امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 269096
۲۳۸۹
۳
۱
نسخه چاپی

هفت قانون معنوی موفقیت | قانون پنجم موفقیت: قانون قصد و آرزو

در هر قصد و آرزویی مکانیسم توفیق و تجلی آن نهفته است. قصد و آرزو در حیطه توانایی مطلق دارای قدرت نظام دهنده نامحدود است و هنگامی که در خاک حاصل خیز توانایی مطلق قصدی را در افکنیم، این قدرت نظام دهنده نامحدود را برای خود به کار وا می داریم.

هفت قانون معنوی موفقیت | قانون پنجم موفقیت: قانون قصد و آرزو

هفت قانون معنوی موفقیت - دیپاک چوپرا

قانون پنجم موفقیت: قانون قصد و آرزو

پنجمین قانون معنوی موفقیت، قانون قصد و آرزو است. این قانون مبتنی بر این واقعیت است که در هر نقطه طبیعت، انرژی و اطلاعات وجود دارد. در واقع، در سطح حیطه کوآنتوم، هیچ چیز جز انرژی و اطلاعات وجود ندارد. حیطه کوآنتومی فقط نامی دیگر برای حیطه آگاهی مطلق یا توانایی مطلق است. و از طریق قصد و آرزو می توان بر این حیطه کوآنتومی اثر نهاد. بیایید این فرایند را با تفصیل بیشتر بیازماییم.

کوچک ترین جزء متشکله یک گل یا رنگین کمان یا درخت یا ساقه علف یا جسم انسان، انرژی و اطلاعات است. طبیعت بنیادی کل کائنات، حرکت انرژی و اطلاعات است. تنها تفاوت میان شما و درخت، محتوای اطلاعاتی و انرژی جسم نسبی شماست. در سطح مادی، هم شما و هم درخت از عناصر تبدیل شده یکسانی ساخته شده اید؛ بیشتر از کربن و هیدروژن و اکسیژن و نیتروژن و سایر عناصر به مقادیری بی نهایت اندک. می توانید این عناصر را در یک سخت افزار فروشی به بهای چند دلار بخرید. بنابراین، تفاوت میان شما و درخت، کربن یا هیدروژن یا اکسیژن نیست. در واقع، شما و درخت به طور مداوم کربن و اکسیژن خود را با یک دیگر مبادله می کنید. تفاوت راستین میان شما دو تن، در انرژی و اطلاعات شماست.

در طرح طبیعت، من و شما از نوع ارجح به شمار می رویم. سلسله اعصابی داریم که می تواند از محتوای انرژی و اطلاعاتی آن حیطه کانونی که موجب استعلای جسم فیزیکی ما می شود آگاه شود. این حیطه را ذهنا به صورت اندیشه ها و احساس ها و عواطف و آرزو ها و خاطره ها و غرایز و سائق ها و باور های خود تجربه می کنیم. همین حیطه به طور عینی به صورت جسم فیزیکی ما تجربه می شود. و از طریق جسم فیزیکی، این حیطه را به صورت جهان تجربه می کنیم. اما همه این ها یک چیزند. به همین دلیل فرزانگان باستان ندا در دادند:« من آنم، تو آنی، همه آن است و جز آن نیست.»

جسمتان از جسم کائنات جدا نیست، زیرا در سطوح مکانیکی کوآنتومی، لبه های مشخصی وجود ندارند. همچون جنبش و موج و نوسان و چرخش و ارتعاش و تعرض متمرکزی در حیطه وسیع تر کوآنتومی هستید. حیطه کوانتومی وسیع تر - کائنات - جسم گسترده تان است.

نه تنها سلسله اعصاب انسان می تواند از اطلاعات و انرژی حیطه کوآنتومی خویش آگاه شود، بلکه چون آگاهی انسان از طریق این سلسله اعصاب اعجاب انگیز به طرزی نامحدود قابل انعطاف است، می توانید آگاهانه محتوای اطلاعاتی را که موجب استعلای جسم فیزیکی شما می شود تغییر دهید. می توانید آگاهانه محتوای اطلاعاتی جسم مکانیکی کوآنتومی خود را عوض کنید، و بنابر این بر محتوای انرژی و اطلاعاتی جسم گستردتان - محیط و جهانتان - تاثیر بگذارید و سبب شوید که چیز هایی در آن متجلی گردد.

این دگرگونی آگاهانه توسط دو ویژگی که جزء لاینفک آگاهی است صورت می گیرد؛ توجه و قصد. توجه نیرو می بخشد و قصد متحول میسازد. به هرچه توجه خود را معطوف کنید، در زندگیتان نیرومند تر می شود. هر آن چه که توجه خود را به آن معطوف نکنید، محو و متلاشی و ناپدید می شود. حال آن که قصد موجب تحول انرژی و اطلاعات می شود. قصد، توفیق خود را نظام می بخشد.

کیفیت قصد در مورد موضوع توجه، در بیکرانگی زمان و مکان موجب همنوایی رویداد هایی می شود تا نتیجه منظور را پدید آورد، مشروط بر اینکه شخص سایر قوانین معنوی موفقیت را دنبال کند. این بدان ذلیل است که قصد در خاک حاصل خیز نوجه، دارای قدرت نظام دهنده نامحدود است. قدرت نظام دهنده نامحدود یعنی نظام دادن به رویداد ها در بیکرانگی زمان و مکان و تماما همزمان. ما تجلی این قدرت نظام دهنده را در هر ساقه علف و در هر شکوفه سیب و در هر یاخته جسممان می بینیم. آن را در هرچه که زنده است مشاهده می کنیم.

در طرح طبیعت، هر چیزی با همه چیزهای دیگر همبسته و متصل است. موش خرمایی از لانه خود در خاک سر در می آورد و در می یابید که بهار خواهد آمد. پرندگان در مسیر معین و در زمان معینی از سال مهاجرت می کنند. طبیعت یک ارکستر است. و آن ارکستر به طور خاموش در بستر غایی آفرینش همنوا می شود.

جسم انسان یک نمونه خوب دیگر این ارکستر است. یک یاخته جسم انسان در هر ثانیه نزدیک شش تریلیون کار انجام می دهد، و به طور همزمان باید بداند که هر یاخته دیگر چه می کند. جسم انسان می تواند موسیقی بنوازد و میکروب ها را بکشد و جنینی را در خود بپروراند و شعر بسراید و از حرکت ستاره ها آگاه باشد و همه را نیز به طور همزمان زیرا حیطه همبستگی نامحدود بخشی از حیطه اطلاعات اوست.

آنچه در مورد سلسله اعصاب انسان در خور توجه است این است که می تواند از طریق قصد آگاهانه به این قدرت نظام دهنده نامحدود فرمان دهد. قصد در نوع انسان به یک شبکه خشک و سرسخت انرژی و اطلاعات، بسته و محدود نیست. به عبارت دیگر، مادامی که از سایر قوانین طبیعت تخلف نورزید، عملا از طریق قصدتان می توانید به قوانین طبیعت فرمان دهید تا رویا ها و آرزو هایتان را برآورد.

می توانید کامپیوتر کیهانی را با قدرت نظام دهنده نامحدودش برای خود به کار وادارید. می توانید به آن بستر غایی آفرینش بروید و قصدی را در افکنید - و فقط با درافکندن قصد - حیطه همبستگی نامحدود را فعال سازید.

قصد، زمینه کار را برای جریان بی تکاپو و خود انگیخته و بی اصطکاک حیطه توانایی مطلق که جویای تجلی از نامتجلی است آماده می کند. تنها هشدار این است که قصدتان را برای خیر و صلاح بشریت به کار ببرید. و این امر هنگامی که با هفت قانون معنوی موفقیت همنوا باشید، خود به خود رخ می دهد.

قصد، قدرت راستین پس از آرزوست. قصد به تنهایی بسیار قدرتمند است زیرا قصد، آرزوی بدون دلبستگی به ثمره است. آرزو به تنهایی سست است زیرا آرزو در بیشتر مردم، توجه همراه با دلبستگی است. قصد، آرزو همراه با تبعیت مجدانه سایر قوانین به ویژه قانون عدم دلبستگی یا ششمین قانون معنوی موفقیت است.

قصد آمیخته با عدم دلبستگی، به تمرکز بر حیات، و هوشیاری از لحظه حال می انجامد. و هنگامی که عمل با هوشیاری از لحظه حال انجام پذیرد، بسیار مؤثر قرار می گیرد. قصدتان برای آینده است، اما توجهتان در زمان حال است. مادامی که توجهتان در زمان حال باشد، قصدتان برای آینده متجلی خواهد شد، زیرا آینده در حال آفریده می شود. باید اکنون را همان گونه که هست بپذیرید. حال را بپذیرید و آینده را قصد کنید. آینده پیزی است که همواره می توانید از طریق قصد بدون ذلبستگی آن را ایجاد کنید، اما هرگز نباید بر ضد حال بستیزید.

گذشته و حال و آینده جمیعا مایملک آگاهی اند. گذشته، یادآوری و خاطره است. آینده، امید و انتظار است و اکنون، هشیاری است. از این رو زمان، حرکت اندیشه است. هم گذشته و هم آینده زاییده خیالند. فقط اکنون که هشیاری است، راستین و جاودان است. اکنون، توانایی زمان و مکان و ماده و انرژی است.

اکنون، حیطه جاودان امکانات است که خود را به صورت نیرو های مجرد - خواه نور و گرما و الکتریسیته و مغناطیس و قوه جاذبه زمین - تجربه می کند. این نیرو ها نه در گذشته اند و نه در آینده. فقط هستند!

تعبیر و تفسیر این نیروهای مجرد به ما تجربه ملموس پدیده ها و صورت را می بخشد. تعبیر و تفسیر های به یاد مانده نیرو های مجرد، تجربه گذشته را ایجاد می کند. تعبیر و تفسیر های همراه با امید و انتظار همین نیرو های مجرد، آینده را می آفریند. این ها کیفیات توجه آگاهی است. هرگاه این کیفیات از فشار گذشته رهایی یابند، آن گاه عمل اکنون، خاک حاصلخیزی برای آفرینش آینده می شود.

قصدی که در این آزادی عاری از دلبستگی، در اکنون استقرار یافته باشد، به صورت رابطی برای آمیزه درست ماده و انرژی و رویداد های زمان و مکان خدمت می کند تا آن چه را که خواهانید ایجاد کند.

اگر صاحب هشیاری متمرکز بر حیات و صاحب هشیاری از لحظه حال باشید، آنگاه موانع خیالی - و بیش از نود و نه درصد از موانع نیز خیالی اند - متلاشی و ناپدید می شوند. ما بقی پنج تا ده درصد از موانع خیالی نیز می توانند از طریق قصد متمرکز و تک بین به مجال ها تبدیل شوند.

قصد تک بین، آن کیفیت توجه است که بر هدفی ثابت می ماند. قصد تک بین یعنی این که توجهتان را با چنان هدف تزلزل ناپذیری به حاصل قصد شده تان معطوف کنید که مطلقا اجازه ندهید موانع، کیفیت متمرکز توجهتان را از بین ببرند و متلاشی کنند. این یعنی بیرون افکندن کامل و تمام عیار هرگونه مانع از آگاهیتان. یعنی به هنگام تعهد نسبت به هدفتان می توانید با شور و شوق، آرامش تزلزل ناپذیر خود را حفظ کنید. این است قدرت هوشیاری عاری از دلبستگی و ناشی از تک بینی و قصد متمرکز، به طور همزمان.

بیاموزید قدرت قصد را در اختیار گیرید، تا بتوانید هر آن چه را که خواهانید بیافرینید. همچنان می توانید از طریق تلاش و کوشش نتیجه به دست بیاورید، اما به بهایی. بهای آن تنش و فشار و حمله قلبی و کاهش مصونیت بدن است. شایسته است که به هنگام اجرای قانون قصد و آرزو، پنج گام زیر را دنبال کنید:

1. در آن فاصله و فضا بلغزید. این بدان معناست که خود را در آن فاصله سکوت میان اندیشه ها متمرکز کنید و در سکوت فرو روید: در آن سطح از هستی که جوهر وجودتان است.

2. پس از استقرار در آن سطح از هستی، قصد ها و آرزوهایتان را رها کنید. وقتی که واقعا در آن فاصله و فضا هستید اندیشه و قصدی وجود ندارد - اما وقتی که از آن فضا و فاصله بیرون می آیید، در فاصله میان فضا و اندیشه - قصدتان را در افکنید. اگر رشته ای از هدف ها را در سر دارید، می توانید آن ها را بنویسید و پیش از آن که به فاصله و فضا فرو روید، قصدتان را بر آن ها متمرکز سازید. مثلا اگر حرفه موفقیت آمیزی را می خواهید، با این قصد به فاصله و فضا فرو روید. قصد پیشاپیش به صورت لرزش کمرنگی در آگاهیتان وجود خواهد داشت. رها ساختن قصد ها و آرزوهایتان در آن فاصله و فضا به معنای کاشتن آن ها در خاک حاصلخیز حیطه توانایی مطلق، و انتظار شکوفایی آن ها در فصل درست خواهد بود. نمی خواهید بذر های آرزوهایتان را بکاوید تا ببینید که رشد می کنند یا نه، یا سرسختانه به شیوه شکوفایی آن ها دلبسته باشید. فقط می خواهید آن ها را رها کنید.

3. در حال رجوع به خویشتن بمانید. این بدان معناست که در آگاهی از ضمیر راستین خود - جان و اتصالتان با حیطه توانایی مطلق - استقرار یابید. همچنین به این معناست که از چشم جهان به خود ننگرید. به خودتان اجازه ندهید که تحت تأثیر عقاید و انتقاد های دیگران قرار گیرید. یکی از راه هایی که به حفظ آن حال رجوع به خویشتن کمک می کند این است که آرزوهایتان را برای خود نگاه دارید. درباره آن ها با احدی سخن نگویید مگر این که آن ها هم دقیقا صاحب آرزوهای خودتان باشند و با شما پیوند نزدیک داشته باشند.

4. از دلبستگی به نتیجه دست بکشید. این امر یعنی رها کردن دلبستگی سرسختانه به ثمره یی ویژه و زیستن در حکمت عدم یقین. این امر یعنی کامجویی از هر لحظه از سفر زندگی، حتی اگر از ثمره اش بی خبر باشید.

5. بگذارید کائنات به جزئیات امر بپردازد. هرگاه قصد ها و آرزوهایتان در آن فاصله و فضا رها شوند، دارای قدرت نظام دهنده نامحدودند. به قدرت نظام دهنده نامحدود قصد اعتماد کنید تا همه جزئیات را برایتان همنوا سازد. به خاطر آورید که طبیعت راستین شما، جان مطلق است. به هر کجا می روید آگاهی از جانتان را با خود ببرید، آرام آرزو هایتان را رها کنید، و کائنات جزئیات را برایتان همنوا خواهد ساخت.

  • منبع
  • حقوق نیوز

۱ دیدگاه

 
ir
علی | ۲ سال پیش
فوق العاده عالی و جالب هست این علوم قصد
۰
۰
 

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید