فساد سازمانی چیست ؟
فساد سازمانی (Corruption) واژه ای است که تقریباً برای اکثریت افراد اهل مطالعه روشن و قابل درک است، اما با وصف این، هم به لحاظ رعایت قواعد علمی و هم برای بررسی و درک دقیق تر، نیاز به تعریف مشخص تر دارد.
بانک جهانی که به این مسئله پرداخته، دو تعریف عملی خلاصه و مفید داده است:
1- سوءاستفاده از قدرت عمومی برای بهره گیری خصوصی
2- پیشنهاد دادن، دریافت، یا تقاضای هر چیز با ارزش برای تاثیرگذاری بر روی رفتار یک کارمند دولتی در فرایند انجام یک کار یا قرارداد.
خانم آمنولدسن می نویسد: فساد یک سوءاستفاده از کالاها و امکانات دولتی و مردمی توسط مامورین دولتی برای بهره گیری شخصی است.
انواع و ابعاد فساد سازمانی
خانم آمنولدسن انواع و ابعاد فساد را چنین تشریح می کند:
1- رشوه
رشوه (Bribery) آن نوع فسادی است که برای دریافت سرویس دولتی یا دستیابی به امکانات و امتیازات به کارمند دولت پول داده می شود. رشوه دادن نیز خود به گونه های مختلف انجام می گیرد؛ از جمله از طریق پورسانت و یا پرداخت زیر میزی(under-the-table payments)
2- اختلاس
اختلاس (Embezzelment) وقتی است که شخص ورای قانون و مقررات، با روشهای غیر قابل کنترل و لذا غیر قابل مجازات عمومی، از قدرت خود سوءاستفاده می کنند.
آمنولدسن می نویسد:
- اختلاس یکی از مهمترین روش های کسب ثروت است.
- دارندگان قدرت بطور سیستماتیک از دفتر کار سیاسی خود در جهت تامین و گسترش اهداف اقتصادیِ شخصی خود سوءاستفاده می کنند.
- در برخی از کشورها، سیاستمداران برجسته، تجارت خارجی و منابع انحصارات را (رسماً) ملی کرده اند و از این طریق آنرا مجدداً بین اعضاء خانواده های حکام توزیع (سرازیر) می کنند.
- با نام خصوصی سازی Privatization تعداد زیادی از شرکتهای دولتی و نیمه دولتی به قیمت بسیار نازل به دوستان و خانواده وزرا و رئیس جمهورها منتقل شده اند.
3- کلک های اقتصادی
کلک های اقتصادی (Fraud) روشی است غیرقانونی اما نامشهود، مثلاً وقتی مامورین و نمایندگان دولتی در یک شبکه غیرقانونی تجارت مشارکت دارند و انواع وسائل و مواد را بطور قاچاق وارد یا صادر می کنند.
این مسئله از آن طریق نیز اتفاق می افتد که وزرا و مسئولان راس سازمانها چشمان خود را ببندند (و کاری به این کارها نداشته باشند) تا سهم خود را از این گونه تجارت ها بگیرند. بایارت و همکارانش این روش را کلک های کثیف سیاسی (dirty tricks politics) می نامند که شامل
- وارد کردن زباله های سمی و اتمی از کشورهای غربی؛
- چاپ اسکناس برای پرداخت کارمندان و ارتشیان؛
- تجارت مواد مخدر؛
- پولشویی می شود.
4- باج گیری Extortion
باج گیری خود به دو نوع است:
1- باج گیری از پائین Extortion from below : وقتی است که نیروهای غیر دولتی مانند مافیا در روسیه و ایتالیا قادر به اعمال نفوذ بین افراد اعضاء دولت و تمام سازمانهای حکومتی از طریق تهدید ترساندن و کشتن (ترور) باشند. آنچه اینان بدست می آورند:
- امتیازات شغلی
- آزادی از پرداخت مالیات
آزادی از مجازات های قضایی است.
2- باج گیری از بالا Extortion from above: وقتی است که دولت خود بزرگترین مافیا است. مثلاً وقتی حکام از بخش خصوصی باج می گیرند و یا عصاره آنها را می مکند مثلاً از طریق :
- مالیاتهای زیاد و محدودیت امتیازات، کنترل و بازرسی بیرحمانه پلیس؛
- انتظار تامین مادی تبلیغات ریاست جمهوری
همچنین باج گیری پلیس و ارتش در جاده ها از این جمله می باشند.
5- امتیاز دادن
امتیاز دادن Favouritism : شامل امتیاز دادن به دوستان و اقوام و افراد خاص می شود؛ مثلاً خصوصی کردن یک کارخانه و دادن آن به اقوام پارتی بازی دادن پستها و مقام ها. امتیاز دادن به خانواده خود به فرزندان خواهر و برادر و اقوام و پسرخاله و... دیگر اقوام می باشد. خانم آمنولدسن می نویسد:
- بسیاری از رئیس جمهورها، اقوام و بستگان خود را بر سر پست های مهم سیاسی و اقتصادی و نظامی می گمارند...
- برخی دیگر بر این کار گمارده می شوند که زمین های دولتی یا بایر را به قیمت ارزان بخرند و سپس از آن برای کارهای مختلف دولتی بهره برداری کنند.
از این طریق ثروت ملی کشور به ثروت خصوصی برخی از افراد و خانواده هایشان تبدیل می گردد.
این امتیاز دادن نه فقط از آنجا سرچشمه می گیرد که یک نظام حقوقی و قضائی و کنترل قوی وجود ندارد، بلکه همچنین به علت:
- نبود توانایی در کاربرد اقتصاد فعال تولیدی و
- بهره گیری از امکانات رشد واحدهای خرد اقتصادی و
- سازماندهی اجتماعی و اقتصادی کشور بر اساس یک نظام اقتصادی فاسد می باشد.
آمنولدسن در پایان تئوری توزیع مجدد فساد را مطرح می کند و می گوید:
در تعامل فساد بین دولت و بخش خصوصی:
- دولت یک بازیکن ضعیف و بازنده است.
- عوامل ایجاد فساد فعالند و دولت منفعل.
- عوامل فساد از دولت بیشترین بهره گیری را می کنند. سیاستمداران خریده می شوند تا حقوق و مقررات را طوری طراحی کنند که منافع افراد بهره برنده تامین شود.
- در نتیجه در پایان زنده ماندن یک حکومت به آن بستگی دارد که تا چه حد منافع یک گروه خاص را تامین نماید.
- در این بازی، بازنده دولت است.
- برندگان کسانی هستند که منابع ملی و عمومی را بطور استثنایی ارزان می خرند و تا پایان این بازی، از هر گونه گزند مصون می مانند.
نتیجه نهائی این بازی باختن دولت در زمینه سیاسی و اقتصادی است.
منبع: سرطان اجتماعی فساد - فرامرز رفیع پور
دیدگاه