امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 267038
۷۵۰۲
۵
۰
نسخه چاپی
سفالگری در ایران

تزئينات سفال و سفالگری ايران دوره اسلامی

از انجا كه سفالگري ايران ، در ادوار اسلامي كاملا با دوره هاي متقدم خود تفاوت فراواني دارد ، شايسته است به توسعه وگسترش اين هنر والاي اسلامي در ارتباط با دوره هاي تاريخي ، سياسي 15 قرن گذشته و همچنين شيوه هاي ساخت انواع سفالينه ، تزيينات ، كوره هاي سفالگري ، مفاهيم نقوش و انواع نقوش پرداخته شود

تزئينات سفال و سفالگری ايران دوره اسلامی

تزئينات سفال و سفالگری ايران دوره اسلامی

در ايـن دوران كه حدود 1500 سال را شامل مي شود سفال و سفالگري وارد مرحله جديدي شد و در شيوه ساخت تزيين و كاربرد آن تحولات چشمگيري پديدار گرديد . اين تحولات كه در ارتباط با ادبيات ، اقتصاد ، خوشنويسي ، نقاشي و تزيينات شكل گرفت و ساخته شد ، داراي ويژگي هاي گوناگون است كه در طي 15 قرن در شهرها و كارگاه هاي سفالگري ايران با هنرمندي كوزه گران و سفالگران ساخته و پرداخته شده است .

از آنجا كه سفالگري ايران ، در ادوار اسلامي كاملا با دوره هاي متقدم خود تفاوت فراواني دارد ، شايسته است به توسعه وگسترش اين هنر والاي اسلامي در ارتباط با دوره هاي تاريخي ، سياسي 15 قرن گذشته و همچنين شيوه هاي ساخت انواع سفالينه ، تزيينات ، كوره هاي سفالگري ، مفاهيم نقوش و انواع نقوش پرداخته شود .

سفالينه دوره اسلامي به دو گروه عمده بي لعاب و با لعاب تقسيم مي شوند . گروه لعابدار از نظر شكل ، لعاب ، طرح و نقوش داراي ويژگيهاي خاصي هستند كه هنرمندان سفالگر عهد اسلامي با مهارت و استادي خاصي در كارگاه هاي گوناگون سفالگري به ساخت آن پرداخته اند . طرح و نقوش سفالينه اسلامي كه در وهله اول مهم ترين مرحله كار سفالگر است از اهميت ويژه اي برخوردار است .

سفالگران از اوايل اسلام تا عصر حاضر از طرح و نقوش مختلف براي آرايش انواع ظروف سفالين اين دوره استفاده كرده اند . در ساخت كاسه ، كوزه ، آبخوري ، پياله ، ساغر ، ابريق ، جام ، بشقاب ، خمره ، از خميري به رنگ هاي قرمز . نخودي ، خاكستري استفاده شده است .

گروه اول يعني سفالينه بدون لعاب در برگيرنده انواع مختلفي چون سفالينه بي لعاب ساده ، سفالينه بي لعاب با نقش كنده ، سفالينه بي لعاب با نقش قالب زده ، سفالينه بي لعاب با نقش افزوده است كه در كارگاههاي گوناگون سفالگري از جمله نيشابور ، ري ، گرگان ، ساخته شده اند . هنرمند سفالگر از انواع طرح و نقوش متداول مانند نقوش گياهي ، هندسي ، نوشته كوفي ، صحنه هاي رقص و نوازندگي و ديگر نقوش براي آرايش سفالينه استفاده كرده است .

ســفالينه لعابدار

سفالگران دوره اسلامي در ساخت ظروف سفالين لعابدار در انواع مختلف ، سعي فراوان بكار برده اند . از اوايل اسلام همزمان با نهضتها و جنبش هاي مـلي و تاسيس سلسله هايي چون طاهريان و سامانيان در كارگاه هاي مختلف سفالگري ساخت انواع سفالينه لعابدار متداول گرديد .

مهمترين گروه سفالينه سفالينه لعابدار شامل سفالينه با پوشش لعاب گلی (SLIP)سفالينه با لعاب رنگارنگ بر زمينه سفيد ، سفالينه با طرح تقليد زرين فام ، سفالينه با لعاب و طرح پاشيده ، سفالينه با لعاب و طرح نقش كنده ، سفالينه با لعاب و طرح يكرنگ ، سفالينه با لعاب و طرح زير لعاب ، سفالينه با لعاب و طرح زرين فام ، سفالينه با لعاب و طرح مينايي ، سفالينه با لعاب و طرح لاجوردي ، سفالينه با لعاب و طرح آبي و سفيد ، سفالينه با لعاب و طرح سلادن و بالاخره سفالينه محلي است .

در بررسي و تحقيقات سفالينه لعابدار اسلامي معلوم گرديده كه بسياري از شهرهاي معروف اين دوره مانند ري ، گرگان ، ساوه ، نيشابور ، تخت سليمان ، ورامين ، جزاير خليج فارس از جمله سيراف ، غبيرا ، هرمز ، قشم ، كيش و نواحي حاشيه درياي خزر چون آمل ، ساري ، گرگان ، ساخت ظروف سفالين رواج داشته است.

در توليدات انواع سفالينه طرح و نقوش مختلف چون نقوش انساني ، حيواني ، گياهي ، پرندگان ، آبزيان ، نقوش نوشته دار و ديگر طرحها متداول بوده است . لازم است يادآوري شود كه اوج ترقي و زيبايي سفالينه اسلامي را مي توان در دوران كوتاه سلسله خوارزمشاهيان ، سده ششم و هفتم هجري مطالعه نمود .

از جمله ظروف سفالينه اسلامي ظروفي است به نام طلايي يا زرين فام معروف شده است .

ساخت و تكامل اين ظروف در هر دوره مشخص تاريخي شكل گرفته و در هريك از اين ادوار با ويژگي هاي مشخصي توسط هنرمندان سفالگر اسلامي در كشورهاي مختلف عرضه شده است. با توجه به اين ويژگي ها سفاليه زرين فام را بشرح زير تقسم بندي كرده اند :

الف ـ ظروف طلايي اوليه قرن 3 ـ 4 هجري
ب ـ ظروف طلايي قرون وسطي قرن 5 ـ 9 هجري
ج ـ ظروف طلايي متاخر قرن 10 ـ 12 هجري

سفالگران دوره سلجوقي و خوارزمشاهي پس از موفقيت در ساخت ظروف سفالين مختلف به نوعي سفالينه كه بين متخصصان هنر اسلامي بنامهاي گوناگون مانند نقاشي روي لعاب ، هفت رنگ يا مينايي معروف گرديده دست يافتند . اين نوع سفالينه كه نقاشي آن قابل مقايسه با مينياتورهاي نسخ خطي همدوره خود ميباشد از زيباترين سفالينه هاي اسلامي شمرده مي شود .

رنگهايي كه در تزيين سفالينه مينايي بكار برده شده شامل آبي ، لاجوردي ، سبز ، سفيد ، فيروزه اي ، قهوه اي ، سياه و زرد كه در مواردي اين رنگها مخلوط شده يكجا بكار مي رفته است و زماني از بعضي رنگها استفاده شده است .

اندكي پس از از منسوخ شدن ساخت ظروف مينايي تكنيك ديگري كه بين متخصصان سفال اسلامي به شيوه لاجوردي موسوم شده در بعضي از مراكز سفال سازي ايران رواج يافت . شيوه ساخت ظروف لاجوردي را مي توان نوع ساده تري از نوع مينايي دانست كه در زمان ايلخانيان پس از فراموش شدن ساخت ظروف مينايي متداول گرديد . رنگهافيروزه اي ، سفيد ، اخرايي و طلايي بوده كه بر پوشش لعاب لاجوردي بكار مي رفته است .

تزيينات شامل نقوش هندسي ، گل و گياه ، طوماري و اسليمي بوده كه گاهي به صورت ساده و گاهي برجسته بكار مي رفته است .

تزئينات سفال و سفالگری ايران دوره اسلامی

تــاريخچه سفال مينا

آغاز كاربرد مينا را به دشواري مي توان مشخص كرد ليكن روش مينايي از دوران باستان مورد استفاده بوده . قديمي ترين لعاب مينا كه تا كنون يافت شده متعلق به قرن 15 قبل از ميلاد و ظرفي مصري است كه با پودر شيشه روي بدنه تزيين شده است . در دوران هخامنشي آجرهاي مينايي با لعاب قليايي در آپاداناي شوش يافت شده كه هم اكنون نمونه هايي از آن در موزه لوور پاريس نگهداري مي شود .

در شوش دو شيوه تزيين در آجرها ديده مي شود ، آجرهاي سيليكوني لعابدار با طرحهاي برجسته و آجرهايي با سطح صاف كه طرح منحصرا توسط رنگ اجرا شده است . اين نوع آجرها داراي تركيبي از مخلوط شن و آهك بوده اند كه هر آجر به همراه تزيين برجسته يا بدون آن در قالب شكل داده شده و سه بار داخل كوره مي رفته است .

اولين پخت ساخت بدنه است كه سفالگران امروزي به آن بيسكوييت مي نامند . در دومين پخت لعاب مينا داده مي شده و در پخت نهايي لعاب سيليكوني به عنوان يك ماده شفاف و روان ، رنگ شده با اكسيدهاي گوناگون به آن افزوده مي شده است .

سرب آنتيموان براي رنگهاي زرد ، مس براي سبز ـ آبي ، فرو منگنز براي سياه و قهوه اي و قلع براي ساخت لعاب مات و توليد رنگ سفيد به كار مي رفته است .

همچنين در تخت جمشيد فارس شواهدي از خشتهاي پخته با لعابي مشابه مينايي وجود دارد . در ساخت سفالينه هاي مينايي خمير سفال تغيير مي كند گل رس سيليكات آلومينيوم آبدار است كه سفال از آن ساخته مي شود خاك چيني يا كائولين خالص ترين نوع اين خاك است . عناصر ديگري مثل سديم ، پتاسيم ، كلسيم ، منيزيم اگر همراه اين خاك باشند ناخالصي هاي آن به حساب مي آيند .

براي ساخت سفالينه هاي مينايي از خمير شيشه يا خاك چيني استفاده مي شود . كاربرد مينا تنها در حالت مطلوب و بر سطحي مشابه با شيشه انجام پذير مي باشد ، همينكه مينا كاري بر روي سفالهاي يخت و اغلب حاوي كائولين زياد تكامل يافت ساخت ظروف با لعاب مينايي امكان پذير گرديد ، بدين ترتيب ظروف لعابدار سدهء ششم هجري قابليت تزيين مينا كاري را پذيرا بود .كه نمونه هاي ويژه اي در دوران سلجوقي مشاهده مي نماييم و محتملا حدود سالهاي 495 تا 545 هجري در كاشان كه در آن سفالها گرد كوارتز با كائولين آميخته مي شد و سفال با بدنه اي شفاف به وجود مي آمد كه به خصوص براي كنده كاري بدنه چنان كه بايد محكم و مقاوم بود .

روش معمول در ساخت سفالهاي مينايي كه منتسب به كاشان و برخي ديگر و برخي ديگر از شهرهاي ايران مركزي در سدهء ششم شناخته شده است احتمالا ريشه آزمايشهاي سفالگران نيشابور و سمرقند داشته كه تلاش مي كردند پس از پختن سفالينه ها داراي نقش يا لعابي بر سطح ، آنها را نقش اندازي و بار ديگر در كوره حرارت دهند تا طرحي سفيد رنگ بوجود آيد . مجموعه اي از كاسه ها با تاريخ 570 تا 580 هجري نمايانگر اوج تكامل اين روش است . اسلوب فوق بسيار پيچيده و مشتمل بر چندين بار به كوره رفتن سفال در حرارتهاي معمولا 750 درجه سانتيگراد ، متواليا رو به كاهش بوده است .

با آنكه رنگهاي لعاب كه از مواد معدني فلزي و اكسيدها به دست مي آيد بسيار زياد هستند ولي هميشه اين سفالها در تطبيق دادن خواصشان در كوره با لعاب مسئله ساز بوده اند . گرماي لازم براي ذوب شدن لعاب روي ظرف يا منجر به خراب شدن رنگ مي شود يا بر استحكامش تاثير مي گذارد . مقارن با اواخر قرن 6 هجري سفالگران اسلامي به روشني دريافتند كه اگر اشياء منقوش چند رنگ مي خواهند دو راه دارند .

آنها يا مي توانستند رنگ آميزي را محدود به چند رنگ نمايند كه گرماي لازم براي پخته شدن و لعاب ظرف در يك مرحله را تحمل مي كنند يا مي توانستند ابتدا ظرف را لعاب داده ، بپزند سپس با رنگهاي ناپايدار با پخت مجدد ظرف در حرارتي پايين را بكار گيرند .

تـكنيك و جنس لعاب

اين لعاب از داخل كردن 6 تا 15 درصد اكسيد قلع در مايع شيشه گري به دست مي آيد . اكسيد قلع بي آنكه در مايع شيشه حل شود در آن به حالت معلق مي ماند و آن را به رنگ سفيد در مي آورد . از اكسيد فلزات در لعاب به عنوان عامل رنگي استفاده مي شود . ابتدا مخلوط قلع و سرب را حرارت داده و فلز در مجاورت هوا و حرارت اكسيد شده و به صورت پودر زردرنگي به نام خاك شيشه در مي آيد سپس شيشه ذوب شده را با مواد ديگر تشكيل دهنده لعاب و خاك شيشه مخلوط كرده و حـرارت مي دادند .

اين روش كه با پخت با حـرارت كم ناميده مي شود يكي از دشوارترين مــــراحل ساخت در صنعت سفالگري بوده است زيرا احتياج به دو بار حرارت و هر بار با درجات متفاوت داشته است . بدين صورت كه ابتدا ظرف را با لعاب پوشانده و به كوره مي بردند و با حـــرارت كمتر از 600 درجه سانتي گــراد نقاشي ها را تــــثبيت مي كردند .

به گفته آرتورلين ظرف دائــما بين نقاش و كوره در رفت و آمد بوده است . وجود اكسيدهاي فلزي در اين لـــعاب كه به عنوان ( FLASK ) عمل مي كنند موجب پايين آمدن درجه پخت مي گردد .
در نوع ديگري از ساخت لعاب مينايي كه به وسيله هنرمندان ايراني به حد كمال رسيد از سولفات مس ( كات كبود ) و نيترات نقره و كلريد طلا و نيترات بيسموت استفاده مي شد و گاهي هم كربنات نقره بكار مي برده اند . يك قسمت از مواد مزبور را با سه قسمت گـــل اخري و كمي صمغ عــربي كاملاٌ مخلوط ساييده و نـرم مي كردند و يا آن را به صورت قشري بسيار نازك بر روي ظروف لعابدار نقاشي مي نمودند .

تزئينات سفال و سفالگری ايران دوره اسلامی

نقوش سفال مينايی

تزيينات سفالهاي مينايي شامل نقوش هندسي و گل و گياه بوده كه عموما تمامي سطح داخل ظرف را مي پوشانيده است . كاسه مينايي با نقوش اسليمي سياه و سفيد و قهوه اي و رديفي از خطوط شبه كوفي دور لبه داخل و خارجي قرن 6و7 هجري و نيز نقوش حيواني و انساني شامل مجالس شكار شاهان ، داستانهاي عاشقانه ، رامشگران و نوازندگان بوده و احتمالا از شاهنامه فردوسي الهام گرفته شده است . از ميان داستانهاي عاشقانه داستان بهرام گور و آزاده و بيژن و منيژه بيش از هر نقش ديگري ديده مي شود .

عناصر اصلي بسياري از اين نقوش عبارتند از : پرنده ، دو انسان و نقش درختي در ميانشان . چهره هاي سفال هاي مينايي قرون 6و7 كاملا ســـلجوقي مي باشد هر چـــند جنسيت اين چهره ها از هم متمايز نمي باشد و تــفاوتي در لباس زنانه و مردانه وجود ندارد . همچنين نقوش و تزيينات ظروف مينايي قابل مقايسه با سبك ونقوش نسخ خطي مصور ايران و عراق بوده ، گرچه چندان كتاب مصوري از دوره سلجوقي بجاي نمانده ولي مي توان مينياتورهاي خطي مصور و رقاء گلشن موزه توپ كاپي تركيه را قابل مقايسه با نقوش ظروف مينايي دانست .

عقيده متخصصان آن است كه طراحان و نقاشان نسخ خطي مصور كساني بودند كه مسئوليت نقاشي و تزئين ظروف مينايي را نيز بر عهده داشتند . رنگهاي بكار برده شده براي نقاشي ظروف مينايي شامل آبي لاجوردي ، سبز ، فيروزه اي ، قرمز ، قهوه اي و يا سياه ، زرد و سفيد بوده كه در مواردي تمام رنگها يكجا و زماني بعضي از رنگها براي تزيين استفاده مي شده است . ( عده اي عقيده دارند كه از هفت رنگ ياد شده دو رنگ آبي لاجوردي و فيروزه اي براي تزيين زير لعاب استفاده مي شده است . )

درباره مراكز ساخت ظروف مينايي عقايد متفاوتي از طرف متخصصان اظهار گرديده و شهرهايي چون ساوه ، نطنز ، ري ، سلطان آباد و كاشان به عنوان مراكز ساخت اين نوع ظروف نامبرده شده است . بنابر كاوشهاي باستان شناسي انجام شده احتمالا ظروف مينايي از ساير مراكز سفال سازي به ري صادر شده اند .
اتينگهاوزن احتمال مي دهد كه حومه سلطان آباد ( اراك امروزي ) از مراكز ساخت ظروف مينايي و لاجوردي بوده است از طرفي با كاوشهاي اخير معلوم شده كه ساخت ظروف مينايي در جرجان نيز متداول بوده است .

مــينای زراندود

مشكلترين سبك ظروف مينايي پرجلوه ترين آنهاست كه با نقش برجسته ساخته شده است . سفالگران اغلب قسمتهاي معين را براي زراندود برجسته مي ساختند . شاخ و برگ يا قبه هاي سوراخ شده قبل از اينكه ظرف براي بار اول در كوره رود در گل رس نقش مي شدند و سپس رنگ لايه به لايه اضافه مي شد . نتيجه حاصله با پيچيدگي مواجه مي شود كه تقريبا نسبت به تمام سفالها شباهتش را از دست مي دهد .

ميناي ری ظريف تر از كاشان بوده و به نظر ميرسد كه كاشان به علت شهرت و ارتقاء كمي با تنـزل كيفي سفالينه ها مواجه گرديده است . متاسفانه بعضي از هنرمندان رموز سفالگري را مانند ديگر هنرهاي سنتي به غير از افراد خانواده خود نياموخته اند و در جايي نيز به ثبت نمي رسيده و به همين دليل مدرك و يا نوشته اي كه قواعد علمي و هندسي طرحها و نگاره ها و تكنيك اين هنر را نشان دهد در دســـت نمي باشد و تنها طريق انتقال اين هنر افراد يك خانواده بوده اند كه فرزند شغل پدر را پيشه كرده و شيوه و سبك او را ادامه داده است .

نـقش كنده

تكنيك نقش كنده در سفالگري ايران سابقه طولاني داشته و از ابتداي سفالگري از نقش كنده براي تزيين سفالينه استفاده مي شده است و تداوم اين تكنيك كه تا امروز نيز استمرار يافته در اغلب مراكز سفالگري با شيوه هاي تقريبا يكسان حفظ شده است .
نقش كنده روي سفالينه بي لعاب متنوع و شامل : نقوش هندسي موجي زيگزاگي نقطه چين خطوط موازي عمودي و نقوش گياهي بوده كه اغلب روي بدنه و گردن ظروف را آرايش داده است . بنابراين نقش كنده از متداولترين تزيينات كارگاه هاي سفالگري بوده كه از اوايل دوره اسلامي تا قرن 13 بدون وقفه ادامه داشته است .

سـفال با لعاب پاشيده

در قرن دوم هجري همزمان با حكومت عباسيان ارتباط ايرانيان با كشور چين گسترش يافت و بسياري از دست ساخته هاي كشور چين از راه دريا و خشكي به سرزمينهاي اسلامي چون ايران عراق و مصر صادر گرديد . از طرف ديگر وجود هنرمندان چيني در دربار عباسيان باعث شد تا ذوق تلطيف يافته هنرمندان اسلامي و چيني در اين زمينه نزديكتر شده و در صنايع گوناگون بويژه سفالگري در سرزمينهاي اسلامي نوآوريهايي پديد آيد .

در اين زمان كه مصادف با دوره تاريخي تانك در كشور چين است ساخت نوعي سفالينه كه همان شيوه تزيين با لعاب پاشيده است در چين متداول بوده و در اثر توسعه تجارت به كشور هاي اسلامي صادر مي شده است . در كاوشهاي باستان شناسي شهرهاي اسلامي چون ري شوش سيراف جرجان نيشابور سفالينه هاي صادراتي ساخت چين بدست آمده است

ظروف با تزيين لعاب پاشيده ايران به دو نوع تقسيم مي شود :

1ـ سفالينه با لعاب پاشيده و نقش كنده: سفالينه هاي از نوع اول با لعاب گلي پوشش و سپس با لعاب سرب و رنگهايي كه از تركيب اكسيد فلزات تهيه ميگرديد به صورت لكه يا گاهي به صورت نقطه چين روي ظروف را مي پوشانده است . رنگهاي پاشيده در ظروف ساخت چين اغلب از سه رنگ : سبز آبي زرد كهربايي استفاده مي شده است . ولي در ظروف پاشيده ساخت ايران علاوه بر اين سه رنگ رنگ ارغواني نيز بكار رفته است .

2ـ سفالينه هاي نوع دوم از ابداعات سفالگران ايراني بوده كه توانستند بعد از گذشت زماني كوتاه از تقليد نوع اول به ساخت نوع دوم كه تزييني است با لعاب پاشيده و نقش كنده دست يابند . در اين نوع تزيين نقوش كنده قبل از لعاب اصلي سطح ظرف را آرايش داده و سپس با لعاب اصلي پوشش شده است . نقوش كنده عموما شامل نقوش گياهي اسليمي خطوط پراكنده و به ندرت نقش پرندگان مي باشد .

خمير سفال با لعاب پاشيده اغلب به رنگ نخودي و قرمز بوده و شكل ظروف با كف حلقه اي بدنه محدب و يا كشيده است . سفالينه با لعاب پاشيده و نقوش كنده در اغلب مراكز سفالسازي اوايل اسلام بدست آمده ولي بطور كلي شمال ايران و مراكزي چون نيشابور ري جرجان تخت سليمان را ميتوان از مراكز ساخت آن دانست . ساخت اين نوع سفالينه حدود سه قرن در ايران و ساير سرزمينهاي اسلامي چون مصر سوريه و عراق ادامه داشته است .

سـفالينه با تزيين زير لعاب

شيوه نقاشي و تزيين زير لعاب از اوايل اسلام بويژه در قرن سوم و چهارم هجري در مراكز سفالسازي شمال و شمال شرقي ايران مرسوم بوده است . در دوره سلجوقي خوارزمشاهي ايلخاني و تيموري تحول تازه اي در تكنيك اين نوع ظروف پديد آمد به اين ترتيب كه سفالگران ادوار ياد شده بجاي لعاب سرب از لعاب قليايي براي پوشش و آرايش سفال استفاده كرده اند .

استفاده از لعاب قلياي براي پوشش وهمچنين خمير شيشه براي ساخت ظروف هنرمندان سفالگر را قادر ساخت كه تزيينات زيبايي در زير لعاب شفاف به وجود آوردند .

نقاشی و تزيين زير لعاب اغلب با دورنگ آبي و سياه انجام گرفته ولي گاهي رنگهاي فيروزه اي لاجوردي سبز تيره نيز به آن اضافه مي شده است .

رايج ترين تزيين به شيوه نقاشي زيرلعاب ظروفي است كه با رنگهاي آبي در زمينه سفيد نقاشي شده اند . خمير اين نوع سفالينه اغلب سفيد و نخودي است و شكل ظروف بسيار متنوع و بيش از همه كاسه با پايه بلند بدنه كشيده و لبه صاف است

بطور كلي تزيين قسمت خارجي سفالينه نقاشي زير لعاب خطوط موازي گل و گياه و گاهي اشعار فارسي در زير لبه ورودي بدنه است . تزيين قسمت داخلي اين ظروف بسيار متنوع بوده و سفالگر از نقوش مختلف براي آرايش استفاده مي كرده است.

در ميان نقوش حيوانات غزال دونده ماهي اردك و پرندگان از ميان نقوش گياهي از طرح برگهاي متراكم گلهاي طوماري و اسليمي و بالاخره از نقوش انسان طرحهاي مجالس رقص نوازندگي شكار بيش از همه استفاده شده است .

به علت ناكافي بودن تحقيقات باستان شناسي و عدم مدارك لازم مراكز مهم ساخت اين نوع سفالينه به تحقيق روشن نيست ولي مراكزي مانند : ري كاشان سلطان آباد و جرجان مناطقي هستند كه محققان در ساخت ظروف نقاشي شده زير لعاب در آنها اتفاق نظر دارند . گر چه سفالينه مراكز ياد شده بطور كلي با هم قابل مقايسه هستند ولي از نظر تزيينات هر يك داراي ويژگي مشخصي ميباشند . در كاشان كه ساخت ظروف با نقاشي زير لعاب تا قرن 8 هجري متداول بوده كمتر تغييراتي در آن به وجود آمده و فقط نقوش انسان تا حدودي تحت نفوذ هنر نقاشي مغول قرار ميگيرد .

زيباترين ظروف سفالينه نقاشي شده زير لعاب

گروهي است كه در بين متخصصان سفال اسلامي به نام ظروف سفالين با تزيين معروف شده است . اين نوع سفالينه معمولا با دو رنگ آبي و سياه تزيين ميشود . هنرمند سفالگر اغلب از صحنه هاي رقص نوازندگي و شكار استفاده كرده و با مهارت خاصي نقوش سياه را بر زمينه آبي آرايش كرده است .

نقوش اغلب بزرگ نشان داده مي شود و عموما نقش نوازنده شكارچي و غيره تمامي سطح و يا گاهي كف ظروف را در برمي گيرد . از مراكز ساخت اين گونه سفال ميتوان ري كاشان جرجان و بعضي از مراكز سفالسازي شمال غرب ايران را نام برد كه در قرون 6 تا 8 هجري ساخت آن ادامه داشته است . بطور كلي ظروف نقاشي شده زير لعاب با تكنيك ياد شده در بالا متعلق به مراكز سفالسازي مهم بوده و از اين مراكز به نقاط و شهرهاي مختلف صدر ميشده است . همچنين نمونه اين ظروف در مناطق جنوبي ايران كشف شده است .

  • منبع
  • سیری در ایران

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید