هیچ کس نمی تواند شما را تحقیر کند؛ مگر اینکه خودتان اجازه دهید.( روزولت)
انواع رفتارهای تحقیرآمیز
1) توهین و تحقیر کلامی مستقیم
این رفتاری کاملاً مشخص است. خیلی ساده، کسی با کلام، شما را توهین و تحقیر میکند. برای مثال فرض کنید از آسانسوری بیرون آمدهاید و برحسب اتفاق به کسی که منتظر سوار شدن در آسانسور بوده تنه میزنید. شخص مزبور بی درنگ به روش خصمانه واکنش نشان می دهد: «آه لعنتی، چرا مواظب نیستی، بی شعور، ممکن بود به من آسیب بزنی». محتوای گفته ی او کاملاً مشخص است. چگونه باید نسبت به این واکنش تند جواب بدهید؟
آنچه هم اکنون میخوانید مراحلی است که به اعتقاد ما برای برخورد با توهین و تحقیرهای کلامی مستقیم مؤثر هستند.
- بگذارید که شخص مخاطب شما، خشمش را تخلیه کند و کمی آرام بگیرد.
- اگر اشتباهی از شما سر زده، حتی اگر مخاطب شما به شما توهین کرده باشد، آن را اذعان کنید.
- در برابر طرز برخورد او ابراز وجود کنید.
- با یک یا چند جمله کوتاه و خلاصه برخورد را به پایان برسانید.
- اگر قصد و نیت طرف مقابل شما روشن باشد، این اقدامات به از میان برداشتن تحقیرها کمک می کند.
در ماجرای آسانسور که برایتان نقل کردم می توانید با کمی حوصله اجازه بدهید که شخصی که با او برخورد کردهاید خشم خود را تخلیه کند و به آرامش نسبی برسد. وقتی تندی کلام او کاهش میپذیرد به او بگویید: «از این که با شما برخورد کردم عذرخواهی می کنم. تصادفی بود. مسلماً شما ناراحت هستید و حق هم با شماست اما من مایل نیستم که حرفهای تند و ناسزا بشنوم. می توانم بدون توهین هم گفتههای شما را بشنوم». این صرفاً،. یک مثال درباره ی مراحلی است که در بالا به آن اشاره کردیم.
2) توهین و تحقیرهای کلامی غیرمستقیم
به مثالی درباره رابطهی شما و رئیستان اشاره می کنیم: «کارت دیروز عالی بود، اشتباهات دستوری در گزارش, آن را خودمانی کرده بود. درباره این سخن به همسرتان چه میگویید؟ : «وقتی این لباس را میپوشی جالب میشوی. لباسهای قدیمی به تو خیلی میآیند». چه میکنید؟ آیا گیج میشوید؟ معنای در پس پرده این اظهار نظرها کدام است؟
توهین و تحقیرهای کلامی غیرمستقیم درواقع پرخاش غیرمستقیم هستند.
استانلی فلپس و نانسی آستین در کتاب «زن قاطع» رفتار پرخاشگرانه غیرمستقیم را این گونه توضیح میدهند: «… زن برای رسیدن به هدف خود ممکن است به خدعه و نیرنگ و ترفند جویی روی آورد». به اعتقاد آن ها اشخاص تحت تأثیر این طرز برخوردها گیج و مبهوت میشوند و احساس میکنند که مورد سلطهجویی قرار گرفتهاند. رفتار پرخاشگرانه غیرمستقیم در واقع یک حمله پنهانی است. آستین و فلپس این طرز برخورد را «گرگ در لباس میش» توصیف کرده اند.
برای رو به رو شدن با توهین و تحقیرهای غیرمستقیم قبل از هرکار سعی کنید اطلاعات بیشتری به دست آورید، در هریک از مثالهای فوق میتوانید بپرسید: «منظورتان چیست؟» یا «چه می گویید؟» با جوابی که میگیرید از نیت شخص رودرروی خود مطلع میشوید. شاید شما حرف او را به درستی درک نکردهاید.
واکنش بعدی شما به جواب طرف مقابل بستگی دارد. اما بخشی از هدف شما این است که به مخاطب خود بیاموزید به روش دیگری با شما حرف بزند. اگر رئیستان در برابر پرسش شما جواب دهد: «به نظر من کارت را خیلی خوب انجام دادی» می توانید به او بگویید: «متشکرم اما من کمی گیج شدم. اگر واقعاً از اشتباهات دستور زبان من ناراحت هستید، دلم می خواهد که مستقیماً این مطلب را بیان کنید. درست نفهمیدم که پروژهی من خوب بود یا نه». با این سیاست شما به رئیستان می آموزید که با شما رک و صریح حرف بزند.
در روابط میان زن و شوهر گاه سر به سر گذاشتن حساب شده میتواند نمک بزرگی باشد. اما در بسیاری از مواقع خصومتهای واقع در پس پرده به شکل سربه سر گذاشتن ظاهر می شوند. ممکن است همسرتان با شما شوخی کند اما برای این کار روشهای بهتری وجود دارد.
اما اگر همسرتان در مقام شوخی نباشد چه میکنید؟ فرض کنید واکنش بعدی رئیس شما حالتی پرخاشگرانهتر داشته باشد. هر توهین و تحقیر کلامی غیرمستقیم می تواند به یک توهین و تحقیر کلامی مستقیم تبدیل شود. وقتی از مخاطب خود توضیحات بیشتری میخواهید واکنش او میتواند بدتر شود.
توصیه ما این است که ابراز وجود کنید و مراحلی را که در زمینهی برخورد با تحقیرهای کلامی مستقیم گفتم مورد استفاده قرار دهید. باید آمادگی داشته باشید که اگر مخاطب شما در جواب به سئوال شما تحقیر کننده تر حرف زد قاطعانه تر برخورد کنید.
از سوی دیگر وقتی توضیح میخواهید ممکن است اطلاعات ذی قیمتی از مخاطب خود درباره ی رفتار خویش به دست آورید. به یاد داشته باشید که یکی از هدف های عمده رفتار توأم با ابراز وجود این است که هر دو طرف بتوانند نظرات خود را آشکارا و صادقانه بیان کنند. برای اغلب ما انجام این کار دشوار است و به همین دلیل است که اغلب تفسیر و تعبیر خود را استتار می کنیم و آن را به گونه ای غیرمستقیم و توهینآمیز ارائه می دهیم.
3) توهین و تحقیرهای غیرکلامی
«ممکن است چوب و سنگ سر مرا بشکنند، اما کلمات هرگز به من آزار نمیرسانند». جمله ای است که بچه ها از مدت ها قبل برای کسانی که ناسزا میگویند ساخته اند. متأسفانه تا این زمان پاسخی به کسانی که به طور غیرمستقیم ما را تحقیر می کنند داده نشده است. با کسی که به ما بد نگاه می کند یا ژست میگیرد چه باید بکنیم. وقتی مخاطب شما بدون این که کلمه ای در تحقیر شما بگوید با رفتارش ما را تحقیر میکند به او چه جوابی میدهید؟
برخورد با توهین غیرکلامی بسیار دشوارتر است. زیرا این احتمال وجود دارد که شخص توهین کننده اصولاً متوجه رفتار توهین آمیزش نباشد. از آن گذشته نمی توانید مطمئن باشید که لزوماً از قصد و نیت شخص توهین کننده آگاه شدهاید.
اگر مخاطب شما به طور مسلم میخواهد بدون ابراز کلمهای شما را تحقیر کند, سعی کنید او را به شکلی مجبور کنید که به جای ژست از کلمات استفاده کند. میتوانید به طرزی قاطعانه بگویید: «ممکن است لطفأ آن طرز نگاهت را برای من کلمه به کلمه ترجمه کنی؟ من نمی توانم به درستی منظور تو را درک کنم مگر این که مستقیماً نظرت را با من در میان بگذاری». در این لحظه منتظر یک تحقیر کلامی باشید و با توجه به آنچه لحظاتی قبل خواندید نسبت به آن واکنش نشان دهید.
تحقیر غیر جرأت آمیز و غیرکلامی از همه صراحت کمتری دارد. بعید است وقتی کسی پرخاشگرانه مشت خود را به سمت صورت شما پرتاب میکند ندانید که او قصد توهین به شما را دارد. البته ممکن است کسی که به طور غیرمستقیم و بدون کلام به شما توهین می کند این کار را از روی عادت انجام دهد. همهی ما در مواردی به جای کلام از رفتارهایی استفاده می کنیم. گرچه نمیتوانیم همهی پیام های غیرکلامی را از بین ببریم، بهتر است تا حد امکان آن ها را به کلمات تبدیل کنیم زیرا این امکان وجود دارد که رفتار مخاطب خود را به اشتباه تفسیر کرده باشیم.
فرض کنید از فروشگاهی خرید کردهاید و حالا کنار صندوق پرداخت ایستادهاید. صندوق دار نگاه ناخوشایندی به شما میاندازد و آهی از روی عصبانیت میکشد. شما میخواهید این رفتار او را شخصی تلقی نکنید. ممکن است با خود بگویید که صندوق دار روز دشواری را پشت سر گذاشته است. اما اگر از این طرز رفتار او ناراضی هستید چرا مستقیماً با آن برخورد نکنید؟ از او بخواهید که توضیح دهد. به او بگویید «من حالت شما را درک نکردم». یا «نمیدانم چه منظوری دارید؟» یا «آیا من کاری کردم که شما از آن خوشتان نیامد؟» با این رفتار واکنش غیرکلامی را به جوابی آشکار تبدیل می کنید.
اگر رفتار شما کسی را ناراحت کرده است حق دارید و شایسته است که از این رفتار خود آگاه شوید. واکنش بعدی شما بستگی به جواب مخاطب شما دارد. اما به نظر ما بهتر این است که بگویید درک ژست مخاطب شما دشوار است.
4) توهین و تحقیر خود
اختلافات از نوعی که به آن اشاره کردیم تنها نیمی از تصویر است. اختلاف و تضاد درونی نیز میتواند به تحقیر کردن شما بینجامد. در این شرایط کسی که توهین می کند خود شما هستید. درواقع تحقیر شدن میتواند منشأ بیرونی یا درونی داشته باشد. اما راه حل برخورد با هردو این ها ساده است. ابراز وجود کنید.
ممکن است در درون خود در قبال خود یا دیگران رفتاری غیر جرأتآمیز یا پرخاشگرانه داشته باشید. مواظب برخوردی که با خود می کنید باشید. سعی کنید از رفتار تحقیرآمیز درون خود فرار نکنید. اما رفتار به شدت خشم برانگیز درقبال خود را نیز توصیه نمیکنیم. به جای هردو راهی اعتدالی در پیش بگیرید. رفتاری توأم با ابراز وجود داشته باشید. صادق و آشکار باشید و مستقیماً با خود روبرو شوید. نه از رفتار تحقیرآمیز خود فرار کنید و نه درصدد برخورد توهین آمیز با آن برآیید.
چطور در برابر تحقیر ذهن خود را قوی کنیم؟
افرادی که یک فکر قوی دارند می توانند مانع خیلی از غصه خوردن ها شوند و می دانند تحقیر، واکنش افراد به غم و تنهایی خودشان است. افراد قوی نه تنها از کنار توهین ها به سادگی عبور می کنند بلکه با مهربانی با این افراد برخورد می کنند. ضمن اینکه خودشان را روی آب نگه می دارند به دیگران هم کمک می کنند بالا بیایند.
دفعه بعدی که کسی سعی کرد شما را کوچک و بی ارزش کند، احتمالا غمگین خواهید شد. اما از طرف دیگر، در حالیکه شما در حال فکر کردن و تجزیه و تحلیل توهین هستید این مقاله را به خاطر بیاورید. سپس، من می خواهم که صبر کنید، نفس بکشید و در نظر بگیرید دلیل این توهین چیست. از نگاه دیگر، توهین، رشته ای از کلمات است و کلامت نمی توانند تاثیری بگذارند. شما می توانید انتخاب کنید که هیچ معنایی به کلمات ندهید.
در سطح دوم، توهین ها کلماتی از سمت غم و آسیب افراد است. از خودتان بپرسید: چه اتفاقی برای این فرد افتاده که این روش را انتخاب کرده است؟ آیا او تلاش می کند ناامنی ها و نقص های خودش را مخفی کند؟ پاسخ "بله" است. افراد برنده و با اعتماد به نفس، به جای پایین کشیدن دیگران آنها را بالا می برند.
چه کسانی دیگران را تحقیر می کنند؟
بیشتر افرادی که اقدام به مقایسه و تحقیر دیگران میکنند، خود دارای مشکلات روحی و شخصیتی هستند و چون در جهت رفع آن برنمیآیند، فرافکنی کرده و این مشکل را به دیگران نسبت میدهند.
این افراد دارای دلبستگیهای ناایمن، تو خالی هستند که رشد شخصیتی پیدا نکردهاند و یک خصوصیت آنها این است که خود را خوب و دیگران را بد میدانند، این دیگران میتواند شامل همسر و فرزند آنها نیز شود.
گروه دیگری از افراد دارای دلبستگیهای ناایمن، کسانی هستند که معتقدند خود و دیگران خوب نیستند درحالیکه افراد با دلبستگیهای ایمن بر این باورند که هم خود و هم دیگران خوب هستند.
دلبستگی ناایمن موجب تحقیر خود و دیگران میشود و با توجه به اینکه این نوع دلبستگیها در چندسال اول زندگی در شخصیت هر فرد شکل میگیرد از اینرو باید در ارتباطات والدین با فرزندان و همچنین افرادی که پرستاری آنها را عهدهدار میشوند، دقت لازم صورت گیرد.
تنبیه، بیدقتی نسبت به فرزندان و طرد آنها از عوامل شکلگیری دلبستگیهای ناایمن است که در صورت ادامه و در سنین بالاتر منجر به تعمیم این ویژگی به دیگران خواهد شد که تحقیر و مقایسه دیگران، یکی از تبعات دلبستگی ناایمن است.
تحقير کردن در کودکی دردسرسازتر است يا بزرگسالی؟
تحقير کردن در هر سنی مشکلساز است اما در کودکان می تواند تاثيرگذارتر باشد زيرا قدرت تاثير کلمات در زندگی کودکان بيشتر است. هر واژه و جملهای که به کودکان گفته شود به همراه خود پيام مهمی درباره کودک و رابطه او با دنيای خويش دارد. اين پيامها تبديل به يک باور می شوند و در تجربيات آينده و بزرگسالی برای او دردسرساز می شوند.متاسفانه کودکان به آن حد از توانایی نرسيدهاند تا مطالبی را که به ذهنشان وارد می شود، جداسازی کنند و مانع بعضی از آنها شوند.
ديدگاه يک فرزند خردسال نسبت به پدر و مادر اين است که آنها عقل کل هستند و همه چيز را می دانند و سخنانشان مثل يک قانون است. بهداشت روانی در کودک و بزرگسال بر چند اصل استوار است و نخستين اصل آن احترام به شخصيت خود و ديگران است. افرادی که خود يا ديگران را با الفاظ و کلمات و يا صفات ناخوشايند خطاب می کنند به تدريج از سلامت روان فاصله می گيرند. تکرار اين کار از سوی والدين موجب مخدوش شدن عزتنفس کودک می شود.
اگر عزتنفس داشته باشيم برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و در کار و شغلمان بروز می کند آمادگی بيشتری داريم. به تعبيری می توانيم در پی هر شکست و سقوط روی پايمان بايستيم و نيروی بيشتری برای از نو شروع کردن خواهيم داشت.
در مقابل هر چه عزتنفس ما کمتر باشد ميل و اميد و آرزويمان دچار نقصان ميشود و احتمال موفقيتمان کاهش می يابد. هر چه عزتنفس ما بيشتر باشد، با اشخاص روابط سالمتری برقرار می کنيم. دليل آن هم اين مطلب است که همانندها يکديگر را جذب می کنند و سالمها به هم می رسند لذا اگر دوستی داريد که مدام در پی تحقير ديگران يا خود شماست. می توانيد هم به عزتنفس خودتان شک کنيد و هم به انتخابتان!
واکنش در برابر رفتار تحقیرآمیز
دکتر «بلا ديپالو» پژوهشگر اجتماعی، نويسنده، سخنران و مشاور، مقاله ای با عنوان «وقتی تحقير شديم، چه کار کنيم؟» دارد. او خيلی جالب بحث خود را از اين جا شروع می کند که: «من خيلی تعجب می کنم اگر فردی را ببينم که ادعا کند در زندگی اش هيچ وقت تحقير نشده، چون همه ما به نوعی اين حس را تجربه کرده ايم، اما نکته مهم اين است که بدانيم بعد از آن چه می توانيم بکنيم. قبول دارم که حس تحقير شدن بسيار دردناک است؛ گاهی آنقدر دردناک که کنار آمدن با آن غيرممکن به نظر می رسد اما نکته هايی وجود دارد که در اين شرايط می توانند به ما کمک کنند.»
انعطاف پذير باشيد
در زندگی برای اين که بتوانيد به خودتان کمک کنيد و از مشکلات بگذريد، بايد انعطاف داشته باشيد. بد نيست بدانيد آدم های موفق هميشه افراد زيرک و باهوشی نبوده اند، بلکه افرادی بوده اند که انعطاف داشته اند. آن ها توانسته اند با شرايط مختلف خود را وفق بدهند. اگر نتوانيد خودتان را با افراد و موقعيت های اطراف تا حدی که لازم است وفق بدهيد، نمی توانيد حرکت کنيد؛ بنابراين با اولين تحقير، خودتان را نبازيد و دست از تلاش برای موفقيت برنداريد.
خودتان را ثابت کنيد
گاهی نياز داريد خودتان را به ديگران ثابت کنيد و مهم تر اين که خيلی وقت ها لازم است خودتان را به خودتان ثابت کنيد. در مقابل بحران ها کنار نکشيد.
اجازه ندهيد بحران ها شما را در خود حل کنند. بعضی وقت ها اين خود ما هستيم که توانايی هايمان را دست کم می گيريم نه ديگران و در واقع از درون تحقير می شويم نه از بيرون!
از چالش، فرصت بسازيد
هر بحرانی می تواند موقعيتی باشد برای پيش رفتن برای پريدن و پيشرفت. برای آينده برنامه بريزيد و فکری جدی برای حل مشکلات تان بکنيد.
همچنين شايد بعضی رفتارهای تان باعث شود تا ديگران تحقيرتان کنند بنابراين شخصيت تان را بررسی کنيد و عواملی را که باعث تحقيرتان می شود از رفتارهايتان حذف کنيد.
سکوت نکنيد
در بعضی موارد هم برای اين که حس تحقير بيشتر از آن چه هست نشود، نبايد سکوت کنيد! درست خوانديد، سکوت نمی تواند راه حل مشکلات شما باشد. اگر غيرمنصفانه مورد تحقير قرار گرفتيد، اعتراض کنيد. اگر در محل کار تحقير می شويد، به رئيس بخش تان يا فردی که سمت بالاتری از آن فرد دارد، بگوييد.
اگر در مراجعه به اداره يا سازمانی تحقير شديد، از راه قانونی شکايت کنيد. هميشه راه هايی برای اعتراض وجود دارد.
اين کار می تواند درون ناآرام شما و حس بدتان را تا حد بسيار زيادی کاهش دهد. از طرفی باعث می شود اين رفتار با ديگران هم تکرار نشود.
با شخصيت توهين کننده ها بيشتر آشنا شويد
توجه داشته باشيد که يک انسان کامروا، موفق و با اعتماد به نفس، هيچ نيازی به تحقير ديگران ندارد. شايد اين افراد از ديگران انتقادهای سازنده ای کنند اما هيچ گاه آن ها را تحقير نمی کنند. برخی افراد به طور کلی نظر منفی نسبت به ديگران دارند و ديگران را مدام تحقير می کنند که دلايل آن به شرح زير است:
- به دليل کمبودهايی که احساس می کنند دوست دارند خودشان را قدرتمند تر از ديگران جلوه بدهند تا به اين طريق بر تزلزل شخصيتی خود غلبه کنند.
- قبلا فردی آن ها را آزرده ساخته است و چون توانايی مقابله با آن را نداشتند، با تحقير ديگران سعی می کنند از موقعيت فعلی خود دفاع کند.
- افرادی که ديگران را تحقير می کنند با اين کار فقط ناراحتی، نرسيدن به موفقيت و بی هدفی خود را در زندگی به نمايش می گذارند.
۲ دیدگاه