امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 267175
۱۳۰۹
۱
۰
نسخه چاپی
Tax

تاریخچه جمع آوری مالیات

قرن ها این طور بود که حکومت مبلغ مورد نظرش را مشخص می کرد، سپس کسانی را منصوب می کرد تا آن مبلغ را از افراد (مؤدیان) بگیرند و به صندوق حکومت بریزند. اغلب، هنگامی که مالیات دهنده مثلاً دو سکه پرداخت می کرد، جمع آوری کننده مالیات یک سکه را به جیب خود می گذاشت و یک سکه را به صندوق حکومت می ریخت

تاریخچه جمع آوری مالیات

تاریخچه جمع آوری مالیات

 دولت هم مانند اهالی برای زندگی به پول احتیاج دارد و باید منابع مالی داشته باشد تا بتواند خدمات خود را انجام دهد و کشور را مجهز کند. در زمان باستان نگهداری کاخ های سلطنتی، ساختن جاده ها، پرداخت دستمزد به ماموران و کارمندان غیرنظامی و نظامی به عهده ی دولت بود.

قدیمی ترین دولت ها نخستین شکل های مالیات را با نام های مختلف از مردم می گرفتند. در زبان فرانسه هنوز به مالیات impots گفته می شود که از ریشه ی imposer به معنی تحمیل و به زور قبولاندن می آید و مردمی که توانایی پرداخت آن را نداشتند مجازات می شدند. در مصر، فرعون ها، برای این کار نیل‌سنج را ساخته بودند که یک چوب دراز بود و با آن ارتفاع طغیان نیل را اندازه می گرفتند: هر چه مقدار طغیان بیشتر بود علامت این بود که محصول کشاورزی هم فراوان تر خواهد شد، بنابراین مقدار مالیات هم بیشتر می شد. در میان‌رودان، در تمدن آشور (هزاره ی دوم پیش از میلاد مسیح)، دولت اداره هایی را در کنار ساحل ساخته بود و چون شهرها عموماً نزدیک رودخانه ها واقع شده بود، فروشندگان و بازرگانان باید مالیات خود را به آنها می پرداختند.

محاسبه ی دقیق مالیات های قدیم، امروز مشکل است زیرا واحدهای اندازه گیری در این صدها سال بسیار تغییر کرده است ولی می توانست حتی یک سوم درآمد هم بیشتر باشد، مانند مالیاتی که در شهرهای بزرگ امروز گرفته می شود. علاوه بر آن هربار که یک شهر یا یک کشور در جنگ شکست می خورد باید به شکلی باج و خراج پرداخت می کرد: مقدار معینی گندم و غلات یا گاو و گوسفند یا فلزات قیمتی.

تمدن های قدیم معمولاً به دو قدرت تکیه داشتند: کاخ (یعنی شاه) و معبد (یعنی راهبان و روحانیان). اینها هم خودشان هدایا و کمک های داوطلبانه ی اهالی را دریافت می کردند(همان طور که اکنون نیز در کلیساها، اعانه و نذورات جمع آوری می شود) و یا به صورت اجباری مردم را مکلف می کردند که این مورد کاملاً مالیات حساب می شد.

چرا کشیش ها به مالیات نیاز داشتند؟

زیرا مذهب تا همین اواخر ماموریت هایی را انجام می دادند که امروز بر عهده ی دولت ها است. به خصوص در زمینه ی کمک های اجتماعی و آموزش و پرورش.

سازمان های مذهبی به افرادی که درآمدی نداشتند کمک می کردند. حتی در زمان عیسای مسیح، معبد اورشلیم در اسرائیل این کمک ها را طی برنامه ی منظمی توزیع می کرد: هر روز به نام «کاسه ی فقیران» و هر هفته به نام «سبد فقیران»، مشابه برنامه ی «غذای رایگان» و حتی شبیه دفتر کمک های اجتماعی که امروز در شهرداری های فرانسه فعالیت می کند و مسئول هماهنگی در جمع آوری و توزیع کمک های فوری به افراد نیازمند است.

آموزش و پرورش هم در آغاز به عهده ی سازمان های مذهبی بود و خواندن متن های مقدس زیر نظر راهبان میان‌رودان، خاخام های یهودی و بعدها با سوادان مسلمان آموزش داده می شد. مدارس خاخامی و مدارس قرآنی گواه این نقش مذهب در آموزش عمومی هستند. ولی برای تامین مالی چنین کارهای اجتماعی و آموزشی، هدایا و صدقات گا به گاه پیروان هر مذهب کافی نبود. زیرا به پول قابل توجهی نیاز بود که فقط از طریق پرداخت اجباری ممکن بود فراهم شوذ. یعنی مالیات.

این مالیات مذهبی که dime نام داشت یک دهم درآمد فرد بود، حتی اگر درآمد فرد تغییر می کرد. از این مالیات که برخی دولت های باستانی می گرفتند، حتی در تورات هم نام برده شده است. مسیحیان قرن های نخست مسیحیت، آن را به یک صدقه ی داوطلبانه به کلیسا تبدیل کردند و مسلمانان آن را زکات می نامند که یکی از پنج اصل اسلام است یعنی برای همه ی مومنان جاری است. در اروپای قرون وسطا dime از سوی کلیسا کاتولیک جمع آوری می شد. در فرانسه، در سال 1789 این مالیات لغو شد ولی در آلمان هنوز به شکل یک مالیات کلیسایی باقی مانده است که معادل ده درصد مالیات بر درآمد فرد است و به کلیسای کاتولیک یا پروتستان پرداخت می شود. در آن کشور تعداد زیادی خانه ی بازنشستگان و خدمات اجتماعی از سوی سازمان های مذهبی (که اینها هم نیاز به منابع مالی ثابت دارند) از طریق همین مالیات اداره می شوند. برای تامین آن مخارج نمی شود فقط به سخاوت صدقه دهندگان اتکا کرد. شکی نیست که درخواست از افراد نیکوکار برای انجام کارهای انسان دوستانه مفید است ولی نتایج آن مطمئن نیست، یعنی یک بار کسی چیزی می دهد و بار دیگر نمی دهد و بسته به موقعیت ها و نیت ها و منافع افراد تغییر می کند. بنابراین باید مخارج دائمی را از طریق منابع منظم تامین کرد. فقط مالیات می تواند چنین کاری انجام دهد.

قرن ها این طور بود که حکومت مبلغ مورد نظرش را مشخص می کرد، سپس کسانی را منصوب می کرد تا آن مبلغ را از افراد (مؤدیان) بگیرند و به صندوق حکومت بریزند. اغلب، هنگامی که مالیات دهنده مثلاً دو سکه پرداخت می کرد، جمع آوری کننده مالیات یک سکه را به جیب خود می گذاشت و یک سکه را به صندوق حکومت می ریخت. بله و این سوءاستفاده از اموال عمومی در نظر مردم بسیار زشت بود. در امپراتوری روم باستان به این جمع آوری کنندگان مالیات می گفتند «عمومی‌چی». زیرا این افراد با حکومت یعنی قدرت عمومی همکاری می کردند. وانگهی، مرز بین عمومی و خصوصی اغلب نامشخص است. مثلاً انگلیسی ها به مدرسه ی خصوصی می گویند مدرسه ی عمومی. در روم باستان هم، مردم به این افراد نامحبوب یعنی ماموران جمع آوری مالیات، می گفتند: عمومی چی. اینها آن قدر مورد بدگمانی بودند که بر اساس انجیل ها، عیسای مسیح با به کار بردن یک مقایسه ی جالب از آنها دفاع کرد: او درباره ی کاهن های بزرگ و بزرگان قوم به طعنه می گوید که عمومی چی ها و فاحشه ها پیش آنها به بهشت می روند.

در فرانسه ی قرون وسطا به جای عمومی چی ها کسانی که مسئول جمع آوری مالیات بودند، مقاطعه کار کل یا اجاره دار کل نام داشتند.

منبع: کتاب کوچک سیاست - اُدُن وله

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید