امروز: چهارشنبه, ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۴ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۴ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 279679
۷۲۶
۱
۰
نسخه چاپی

اتفاقاتی که دنیا را تغییر دادند

اتفاقاتی که دنیا را تغییر دادند

این رویدادها از قرن بیستم و بیست و یکم است که جهان را به طرز بسیار مهمی تغییر داد. این شامل جرقه‌هایی است که جنگ‌ها و انقلاب‌های بزرگ را آغاز کردند - بر زندگی میلیون‌ها نفر در سراسر جهان تأثیر گذاشت.

رویدادهای مهمی که دنیا را تغییر داد

  • شروع جنگ جهانی اول - ژوئن 1914.
  • انقلاب روسیه - اکتبر 1917
  • شروع جنگ جهانی دوم - سپتامبر 1939
  • پرل هاربر - و ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم - دسامبر 1941
  • بمب اتمی در هیروشیما در اوت 1945 پرتاب شد
  • استقلال هند - اوت 1947
  • تأسیس چین مائوئیستی، 1949
  • ترور جان اف کندی، 1963
  • سقوط دیوار برلین 1989.
  • حملات 11 سپتامبر 2001
  • همه گیری کووید-19، مارس 2020

ترور فرانتس فردیناند و شروع جنگ جهانی اول - 28 ژوئن 1914

در سال 1914، اروپا محل تنش و رقابت نظامی بود. جرقه جنگ می توانست حوادث زیادی باشد. اما، همانطور که اتفاق افتاد، ترور یک آرشیدوک اتریشی - فرانتس فردیناند توسط یک صرب باعث اعلان های گسترده جنگ شد که منجر به درگیری وحشتناک جنگ جهانی اول گردید.

این جنگ چهار سال طول کشید و به قیمت جان میلیون ها مرد و زن از گوشه و کنار جهان تمام شد. جنگ جهانی اول همچنین به تغییرات اجتماعی عمیق منجر شد.

پس از جنگ جهانی اول، نقش زنان در جامعه به رسمیت شناخته شد و بسیاری از کشورها به زنان حق رای دادند. همچنین بر نقش طبقه کارگر که در جنگ جنگیده و جان باخته بود و اکنون خواهان صلحی بهتر بود، تأکید بیشتری شد.

در سال 1918/1919 همه‌گیری جهانی آنفولانزا رخ داد که نزدیک به 50 میلیون نفر (بسیاری از جوانان) را کشت، اما قتل عام جنگ جهانی اول تأثیر محدودی بر تغییر جهان داشت زیرا بسیاری از دولت‌ها تأثیر آن را کم اهمیت جلوه دادند.

انقلاب روسیه 1917

از زمان انتشار مانیفست کمونیست مارکس، انقلاب های کمونیستی پراکنده در کشورهای اروپایی رخ داد، اما هیچ کدام واقعاً موفق نبوده است. اما در اکتبر 1917، انقلاب بلشویکی به رهبری لنین، شکل جدیدی از حکومت را با پیامدهای جهانی ایجاد کرد.

لنین یک مارکسیست پرشور بود و زمان کمی را برای اجرای نسخه خود از «دیکتاتوری پرولتاریا» تلف کرد. روسیه کمونیستی جهان را تقسیم کرد.

اتحاد جماهیر شوروی زندگی مردم روسیه را متحول کرد - به رشد اقتصادی منجر شد، اما سرکوب سیاسی را نیز افزایش داد. ایدئولوژی اتحاد جماهیر شوروی همچنین به یک "جنگ سرد" طولانی منجر شد - با شکاف ایدئولوژیکی بین دموکراسی غربی و کمونیسم شوروی.

معاهده ورسای 1919

پس از جنگ جهانی اول، رئیس جمهور آمریکا، وودرو ویلسون، 14 نکته آرمانگرایانه و ایجاد جامعه ملل را برای کمک به جلوگیری از جنگ ترویج کرد. با این حال، سنای آمریکا با پیوستن به جامعه ملل رای منفی داد و فرانسه و بریتانیا به دنبال «غرامت» از آلمان و قدرت های شکست خورده بودند.

آلمان تا اواسط دهه 1920 توسط نیروهای فرانسوی اشغال و ارتش آلمان به شدت محدود شد. این محدودیت ها توسط بسیاری از افسران ارتش آلمان "تحقیرآمیز" تلقی می شد و این حس "خیانت" توسط هیتلر در سال های آینده مورد سوء استفاده قرار خواهد گرفت. 

معاهده ورسای و سایر معاهدات مشابه به طور خودسرانه نقشه جهان را دوباره ترسیم کردند - کشورهای جدیدی مانند چکسلواکی، فنلاند، لهستان، لتونی و یوگسلاوی را از میان جمعیت‌های مختلط قومی ایجاد کردند که سال‌ها بعد مشکل‌ساز شد.

تنها 20 سال بعد، هیتلر برای بار دوم قاره را وارد درگیری کرد تا غرور از دست رفته را بازگرداند.

سقوط بازار سهام 1929

در اکتبر 1929، پس از رونق طولانی اقتصادی و بازار سهام در دهه 1920، در اکتبر 1929، سهام وال استریت به شدت کاهش یافت.

این منجر به سقوط طولانی مدت سهام شد و رکود بزرگ جهانی را تسریع کرد. بیکاری در ایالات متحده با کاهش تولید و تجارت در سراسر جهان به 25 درصد افزایش یافت

فقر گسترده و احساس بیگانگی منجر به رشد افراط های سیاسی در سراسر جهان شد. ژاپن و آلمان هر دو به جنبش های ملی گرای راست افراطی روی آوردند که به توسعه طلبی نظامی و جنگ جهانی دوم منجر شد.

در آمریکا رکود باعث گسترش بزرگ در اندازه دولت فدرال شد زیرا مردم می خواستند دولت در مقابله با رکود مداخله کند.

تهاجم آلمان به لهستان - 1939

در 1 سپتامبر 1939، آلمان نازی هیتلری، ظاهراً برای جبران عدم تعادل معاهده ورسای به لهستان حمله کرد. تهاجم به یک ملت مستقل، سرانجام متحدان - بریتانیای کبیر و فرانسه را در مورد نیات گسترده‌تر هیتلر برای اشغال اروپا متقاعد کرد.

پس از مماشات با هیتلر بر سر اتریش و چکسلواکی، لهستان آخرین نیش را ثابت کرد و در 3 سپتامبر 1939، بریتانیا به آلمان نازی اعلام جنگ کرد. جنگ جهانی دوم تا ماه مه 1945 به طول انجامید و جان 50 میلیون نفر را گرفت.

موضوع کمتر شناخته شده این است که تحت یک پیمان مخفی نازی-شوروی، اتحاد جماهیر شوروی همچنین بخش هایی از لهستان را همزمان با تهاجم آلمان اشغال کرد.

نبرد بریتانیا - ژوئن-سپتامبر 1940

در سال 1941، ارتش آلمان هیتلر با فتح تمام اروپای غربی غیرقابل توقف به نظر می رسید. یک لحظه کلیدی در تاریخ جهان در ماه مه 1940 بود، زمانی که در دولت بریتانیا بحثی وجود داشت که آیا باید به دنبال معامله با هیتلر بود یا به جنگ ادامه داد.

وینستون چرچیل بر این باور بود که بریتانیا هرگز نباید تسلیم شود و حاضر به بررسی امضای قرارداد نشد.

از ژوئن 1940، نیروی هوایی آلمان به عنوان مقدمه ای برای تهاجم، به پایگاه های هوایی بریتانیا حمله کرد. اگرچه تعداد مبارزان کم بود، نیروی هوایی آلمان متحمل خسارات کافی شد و از طرح تهاجم جلوگیری و هیتلر از تهاجم قریب الوقوع عقب نشینی کرد.

عملیات بارباروسا - 1941

در 22 ژوئن 1941، آلمان نازی حمله‌ای را به اتحاد جماهیر شوروی آغاز کرد. استالین شوکه شده بود زیرا اتحاد جماهیر شوروی و آلمان نازی در سال 1939 پیمان عدم تجاوز را امضا کردند.

این تهاجم در ابتدا با موفقیت در پایان سال 1941 به مسکو نزدیک شد.

این تهاجم، اتحاد جماهیر شوروی را وارد درگیری جهانی کرد و نقطه عطفی در شانس آلمان بود، زیرا آنها در دو جبهه مبارزه می کردند.

میلیون ها نفر هم نیروهای مسلح و هم غیرنظامیان را در تلخ ترین نبردهای جنگ جهانی دوم کشته اند.

تهاجم اتحاد جماهیر شوروی را تغییر داد و آن را به یک قدرت بزرگ تبدیل کرد و دلیلی برای «آزادسازی» اروپای شرقی پیش از تصمیم استالین برای استقرار رژیم‌های کمونیستی در اروپای شرقی در پایان جنگ فراهم کرد.

پرل هاربر 1941

در سال 1941، قدرت‌های محور بر اروپا و بخش‌هایی از آسیا برتری داشتند. بریتانیای کبیر بدون شکست ایستاد، اما بدون قدرت برای پیروزی در برابر یک دشمن قدرتمند. بمباران پرل هاربر منجر به تشدید جنگ جهانی به عرصه اقیانوس آرام شد و همچنین آمریکا را وارد جنگ با ژاپن و آلمان کرد. سه سال بعد، این نیروهای آمریکایی بودند که اکثریت نیروی انسانی را در آزادی اروپای اشغالی فراهم کردند.

بمب اتمی هیروشیما

بمب های اتمی ایالات متحده در سال 1945، شهرهای هیروشیما و ناکازاکی را ویران کرد. ویرانی در نهایت باعث شد ژاپنی ها تسلیم شوند و به جنگ شدید و پرهزینه اقیانوس آرام پایان دهند. تسلیم ژاپن زمانی غیر قابل تصور بود. اما، بمب اتمی تسلیم ژاپن را تسریع کرد. بمب اتمی پیامدهایی فراتر از پایان جنگ جهانی دوم داشت. به جهان نشان داد ویرانی بالقوه ای که یک جنگ جهانی سوم می تواند ایجاد کند.

بنیاد سازمان ملل متحد - 1945

در 24 اکتبر 1945، سازمان ملل به طور رسمی آغاز به کار کرد. هدف آن جلوگیری از جنگ و هماهنگی تلاش های بشردوستانه برای کاهش فقر، حمایت از قوانین بین المللی و حفاظت از محیط زیست بود. اگرچه سازمان ملل اغلب فاقد قدرت توقف تجاوز است، اما همچنان یک مجمع بین المللی مهم با منشور سازمان ملل متحد است که از حقوق و آزادی های اساسی جهانی بدون تبعیض حمایت می کند.

همچنین اولین دیوان بین المللی دادگستری را در لاهه تأسیس کرد. سازمان ملل متحد در تلاش‌های بشردوستانه جهانی و نهادهای سازمان ملل مانند برنامه جهانی ریشه‌کنی آبله نقش داشته است.

استقلال هند 1947

هند به عنوان جواهری در تاج امپراتوری بریتانیا ایستاده بود.

این کشور دومین کشور پرجمعیت جهان بود. پس از سال‌ها انکار درخواست‌های هند برای استقلال، سرانجام بریتانیا در سال 1947 با استقلال کامل هند موافقت کرد. استقلال هند با جدایی دردناک و تولد یک ملت جدید - پاکستان همراه بود. این جدایی منجر به حوادث دردناک خشونت فرقه ای و کشتار شد. این امر منجر به مهاجرت میلیون‌ها نفر از مردمی شد که خود را در سمت اشتباه مرز دیدند.

استقلال هند همچنین کشور تازه استقلال یافته ای را ایجاد کرد که نه به ایالات متحده و نه به اتحاد جماهیر شوروی ادعای وفاداری داشت - بلکه راه سومی را داشت که نهرو نامیده بود. با توسعه اقتصادی، هند پتانسیل تبدیل شدن به یک ابرقدرت جدید در قرن آینده را دارد.

تأسیس چین مائوئیست

پس از جنگ جهانی دوم، چین درگیر جنگ داخلی شدیدی بین کمونیست‌ها به رهبری مائو تسه تونگ و ناسیونالیست‌های چیانگ کای‌شک بود. در اول اکتبر 1949، حزب پیروز کمونیست جمهوری خلق چین را تأسیس کرد. این یک دولت کمونیستی قدرتمند دیگر در پرجمعیت ترین کشور جهان ایجاد کرد.

تسلط کمونیست ها بر قدرت، عمیقاً بر زندگی چینی هایی که در قحطی بزرگ دهه 1960 و انقلاب فرهنگی دهه 60 و 70 متحمل شدند، تأثیر گذاشت.

حتی در حال حاضر، حزب کمونیست چین قدرت سیاسی قدرتمندی را حفظ کرده است - حتی اگر سیاست‌های اقتصادی خود را تطبیق داده باشد.

ترور جان اف کندی

یکی از تکان دهنده ترین و غیرمنتظره ترین لحظات تاریخ جهان. جان اف کندی از زمان انتخابش در سال 1960 رئیس جمهور بود. او جوان، لیبرال و کاتولیک بود و دیدگاه مثبت خود را از جهان برای بسیاری الهام بخشید.

پس از ترور او، لیندون جانسون رئیس جمهور شد و مشارکت آمریکا در ویتنام افزایش یافت، که منجر به درگیری تلخی شد که آمریکا را تقسیم کرد. اگرچه لی هاروی اسوالد به دلیل این ترور دستگیر شد، شواهد حاکی از یک توطئه گسترده تر و دخالت بیش از یک مرد مسلح تنها است.

سقوط دیوار برلین

برای چندین دهه، دیوار برلین به عنوان نمادی از «پرده آهنین» ایستاده بود که اروپای غربی و شرقی را از هم جدا می‌کرد. از یک طرف دولت های استبدادی کمونیستی، از طرف دیگر دموکراسی های لیبرال.

این دیوار برای جلوگیری از فرار افراد از آلمان شرقی به آلمان غربی ساخته شده بود و در واقع بسیاری از آنها در تلاش برای فرار هدف گلوله قرار گرفتند. اما بیش از هر چیز دیگری حضورش نمادین بود.

سقوط دیوار برلین لحظه ای نمادین بود که اتحاد جماهیر شوروی از کنترل خود بر اروپای شرقی دست کشید. در دهه های 50 و 60، اتحاد جماهیر شوروی تانک هایی را برای سرکوب جنبش های استقلال طلبانه در مجارستان و سپس چکسلواکی فرستاده بود. اما، این بار، میخائیل گورباچف، طرفدار پرسترویکا و گلاسنوست، درخواست آزادی را تایید کرد.

حملات تروریستی 11 سپتامبر

ایالات متحده قبلاً حملات تروریستی پراکنده ای را تجربه کرده بود. اما جسارت محض و گستردگی این حملات تروریستی آمریکا و جهان را شوکه کرد. تلفات جانی کمتر از 3000 نفر تخمین زده شد. این رویداد سیاست خارجی آمریکا را تغییر داد. این یک عامل محرک در پس تهاجم بحث برانگیز به عراق بود و منجر به "جنگ علیه تروریسم" که نمادی از زندان گوانتانامو بود و بحث بر سر توجیه شکنجه شد.

همه گیری کووید-19 2020

در اواخر سال 2019 / اوایل سال 2020، چین شیوع یک ویروس جدید، کووید-19 را تجربه کرد. نرخ مرگ و میر این ویروس بین 1 تا 4 درصد بود، اما با سرعت هشدار دهنده‌ای گسترش یافت. در مارس 2020 ایتالیا اولین کشور در جهان غرب بود که برای جلوگیری از تشدید سریع ویروس، قرنطینه را اجرا کرد. به زودی «قفل‌کردن‌های» گسترده جهانی با افراد محدود در خانه‌های خود و تعطیلی کسب‌وکار دنبال شد.

علیرغم ممنوعیت سفر، ویروس به تمام کشورهای جهان سرایت کرد. این قرنطینه با افزایش شدید بیکاری و کاهش تولید، تأثیر منفی عمیقی بر اقتصاد جهانی داشت. همچنین دیدگاه دیرینه در مورد آسیب ناپذیری در میان کشورهای توسعه یافته غربی را به چالش کشید. تاثیر بلندمدت این همه گیری نامشخص است، اما منجر به تغییرات ساختاری در اقتصاد و تعادل جهان خواهد شد. چین هم به‌عنوان منبع ویروس شناخته می‌شود، بلکه - به‌عنوان تولیدکننده غالب در جهان - بازیگری کلیدی در تلاش‌ها برای تولید تجهیزات برای مقابله با بحران است.

رویدادهای مهم دیگری که جهان را تغییر داد

  • دانکرک و فرار ارتش بریتانیا (1940).
  • طرح تقسیم فلسطین و ایجاد کشور اسرائیل (1947)
  • انقلاب ایران (1979)
  • پایان آپارتاید در آفریقای جنوبی. آزادی نلسون ماندلا از زندان در آفریقای جنوبی. (1990)
  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید