امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 273315
۲۷۰۰
۱
۰
نسخه چاپی
فرجام خواهی

تعریف فرجام خواهی | مراحل فرجام خواهی | فرجام خواهی در امور کیفری

از نظر قانونی رسیدگی فرجامی عبارت از تشخیص انطباق یا عدم انطباق آراء مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی است

تعریف فرجام خواهی | مراحل فرجام خواهی | فرجام خواهی در امور کیفری

فرجام خواهی

تعريف فرجام خواهی

در تعريف فرجام گفته شده است: «مقصود از رسيدگی فرجامی، تشخيص اين امر است كه حكم يا قرار مورد درخواست فرجامی موافق قانون صادر شده يا نه؟

دكتر جعفری لنگرودی در ترمينولوژی حقوق «فرجام» را چنين تعريف مي كند: «(= تميز) مرحله ای از رسيدگی غيرماهوی نسبت به احكام دادگاههای ماهوی، به منظور كنترل آنها از اين حيث كه مطابق قانون رسيدگی شده يا نه؟»

فرجام، يك طريقه ی شكايتی فوق العاده است؛ بنابراين منحصراً در موارد خاصی اعمال می گردد كه قانون تعيين نموده باشد. فرجام، در واقع مرحله ی سوم رسيدگی به دعوا محسوب نمی شود و به عبارتي يك «مرحله از دادرسی» نيست، بلكه يك «مرحله ی نظارتی» به شمار می رود كه ديوان عالی كشور احكام صادره از محاكم تالی را مورد بازبينی قرار می دهد. دعوا به مرجع بالاتر يعنی ديوان عالی كشور انتقال مي يابد تا از جهت حكمی مورد رسيدگی قرار گيرد نه از جهت موضوعی.

فرجام خواهی يك طريقه ی شكايت است كه به كلّی از ساير طرق شكايت متمايز است؛ چه فرجام نه يك طريقه ی عدولی است و نه يك طريقه ی تصحيحی. عدولی نيست؛ برای اينكه مرجع آن دادگاه صادركننده ی حكم نبوده بلكه دادگاه عالی تر است. تصحيحی نيست؛ برای اينكه ديوان كشور رسيدگی را تجديد نميكند و وارد در ماهيت نمی شود. به عبارت ديگر حكم مجددی نمی دهد كه جانشين حكم  دادگاه تالی شود.

فرجام مانند پژوهش دارای اثر انتقالی نيست؛ يعنی كار را از دادگاه تالی به دادگاه عالی با تمام جهات منتقل نمي نمايد. رسيدگی به دعوا، به ديوان كشور منتقل نمی شود، بلكه مرجوع به ديوان كشور در واقع فقط نقص يا ابرام حكمی است كه در دعوا صادر شده است. ديوان نمي تواند وارد رسيدگی و تحقيق در ماهيت دعوا بشود. تكليف او فقط اين است كه در حكم نظر كرده و معلوم بدارد كه رأی دادگاه مطابق قانون صادر شده است يا خير. به همين جهت است كه گفته می شود: «ديوان عالی كشور «امور» را مورد قضاوت قرار نمی دهد بلكه تنها آراء را از جهت انطباق يا عدم انطباق با قانون مورد قضاوت قرار می دهد.

در ساير كشورها، ديوان فرجامی، به هيچ وجه كاری به پرونده ی دعوا ندارد و جز متن حكم، چيزی ملاحظه نمی كند، برای اطّلاع از جريان دعوا و امور ماهوی آن به مطالعه ی مقدمه ی حكم اكتفا می نمايد و حق هم همين است.

فرجام خواهی در قانون

از نظر قانونی رسیدگی فرجامی عبارت از تشخیص انطباق یا عدم انطباق آراء مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی است.

همان طور كه از تعريف ارائه شده در قانون مشاهده می شود مرجع فرجام خواهی یعنی ديوان عالی كشور صرفاً بررسی می کند آیا احکام صادره دادگاه های تالی با موازين شرع و قانون مطابقت دارد يا خير كه اگر داشت رأی را تأیید و ابرام و الا آن را نقض می كند و بدون اينكه وارد ماهيت پرونده شود، آن را برای رسيدگی مجدد به دادگاههای مذکور اعاده می کند.

باید توجه داشت که فرجام خواهی روش شکایت اصلاحی نیست؛ زیرا دیوان عالی کشور به عنوان عالی ترین سازمان قضایی ایران، مرجع طرف سومِ رسیدگی نیست تا بتواند پرونده را خودش دوباره قضاوت کند؛ بنابراین، فرجام خواهی با تجدیدنظر خواهی که روشی اصلاحی است و در دادگاه تجدیدنظر استان انجام می شود، متفاوت است.

بنا بر آنچه که در ماده 366 قانون آیین دادرسی مدنی آمده "رسیدگی فرجامی عبارت است از تشخیص انطباق یا عدم انطباق رای مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی" است. ا ین مرحله ناظر به رسیدگی شکلی به رأی است. زیرا دیوانعالی کشور در صورت نقض، وارد رسیدگی به اصل دعوی نمی شود، لیکن در شکل رسیدگی خود هم مقررات آیین دادرسی و هم قوانین ماهوی را در نظر می گیرد.

در واقع در این طریق دیوان عالی کشور بر حسن اجرای قانون، نظارت می کند تا آراء صادره از دادگاههای مختلف کشور با هم تناقض نداشته باشند و در موارد مشابه، رویه واحدی اتخاذ شود و قوانین و مقررات در تمام کشور یکسان و یکنواخت اجرا گردد. رسیدگی فرجامی تنها به منظور مصالح جامعه است تا آراء دادگاه مطابق قانون صادر شود. به طور مثال از آنجایی که یکی از موارد فرجام رسیدگی به احکام راجع به اصل رابطۀ زوجیت است، بنابراین اگر مردی علیه زنی یا بالعکس
با این ادعا که همسر شرعی خوانده است، به خواسته اعلام وجود رابطه ازدواج در دادگاه عمومی اقامه دعوی کند و دادگاه عمومی نسبت به صدور حکم اقدام کند و در پی تجدید نظر خواهی محکوم علیه، دادگاه تجدیدنظر اقدام به صدور حکم نماید. لیکن نظر باینکه این دسته از دعاوی در مرحله تجدیدنظر قطعیت نمی یابد، قابل فرجام در دیوان عالی کشور است. شايد به علت اهميت نهاد ازدواج در حقوق ايران و سخت گيری برای انحلال آن قانونگذار هم ازدواج و هم طالق را جزء موارد فرجام آورده است.

آراء قابل فرجام

در مورد آرای حقوقی دادگاههای بدوی که به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته، مهمترین موارد فرجام خواهی عبارتند از:

1- احکامی که خواسته ی آن بیش از بیست میلیون ریال باشد.

2- احکام راجع به اصل نکاح (ازدواج) و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث(منظور وصیت تا یک سوم اموال است که هر شخصی می تواند راجع به آن وصیت کند)، حبس (منظور حبس منافع یک مال است) و تولیت (که منظور امور مربوط به اداره مال موقوفه است).

البته آرای دادگاههای تجدیدنظر استان قابل فرجام خواهی نیستند مگر در مورد احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طالق، نسب، حجر و وقف که به عنوان مهمترین مورد فرجام خواهی مطرح می شوند.

همچنین مطابق قسمتهای 1 و 2 بند (ب) ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی تنها قرارهای ابطال دادخواست، و رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد، و قرار سقوط دعوی و عدم اهلیت یکی از طرفین دعوی، قابل فرجام خواهی است. در هر صورت قرار های مورد اشاره در صورتی قابل فرجام است که اصل حکم به آنها نیز قابل فرجام باشد.

شایان ذکر است که برابر ماده 369 قانون آیین دادرسی مدنی، برای اینکه آرای ذکر شده قابل فرجام خواهی باشد، نباید مشمول یکی از بندهای و شرایط مندرج در این ماده باشد.

در این ارتباط ماده 369 مقرر می دارد؛ در صورتی که آرای مزبور مستند به اقرار یا سوگند قاطع دعوا باشد یا مستند به نظریه کارشناس یا کارشناسانی باشد که طرفین کتبا نظر آنها را قاطع دعوا شناخته باشند مانند اینکه در دعوای مطالبه طلبی بر محاسبه کارشناسی توافق شود، یا اینکه طرفین حق فرجام خواهی خود را ساقط کرده باشند و همچنین احکامی که به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجام خواهی باشند یا احکام راجع به متفرعات دعوایی که حکم راجع به اصل آن غیر قابل فرجام خواهی است، قابل رسیدگی فرجامی نخواهد بود.

جهات فرجام خواهی

هر ذینفعی که متقاضی فرجام خواهی است باید به طور واضح علل و جهاتی را که موجب نقض رأی مى‌شود در لایحه فرجام خواهی خود اشاره کند.

به موجب بند 6 ماده 380 و بند 2 ماده 381 قانون آیین دادرسی مدنی، فرجام خواه باید علاوه بر پیوست کردن لایحه متضمن اعتراضات فرجامی، دلایل فرجام خواهی را در دادخواست خود قید کند. جهات فرجام خواهی که موجب نقض رأی فرجام خواسته مى‌شود، بشرح ذیل است:

1- ادعای عدم صلاحیت ذاتی دادگاه صادرکننده رأی برای رسیدگی به موضوع، مانند اینکه دعوی تصدیق خسارت است که در صلاحیت دیوان عدالت اداری است، لیکن در دادگاههای عمومی رسيدگی شده است.

2- ایراد عدم رعایت صلاحیت محلی، وقتی که نسبت به آن ایراد شده باشد. بالفرض دعوای مطالبه وجهی مستند به یک سند عادی علیه خوانده ای مطرح شده، لیکن آدرس وی در حوزه قضایی دادگاه صادر کننده حکم نبوده است.

3- ادعای مخالفت رای صادره با موازین شرعی و مقررات قانونی. به طور نمونه نظر به اینکه در شرع اسلام ازدواج فرد با خواهر خود حرام است ولی اگر مطابق حکم دادگاه اجازه ازدواج به فردی با خواهر خود از دادگاه صادر شود این حکم قطعاً قابل نقض است.

4- ادعای عدم رعایت اصول دادرسی، قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوی، در صورتی که به درجه ای از اهمیت باشد که رأی را از اعتبار قانونی بیندازد.

 لازم به توضیح است، برخی از اصول دادرسی مربوط به قواعد آمره و نظم عمومی است که رعايت آنها جزء وظايف دادگاه بوده نياز به ايراد و اعتراض اصحاب دعوی نداشته و حتی آنها نمی توانند برخلاف آن توافق نمایند مانند قواعد مربوط به صلاحیت ذاتی دادگاه، مواعد قانونی، ارجاع امر تخصصی به کارشناس و ...

دسته دیگر اصولی است كه از قواعد آمره نبوده و بيشتر برای حفظ حقوق اصحاب دعوی وضع گرديده و بنابراين رعايت آنها جزء وظايف دادگاه نبوده نياز به اعتراض و ايراد ذی نفع دارد و چون حق اصحاب دعواست توافق خلاف آن نيز شنيده می شود. مانند گرفتن تامين از خواهان در دعوای واهی و در دعوای اتباع بيگانه عليه ايرانيان و غیره که دادگاه علی القاعده در صورتيكه ذی نفع در فرجه قانونی ايراد و اعتراض نماید، رعایت می کند.

5- ادعای صدور آرای مغایر با یکدیگر در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوی بدون اینکه سبب قانونی آن تغییر کرده باشد.

6- نقص تحقیقات یا عدم توجه به دلایل و مدافعات طرفین یا عدم توجه به مفاد صریح سند یا قرارداد.

7- اسباب توجیهی مفاد رای صادره با ماده ای که دارای معنای دیگری است، تطبیق شده باشد.

8- ادعای عدم صحت مدارک و نوشته های مبنای رای که طرفین در جریان دادرسی ارائه کرده اند.

با این توصیف فرجام خواه باید حداقل به یکی از موجبات فرجام خواهی استدلال کرده و دلایل خود را به دادخواست پیوست کند، و الا ممکن است دادخواست وی رد شود. با این حال، مطابق ماده 377 قانون دادرسی مدنی، در صورت وجود یكی از موجبات نقض، رای مورد تقاضای فرجام نقض می شود؛ اگرچه فرجام خواه به آن جهت كه مورد نقض قرار گرفته است، استناد نكرده باشد.

مراحل فرجام خواهی

با تقدیم دادخواست به دادگاه صادرکننده رأی به عمل مى‌آید و لذا در صورتی که در موارد ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی از رأی دادگاه بدوی فرجام خواهی شود، دادخواست به دفتر همان دادگاه بدوی داده مى‌شود و اگر مطابق ماده 368 قانون مذکور نسبت به رأی دادگاه تجدیدنظر فرجام خواهی شود، دادخواست فرجام خواهی به دفتر دادگاه تجدیدنظر تسلیم مى‌شود. 

دادخواست فرجام خواهی باید مطابق مواد 380، 381 و 382 قانون آیین دادرسی مدنی تکمیل و هزینه دادرسی آن 5/5 درصد از محکومُ به خواهد بود.

به علاوه هرگاه از رأی قابل فرجام در مهلت قانونی فرجام خواهی نشده یا به هر علت در آن موارد قرار رد دادخواست فرجامی صادر و قطعی شده باشد و ذی نفع یعنی طرفین دعوی، قائم مقام قانونی آنها یا نمایندگان آنها، مدعی خلاف شرع یا قانون بودن آن رأی باشند، مى‌توانند از طریق دادستان کل کشور تقاضای رسیدگی فرجامی کنند. تقاضای یادشده نیز مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی فرجامی است. این دادخواست باید به دفتر دادستانی کل داده شود و دفتر دادستان کل کشور دادخواست رسیدگی فرجامی را دریافت و در صورت تکمیل بودن آن از جهت ضمائم، مستندات و هزینه دادرسی برابر مقررات، آن را ثبت می کند و به ضمیمه پرونده اصلی به نظر دادستان کل کشور می رساند.

مهلت فرجام خواهی

برای اشخاص مقیم ایران 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج دو ماه خواهد بود. در مورد احکام قابل فرجام خواهی، دادگاه تجدیدنظر استان از روز ابلاغ مهلت فرجام خواهی را تعیین می کند و برای احکام قابل تجدیدنظر، دادگاه بدوی که نسبت به آن تجدیدنظر خواهی نشده از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظر مهلت جدید تعیین می کند.

تعریف فرجام خواهی

فرجام خواهی در امور کیفری

در شرایط فعلی و حسب ماده 428 قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392) آراء صادره درباره جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو، حبس ابد و یا تعزیز درجه سه و بالاتر است و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها نصف دیه کامل یا بیش از آن است و آرای صادره درباره جرائم سیاسی و مطبوعاتی، قابل فرجام خواهی در دیوانعالی کشور است.

لازم به ذکر است در مواردی که طرفین دعوای کیفری با توافق کتبی حق فرجام خواهی را از خود سلب و ساقط نمایند، حکم دادگاه قابل فرجام خواهی نیست، مگر اینکه دلیل فرجام خواهی در امور کیفری اعتراض به صلاحیت دادگاه یا قاضی صادرکننده رای باشد.

اشخاصی که استحقاق برخورداری از حق فرجام خواهی دارند عبارتند از:

1- شخص محکوم، وکیل محکوم، نماینده قانونی محکوم.

2- شاکی، مدعی خصوصی، وکیل شاکی، یا نماینده قانونی وی.

3- دادستان از رای برائت متهم، عدم انطباق رای با قانون و یا مناسب نبودن مجازات.

دلایل درخواست فرجام خواهی در امور کیفری

بنا به ماده 464 قانون آیین دادرسی کیفری جهات فرجام خواهی به قرار زیر است:

الف) ادعای عدم رعایت قوانین مربوط به تقصیر متهم و مجازات قانون او

ب) ادعای عدم رعایت اصول دادرسی با درجه ای از اهمیت منجر به بی اعتباری رأی دادگاه

پ) عدم انطباق مستندات با مدارک موجود در پرونده

بر اساس ماده 431 آیین دادرسی کیفری، برای اشخاص مقیم ایران، بیست روز پس از ابلاغ رأی حضوری دادگاه بدوی و یا بیست روز پس از انقضای مهلت واخواهی در رأی غیابی دادگاه بدوی و برای افراد مقیم خارج از کشور، دو ماه از تاریخ ابلاغ رای حضوری بدوی و یا انقضای مهلت واخواهی، حق فرجام خواهی در امور کیفری وجود دارد.

حسب ماده 439 آیین دادرسی کیفری، فرجام خواه باید درخواست خود را به دفتر دادگاه صادرکننده رأی نخستین یا تجدیدنظر و یا دفتر زندان تسلیم کند. دفتر دادگاه یا زندان باید بلافاصله آن را ثبت کند و رسیدی مشتمل بر نام فرجام خواه و طرف دعوای او، تاریخ تسلیم و شماره ثبت به تقدیم کننده بدهد و همان شماره و تاریخ را در درخواست فرجام درج کند. تاریخ مزبور فرجام خواهی محسوب می شود. دفتر دادگاه تجدیدنظر استان یا زندان مکلف است پس از ثبت تقاضای فرجام، بلافاصله آن را به دادگاه صادرکننده رأی نخستین ارسال کند. در صورتی که فرجام خواهی در مهلت مقرر صورت گیرد، دفتر دادگاه صادرکننده رأی نخستین، بلافاصله یا پس از رفع نقص، پرونده را به دیوانعالی کشور ارسال می کند.

در خصوص هزینه دادرسی باید توجه داشت، بنا به ماده 438 آیین دادرسی کیفری هرگاه فرجام خواه زندانی باشد، از پرداخت هزینه دادرسی مرحله فرجام در امری که به موجب آن زندانی است، معاف می گردد.

مدارک لازم جهت فرجام خواهی در امور کیفری

1- رأی دادگاه بدوی که مورد اعتراض فرجامی است.

2- تهیه لایحه فرجام خواهی با ذکر دلایل و مستندات.

3- مدرک ثابت کننده سمت متقاضی فرجام خواهی.

4- وکالتنامه وکیل در صورتی که درخواست فرجام خواهی از سوی وکیل تقدیم شود.

منابع

فرجام خواهی در امور مدنی از دیوان تمیز تا امروز | پایان نامه کارشناسی ارشد | زینب حقانی | بهمن 1389

  • منبع
  • حقوق نیوز
  • پایگاه اطلاع رسانی امور فرهنگی قوه قضائیه
  • تبیان

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید