امروز: سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۰۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 282309
۵۸۸
۱
۱
نسخه چاپی

سکسیسم: واقعیت تلخ تبعیض جنسیتی در جوامع مدرن

جنسیت گرایی تعصب یا تبعیض بر اساس جنسیت فرد است. این می تواند به بسیاری از رفتارهای مضر منجر شود، از اعمال خشونت آمیز گرفته تا تقویت کلیشه ها.

سکسیسم: واقعیت تلخ تبعیض جنسیتی در جوامع مدرن

جنسیت فرد را در بدو تولد بر اساس ویژگی‌های بیولوژیکی مانند اندام تناسلی مردانه یا زنانه و کروموزوم‌های او تعیین می‌کنند. با این‌ حال، جنسیت به احساس فرد به خودش و اینکه خودش را چطور شناسایی می‌کند بستگی دارد یعنی ممکن است جنسیت فردی از نظر بیولوژیکی مرد باشد، ولی او خودش را زن قلمداد کند. از سوی دیگر، جنسیت به نقش‌ها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی که برای جنسیت‌های مختلف در جامعه تعریف شده‌اند بستگی دارد و پذیرفتن این نقش‌ها و هنجارها جنسیت فرد را تعیین می‌کنند.

هر عمل، گفتار، قانون یا نمایش رسانه‌ای که برای یک جنسیت خاص ارزش بیشتری از جنسیت دیگر قائل شود، جنسیت‌گرایانه است. این مسئله درباره هر شخص یا مؤسسه‌ای صدق می‌کند، فرقی هم نمی‌کند که ناخواسته باعث ایجاد آسیب شده باشد یا آگاهانه.

تأثیر بد سکسیسم روی افراد

در سرتاسر جهان، تبعیض جنسیتی بیشتر در حق زنان و دختران صورت می‌گیرد. البته این بدان معنا نیست که مردها هرگز قربانی جنسیت‌گرایی نبوده‌اند و فقط به این دلیل که در بیشتر کشورها مردبودن یا مذکربودن ارزش یا امتیاز بیشتری از زن‌بودن یا مؤنث‌بودن دارد، زنان و دختران بیشتر در معرض آسیب‌های ناشی از سکسیسم قرار دارند. البته حتی اگر مردان قربانی جنسیت‌گرایی نباشند هم غیرمستقیم تحت‌تأثیر آسیب ناشی از تبعیض جنسی در حق زنان خواهند بود. دلیلش هم واضح است: وقتی به زنان جامعه القا شود که ضعیف‌تر از مردان هستند، دیر یا زود آنها را به‌سمت این تفکر سوق می‌دهند که باید قوی و سرسخت باشند و زنانی که بخواهند این امر را محقق کنند، ممکن است سلامتی‌شان را به خطر بیندازند یا درگیر اقدامات خشونت‌آمیز شوند.

جنسیت‌گرایی بر افرادی که از بدو تولد زن به شمار نمی‌روند، اما خودشان را به‌گونه‌ای در انظار نشان می‌دهند که مردم آنها را زن در نظر می‌گیرند هم تأثیر می‌گذارد. مثلا تراجنسیتی‌ها در این گروه جای می‌گیرند.

دلایل تبعیض جنسیتی

سکسیسم با تعصبات شروع می‌شود. تعصب نوعی سوگیری علیه فرد یا گروهی از افراد است. تعصبات اغلب در باورهای نادرست، کلیشه‌ها و کلیاتی که فرد از دیگران یاد می‌گیرد ریشه دارند.

گاهی رفتار تعصب‌آمیز با جنسیتی خاص صریح است، یعنی فرد آگاهانه مرتکبش می‌شود. گاهی هم ضمنی است، یعنی شاید فرد آگاه نباشد که به جنسیتی خاص تعصب دارد و رفتارش را طبیعی بداند.

به تعصب رایج درباره جنسیت جبر جنسیتی می‌گویند. جبر جنسیتی یعنی مردان و زنان در بعضی زمینه‌ها اساسا با هم متفاوت‌اند و نمی‌توانند در آنها تغییر کنند. این تفاوت‌ها نوع شخصیت، رفتار و توانایی‌های آنها را تعیین می‌کند.

نمونه‌هایی از جبر جنسیتی این کلیشه‌ها هستند:

• زنان ذاتا بهتر از مردان از کودکان مراقبت می‌کنند.

• مردان در ریاضیات یا علوم بهترند.

• زنان نمی‌توانند ورزش‌های سنگین مانند وزنه‌برداری انجام دهند.

• خانم‌ها نمی‌توانند راننده اتوبوس باشند.

• مردان نمی‌توانند به‌خوبی زنان از پس کارهای منزل برآیند.

همه می‌دانیم که هیچ‌کدام از اینها درست نیستند.

جبر جنسیتی باعث تعصب‌ورزی به افراد ترنس هم می‌شود. مثلا افرادی که معتقدند جنسیت را صرفا زیست‌شناسی تعیین می‌کند، نمی‌توانند درک کنند که چرا افراد از پذیرش جنسیتی که دارند امتناع می‌کنند. این را سیسکسیسم (cisexism) می‌نامند.

سکسیسم: واقعیت تلخ تبعیض جنسیتی در جوامع مدرن

انواع سکسیسم

جنسیت‌گرایی اشکال مختلفی دارد. برخی از آنها واضح‌ترند و راحت‌تر می‌توان آنها را تشخیص داد، در حالی‌ که برخی دیگر در لفافه هستند. در ادامه، انواع جنسیت‌گرایی را بررسی می‌کنیم.

1. سکسیسم خصمانه

نوع خصمانه تبعیض جنسی شامل هرگونه نگرش به زنان یا مردان است که آشکارا تهاجمی و خصومت‌آمیز باشد. مثلا افرادی که باور دارند زنان فریب‌کار، گناهکار، ضعیف و همیشه‌ناراضی هستند یا اینکه آفریده شده‌اند تا نیازهای جنسی مردان را برآورده کنند، جنسیت‌گرایی خصمانه دارند. این تبعیض خطرناک است و به‌راحتی ممکن است به خشونت‌های مبتنی بر جنسیت منجر شود. زن‌ستیزی و نفرت از مردان ۲ نمونه از این نوع تبعیض است.

از چنین افرادی معمولا این رفتارها سرمی‌زند:

• هنگام توهین‌کردن از ویژگی‌های جنسیتی استفاده می‌کنند.

• اظهار نظرهایشان بر اساس جنسیت فرد است و حالت تهدیدآمیز یا پرخاش‌گرانه دارد.

• درصورت سرپیچی فرد از هنجارهای جنسیتی او را آزار و اذیت می‌کنند.

• با افراد یا زیردستان بر اساس جنسیت آنها رفتار می‌کنند.

• بر این باورند که قربانیان تجاوز یا آزار جنسی خودشان مقصرند زیرا بد لباس پوشیده‌اند یا رفتارشان نامناسب بوده است.

• احتمال زیادی دارد که به دیگران تجاوز کنند.

2. سکسیسم خیرخواهانه

جنسیت‌گرایی خیرخواهانه به‌اندازه نوع خصمانه خطرناک نیست، اما به‌ همان‌ اندازه آسیب‌زاست. این افراد می‌گویند زنان ذاتا مهربان، پاک، شکننده و بی‌گناه هستند و به مراقبت مردان نیاز دارند. شاید بگویید این باورها اصلا بد و منفی نیستند که حق هم دارید، اما از کجا سرچشمه گرفته‌اند؟ از این باور نادرست که زنان ضعیف‌تر از مردان هستند.

آیا جز این است که این افراد ناخواسته زنان را مانند کودک یا حیوان بی‌آزاری در نظر گرفته‌اند که نمی‌توانند از خودشان مراقبت کنند و باید فردی قوی در زندگی‌شان باشد تا از آنها حمایت کند؟ همین باور زنان را محدود و توانایی‌هایشان را تضعیف کرده و باعث شده است آنها به خودشان اعتماد نداشته باشند و عزت نفس آنها پایین باشد.

از چنین افرادی معمولا این رفتارها سرمی‌زند:

• ارزش زن را بر اساس نقش او به‌عنوان مادر، همسر یا دوست‌دختر می‌سنجند.

• به‌ جای سایر ویژگی‌های او به ظاهرش توجه می‌کنند.

• اعتقادشان این است که این افراد نمی‌توانند اموالشان را مدیریت کنند یا نباید رانندگی کنند.

• اگر در محیط کار زنی را ببینند، حدس می‌زنند او منشی است نه مدیر، پرستار است نه پزشک و دستیار است نه مدیر اجرایی.

• از سیاست‌هایی حمایت می‌کنند که برای کار زنان، استقلال آنها و به‌طور کلی پذیرفتن نقش‌های غیرسنتی مانع‌تراشی می‌کنند.

سکسیسم: واقعیت تلخ تبعیض جنسیتی در جوامع مدرن

3. سکسیسم دوسوگرا

این نوع جنسیت‌گرایی ترکیبی از ۲ نوع قبلی است، مثلا این افراد ممکن است درباره مادری که همیشه فرزندانش را در اولویت قرار می‌دهد جنسیت‌گرایی خیرخواهانه داشته باشند، اما اگر همین مادر وارد بازار کار شود، به او جنسیت‌گرایی خصمانه پیدا می‌کنند و او را به‌خاطر شاغل‌شدن قضاوت یا حتی مجازات می‌کنند و متهمش می‌کنند که با این کار فرزندانش را نادیده گرفته است.

4. سکسیسم نهادی

وقتی سیاست‌ها، روندها، نگرش‌ها یا قوانین جنسیت گرایی را ایجاد یا تقویت می‌کنند، به آن جنسیت‌گرایی نهادی می‌گوییم. این نوع جنسیت‌گرایی در سازمان‌ها و نهادها ریشه دوانده است و در جامعه خیلی با آن روبه‌رو هستیم. دولت، نظام حقوقی، نظام آموزشی، سیستم بهداشت و درمان، مؤسسات مالی، رسانه‌ها و سایر محیط‌های کاری همگی در این دسته قرار می‌گیرند.

جنسیت‌گرایی نهادی گسترده است و می‌تواند هر ۳ نوع قبلی را در بر بگیرد. یکی از واضح‌ترین آنها نبودِ تنوع جنسیتی در بین رهبران سیاسی و مدیران کسب‌وکار است. در بیشتر سازمان‌ها و کابینه دولت در کشورهای مختلف تعداد مردان بسیار بیشتر از زنان است. علاوه بر این، مسئله دستمزد هم هست. به‌طور کلی در سراسر جهان دستمزد زنان تقریبا در هر شغلی کمتر از مردان است.

5. سکسیسم بین‌ فردی

این نوع جنسیت‌گرایی در تعامل با دیگران در روابط عاطفی، کاری و حتی دوستانه آشکار می‌شود. نمونه‌های این نوع سکسیسم را در منزل، محیط کار، دانشگاه و هرجای دیگری به‌وفور می‌بینیم. مثلا شاید بارها جملاتی مثل اینها را شنیده باشید:

• زن باید متین باشه

• مراقبت از بچه‌ها کار توئه خانم

• زن باید مطیع باشه

• زن جاش توی آشپزخونه است

• دختری دیگه، عقلت نمی‌رسه

• شما مردها همه‌تون سروته یه کرباسین

• شما مردها فقط عادت دارین از زن‌ها سوءاستفاده کنین

البته این موضوع فقط به زن‌ها و مردها مربوط نمی‌شود. مثلا ممکن است فردی در تعامل با یک ترنس او را اِوا خواهر خطاب کند. به‌جز این، نگاه‌های نامطلوب یا لمس‌کردن بدن دیگران به‌شکلی ناخوشایند و توجیه‌کردن رفتار جنسیت‌گرایانه با گفتن اینکه «مرد هستیم دیگه این توی ذاتمونه» هم نشانه‌هایی از همین جنسیت‌گرایی است.

6. سکسیسم درونی

این نوع سکسیسم در ذات خود فرد ریشه دارد. افرادی که جنسیت‌گرایی درونی دارند ممکن است احساس بی‌کفایتی، ناتوانی و شرم کنند یا اینکه به خودشان شک داشته باشند. این افکار ممکن است باعث شوند فرد جنسیت‌گرایی را بپذیرد.

بر اساس تحقیقات، اگر زنان کمتر در علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات شاغل هستند ممکن است به‌دلیل جنسیت‌گرایی درونی آنها باشد. کلیشه‌های جنسیتی باعث می‌شوند عملکرد تحصیلی فرد تحت‌تأثیر قرار بگیرد. بسیاری بر این باورند که پسران در ریاضی و علوم بهتر هستند و جالب اینجاست که دختران با پرورش این باور نادرست در خودشان اعتمادبه‌نفس خود را از دست می‌دهند.

از چنین افرادی معمولا این رفتارها سرمی‌زند:

• ساختن جوک‌های تحقیرآمیز درباره جنسیت خود

• سنجیدن ارزش خود با توجه به میزان مطلوب‌بودن از نظر مردان

• احساس شرم از جنبه‌های زنانه مانند پریودشدن یا اندام تناسلی زنانه

• ضروری دانستن هماهنگ‌بودن با ایدئال‌های جنسیتی حتی اگر به قیمت آسیب‌رساندن به خودشان با رژیم‌ها غذایی و جراحی‌های خطرناک تمام شود.

سکسیسم ممکن است با سایر اشکال ستم به دیگران همراه شود. مثلا نژادپرستی یا تواناگرایی ۲ نمونه از این گرایش‌های آسیب‌زا هستند. فردی که هم زن است و هم سیاه‌پوست و معلولیت جسمی دارد، ممکن است به‌راحتی در معرض این گرایش خطرناک قرار بگیرد.

سکسیسم: واقعیت تلخ تبعیض جنسیتی در جوامع مدرن

پیامدهای سکسیسم در جامعه

1. تبعیض جنسیتی

سکسیسم به تبعیض منجر می‌شود. تبعیض جنسیتی زمانی رخ می‌دهد که فرد یا گروهی از افراد با توجه‌ به جنبه‌ای از هویت خود با دیگران ناعادلانه رفتار کنند و برای افراد هم‌جنس خودشان امتیازات بیشتری قائل شوند.

تبعیض نباید حتما آشکارا یا عمدی باشد تا آسیب برساند و حتی اندکش هم می‌تواند تأثیر تجمعی بر سلامت روانی و جسمی داشته باشد. رفتار این افراد را در نظر بگیرید:

• مردی که در جمع به‌محض صحبت‌کردن یک خانم وسط حرفش می‌پرد و اجازه ادامه صحبت را از او سلب می‌کند.

• فردی که صلاحیت فردی دیگر را به‌دلیل زن یا مرد بودنش زیر سؤال می‌برد.

• کسی که از زبان جنسیت‌گرایانه استفاده می‌کند یا جوک‌های جنسیت‌گرایانه تعریف می‌کند.

شاید این رفتارها خیلی خصمانه نباشند، اما به آنها ریزپرخاشگری می‌گویند.

یکی از مهم‌ترین مکان‌هایی که تبعیض جنسی در آن رخ می‌دهد محل کار است. بر اساس یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۷ در آمریکا، ۴۲درصد زنان تبعیض جنسیتی را در محل کار تجربه کرده‌اند. این تبعیض به این شکل‌ها رخ می‌دهد:

• زن و مرد کار یکسان انجام می‌دهند، اما حقوق زن کمتر از مرد است.

• به‌ دلیل زن‌بودن از ارتقای رتبه یا ترفیع محروم می‌شوند.

• به‌ دلیل زن‌بودن شایستگی آنها را کمتر می‌دانند.

• در مقایسه با مردی که کاری یکسان را انجام می‌دهد، از مدیرشان حمایت کمتری دریافت می‌کنند.

بر اساس پژوهشی در سال ۲۰۲۱، پزشکان زن احترامی را که پزشکان مرد دریافت می‌کنند ندارند. تقریبا تمام پزشکان زن شرکت‌کننده در این پژوهش گفتند اغلب مراجعان آنها را با بیمار یا کارکنان بیمارستان اشتباه گرفته‌اند، در حالی‌ که فقط ۲۹درصد پزشکان مرد با چنین مسئله‌ای مواجه شده‌ بودند. البته آمار دقیقی از تبعیض جنسیتی در ایران در دست نیست، ولی با توجه به تعداد افرادی که با مراجعه به مراکز درمانی، منشی، پرستار و حتی سوپروایزر را خانم یا آقای دکتر خطاب می‌کنند نمی‌توان گفت این موضوع درست است!

2. آزار و اذیت جنسی

آزار جنسی همان بدرفتاری جنسی است که شامل هرگونه اظهارنظر جنسی نامطلوب درباره ظاهر یا تمایلات جنسی فرد هم می‌شود. اغلب، این موارد با پرخاشگری همراه است.

آزار جنسی هرکسی در هر جایی ممکن است رخ دهد، مثلا آزار جنسی در محل کار، در منزل، در دانشگاه و بین همکاران، دوستان و حتی اعضای خانواده. آزار جنسی برخلاف رفتارهای عاشقانه اغلب یک‌طرفه است و از نابرابری قدرت ناشی می‌شود. این نمونه‌ها را در نظر بگیرید:

• کسی که در ماشین در حال حرکت است یا در خیابان راه می‌رود و درباره اندام شخصی متلک می‌اندازد. وقتی فرد اهمیتی نمی‌دهد، از توهین جنسیتی استفاده می‌کند.

• کارفرمایی که درباره ظاهر و اندام کارمندش صحبت می‌کند و از واژه‌های نامناسب استفاده می‌کند.

• دیدگاه‌هایی که افراد در فضای آنلاین درباره بدن یا اندام فردی دیگر ابراز می‌کنند.

۸۱ درصد زنان شرکت‌کننده در یک نظرسنجی آنلاین در سال ۲۰۱۸، نوعی آزار جنسی خیابانی را تجربه کرده‌ بودند.

آزار جنسی به فرد احساس ناراحتی، ترس، آسیب و ناامنی می‌دهد. این باعث می‌شود اگر حتی خطر حمله فیزیکی وجود نداشته باشد، باز هم فرد احساس بدی به فعالیت‌هایی که انجام می‌دهد داشته باشد. مثلا وقتی به‌تنهایی پیاده‌روی می‌کند مدام نگران باشد یا از پوشیدن لباس‌های موردعلاقه‌اش واهمه داشته باشد.

3. خشونت مبتنی بر جنسیت

این خشونت‌ها با توجه‌ به جنسیت افراد اتفاق می‌افتند، به‌خصوص برای زنان. البته دلیلی ندارد که مردان و افراد تراجنسیتی گرفتار آنها نشوند.

الف. سوءرفتار با شریک‌ عاطفی

این نوع خشونت در روابط صمیمانه روی می‌دهد که آن را خشونت خانگی نیز می‌نامیم. در این موارد فرد در حق شریک‌ زندگی یا فرزندانش مرتکب خشونت می‌شود. کتک‌زدن، تهدید، آزار و قتل از جمله این خشونت‌ها هستند. معمولا بیشتر قربانیان خشونت خانگی زنان هستند، اما این بدان معنا نیست که تعداد مردانی که خشونت خانگی را تجربه می‌کنند کم است. یکی از نمونه‌های بارز آن هم که به‌تازگی اتفاق افتاده است و به‌احتمال زیاد درباره آن شنیده‌اید ماجرای جانی دپ، بازیگر مشهور آمریکایی، است که توانست خشونت فیزیکی همسرش را در دادگاه اثبات کند. شاید دلیل اینکه تعداد مردان قربانی خشونت خانگی بسیار کم است این باشد که بسیاری از مردان حاضر نیستند به‌دلیل غرورشان این موضوع را گزارش دهند.

بااین‌حال بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، حدود ۲۷درصد از زنان سراسر جهان تجاوز فیزیکی یا جنسی شریک‌ عاطفی‌شان را اعلام کرده‌اند و ۳۸درصد از افرادی که زنان را به قتل رسانده‌اند، شوهران آنها بوده‌اند.

ب. ختنه زنان

این عمل نادرست که در برخی از کشورهای جهان رایج است، خشونت جنسیتی علیه زنان است. در این فرایند بخش‌هایی از اندام تناسلی زن از جمله کلیتوریس و لابیا را برمی‌دارند که در بیشتر موارد بدون رضایت دختر و در شرایط غیراستریل انجام می‌شود. این کار تا قبل از ۱۵سالگی دختر انجام می‌شود که هنوز به سن قانونی نرسیده است و اختیاری ندارد.

این عمل نه‌تنها آسیب روحی و جسمی شدیدی به دختر وارد می‌کند، بلکه خطر عفونت و مشکلاتی جسمی مثل مشکلات باروری و عوارض زایمان را هم به همراه دارد. سازمان بهداشت جهانی برآورد می‌کند که بیش از ۲۰۰میلیون زن که در حال‌ حاضر در قید حیات هستند ختنه شده‌اند.

پ. تجاوز جنسی

نمونه دیگری از خشونت جنسیتی تجاوز جنسی است که ممکن است برای هرکسی اتفاق بیفتد، اما بیشتر زنان درگیر آن می‌شوند. این عمل به‌معنای رابطه جنسی ناخواسته است که فرد به‌اجبار یا با توسل به‌زور به آن تن می‌دهد.

بر اساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها (CDC)، از هر ۵ زن در جهان یکی تجاوز جنسی کامل یا تلاش برای تجاوز جنسی را تجربه کرده است. این آمار برای مردان ۱ نفر از هر ۳۸ مرد است. متأسفانه اوضاع افراد ترنس بدتر است و از هر ۲ ترنس یکی قربانی این مسئله می‌شود.

سکسیسم: واقعیت تلخ تبعیض جنسیتی در جوامع مدرن

4. نابرابری جنسیتی

مهم‌ترین پیامد جنسیت‌گرایی گسترده در درازمدت، نابرابری جنسیتی است. بیشتر تحقیقات در این زمینه بر نابرابری جنسیتی بین مرد و زن متمرکزند، ولی می‌توان آنها را به جنسیت‌های دیگر هم تعمیم داد. در ادامه چند نمونه‌ را بررسی می‌کنیم.

خانواده

معمولا در خانواده‌ها زنان بیشتر از مردان درگیر کارهای خانه هستند که به‌دلیل نقش زنان و انتظارات سنتی جنسیتی از آنهاست.

وقتی زوج‌ها از قبل خودشان آزادانه این نقش‌ها را انتخاب می‌کنند مشکلی پیش نمی‌آید. بااین‌حال وقتی وظایف به‌شکل سنتی بین آنها تقسیم می‌شود احتمال بروز تعارضات خانوادگی افزایش می‌یابد.

توزیع نابرابر نیروی کار خانگی به نابرابری اقتصادی هم می‌انجامد. بسیاری از زنانی که در سراسر جهان در فقر زندگی می‌کنند یا از روش‌های نامناسب درآمد کسب می‌کنند، به این دلیل با این مشکل مواجه می‌شوند که از ابتدای زندگی مشترک فقط مسئول کارهای خانه بوده‌اند و به همین دلیل بعد از ترک یا فوت شوهر، به‌راحتی شغلی پیدا نمی‌کنند.

حوزه اقتصاد

سکسیسم بر اقتصاد جهانی تأثیر تجمعی عظیمی دارد. به‌گفته سازمان مشارکت اقتصادی و توسعه، نابرابری جنسیتی باعث درآمد ملی و بهره‌وری کمتر، سطح پایین‌تر تحصیلات و به‌ حاشیه‌ رانده‌شدن افراد بااستعداد می‌شود.

برابری جنسیتی می‌تواند برای زنان و سایر جنسیت‌ها زندگی با کیفیت‌تر و دستاوردهای اقتصادی بیشتری فراهم کند که به‌نفع همگان است.

  • منبع
  • حقوق نیوز

۱ دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید