امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 271061
۳۵۴۹
۵
۰
نسخه چاپی
توری برچ Tory Burch

توری برچ Tory Burch کیست؟

اگر از نیویورک تا شانگهای را پیاده طی کنید بانوانی را مشاهده می کنید که کفش تخت صاف با لوگوی مشهور T به پا کرده و تونیک های طرح دار، انواع کیف دستی و شلوار و پیراهن با مارک توری برچ بَر تن دارند. توری یک امپراتوری چند صد میلیون دلاری را در کمتر از یک دهه پایه ریزی کرد و یکی از اهدافش در تمام مدت ترغیب زنان به کارآفرینی بوده است. به اعتقاد او هزاران زن در جهان از این قابلیت بهره مندند که افکار و اندیشه هایشان را به پول تبدیل کنند و در این رهگذر تنها به حمایت و پشتیبانی نیاز دارند

توری برچ Tory Burch کیست؟

توری برچ کیست؟

اگر از نیویورک تا شانگهای را پیاده طی کنید بانوانی را مشاهده می کنید که کفش تخت صاف با لوگوی مشهور T به پا کرده و تونیک های طرح دار، انواع کیف دستی و شلوار و پیراهن با مارک توری برچ بَر تن دارند.

توری برچ یک امپراتوری چند صد میلیون دلاری را در کمتر از یک دهه پایه ریزی کرد و یکی از اهدافش در تمام مدت ترغیب زنان به کارآفرینی بوده است. به اعتقاد او هزاران زن در جهان از این قابلیت بهره مندند که افکار و اندیشه هایشان را به پول تبدیل کنند و در این رهگذر تنها به حمایت و پشتیبانی نیاز دارند.

اخیراً مجلۀ فوریز ضمن اشاره به نام توری برچ در فهرست 100 زن نیرومند و خود ساخته جهان دربارۀ او گفت که تلاشهایش مفهوم متفاوتی از یک زن کارآفرین به دست داده است.

زندگی توری برچ از زبان خودش

توری دربارۀ سفر پرفراز و نشیب خود در دنیای طراحی و مُد می گوید:

من در مزرعه ای در فیلادلفیا بزرگ شدم. روزها اغلب با سه برادرم در مزرعه بازی می کردم؛ مثل آنان رفتاری پسرانه داشتم و ابداً به لباس و مُد نمی اندیشیدم. حتی تا هنگام فارغ التحصیلی از دبستان چیزی دربارۀ مُد و لباس نمی دانستم گویی این جور چیزها با آرایش ژنتیکی من تطابق و همخوانی نداشت. شاید باور نکنید که تا آن زمان حتی یک دست لباس درست و حسابی هم به تن نکرده بودم. از سوی دیگر والدین کمال گرایم نمی خواستند کوچکترین عیب و نقصی در من ببینند. با وجود این من تمایل آنان را از زیبایی و کمال گرایی به هنر و طراحی سوق داده و تحصیل در رشته تاریخ هنر را برگزیدم.

توری برچ Tory Burch کیست؟

همواره به این حقیقت واقف بوده ام که در اندرون هر یک از ما مهارت ها و استعدادهای ویژه ای نهفته است که با شکوفا کردن این ذخایر می توانیم از کار و تلاش خود لذت ببریم. در سال چهارم دانشکده برای یافتن کار به مؤسسه های گوناگونی مراجعه کردم. پس از چندی با زوران، طراح یوگسلاویایی که مادرم لباس های تولیدی او را به تن می کرد آشنا شدم. سه روز پیش از فارغ التحصیلی نومیدانه با وی تماس گرفتم و تقاضای کار کردم. او تقاضایم را پذیرفت؛ مشروط به این که ظرف یک هفته به نیویورک رفته و کارم را آغاز کنم. به همین دلیل هنگام مراسم فارغ التحصیلی تمام فکر و ذکرم معطوف به وضعیت اقامتم در نیویورک بود. اما حس می کردم پاداش کارم به زحمتش می ارزد. این ورود خوبی به صنعت مُد بود. زیرا می توانستم تمام عوامل مؤثر در صنعت مُد جهان را، از طراحی گرفته تا اداره کردن خبرنگارانی که می خواستند از همه چیز سردرآورند، زیر یک سقف ببینم. تصور حضور در چنین فضایی شور و انگیزه ام را نسبت به مُد صد چندان کرد.

هنگام کار در مؤسسه زوران کارهای زیادی را به من پیشنهاد کردند من در بخش بازاریابی و مدیریتی شرکت رالف لورن، سپس در مؤسسه وِراونگ، و آنگاه در شرکت لُوی مشغول به کار شدم.

به هر کاری دست زدم لزوماً شغلی کامل و تمام عیار نبود. با این حال همواره به زنان جوان توصیه می کنم که از هر کاری تجربه کسب کرده و از آن برای رسیدن به شغل مورد علاقه شان سود ببرند.

هنگام کار در شرکت لُوی، وقتی که سومین فرزندم را باردار بودم، سرپرستی این شرکت به من پیشنهاد شد. حس کردم که از عهدۀ این مسئولیت برنمی آیم؛ چرا که دوست نداشتم ذره ای از وظیفۀ مادری ام کوتاهی کنم. به همین دلیل به عنوان یک طراح ساده به کارم ادامه دادم.

توری برچ Tory Burch کیست؟

مایلم هم کارآفرین نمونه باشم و نیز مادر نمونه و این دو پیوسته مرا به چالش می کشد.

از آنجایی که آرزوهای بزرگی در سر می پروراندم عاقبت تجربه ای بزرگ به سراغم آمد و ذهن و قلبم را شعله ور ساخت. در آغاز کارم، نقشه یا برنامۀ جامعی در اختیار نداشتم. و از طرفی می دانستم که تا جا انداختن یک برند جهانی فاصله زیادی دارم. می خواستم به هر قیمتی کالایی را روانه بازار کنم که با چیزهایی که در همه جا به چشم می خورد تفاوت داشته باشد. این خواسته از عمق وجودم برمی خاست و در آتش دستیابی به آن می سوختم. سرانجام به طراحی و تولید کفشهای تخت صاف، تونیک، لباس مخصوص شنا روی آوردم، سپس لباسهایی را که قصد داشتم به تدریج به بازار عرضه کنم به دوازده بخش تقسیم کرده و به تدریج واحد تولیدی ام را در این جهت توسعه دادم.

وقتی به مُد و لباس فکر می کنم اشتهای سیری ناپذیر زنها به ذهنم خطور می کند. اما به اعتقاد من این اندیشه که زنان چشم بسته برای لباس هزینه می کنند پنداری کهنه و غیرقابل قبول است.

در آغاز به خاطر نداشتن مهارت در طراحی لباس دو نفر طراح ماهر را به کار گرفتم. پس از مدتی دفتری را در هُنگ کنگ تأسیس کرده و ماهها به آنجا رفت و آمد داشتم تا تولیدکنندگان را متقاعد کنم طرحهایم را بیازمایند و در صورت تمایل با من وارد مراوده و معامله شوند.

توری برچ Tory Burch کیست؟

به تدریج تیم طراحی ام از دو نفر به شانزده نفر افزایش یافت. ضمن خانه داری و مراقبت از فرزندانم که در فضایی مملو از اوراق طراحی قایم باشک بازی می کردند گاه تا ساعت چهار بامداد با افرادم در هنگ کنگ تماس تلفنی داشتم و برخی اوقات با صدای زنگ تلفن دستیارم که از هنگ کنگ می گفت: «توری بیداری؟» از خواب می پریدم. بعضی اوقات این اندیشه از ذهنم می گذشت که ممکن است نتوانم سختی ها و ناملایمات این راه را تاب آورم. اما ثبات قدم و ایستادگی تمام موانع موجود بر سر راهم را از میان برداشت و موجبات تحقق رویاهایم را میسر ساخت.

من مدیریت زمان را جزء به جزء آموخته و کارهایم را اولویت بندی می کنم.

در ابتدا دستم خالی بود، اما می دانستم که سرمایه، ابزار اصلی و اساسی برای شروع کار نیست، بلکه آنچه به حساب می آید، برخورداری از دیدگاه مثبت و قالبهای فکری متناسب و هماهنگ با حرفۀ مورد نظر است، که من از آن بهره مند بودم. پس از مراجعه مکرّر به یک بانک و تأمین ضامن معتبر تسهیلات مناسبی دریافت کرده و یک کارگاه 1500 متری در نقطه ای پست و دوردست در منهتن اجاره و پس از چند ماه تلاش، نخستین محمولۀ تولیداتم را روانۀ گمرک کردم. اطرافیانم مدام آیۀ یأس می خواندند و مرا از وقوع توفانی سهمگین می ترساندند.

بعضی ها توصیه می کردند تولیداتم را از طریق بُنکدار به بازار عرضه کنم و خودم در فروش نقش نداشته باشم. استدلال شان این بود که با تمرکز به تولید می توانم به سرعت برندم را جا بیندازم. اما من آرزومند غنی ساختن دانش و تجربۀ خود بودم. بعلاوه دوست داشتم به جز فروش عمده، در فضایی گرم و صمیمی محصولاتم را مستقیم و بی واسطه عرضه کنم می خواستم حس کنم مشتریان به خانه ام می آیند و من از آنان پذیرایی می کنم. به هر حال با متجلی ساختن تمایلات باطنی ام و پرداختن به کاری که با انجامش سرشار از شور و هیجان می شدم، نه تنها از درآمد کافی بهره مند شدم، بلکه به طور همزمان توانستم خدمات بیشتری را به دیگران عرضه کنم. در نهایت نخستین تجربه ام مانند خیالبافی کودک پیش از دریافت هدایای روز تولدش، سرشار از دلهره و لذت بود.

توری برچ Tory Burch کیست؟

شرکتهای بزرگ قادرند با برانگیختن ذوق و ابتکار عمل کارآفرینان، آنان را یاری و حمایت کنند.

در فوریه 2004 مصادف با هفته مُد نیویورک نخستین فروشگاه عرضۀ مستقیم کالای خود را افتتاح کردم. برای روز افتتاحیه هر کسی را که می شناختم، مغازه داران، طراحان، دوستان و خلاصه تمام افرادی را که در طول این دورۀ کاری، با آنان حشر و نشر داشتم، دعوت کردم. مجریان وسایل ارتباط جمعی نیز به این مراسم دعوت شدند. چرا که می دانستم شهرت و توسعه برندم به میزان قابل توجهی به رأی و نظر آنان بستگی دارد.

من و همکارانم شب تا صبح کار کردیم تا بتوانیم رأس ساعت 10 صبح درهای فروشگاه را باز کنیم. در روز افتتاحیه همه دست به دست هم دادیم و با جدیت و حرارت هر چه تمامتر در عرضۀ کالا، نوشتن فاکتور، بسته بندی و همراهی مشتریان مسئولیتی به عهده گرفتیم. حتی مادرم هم دوش به دوش ما کار کرد. در تمام مودت، سفارش خرید چون باران بر سر و رویمان فرو ریخت. به طوری که ساعت شش بعدازظهر تقریباً تمام اجناس مغازه به فروش رفته بود و من از فرط خوشحالی سر از پا نمی شناختم. شواهد نشان می داد که در مسیر تحقق آمال و آرزوهایم گامهای درست برداشته ام.

توری برچ Tory Burch کیست؟

در تمام این مدت دقت خود را معطوف به ایده آل و آرمان خود ساخته، به بهترین بازده متمرکز شده و از عجله و شتاب احتراز کردم. قویاً اعتقاد دارم لذت در طول سفر است، نه رسیدن به مقصد هنوزم که هنوز است حس می کنم کارم را تازه آغاز کرده ام. بحث بر سر تحقق هدفی خاص نیست. من به این سفر عشق می ورزم؛ چندان که نه سرما می تواند مرا از پیشروی بازدارد و نه گرسنگی قادر است شعله های زبانه کش اشتیاق را در دلم خاموش کند.

یکی از علائم موفقیت شرکت ما این است که روز به روز تعداد کارکنانمان افزایش می یابد. به طوری که امروزه ناچاریم هنگام گردهمایی کارکنان، با وجود داشتن یک سالن سخنرانی بزرگ در دفتر مرکزی، افراد را با اتوبوس به موزۀ تاریخی طبیعی آمریکا، که سالن بزرگتری دارد ببریم.

من در خلال یکی از این سخنرانی ها به شعر مورد علاقه ام از هومر، شاعر حماسه سرا اشاره کرده و گفتم اودیسه با تمام قوا با دشمنانی که به طور غیرمنتظره سر راهش قد علم کردند جنگید؛ حتی ضربه های مهلک دوستان ناجوانمردش را نیز مهار کرد. او همواره تأکید می کرد هرگز هنگام سفر دچار این دغدغه نباشید که هر چه زودتر به مقصد برسید. بلکه از مشاهدۀ مناظر میان راه نیز لذت ببرید.

توری برچ Tory Burch کیست؟

توصیه های توری برچ به کارآفرینان

دل به دریا بزنید و متقبل خطر شوید

من پس از فارغ التحصیلی در رشتۀ هنر تحت نظارت طراحان برجسته ای نظیر رالف لورن وراوانگ کار کردم. پیش از راه اندازی شرکتم رؤیاهای عالی و با شکوهی را در سر داشتم و به تأسیس یک برند جهانی می اندیشیدم. گرچه پیش از این هرگز طراحی نکرده بودم. با وجود این با اتکاء به اهرم های جسارت، بی پاکی، ابتکار و نیروی اندیشۀ خلاقه با مسایل و موانع به مقابله برخاسته و سر در مقابلشان خم نکردم. بر این اساس توصیه می کنم برای دستیابی به اهداف، آرمانها و رؤیاهایتان آستین ها را بالا بزنید و متقبل خطر شوید. این کار به قوۀ تخیل تان بال و پر داده و می گذارد که قدرت طبیعی و فطری تان تقویت شود. فراموش نکنید انسان مصون از لغزش نیست. می توان به جای مدفون کردن احساسات شوم در لایه های ذهن، نتیجۀ عمل خود را پذیرفت، به آن اعتراف کرد و با آگاهی جدید و تجربه های تازه به استقبال زندگی رفت.

پوست کلفت باشید

به اعتقاد من یک کارآفرین باید برای شنیدن هرگونه انتقاد، حتی خرده گیری های بی اساس، ظرفیت داشته، سخنان پوچ و میان تهی گزافه گویان را با سر و صداهای مزاحم و گوشخراش مترادف تلقی کرده و نسبت به آن بی تفاوت باشد. متأسفانه بعضی از افراد تحت تأثیر آیه های یأس دیگران خود را از تجربه های خوب محروم کرده و تاوان سنگینی می پردازند. منفی بافان در فرونشاندن شور و شوق دیگران سرآمدند و می کوشند افراد را از پیش رفتن به سوی هر هدفی منصرف کرده و از مبادرت به کارهای بزرگ که از خودشان برنمی آید بازدارند. من هنگام نامگذاری شرکتم ده گزینه مختلف را در نظر گرفتن و نهایتاً با اکره نام خود را روی شرکتم نهادم و به این نکته که بعضی افراد مرا به خاطر این کار به باد ملامت خواهند گرفت توجهی نکردم.

توری برچ Tory Burch کیست؟

تنها افراد مناسب و شایسته را به کار گیرید

در آفرینش یک برند شگردهای بسیار وجود دارد و یکی از مهمترین آنها همکاری با افراد شایسته و پربازده و سپردن کار به آنان است. اعتماد مردم به یک واحد تولیدی چیزی نیست که یک شبه به دست آید. سالها طول می کشد تا بتوان اعتماد را نسبت به آن برند جلب کرد. اگر در موقعیت های مختلف افراد ناشی و خام دست را به کار گیرید، مجموعۀ شما تحت تأثیر ناکارآمدی آنان ضعیف و نارسا می شود. بنابراین پیش از آن که در این زمینه بهایی گزاف بپردازید، در گزینش افراد مناسب دقت کنید و همۀ احتیاط های لازم را معمول دارید تا شهرت و آوازه ای که به سختی فراهم آمده آسیب نبیند در غیر این صورت نقاط قوت شما به پاشنۀ آشیل تان مبدل خواهد شد.

ارتباطات خود را گسترش بخشید

شرکت توری برچ همه ساله ده گردهمایی آموزنده برگزار می کند. به اعتقاد من توسعه شبکه های ارتباطی و معاشرت، هم نشینی و ترغیب سایر افراد به کارآفرینی موجب می شود تعاملی پایدار به وجود آمده و با اندوختن تجربیات مفید و متفاوت راه موفقیت هموار شود. بعلاوه برقراری ارتباطات خود و مؤثر تا حدّ زیادی در گره گشایی و رفع موانع و مشکلات مؤثر است.

توری برچ Tory Burch کیست؟

بزرگ اندیش باشید

گرچه نختسین هدفم احداث سه فروشگاه بود. اما تصویر بزرگتری در ذهن داشتم: ایجاد یک برند جهانی. پس از مرور زندگی کارآفرینان موفق به این نتیجه رسیدم هر کس با تمام وجود طالب پیشرفت باشد و خواسته هایش را به وسواسی دایمی مبدل کند و به راستی برای رسیدن به خواسته های خود پای فشرد، دیر یا زود شاهد موفقیت را در آغوش خواهد کشید.

توسعه شبکه ارتباطی ام موجب شد اُپرا وینفری با دستاوردهایم آشنا شده و مرا به برنامۀ مشهور تلویزیونی اش موسوم به «Next big thing» دعوت کند تا رمز و راز کامیابی ام را با بینندگان در میان گذارم. اُپرا در این برنامه مرا زنی استثنایی نامید که با تلاشی پیگیر در جایگاهی که خاصّ خودم بود نشستم، استعدادهای نهفته ام را برملا کردم، دوستان یکدل و صمیمی فراهم آوردم و زندگیم را رنگ و جلایی دیگر بخشیدم. حضور در این برنامه نام مرا به عنوان یک کارآفرین موفق بر سر زبانها انداخت. به طوری که ظرف مدت کوتاهی حدود هشت میلیون نفر از طریق شبکه های مجازی، نشریات و رسانه های مختلف با من ارتباط برقرار کردند. اکنون به تجربه دریافته ام که ارتباط در سطح وسیع و همکاری با افراد مختلف به ما مجال می دهد با هزاران تجربه متفاوت رو به رو شویم و دامنۀ دیدمان را وسعت بخشیم.

صدیق و درستکار باشید

من در زندگی شخصی فردی تودار هسم و تحت هیچ شرایطی اوضاع و شرایط شخصی و خانوادگیم را با کسی در میان نمی گذارم. بعکس در فضای کار بسیار صاف و شفاف عمل می کنم. به طور مثال چندی پیش هنگام تغییر سیستم های بهره برداری کارگاه تولیدی ام، خطای کوچکی موجب شد تا دستگاه های جدید با تأخیر نصب و راه اندازی شده و سفارشات به موقع به دست مشتریان نرسد و من به جای این که بر روی این نارسایی سرپوش گذاشته و یا آن را توجیه کنم رُک و بی پرده موضوع را با مشتریان در میان نهادم. این بی آلایشی موجب شد آنان با من همدل و هماهنگ شده و این کاستی را نادیده گیرند.

توری برچ Tory Burch کیست؟

کمر همت ببندید

وقتی با یک کارآفرین موفق رو به رو می شوید شاید تصور کنید که او در مسیری بدون اصطکاک راه پیموده و بدون آنکه دستخوش سختی و آشفتگی شود به آسودگی به اهدافش رسیده است. در صورتی که کارآفرینی راهی پرفراز و نشیب بوده و مستلزم سختکوشی، به کارگیری راهکاری خلاقانه، پایداری و ابتکار عمل است و باید بهای آن را تمام و کمال پرداخت.

چنانچه گفتم من در آغاز این راه پس از گذاشتن فرزندان خردسالم در بستر تا ساعت 4 بامداد با دفترم در هُنگ کنگ تماس داشتم و با وجود این کار سنگین، طاقت فرسا و طولانی مدت هرگز از خود نپرسیدم که سهم من از این تلاش چیست و آیا تحقق این هدف ارزش این همه رنج و مرارت را دارد؛ بعکس هر مانع را فرصتی برای یادگیری تلقی کردم.

به قوۀ تخیل تان بال و پر دهید

من هنگام اشاره به هر ماجرا بعضی جنبه ها را با شرح و تفصیل بیان کرده و مواردی را به طور کامل نادیده می گیرم. زیرا اعتقاد دارم داستانگوی خوب کسی است که با آفرینش فضایی مناسب، افراد را برانگیزد با توسل به قوۀ تخیل شان پایان هر ماجرا را پیش بینی کنند. به طور مثال در مجموعه لباس های بهاری سال گذشته ام گلهایی نقش بسته بود که با الهام از گلهای باغ 10 هکتاری سات هامپتون، ایالت نیویورک، طراحی شده بود. من در اینستاگرام خود تصاویری از گلهای این باغ بزرگ و نیز کوچه های آن را نشان دادم. اما نمای نزدیک هیچ یک از گلها را منعکس نکردم. چند روز بعد افرادی که به گل فروشی ها مراجعه کردند. با نیم نگاهی به گلهای روی پیشخوان مغازه فهمیدند که این همان گلهایی است که در اینستاگرام خود آنها را نشان داده و در طراحی لباسهایم از آنها استفاده کرده ام.

منبع: سرگذشت مشهورترین زنان کارآفرین جهان - محمدرضا آل یاسین و مونا آل یاسین

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید