امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 274116
۲۷۱۵
۱
۰
نسخه چاپی
Body language

زبان بدن و اطلاعات کامل در مورد آن

زبان بدن به انواع شکل‌های ارتباط غیر کلامی یا رفتاری اشاره می‌کند که یک فرد از طریق رفتارهای فیزیکی خود، بدون آنکه صحبتی بکند با دیگران قادر است، ارتباط برقرار نماید.

زبان بدن

زبان بدن یکی از اجزای ارتباطات غیر کلامی است که در برقراری ارتباطات روزمره ما جایگاه بسیار پررنگی دارد.

زبان بدن

زبان بدن در متن زندگی ما قرار دارد، از ارتباطلات روزانه ی ساده تا مذاکرات پیشرفته زبان بدن نتایجی که ما به دست می آوریم را تحت تاثیر قرار می دهد.

یادگیری تکنیک‌های زبان بدن باعث می شود که ما در ارتباطات غیر کلامی خود که بخش عمده‌ای از ارتباطات ما را تشکیل می‌دهند توانمندتر شویم و با استفاده بهینه از این تکنیک های زبان بدن می توانیم در ارتباطات و مذاکرات خود بهتر بدرخشیم.

آغاز پیدایش

بازیگران سینمای صامت و پانتومیم مثل چارلی چاپلین، آغاز کننده مهارت های مربوط به زبان بدن بودند. مهارت او در بازیگری بر اساس میزان توانایی هایش در استفاده از حرکات و نشانه های بدن برای انتقال مفاهیم فیلم به تماشاچیان سنجیده می شد.

در حوزه های مطالعاتی مربوط به زبان بدن موثر ترین کتاب، کتاب چارلز داروین با عنوان "بیان عواطف در انسان و حیوان" می باشد که در سال ۱۸۷۲ منشر شد. از آن پس بسیاری از ایده ها و مشاهدات داروین توسط پژوهشگران سراسر جهان مورد تائید قرار گرفت. آلبرت محرابیان، پژوهشگر پیشتاز زبان بدن در دهه ۱۹۵۰ دریافت که کل تاثیر یک پیغام حدودا 7 درصد کلامی و ۳۸ درصد آوایی و ۵۵ درصد غیر کلامی است.

وقتی چیزی می گویید طرز بیان آن بسیار با اهمیت تر از آن چیزی ست که بیان می کنید.

ری بردویستل روان شناسی بود که اولین مطالعات مربوط به ارتباط غیر کلامی را انجام داد. او نیز نتایج مشابهی در مورد میزان ارتباط غیر کلامی بین انسان ها را کسب کرد. ری بردویستل تخمین زد که هر فرد در طول شبانه روز حدودا ده دقیقه صحبت می کند و جملاتش 5.2 ثانیه طول می کشد در حالی که هر انسان می تواند در حدود ۲۵۰۰۰۰ حالت چهره بسازد و تشخیص دهد. او نیز مانند محرابیان دریافت که دریافت که در هر مکالمه فقط ۳۵ درصد گفتگو کلامی و بقیه آن غیر کلامی ست.

همچنین آنالیز ما بر روی هزاران مذاکره مربوط به فروش در سال ها ۱۹۷۰ و 1980 نشان می دهد که در دیدارهای تجاری تاثیر زبان بدن بین ۶۰ تا ۸۰ درصد می باشد. بعلاوه مطالعات انجام شده نشان می دهد که در مذاکرات تلفنی کسی که دارای استدلال قوی تری باشد پیروز خواهد شد، اما این موضوع در مذاکرات رودررو صدق نمی کند، زیرا ما تصمیم نهایی را بر اساس آنچه می بینیم می گیریم نه بر مبنای آنچه می شنویم.

آنچه بیان می کنید چندان مهم نیست

هنگامی که در یک جمع برای اولین بار فردی را ملاقات می کنیم درباره دوستی یا دشمنی آنها یا احتمال صمیمی شدن با آنها را از روی آنچه می بینیم قضاوت می کنیم. امروزه بیشتر محققان این حوزه بر این امر توافق نظر دارند که واژه ها و کلمات عمدتا برای انتقال اطلاعات هستند در حالیکه زبان بدن برای ارائه نگرش های شخصی است که در برخی موارد نیز از آن به عنوان جانشین پیام های شفاهی استفاده می شود. به عنوان مثال یک زن می تواند با نفوذ نگاهش نگاهی به مرد بیاندازد که او را قبض روح کند!

از نقطه نظر بردویستل شخص ماهر با گوش دادن به صدای افراد باید بتواند تشخیص دهد که او چه حرکتی می خواهد انجام دهد و حتی با مشاهده حرکات شخص، زبانی که می خواهد با آن صحبت کند را پیش بینی نماید. در حقیقت ما هنوز هم از همان سلسله هوموساپینس هستیم که آموخته ایم روی دو پا راه برویم و مغزی متفکر و باهوش داریم. اما در هر حال ما نیز مانند هر موجود دیگری تحت قواعد بیولوژیکی هستیم که اعمال و رفتار ما را تحت شعاع قرار می دهد.

زبان بدن چگونه احساسات و افکار ما را لو می دهد

وضع عاطفی ما از طریق زبان بدن منعکس می شود. هر حرکت یک کلید ارزشمند برای درک عواطف هر شخص می باشد. بگذارید یک مثال برای روشن شدن مطلب برایتان بیان کنم، مرد چاقی که نگران اضافه وزن خویش است، در بیشتر اوقات غبغب خود را می کشد و یا زنی که نگران چربی های اضافه پهلویش است مدام پیراهنش را به سمت پایین صاف می کند. کسی که احساس ترس یا تدافعی بودن می کند ممکن است دست به سینه بنشیند یا پایش را روی پایش بیندازد یا هر دو کار را با هم انجام دهد.

کلید خواندن زبان بدن این است که ضمن گوش دادن به آنچه دیگران می گویند و توجه کردن به شرایط صحبتشان بتوانیم وضعیت عاطفی آنها را درک کنیم. این کار به ما کمک می کند تا حقیقت را از دروغ تمیز دهیم. یک مثال عینی از معجزه زبان بدن مربوط به شیراک رئیس جمهور فرانسه و باب هاوک نخست وزیر استرالیا ست که هردو از دستشان برای نشان دادن اندازه نسبی موضوعاتی که در ذهن داشتند استفاده می کردند. یک بار باب هاوک با مقایسه دستمزد سیاست مداران با دستمزد مدیران شرکت های تجاری از افزایش حقوق سیاستمداران دفاع کرد. او ادعا کرد که دستمزد مدیران به میزان قابل ملاحظه ای بالا رفته و اظهار داشت که در قیاس با آنها دستمزد سیاست مداران اندک است. او هر بار که به درآمد سیاستمداران اشاره می کرد دست هایش را یک متر از هم باز می کرد اما وقتی از دستمزد مدیران حرف می زد آنها را فقط ۳۰ سانتی متر از هم باز می کرد. فاصله دستان او خلاف ادعاهایش را نشان داد.

چرا زنان از قوه تشخیص بالاتری برخوردارند؟

وقتی در برخورد با دیگران می گوییم احساس قلبی یا ندای درونی ام به من می گوید که دیگری به من دروغ گفته، در واقع منظورمان این است که زبان بدن او با کلامش نمی خواند. این همان چیزی است که سخنرانان در سخنرانی هایشان آن را هوشیاری حضار می نامند. مثلا اگر در یک همایش، جمع حضار به صندلی هایشان تکیه داده و چانه هایشان به طرف پایین باشد و دست به سینه نشسته باشند، سخنران باید بفهمد که حرفش درست منتقل نشده است و برای جلب مخاطب باید روش دیگری اتخاذ کند.

تیز بودن یعنی اینکه بتوانیم تناقضات بين كلام اشخاص و زبان بدنشان را تشخیص دهیم.

به طور کلی در این امور زنان تیز تر از مردان هستند. زنان به طور ذاتی می توانند نشانه های غیر کلامی را تشخیص دهند و رمز گشایی کنند. دلیل این امر این است که زنان به جزئیات ریز هر مسئله به دقت می نگرند در نتیجه کم تر مردی می تواند به زنش دروغ بگوید در حالی که اکثر زنان می توانند به راحتی به شوهرانشان دروغ بگویند.

تحقیقات دانشگاه هاروارد حاکی از آن است که زنان بیشتر از مردان از زبان بدن آگاهند. آنها فیلم های کوتاه و بی صدای گفتگوی زن و مردی را نشان دادند و از شرکت کنندگان در آزمایش خواستند تا از روی حالات آن زوج بگویند که آنها چه می گویند. این پژوهش نشان داد که زنان در ۸۷ درصد مواقع می فهمند که قضیه از چه قرار است در حالی که مردان فقط در ۴۲ درصد متوجه موضوع گفتگو شدند. جالب است که مردانی که در حوزه های هنری، بازیگری و پرستاری شاغل بودند با دقت زنان پاسخ دادند همچنین مردانی که دارای خوی ملایم تری بودند نیز نمره خوبی کسب کردند.

اسکن مغز چه چیزی را نشان می دهد؟

مغز بیشتر زنان طوری سازماندهی شده است که در بحث و گفتگو هر مردی را پشت سر می گذارد. اسکن مغز نشان می دهد که چرا زنان نسبت به مردان توانایی ارتباطی بیشتری دارند و چرا دیگران را بهتر می توانند ارزیابی کنند. مغز زنان چهارده تا شانزده ناحیه برای ارزیابی رفتار دیگران دارد در حالیکه این آمار برای مردان چهار تا شش ناحیه است. این موضوع نشان می دهد که چگونه زنان وقتی که وارد مهمانی می شوند به سرعت وضع رابطه زوج های حاضر در آنجا را می فهمند و متوجه می شوند چه کسانی باهم دعوا داشته اند و یا چه کسی از چه کسی خوشش می آید. بعلاوه این دلیل خوبی برای پرحرفی زنان نسب به مردان می باشد.

در کتاب "چرا مردان گوش نمی دهند و چرا زنان نمی توانند نقشه بخوانند" به این نکته اشاره کردم که مغز زنان برای صحبت در چندین حوزه توانایی دارد و هر زن معمولی می تواند در آن واحد در مورد چندین موضوع بی ربط با هم حرف بزند همچنین می تواند حین حرف زدن با تلفن، تلویزیون هم تماشا کند و در عین حال به گفتگوی دیگری که در کنارش انجام می پذیرد نیز گوش دهد و قهوه اش را نیز بنوشد.

از توانایی های دیگر یک زن این است که او در یک گفتگوی واحد می تواند درباره چند موضوع متفاوت حرف بزند و از پنج لحن صدا برای تغییر موضوع یا تاکید روی برخی کلمات استفاده کند در حالیکه متاسفانه مردان هنگام صحبت کردن با زنان فقط سه نوع از این لحن ها را می توانند تشخیص دهند برای همین امر است که بیشتر اوقات رشته کلام را از دست می دهند.

مهارت زبان بدن ذاتی ست یا اکتسابی؟

با یک سوال شروع می کنم: وقتی دست به سینه می نشینید دست چپ را روی راست می اندازید یا راست را روی چپ؟ بیشتر مردم تا موقعی که امتحان نکنند مطمئن نیستند که چطور این کار را می کنند. همین الان دست به سینه بنشینید و بعد به سرعت وضعیت خود را تغییر دهید. بالاخره متوجه خواهید شد که یکی از این دو وضعیت برایتان راحت تر خواهد بود. شواهد نشان می دهد که این یک ژست ژنتیکی است که نمی توان تغییرش داد.

از هر ده نفر هفت نفر دست چپ را روی دست راست می اندازند.

بحث و بررسی های زیادی برای کشف این نکته صورت گرفته که نشانه های غیر کلامی ما ذاتی هستند یا اکتسابی و یا از جای دیگری نشات می گیرند. به همین منظور آزمایشی بر روی مشاهده نابینایان (که نمی توانند نشانه های زبان بدن را از راه چشم ببینند.) و مشاهده رفتارهای حرکتی مردم در فرهنگ های متفاوت انجام پذیرفت.

ایبز فلت دانشمند آلمانی دریافت که لبخند کودکان نابینا و ناشنوای مادرزاد مستقل از گروهی بود که امکان یادگیری از محیط را داشتند و این بدان معناست که لبخند زدن هم باید حرکتی ذاتی باشد. اکمان، فریزن و سورنسون نیز با مطالعه حالات چهره پنج نفر از فرهنگ های متفاوت دریافت که هر فرهنگی از همان حرکات اصلی چهره برای نشان دادن عواطف و احساسات استفاده می کند پس در نتیجه برخی حرکات مربوط به احساسات ما می تواند ذاتی باشد و ربطی به فرهنگ ما ندارد.

درست است که تفاوت های فرهنگی بسیارند اما نشانه های اصلی زبان بدن در همه فرهنگ ها و اقشار یکی است.

البته این بحث که کدام حرکات اکتسابی بوده و به تدریج به عادت تبدیل شده و چه حرکاتی ذاتی هستند هنوز ادامه دارد. مثلا بیشتر مردان ابتدا آستین راست کتشان را می پوشند در حالی که بیشتر زنان اول آستین چپ را به تن می کنند. البته این امر حاکی از آن است که مردان بیشتر از نیمکره راست استفاده می کنند و زنان از نیمکره چپ.

منشا اوليه

اغلب نشانه های اصلی ارتباطات انسان در سراسر دنیا مشابه اند. مثلا وقتی مردم شادند لبخند می زنند یا وقتی غمگین با عصبانی اند اخم می کنند. سر تکان دادن در اغلب کشورها به معنای بله یا تصدیق یک مطلب است. تکان دادن سر از یک سو به سوی دیگر به نشانه "نه" می باشد و ظاهرا در کودکی آموخته می شود. وقتی نوزادی به اندازه کافی شیر خورده سرش را از یک طرف به طرف دیگر می چرخاند تا سینه مادرش را دور کند و هنگامی که همین کودک بزرگ می شود در هنگام غذا خوردن سرش را از یک سو به سوی دیگر تکان می دهد تا کسی نتواند قاشق در دهانش بگذارد و به این ترتیب او فورا یاد می گیرد که از تکان دادن سر به عنوان حرکتی برای اعلام مخالفت استفاده کند.

تکان دادن سر از یک سو به سوی دیگر نشائه "نه" است و منشا آن به شیر خوردن کودک از سینه مادر برمی گردد.

حال می خواهم به منشا این حرکات در حیوانات و پستانداران نخستین بپردازم:

لبخند زدن از نظر حیوانات گوشتخوار عملی تهدید آمیز محسوب می شود در حالی که این عمل در بین پستانداران نشانه بی آزار بودنشان است. نشان دادن دندان ها و باد کردن سوراخ های بینی نشانه عمل حمله کردن در پستانداران می باشد. ریشخند حیوانات به منظور هشدار دادن به دیگران است و آنها در صورت لزوم از دندان ها برای حمله و دفاع استفاده می کنند. باد کردن سوراخ بینی باعث ورود اکسیژن بیشتر به بدن و آمادگی بیشتر برای جنگیدن یا فرار می باشد. در بین پستانداران این عمل به دیگران نشان می دهد که برای برخورد با یک حمله آماده باشند. در دنیای انسان ها علت مسخره کردن در واقع خشم فرد در زمان تهدید جسمی یا عاطفی است.

زبان بدن

انسان و حیوانات با این حرکت که در شکل می بینید مسخره می کنند- قطعا دلتان نمی خواهد با این افراد روبرو شوید.

زبان بدن جهانی

بالا انداختن شانه مثال دیگری از حرکت های همگانی فرهنگ هاست که نشان می دهد شخص نمی فهمد چه می گویید. البته شایان ذکر است که این حرکت یک حرکت چندگانه است که سه قسمت اصلی دارد: کف دستهای باز شده برای نشان دادن اینکه هیچ چیز در دستها پنهان نشده، شانه های برآمده برای حفاظت گلو و گردن در مقابل حمله، ابروهای بالا انداخته که نشان دهنده تسلیم است.

زبان بدن

بالا انداختن شانه نشانه تسلیم است

البته باید به این نکته نیز توجه داشت که همانطور که برخی از این علائم و نشانه های غیر کلامی در تمامی فرهنگ ها یکسان هستند تعدادی از این نشانه ها نیز ممکن است در فرهنگ به خصوصی متداول بوده و در فرهنگ دیگر بی معنی و یا حتی دارای معنی متفاوتی باشد.

سه قانون مهم در درک زبان بدن

آنچه که شما از افراد مختلف در وضعیت های متفاوت می شنوید و یا می بینید لزوما نگرش واقعی و حقیقی افراد را نشان نمی دهد. شما باید از این سه قانون زیر برای اظهار نظر درست پیروی کنید:

قانون اول: مجموعه حرکات را با هم در نظر بگیرید

یکی از متداول ترین اشتباهات خواندن زبان بدن این است که یک حرکت را جدا از سایر حرکات یا شرایط تعبیر کنید. مثلاً خاراندن سر معانی متفاوتی مانند عرق ریختن، عدم اطمینان، شوره موی سر، کک، فراموشکاری و دروغگویی دارد و فهمیدن اینکه کدام معنی در مورد کدام فرد صدق می کند بسته به سایر حرکات همزمان فرد دارد. زبان بدن مانند هر زبان دیگری دارای واژه، جمله و نقطه گذاری ست. هر حرکت مثل یک واژه تنهاست و هر واژه معانی متفاوت و متعددی دارد. مثلا در زبان انگلیسی واژه "dressing" ده معنی متفاوت دارد که شامل لباس پوشیدن، چاشنی غذا، مایه داخل شکم مرغ، مرهم زخم، کود و مهتری اسب است.

فقط هنگامی که یک واژه را با واژه دیگر در یک جمله قرار می دهید می توانید معنای آن را به طور کامل درک کنید. مجموعه حرکات و ژست های ما در قالب یک جمله قرار می گیرند و نگرش واقعی شخص را لو می دهند. یک مجموعه زبان بدن درست مثل یک جمله باید حداقل سه واژه داشته باشد تا دقیقا بتوان معنی هر واژه را تعبیر کرد. شخص شهودی کسی است که می تواند جملات زبان بدن را بخواند و آنها را با رفتار فرد مطابقت دهد.

یک تعبیر سر خاراندن می تواند عدم اطمینان باشد اما می تواند نشانه شوره سر هم باشد.

پس همیشه برای خواندن دقیق زبان بدن دیگران دنبال مجموعه های حرکات باشید. هر یک از ما یک یا دو حرکت تکراری داریم که در مذاکرات روزانه فاش می کند که ما کسل شده ایم یا زیر فشار هستیم. لمس مداوم موها و چرخاندن آنها بین انگشتان دست یکی از این حرکات است. آدم ها به این علت به موی سرشان دست می کشند که در زمان کودکی مادرشان آنها را به این صورت تسلی می داد پس می توان از این حرکت این طور برداشت کرد که فرد احساس اضطراب یا عدم اطمینان می کند.

برای درک این مطلب به بیان یک مثال کاربردی که شاید در اطرافتان زیاد دیده باشید می پردازم:

زبان بدن

این فرد موضوع مورد گفتگوی شما را درک نمی کند

مثال ما در رابطه با مجموعه ای از حرکات اصلی ارزیابی انتقادی است. وقتی شخصی تحت تاثیر چیزی که می شنود قرار نمی گیرد، حرکات ارزیابی انتقادی از خود نشان می دهد. نشانه اصلی ارزیابی انتقادی حرکت دست به صورت است به طوری که انگشت سبابه به طرف گونه اشاره می کند و انگشت دیگر روی لب ها را می پوشاند و انگشت شست هم زیر چانه قرار می گیرد. حرکت دیگری که نشان می دهد این شنونده افکار انتقاد آمیزی درباره آنچه می شنود دارد این است که پاهایش را محکم روی هم انداخته و بازویش هم بر بدنش عمود است در حالیکه سرو چانه اش رو به پایین است. این جمله زبان بدن این فرد می گوید: من از حرف های تو خوشم نمی آید.

قانون دوم: دنبال هم خوانی بگردید

تحقیقات نشان می دهد که تاثیر نشانه های غیر کلامی تقریبا پنج برابر کلام است. اگر به عنوان یک سخنران از شنونده ای که تصویرش را در صفحه قبل دیدید در مورد عقیده اش درباره سخنان شما بپرسید او می گفت که با شما مخالف است نشانه های زبان بدنش با جملات شفاهی اش تطابق دارد. اما اگر او می گفت با حرف شما موافق است دروغ می گفت زیرا کلمات و حرکاتش باهم مطابقت نداشند.

وقتی صحبت شخص و زبان بدن او در تضاد هستند زبان بدن كلامش را نادیده می گیرد.

اگر ببنید سیاستمداری برای شما سخنرانی می کند و به شما می گوید که نظرات جوانان را با آغوش باز می پذیرد در حالیکه دست به سینه ایستاده و چانه اش پایین است. آیا حرفش را باور می کنید؟ حالا اگر در حالیکه ضربات کوتاه و تندی روی میز می زند سعی کند متقاعدتان کند که فرد دلسوزی ست چطور؟ زمانی فروید گفت که یکی از مراجعانش از ازدواجش اظهار رضایت کرد در حالیکه با حلقه ازدواجش بازی می کرد آن را از انگشتش خارج می کرد دوباره به انگشت می کرد. فروید متوجه شد که او دروغ می گوید و در واقع در زندگی اش مشکل دارد.

قانون سوم: حرکات شخص را در چارچوبی که رخ می دهند بخوانید

همه حرکات باید در چارچوبی که رخ می دهند تعبیر شوند. مثلا اگر فردی در یک روز سرد برفی دست به سینه در حالیکه پاهایش را محکم روی هم انداخته و چانه اش هم رو به پایین است به احتمال قوی به این معناست که سردش شده و معنای واکنش دافعی نمی دهد. اما اگر همان شخص با همان حالات سر میز فروش روبروی شما نشسته باشد به درستی می توان حرکت او را به این معنا دانست که نسبت به پیشنهاد شما احساس منفی دارد.

زبان بدن

واکنش به سرما

چرا به راحتی می توان در تعبیر واکنش ها دچار اشتباه شد؟

فردی که با شما شل دست می دهد احتمالا متهم می شود که شخصیت ضعیفی دارد اما اگر همان شخص آرتروز دست داشته باشد احتمالا برای اجتناب از درد شل دست می دهد. برای همین امر است که هنرمندان، موسیقیدانان، جراحان و کسانی که حرفه آنها بسیار به حرکات و نیروی دستشان وابسته است معمولا ترجیح می دهند که دست ندهند و اگر مجبور به دست دادن شوند از روش دست دادن ماهی مرده استفاده می کنند.

کسی که لباس نامناسب و چسبان پوشیده باشد ممکن است نتواند از یک سری از حرکات استفاده کند و این امر ناشی از پوشیدن لباسش باشد نه از زبان بدنش. مثلا اشخاص چاق نمی توانند پاهایشان را روی هم بیاندازند و یا زنانی که دامن تنگ می پوشند با پاهای چسبیده به هم می نشینند و این ممکن است آنها را محافظه کارانه تر به نظر برساند. در حقیقت شما باید در تعبیرهایتان از زبان بدن محدودیت های جسمی شخص یا معلولیتش را در نظر بگیرید.

خواندن زبان بدن کودکان آسان تر است

خواندن زبان بدن بزرگسالان بسیار سخت تر از کودکان است زیرا استحکام عضلات آنها کمتر است و نمی توانند دروغ بگویند. سرعت بعضی از حرکات و اینکه چقدر به نظر دیگران واضح می رسند نیز به سن فرد بستگی دارد. مثلا اگر کودک ۵-۶ ساله دروغ بگوید احتمالا فورا دهانش را با یک یا دو دستش می پوشاند. عمل گرفتن دهان می تواند برای والدین نشانه ای از دروغگویی کودکش باشد البته این حرکت تا سالهای دیگر در زندگی فرد ادامه خواهد داشت فقط سرعت و نحوه حرکتش تغییر می کند. اگر در کودکی روی تمام دهانش را با دو دست می پوشاند در سنین نوجوانی با انگشتانش دور دهانش را می مالد.

زبان بدن و اطلاعات کامل در مورد آن

کودکی در حال دروغ گویی     ،           نوجوانی در حال دروغ گویی

حرکت پوشاندن دهان در هنگام دروغگویی در دوره بزرگ سالی از این هم سریع تر می شود. فرد بزرگسال هنگامی که دروغ می گوید مغزش به دستش دستور می دهد که دهانش را بپوشاند تا جلوی دروغ را بگیرد. اما در آخرین لحظه دست از روی صورت کنار کشیده می شود و با بینی تماس پیدا می کند. این امر نشان می دهد که چطور با بالا رفتن سن افراد حرکات آنها نامحسوس تر می شود و چرا اغلب اوقات خواندن زبان بدن افراد مسن سخت تر از کودکان است.

می شود تقلب کرد؟

بیشتر اوقات از من سوال می کنند آیا می شود تقلب کرد؟ پاسخ کلی به این سوال "نه" است. زیرا بدلیل ناهمخوانی حرکات اصلی با نشانه های ریز تر بدن و کلام شفاهی چنین کاری ممکن نیست. مثلا دست های باز به معنی صداقت است اما وقتی کسی می خواهد تقلب کند و موقع دروغ گفتن دست هایش را باز می کند و به شما لبخند می زند ریزش مچش را باز می کند. ممکن است مردمک چشمش کوچک شود یا یک از ابروهایش بالا رود و با گوشه دهانش بلرزد. آن وقت این نشانه ها با دستان باز و لبخندش در تضاد است. در نتیجه طرف صحبت او مخصوصا زنان حرف او را باور نخواهند کرد.

تقلب کردن با زبان بدن در رابطه با مردان آسان تر از زنان است بدلیل اینکه مردان در خواندن زبان بدن از مهارت کمتری برخوردارند.

یک داستان و تجربه شخصی در زمینه تقلب با زبان بدن برایتان بازگو می کنم:

زمانی با مردی مصاحبه می کردم که می گفت کارش را ترک کرده است. او اظهار می داشت که آن کار برایش آینده خوبی نداشت، اما رابطه اش با همکارانش خوب بود در نتیجه ترک کردن آن محل برایش سخت بود. ته دلم احساس می کردم که این فرد دروغ می گوید و احساسات منفی نسبت به رئیسش دارد. در حالیکه مدام از رئیسش تعریف می کرد. وقتی فیلم ویدئویی مصاحبه را با حرکات آرام تماشا کردیم متوجه شدم هر بار که این فرد درباره رئیس خود حرف می زد پوزخند کوتاهی در سمت چپ صورتش ظاهر می شود. با رئیس او تماس گرفتم و دریافتم که این شخص به علت معامله مواد مخدر با سایر کارکنان اخراج شده است. این شخص خیلی تلاش کرده بود که زبان بدنش را طور دیگری جلوه دهد ولی حرکات ریز و متضادش دستش را برای ما رو کرد.

نکته مهم در اینجا این است که بتوانیم حرکات واقعی را از حرکات قلابی تشخیص دهیم تا شخص راستگو از دروغگو متمایز شود. در مورد نشانه هایی مانند گشاد شدن مردمک چشم، عرق ریختن و سرخ شدن صورت نمی توان آگاهانه تقلب کرد اما نشان دادن کف دست ها برای راستگو جلوه دادن به آسانی قابل یادگیری است.

اما مواردی هست که از زبان بدن عمدا برای کسب امتیاز استفاده می کنند به طور مثال مسابقات زیبایی را در نظر بگیرید که در آن هر یک از شرکت کنندگان به طور آگاهانه از حرکات بدن استفاده می کنند تا خود را صمیمی و صادق نشان دهند. و هر قدر کسی بتواند این نشانه ها را بهتر منتقل کند امتیاز بیشتری می گیرد. ولی حتی شرکت کنندگان ماهر نیز برای مدت کوتاهی می توانند تظاهر کنند و سرانجام بدنشان نشانه های متضاد را از خود نشان می دهد. بسیاری از سیاستمداران استاد تقلب در زبان بدن هستند تا مردم را متقاعد کنند که به آنها رای بدهند. در حالی که برای سیاستمدارانی چون کندی و هیتلر واژه کاریزما را به کار می برند و تصور می کنند که آنها از جاذبه و افسون زیادی برخوردارند در صورتی که آنها فقط با موفقیت تقلب در زبان بدن را انجام می دهند.

خلاصه مطلب اینکه می توان در زبان بدن تقلب کرد اما استفاده مثبت از زبان بدن مهم است زیرا با این مهارت بهتر می توان با افراد مختلف ارتباط برقرار کرد و موفق تر بود. این کار بودن با دیگران را راحت تر می سازد و شما را در نظر آنان خواستنی تر می کند و هدف ما در این کتاب این است.

چگونه می توان در تعبیر زبان بدن دیگران مهارت پیدا کرد؟

برای دست یافتن به مهارت کافی در خواندن زبان بدن چند توصیه زیر را انجام دهید: دست کم روزی پانزده دقیقه را به مطالعه در این حوزه اختصاص دهید. در عین حال به حرکات خودتان نیز توجه کنید تا آگاهی بیشتری از زبان بدن خودتان کسب کنید.

هرجایی که آدم ها یکدیگر را می بیند و با هم ارتباط برقرار می کنند برای آزمایش زبان بدن خوب است خصوصا فرودگاه ها برای مشاهده انواع حرکات انسانی مکانی عالیست. انواع اجتماعات مهمانی ها، جلسات اداری و تجاری هم خوب هستند. وقتی خواندن زبان بدن را فرا گرفتید، می توانید به مهمانی بروید، تمام مدت را در گوشه ای بنشینید و فقط با مشاهده زبان بدن افراد لحظات خوشی داشته باشید.

انسان های امروزی نسبت به نسل های قبل مهارت كمتری در خواندن زبان بدن از خود نشان می دهند زیرا حواسشان با کلمات پرت شده است.

یکی دیگر از ابزارهایی که برای مهارت در زبان بدن مفید است تلویزیون می باشد صدای تلویزیون را کم کرده و سعی کنید با تماشای تصاویر بفهمید چه خبر است. هر چند دقیقه صدا را زیاد کنید تا متوجه شوید که حدستان چقدر درست بوده است. به زودی می توانید کل برنامه ها را بدون صدا تماشا کنید و درست مانند ناشنوایان بفهمید که چه اتفاقی دارد در فیلم می افتد.

یادگیری زبان بدن علاوه بر اینکه شما را از تلاش دیگران به منظور سلطه جویی و سو استفاده آگاه می کند، ما را به این درک می رساند که دیگران هم همین کار را با ما می کنند. همچنین به ما می آموزد که نسبت به احساسات دیگران حساس تر باشیم.

 

منبع: کتاب زبان بدن؛ آلن و باربارا پیز - مترجم: مریم شفقی

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید