب در بیشتر موارد در محله های مسکونی نوعی تنوع از لحاظ جایگاه اقتصادی افراد و خانوارها وجود داشت که به صورت معمول در هر محله عده ای با امکانات مالی مناسب، عده ای با امکانات متوسط و در برخی محله ها نیز عده ای از افراد کم درآمد وجود داشتند.

طبق یک سنت کهن، تأمین بخش مهمی از نیازهای عمومی ساکنان محله و سرمایه گذاری لازم برای بعضی از تأسیسات، تجهیزات و فضاهای عمومی مانند آب انبار، سقاخانه، مسجد و مانند آن بر عهده اعيان و ثروتمندان محله یا کسانی که امکانات بیشتری داشتند بود. البته در بعضی موارد از مشارکت عمومی مردم محله نیز استفاده می شد. البته نحوۀ توزیع جمعیت در همه شهرهای کشور یکسان نبود و در بعضی شهرها برخی از محله ها به قشرهای ثروتمندتر و شماری از آنها به قشرهای کم درآمدتر اختصاص می یافت، اما به صورت معمول و در حالت عمومی نظام محله بندی شهری هیچگاه تنها به عوامل اقتصادی بستگی نداشت.

از لحاظ کالبدی نیز محله دارای محدوده مشخص و معینی بود و مهم تر از آن دارای مرکز، تأسیسات و فضاهای مخصوص افراد محله بود. این فضاها به شکل های بسیار متنوع و متناسب با شرایط آن زمان برای قشرهای مختلف سنی و جنسی فضاها و محدوده هایی کمابیش تعریف شده است. بچه ها با همسالان خود بازی می کردند و مفهوم هم محله ای از دوران کودکی در ذهن آنان جای می گرفت.

جوانان در هنگام شادی و عزاداری و در جریان های ورزش های باستانی و مراسم اجتماعی تعامل داشتند. افراد میانسال در مناسب های اجتماعی و به ویژه در تشکیلات صنفی مشارکت داشتند و زنان و افراد سالخورده و بزرگسالان نیز در شماری از فعالیت های عمومی و گذران فراغت با یکدیگر معاشرت می کردند. ضمن آنکه نوعی رابطه عمودی نیز بین افراد مختلف سنی و نیز گروه های جنسی وجود داشت. افراد سالخورده در قهوه خانه یا در محل دیگری در مرکز محله دور هم جمع می شدند. ورزشکاران و پهلوانان در زورخانه و سایر مخل ها و بقیه قشرها هم هر کدام فضاهای عینی و اجتماعی خاص خود را داشتند و به این ترتیب، محله به عنوان یک واحد اجتماعی - شهری هم در عینیت و هم در ذهنیت افراد وجود داشت.

در شهرهای امروز، ممکن است محله به عنوان واحد شهری هنوز در ذهن گروهی از مردم وجود داشته باشد، اما در واقعیت اجتماعی و شهری هیچ یک از روابط و ساختارهای اجتماعی گذشته دیگر به صورت پیشین وجود ندارد.

امروزه واقعیت ها، ساختارها و روابط نوینی پدید آمده که لازم است برای آن تعریف و محدوده ای جدید جست و جو کرد و متناسب با آن به طراحی و سازماندهی روابط و سپس فضاهای مناسبی پرداخت. ساختار، روابط و فضاهایی که با نیازها، خواسته ها و امکانات دنیای امروز سازگاری و انطباق داشته باشد. از این رو سیاستگذاران اجتماعی به منظور گسترش مشارکت و نظارت مردم در امور مختلف شهری قصد دارند از این توانا بالقوه ای که مردم از حکومت های محلی در ذهن دارند در محلات شهری نهادی را با رأی خود مردم تشکیل دهند تا از طریق منتخبان محله بتوانند مسائل و مشکلات محله خود را شناسایی و به مسئولان انتقال دهند و بر کار مدیران شهری نظارت کنند تا خودیاری مردم در محل های شهری به مانند گذشته جنبۀ عینیت به خود بگیرد؛ به بیان دقیق تر، رویکرد محله محور با مشارکت مردم از طریق شوراها تحقق پذیرد.

3. وقف، تضمین کننده عمران شهری

وقف یکی از نهادهای اسلامی است که علاوه بر تعدیل ثروت و تأمین بسیاری از نیازهای اجتماعی نقش بسیار مهمی در عمران و توسعه شهرها داشته است. براساس نهاد وقف، اصل یک شیء یا دارایی به منظور استفاده از امور دینی و خیریه در نظر گرفته می شود و خرید و فروش آن ممنوع می گردد. بر پایه یک عرف و سنت تاریخی، بیشتر بناهای دینی مانند مسجد، مدرسه علمیه، مزار (زیارتگاه)، خانقاه و حسینیه و تکیه از طریق نهاد وقف ساخته می شده اند.

در هر دو نوع وقف (عام و خاص) در حالتی که مورد وقف یک بنای دینی بود، غالباً برای اموری مانند نگهداری، مرمت و همچنین اداره آن موقوفاتی در نظر گرفته می شد که درآمد حاصل از آن موقوفات صرف امور یاد شده می گردید. بنای وقفی هر چه بزرگ تر بود، معمولاً املاک و مستغلاتی که به آن اختصاص می یافت نیز بیشتر بود؛ زیرا نگهداری، تعمیر و اداره یک بنای بزرگ نیاز به هزینه هایی داشت که غالباً واقف برای حفظ و تداوم عمل وقف به آنها می اندیشید و تدابیر لازم را اتخاذ می کرد. عموما برای تأمین این هدف بناهای تجاری یا خدماتی مانند کاروانسرا، حمام، تعدادی دکان و مانند آن می ساختند و درآمد حاصل از آن ها را به نگهداری، مرمت و اداره بناهای وقف شده اختصاص می دادند. به این ترتیب در هر شهر متناسب با وسعت، جمعیت و دارایی افراد تعداد زیادی بنای موقوفه ساخته می شد.

در واقع، می توان گفت که در گذشته غالباً همه بناهای دینی و برخی از بناهای تجاری و خدماتی همچون کاروانسراها، تیمچه ها، دکان ها، حمام ها، دارالشفاها (شفاخانه)، دارالضیافه ها (مهمانسراها) و بسیاری از بناهای تأسیساتی همچون آب انبارها، سقاخانه ها، آسیاب ها و یخچال ها موقوفه بوده اند.

نهاد وقف نه تنها موجب می شد که بناهای عمومی هر شهر توسط افراد خیر و اعیان ساخته شود و به این ترتیب عمران شهر تضمین شود، بلکه براساس یک روال عمومی بسیاری از افراد و کسانی که بخشی از املاک و دارایی های خود را وقف می کردند، نحوۀ اداره موقوفات را برای برخی از فعالیت های اجتماعی در وقف نامه قید می کردند و به این ترتیب برخی از فعالیت های اجتماعی تحت تأثیر نهاد وقف قرار می گرفت (برای مثال، می توان به وقف نامه سید رکن الدین محمد به نقل از جامع الخيرات در نیمه دوم قرن هفتم در شهر تفت از استان یزد اشاره کرد، که شرح آن در فصل چهارم تحت عنوان «وقف؛ شیوه ای سازمان یافته از خدمات اجتماعی در اسلام» آمده است).

طبیعی است که هر فرد خیرخواه متناسب با ثروت خویش مقداری از دارایی خود را وقف می کرد. بنابراین علاوه بر وقف انواع بناها و املاک که بیشتر توسط اعیان و اشراف شهر صورت می گرفت، برخی از عناصر بنا مانند در، منبر، سنگاب و غیره نیز وقف می شد. همچنین بسیاری از انواع اشیای کاربردی مانند انواع قالی، زیلو و زیرانداز و انواع ظروف غذا، شمعدان و غیره نیز وقف می شد و در مجموع هر کسی به تناسب دارایی خویش بخشی از نیازهای نهادها و بناهای دینی و خیریه و خدماتی را تأمین می کرد.

در جوامع شهری امروز نیز باز هم عمل وقف با صورت های نوین خود یکی از منابع غنی خدمات اجتماعی به شمار می رود. احداث مراکز درمانی، مدارس، کتابخانه ها، ورزشگاه ها، مراکز فرهنگی، خوابگاه های دانشجویی از خدمات جاویدی است که سالیان دراز ثمرات و اثرات مادی و معنوی آن دیگران و بانیان آنها را بهره مند می سازد.

آستان قدس رضوی؛ اساسی ترین سازمان وقفی در ایران. درباره نقش وقف در عمران شهرهای تاریخی ایران می توان از مجموعه آستان قدس رضوی که نقش بسیار مهمی در توسعه شهر مشهد داشته است نام برد که اکنون یکی از بزرگترین مجموعه هایی است که موقوفات بسیاری به آن اختصاص یافته است و به عنوان یک قطب عظیم مذهبی، اقتصادی، فرهنگی و درمانی به خدمات رسانی خود ادامه می دهد.

به طور کلی، مزار عده ای از بزرگان مذهبی در ایران، علاوه بر ایجاد بافت های شهری، نقش مؤثری در عمران و توسعه شهری داشته است. نمونه های فراوانی از این مجموعه ها وجود دارد که به واسطه تأمین نیازهای زائران، فضاهای عمومی، خدماتی و تجاری به تدریج به یک مجموعه شهری تبدیل شدند که، برای مثال، می توان به شهرهای زیارتی مشهد، قم و شهرری اشاره کرد.

مجموعه موقوفات شهرهای زیارتی از جمله مشهد را می توان از یک سو برای تأمین هزینه های جاری و هزینه های مربوط به نگهداری و مرمت آن یاریگری از نوع خودیاری دانست و از سوی دیگر برای کمک به محرومان، به ویژه زائران، یاریگری از نوع دگر یاری ناهمترازانه نامید.

4. مسجد، بنیادی ترین نهاد جامعۀ اسلامی ایران در عرصه مشارکت های اجتماعی

مسجد به عنوان یکی از نهادهای مذهبی و اجتماعی از پایگاه قوی در بین آحاد مردم مسلمان ایران برخوردار است و بنیادی ترین نهاد جامعۀ اسلامی ایران در عرصه های مختلف مشارکت به ویژه مشارکت اجتماعی را تشکیل می دهد.

از دیدگاه مذهبی، مسجد جایگاهی است برای تزکیۀ نفس، مکانی است که در آن با یاد خدا دل ها آرام می گیرد. البته برای مسلمانان مسجد تنها محل عبادت نیست، بلکه مکانی است که همیشه به عنوان مرکزی برای اجتماعات به کار رفته است و در آنجا مسلمانان برای منظورهایی غیر از عبادت نیز جمع می شوند. به همین دلیل لغت دیگری با عنوان «جامع» که از کلمه جمع شدن مشتق شده است برای مسجد به کار می رود.

از همان آغاز اسلام، از مسجد علاوه بر وظایف دینی و الهی، استفاده های دیگر نیز شده است. آثار به جا مانده نشان می دهد که مسجد در اوایل کانون تمام فعالیت های اجتماعی بوده و به عنوان محلی استراتژیک توسط مسلمانان مورد بهره برداری قرار می گرفته و مکانی برای تصمیم گیری در مورد تمامی مسائل به حساب آمده است. در اسلام از منبر و محل موعظه مسائل دینی و وظایف حکومتی اعلام می شد، در داخل چهاردیواری آن قضاوت اجرا می شد و روی کف مسجد وعاظ و معلمین در حالی که اطراف آنها را کودکان و بزرگسالان احاطه می کردند نشسته و به تعلیم و آموزش مشغول می شدند.

مساجد همچنین محلی بودند برای پناهگاه مسافران، محل توزیع غذا برای فقرا و محلی برای آموزش افراد گفتنی است که نقش و جایگاه مساجد به عنوان مرکز آموزش قابل ملاحظه است، به طوری که در آیین اسلام از ابتدا آموزش با مسجد در ارتباط بوده و کسب تحصیلاتی که اسلام مشوق یادگیری آنها بوده به عهده مساجد بود. مسلمانان به مسجد نه تنها از لحاظ معنوی، بلکه از لحاظ یادگیری و آموزشی نگاه ویژه ای داشته اند و به طور کلی مسجد برای بسیاری از مؤمنان بهترین محل آموزش بوده و در این میان وجود کتابخانه در مساجد نشان دهنده نقش و اهمیت آموزش است.

مسجد در بین ایرانیان نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بی شک مسجد در طول حیات خود خدمات ارزنده ای به ملت ایران ارائه کرده است. با نگاهی به تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در می یابیم مسجد پایگاهی است برای امور فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی که در گذشته و حال مورد توجه متولیان مساجد بوده است. مساجد نقش انکارناپذیری در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی داشتند و پس از آن نیز مبدل به مرکز تجمع، بحث، ارشاد، توزیع کالاهای ضروری، بسیج مردم، اجرای فرایض مذهبی، شرکت مردم در سرنوشت کشور خویش به عنوان حوزه های انتخاباتی و تأمین امنیت محلات و... شده است.

شایان ذکر است که در جامعۀ شهری ایران برای سهولت دسترسی همه مردم شهر به مسجد برای برگزاری نماز جماعت، معمولاً در هر محله یک یا چند مسجد متناسب با وسعت و جمعیت محله ساخته می شد و می شود. مساجد محله ای، علاوه بر کارکرد دینی، محل تجمع مردم محله در هنگام برگزاری بسیاری از مراسم اجتماعی، فعالیت های آموزشی و امور خیریه بوده و می باشد. تشکیل صندوق های قرض الحسنه ، شناسایی خانواده های نیازمند و کمک به آنان، تسریع در امر ازدواج جوانان به ویژه تهیه جهیزیه از جمله فعالیت هایی هستند که از طریق تشکیل گروه های داوطلب به ویژه زنان مؤمن محله صورت می گیرد که دلالت بر امر یاریگری از نوع دگریاری آن دارد.

به طور کلی، می توان گفت نظر به برخورداری تمامی محلات شهری از مسجد و حضور بسیاری از افراد که از اقشار مختلف جامعه در آن برای انجام دادن فرایض دینی خود استفاده می کنند، لذا بهره گیری صحیح از تمامی ظرفیت های این پایگاه مردمی که جایگاه قوی در بین افراد جامعه دارد، می تواند در امر گسترش ارتباطات فرهنگی بین افراد جامعه و محلات شهری و نیز برنامه ریزی برای مشارکت مردم در اداره محله و نیز در پیشگیری و درمان مسائل و ناهنجارهای اجتماعی نقش به سزایی داشته باشد.

5. بازار و اصناف، نمادی از حیات شهری و انسجام اجتماعی

با نگاهی به قدمت تاریخی بازار در ایران و اصناف مستقر در آن نقش اجتماعی و شهری آن بیشتر از جنبۀ اقتصادی آن مطرح می شود؛ زیرا بازارهای شهرهای تاریخی ایران غالباً به شکل خطی و در امتداد مهم ترین راه و محور شهری شکل می گرفته است، به همین سبب مهم ترین بخش و عنصر اصلی یک بازار راستۀ اصلی آن است که در ساده ترین شکل با دکان های واقع در دو سوی آن شکل می گرفت. در امتداد یک راستۀ اصلی اصناف گوناگونی مستقر می شدند و به این ترتیب هر صنف در بخشی از راستۀ اصلی جای می گرفت.

افزون بر راستۀ اصلی تعدادی راستۀ فرعی به صورت موازی یا عمود بر راستۀ اصلی پدید می آمد که حاصل توسعه بازار در معابر فرعی بوده است (گفتنی است که از محل تقاطع دو راستۀ اصلی و مهم بازار «چهارسو» شکل می گرفت). در اغلب موارد راستۀ های فرعی هر کدام به یکی از اصناف و پیشه وران اختصاص می یافت و کالای خاصی در آن عرضه می شد.

از آن جا که بازار مهم ترین راه و معبر شهری بود و بناها و فضاهای عمومی مانند مسجد جامع، مدرسه های علمیه و کاروانسراهای متعدد در امتداد آن قرار داشتند و کمابیش همه فعالیت ها و فضاهای شهری به طور مستقیم یا غیر مستقیم با آن مرتبط بود.

لذا محل مناسبی برای ایجاد رابطه های چهره به چهره و تعاملات اجتماعی از جمله اخبار و اطلاعات محسوب می شد و از این رو محوری بی نظیر و یگانه در هر شهر به شمار می آمد. بدین ترتیب نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در چهره و سیمای بازار، پایگاه اجتماعی بازار را بیشتر از پایگاه اقتصادی آن آشکار می کرد.

بازاریان و اصناف نیز که از منزلت اجتماعی برخوردار بودند به عنوان یکی از ریشه دارترین نهادهای مدنی نقشی انکارناپذیری در حفظ و اشاعه آداب و رسوم، اخلاق، یاریگری (خودیاری، همیاری، دگریاری و شهرنشینی داشته اند.

گفتنی است که میان افرادی که دارای یک نوع کار هستند وجه اشتراکی وجود دارد که طبعا موجب نزدیکی آنها به یکدیگر شده و نسبت به هم احساس همفکری و همدردی می کنند، به ویژه وقتی این وجه اشتراک جنبۀ استمرار داشته باشد. دشواری و منافع مشترک در اشخاصی که دارای یک حرفه و شغل می باشند، ایجاد همبستگی و حس تعاون و حمایت از یکدیگر می کند و بین آنها ارتباطی را برقرار می سازد و به مرور جمعیت هایی از افراد دارای حرفه های نزدیک به هم تشکیل می یابد که «صنف» نامیده می شود.

اصولاً نزدیکی کسبه و اصناف به یکدیگر و کار مستمر در زیر یک سقف و عبادت مشترک و شرکت در مراسم مذهبی یک نوع همبستگی و یکپارچگی را در بازاریان به وجود می آورده که موجب شکل گیری نهاد مشارکت در بازار و روحیه تعاون در رفتار بازاریان بوده است.

بازاریان و اصناف در زنده نگهداشتن آیین های سوگواری و اعیاد ملی نقش اصلی را بر عهده داشتند؛ مراسم عید نوروز و عید قربان از جمله آیین هایی بود که اصناف به طور مشترک و گاهی جداگانه در آن شرکت می کردند و به اشکال مختلف خدمات صنف خود را به تماشا می گذاشتند.

علاوه بر این، شرکت فعالانه اصناف در نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، نهضت ملی شدن صنعت نفت و سرانجام انقلاب اسلامی از نمونه های برجسته مشارکت سیاسی اجتماعی اصناف و بازاریان ایران به ویژه تهران در یکصد و پنجاه سال اخیر بوده است.

یکی دیگر از ویژگی های اجتماعی اصناف و بازاریان، همان طور که اشاره شد، روحیه یاریگری به ویژه دگر یاری آنان بود. این دگریاری را می توان از دو جنبۀ همترازانه و ناهمترازانه مورد بررسی قرار داد.

از نظر دگر یاری همترازانه، در میان اصناف و بازاریان می توان به این اشاره داشت که در مواقعی که یکی از بازاریان ورشکسته یا بیمار و یا فوت می شد، همدلی و مساعدت هایی از جمله حمایت مالی از کاسب ورشکسته، عیادت و دلجویی از شخص بیمار و برگزاری مراسم ترحیم و مسوگواری با ترتیبات خاص خود که در صفحات بعدی به آن اشاره خواهد شد برای همکار متوفی انجام می دهند.

از نظر دگر یاری ناهمترازنه نیز می توان اشاره به این کرد که اغلب بازاریان بانی امور خیر به ویژه در امر ساخت مدارس علمیه، دارالایتام ها، دارالشفاها و کمک در امور اجرایی آنها بودند. همچنین پیشگام در کمک و حمایت از محرومین و نیازمندان آبرومند جامعه در اماکنی نظیر مساجدی که نماز بر پا می داشتند و نیز زورخانه ها (مراسم گل ریزان) بوده و خود بازار نیز ملجأ بسیاری از نیازمندان و خانواده های سرپرست از دست داده قرار می گرفت.

خوشبختانه این روحیه دگریاری در نزد بازاریان اصیل و نیکوکار هنوز وجود دارد، به طوری که اکثریت اعضای هیئت امنای مراکز خیریه اعم از درمانی و رفاهی (مراکز نگهداری معلولین و سالمندان) و نیز خیران مدرسه ساز را بازاریان تشکیل می دهند.

بیشتر بخوانید:

نگرش ادیان به همکاری و تعاون

 

منبع: زمینه‌ها و شیوه‌های یاری‌گری در ایران‌ دگرياری، همياری، خودياری - حميدرضا كريمی درمنی‌

پایگاه خبری حقوق نیوز - دین و اندیشه

 

 

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید