ابراء در لغت به معنای خلاص شدن آمده و در اصطلاح حقوقی نیز ماده 289 قانون مدنی ابراء را این چنین تعریف کرده است: ابراء عبارت از این است که داین از حق خود به اختیار صرفنظر کند.
ابراء چیست؟
ابراء در لغت، مصدر باب افعال از ریشه «برء» به معنی دور کردن و تخلیص و رهانیدن و رهایی از بدهی و اسقاط ذمه مدیون است.
در اصطلاح حقوق ابراء، عمل حقوقی یکطرفه و ایقاعی است که براساس آن دائن حق خود را نسبت به مدیون ساقط میکند مثل كسی كه مبلغی از دیگری طلب دارد، ولی او را از پرداخت آن برئ میكند. لذا ابراء عبارت است از اسقاط دین به وسیلۀ طلبکار یا داین .
قانون مدنی ایران، ابراء را یکی از اسباب سقوط تعهدات معرفی کرده و مواد 289 تا 291 را به بیان ماهیت، شرایط و احکام آن اختصاص داده است. از مصادیق ابراء میتوان به ابراء مهریه، ابراء حق قصاص و دیه و نیز ابراء طلب وجه طلبکار اشاره کرد. بر اساس ماده 290 این قانون، ابراء وقتی موجب سقوط تعهد میشود که متعهدله برای ابراء اهلیت داشته باشد. همچنین ماده ۲۹۱ قانون مدنی میگوید که ابرای ذمه میت از دین صحیح است.
از مصادیق ابراء میتوان به ابراء مهریه، ابراء حق قصاص و دیه و نیز ابراء طلب وجه طلبکار اشاره کرد.
ابراء مانند اعراض، نوعی عمل حقوقی یکطرفه و ایقاع است، بنابراین نیازی به اراده مدیون ندارد و با اراده داین به تنهایی تحقق میپذیرد و حتی رد ابراء از جانب مدیون لطمهای به اعتبار آن نمیزند.ابراء یک عمل حقوقی رایگان است و قرار دادن عوض یا حتی شرط عوض در آن با حقیقت ابراء سازگار نیست، زیرا بر طبق ماده 289 قانون مدنی، ابراء عبارت است از صرفنظر کردن داین از حق خود؛ و معنی صرف نظر کردن از حق، اسقاط حق به طور مطلق و بدون انتظار دریافت مالی از مدیون و پیدایش تعهد و التزامی از طرف او است؛ هرچند که این تعهد فرعی و به صورت شرط باشد. شرط فسخ نیز در ابراء راه ندارد و ابراء مشروط به شرط حق فسخ، بیاعتبار است.همچنین ابراء باید توسط طلبکار یا نماینده او یا ماذون از او محقق شود و ابراء فضولی صحیح نخواهد بود.
ارکان ابراء
ابراء دارای ۴ رکن است که بهطور جداگانه بررسی میشود:
ابراءکننده، صاحب حق یا دائن (طلبکار)
ابراءکننده فردی است که به اختیار از حق دینی خود صرف نظر میکند. از آنجایی که ابراء عملی حقوقی است، دائن در درجه اول باید اهلیت این عمل را داشته باشد. (ماده ۲۹۰ قانون مدنی)
ابراءشونده یا مدیون
با اینکه اراده مدیون در تحقق ابراء نقشی ندارد، اما برای صحت آن باید مدیون مشخص باشد و ابراء بهنحو تردیدآمیز باطل است؛ مثلا اگر دائن بگوید که یکی از سه مدیون خود را ابراء کردم و برای این حرف او هم قرینهای نباشد که منظورش کدام یک از مدیونهاست، عمل او باطل است.
دین یا حق مورد ابراء
ابراء از دین ثابت بر ذمه که موجود باشد، صحیح است، اعم از اینکه دین بر ذمه مستقر شده باشد و حال باشد یا مؤجل و در آینده و در زمان مشخصی قرار باشد بر ذمه مدیون مستقر شود.
ولی ابراء از دین غیرمعلوم باطل است و کسی نمیتواند دیگران را از دیونی که در آینده نسبت به او پیدا خواهند کرد، بری کند.
اگر وجود دین مسلم باشد، ولی برای ادای آن مهلت معینی وجود داشته باشد، مهلت مانع ابراء نیست و صرف وجود دین برای صحت ابراء کافی است.
صیغه یا لفظ ابراء
ابراء با هر لفظ یا عملی که نشانگر آن باشد، صحیح است. در مورد تعلیق ابراء به شرط، اختلاف وجود دارد. غالبا حقوقدانان برخلاف فقها، ابراء معلق را صحیح پنداشتهاند؛ در این مورد مثل این است که دائن که موجر است به مستاجر بگوید که اگر ملکم را تا مهلت معینی که مشخص کرده ام تخلیه کنی، اجاره ماه گذشته را که ندادی به تو میبخشم.
انواع ابراء
ابراء بر اساس موضوع خود نیز به ابراء خاص و ابراء عام تقسیم شده است:
ابراء خاص
ابراء خاص آن است که موضوع آن دین یا حق معین یا حقوق نسبت به عین باشد، مثل اینکه طلبکار، بدهکار را از دین معینی بری کند یا حق انتفاع خود از استفاده از عین معینی را ساقط کرده یا کلیه حقوق خود را نسبت به عین معینی ساقط کند.
ابراء عام
ابراء عام آن است که دائن به مدیون اعلام کند که وی را از هر دینی که دارد بری میکند یا آن که تمام حقوق خود را نسبت به همه اموال منقول و غیرمنقول مدیون اسقاط میکند.
واضح است که در این موارد، ابراءکننده نمیتواند پس از تحقیق ابراء، حقوق قبل از ابراء را مجددا مطالبه کند، ولی مطالبه حقوق و دیونی که پس از وقوع ابراء به وجود میآید، مجاز است.
شرایط تحقق ابراء
برای اینکه ابراء واقع شود، لازم است شرایطی موجود باشد که این شرایط شامل دو دسته 1- شرایط ابراء کننده 2- موضوع ابراء است.
شرایط ابراء کننده
الف- قصد و رضایت داشته باشد.
ب- اختیار قانونی داشته باشد.
ج- اهلیت داشته باشد.
ابراء کننده باید اهلیت داشته باشد (ماده 290 قانون مدنی) و ابراء شخص فاقد اهلیت، باطل است.
مقصود از اهلیت در این ماده، اهلیت کامل است، بنابراین ابراء شخصی که اهلیت دارد اما اهلیت او کامل نیست (صغیر و سفیه) نیز باطل است.
شرایط موضوع ابراء
1- دین موجود باشد: یعنی دین باید به وجود آمده باشد تا بتوان آن را ابراء کرد.
2- دین آزاد باشد : یعنی موضوع دین به نفع شخص دیگری بازداشت نشده باشد.
3- دین کلی باشد: مورد ابراء باید کلی باشد و اگر عین معین باشد و طلبکار بخواهد از آن صرفنظر کند، به آن اعراض میگویند.
آثار ابراء
مهمترین اثر ابراء برائت ذمه مدیون است و به تبع آن ابراء قابل رجوع نمی باشد ؛ زیرا دین مدیون ، ساقط شده و مجدداً باز نمیشود . در نتیجه با برائت ذمه مدیون، تضمینهای دین نیز منحل میشود و در نهایت وثیقههای دین از بین رفته و ذمه ضامنان بری میگردد . لیکن ابراء ضامن در ضمان تضامنی و غاصب باعث سقوط دین نشده و ذمه مدیون همچنان مشغول خواهد بود مگر اینکه هدف ابراءکننده از ابراء مسئولین متضامن، ابراء از اصل دین باشد که در این صورت ذمه مدیون نیز آزاد میشود. این در حالی است که در ضمان غیرتضامنی، با ابراء ذمهء ضامن (وفق ماده 718 قانون مدنی) تبعاً ذمه مضمون عنه هم بری میشود .
برائت ذمه مدیون
ابراء سبب سقوط تعهد و آزادی ذمه مدیون در برابر داین میشود و پس از وقوع آن بر خلاف موارد معمولی در عقد هبه، طلبکار نمیتواند از ابراء رجوع کرده و طلب خود را درخواست کند، مگر آن که ابراء مشروط به شرطی شده باشد که با فرض اعتبار در صورت خلف داین حق رجوع خواهد داشت. مطابق ماده 291 قانون مدنی، ابراء ذمه میت از دین نیز صحیح بوده و سبب سقوط تعهد وی میشود. زیرا هر چند که میت از جهت حقوقی فاقد شخصیت است اما از جهت معنوی و بر اساس اعتقادات جامعه ما بر بقای روح، مسئولیت اخروی دارای شخصیت بوده و به اعتبار این شخصیت، تعهد برای او قابل تصور است.
دیدگاه