امروز: جمعه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۹ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 274239
۱۵۲۷
۱
۰
نسخه چاپی

بینش خلاق در کسب و کار

بینش خلاق در کسب و کار

بینش خلاق یا آفرینندگی یا آفرینشگری، توان ساختن یا خلق نمودن چیزی جدید است، خواه راهکاری جدید برای حل یک مشکل، یک روش یا یک دستگاه جدید، و یا یک شیئ یا فرم جدید هنری.

بینش خلاق به سبک یونگ

کارل گوستاو یونگ، کشیش زاده ی روانپزشک و متفکر سوئیسی، در سال ۱۸۵۷ دیده به جهان گشود.

يونگ در کودکی در میان اختلافات عمیق پدر و مادر خویش به سر می برد و به دلیل روابط آشفته ی والدینش اندک اندک از دنیای واقعی فاصله گرفت.

او در این دوران مدت ها با آدمک سنگی کوچک خود بازی می کرد و یا ساعتها بر روی تخته سنگی می نشست و سرگرم خیالبافی می شد. خیالبافی هایی که بینش خلاق را در یونگ تغذیه می کرد.

آشنایی با فروید از نقاط عطف زندگی یونگ بود، هر چند که این همکاری چندان دوام نیافت و با جدایی یونگ از فروید، دورانی به سراغ او آمد که خود از آن به عنوان گمگشتگی یاد می کند. یونگ ۳۷ ساله بود که وارد مرحله ی گمگشتگی بهره ور شد.

وی در ۳۹ سالگی و مصادف با جنگ جهانی اول با بن بستی بزرگ به شد، تا جایی که درس و کتاب و حتی سمت دانشگاهی و دوستان خود را از دست رفته یافت. یونگ به راستی مصداق این جمله است که یا راهی خواهم یافت و یا راهی خواهم ساخت. او تسلیم شرایط نشد و همچنان روح خلاق و جوهره ی نوآور خود را در این گمگشتگی حفظ کرد. زندگی یونگ آموزه های بسیاری دارد. برای مثال چگونگی یافتن راه برون رفت از این گمگشتگی و بینش خلاق يونگ می تواند چراغ هدایتگر ما در دوران سرگشتگی اقتصادی و فضای عدم قطعیت و شبهه ناک کسب و کار باشد.
عناصر بینش خلاق

طبق نظر متخصصان در ذهن انسان ها سه عنصر وجود دارد که با بینش خلاق همبسته است:

1. تمرکز آرامش یافته

2. مثبت نگری

3. فراآگاهی (به معنای آگاهی داشتن از افکار و آگاهی ها).

هنرمندان با نقش زدن روی بوم و یا بازی با گل رس و انواع و اقسام ابزار هنرآفرینی و به کمک دستان خود، ذهنی آرامش یافته می یابند، نادان سرکش درون خود را رام می کنند، و بخشی از مغز خود را که مرتبط با بینش خلاق است بیدار می کنند.

گفتنی است که سه عامل مذکور می تواند به ما در یافتن مسیر صحیح چه در زندگی شخصی و چه کاری کمک کند.

بینش خلاق موجب خروج از بن بستهای ذهنی می شود و روح تفکر کارآفرینی و نوآوری را درون ما می دهد و به این وسیله ما را از فضای شک و تردید و بی تصمیمی خارج می کند. برای دست یافتن به عناصر بینش اخلاق می توانید به تجربه ی پونک مراجعه کنید که در ادامه به آن پرداخته می شود.
چگونه بینش خلاق را در خود بیدار کنیم

زمانی که در فضای تردید و شبهه به سر می برید و یافتن مسیر درست از غلط برایتان دشوار می شود، می توانید از روش های زیر استفاده کنید:

1. پرسشگری را به عنوان بخشی از طرح کار خود لحاظ کنید

هر روز سؤالاتی را که با آن مواجه می شوید روی کاغذ بیاورید و بعد مسیری را که به نظر درست می دانید و راهی برای یافتن پاسخ سوال مورد نظرتان است را یادداشت و ترسیم کنید. بیشتر اشتغال ذهنی یونگ نیز به پرسشگری درونی اختصاص داشت.

سؤال پرسیدن از جایگاه اکنون خود، می تواند به انسانها برای برون رفت از بن بستهای ذهنی کمک کند و جوهره ی تفکر خلاق را در او احیا کند. تفکر خلاق دیدگاهی متفاوت به انسانها می بخشد و مسیرهایی را پیش روی ما می گشاید که تا به امروز متوجه وجود آنها نبوده ایم.

2. با دستان خود فکر کنید!

دست اندامی شگفت انگیز در شناخت دقیق و ژرف محیط پیرامونی ما است. در واقع دست واسطه ای است میان دنیای درون و دنیای بیرون که به کمک آن می توان محیط را شناخت و یا حتی تغییر داد. جالب آنکه دستها و مهارت استفاده از آنها همبستگی مستقیمی با رشد مغزی و ذهنی آدمی دارد و مسیرهای رشد و پیشرفت را هموار می کند.

مقدار کمی خمیر بازی یا گل رس، آجرهای اسباب بازی و بازی های خلاقیت پرور، یا حتی یک دفتر ترسیم، یا یک تخته ی وایت برد می تواند نقطه ی آغاز شکوفایی بینش خلاق شود. این کار مغز را رام و آرام می کند و موجب تخلیه ی افکار منفی می شود.

امروزه در برخی سازمان ها شاهد تهیه ی لوازم و ابزار ساخت کاردستی و بازی های خلاق هستیم، و زمانی که افراد به بن بست خلاقیت می رسند، آنگاه این بازی ها هستند که می توانند مسیر خلاقیت را از نو بازگشایی کنند. میزهای کاردستی و مهارت آموزی در سازمان ها بتازگی جایگاهی ویژه یافته اند و می توانند به ما در یافتن دغدغه های ذهنی و راه حل مسائل کمک شایان توجهی کنند. امروزه برخی شرکت ها برای طراحی محصولات جدید، گروهی متشکل از نویسندگان، کارآفرینان، هنرمندان، و طراحان را گرد هم می آورند.

این گروه ها موجب خلق چهار راه های ایده می شوند، و تعبیه ی میزهای کاردستی و مهارت آموزش به آنها کمک می کند که به ایده های ناب در طراحی و تولید محصولات جدید دست یابند. در واقع آنها به کمک دستان خود، ذهنیت خود را سروسامان می دهند و به بینش های الهامبخش دست می یابند.

جفری دیویس، به تجربه ی تألیف یک کتاب اشاره می کند، او در حین تأليف كتاب خود به موضوعاتی متناقض و دوگانه برخورد می کند و دچار سردرگمی می شود. به همین دلیل به میز مهارت آموزی می رود و با سرهم کردن تعدادی دگمه و کاغذ و خمیر ذهنیت خود را با دستانش شکل می دهد. در همین میان در ذهن خود تغییر ایده هایی را مرور می کند. او پس از مدتی به اندیشه ای بکر دست می یابد و از فضای تردید خارج می شود.

این تکنیک، ساده اما در عین حال بسیار کارآمد است، هر چند که پوسته ی ظاهری آن تنها یک بازی سرگرم کننده باشد.

مارتی نیو میر، از جمله طراحان و ایده پردازان مطرح نین، در یکی از کتابهای پر فروش خود با عنوان "فرامهارتها: ۵ استعداد در عصر روباتها" ( meta skills : five talents for the robotie age) بیان می دارد که "خلق کردن و ساختن" یکی از پنج فرامهارتی است که افراد نوآور و کارآفرینان این عصر باید به آن مسلط باشند.

3. مسیری برای کندوکاو در ناخودآگاهتان بیابید

یونگ همچون فروید، سالها در شور و شوق درک ضمیر ناخودآگاه انسانها بود تا بدین وسیله به انسانها کمک کند تا به یکپارچگی دست یابند. وی در این مسیر انبوهی از اسطوره های ملل مختلف را گردآوری کرد.

او اسطوره ها و کهن الگوها را نه وهم و خیال بلکه، آنها را عناصر فسادناپذير ناخودآگاه بشر می دانست که تجلی روح و روان آدمی و نمودی از جوهره ی انسانی و انعکاسی از الگوها و مفاهیم کهن هستند؛ کهن الگوها و مفاهیم کهنی که ناخودآگاه جمعی انسانها را شکل می بخشند.

اسطوره ی من چیست؟ اسطوره ای که در من حیات می کند؟ این سؤال تمام اشتغال ذهنی یونگ بود. او به دنبال قهرمان داستان خود بود. اینگونه پرسشها می تواند عطش خلاقیت ما را برافروخته کند.

ناخودآگاه بشر، معجزه ای است ناشناخته. امروزه گفته می شود که پیش از آنکه برای یافتن پاسخ سوالات خود به کتابها مراجعه کنید و یا به متخصصان بابت دادن پاسخ پول بدهید، ابتدا پاسخ را در ناخودآگاهتان جستجو کنید، درست مانند کاری که یونگ می کرد. به این نکته توجه کنید که رؤیاهایتان چگونه می توانند جوابگوی سؤالاتتان باشند. تصاویری که مدام از ذهنتان می گذرد نادیده نگیرید، ناخودآگاه ما یک حلال مسائل تمام عیار است.

و اما نکته ی آخر برای کسب و کارهایی که قصد دارند تا بینش خلاق را سرلوحه ی امور خویش قرار دهند:

"قبل از آنکه توپ در کنید، گلوله هایتان را شلیک کنید!"

جیم کالینز، در کتاب خود با عنوان، عالی با انتخاب (Great by choice) به بررسی این مسأله می پردازد که چرا برخی سازمانها در خلال نابسامانیهای اقتصادی و شرایط عدم قطعیت و آشوبناک به رشد و بالندگی دست می یابند اما سایرین تنها دست و پا می زنند.

یافته ها و بررسیهای او دلیل این مسأله را تنها در یک مورد می داند: سازمانهای شکوفا تنها محض نوآوری، نوآوری نمی کنند، از طرفی آنها همواره در زمره ی نوآورترین شرکتها در صنعت خود قرار ندارند بلکه، آنها قبل از آنکه توپ در کنند، کار خود را با شلیک گلوله های کوچک آغاز می کنند.

در واقع، آنها قبل از آنکه مشاهده کنند که چه چیزی به هدف برخورد می کند، به آزمون بازار دست می زنند. بعد به محض آنکه تیرشان به هدف خورد، آنگاه است که توپ خود را آتش می کنند - این توپ یا محصولی بزرگ، و یا رویدادی چشمگیر و یا برای مثال راه اندازی وب سایتی تازه یا پیشنهادات فوق العاده ی فروش است.

منبع: چهل گفتار پیرامون ارتقای مهارتهای شخصی در کسب‌وکار - پرویز درگی

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید