مخوفترین گروههای خلافکاری دنیا
در این مطلب قصد داریم مخوفترین باندهای تبهکار دنیا را معرفی کنیم. از مافیای سیسیل و یاکوزاها تا باند کریپس و دارودسته آپاچیها که به احتمال زیاد نه تنها قوانین که حتی اسم بعضی از آنها را هم نشنیدهاید.
موتورسیکلت سواران سرخ و سفید
که در کشورهای آمریکا، آلمان، تایلند، استرالیا، کانادا و ...وجود دارند و آمار دقیقی از اعضای آنان وجود ندارد.
گروه موتورسیکلت سواران سرخ و سفید که اعضای آن به طور معمول سوار موتورسیکلتهای «هارلی-دیویدسن» میشوند، در کشورهای مختلف مشغول به کار هستند و در چند سال اخیر، پلیس کشورهای آلمان، آمریکا و حتی تایلند هم خبرهایی از دستگیری اعضای این باند در کشورشان منتشر کرده اند.
این گروه خلافکاری در ۱۷ مارس سال ۱۹۴۸ توسط خانواده بیشاپ از مهاجران آمریکایی و به دنبال ادغام چندین کلوب موتورسیکلترانی آغاز به کار کرد. از رایجترین فعالیتهای تبهکارانه این گروه، میتوان به توزیع موادمخدر، قاچاق انسان، زورگیری و ... اشاره کرد. چند سال پیش، وزیر امور داخلی ایالت «باواریا» در جنوب آلمان درباره این گروه هشدار داد و گفت: «این موتورسواران تبهکار که در کشورهای بالکان به کارهای غیر قانونی از جمله قاچاق مواد مخدر و اسلحه، تجاوز به عنف و پول شویی دست زدهاند، اکنون حوزه جنایات خود را در شمال اروپا نیز گسترش داده اند و هر روز خطرناکتر میشوند.»
افراد برای ثبت عضویتشان در باند موتورسیکلتسواران سرخ و سفید باید گواهی نامه معتبر موتور، یک موتور سیکلت با ظرفیتی بیش از ۷۵۰ سی سی و ظاهری خشن داشته باشند! گفته میشود این باشگاه مانع عضویت افراد با سابقه کودک آزاری و کسانی میشود که برای استخدام در پلیس یا زندانبان شدن درخواست دادهاند.
یاکوزاها
این گروه هم یکی از مخوفترین باندهای مافیایی جهان است که در ژاپن تشکیل شده اند اما تشکیلاتی گسترده در دنیا دارد و پیشینهاش به قرن ۱۷ برمیگردد. آنها بیشتر در زمینه مواد مخدر فعالیت میکنند. ویژگی متفاوت این گروه تبهکار با نمونههای دیگر این است که هرچندوقتیکبار، اساسی بهجان یکدیگر میافتند و کشتوکشتارهای خونینی میان اعضای یاکوزا در میگیرد.
در این زمینه گاردین گزارش جالبی نوشته و مدعی است گاهی اوقات درگیری میان اعضای یاکوزا به جنگهای مسلحانه در خیابانها منجر میشود و چنین درگیریهایی برای کشوری مانند ژاپن که آمار خشونتهای مسلحانه بسیار کمی دارد، واقعاً جالب بهنظر میرسد.
در ضمن یاکوزاهای ژاپنی رسمهای عجیبی دارند. آنها برای اینکه مراتب شرمساری و عذرخواهی خود را به مافوقشان نشان دهند، انگشت کوچک خود را قطع میکنند که به «انگشت مرده» معروف است. البته در حالتی دیگر بهخاطر دوستشان این کار را میکنند که در آن صورت به «انگشت زنده» معروف است.
در هر حال چه زنده و چه مرده، این کار در بین یاکوزاها رواج دارد. رسم بعدی، خالکوبی بدن است. این رسم برای یاکوزاها در قدیم بسیار حائز اهمیت بوده چرا که نشاندهنده شهامت و قدرتشان بود و آنها را به عنوان یک تبهکار در جامعه معروف میکرد. در ضمن یاکوزاها از آن دسته تشکیلات خلافکاری سازماندهی شدهای است که توسط مردان اداره میشود و زنها جایگاه شایستهای در این گروه ندارند.
کریپس
باند کریپس معروف به جانیان خطرناک لسآنجلس ۴۷ سال پیش در محدوده کالیفرنیا توسط «ریموند واشینگتن» و «استنلی ویلیامز» تشکیل شد.
«کریپس» خشنترین باند سازمان یافته خیابانی در آمریکاست و بین ۴۰ تا ۴۵ هزار عضو دارد. اعضای آن بهطور سنتی لباس آبی میپوشند البته امروزه بیشتر آنها برای اینکه تحت تعقیب پلیس قرار نگیرند، این رسم قدیمی را کنار گذاشتهاند. در برنامه کاری این باند، آدمربایی و کشتن اعضای باندهای رقیب به بیرحمانهترین شکل ممکن انجام میشود و افراد زیادی هستند که این گروه را برای آدمربایی، حرفهایترین میدانند.
گروهی که کارش را تمیز انجام میدهد و عواقب ماجرا را هم به طور کامل بر عهده میگیرد! دشمن و رقیب این گروه باند معروف «بلادز» است که سالهاست با کریپس در خیابانهای آمریکا در حال نبرد است. باند بلادز اغلب از تیرهپوستان خیابانی آمریکا تشکیل شده که در میان اعضای آن، جنایتکاران سفیدپوست هم فعال هستند. این باند در لسآنجلس شکل گرفته و اعضای باند بر خلاف کریپسیها لباسهایی به رنگ قرمز میپوشند. گاهی اعضای باند از کودکان کم سن و سال مناطق فقیرنشین انتخاب میشوند تا بتوانند قدرت را در سراسر خیابانهای آمریکا به دست بگیرند. درآمد آنها از راه قاچاق مواد مخدر و رواج فحشا تأمین میشود.
لسزتا
باند مافیایی «لسزتا» از مخوفترین باندهای شناخته شده مکزیک در جهان است و سردسته این باند با قاچاق اسلحه، مواد مخدر و انتقال بردگان جنسی به کشورهای مختلف برای خود درآمدزایی میکند.
این باند در سال ۱۹۹۰ میلادی (۲۶ سال پیش) با هم پیمانی فرماندهان سابق ارتش مکزیک راهاندازی شد. اعضای آن از شکنجه و کشتار افراد باندهای رقیب لذت میبرند و تاکنون در بیشتر عملیاتهایشان، موفق بودهاند.
تعداد اعضای این باند بیش از ۱۰ هزار نفر در داخل و خارج از زندانهای مکزیک برآورد شده است. بسیاری از قتل عامهای سراسری در مکزیک توسط این باند انجام میشود و به دلیل نفوذشان در ادارات پلیس مکزیک تمامی معاملاتشان را با موفقیت انجام میدهند و به قول خودشان، عاشق خلاف به صورت رسمی و در روز روشن هستند!
کارتل مدلین
اگر بخواهیم درباره مافیای موادمخدر کلمبیا صحبت کنیم، یک نام بیش از بقیه به چشم میخورد؛ «پابلو امیلیو اسکوبار گاویریا»، قاچاقچی معروف کوکائین در کلمبیا و سردسته کارتل مدلین. کارتلهای مواد در کلمبیا بر اساس شهرهایی که مرکز سازمان دهی گروه هستند نام گذاری میشوند و معروفترین کارتل کلمبیایی که دیگر وجود ندارد کارتل مدلین به رهبری اسکوبار بود. پابلو اسکوبار ثروتمندترین قاچاقچی مواد مخدر در جهان بوده که ثروتش بیش از ۳۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است. او در سال ۱۹۸۰ بیش از ۸۰ درصد کوکائینهای قاچاق شده به آمریکا را تأمین میکرد. وزن مواد قاچاق شده به آمریکا ۱۵ تن تخمین زده شده و در سال ۱۹۸۵ به ۴۰ تن افزایش یافت و پابلو روزانه حدود هفتصد هزار دلار از این راه درآمد داشت.
او در کلمبیا به نامهای زیادی مانند پدرخوانده، رئیس، لرد و البته رابینهود معروف بود و به گروهش هم لقب رابین هودها را داده بودند. اسکوبار شغلاش تجارت کوکائین کلمبیا به کشور آمریکا بود، ولی با ایجاد اشتغال، ساخت خانه و تاسیس کارخانهها و تفریحات و سرگرمی و ورزش، برای مردم یک چهره محبوب بود، به ویژه در شهر زادگاهاش یعنی مدلین. به همین دلیل لقب رابین هود هم به مجموعه القاب وی و گروهاش اضافه شد.
البته جناب رابینهود، یک تنه مسئول بدبختی و اعتیاد جمعیت زیادی از آمریکاییها بود، ولی مردم فقیر شهر با آن روی سکه این مرد کاری نداشتند یا شاید نمیخواستند کاری داشته باشند. اسکوبار که انواع جنایتها مثل انفجار در هواپیمای مسافربری، گروگان گیری و قتل را مرتکب شده بود، به واسطه نفوذ زیاد در پلیس و ارتش کلمبیا به راحتی قابل ردیابی نبود. وی در سال ۱۹۹۳ در ۴۴ سالگی بعد از یک عملیات ویژه ۱۵ ماهه که صدها میلیون دلار هزینه داشت و با همکاری فرماندهی عملیاتهای ویژه مشترک ارتش آمریکا، اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا، پلیس کلمبیا و گروه تبهکار لوس پیس انجام شد، کشته شد.
مافیای سیسیل
اولین کشوری که با شنیدن نام مافیا به ذهنمان میرسد، ایتالیاست و مافیای سیسیل کار خود را از قرن نوزدهم شروع کرد. این گروه بزرگترین عملیاتهای خرابکاری را به راحتی انجام میدهد. در ضمن، مافیای سیسیل تقریبا کمترین تعداد اعضا را بین دیگر گروههای خلافکاری دارد و حدود ۳۵۰۰ تا ۴ هزار نفرهستند. تمام فعالیتهای مافیای سیسیل برای پولسازی است و مسیری که آنها برای به دست آوردن پول انتخاب کردهاند، پول شویی به کمک نفوذ در گروههای سیاسی است. البته با پولی که از این طریق به دست میآورند در زمینه خرید و فروش کوکائین هم سرمایه گذاری میکنند و بازار پرسود دیگری را به دست گرفته اند.
در این بین، راهاندازی قمارخانه برای افزایش ثروت به شدت بین اعضای این باند محبوب است. شایان ذکر است که اشراف سیسیلی با همدستی نهادهای سیاسی قوی و کارآمد در این کشور برای مدیریت مشکلات حقوقیشان استفاده میکنند و به این ترتیب بزهکاران با سیستم سیاسی یکی میشوند و قدرت خیرهکنندهای به دست میآورند. آنها تلاش سیریناپذیری برای نفوذ به نهادهای سیاسی دارند تا پول شوییهایشان را بدون دغدغهتر پیش ببرند.
در ضمن، یکی از دلایل موفقیت آنها این است که بسیار سری کار میکنند و افرادی که در این گروهها حضور دارند، معمولاً از یک تبار خونی هستند. این موضوع شهادت دادن یک عضو مافیا علیه عضو دیگر را بسیار سخت میکند، زیرا آنها نمیتوانند به کسی خیانت کنند که در واقع برادر، پسر عمو یا پدر یا در کل آشنای خانوادگی آنهاست. این روش عضوگیری و فعالیت آنها بسیار موثر و کارآمد بوده است، زیرا به ندرت اتفاق میافتد کسی از گروه مافیایی سیسیل با پلیس همکاری کند.
باندهای خلافکار تنها مربوط به دوران مدرن نیستند و گروههای خلافکار عجیبی در طول تاریخ وجود داشتهاند.
غیر از باندهای خلافکار و مخوفی که در همین روزگار و زمان خودمان فعالیت میکنند گروههای بیرحم وخطرناکی هم در زمانهای گذشته وجود داشتهاند که تاریخ هیچوقت جنایتها و شرارتهایشان را از یاد نخواهد برد. در ادامه به دو گروه از معروفترینهایشان اشاره خواهیم کرد.
دارودسته چهل فیل | یک گروه خلافکار زنانه
بیشتر ما باندهای خلافکار و مافیایی را با مردان خشن و اسلحه به دست میشناسیم، ولی بین گروههای خلافکار دارودستهای هم وجود داشته که همه اعضایش را زنها تشکیل میدادند. اعضای این گروه با سرخوشی و شادی تمام فروشگاهها را از کالاهای باارزش خالی میکردند.
این گروه از اواخر قرن هجدهم تا اواسط دهه ۱۹۵۰ به فعالیتهای خود ادامه داد و به طور ویژه در اطراف شهر لندن فعالیت داشت. نکته جالب درباره این گروه خلافکار این بود که مردان در سلسله مراتب قدرت نقشی بسیار ضعیف و دون پایه داشتند. سردسته این گروه زنی به نام «مگی هیل» بود که به اندازه زیبایی خیرهکنندهاش زنی بیرحم و خشن بود. وی حلقههایی با نگین الماس داشت که شباهت زیادی با پنجه بوکس داشت و هنگام مواجهه با تهدید از آنها برای زخمی کردن طرف مقابل استفاده میکرد.
آپاچیها
یکی دیگر از این باندهای خلافکار و ترسناک، دار و دسته آپاچیها بوده است. آپاچیها یک دار و دسته خیابانی در فرانسه بودند که در اوایل قرن نوزدهم در خیابانهای پاریس حکمرانی میکردند و در کمتر از ۴۰ سال، نابود و به فراموشی سپرده شدند. آنها آپاچی خوانده میشدند، زیرا هنگام حمله چنان خوفناک بودند که وقتی خبر جنایات شان به گوش پلیس میرسید، آنها را مانند جنگجویان آپاچی خشن و بیرحم میدانستند.
اعضای این گروه لباس بسیار خاص و مرتبی به تن داشتند و کلاهی خاص و یک پیراهن راه راه به تن میکردند که خیلی زود شناخته میشدند و بسیاری از مردم از نحوه لباس پوشیدن آنها تقلید میکردند، اگر چه عضو این گروه نبودند. آنها یک ورزش رزمی خاص خود به نام «ساواته» داشتند که تمامی اعضای گروه آن را آموزش میدیدند و این روش مبارزه بر پایه ضربات مشت و لگد استوار بود.
وقتی اعضای این گروه در تعداد فراوان با استفاده از این فن رزمی گروهی از نجیبزادگان پاریسی را کتک زدند، بسیاری از نجیبزادگان این شهر برای دفاع از خود فنون ساواته را یاد گرفتند تا بتوانند در مقابل حملات مداوم آپاچیها عکس العمل مناسبی داشته باشند، اما سلاح اصلی آپاچیها این ورزش رزمی نبود، زیرا آنها یک سلاح بسیار خاص هم ساخته بودند. یک تپانچه که هم یک سلاح گرم بود و هم میتوانست به عنوان چاقو مورد استفاده قرار گیرد و با تا کردنش میشد از آن یک پنجه بوکس بسیار قوی ساخت. آنها با ساخت چنین سلاحی نشان دادند که هیچ ترسی از کشت و کشتار در مقیاس گسترده ندارند.
۱ دیدگاه