کارگر جنسی کیست؟ بررسی حقوق و شرایط کارگران جنسی

 سکس ورکر یا کارگر جنسی

کارگر جنسی کسی است که به طور منظم یا گاه به گاه خدمات جنسی ارائه می دهد. این اصطلاح برای اشاره به کسانی که در تمام زمینه‌های صنعت سکس کار می‌کنند استفاده می‌شود.

طبق یک دیدگاه، کار جنسی با استثمار جنسی یا اجبار یک فرد به ارتکاب اعمال جنسی متفاوت است، زیرا کار جنسی داوطلبانه است و به عنوان مبادله خدمات جنسی با پول یا کالا تلقی می شود.

اصطلاح کارگر جنسی در سال 1978 توسط کارول لی، فعال کارگر جنسی ابداع شد. اصطلاح "کارگر جنسی" از آن زمان به استفاده بسیار گسترده تر، از جمله در نشریات دانشگاهی، سازمان بهداشت جهانی و سایر نهادها گسترش یافته است.

اصطلاح "کارگر جنسی" توسط برخی از انواع کارگران جنسی (به عنوان مثال روسپی ها) برای اجتناب از انگ مرتبط با کلمه "روسپی" استفاده می شود. علاوه بر این، انتخاب استفاده از اصطلاح "کارگر جنسی" به جای "روسپی" نشان دهنده مالکیت بر انتخاب های شغلی افراد است. برخی استدلال می کنند که کسانی که اصطلاح "کارگر جنسی" را ترجیح می دهند، مایلند شغل خود را از شخص خود جدا کنند. توصیف شخصی به عنوان یک کارگر جنسی نشان می دهد که فرد ممکن است جنبه های مختلفی داشته باشد و لزوماً با شغلش تعریف نمی شود.

با این حال، بسیاری از افرادی که از نظر اخلاقی با صنعت سکس مخالف هستند، با این اصطلاح مخالفت می‌کنند. چنین گروه‌هایی فحشا را به‌عنوان یک جنایت یا قربانی کردن می‌بینند و اصطلاح «کار جنسی» را مشروع‌سازی فعالیت‌های مجرمانه یا استثمار به‌عنوان نوعی کار می‌دانند.

کار جنسی می‌تواند به شکل فحشا، برهنه شدن یا رقصیدن، اجرای هرزه‌نگاری، سکس تلفنی یا اینترنتی، یا هرگونه مبادله خدمات جنسی دیگر برای منافع مالی یا مادی باشد. کارگران جنسی که آمیزش جنسی به عنوان بخشی از خدمات آن هاست، به عنوان کارگران جنسی با خدمات کامل در نظر گرفته می شوند. تنوع در وظایفی که کار جنسی در بر می گیرد منجر به طیف وسیعی از خطراتی می شود که کارگران جنسی در مشاغل خود با آن مواجه هستند. کارگران جنسی می توانند به طور مستقل به عنوان یک فرد عمل کنند یا برای یک شرکت و یا به عنوان بخشی از فاحشه خانه فعالیت داشته باشند.

کارگران جنسی ممکن است از هر جنسیتی باشند و خدمات جنسی را با پول یا کالاهای دیگر مبادله کنند. انگیزه‌های کارگران جنسی بسیار متفاوت است و می‌تواند شامل نیاز مالی، اجبار، اعتیاد، بقا یا صرفاً به عنوان راهی برای کسب درآمد باشد. توانمندسازی جنسی یکی دیگر از دلایل احتمالی افراد درگیر کار جنسی است. انعطاف پذیری در انتخاب ساعات کار و توانایی انتخاب مشتری خود ممکن است در مقایسه با سایر مشاغل صنعت خدمات به جذابیت کار جنسی کمک کند. کار جنسی ممکن است راهی برای تامین هزینه اعتیاد نیز باشد.

کارگران جنسی ممکن است به‌عنوان افراد منحرف، بیش فعالی جنسی، بیمار و سوء مصرف‌کننده مواد تصور شوند. کارگران جنسی ممکن است به دلیل این انگ زدن ها، شغل خود را مخفی کنند و دچار کناره گیری اجتماعی شوند و یا با ایجاد یک خود کاذب به انجام سایر کار های خود بپردازند.

متاسفانه فالیت ها و خدمات جنسی اغلب با قاچاق جنسی همراه است، علیرغم این واقعیت که برخی از کارگران جنسی ترجیح می دهند به طور توافقی در تجارت جنسی شرکت کنند.

حقوق قانونی کارگران جنسی

در سطح جهانی، کارگران جنسی برای دسترسی به مراقبت های بهداشتی، حقوق قانونی و درامد کار خود با موانعی روبرو هستند.

بسته به قوانین محلی، فعالیت های کارگران جنسی ممکن است تنظیم، کنترل، تحمل یا ممنوع شود. در اکثر کشورها، حتی در کشورهایی که کار جنسی قانونی است، کارگران جنسی ممکن است مورد انگ و نفرت قرار گیرند به حاشیه رانده شوند.

قانونی بودن انواع مختلف کار جنسی در بین مناطق جهان متفاوت است. به عنوان مثال، در حالی که پورنوگرافی در ایالات متحده قانونی است، فحشا و روسپی گری در اکثر مناطق ایالات متحده غیرقانونی است. با این حال، در سایر مناطق جهان، هر مدل خدمات و فعالیت جنسی غیرقانونی هستند. اما در برخی دیگر، همه ی این موارد قانونی و آزار است. یک نمونه از کشورهایی که در آن تمام حرفه‌های مرتبط با کار جنسی قانونی هستند، نیوزیلند است.

بر اساس قانون اصلاح روسپیگری نیوزلند، قوانین و مقرراتی به منظور تضمین ایمنی و حفاظت از کارگران جنسی آن وضع شده است. کارگران جنسی که در مکان های مدیریت شده فعالیت می کنند به حقوق کار و حمایت از حقوق بشر دسترسی دارند و می توانند مانند هر کارگر یا کارمند دیگری شکایت خود را در دادگاه پیگیری کنند.

در مناطقی که کار جنسی غیرقانونی است، مدافعان حقوق کارگران جنسی استدلال می کنند که ماهیت پنهان یا ممنوع خدمات جنسی، مانعی برای دسترسی به منابع قانونی است. با این حال، برخی از مخالفان قانونی شدن کار جنسی استدلال می‌کنند که کار جنسی ذاتاً استثماری است و هرگز نمی‌توان آن را قانونی یا به گونه‌ای انجام داد که به حقوق افرادی که آن را انجام می‌دهند احترام گذاشته شود.

استدلال های زیادی علیه قانونی شدن کار جنسی وجود دارد. در یک مطالعه، با زنانی که در کار جنسی مشارکت داشتند، مصاحبه شد و از آنها پرسیده شد که آیا فکر می‌کنند باید خدمات جنسی قانونی شوند یا خیر؟ آنها پاسخ دادند که فکر می‌کنند نباید این کار انجام شود، زیرا اگر کار مشروع تلقی شود، زنان را در معرض خطر بیشتری از خشونت قرار می‌دهد و نمی‌خواهند دوستان یا خانواده‌شان برای کسب درآمد وارد صنعت سکس شوند.

استدلال دیگر این است که قانونی کردن کار جنسی باعث افزایش تقاضا برای آن می شود و زنان نباید به عنوان کالای جنسی تلقی شوند.

مطالعه ای نشان داد که در کشورهایی که کار جنسی را قانونی کرده اند، قاچاق انسان افزایش یافته است.

یک استدلال مهم دیگر علیه قانونی کردن کار جنسی، جلوگیری از مشارکت کودکان در این صنعت است. کودکانی که مورد استثمار قرار گرفته اند از پیامدهای منفی طولانی مدت رنج می برند.

همچنین استدلال هایی برای قانونی کردن فحشا/کار جنسی وجود دارد. یکی از استدلال های اصلی برای قانونی کردن کار جنسی این است که زنان باید حق داشته باشند با بدن خود هر آنچه که می خواهند انجام دهند. دولت نباید در مورد کاری که برای کار انجام می‌دهند حرفی بزند و اگر بخواهند بدن خود را بفروشند تصمیم خودشان است.

یکی دیگر از استدلال های رایج برای قانونی کردن فحشا این است که اجرای قوانین کار جنسی هدر دادن پول است. برخی بر این باورند که روسپیگری علیرغم قوانین و مقرراتی که علیه آن اعمال می شود، ادامه خواهد داشت. وزیر دادگستری هلند در استدلال برای جرم زدایی از کار جنسی، گفت: "فحشا برای مدت طولانی وجود داشته است و ادامه خواهد داشت. ممنوعیت راهی برای ادامه نیست. پس مقامات می توانند روسپیگری را تنظیم و کنترل کنند.

بسیاری از مردم همچنین استدلال می کنند که قانونی کردن کار جنسی آسیب کمتری برای کارگران جنسی به دنبال خواهد داشت. آنها استدلال می کنند که جرم زدایی از کار جنسی، استثمار کارگران جنسی توسط اشخاص ثالث مانند دلال ها و مدیران را کاهش می دهد. آخرین استدلال برای قانونی شدن کار جنسی این است که قوانین کار جنسی مغایر با قانون اساسی است. برخی استدلال می کنند که این قوانین بر خلاف حقوق افراد برای آزادی بیان و حریم خصوصی است.

وضعیت سلامت کارگران جنسی

بعید است که کارگران جنسی کار خود را برای پزشکان فاش کنند. این می تواند به دلیل خجالت، ترس از عدم تایید یا ناباوری باشد که کار جنسی می تواند بر سلامت آنها تأثیر بگذارد.

جرم‌انگاری کار جنسی در بسیاری از مکان‌ها نیز می‌تواند منجر به بی‌میلی برای افشای اطلاعات از ترس تسلیم شدن برای فعالیت‌های غیرقانونی شود. حمایت های قانونی بسیار کمی برای کارگران جنسی به دلیل جرم انگاری وجود دارد. بنابراین، در بسیاری از موارد، یک کارگر جنسی که خشونت را به کارشناس بهداشتی یا پزشک گزارش می کند، ممکن است نتواند علیه متجاوز خود اقدام قانونی انجام دهد.

خطرات سلامتی کار جنسی در درجه اول به عفونت های مقاربتی و مصرف مواد مخدر مربوط می شود. در یک مطالعه، نزدیک به 40٪ از کارگران جنسی که به یک مرکز بهداشتی مراجعه کردند، مصرف مواد مخدر را گزارش کردند.

استفاده از کاندوم یکی از راه های کاهش خطر ابتلا به عفونت های مقاربتی است. با این حال، مذاکره در مورد استفاده از کاندوم با مشتریان و شرکای خود اغلب مانعی برای انجام رابطه جنسی ایمن است. در حالی که اطلاعات زیادی در مورد میزان خشونت علیه کارگران جنسی وجود ندارد، بسیاری از کارگران جنسی به دلیل ترس از مقاومت و خشونت مراجعین از کاندوم استفاده نمی کنند. برخی از کشورها نیز قوانینی برای منع داشتن کاندوم دارند که این احتمال استفاده از کاندوم را کاهش می دهد.

کار جنسی اجباری، بردگی جنسی و قاچاق جنسی

کار جنسی اجباری زمانی است که یک فرد به دلیل اجبار و نه از روی انتخاب، وارد هرگونه تجارت جنسی می شود. کار جنسی اجباری احتمال ابتلای یک کارگر جنسی به HIV/AIDS یا سایر عفونت‌های مقاربتی را افزایش می‌دهد، به‌ویژه زمانی که یک فرد قبل از 18 سالگی وارد صنعت جنسی می‌شود. علاوه بر این، حتی زمانی که کارگران جنسی به اعمال جنسی خاصی رضایت می‌دهند، اغلب توسط افراد مجبور به انجام مقاربت مقعدی می‌شوند. کارگران جنسی ممکن است. این خطرات زمانی که کارگران جنسی قاچاق می شوند یا مجبور به انجام کارهای جنسی می شوند، تشدید می شود.

کار جنسی اجباری اغلب شامل فریبکاری و دروغ  است. به کارگران گفته می شود که می توانند امرار معاش کنند و سپس اجازه خروج ندارند. این فریب می تواند تأثیرات بدی بر سلامت روان بسیاری از کارگران جنسی بگذارد. علاوه بر این، ارزیابی مطالعات تخمین می‌زند که بین 40 تا 70 درصد از کارگران جنسی در طول یک سال با خشونت مواجه می‌شوند. در حال حاضر، در بسیاری از کشورها از کارگران مهاجر، از جمله کسانی که برای رابطه جنسی به مکانی قاچاق شده اند، حمایت اندکی وجود دارد.

مشکلات کارگران جنسی

به طور کلی کارگران جنسی با مشکلات و عوارض متعددی ممکن است مواجه شوند، که برخی از آنها عبارتند از:

خطر ابتلا به بیماری‌های جنسی

کارگران جنسی با ریسک بالا از ابتلا به بیماری‌های جنسی مانند ایدز، سیفیلیس، سوزاک، کلامیدیا و هپاتیت B و C روبرو هستند. این بیماری‌ها می‌توانند تأثیرات جدی بر روی سلامتی فیزیکی و روانی آنها داشته باشند.

آسیب جسمانی

کار در شرایط ناامن و نامناسب، تحمل فیزیکی بالا، استفاده از مواد مخدر و ضرب و شتم ممکن است به عوارض جسمانی منجر شود. این آسیب‌های جسمی شامل آسیب‌های جلدی، ضربه‌های جسمی، بیماری‌های مشترک و مشکلات تنفسی است.

مشکلات روانی

کارگران جنسی با مشکلات روانشناختی و روانی مانند افسردگی، اضطراب، اضطراب اجتماعی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و اعتیاد مواجه می‌شوند. فشار روانی و تجربه های ناخوشایند در محیط کار می‌تواند به مشکلات روانی آنها منجر شود.

عدم امنیت شغلی

کارگران جنسی با خطرات امنیتی بالایی روبرو هستند، از جمله خطر آزار و اذیت جنسی، خشونت و تهدیدات فیزیکی از سوی مشتریان یا همکاران. این امر می‌تواند به مشکلات روانی و جسمانی بیشتر منجر شود.

عواقب اجتماعی و خانوادگی

برخی از کارگران جنسی ممکن است با مشکلات اجتماعی و رابطه‌های خانوادگی ناهمواری روبه‌رو شوند. تبعیض اجتماعی، عزلت، نارضایتی در رابطه های عاطفی و خانوادگی و ضربه به استقلال مالی و روانی می‌تواند عواقب منفی برای زندگی شخصی آنها داشته باشد.