اختلال هیستری
هیستری یک نوع اختلال روانی در دسته اختلالات اضطرابی است که نشانههای آن تماما جسمانی میباشد. در واقع فرد به ظاهر دچار یک بیماری جسمانی شده است ولی هیچ علت پزشکی برای این اختلال بیمار وجود ندارد.
به طور مثال سربازی که تحت استرس و فشار ناشی از جنگ قرار میگیرد، به طور ناگهانی بینایی خود را از دست میدهد، در صورتی که هیچ نقص فیزیکی در چشمانش وجود ندارد و با بازگشت سرباز به پشت جبهه بیناییاش را باز مییابد.
هیستری در اثر علل روانی که در سابقه فرد حضور دارند، به وجود میآید.
تاریخچه اختلال هیستری
هیستری از واژه یونانی hystera معادل uterus به معنای رحم برگرفته شده است و به نظر میرسد برای اولین بار سقراط آن را استفاده کرده است. این بیماری عصبی در گذشته در زنان تشخیص داده میشده است. نشانههای بیماری در هر شخص منحصر به فرد است، اما همواره بر جسم و ذهن بیمار تاثیر میگذارد.
برخی از نشانههای بارز آن، تنگی نفس، درد در شکم، انقباض و فلج عضلانی، غش کردن، اضطراب، شرمندگی زیاد و رفتارهای غیر معمول هستند.
افلاطون رحم را مانند یک جاندار توصیف کرده است که در بدن زنان حرکت میکند و با حرکت آن، این نشانهها ظاهر میشوند. این فرضیه برای مدتها مورد قبول همگان قرار داشت. یافتههای باستان شناسی در مصر نشان داده است که بر روی یک پاپیروس متعلق به ۱۹۰۰ سال پیش از میلاد، به درمانهایی برای بازگرداندن "رحم سرگردان" به محل اصلی خود در بدن اشاره شده است.
پس از افلاطون، فیزیکدانی به نام جالینوس، که شناخت بیشتری از آناتومی بدن داشت، نظریه سرگردانی رحم در بدن را رد کرد. اگرچه دلایل پزشکی برای بروز علایم هیستری برای قرنها نامعلوم بود.
در اواخر قرن هیجدهم میلادی، هیستری به عنوان یک اختلال روانی شناخته شد. نورولوژیست فرانسوی جین مارتین چارکات با استفاده از هیپنوتیسم زنان مبتلا به این اختلال را درمان میکرد. البته او هیستری را مختص به زنان نمیدانست و در سمینارهای علمی، نشانههای هیستری در زنان و مردان را بازگو میکرد.
در سال ۱۹۸۵ زیگموند فروید، فیلسوف و روان شناس اتریشی، که با چارکات همکاری میکرد، ریشه این اختلال را در ضمیر ناخودآگاه افراد تشخیص داد. او باور داشت هنگامی که خاطرات فرد به قدری دردناک یا شرم آور باشند که او قادر به بیان کردن آن نباشد، آنها به صورت نشانههای جسمی ظهور میکنند. فروید آن را "هیستری تبدیلی" نامید و ادعا کرد که هیپنوتیزم و گفتگوی صمیمانه با بیمار موجب بهبود او میشود.
فروید بیمار جوانی به نام "آنا او" داشت که نشانههای هیستری را از خود نشان میداد. در جلسات درمانی، آنا متوجه شد که صحبت کردن پیرامون مشکلاتش با درمانگر باعث بهبود حالات او میشود و آن را گفتگو درمانی نامیدند.
یکی از بیماران کارل گوستاو يونگ، فیلسوف بزرگ سوئیسی، نیز زن جوانی به نام "سابینا اسپیلرین" بود که از این اختلال رنج میبرد. فروید و یونگ بر روی سابینا مطالعات فراوانی انجام دادند که موجب گسترش تئوری آنان شد و موجب شد کتابهایی در این زمینه تالیف کنند. سابینا با انجام مطالعات و روان درمانی شخصی، توانست بهبود یابد.
از سال ۱۹۰۰ به بعد واژه هیستری از دایره واژگان پزشکی خارج شد، اما همچنان در بین عموم رواج داشت. بسیاری از فعالین حقوق زن و نویسندگان در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به استفاده از این واژه انتقاد داشتند.
در سال ۱۹۸۰ انجمن روانپزشکان امریکا، بیماری "عصبی هیستریک، نوع تبدیلی" را به "اختلال تبدیلی" تغییر نام دادند. در نشریه DSM-۵، علائمی که تحت عنوان بیماری هیستری قرار میگرفتند، را با عنوان اختلال علائم جسمانی (somatic symptom disorder) شناخته و طبقه بندی کرده است.
انواع اختلال هیستری
هیستری دو نوع دارد:
هیستری تبدیلی
در ارتباط با هیستری تبدیلی، پنج عامل را باید در نظر گرفت:
1. کارکرد جسمانی از بین می رود یا تغییر می یابد.
2. نشانه را نمیتوان با شرایط جسمانی یا عصبشناختی معلوم، تبیین کرد.
3. شواهد قاطعی وجود دارد که عوامل روانشناختی با نشانه های اختلال در ارتباط هستند و قبل از علایم اتفاق افتاده اند.
4. بیمار اغلب اما نه همیشه، نسبت به صدمه جسمانی بیتفاوت است. بهویژه آنکه، بیمار احساس اضطراب نمیکند.
5. نشانهها تحت کنترل ارادی نیستند.
هیستری تجزیه ای
علایم اصلی هیستری تجزیه ای عبارتند از:
1. فراموشی
2. گریز
4. تعدد شخصیت
این نوع اختلالات معمولا شامل اختلال در ساختار شخصیت و حافظه است؛ این نوع نابهنجاریها بسیار نادرتر از سایر بیماریهای نوروز هستند، اما به علت چشمگیر بودن علایم آنها، مورد توجه مردم و بهویژه رسانههای گروهی قرار میگیرند.
علائم و نشانه های فرد هیستری
معمولا نشانههایی که از فرد مبتلا به بیماری هیستری سر میزند، جسمانی است و مربوط به شرایط جسمی فرد میشود. این بیماران اغلب تمایل شدیدی به انجام ندادن یا انجام دادن بعضی کارها دارند. همینطور معمولا تمایل دارند تا از آنها محافظت شود.
علائمی که ممکن است این بیماری به صورتهای مختلف در افراد مبتلا بروز دهد، در بسیاری از موارد شامل گزینههای زیر است:
• بروز احساس درد یا بیماری ساختگی در بعضی از قسمتهای بدن به صورت مکرر و بدون هیچ دلیل
• ضعیف شدن قدرت تکلم و حتی کاهش حس بویایی در بیماری هیستریک تا حدودی دیده میشود
• عدم توانایی در کنترل برخی از حرکتها مانند لرزش، تشنج کاذب یا به اصطلاح تشنج هیستریک، حرکات پرتابی و فلج ناگهانی
• توجیهپذیری بسیار کم و عدم درک مسائل منطقی
• داشتن استرس و انتقال آن به سایر افراد
تشخیص اختلال هیستری
برای شروع به درمان توسط متخصصین در ابتدا نیاز است تا به تشخیص درست رسید. اما متاسفانه برای بیشتر اختلالات روحی یک آزمایش دقیقی وجود ندارد که با بررسی آن بتوان راه درمان درست را بسته به شدت ابتلا تنظیم کرد.
برای تشخیص دقیق این بیماری معمولا سوالاتی در رابطه با احساسات فرد و تنشهای مواجه شده با آن پرسیده میشود که لازم است بازخوردهای مختلف بروز داده شده بررسی شوند.
بررسی بازخورد در زمان قرار گرفتن در شرایط استرسزا، بررسی سوابق بیماریهای روحی و روانی در صورت وجود و همینطور توجه به رفتارهای فرد از جمله گزینههایی است که برای تشخیص دقیقتر بررسی خواهد شد.
درمان اختلال هیستری
همانطور که بیان شد، آزمایش دقیقی برای تشخیص این بیماری وجود ندارد و اغلب برای تشخیص بهتر، باید به پزشک مراجعه کرد تا علائم مختلف به صورت کامل بررسی شوند.
با تشخیص این بیماری، پزشک راههای درمانی اصولی را برای بیمار پیش خواهد گرفت. اغلب برای درمان از داروهای کنترل کننده استفاده میشود. به غیر از درمانهای دارویی، برای بهبود سریعتر میتوان از راهکارهای زیر طبق صلاحدید پزشک کمک گرفت:
• مشاوره مکرر و گفتار درمانی برای بیماری هیستریک
• درمان های حرفهای فیزیکی
• مدیتیشن و راهکارهای مناسب برای غلبه بر هیجانات، استرس و اضطراب
• نظم در زندگی و ایجاد انگیزه با داشتن رژیم غذایی درست، فعالیت بدنی مناسب و بالا بردن اعتماد به نفس
۱ دیدگاه