امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 276633
۵۸۰
۱
۰
نسخه چاپی

دیه | اطلاعات جامع درباره دیه، نحوه پرداخت، پرداخت کننده و دریافت کننده دیه

دیه | اطلاعات جامع درباره دیه، نحوه پرداخت، پرداخت کننده و دریافت کننده دیه

تعریف دیه

در دین اسلام و به تبع آن در قانون کشور ما، برای مجازات جانی در جنایات غیر عمدی بر نفس، عضو یا منفعت و یا جنایات عمدی (در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد)، به منظور جبران خسارت وارده بر بدن انسان، مال معینی تحت عنوان دیه تعیین شده است که میزان آن در قانون براساس نوع جراحت وارده بر قسمت‌های مختلف بدن یک انسان مقرر شده است. در مواقعی اگر نواحی از بدن دچار جراحت شود که میزان دیه‌ آن در شرع مقرر نشده است، ارش تعلق می‌گیرد.

قانونگذار در ماده ۴۴۸ قانون مجازات اسلامی به تعریف دیه پرداخته است که بر اساس آن دیه مقدّر، مال معینی است که در شرع مقدس به سبب جنایت غیرعمدی بر نفس، عضو یا منفعت، یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد، مقرّر شده است.

مطابق تعریف دیه در این ماده، می توان گفت شرایط تعیین دیه شامل دو مورد زیر است :

اول در مورد جرایم عمدی است که به دلایلی منجر به قصاص نمی شوند . مانند حالتی که قتلی صورت گیرد و خانواده مقتول با قاتل توافق کنند و به جای قصاص ، مطالبه دیه نمایند .

حالت دوم زمانی است که جرایم غیر عمدی ( شامل جرم شبه عمد و جرم خطای محض ) صورت گرفته باشد که در این صورت نیز مرتکب با پرداخت دیه مجازات می شود .

انواع دیه

مطابق قانون مجازات اسلامی می توان انواع دیه را چنین تقسیم بندی نمود:

دیه قتل: دیه ای معادل یک دیه کامل مرد مسلمان را دارد. نرخ دیه هر سال توسط قوه قضاییه تعیین می شود.

دیه اطراف یا اعضای بدن: یکی دیگر از انواع دیه ، دیه اعضای بدن است . در صورتی که از یک عضو تنها یک عدد در بدن انسان وجود داشته باشد ، از بین بردن آن دیه کامل دارد و در صورتی که از یک عضو دو عدد موجود باشد ، از بین بردن یکی از آنها نصف دیه کامل و از بین بردن هر دوی آنها دیه کامل خواهد داشت.

دیه منافع اعضاء: در صورتی که شخصی مرتکب جنایتی بر دیگری شود که به موجب آن فرد برخی از حواس خود را از دست بدهد ، باید دیه منافع آن عضو را بپردازد . ( مثلا منفعت شنیدن توسط گوش مختل شود).مطابق قانون مجازات اسلامی ، دیه منافع شامل مواردی همچون دیه عقل ، دیه شنوایی ، دیه بینایی ، دیه بویایی و دیه صوت و گویایی است.

دیه جراحات: در صورتی که شخص مرتکب جنایتی بر دیگری شود و به موجب آن جراحتی بوجود آید باید دیه جراحات وارده را بپردازد که به نسبت میزان جراحت وارد شده و بنا به تشخیص پزشکی قانونی مقدار آن مشخص خواهد شد .  مانند خراش ، کبودی ، تورم و…

موارد پرداخت دیه

- قتل یا جرح یا نقص عضو که بطور خطاء محض واقع می شود و آن در صورتی است که جانی نه قصد جنایت نسبت به مجنی علیه راداشته باشد و نه قصد فعل واقع شده بر او را مانند آنکه تیری را به قصد شکاری رها کند و به شخصی برخورد نماید.

- قتل یا جرح یا نقص عضو که بطور خطاء شبه عمد واقع می شود و آن در صورتی است که جانی قصد فعلی را که سبب جنایت نمی شود داشته باشد و قصد جنایت را نسبت به مجنی علیه نداشته باشد مانند آنکه کسی را به قصد تادیب بنحوی که سبب جنایت نمی شود بزند و موجب جنایت گردد یا پزشکی بیماری را بطور متعارف معالجه کند و سبب جنایت بر او شود.

- مواردی از جنایت عمدی که قصاص در آنها جایز نیست و یا اولیاءدم به دریافت دیه به جای قصاص مصالحه کنند.

پرداخت کننده دیه

شاید بسیاری از ما در مقابل این پرسش که چه کسی مسئول پرداخت دیه است بگوییم کسی که قتل را انجام داده است. اما این درست نیست، این فقط یکی از روش‌های پرداخت دیه به حساب می‌آید. در قتل عمد و شبه‌عمد پرداخت دیه با خود فرد مجرم است اما اگر قتل به دلیل خطای محض صورت گیرد و به قاضی هم ثابت شود که خطای محض بوده است، اقوام مرد خانواده باید دیه را پرداخت کنند.

اقوام مرد مجرم که قانون آنان را عاقله می‌نامند زمانی مسئول پرداخت دیه می شوند که یکی از این افراد بعد از آنکه قاتل اقرار کرد که قتل به دلیل خطای محض صورت گرفته است، وی را تایید کند، به این ترتیب خود فرد به عنوان عاقله مسئول پرداخت دیه است.

در این باره یک نکته را لازم است بدانید و آن زمانی است که مجرم قتل را در اثر خطای محض اعتراف کند اما عاقله که یکی از اقوام اوست، اعلام کنند که این قتل در اثر خطای محض نبوده است، در این شرایط مجرم باید دیه را بپردازد و مسئولیت از عاقله ساقط می‌‌شود.

عاقله در لغت به معنای نگهدارنده و مواظبت‌کننده است و در اصطلاح فقهی به خویشاوندان و نزدیکان مذکر شخصی گفته می‌شود که مرتکب قتل خطای محض یا جرح شده است که در شرایط خاصی باید دیه‌ی آن قتل یا جرح را بپردازد.

در تعریف قانونی عاقله آمده است: عاقله عبارت است از پدر، پسر و بستگانِ ذکور (مذکر) نَسَبی پدری و مادری یا پدری به ترتیب طبقات ارث. همه‌ی کسانی که در زمان فوت می‌توانند ارث ببرند به صورت مساوی مکلف به پرداخت دیه هستند.

عاقله باید مرد باشد، پس زنان عاقله محسوب نمی‌شوند. عاقله باید رابطه‌ی نسبی پدری و مادری یا پدری با مجرم داشته باشد، بنابراین مردانی که از طریق مادر با مجرم خویشاوند هستند مانند دایی جزءِ عاقله به حساب نمی‌آیند.

طبق قانون عاقله در صورتی مسئول پرداخت دیه است که علاوه بر داشتن نسب مشروع، عاقل و بالغ بوده و تمکن مالی داشته باشد. پس صغار، مجانین، کسانی که نسب مشروع نداشته باشند و معسر به‌عنوان عاقله از پرداخت دیه معاف هستند.

مسئولیت عاقله در پرداخت دیه‌ی جنایات خطای محض منوط به آن است که جرم با اقرار مرتکب ثابت نشده باشد و دیه از میزان خاصی پایین‌تر نرود که این میزان عبارت است از دیه‌ی موضحه، پس پرداخت دیه‌ی کمتر از موضحه برعهده‌ی خود مرتکب جرم است. (موضحه جراحتی است که پوست نازک روی استخوان را کنار زند و استخوان را آشکار کند. این جراحت موجب پنج‌صدم دیه‌ی کامل است)

مهلت پرداخت دیه

اینطور نیست که وقتی حکم دیه صادر شد، فرد محکوم وقت زیادی برای پرداخت آن داشته باشد بلکه در قانون مهلت پرداخت دیه در موارد مختلف از زمان وقوع قتل مشخص شده است‌.

مهلت پرداخت دیه از زمان وقوع جنایت به ترتیب زیر است؛ مگر آنکه طرفین دعوا به نحو دیگری با هم تراضی کرده باشند که در این صورت بر مبنای توافق طرفین اقدام می‌شود؛ و پرداخت هریک از انواع دیه بر مبنای قیمت زمان پرداخت محاسبه می‌شود.

در جنایات عمدی، ظرف یک سال قمری.
در جنایات شبه‌عمد، ظرف دو سال قمری (هرسال نصف دیه باید پرداخت شود).
در جنایات خطای محض، ظرف سه سال قمری (هرسال یک‌سوم دیه باید پرداخت شود).

نکته‌ی قابل توجه آن است که هرگاه پرداخت‌کننده‌ی دیه در بین مهلت‌های مقرر نسبت به پرداختِ تمام یا قسمتی از دیه اقدام کند، دریافت‌کننده مکلف به قبول آن است.

دریافت کننده دیه

چند گروه می‌توانند جزءِ دریافت‌کنندگان دیه قرار بگیرند:

مجنی‌علیه

در درجه‌ی اول خود قربانی یا مجنی‌علیه -چنانچه نمرده باشد- دیه را دریافت می‌کند.

ورثه‌ی مقتول

هرگاه مجنی‌علیه کشته شود دیه جزءِ ترکه‌ی او محسوب می‌شود و ورثه‌ای که در زمان مرگ زنده بودند برمبنای قوانین ارث از دیه ارث می‌برند. در صورتی‌ که قاتل از ورثه‌ی مقتول باشد چنانچه قتل عمدی باشد از کلیه‌ی اموال و نیز از دیه‌ی وی ارث نمی‌برد و در صورتی‌ که قتل شبه‌عمد یا خطای محض باشد از دیه‌ی وی ارث نمی‌برد.

 اگر قتل در ماه حرام اتفاق افتاده باشد دیه در صورتی تعلق می‌گیرد که اولیای دم خواهان دریافت دیه به جای قصاص باشند. درباره تمایل اولیای دم به قصاص نیز بد نیست بدانید که همین طوری افراد نمی‌توانند تقاضای قصاص داشته باشند بلکه یک استثنا در این باره وجود دارد و آن اینکه هرگاه زنی توسط یک مرد در یکی از ماه‌های حرام به قتل برسد و اولیای دم زن، خواهان قصاص باشند باید تفاضل دیه زن را پرداخت کنند

بیت‌المال

مطابق روایات و فقه اسلامی، امام وارث کسی است که وارث ندارد، بنابراین در تمام مواردی که شخصی کشته می‌شود و ورثه‌ای برای دریافت دیه ندارد دیه‌ی او به امام (بیت‌المال) می‌رسد.

از آنجاکه هر کس بمیرد و وارثی نداشته باشد امام (بیت‌المال) وارث اوست، پرداخت‌کننده‌ی دیه جرایم خطایی او (اعم از قتل و غیر قتل) نیز، در صورت نبودن عاقله برعهده‌ی بیت‌المال خواهد بود. طبق قانون «در صورتی‌ که مرتکب دارای عاقله نباشد یا عاقله او به دلیل عدم تمکن مالی نتواند دیه را در مهلت مقرر بپردازد، دیه توسط مرتکب و در صورت عدم تمکن از بیت‌المال پرداخت می‌شود. در این مورد فرقی بین دیه‌ی نفس و غیر آن نیست.»

پس بر اساس قانون پرداخت دیه‌ی جرایم خطایی از بیت‌المال مشروط به نداشتن عاقله یا عدم تمکن آنها برای پرداخت دیه است، زیرا اگر عاقله، باوجود توانایی در پرداخت دیه، از پرداخت امتناع کنند، بیت‌المال وظیفه‌ای در پرداخت دیه نخواهد داشت، زیرا با بودن خویشاوندان شخص، بیت‌المال وارث شخص خطاکار محسوب نمی‌شود که در مقابل آن مسئول پرداخت دیه‌ی وی هم باشد. علاوه بر این مورد، در موارد دیگری نیز بیت‌المال مسئول پرداخت دیه است ازجمله پرداخت دیه‌ی کسی که در اثر ازدحام جمعیت کشته شود یا جسد وی در خیابان پیدا شود. در این مورد قانون بیان می‌کند: «اگر شخصی به قتل برسد و قاتل شناخته نشود و یا براثر ازدحام کشته شود دیه از بیت‌المال پرداخته می‌گردد.»

انوع جراحت در قانون و میزان دیه آن

حارصه

به خراشیدگی پوست بدون جاری شدن خون، حارصه می‌گویند. دیه‌ای که به این نوع جراحت تعلق می‌گیرد یک صدم دیه‌ی کامل است.

دامیه

به جراحت سطحی همرا با بریدگی گوشت و خونریزی (کم و زیاد) دامیه گفته می‌شود و دیه‌ی آن دو صدم دیه‌ی کامل است.

متلاحمه

هرگاه جراحت عمیق باشد و گوشت را پاره کند ولی به استخوان نرسد به آن متلاحمه گفته می‌شود و دیه‌ی آن سه سوم دیه‌ی کامل است.

سمحاق

در جراحت سمحاق بریدگی و جراحت به حدی عمیق است که به استخوان می‌رسد و چهار صدم دیه‌ی کامل را دارد.

موضحه

نوعی جراحت که پوست استخوان را کنار می‌زند و استخوان نمایان می‌شود، این جراحت پنچ صدم دیه‌ی کامل را دارد.

مأمومه

این نوع جراحت، آسیب به سر است  در این نوع آسیب عمق جراحت به نوعی است که به کیسه‌ی مغز می‌رسد و یک سوم دیه کامل را می‌گیرد.

دامغه

این جراحت همراه با شکستگی استخوان سر، کیسه مغز را پاره می‌کند و علاوه بر دیه‌ی شکستگی سر، دیه‌ی پار شدن کیسه‌ی مغز را نیز دربرمی‌گیرد.

جائفه

نوعی از جراحت است که در آن هر نوع وسیله و از هر جهتی به بدن انسان وارد می‌شود و جراحت ایجاد می‌کند . به این نوع جراحت یک سوم دیه‌ی کامل تعلق می‌گیرد.

البته باید توجه داشت که اگر آلت جراحت از یک طرف بدن وارد شده باشد و از طرف دیگر خارج شده باشد، دو جراحت جائفه محسوب می‌شود. در صورتی که در جراحت جائفه اعضای درونی بدن نیز مورد آسیب قرار بگیرد، دیه جراحت آن نیز حساب می‌شود.

نافذه

به جراحتی که با وارد شدن یک وسیله در دست و پا ایجاد می‌شود. دیه‌ی آن برای مرد یه دهم دیه‌ی کامل است و در مورد زن ارش به آن تعلق می‌گیرد.

هرگاه یکی از جراحات حارصه، دامیه، متلاحمه، سمحاق و موضحه در جایی از بدن غیر از سر و صورت رخ دهد و آن عضو دیه ثابت داشته باشد، دیه به حساب نسبت‌های فوق از دیه‌ی عضو تعیین می‌شود و اگر ان عضو دارای دیه نباشد، ارش تعلق خواهد گرفت.

انواع دیه‌ی اعضاء (ماده 563 تا 574 قانون مجازات اسلامی)

ماده 563

از بین بردن هر یک از اعضای فرد و هر دو عضو از اعضای زوج، دیه کامل و از بین بردن هریک از اعضای زوج، نصف دیه کامل دارد. چه آن عضو از اعضای داخلی بدن باشد، چه از اعضای بیرونی.

ماده 564

فلج کردن عضو دارای دیه معین، دو سوم دیه آن عضو.

از بین بردن عضو فلج، یک سوم دیه همان عضو را دارد.

در فلج کردن نسبی عضو که درصدی از کارایی آن از بین میرود، با توجه به کارایی از دست رفته، ارش تعیین می‌گردد.

ماده 565

از بین بردن قسمتی از عضو یا منفعت دارای دیه مقدر به همان نسبت دیه دارد به این ترتیب که از بین بردن نصف آن به میزان نصف و از بین بردن یک سوم آن به میزان یک سوم دارای دیه است مگر اینکه در قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد.

‌تبصره 1- ‌در مواردی که نسبت از بین رفته قابل تشخیص نباشد، ارش تعیین می‌شود.

‌تبصره 2- ‌هرگاه براثر حادثه، عضو در وضعیتی قرار گیرد که به تشخیص کارشناس، فرد ناگزیر از قطع آن باشد دیه قطع عضو ثابت می‌شود.

ماده 566

دیه اعضایی که با پیوند و امثال آن در محل عضو از بین رفته، قرار گرفته است و مانند عضو اصلی دارای حیات می‌شوند به میزان دیه عضو اصلی است و اگر دارای حیات گردد ولی از جهت دیگری معیوب شود، دیه عضو معیوب را دارد.

از بین بردن اعضای مصنوعی، تنها موجب ضمان مالی است.

ماده 568

در شکستگی عضوی که دارای دیه مقدر است، چنانچه پس از حادثه به‌گونه‌ای اصلاح شود که هیچ عیب و نقصی در آن باقی نماند، چهار بیست و پنجم دیه آن عضو ثابت است و چنانچه با عیب و نقص اصلاح شود یا برای آن عضو دیه مقدری نباشد، ارش ثابت است مگر در مواردی که در این قانون خلاف آن مقرر شده باشد.

ماده 569

دیه شکستن، ترک برداشتن و خرد شدن استخوان هر عضو دارای دیه مقدر به شرح زیر است:

الف) دیه شکستن استخوان هر عضو یک پنجم دیه آن عضو و اگر بدون عیب درمان شود چهار پنجم دیه شکستن آن است.

ب) دیه خرد شدن استخوان هر عضو یک سوم دیه آن عضو و اگر بدون عیب درمان شود چهار پنجم دیه خرد شدن آن استخوان است.

پ) دیه ترک برداشتن استخوان هر عضو چهار پنجم دیه شکستن آن عضو است.

ت) دیه جراحتی که به استخوان نفوذ کند بدون آنکه موجب شکستگی آن گردد و نیز دیه موضحه آن، یک چهارم دیه شکستگی آن عضو است.

ماده 570

هرگاه یک استخوان از چند نقطه جدای از هم بشکند یا خرد شود یا ترک بخورد، درصورتی که حادثه متعدد محسوب گردد، هریک دیه جداگانه دارد هرچند با یک ضربه به وجود آید و مجموع دیه آنها از دیه عضو هم بیشتر باشد.

ماده 571

دررفتگی استخوان از مفصل، درصورتی که موجب شَلَل یا از کارافتادگی کامل عضو نگردد، موجب ارش و در غیر این صورت موجب دو سوم دیه همان عضو و درصورت درمان بدون عیب موجب چهارپنجم از دوسوم دیه آن عضو می‌باشد‌.

ماده 572

هرگاه در اثر حادثه تکه کوچکی از استخوان از آن جدا شود، دیه شکستگی ثابت است.

ماده 573

هرگاه صدمه بر استخوان، موجب نقص عضو یا صدمه دیگری گردد، هر یک دیه جداگانه‌ای دارد.

ماده 574

هرگاه بر اثر یک یا چند ضربه، علاوه بر دررفتگی مفصل، استخوان نیز بشکند یا ترک بخورد، دو جنایت محسوب می‌شود و هریک دیه یا ارش جداگانه دارد. اگر بر اثر ضربه‌ای، هم استخوان بشکند و هم جراحت ایجاد شود نیز این حکم جاری است.

نحوه محاسبه دیه

میزان دیه‌ای که باید پرداخت شود بر اساس عوامل مختلفی متفاوت است که مختصرا به آنها اشاره می‌کنیم.

۱. بر اساس نوع صدمه

هرگاه آسیبی که از طرف جانی به قربانی وارد شده است باعث سلب حیات (مرگ) شود میزان دیه‌ای که پرداخت می‌شود در مقایسه با حالتی که موجب مرگ نشده اما آسیبی به یکی از اعضا یا منافع او وارد کرده است یا موجب جراحتی در بدن او شده، متفاوت است.

۲. بر اساس جنسیت

یکی دیگر از عوامل مهمی که در تعیین میزان دیه نقش بسزایی دارد جنسیت قربانی است.

بر اساس قانون، دیه‌ی قتلِ زن، نصف دیه‌ی مرد مسلمان است و در اعضا و منافع تا کمتر از ثلث دیه‌ی کامل مرد یکسان است و چنانچه ثلث یا بیشتر شود دیه‌ی زن به نصف تقلیل می‌یابد. به بیان ساده‌تر تا زمانی که دیه‌ی زن در جنایت بر اعضا و منافع کمتر از یک‌سوم دیه‌ی کامل باشد دیه‌ی زن و مرد برابر است اما زمانی که میزان دیه یک‌سوم یا فراتر رود دیه‌ی زن به نصف دیه‌ی مرد کاهش پیدا می‌کند؛ اما قانونگذار در قانون جدید برای رفع چنین تبعیضی تبصره‌ای وضع نموده است که به موجب آن در تمام جنایاتی که مجنی‌علیه مرد نیست مابه‌التفاوت دیه تا سقف دیه‌ی کامل مرد از صندوق تأمین خسارت‌های بدنی پرداخت می‌شود.

۳. بر اساس زمان و مکان ارتکاب جرم

مطابق قانون مجازات اسلامی، هرگاه اقدام مرتکب و فوت مجنی‌علیه هر دو در ماه‌های حرام (محرم، رجب، ذی‌القعده و ذی‌الحجه) یا در محدوده‌ی حرم مکه‌ی مکرمه واقع شود خواه جنایت عمدی باشد یا غیرعمدی، علاوه بر دیه‌ی نفس، یک‌سوم به اصل دیه افزوده می‌شود. به این امر تغلیظ دیه می‌گویند. سایر مکان‌های مقدس و متبرک و سایر زمان‌ها مشمول حکم تغلیظ دیه نیست.

فلسفه‌ی تغلیظ دیه حفظ حرمت ماه‌های حرام و حرمت اماکن مقدسه است. به‌طور مثال چنانچه شخصی در ماه محرم اقدام به کشتن انسانی نماید علاوه بر پرداخت اصل دیه‌ی کامل باید یک‌سوم دیه را نیز بپردازد. (دیه‌ی کامل+ یک‌سوم دیه‌ی کامل)

لازم به ذکر است که در حکم تغلیظ دیه، تفاوتی میان بالغ و غیر بالغ، زن و مرد، مسلمان و غیرمسلمان نیست. هم‌چنین در مواردی که عاقله یا بیت‌المال مسئول پرداخت دیه هستند حکم تغلیظ دیه جاری خواهد بود. تغلیظ دیه مخصوص قتل نفس است و در جنایت بر اعضا و منافع حتی اگر دیه‌ی کامل داشته باشند جاری نیست.

  • منبع
  • لامینگو
  • موسسه حقوقی ملک پور
  • حسین یاوری

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید