امروز: سه شنبه, ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۳ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 282075
۶۹۳
۱
۰
نسخه چاپی

بزرگترین فاجعه زیست محیطی تاریخ در بوپال هند چگونه اتفاق افتاد؟

بدترین فاجعه در تاریخ صنعت شیمیایی، در بوپال ایالت مادیا پرادش در مرکز هند، در 3 دسامبر 1984 رخ داد. نشت 27 تن گاز کشنده متیل ایزوسیانات از یک کارخانه شیمیایی، جایی که از آن به عنوان واسطه در ساخت حشره کش کارباریل، استفاده می کردند فراتر از مرز کارخانه پخش شد.

بزرگترین فاجعه زیست محیطی تاریخ در بوپال هند چگونه اتفاق افتاد؟

در سحرگاه سوم دسامبر سال ۱۹۸۴ میلادی در اثر سانحه ای در کارخانه شیمیایی شرکت ” یونیون کارباید ایندیا لیمیتد” واقع در بوپال هند، که شعبه هندی شرکت آمریکایی یونیون کارباید بود ۲۵ تن گاز متیل ایزو سیانات که ماده ای است بسیار سمی و کشنده از کارخانه نشت کرد و در جو زمین رها شد. با توجه به تراکم جمعیت در ناحیه بوپال در اثر این سانحه حدود ۴۰۰۰ نفر از مردم بوپال به علت مسمومیت حاد جان خود را از دست دادند و ۲۰۰۰۰ نفر معلول شدند. تعداد افراد آسیب دیده از این سانحه بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر برآورد شده است.

متیل سیانات ماده ای است که در جنگ دوم به عنوان گاز شیمیایی مورد آزمایش قرار گرفت و پس از جنگ از آن برای تولید سموم آفت کش نباتی استفاده شد. این ماده مستقیما بر دستگاه تنفس و سیستم عصبی انسان ها تاثیر می گذارد و موجب آسیب برنش و برنشیول ها می شود و نیز فالج سیستم عصبی و اعصاب جمجمه ای است.

قربانیان حادثه به درجات گوناگونی از تنگ نفس و بیماری های مختلف تنفسی مانند آستم برونشیک، برونشیت حاد، پنومونی ( ذات الریه) و غیره و کاهش ظرفیت تنفسی و نارسایی ریوی و همو سیانوز شدید از یک طرف و اختلالات فالج سیستم عصبی مانندفلج اسپاستیک دست و پا و عضلات صورت و قفسه صدری دچار آمدند و بسیاری از آنها به چنان ناتوانی شدیدی مبتلا شدند که قادر به انجام هیچ کاری نبودند.

در تحقیقاتی که شرکت یونیون کارباید به عمل آورد معلوم شد که علت نشت گاز ورود مقادیر زیادی آب به مخزن حاوی متیل ایزو سیانات بوده که موجب بروز واکنش های شیمیایی خاصی شده که در اثر آنها دریچه (والو) اطمینان آزاد کننده مخزن باز و موجب نشت گاز شده است.

این سانحه جهانیان را برانگیخت و موج عظیمی از مخالفت و ابراز نفرت نسبت به شرکت های غول پیکر صنعتی جهان و بی توجهی آنها به سلامت انسان و محیط زیست در میان طرفداران محیط زیست، نهضت های حقوق بشر، پزشکان و عامه مردم ایجاد کرد و به تظاهرات و اعتراضات بسیاری انجامید.

منظره قربانیان حادثه که به انواع و اقسام فلج ها مبتلا شده و در حال مرگ بودند از تلویزیون های جهان پخش شد و تاثیری قاطع بر تغییر رویکرد مدیران صنایع بزرگ جهان و تصمیم گیران دولت های بزرگ نسبت به سلامتی مردم محلی و ذینفعان بارگذاری ها بر جای گذاشت.

پس از فاجعه رسوایی بزرگی بر سر موضوع مصونیت قضایی مدیران شرکت یونیون کارباید مطرح شد و هیچ مسئولیتی متوجه مدیران آن نگردید، گویا فاجعه طبیعی و غیرقابل پیش بینی بوده است و مدیران شرکت نمی‌توانسته‌اند هیچ اقدامی برای جلوگیری از بروز آن انجام دهند.

در فوریه ۱۹۸۹ دیوان عالی هند طرف آمریکایی را به پرداخت ۴۷۰ میلیون دلار محکوم کرد، که ۵۰ میلیون دلار آن را دفتر یونیون کارباید در هند و ۴۱۵ میلیون دلار آن را دفتر اصلی شرکت در آمریکا می‌بایست پرداخت کند.

از این مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار آن را شرکت‌های بیمه پرداخت کردند. بازماندگان قربانیان این فاجعه تنها مبلغ ۲۵۰۰۰روپیه (تقریباً معادل ۵۴۰ دلار) غرامت دریافت کردند که در مقابل بیست سال درد کشیدن بسیار ناچیز است.

نشت گاز از این کارخانه حشره‌کش‌سازی به کشته شدن دست کم ۱۸ هزار نفر از سال ۱۹۸۴ تا کنون منجر شده و هزاران نفر دیگر هنوز در اثر آن با مشکلات جسمانی گریبانگیر هستند. یونیون کارباید در بوپال اکنون کارخانه‌ای متروکه است اما هنوز حدود ۲۵ تن مواد سمی در محل باقی‌مانده‌است و شرکت یونیون کارباید از زیر تمیزکاری محل فاجعه شانه خالی می‌کند. افراد زیادی برای حقوق قربانیان این فاجعه شیمیایی تلاش می‌کنند.

بزرگترین فاجعه زیست محیطی تاریخ در بوپال هند چگونه اتفاق افتاد؟

علت زیاد بودن کشته های حادثه بوپال

• هیچ برنامه هشدار یا اضطراری خارج از محل وجود نداشت.

• خدمات عمومی و اورژانس از خطرات آگاه نبودند.

• کارخانه در نزدیکی شهر و راه آهن قرار داشت.

• محله های زاغه نشین نیز در اطراف کارخانه، رشد کرده بودند.

عزیزه سلطان، یکی از بازماندگان، به یاد می آورد: حدود ساعت 12:30 صبح با صدای سرفه های کودکم از خواب بیدار شدم. در نیمه نور دیدم که اتاق پر از ابر سفید است.  صدای فریادهای بسیاری را شنیدم.  آنها فریاد می زدند فرار کن.  بعد شروع کردم به سرفه کردن، انگار نفس هایم را در آتش می کشیدم. چشمانم می سوخت.

یکی دیگر از نجات‌یافته‌ها، چامپا دوی، به یاد می‌آورد که: احساس می‌کردیم که کسی بدن‌مان را با فلفل قرمز پر کرده است، از چشم‌ها اشک، از بینی‌ها آب و از دهانمان کف بیرون می آمد. سرفه ها به حدی بود که مردم از شدت درد به خود می پیچیدند. برخی از افراد فقط بلند می‌شدند و با هر لباسی که پوشیده بودند می‌دویدند.  مردم فقط نگران این بودند که چگونه جان خود را نجات دهند، بنابراین فقط فرار می کردند.

مردم به سادگی شروع به مردن به زشت ترین راه ها کردند. برخی بی اختیار استفراغ کردند، تشنج کردند و مردند. برخی دیگر در اثر خفگی جان خود را از دست دادند و در مایعات بدن خود غرق شدند. بسیاری از مردم در ازدحام جان باختند. 

نیروی سیل انسانی دستان کودکان را از چنگ والدین در می آورد. خانواده ها از هم دور شدند. ابر سمی آنقدر متراکم و سوزان بود که مردم تقریباً به کوری نزدیک شدند. همانطور که آنها نفس نفس می زدند، اثرات آن خفه کننده تر می شد. این گازها بافت های چشم و ریه های آنها را می سوزاند و به سیستم عصبی آنها حمله ور می شد. زنان هنگام دویدن فرزندان متولد نشده خود را از دست دادند.

به گفته رشیده بی، یک بازمانده که پنج عضو خانواده اش را در معرض گاز سرطانی از دست داده است، آنهایی که با جان خود فرار کرده اند بدشانس هستند، خوش شانس ها کسانی هستند که در آن شب مردند.

شرکت یونیون کاربید در دهه 1970 کارخانه آفت کش را ساخت و فکر می کرد که هند بازار بزرگ و دست نخورده ای برای محصولات کنترل آفات خود دارد.

با این حال فروش هرگز انتظارات شرکت را برآورده نکرد. کشاورزان هندی که برای مقابله با خشکسالی و سیل تلاش می کردند، پولی برای خرید آفت کش های یونیون کاربید نداشتند.

این کارخانه که هرگز به ظرفیت کامل خود نرسید، ثابت کرد که یک سرمایه گذاری زیانده است و تولید فعال خود را در اوایل دهه 1980 متوقف کرد. با این حال، مقادیر زیادی از مواد شیمیایی خطرناک در کارخانه باقی ماند. سه تانک همچنان بیش از 60 تن متیل ایزوسیانات یا به اختصار MIC را در خود جای داده بودند. اگرچه MIC یک گاز واکنشی و کشنده است، اما سیستم ایمنی کارخانه یونیون کاربید اجازه داد که از بین برود. به نظر می رسد دلیل مدیریت این بود که کارخانه تمام تولید خود را متوقف کرده و دیگر هیچ تهدیدی باقی نمانده است.

هشدارهای که در حادثه بوپال هند جدی گرفته نشدند:

• نگرانی های ایمنی اتحادیه مورد توجه قرار نگرفت و رهبران اتحادیه که آنها را مطرح کردند اخراج شدند.

• یک روزنامه نگار محلی، راج کسوانی، بارها توجه را به مسائل ایمنی در محل جلب کرد اما نادیده گرفته شد.

• شرکت مادر  در سال 1982 ممیزی ایمنی را انجام داد اما توصیه ها را پیگیری نکرد.

  • منبع
  • وی آر

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید