امروز: جمعه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۹ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 273417
۲۰۴۷
۱
۰
نسخه چاپی

خشونت سایبری: تهدیدهای پنهان در دنیای مجازی

خشونت سایبری یا مجازی یکی از مهمترین آسیب های گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی می باشد. ویژگی های خاص شبکه های اجتماعی همچون گم نام یا بی مکان بودن موجب شده تا بسیاری از کاربران اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی به شکل های مختلف قربانی خشونت شوند.

خشونت مجازی یا خشونت سایبری: شبکه های اجتماعی مجازی

اينترنت و فضای مجازی

ظهور اينترنت، نمونه ای از تحولات فناوری ارتباطی و اطلاعاتی است كه تغييرات عميقی را در عرصه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ايجاد كرده است تا آنجا كه حتی منشأ توليد نظريه ها و مفاهيم جديد در حوزه های مختلف جامعه شناسی، روانشناسی، ارتباطات، اقتصاد و به طور كلی علوم انسانی شده است.

اينترنت با تسهيل برقراری ارتباط ميان دوردست ترين نقاط جهان، كره خاكی را تبديل به دهكده ای كوچك كرده است؛ دهكده ای كه ناخودآگاه نام مارشال مك لوهان را در ذهن تداعی می كند كه سال ها پيش از روزی سخن گفته بود كه جهان به واسطه پيشرفت فناورانه ارتباطات، به دهكده ای كوچك تبديل خواهد شد و مردم نه در كشورهای دوردست و با فاصله كه گويی در يك دهكده زندگی می كنند. وقتی صحبت از فضای مجازی به ميان می آيد، مردم اغلب به رايانه ای فكر می كنند كه به اينترنت متصل است؛ در حالی كه اين فقط  بخش بسيار كوچكی از فضای مجازی را تشكيل می دهد.

از نگاه ديويد بل فضای مجازی فقط مجموعه ای از سخت افزار نيست؛ بلكه مجموعه ای از تعاريف نمادين است كه شبكه ای از عقايد و باورها را در قالب داد و ستد، رد و بدل می كنند.

فضای مجازی در واقع نامی است كه تعداد زيادی از كاربردهای امروز فناوری های جديد ارتباطی را در بر می گيرد. اين نام نخستين بار به وسيله ويليام گيبسون در رمان نورومانسر ابداع شد.

گيبسون، فضای مجازی را مكان تجسم های همراه با رضامندی معرفی می كند كه در آن هر دو بعد فيزيكی و ذهنی خود، دچار تحول و دگرگونی می شوند. در واقع، جسم فيزيكی در واقعيت مجازی و فضای سايبر، فاقد ارزش است و طراحی خود در دنيای مجازی به تقليل پيش بينی پذيری و اعمال كنترل بر هويت می انجامد. در فضای مجازی، متون تايپ شده بر صفحه رايانه، همچون ماسك عمل می كنند و اين تغيير قيافه متنی، می تواند عامل لذت و هيجان و روشی برای كسب تجربه باشد.

شبكه های اجتماعی مجازی

شبكه، مجموعه ای است از اشياء يا دستگاه هايی مانند تلفن، فكس و رايانه كه به هم متصل اند. گسترش فناوری اطلاعات سبب توسعه ارتباطات شده و اين گسترش ارتباطات با ابزارهای نوين اطلاعاتی سبب می شود تا در حوزه درون متنی فناوری اطلاعات يعنی در حوزه مجازی هم بين كاربران شبكه ايجاد شود و شبكه های اجتماعی مجازی به وجود آيند.

شبكه های اجتماعی مجازی، نقاط اتصال كاربران اينترنتی با يكديگر است. اين شبكه ها در قالب وبگاه و سايت اينترنتی، محيطی را فراهم می كنند كه كاربران می توانند علاقه مندی های خود را با اسـتفاده از نمادهای متنی، صوتی و تصويری در آنها بارگذاری كرده و در مورد اين محتويات با يكديگر گفتگو كنند.

افراد اغلب برای دستيابی به اطلاعات، منابع و موقعيت ها، به روابط شخصی و نزديكان خود متكی هستند. اين روابط، شبكه اجتماعی فرد را تشكيل می دهد و آن به نوبه خود، سيستم اجتماعی را به وجود می آورد. دانشمندان اجتماعی، از مفهوم شبكه اجتماعی برای اشاره به سيستم پيچيده روابط بين افراد در سيستم اجتماعی استفاده كرده اند.

شبكه اجتماعی يا منبع توليدكننده سرمايه اجتماعی، تركيبی از كنشـگران (كنشگران، لزوماً افراد نيستند، بلكه سازمان ها و گروه ها را نيز در بر می گيرند) و روابط بين آنهاست. به عبارت ديگر، شبكه اجتماعی، الگويی از روابط است كه كنشگران را به هم متصل می كند.

شبكه های اجتماعی مجازی، جامعه ای برخط (آنلاين) كه كاربران آن، مجاز به اشتراك اطلاعات، تصاوير، فيلم ها، نرم افزارها و غيره، برقراری ارتباط با ديگران و كشف نشانی ارتباط افراد جديد هستند.

آرپانت، نظام های تابلوی اعلانات (بی بی اس) نخستين شبكه های اجتماعی هستند كه تا دهه 1980 شكل گرفتند. با عموميت يافتن اينترنت در سال 1990، پايگاه های گوناگونی راه اندازی شدند، اينترنت وارد عرصه زندگی عمومی مردم شد و پايگاه های تجاری، دانشگاهی و آموزشی، در سراسر وب رواج يافت تا اينكه شبكه های اجتماعی امروزی همچون فيس بوك (در سال 2004) يوتيوب (در سال 2005) توئيتر (در سال 2006) و بسياری از شـبكه های اجتماعی ديگر راه افتادند و امروزه ميليون ها نفر از سراسر جهان را در محيط مجازی گرد هم آورده اند.

شبكه های اجتماعی مجازی، به علت بی مكانی حاكم بر اينترنت، بر علايق افراد و گروه ها بنيان نهاده شده اند. ويژگی های شبكه های اجتماعی مجازی عبارت اند از: به اشتراك گذاری؛ بسيج كنندگی؛ سازمان دهی؛ دوستی (دوست يابی)؛ اعتماد؛ حلقه های مخاطبان؛ استناد و تعميم؛ چند رسانه ای بودن؛ گپ؛ نقد بی رحمانه؛ دنبال كردن و دنبال شدن؛ پرستيژ؛ باز انتشار؛ خرد جمعی؛ جهانی بودن؛ سـرگرمی؛ ساختار دمكراتيك؛ قدرت سرمايه اجتماعی؛ تحرك اجتماعی و ابتكار و خلاقيت.

كاركردهای شبكه های اجتماعی مجـازی

بـه طور كلی می توان گفت كاركردهای شبكه های اجتماعی، صورتی دو وجهی دارد و می توان آنها را در دو دسته كلی عمومی و خاص قرار داد.

كاركردهای عمومی، مواردی است كه به طور عمده در فضـاهای ارتبـاطی انسانی تحت تأثير رسانه، به معنای كلی آن اتفاق می افتد، اما با تأثير از موجوديت خاص حاكم بر رسانه های اجتماعی پديدآورنده شبكه ها، با ساير كاركردهای رسانه های ارتباطی متفاوت است.

منظور از كاركردهای عمومی، كاركردهايی است كه در سـاير رسـانه هـای ارتباطی نيز وجود دارند و تنها در انحصار اين شبكه ها نيستند. به عبارت بهتر، وجه تشابه كاركردی شبكه های اجتماعی با ساير رسانه های ارتباطی است.

عمـده تـرين كاركردهـای عمومی شبكه ها شامل معرفت سازی، توليد، ابداع، نشر و نگهداری ايده ها، انگاره سـازی، بحران سازی و بحران زدايی، بحران رسانه ای، استفاده ابزاری در خـدمت اهـداف و غيـره است.

كاركردهای خـاص و ويـژه شـبكه هـای اجتمـاعی بـه آنهايی گفته می شود كه به دليل ويژگی های انحصاری اين نوع شبكه ها، فقـط مخـتص شبكه های اجتماعی بوده و ساير رسانه های ارتباطی از آنها بی بهره يا كـم بهـره انـد. ايـن كاركردها شامل همگرايی، خرد جمعی، فرهنگـی، كـاركرد اجتمـاعی، كـاركرد سياسـی، ابزاری، رسانه ای و منبع است.

به نظر كاستلز، قدرت سياسی از دولت ـ ملت ها و نظام های دموكراتيك به رسانه هـا و ساير توليدهای فرهنگی انتقال يافتـه اسـت. بـه اعتقـاد كاسـتلز، در رسـانه هـای جديـد ارتباطی، امكانات و قابليت های نو و دموكراتيك برای ارتباطات و مشاركت وجود دارد. اين امكانات، توان و ظرفيت بالقوه ايدئولوژی غالب را برای اعمال سلطه محدود می سـازد. در عوض، افراد قادر خواهند بود تا جهان های مجازی خود را بسـازند كـه پايـه دموكراتيـك شدن تصورات و باورها است. ميزان تـأثير شـبكه هـای اجتمـاعی تـابعی از تـوان انتشـار اطلاعات در سراسر ساختار اجتماعی است.

هدف جامعه اطلاعاتی ايـن است كه به وسيله فناوری اطلاعات، مزيت رقابتی در سطح جهانی به دست آورد.

نظريه پرداز معاصر «اليزابت نوئل نيومن» نظريه «حركت مارپيچی - سكوت» را برای رسانه های جمعی، در تأثيرگذاري بيش از ساير نظريه ها در قدرت قائـل اسـت. او معتقـد است كه رسانه های جمعی تأثير فوق العاده ای روي افكار عمومی دارند. نوئـل نيـومن ايـن بحث را مطرح مي كند كه اگر سه مشخصة بارز ارتباط جمعي يعني انباشت، حضور همـه جانبه و همگاني بودن با هم تركيب شوند، قدرت زيادي را توليد مي كنند كه قـادر اسـت در افكار عمومي اثر بگذارد.

عامل ديگری كه اينجا وارد صحنه می شود، حركت مـارپيچی سكوت است.

مردم غالباً دربارة يك موضوع داغ و مورد بحث همگاني، علاقه مندند بدانند كه نظر ديگران دربارة آن واقعه چيست و توزيع اجتماعي اين نظريـه هـا چگونـه اسـت و دربارة آن، چه حدس هايي زده مي شود. ابتدا و قبل از هر چيـز مـردم علاقـه مندنـد كـه بدانند، نظر آنها در حال تغيير است. اگر احساس كنند كه جزء اقليت هستند، نظر خود را افشا نمي كنند و دربارة آن سكوت اختيار مي كنند. هر اندازه مردم بيشتر سكوت كننـد و احساس كنند كه ديدگاه مشخصي هنوز مطرح نشده است، همچنان به سـكوت خـود ادامه مي دهند.

 از نظر نوئل نيومن، رسانه هاي جمعي در اين ميان نقـش مهمـي را بـازي مي كنند؛ زيرا منبعي به شمار مي روند كه مردم بـراي آگـاهي از چگـونگي توزيـع افكـار عمومي به آنها مراجعه مي كنند. رسانه ها اين گمان را در مردم تقويت مي كنند كه كدام بخش از افكار عمومي را منتشر كنند، بدون اينكه منزوي شوند. نوئل نيومن معتقد اسـت كه تمام مردم براي صحبت كردن دربارة واقعهاي كه دربارهاش تعبيرات گونـاگوني بيـان مي شود، به مقدار زيادي تحت تأثير تصور و ذهنيتي قرار دارد كه به باور شـخص، همـان افكار عمومي غالب است. چنانچه شخص تصور كند كه تعبير او با برداشت افكار عمـومي در تعارض است، سكوت اختيار خواهد كرد.

انگيزه شـخص بـرای سـكوت ممكـن اسـت نتيجه ترسی باشد كه او از منـزوی شـدن خـود دارد.

جان ديويی به همراه «هورتون كولی»، «رابرت ازرا. پارك» و «جرج هربرت ميد» به عنوان چهار انديشمند آمريكايی، معتقد بر صنعتی شدن، شهرنشيني و مهاجرت انبـوه اروپاييان به ايالات متحده بودند كـه مشـكلات اجتمـاعي بسـياري را پديـد آورد. آنهـا اميدوار بودند كه فناوري هاي نوين ارتباطي روزگار آنها، بتواند به بهبود وضعيت جامعـه كمك كند.

خشونت سایبری: تهدیدهای پنهان در دنیای مجازی

جرائم خشن

كلدي (1381 ) جرم را دسته اي از رفتارها و واكنش هايي تعريف مي كند كه از حد تحمل گروهي اجتماعي فراتر مي رود. به عبارت ديگر، جرم مجموعه واكنش هـايي است كه به منافع جامعه لطمه وارد مي آورد؛ به گونهاي كه دولت تصميم مي گيرد، نقشـي مستقيم در تشخيص و برخورد با آن اتخاذ كند.

وي عوامل ايجاد جـرم را شـامل عوامـل داخلي از جمله عوامل فردي (جنس، سن، وضعيت فيزيكي و ژنتيكـي) و عوامـل روانـی (حساسيت، ترس، كم هوشي، پرخاشگري، حقارت و مشكلات رواني) و عوامل خـارجي از جمله عوامل محيطي (اوضاع جغرافيايي، آب و هوا، رطوبت و ارتفاع) و عوامـل اجتمـاعي (فقر، ثروت، خانواده، فرهنگ، بيكاري، رسانه ها، مهاجرت، جمعيت و اشـتغال) مـي دانـد.

همچنين، وي انواع جرم را به جرم جاني يا خشونت زا مثل قتل، جرم مالي مثل سـرقت، جرم بدون قرباني مثل ولگردي، جرم دولتي مثل اخـتلاس و جـرم سـازمان يافتـه مثـل قاچاق موادمخدر، قاچاق اسلحه، حملة مسلحانه به بانك ها و خريـد و فـروش راديواكتيـو مي داند.

تعريف مشخصي تحت عنوان جرائم خشن در قانون مجـازات اسـلامي نـداريم و ايـن شايد يكي از ايرادات قانونگذار باشد، ولي آن چيزي كه در روية مطرح اسـت، جرائمـي را خشن مي گويند كه به نوعي به عنف بودن و اجبار بودن همراه است و امنيت جامعه را از بين مي برد. در واقع، مي توان گفت آن دسته از جرائمي هستند كه معمولاً در مقابل ساير جرائم از فراواني زيادي برخوردار نيستند، اما به لحاظ ماهيتي، ترسناك تلقي مـي شـود و توجه رسانه ها و افكار عمومي را به خود جلب مي كند. اين جـرائم عمومـاً آثـار و تبعـات رواني در سطح جامعه به همراه دارد و آثار زيان بار آن به شدت در جامعه ماندگار مي شود.

مصاديقي هم كه براي اين موارد مطرح است شامل مواردي مانند سرقت مسلحانه، قتل، تجاوز به عنف و آدم ربايی است.

انواع خشونت

در يك تقسيم بندي مي توان خشونت را به انـواع زيرتقسيم بندي كرد:

• خشونت جسمانی: شامل صدمه واردكردن به فرداز طريق ضربه زدن، بريدن، لگدزدن، سيلي زدن و موارد مشابه است. اين صدمات مي تواند در نتيجة اسـتفاده از اشـيايي نظيـر كمربند، تركه چوب و چماق به وجود آيد.

• خشونت عاطفی: خشونت عاطفي يا بدرفتاري رواني به عنوان لفظي كه در آن يك فرد بزرگسال به خودپنداره شايستگي هاي اجتماعي كودك حمله مي كند، تعريف شـده اسـت كه در الفاظي مانند اهانت، تهديد يا تحقيركردن به كار برده مي شود.

• خشونت جنسی: عبارت از اينكه بزرگسالان يا بچه هاي بزرگتر، از يـك كـودك بـراي ارضاي جنسي استفاده كنند كه ممكن است همراه با تماس يا بدون تماس باشد. اشـكال تماس شامل لمس كردن جنسي يك كودك يا تقاضا كردن از كودك كه يك بزرگسال را به طريق جنسي لمس كند. اشكال غيرتماسي نيز شامل در معرض نمايش قراردادن آلات جنسي در مقابل كودك يا عكس هاي مستهجن از كودكان گرفتن و غيره اسـت.

در بررسي مباني نظري خشونت، نظرية يادگيري اجتماعي مطرح مـي شـود. براسـاس اين ديدگاه، رفتارهاي افراد در اثر همنشيني با افراد جامعه آموخته مي شود. اين ديـدگاه به نقش خانواده و همـسالان در ارتكـاب خشونت اشاره دارد.

باندورا مدعي است كه غالب رفتارهاي انسان از طريق مشاهده و در خلال فرآيند الگوسازي فراگرفته مي شوند. بـرگس و اكرس نيز يادگيري رفتار كجروانه را عمدتاً از طريق فرآيندهای تقويت و سـازوكارهاي اساسي آن يعني تـشويق و تنبيـه مـورد توجـه قـرار مي دهند و معتقدند ادامه يا توقـف هر نوع رفتاری، بستگی به تشويق يا مجازات دارد؛ يعني تشويق موجب ادامة رفتارهــاي انحرافـي همچـون ساير رفتارهاي اجتماعي در اثر آميزش با ديگـران آموختـه می شـود.

تعریف خشونت سایبری یا مجازی

خشــونت ســایبری بــه هــر رفتاری می گوینــد کــه باعــث تعــدی بــه آسـایش و اسـتقرار بدنـی، روحـی و عاطفـی یـک فـرد یـا گـروه شـود.

آنچـه کـه خشـونت مجـازی را از دیگـر انـواع خشـونت متمایـز می کنـد ایـن اسـت کـه در ایـن نـوع از خشـونت، آثـار فیزیکـی قابـل مشـاهدهای وجـود نـدارد، بلکـه باعـث شـرایط ناپایـدار روحـی یـا عاطفـی می شـود، در نتیجــه ایــن نــوع از خشــونت بــه خاطــر تاثیــرات روحــی و روانــی مخربــی کــه بــر جــای می گــذارد تفاوتــی بــا خشــونت فیزیکــی نــدارد.

در حقیقــت وجــه تمایــز خشــونت مجــازی بــا دیگــر انــواع خشــونت در ســهولت ارتــکاب آن اســت، بــه طــوری کــه یــک فــرد می توانــد بــه راحتـی بـا جمـعآوری اطلاعات از فـرد یـا افـرادی دیگـر مرتکـب ایـن نـوع خشـونت شـده و منجـر بـه تاثیـر منفـی گسـترده ای شـود.

خشونت واقعی و مجازي هر دو با آسیب هاي روانشناختی همراه اند و بر طبق دیدگاه یـادگیري اجتماعی به گونه مشابهی شکل گرفته و حفظ می شوند. اما به نظر می رسد ماهیت گمنامی افراد در فضاي مجازي بر نوع آسیب هاي روانشناختی و ماهیت خشونت تأثیر گذار باشد.

مطالعات انجام شده نشان می دهند چهار ویژگی شخصیتی تنهـایی، همـدلی، عـزت نفـس و تجربـه قربانی شدن، عموماً با خشونت سایبري همراه هستند. احساس تنهایی با انزواي اجتماعی همـراه اسـت و باعث می شود فرد شانس کمی براي ارتباط مؤثر با همسالان داشته باشد در نتیجه می تواند او را تحریـک به خشونت مجازي براي رسیدن به اهدافش کند. افرادي که همدلی پایینی دارند احساس راحتی بیشـتري با گمنام بودن در فضاي مجازي دارند و حساسیت شان نسبت به دیگران کم اسـت کـه بـر تمایـل آنهـا نسبت به آزار و اذیت دیگران تأثیر می گذارد. گرچه عزت نفس پایین هم در قربانیـان و هـم در میـان زورگویـان دیده می شود ولی به نظر می رسد عزت نفس قربانیان پایین تر باشد. بالاخره اینکه تجربه خشونت چه به صـورت مجازي و چه به صورت مستقیم می تواند دلیلی براي گرایش به خشونت مجازي باشد. احسـاس خشـم و انتقـام جویی می تواند تحریک کننده نوجوانان براي این عمل باشد.

خشونت سایبری: تهدیدهای پنهان در دنیای مجازی

طبقه بندی خشونت مجازی

مانــع اصلــی در برابــر اتخــاذ تصمیمــات مهــم و ایجــاد راهکارهایــی بــرای کاهــش خشــونت مجــازی ایــن بــاور عمومــی اســت کــه ایــن نــوع از خشــونت، خطــر کمتــری داشــته و از خشــونت خــارج از دنیــای مجــازی حقیقــت کمتـری دارد. دلیـل چنیـن بـاوری ایـن اسـت کـه خشـونت مجـازی بـا آنچـه کـه مـا از خشـونت می شناسـیم مطابقـت نـدارد. در عیـن حـال ایـن نـوع از خشـونت هنـوز بـه عنـوان یــک پدیــده تلقــی می شــود.

وقتــی بــه خشــونت فکــر می کنیــم معمــولا قبــل از اینکــه یــاد اینترنــت بیافتیــم بــه یــک رفتــار تنــد مثــل تعــدی جســمی و نــه چیــزی مثــل فریــب و ظلــم روانــی فکــر می کنیــم.

ضرب المثــل قدیمــی می گویــد ســنگ و چــوب می توانــد اســتخوان مــن را بشــکند؛ امــا اســامی هیــچ آســیبی بــه مــن نمی رســانند. مــا عمدتــا خشــونت را ضــرب و جــرح هدفمنــد می دانیــم کــه بــه شــکل کلــی توســط افــرادی اعمــال می شــود کــه از نظــر اجتماعــی در حاشــیه هســتند و خیلــی بــه نــدرت می توانیــم تصــور کنیــم کــه یــک فــرد تحصیلکــرده دســت بــه رفتارهــای خشــونت آمیز بزنــد و بــه همیــن دلیــل مرتکبــان خشــونت از دســته دوم کــه بــه یقه ســفیدها مشــهور هســتند می تواننــد ناشــناس باقــی بماننــد. از آن جایــی کــه

خشــونت مجــازی بــا تصــور عمومــی از خشــونت ســازگار نیســت، بــه رســمیت شــناختن آن و در نتیجــه پیگــرد و ممانعــت از آن دشــوار اســت.

قــدم اول در زمینــه مبــارزه بــا خشــونت مجــازی، شناســایی و نامگــذاری آن اســت.

انواع خشونت مجازی

انواع خشونت مجازی به شکل کلی خشونت مجازی را می توان به چهار دسته تقسیم کــرد:

1. برقراری تماس در فضای مجازی که به خشونت در دنیای واقعی منجر می شود

اولیــن نــوع از خشــونت مجــازی، ارایــه اطلاعات نادرســت اســت کــه منجــر بــه خشــونت در فضــای غیــر مجــازی می شــود. در ایــن حالــت، شــخص معمــولا بــه شــکل هدفمنــد خــود را بســیار بهتــر از آنچــه کــه هســت نشــان می دهــد کــه نتیجــه آن می توانــد منجــر بــه کلاهبرداری مالـی، سـرقت، تجـاوز یـا ضـرب و جـرح شـود. ایـن رفتـار در واقـع فریـب و خیانـت بـه اعتمـاد اسـت و در بحـث، بررسـی و طبقه بنـدی خشـونت در عرصـه مجـازی می توانـد ذیـل ایـن ســرفصل تعریــف شــود.

مثــال: کاتریــن تارباکــس ســیزده ســاله بــود کــه در یــک اتــاق گفتگــوی مجــازی بــا مــارک 23 ســاله آشــنا شــد و پیام هایــی را بــا یکدیگــر رد و بــدل کردنــد. وقتــی بعــد از مدتـی کاتریـن، مـارک را از نزدیـک ملاقات کـرد بـا فرانـک کوفروویــچ 41 ســاله مواجــه شــد کــه یــک پدوفیــل بــوده و چندیــن ســابقه تعــرض بــه کــودکان را در پرونــده خــود داشـت. فرانـک در اتـاق یـک هتـل بـه کاتریـن تجـاوز کـرد و پــس از آن ناپدیــد شــد. در ایــن مثــال، ویژگی هــای متعــددی از شــکل اولیــه خشـونت دیـده می شـود: فریـب، آزار جسـمی، تجـاوز، رفتـار توهین آمیــز و همــه اینهــا در قبــال یــک کــودک 13 ســاله آسـیب پذیر رخ داده بـود.

چنیـن اتفاقـی در حقیقـت کابـوس بســیاری از پــدر و مادرهــا اســت و بــه دلیــل مطــرح شــدن موضــوع در رســانه های عمومــی و آشــنایی مخاطبــان بــا تــرس از متجــاوزان بــه کــودکان، بحث برانگیــز شــد.

2. نظارت آنلاین و ردیابی

این نوع از خشــونت مجــازی معمــولا بــه شــکل نظــارت آنلاین و هـدف قـرار دادن یـک نفـر بـه شـکل غیـر قانونـی صـورت می گیـرد. قربانـی در فضـای مجـازی زیـر نظـر گرفتـه شـده و اطلاعات خصوصـی او بـا اهداف مشـخصی جمـع آوری می گــردد کــه در واقــع تجــاوز بــه حریــم خصوصــی افــراد محســوب می شــود و تحــت عنــوان «نظــارت بــر اینترنــت» مــورد بحــث قــرار می گیــرد.

ایــن نــوع از خشــونت گاه بــا علــم و اطلاع قربانــی صــورت می گیـرد و باعـث تـرس و نگرانـی و آسـیب روانـی او می شـود: «مــن می دانــم تــو کــی هســتی» یــا «مــن می دانــم کــه تــو و بچه هایـت کجـا زندگـی می کنیـد» کـه در واقـع مفهومـش ایـن اسـت کـه «مـن از ایـن اطلاعات بـرای آسـیب زدن بـه تــو اســتفاده می کنــم».

در بســیاری از مــوارد ایــن قبیــل تهدیدهـای مجـازی بـه خشـونت فیزیکـی و حتـی تهدیـد بـه قتـل یـا خـود قتـل منجـر شـده اسـت.

مثــال: دوایــت کامفــورت فارغ التحصیــل دانشــگاه ســن دیه گــو، دختــر دانشــجویی را در فضــای مجــازی تحــت نظــر گرفــت. دوایــت از کارت اعتبــاری بانکــی یــک اســتاد دانشــگاه بــرای خریــد و جمــع آوری اطلاعات در مــورد ایــن دختــر اســتفاده کــرد و ســپس بیشــتر از صــد پیــام بــرای او ارســال کــرد. ایــن پیام هــا شــامل تهدیــد بــه مــرگ، ارســال عکس هــای برهنــه از قربانــی و ارجاع هایــی بــه فعالیت هــای عــادی و روزمــره او بــود.

3. تجاوز مجازی

تجــاوز در اینترنــت بــه رفتارهایــی گفتــه می شــود کــه بــا هـدف آزار و اذیـت و توهیـن بـه فـرد دیگـر انجـام می شـود. یــک مشــخصه بــارز ایــن رفتــار، تکــرار مــداوم آن اســت بــه طــوری کــه قربانــی بــه هــر راهــی کــه متوســل شــود، بــاز هــم پیام هــای حــاوی آزار و اذیــت دریافــت می کنــد. ضــرر و زیـان ناشـی از ایـن قبیـل رفتارهـا در فضـای مجـازی بسـیار متنـوع اسـت و می توانـد منجـر بـه اضطـراب، احسـاس مـورد اهانــت قــرار گرفتــن، اتـلاف وقــت و انــرژی و حتــی ارتــکاب جـرم شـود.

4. رفتارهای تحقیرآمیز

آخریــن دســته از مــوارد خشــونت ســایبری تحقیــر کــردن اســت، مســاله ای کــه بــه شــکل عمومــی در فضــای آنلاین از طریــق ترســیم تصویــری تحقیرآمیــز از زنــان بــا کلمــه یــا عکس هایــی کــه تشــویق کننده تحقیــر یــا رفتــار ناپســند بــا آنــان اســت، رخ می دهــد.

مثــال: جیــن هیچــکاک نویســنده هــدف فریــب اینترنتــی از طــرف گروهــی قــرار گرفــت کــه خــود را «آژانــس ادبــی وودســاید» معرفــی کــرده بودنــد. متجــاوزان مجموعــه ای فراوانــی از ایمیلهــا را بــرای جیــن، همســرش و وکیلــش ارسـال کردنـد. متجـاوزان پـس از آن پیامهایـی را بـه نـام او بـرای رسـانهها ارسـال کردنـد کـه در آنهـا آمـده بـود جیـن مایــل اســت کــه مــردم بــا او تمــاس گرفتــه یــا بــه منزلــش مراجعـه کننـد تـا خیال هـا و توهمـان جنسـی خـود را بـا او در میــان بگذارنــد. در انتهــای تمــام پیام هــا آدرس منــزل و شــماره تلفــن جیــن درج شــده بــود.

در ایـن مثـال، متجـاوزان محـل زندگـی جیـن را میدانسـتند و آزارهــای آنهــا باعــث شــد تــا جیــن منــزل خــود را تغییــر دهــد. در عیــن حــال، بمبــاران ایمیلــی کــه صــورت گرفــت شــخصیت ایــن نویســنده را بدنــام کــرد. ایــن یــک نمونــه از تجـاوز مجـازی تالفیجویانـه اسـت، چـرا کـه ظاهـرا جیـن در فضـای مجـازی حرفـی زده یـا حرکتـی کـرده بـود کـه باعـث خشـم فـرد دیگـری شـده بـود.

در این مورد مسائلی نظیـر تحقیــر یــا ابــژه شــدن زنــان بــه شــکل عمومــی و کلــی اتفـاق می افتـد. ایـن شـکل از تحقیـر عـاوه بـر مـورد زنـان، ممکـن اسـت دربـاره هـر گـروه دیگـری هـم رخ دهـد. چنیـن رفتارهایـی ممکـن اسـت در رده خشـونتهای معمـول جـای نگیرنــد. ایــن نــوع از تحقیــر شــاید موجــب آســیب بــه یــک هــدف مشــخص نشــود؛ عــاوه بــر ایــن ممکــن اســت بــه شــکل غیرمســتقیم رخ دهــد.

چنیــن مــواردی اغلــب بــه عنــوان یکــی از اشــکال آزادی بیــان و حملــه لفظــی مــورد بحــث قــرار میگیرنــد. ایــن مســایل شــامل شــکلهایی از خشــونت ســایبری اســت کــه میتوانــد بــه توهیــن علیــه زنــان منجــر شــود، چــه بــه شــکل فــردی و چــه بــه شــکل گروهــی. نخسـتین مـورد از ایـن مسـاله شـامل تحقیـر افـراد از طریـق متنهایـی اسـت کـه بـه شـکل لیسـت ارایـه میشـوند. مثــال: در نوامبــر ۱۹۹۵ ایمیلــی از طریــق چهــار دانشــجوی ُ مــرد دانشــگاه کرنــل در ســطح وســیعی منتشــر شــد.

این پیغام حاوی لیستی با عنوان «۷۵ دلیل برای اینکــه چــرا زنــان (حرامزاده هــا/ کثافت هــا) نبایــد از آزادی بیــان برخــوردار باشــند» بــود. ایــن دالیــل ضــد زن و خشــونتآمیز شــامل مــواردی اینچنینــی بــود: - احمقانه صحبت و رفتار میکنند - وقتـی در خیابـان مـردی بـرای آنهـا سـوت میزنـد، بایـد خفـه شـوند و از دسـتورات پیـروی کننـد - اگـر نمیتواننـد صحبـت کننـد، نبایـد دربـاره تجـاوز هـم اعتراضـی داشـته باشـند.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید