اختلال اسکیزوتایپال
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به عنوان شکل خفیفی از اسکیزوفرنیا، متشکل از علایم شناختی، ادراکی و عاطفی است و کارکرد طبیعی بسیاری از توانایی ها را مختل می کند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به وضعیتی اطلاق می شود که در آن فرد مشکلات بسیاری در ایجاد و حفظ ارتباط نزدیک با دیگران دارد. فردی که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال دارد ممکن است از این قبیل ارتباطات رنج بکشد، و بنابراین ظرفیت کمی در اینباره داراست. فردی با این اختلال معمولا دارای تحریف شناختی و ادراکی و هم چنین بی قاعدگی در رفتار روزمره می باشد.
افراد با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال عقاید عجیبی در مورد مرجع رویدادها دارند ( برای مثال انها تفسیرهای نادرستی از رویدادهای علی و وقایع خارجی دارند و به انها معنای شخصی می دهند). آنها معمولا خرافی هستند و دل مشغولی با پدیده های فراتر از معمول دارند که خارج از خرده فرهنگ خود می باشند.
افراد با اختلال اسکیزوتایپال معمولا بیشتر دنبال درمان برای مشکلات اضطراب، افسردگی یا دیگر وضعیت های خلقی ملال آور می روند تا درمان ویژگی های اختلال شخصیت اسکیزوتایپال.
این اختلالات شامل الگوهای رفتاری طولانیمدت و پایدار هستند و معمولاً در بزرگسالی قابلتشخیص هستند. ازآنجاییکه کودکان و نوجوانان تحت تأثیر تغییرات رشدی و شخصیتی هستند این نوع اختلالات در کودکی شایع نیستند، برای تشخیص در کودک و نوجوان باید حدود یک سال این علائم را داشته باشد.
از نظر تشخيصی ملاك های آن شامل تفكر عطفی، تفكر جادويی، تجربيات ادراكی غير معمول، تفكر يا سخن عجيب و غريب، سوء ظن يا بد گمانی، عاطفه نامتناسب يا محدود، رفتار عجيب و غريب، نداشتن دوستان نزديك و اضطراب اجتماعی افراطی است. ويژگی اصلی اين اختلال يك الگوی فراگير از كاستی های اجتماعی و بين فردی است كه علاوه بر تحريف های شناختی يا ادراكی و رفتارهای عجيب و غريب با ناراحتی حاد و ظرفيت اندك برای برقراری روابط صميمانه مشخص می شود. گمان می رود كه مشابه اسكيزوفرنيا، هم عوامل محيطی و هم عوامل ژنتيكی در ابتلا به آن نقش دارند.
تحقیقات نشان می دهند که نرخ ابتلا به آن حدود 4 درصد است و مردان کمی بیشتر از زنان دچار آن می شوند. حدود نیمی از بیمارانی که دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپال هستند، حداقل یک دوره افسردگی ماژور را تجربه کرده اند.
افرادی که دچار بیماری اختلال دوقطبی، استرس پس از سانحه، اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت خودشیفته هستند بیشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند.
علائم و نشانه های اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
• مرجع واقع پنداشتن خود (نه بهصورت هذیان)
• تجربههای باورنکردنی و غیرعادی
• مبهم، ضمنی، استعارهای و کلیشهای صحبت و فکر کردن
• اعتقادات خرافی
• عواطف محدود و یا نامناسب
• پوشش و ظاهر غیر عادی و یا عجیب
• عدم اعتماد به دیگران به غیر از افراد خانواده
• روابط اجتماعی ضعیف
• دلهره داشتن در جمع
• باور به داشتن قدرتهای خاص و ماورایی
• لباس پوشیدن عجیب
• احساس وجود یک فرد غائب
• الگوی گفتاری عجیب
• پاسخ های عاطفی محدود یا فقدان عاطفه
• اضطراب اجتماعی شدید که حتی با آشنایی بیشتر نیز رفع نمیشود و با ترسهای پارانوئیدی (بدگمان بودن به همه) همراه است نه قضاوت منفی درباره خود
• نداشتن دوستان صمیمی به غیر از اعضای خانواده
• اعتقاد به توانایی های فرازمینی و فوق العاده مانند تله پاتی
• اضطراب اجتماعی شدید در ارتباط با ترس های پارانوید
• افکار پارانوئید و شک به وفاداری دیگران
• تفسیر وقایع بی آزار به شکل حوادث شخصی و مضر
علل اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
دلایل مختلفی در شکلگیری این بیماری تأثیر دارد و بهنوعی این اختلال چندوجهی است به همین دلیل درمان این نوع بیماری نیز نیازمند دید و رویکرد چندوجهی است.
امروزه محققین نمی دانند چه عاملی منجر به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال می شود. با این وجود نظریه های زیادی در مورد علل اختلال شخضیت اسکیزوتایپال وجود دارند. اکثر محققین بر یک مدل علی زیستی-روانی-اجتماعی توافق دارند. بر اساس این مدل، علل این اختلال ممکن است فاکتورهای ژنتیکی و زیستی، فاکتورهای اجتماعی (مانند چگونگی تعامل فرد در کودکی با خانواده، اطرافیان و دیگر کودکان( و فاکتورهای روانی ) شخصیت و مزاج فردی شکل گرفته توسط محیط و مهارت های مقابله اموخته شده برای مواجهه با استرس). این مدل بیان می کند که هیچ عامل واحدی منجر به این اختلال نمی شود و مجموعه ای از عوامل به صورت پیچیده و در کنار هم منجر به این اختلال می شوند. مطالعات نشان داده اند اگر فردی دارای این اختلال است با احتمال زیادی ان را به کودکان خود منتقل خواهد کرد.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
افرادی مبتلا به این اختلال شخصیتی نسبت به درمان مقاومت نشان میدهند، زیر تصور میکنند که مشکلی ندارند و این دیگران هستند که درکی از توانمندیهای ماورایی آنها ندارند و حتی از روی حسادت به آنها برچسب بیمار روانی زدهاند.
درمانگر برای درمان این اختلال ترکیبی از رواندرمانی و دارو درمان استفاده میکند.
دارو درمانی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
داروهای که برای درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید استفاده میشود مشابه داروهای است که برای اسکیزوفرنی استفاده میشود مانند داروهای ضد روانپریشی
از داروهای دسته SSRl برای کاهش نشانههای افکار وسواسی و لاموتریژین را هم برای بهبود انزوای اجتماعی تجویز میکنند. این داروهای بیشتر نقش کنترلکننده علائم این اختلال شخصیتی را دارند.
روان درمانی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
افراد مبتلا به اختلال شخصیتی به دلیل انزوای اجتماعی و عقاید غلط، اسکیزوتایپال مایل به همکاری با درمانگر نیستند و همانطور که اشاره کردیم بیشتر به دلیل مشکلات شغلی، تحصیلی و … به درمانگر مراجعه میکنند.
بهترین روش درمانی برای این افراد روانکاوی است، البته از رفتار درمانی شناختی یا همان CBT نیز میتوان بهره گرفت. روانکاوی عمیقتر مسئله را بررسی و تحلیل میکند و به زمان بیشتری نیاز دارد، درحالیکه در CBT بیشتر بر تغییر نگرش و باورهای فرد تمرکز میکند و درمانگر تلاش میکند باورهای نادرست را تغییر دهد تا بیمار درک درستی از اطراف خود داشته باشد. همچنین این تکنیک درمانی میتواند انزوای اجتماعی فرد را نیز بهبود ببخشد.درمانگر باید آگاه باشد دیدگاه و عقاید بیمار را نباید زیرسوال ببرد. باید فضای گرم و مراجع محور را فراهم کنند، بیمار از هرگونه ارتباط نزدیک دوری میکند و اضطراب زیادی به او وارد میشود. آموزش مهارتهای اجتماعی و مهارتهای که برای ارتباط و تعامل لازم است بسیار مهم و جدی است.
عوارض عدم درمان اسکیزوتایپال
• افسردگی
• اضطراب
• دیگران اختلالات شخصیت
• اسکیزوفرنی
• اپیزودهای روانپریشی
• مصرف الکل یا مواد مخدر
• تلاش برای خودکشی
• اشکال در مدرسه، محل کار روابط فردی و اجتماعی
تفاوت اختلال شخصیت اسکیزوتایپال با اسکیزوفرنی چیست؟
ممکن است تصور کنید هر دو اختلال شبیه به هم هستند، اما تفاوت هایی با هم دارند. کسی که دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپال باشد، دچار هذیان یا توهم نمی شود یا اگر دچار آن شوند، اصلا به شدت و تداوم آن در بیماران اسکیزوفرنی نیست.
شروع توهم در بیمار می تواند به دلیل استرس و فشار باشد که باعث بروز علائم روانپریشی در فرد می شود.
بیمارانی که دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپال هستند، پذیرای ایده دیگران مبنی بر نادرست بودن افکار و ادراکات خود هستند. این در حالی است که یک بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی نمی تواند حرف های دیگران مبنی بر بیمار بودن خود و نادرست بودن افکار و اعتقاداتش را هضم کند.
با این حال، بیمارانی که دچار شخصیت اسکیزوتایپال هستند، ممکن است در ادامه عمر خود دچار اختلال اسکیزوفرنی شوند.
دیدگاه