مدیریت کارمندان باهوش میتواند بسیار سخت باشد؛ اما با چند راهکار هوشمندانه میتوانید وجود آنها را به یک فرصت طلایی برای سازمان خود تبدیل کنید.
مدیریت کارکنان باهوش
مدیریت کردن کارکنان باهوش گامی مهم برای پیشرفت کسب و کار است . فراد باهوش از قدرت تفکر و تجسم بالایی برخوردارند که باید با درک و فهم شرایطشان فعالیتشان را مدیریت کرد و به موفقیت دست یافت .
چگونه میتوانید افراد باهوشتر و با تجربهتر را مدیریت کنید؟
فرض کنید گروه زیردستان شما دارای IQ بسیار بالایی هستند، چگونه میتوانید آنها را به طور موثر مدیریت کنید؟ یان مک آلیستر مدیر کل آمازون به این سوال جواب داده است.
مدیریت نکنید، راهنمایی کنید.
ضریب هوشی و تجربه دو ویژگی بسیار مهمی هستند که کارکنان شما باید داشته باشند، اما ویژگیهای مهم دیگری نیز وجود دارد از جمله اخلاق کاری، مهارتهای ارتباطی، کار تیمی و غیره.
برخلاف ضریب هوشی، این سایر ویژگیها هستند که در هر کارمند میتواند توسعه پیدا کند. بنابراین کار شما این است که به هر یک از اعضای تیم خود راهنماییهایی را در زمینهای که نیاز به توسعه دارند ارائه دهید.
اگر شما رئیس افرادی باهوش و زرنگ هستید، حتما میدانید که مدیریت این افراد تا چه حد میتواند سخت باشد. دلیل این مسئله ساده است: این افراد میدانند که باهوش هستند و همچنین آگاه هستند که این موضوع به عنوان مزیتی برایشان محسوب میشود. آنها همچنین انتظار بالایی از خود و حتی سایر افرادی که با آنها کار میکنند، دارند.
مدیران این افراد، همواره باید زمان و انرژی بیشتری را صرف انگیزهبخشی به آنها نمایند که البته این موضوع معمولا ارزش صرف وقت و انرژی را دارد.
روش های مدیریت کارکنان باهوش
1- محیطی آموزشی را برای کارمندان باهوش فراهم کنید و همواره از آنها یاد بگیرید
تبدیل محیط کار، به یک مکان آموزشی باشد، موجب می شود سطح دانش سازمان، همواره در حال رشد باشد. این محیط با وجود کارمندان باهوش، کامل تر هم می شود. زیرا آنها کمک می کنند که سطح دانش سازمان، در گذر زمان بالا تر رود. «اریک اشمیت»، رئیس اجرایی هیئت مدیره آلفابت معتقد است: «شما هرگز نباید افرادی را که قرار نیست از آنها دانش جدیدی یاد بگیرید، استخدام کنید».
«استیو جابز» فقید نیز معتقد بود: «از نظر من استخدام افراد باهوش به این منظور که به آنها بگویید چه کار کنند، بیهوده است؛ بلکه باید افرادی را استخدام کرد که به شما بگویند باید چه کاری انجام دهید».
در این مورد باید بدانید که به عنوان یک مدیر، استخدام افراد باهوش تر از خودتان در نهایت به کسب و کار شما کمک می کند و شاید گاهی اوقات لازم باشد که به آنها نگویید چه کار باید بکنند، بلکه بگذارید به روش خودشان پیش بروند و آنها کارها را هدایت کنند. «جف بزوس»، مدیر عامل آمازون نیز معتقد است: «هر بار ما یک فرد جدید را استخدام می کنیم، استانداردهایمان برای استخدام فرد بعدی را بالا می برد و در نتیجه سازمان، همواره رو به بهبود حرکت می کند».
2- کارمندان تأثیر گذار را شناسایی و از آنها قدردانی کنید
به عنوان یک مدیر باید همواره در حال رصد کردن کارمندان و خصوصاً باهوش ترین هایشان باشید. باید کارمندانی که موجب بهبود کارآیی سازمان یا شرکت شما و نیز افزایش میزان رضایت و وفاداری مشتریان می شوند را شناسایی نمایید؛ و مهمتر این که آنها را مورد ستایش قرار دهید. پیشنهاد می شود، این سپاس ها را در هر هفته یک بار انجام دهید.
همچنین لازم است بدانید که در صورتی که از این کارمندان قدردانی نکنید، احتمال دارد به دنبال این رفتار شما، شرکتتان را ترک نمایند.
3- ارتباط خود با کارمندان را حفظ نمایید تا آنها احساس کنند مهم هستند
یکی از اشکالات بسیاری از مدیران، ارتباطات آنهاست. بسیاری از کارمندان باهوش، اگر به حال خود رها شوند، مستعد هستند که فعالیت ها را به روش خود انجام دهند که این مسئله ممکن است برای سازمان مشکل ساز شود. در این صورت، مدیری که کارمندان را به حال خود رها کرده، باید از محدوده امن خود خارج شده و با ارائه راهنمایی ها و راهکارهایی به کارمند باهوش، او را در جهت مد نظر خود هدایت نماید. مدیر همچنین باید به آنها در خصوص کارآییشان و اهداف شرکت و انتظارات خود، بازخورد دهد و حتی در صورت نیاز، در مقابل روش کار آن کارمند ایستادگی و مقابله کند.
البته از سوی دیگر مدیر باید به دور از هرگونه قضاوت، هر زمان که نیاز بود، به راهکار ها و پیشنهادادت کارمندان باهوش خود گوش فرا دهد و در صورت نیاز از آنها بهره ببرد. این نحوه برخورد باعث می شود که کارمندان مذکور، احساس کنند مدیر آنها را درک می کند و به آنها اهمیت می دهد.
همچنین اگر در سازمان شما فرآیند ارزیابی کارکنان در هر سال انجام می شود، باید بدانید که بهتر است این فرایند را فراموش کنید. زیرا ممکن است ارزیابی سالانه منجر به شُکه شدن کارمندان در انتهای ارزیابی شود. به جای این روش، می توانید ملاقات هایی را در دوره های زمانی کوتاه مدت با کارمندان در نظر بگیرید، تا بدین ترتیب، همواره آنها را در جریان میزان کاراییشان قرار دهید.
4- اختیار عمل بدهید
راه دیگر برای اینکه مطمئن شوید کارکنان به اصطلاح پنج ستارهی شما از کارکردن در سازمان خوشحال هستند این است که به آنها اختیار عمل بدهید. با تفویض اختیار و دادن قدرت و مسئولیت پذیری در پروژههای مختلف، شما صداقت خود را نشان خواهید داد. فقط باید احتیاط کنید که تمام جزئیات را از آنها بازخواست نکنید. اجازه بدهید که طبق صلاحدید خودشان کار را انجام دهند. اگر امکان دادن ترفیع بطور رسمی وجود ندارد، و یا کارمند شما آمادگی آن را ندارد، راه هایی خلاق برای افزایش مهارت های مدیریتی وی بکار گیرید. می توانید از او بخواهید که به عنوان آموزشدهنده نیز در سازمان به فعالیت بپردازد. از کارمند پنج ستارهی خود بخواهید که سایر افراد تیم را آموزش دهد و در توسعه مهارتهای آنها شریک باشد.
5- نگذارید سر آنها بیش از حد شلوغ شود
کار مهمی که یک رئیس باید انجام دهد این است که بداند وظایف درون سازمان به نحو مناسبی پخش شده است. وقتی که شما کسی را مدیریت میکنید که یک سرو گردن بالاتر از سایر افراد تیم است، این مسئله میتواند تبدیل به یک چالش شود. شما میخواهید تمام وظایف را به این کارمند پنج ستاره بدهید، چون میدانید که او این کار را انجام خواهد داد. این برای شما خوب است، چون کارتان انجام خواهد شد، ولی فرصت استفاده از او را از دست دادهاید.
برای جلوگیری از این مسئله، باید به دقت تحلیل کنید که این کارمند شما، چه پروژهها و وظایفی در دست دارد و کارهایی که می توانید را از او بگیرید تا ظرفیت او برای پروژه های جدید، خالی باشد. ممکن است کارمند مایل نباشد که شما این کارها را به شخص دیگری بسپارید، ولی شما باید به فکر شرکت خودتان باشید. خیلی شفاف به او بگویید که میخواهید که وقت او برای پروژههای سخت تر آزاد باشد تا بتواند از قدرت ذهنی و انرژی خود برای مسائل مهمتری استفاده کند تا آنها را به بهترین وجه انجام دهد. باز هم تاکید میشود که به شدت مواظب سوختن مهرهها در تیم خود باشید. کارکنان سوپراستار، به عنوان افراد صلحجو شناخته میشوند و می توانند الهام بخش خوبی برای سایر افراد تیم باشند.
مراقب پویایی تیم باشید
کارکنان عالی ممکن است در تیم تنش ایجاد کنند. بخاطر اینکه آنها انتظار دارند که تمام افراد گروه بتوانند به اندازه آنها، نتایج مثبت ایجاد کنند. حتی ممکن است سایر همکاران نسبت به توانایی های بالای او و فرق قائل شدن رئیس بین کارمندان، حسادت کنند. شما نمیتوانید احساسات دیگران را کنترل کنید، ولی میتوانید راجع به رفتاری که نشان میدهد با آنها صحبت کنید.
اولین قانون در این مسئله این است که برای خودتان کارمند سوگلی نداشته باشید و بعد اینکه در مورد پویایی گروه، و رفتار فردی آنها با اعضای گروه صحبت کنید. هدف شما باید این باشد که رفتار آنها با کارمند پنج ستاره شما مناسب است. داشتن صحبت های یک به یک با تمام افراد گروه بسیار لازم است و حتما باید از تمام افراد این سئوال پرسیده شود که چه چیزی آنها را به وجد میآورد و انگیزهی مضاعف به آنها میدهد و ریاست سازمان یا بخش چطور میتواند به افزایش انگیزهی آنها کمک کند؟
6- کارمندان باهوش را تشویق کنید که رابطه های جدید ایجاد کنند
کارمندان عالی نیز نیاز دارند که با رئیس خود صحبت داشته باشند. بسیاری از کارمندان دارای عملکرد بالا، در ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد مشکل دارند. این افراد کارهایشان را سریع انجام میدهند، بنابراین از کسی سئوالی نمیپرسند نمیخواهند با کسی ارتباط جدیدی بسازند. دلیلش هم این است که نیازی به انجام این کار ندارند. پس رئیس بخش یا سازمان باید آنها را تشویق کند که در شرکت شبکهسازی انجام دهند و به آنها کمک کند که ظرفیتی برای همکاری با سایر افراد در سازمان ایجاد کنند تا قدرت همکاری این کارکنان عالی، بالاتر رود. برای اینکه یک فرد در سازمانهای امروزی بتواند خدمات شایستهای انجام دهد، باید توانایی کار کردن با سایر افراد در بخش های دیگر را داشته باشد.
پس نقش رئیس در کمک به کارکنان در همکاری با بخشهای مختلف سازمان بسیار چشمگیر است. باید به کارکنان عالی گفته شود که مزایای دیدن یک پروژه، از یک نقطه نظر دیگر چقدر میتواند بالا باشد. آنها باید راهنمای کامل همکاری با کارکنان شرکت را داشته باشند.
چرا کارمندان باهوش استعفا می دهند؟
خیلی از مدیران موفق نیز ممکن است یک اشتباه را مرتب تکرار کنند. یکی از اشتباهات آنها این است که اجازه می دهند نیروهای با استعداد و موفق آنها شرکتشان را ترک کنند. یکی از هزینه های کمرشکن شرکت ها، همین ترک نیروهای مستعد و باهوش است.
از هر مدیری بپرسید آیا برای نگهداری و تربیت نیروهای مستعد و باهوش دستورکار دارند، بلافاصله جوب می دهند بله! و سپس از تلاش ها و موفقیت های شرکت خود صحبت می کنند. اما واقعیت چیز دیگری است.
در یک آزمایش، با تحقیق از کارمندان این نوع شرکت ها پاسخ های زیر دریافت شد:
بیش از 50 درصد از آنها ابراز کرده اند که ارزش های آنها با کارفرما یشان متفاوت است.
بیش از 60 درصد از آنها گفته اند احساس نمی کنند کارهای آنها با برنامه ریزی کارفرما به نتیجه ای برسد.
بیش از 70 درصد از آنها گفته اند تلاش ها و استعدادهای آنها توسط کارفرما درک و قدردانی نمی شود.
اما بد نیست بدانیم این نیروهای مستعد با ایده های عالی و سازنده چرا شرکت خود را ترک می کنند و دست کارفرما را در پوست گردو می گذارند.
1- عدم موفقیت در دنبال کردن علاقه مندی های آنها
2- شکست در به چالش کشیدن هوش و خردمندی آنها
3- استفاده نکردن از خلاقیت آنها
4- پرورش ندادن مهارت های آنها
5- فرصت ندادن به آنها برای صحبت
6- نداشتن توجه کافی به آنها
7- داشتن ضعف مدیریتی
8- نادیده گرفتن تلاش های آنها
9- افزایش ندادن مسوولیت های آنها
10- سر قول خود نبودن
دیدگاه