امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 279937
۳۶۹
۱
۰
نسخه چاپی

لوئی پاستور؛ دانشمندی برای همه فصول

لوئی پاستور؛ دانشمندی برای همه فصول

لوئی پاستور کیست؟

لوئی پاستور (1822-1895) توسط جانشینانش در علوم زیستی و همچنین عموم مردم مورد احترام است. در واقع، نام او اساس یک کلمه خانگی - پاستوریزه شده - را فراهم کرد.

تحقیقات او که نشان داد میکروارگانیسم‌ها هم باعث تخمیر و هم بیماری می‌شوند، و از نظریه میکروب بیماری در زمانی حمایت کرد که اعتبار آن هنوز مورد تردید بود.

سنین جوانی و تحصیل پاستور

پاستور در فرانسه به دنیا آمد و فرزند وسط پنج فرزند خانواده ای بود که نسل ها دباغ کننده چرم بودند. استعدادهای پاستور جوان تا نزدیک به پایان سالهای تحصیلی او در دبیرستان بیشتر هنری بود تا تحصیلی. او با تشویق مربیانش، مطالعات دقیقی را برای جبران کاستی های تحصیلی خود انجام داد تا برای مدرسه عالی نرمال سوپریور، کالج معروف معلمان در پاریس، آماده شود. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال 1845 و دکترای خود را در سال 1847 دریافت کرد.

مطالعه فعالیت نوری

پاستور در حالی که منتظر منصب مناسب بود، به عنوان دستیار آزمایشگاه در اکول نرمال به کار خود ادامه داد. در آنجا او در تحقیقاتی که برای پایان نامه دکتری خود آغاز کرده بود، پیشرفت بیشتری داد - بررسی توانایی بلورهای معین یا راه حل هایی برای چرخش صفحه - نور دوقطبی شده در جهت عقربه های ساعت یا خلاف جهت عقربه های ساعت، یعنی نشان دادن فعالیت نوری. او توانست نشان دهد که در بسیاری از موارد این فعالیت مربوط به شکل بلورهای یک ترکیب است. او همچنین استدلال کرد که آرایش داخلی خاصی برای مولکول‌های چنین ترکیبی وجود دارد که نور را می‌پیچاند، یک آرایش "نامتقارن".

این فرضیه جایگاه مهمی در تاریخ اولیه شیمی ساختاری دارد، رشته شیمی که ویژگی های سه بعدی مولکول ها را مطالعه می کند.

تخمیر و پاستوریزاسیون

پاستور اعتبار علمی خود را با مقالات علمی در این زمینه و تحقیقات مرتبط به دست آورد و سپس در سال 1848 کرسی را دانشکده علوم در استراسبورگ و در سال 1854 در دانشکده لیل به دست آورد.

در آنجا او مطالعات خود را در مورد تخمیر آغاز کرد. پاستور طرفدار دیدگاه اقلیت در بین هم عصران خود بود که هر نوع تخمیر توسط یک میکروارگانیسم زنده انجام می شود. در آن زمان اکثریت معتقد بودند که تخمیر به طور خود به خودی توسط یک سری واکنش های شیمیایی ایجاد می شود که در آن آنزیم ها - که هنوز به طور مطمئن با حیات شناخته نشده است - نقش مهمی ایفا می کنند.

در سال 1857 پاستور به عنوان مدیر مطالعات علمی به اکول نرمال بازگشت. در آزمایشگاه متوسطی که به او اجازه داده شد در آنجا تأسیس کند، به مطالعه تخمیر ادامه داد و نبردهای طولانی و سختی را علیه نظریه تولید خود به خود انجام داد.

در دورهای اولیه این بحث ها کاربردهای مختلفی از فرآیند پاستوریزه سازی او که در ابتدا برای مبارزه با بیماری های شراب اختراع و به ثبت رساند (در سال 1865) برجسته بود. او متوجه شد که اینها توسط میکروارگانیسم‌های ناخواسته ایجاد می‌شوند که می‌توانند با گرم کردن شراب در دمای بین 60 تا 100 درجه سانتی‌گراد از بین بروند. این فرآیند بعداً به انواع مواد فاسد شدنی دیگر مانند شیر گسترش یافت.

نظریه میکروب

در همان زمان پاستور مطالعات تخمیر خود را آغاز کرد، او دیدگاه مرتبطی را در مورد علت بیماری ها اتخاذ کرد. او و اقلیتی از دانشمندان دیگر معتقد بودند که بیماری ها از فعالیت میکروارگانیسم ها - نظریه میکروب - به وجود می آیند. مخالفان معتقد بودند که بیماری‌ها، به‌ویژه بیماری‌های قاتل عمده، در وهله اول از ضعف یا عدم تعادل در وضعیت درونی و کیفیت فرد مبتلا به وجود می‌آیند. پاستور در تلاش اولیه برای یافتن علل بیماری‌های خاص، در دهه 1860، توانست علت بیماری مخربی را که بر کرم‌های ابریشم که اساس صنعت ابریشم مهم آن زمان فرانسه بودند، شناسایی کند. در کمال تعجب او متوجه شد که طرفین مقصر دو میکروارگانیسم هستند تا یک میکروارگانیسم.

یک آزمایشگاه جدید

با این حال، پاستور تا اواخر دهه 1870، به دلیل چندین تغییر فاجعه بار که زندگی او و ملت فرانسه را متحول کرده بود، به طور کامل درگیر مطالعات بیماری نبود.

در سال 1868، در میانه مطالعه کرم ابریشم، دچار سکته مغزی شد که تا حدی سمت چپ او را فلج کرد. اندکی پس از آن، در سال 1870، فرانسه شکستی تحقیرآمیز از پروس ها متحمل شد و امپراتور لویی ناپلئون سرنگون شد. با وجود این، پاستور با موفقیت مذاکرات دولتی جدیدی را که با امپراتور آغاز کرده بود به پایان رساند. دولت موافقت کرد که برای او آزمایشگاه جدیدی بسازد و از وظایف اداری و آموزشی معاف شود و به او مستمری و پاداش ویژه اعطا شود تا انرژی او برای مطالعه بیماری هاصرف شود.

میکروب های تضعیف کننده واکسن ها: وبا پرندگان و سیاه زخم

پاستور در کمپین تحقیقاتی خود علیه بیماری ابتدا روی گسترش آنچه در مورد سیاه زخم شناخته شده بود کار کرد، اما توجه او به سرعت به وبا پرندگان جلب شد.

این تحقیق منجر به کشف نحوه ساخت واکسن از طریق تضعیف یا رقیق کردن میکروب درگیر شد. پاستور معمولاً هر چند روز یک بار کشت‌های آزمایشگاهی را که در حال مطالعه بود - در این مورد وبا پرندگان - «تجدید» می‌کرد. یعنی با وارد کردن مجدد آنها به جوجه های آزمایشگاهی و در نتیجه هجوم بیماری و مرگ پرندگان، آنها را به حالت واگیری برگرداند.

چند ماه پس از آزمایش، پاستور اجازه داد تا زمانی که به تعطیلات می‌رفت، کشت میکروب های وبای مرغی معطل بماند. وقتی برگشت و همین رویه انجام شد، جوجه ها مثل قبل بیمار نشدند.

پاستور به راحتی توانست استنباط کند که کشت میکروب در آزمایشگاه مرده است و نمی توان آن را احیا کرد اما در عوض به او الهام شد که جوجه های آزمایشی را با کشت میکروب بدخیم در آزمایشگاه مایه کوبی کند. به طرز شگفت انگیزی، جوجه ها زنده ماندند و بیمار نشدند. آنها توسط یک میکروب ضعیف شده در طول زمان محافظت می شدند.

پاستور که متوجه شد تکنیکی را کشف کرده است که می تواند به بیماری های دیگر تعمیم یابد، به مطالعه خود در مورد سیاه زخم بازگشت. پاستور واکسن هایی از باسیل های ضعیف سیاه زخم تولید کرد که در واقع می تواند از گوسفند و سایر حیوانات محافظت کند.

در تظاهرات عمومی در مقابل جمعیت ناظران، بیست و چهار گوسفند، یک بز و شش گاو تحت یک دوره دو قسمتی تلقیح با واکسن جدید، در 5 می 1881، و دوباره در ماه 17 مه قرار گرفتند. در همین حال، یک گروه کنترل شامل بیست و چهار گوسفند، یک بز، و چهار گاو واکسینه نشده باقی ماندند.

در 31 مه همه حیوانات با باسیل های خطرناک سیاه زخم تلقیح شدند و دو روز بعد، در 2 ژوئن، جمعیت دوباره جمع شدند. پاستور و همکارانش مورد تشویق فراوان قرار گرفتند. اثرات واکسن غیرقابل انکار بود: حیوانات واکسینه شده همه زنده بودند. از حیوانات کنترل، همه گوسفندها مرده بودند به جز سه مورد متزلزل که در پایان روز مردند، و چهار گاو محافظت نشده متورم و تب داشتند. تک بز هم مرده بود.

هاری و آغاز انستیتو پاستور

پاستور سپس می‌خواست به حوزه سخت‌تر بیماری انسان برود، که در آن نگرانی‌های اخلاقی سنگین‌تر بود. او به دنبال بیماری بود که هم حیوانات و هم انسان ها را مبتلا می کند تا بیشتر آزمایش هایش را روی حیوانات انجام دهد، اگرچه در اینجا نیز به شدت مخالفت وجود داشت.

بیماری هاری، بیماری که او انتخاب کرد، مدت‌ها بود که مردم را به وحشت انداخته بود، اگرچه در حقیقت در انسان بسیار نادر بود. تا زمان واکسن پاستور، یک درمان رایج برای نیش حیوان هار سوزاندن با آهن داغ به امید از بین بردن علت ناشناخته بیماری بود که تقریباً همیشه پس از یک دوره کمون معمولی طولانی ایجاد می شد.

هاری موانع جدیدی بر سر راه ساخت واکسن موفق ایجاد کرد، در درجه اول به این دلیل که میکروارگانیسم ایجاد کننده این بیماری به طور خاص قابل شناسایی نبود. همچنین نمی توان آن را در شرایط آزمایشگاهی (در آزمایشگاه و نه در حیوان) کشت داد.

مانند سایر بیماری های عفونی، هاری را می توان به گونه های دیگر تزریق کرد و کاهش داد. کاهش هاری ابتدا در میمون ها و بعداً در خرگوش ها حاصل شد.

پاستور با موفقیت در محافظت از سگ‌ها، حتی سگ‌هایی که قبلاً توسط یک حیوان هار گاز گرفته شده بودند، در 6 ژوئیه 1885 با اکراه موافقت کرد که اولین بیمار انسانی خود، جوزف مایستر، کودکی 9 ساله را که در غیر این صورت محکوم به مرگ بود، معالجه کند. -مرگ قطعی.

موفقیت در این مورد و هزاران مورد دیگر، عموم مردم سپاسگزار در سراسر جهان را متقاعد کرد که به انستیتو پاستور کمک کنند. این مرکز به طور رسمی در سال 1888 افتتاح شد و به عنوان یکی از موسسات برتر تحقیقات زیست پزشکی در جهان ادامه دارد. سنت کشف و تولید واکسن امروزه توسط شرکت داروسازی سانوفی پاستور ادامه دارد.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید