امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 263298
۱۴۴۱
۱
۰
نسخه چاپی

هنرمندانی که صدایشان در نمی آید!

این‌ هنرمندان بخشی از سرمایه‌های فرهنگی و معنوی ایران به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا از لحاظ منابع انرژی هستند که از حداقل‌های امکانات دولتی مثل بیمه و حقوق بازنشستگی برخوردار نیستند و تعداد محدودی از آنها باقی مانده‌اند

 استاد ابراهیم شریف‌زاده
 

هنرمندان پیشسکوت در نقاط مختلف ایران با مشکلات متعدد بویژه مشکلات معیشتی و بیمه مواجه هستند.

به گزارش حقوق نیوز هنر را از پدرها و مادرهایشان به ارث بردند تا آنچه از فرهنگ می‌دانند حفظ کنند. آنقدر نجابت دارند که برای ثابت کردن هنرشان و فرهنگی که برای حفظ‌اش تلاش می‌کنند، فریاد نمی‌زنند و داد و قال راه نمی‌اندازند.

موهایشان را در راه فرهنگ و هنر کشور سپید کرده‌اند، با کمترین امکانات و بدون هیچ کمکی سعی کردند شاگرد تربیت کنند. با فقر دست‌وپنجه نرم کردند و هر چه داشتند برای حفظ فرهنگ و هنر هزینه کرده‌اند. با آنکه از کشورهای دیگر پیشنهادهای وسوسه‌کننده‌ داشته‌اند، ترجیح دادند هنرشان را برای مردم کشور خودشان خرج کنند؛ با اینکه بیمه تامین اجتماعی و حقوق بازنشستگی ندارند، اما صدایشان درنمی‌آید؛ اما مسوولان برای آنها چه کرده‌اند؟

«عاشورگلدی برزین»، دوتار نوازِ ۷۵ ساله استان گلستان گاو شیرده خانه‌شان را فروخت تا بتواند یک دوتار بخرد و نوازندگی را یاد بگیرد. او در حال حاضر با ۱۵۰ هزار تومانی که از موسسه هنرمندان پیشکسوت می‌گیرد، امرار معاش می‌کند. تنها خواسته‌اش ماهانه ۵۰۰ هزار تومان حقوق و بیمه‌ی درمانی است که هزینه‌های درمان دوران کهنسالی را کاهش دهد.

هنرمندانی که صدایشان در نمی آید!

شاپور ترابی گودرزی یکی از آخرین بازمانده‌های آن ۷۵ هنرمندی است که در کارگاه هنرهای زیبا فعالیت می‌کردند. او مدرک درجه یک هنری (معادل دکتری) دارد و آثارش در موزه هنرهای ملی و موزه کاخ سفید آمریکا نگهداری می‌شود. این استاد ۹۰ ساله در حین ترک کلاس درس در دانشگاه زمین می‌خورَد و به دلیل نداشتن هزینه‌های درمانی، یکی از دست‌هایش از کار می‌افتد!

او در حال حاضر در خانه‌ای زندگی می‌کند که سالن پذیرایی‌اش را تبدیل به کارگاهی برای آموزش به شاگردانش کرده است. کرایه خانه‌اش را به سختی می‌پردازد و از ترس اینکه صاحب‌خانه عذرش را بخواهد، همچنان برخی از وسایلش را از جعبه بیرون نیاورده است. 

گُل بی‌بی دهواری از زنان قدیمی روستای کلپورگان در سیستان و بلوچستان است که به شیوه هفت‌هزار ساله سفالگری می‌کند و این کار را به نسل جدید یاد می‌دهد. با این‌که ۷۰ سال سن دارد و استادکار نمونه‌ای است، اما هنوز بیمه ندارد و بارها خواسته که مسوولان کاری برای بیمه پیشکسوتان سفالگر روستا انجام دهند.

ابراهیم شریف‌زاده ذخیره‌ای از مقام‌های قدیمی منطقه تربت‌جام بود که تمام شد. او ذخیره پا دایره‌خوانی (نوعی آواز که بیشتر در عروسی‌ها خوانده می‌شد) در ایران بود که بعد از تحمل یک دوره بیماری، سال گذشته از دنیا رفت. عمر شریف‌زاده به گرفتن درجه هنری در زمان حیاتش قد نداد و تحویل دخترش شد. این هنرمند سال‌های آخر زندگی‌اش را در تنگدستی و بی‌توجهی مسوولان سپری کرد.

عزیز بُسّاق، از نوازندگان بی‌بدیل ساز سرنا در الیگودرز در آستانه ۱۰۰ سالگی و زمانی که باید بعد از سال‌ها سربالاییِ زندگی، دوران بازنشستگی‌اش را بی دغدغه سپری کند، درگیر بیماری پسرش است. او برای تامین هزینه پیوند ریه و خرید کپسول اکسیژن برای پسرش، خانه‌اش را برای فروش گذاشت.

مرحوم رجب سپهری پور نواختن ساز جفتی را ۲۰ سال کنار گذاشت تا با رانندگیِ کامیون، مخارج زندگی و خانواده‌اش را تامین کند. این هنرمند در تنگدستی در بوشهر درگذشت.  

عیسی بلوچ، دونلی نواز برجسته اهل بلوچستان بود که  برای تامین مخارج زندگی مسافرکشی می‌کرد. او اجراهای موفق و طرفداران بسیاری در فرانسه، سوئیس، سوئد و کشورهای اروپایی داشت که سرانجام در حین مسافرکشی تصادف کرد و از دنیا رفت.

محرم پیری، نوازنده برجسته بالابان و اهل میانه است که زمانی با همه عاشیق‌های برجسته کار می‌کرد. او که معتقد است هیچکس دوستش ندارد، حتی به زبان گیلکی هم تسلط دارد و در حال حاضر با جمع‌آوری کارتن، زندگی می‌گذراند.

مولا غوث‌الدین جمشیدی، خواننده و دوتارنواز ۸۶ ساله اهل تربت جام، موسیقی را کنار بزرگان قومش یاد گرفت و بارها در محفل‌هایی با پیشکسوتان موسیقی خراسان از جمله غلامعلی پورعطایی و غلامحسین غفاری اجرا کرده است.

او در کنار مشکلات معیشتی، دغدغه هویت هم دارد و چند سال پیش که برای عکس‌دار کردن شناسنامه پسرش به ثبت احوال مراجعه کرده، شناسنامه‌اش را به گمان این‌که افغان است! ضبط کرده‌اند و حالا ۹ سالی می‌شود که بی‌هویت شده است. پیگیری ایسنا از مدیرکل ارشاد خراسان مبنی بر رایزنی با اداره ثبت احوال آن منطقه برای حل مشکل این هنرمند به نتیجه نرسید.

عاشور چنانی، از نوازندگان پیشکسوت سازهای گِلِن و رباب خوزستان است که در اهواز زندگی می‌کند و شغلش رفتگری است! 

عاشیق الهوردی تقی‌زاده، نوازنده قوپوز زندگی دشواری را در خوی می‌گذراند.

ابراهیم حدیدی در روزهای آخر زندگی، بارها برای دریافت مستمری به اداره فرهنگ و ارشاد زاهدان مراجعه کرد، اما به نتیجه‌ای نرسید. او حتی به تهران هم آمد و اداره ارشاد تهران قول داد مشکل‌اش را پیگیری کند که دیگر خیلی دیر شد و این هنرمند آبان ماه امسال از دنیا رفت.

علی محمد بلوچ، از برجسته‌ترین نوازندگان سرود (قیچک) در چابهار است که از نواختن در مجالس عروسی امرار معاش می‌کرد که با نپرداختن حق‌الزحمه‌اش، با تنگدستی عجیبی روبرو شد و بر اثر ضعف و نارسایی کلیه و نداشتن هزینه‌های درمان، زمانی به پزشک مراجعه کرد که دیگر دیر شده بود. او در ۶۰ سالگی از دنیا رفت و درجه هنری‌ او هم بعد از مرگ، به خانواده‌اش رسید.

مراد علی سالار احمدی در اطراف تربت جام زندگی می‌کند و ۷۵ سال دارد. آهنگ «نوایی» با صدای او منتشر و شناخته شد. در سال ۱۳۵۳، "مجد" صدای او را ضبط و آوانگاری کرد.

این‌ هنرمندان بخشی از سرمایه‌های فرهنگی و معنوی ایران به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا از لحاظ منابع انرژی هستند که از حداقل‌های امکانات دولتی مثل بیمه و حقوق بازنشستگی برخوردار نیستند و تعداد محدودی از آنها باقی مانده‌اند.

هنرمندان خوشنام موسیقی نواحی در حالی در جای‌جای کشور با مشکلات بسیار روبرو هستند که معاون هنری وزارت ارشاد در واکنش به برخی مشکلات آنها گفت: وزارت ارشاد تمامِ دولت نیست و همه اختیارات را بر عهده ندارد. طبق قوانین، هنرمندان بالای ۵۰ سال نمی‌توانند بیمه تامین اجتماعی شوند، اما بیمه تکمیلی شامل حال آنها می‌شود و وزارت ارشاد آن را عملی کرد.

سید مجتبی حسینی در اختتامیه فستیوال موسیقی اقوام "آینه‌دار" و بعد از بارها اعتراض حاضران در این مراسم درباره بیمه هنرمندان اظهار کرد: در ابتدای دولت یازدهم بدهی وزارت ارشاد به تامین اجتماعی پرداخت شد و هنرمندان از طریق صندوق اعتباری هنر بیمه شدند. سه طرح وزارت ارشاد شامل کمک مستمری، تکریم و گرامیداشت پیشکسوتان در حال انجام است و همچنان ادامه دارد.

انجام بیمه تأمین اجتماعی، بیمه تکمیلی، اجرای طرح پرداخت کمک مستمری(مبلغ ۱۸۰ هزار تومان) و تکریم هنرمندان پس از تایید و تصویب شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران کشور جزو خدماتی است که در صندوق اعتباری هنر ارائه می‌شود.

البته مبلغ ۱۵۰ هزار تومان نیز هر ماه به برخی از هنرمندان پیشکسوت از سوی موسسه هنرمندان پیشکسوت تعلق می‌گیرد. مبالغی که به صورت قطره‌چکانی در اختیار برخی از این هنرمندان قرار می‌گیرد، که در دریای وسیع تورم این روزها آنقدر ناچیز است که اصلا به چشم نمی‌آید.

در حال حاضر بسیاری از کشورهای اروپایی و عربی تمام تلاش خود را برای جذب نخبه‌های فرهنگی کشورهای دیگر و به عبارتی خریدن فرهنگ به کار بسته‌اند، در حالیکه ما هر سال ذخایر فرهنگی و هنری کشورمان را از دست می‌دهیم و برای آنهایی هم که باقی مانده‌اند، هیچ برنامه‌ای نداریم.  

مسوولان فرهنگی و هنری کشورمان نیز هربار با مرگ یکی از این ذخایر فرهنگی، هنری و معنوی کشور، پیام تسلیتی می‌دهند تا تاثر خودشان را ابراز کنند.

  • منبع
  • ایسنا

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید